بازار سرمایه اسلامی (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

Salehi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Salehi (بحث | مشارکت‌ها)
 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۹۳: خط ۹۳:


=== اوراق سهام ممتاز ===
=== اوراق سهام ممتاز ===
موسویان در ماهیت فقهی اوراق سهام ممتاز، آنها را در شش دسته قرار می‌دهد و بررسی می‌کند (ص۴۰۹ـ۴۱۵) و در نهایت سود دو نوع سهام ممتاز را (سهام ممتاز با سود ثابت غیرجمع شونده یا سود مشارکتی غیر جمع شونده) بدون مشکل فقهی می‌داند اما سود انواع دیگر را (سهام ممتاز با سود ثابت جمع شونده یا سود مشارکتی جمع شونده یا نرخ سود شناور) از مصادیق حیله‌های غیرمجاز ربا محسوب می‌کند (ص۴۱۵).
موسویان در ماهیت فقهی اوراق سهام ممتاز، آنها را در شش دسته قرار می‌دهد و بررسی می‌کند (ص۴۰۹ـ۴۱۵) و در نهایت سود دو نوع سهام ممتاز را (سهام ممتاز با سود ثابت غیرجمع شونده یا سود مشارکتی غیر جمع شونده) بدون مشکل فقهی می‌داند؛ اما سود انواع دیگر را (سهام ممتاز با سود ثابت جمع شونده یا سود مشارکتی جمع شونده یا نرخ سود شناور) از مصادیق حیله‌های غیرمجاز ربا محسوب می‌کند (ص۴۱۵).


=== فروش استقراضی سهام ربوی است ===
=== فروش استقراضی سهام ربوی است ===
فروش استقراضی سهام از ابزارهای رایج در بازار سرمایه است. نویسنده در بررسی فقهی فروش استقراضی سهام، از چهار عنوان و دسته‌بندی استفاده می‌کند: قرض، بیع العربون، اجاره، بیع الخیار، قرارداد جدید.
فروش استقراضی سهام از ابزارهای رایج در بازار سرمایه است. نویسنده در بررسی فقهی فروش استقراضی سهام، از چهار عنوان و دسته‌بندی استفاده می‌کند: قرض، [[بیع عربون|بیع العربون]]، اجاره، بیع الخیار، قرارداد جدید.


موسویان فروش استقراضی سهام را با مفهوم قرض منطبق نمی‌داند؛ زیرا سود سهام و دیگر متعلقات آن در ملک قرض دهنده می‌ماند نه قرض گیرنده (ص۴۲۴). وی همچنین فروش استقراضی سهام را با بیع عربون نیز منطبق نمی‌داند و اشاره می‌کند که برخی از فقها در اصل صحت این بیع اشکال وارد کرده‌اند. در این بیع، مشتری چیزی را به بایع می‌دهد به این شرط که اگر کالا را برداشت و خرید جزء ثمن حساب شود و اگر برنداشت از آنِ بایع باشد (ص۲۲۵). در تطابق فروش استقراضی سهام با عقد اجاره نیز موسویان اشکال وارد می‌کند؛ زیرا بقای عین در اجاره از شروط اصلی و اساسی است اما در این ابزار، سهام به قصد فروش گرفته می‌شود و هیچ یک از طرفین معامله قصد بقای عین را ندارند (ص۴۲۶). موسویان به شباهت‌ها و تفاوت‌های بیع الخیار و فروش استقراضی سهام نیز می‌پردازد و تطبیق را ناکافی می‌داند (ص۴۲۷).
موسویان فروش استقراضی سهام را با مفهوم قرض منطبق نمی‌داند؛ زیرا سود سهام و دیگر متعلقات آن در ملک قرض دهنده می‌ماند نه قرض گیرنده (ص۴۲۴). وی همچنین فروش استقراضی سهام را با بیع عربون نیز منطبق نمی‌داند و اشاره می‌کند که برخی از فقها در اصل صحت این بیع اشکال وارد کرده‌اند. در این بیع، مشتری چیزی را به بایع می‌دهد به این شرط که اگر کالا را برداشت و خرید جزء ثمن حساب شود و اگر برنداشت از آنِ بایع باشد (ص۲۲۵). در تطابق فروش استقراضی سهام با عقد اجاره نیز موسویان اشکال وارد می‌کند؛ زیرا بقای عین در اجاره از شروط اصلی و اساسی است اما در این ابزار، سهام به قصد فروش گرفته می‌شود و هیچ یک از طرفین معامله قصد بقای عین را ندارند (ص۴۲۶). موسویان به شباهت‌ها و تفاوت‌های بیع الخیار و فروش استقراضی سهام نیز می‌پردازد و تطبیق را ناکافی می‌داند (ص۴۲۷).
خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:


== ابزارهای مالی اسلامی (صکوک) ==
== ابزارهای مالی اسلامی (صکوک) ==
نیمه دوم کتاب (بخش سوم) درباره ابزارهای مالی اسلامی یعنی اوراق بهادار اسلامی (صکوک) است و نویسنده در سیزده فصل، سه دسته اوراق صکوک را از نظر ماهیت، تاریخچه و نگاه‌های فقهی بررسی می‌کند. بعد از فصل اول که درباره اصول، مبانی، کارکردها و انواع اوراق بهادار اسلامی است، اوراق قرض الحسنه با جایزه و بدون جایزه، در فصل دوم بررسی می‌شود و موسویان پس از توضیح درباره بازارهای ثانوی این اوراق و نیز بررسی اقتصادی آنها از نظر معیارهای اقتصاد خرد و کلان، در مجموع نتیجه می‌گیرد که اوراق قرض الحسنه به دلیل محدویت‌هایی که دارد در حد ابزاری مناسب برای گرایش‌های خیرخواهانه افراد جامعه است و بانک مرکزی نمی‌تواند در بازارهای ثانویه آن دخالت کند (ص۴۷۲).
نیمه دوم کتاب (بخش سوم) درباره ابزارهای مالی اسلامی یعنی اوراق بهادار اسلامی (صکوک) است و نویسنده در سیزده فصل، سه دسته اوراق صکوک را از نظر ماهیت، تاریخچه و نگاه‌های فقهی بررسی می‌کند. بعد از فصل اول که درباره اصول، مبانی، کارکردها و انواع اوراق بهادار اسلامی است، اوراق قرض‌الحسنه با جایزه و بدون جایزه، در فصل دوم بررسی می‌شود و موسویان پس از توضیح درباره بازارهای ثانوی این اوراق و نیز بررسی اقتصادی آنها از نظر معیارهای اقتصاد خرد و کلان، در مجموع نتیجه می‌گیرد که اوراق قرض الحسنه به دلیل محدویت‌هایی که دارد در حد ابزاری مناسب برای گرایش‌های خیرخواهانه افراد جامعه است و بانک مرکزی نمی‌تواند در بازارهای ثانویه آن دخالت کند (ص۴۷۲).


=== وقف پول صحیح نیست ===
=== وقف پول صحیح نیست ===
خط ۱۱۲: خط ۱۱۲:


# اوراق مرابحه تأمین مالی (ص۴۹۸)
# اوراق مرابحه تأمین مالی (ص۴۹۸)
# اوراق مرابحه تدمین نقدینگی (ص۵۰۲)
# اوراق مرابحه تأمین نقدینگی (ص۵۰۲)
# اوراق مرابحه تشکیل سرمایه شرکت‌های تجاری (ص ۵۰۳)
# اوراق مرابحه تشکیل سرمایه شرکت‌های تجاری (ص ۵۰۳)
# اوراق مرابحه رهنی (ص۵۰۶).
# اوراق مرابحه رهنی (ص۵۰۶).
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:


=== امکان طراحی ابزارهای مالی اسلامی با توجه به اصول و معیارهای اقتصادی ===
=== امکان طراحی ابزارهای مالی اسلامی با توجه به اصول و معیارهای اقتصادی ===
نویسنده علاوه بر بررسی اقتصادی و فقهی اوراق قرض الحسنه، وقف و مرابحه، نُه نوع دیگر از اوراق بهادر اسلامی را شامل اوراق سلف، اجاره، جعاله، منفعت، استصناع، مشارکت، مضاربه، مزارعه و مساقات، به صورت مشروح بحث می‌کند و برای هر کدام بخش فقه اوراق اختصاص می‌دهد.
نویسنده علاوه بر بررسی اقتصادی و فقهی اوراق قرض‌الحسنه، وقف و مرابحه، نُه نوع دیگر از اوراق بهادر اسلامی را شامل اوراق سلف، اجاره، جعاله، منفعت، استصناع، مشارکت، مضاربه، مزارعه و مساقات، به صورت مشروح بحث می‌کند و برای هر کدام بخش فقه اوراق اختصاص می‌دهد.


* اوراق سلف: بازار اولیه اوراق سلف مشکلی ندارد اما معاملات بازار ثانویه آن مشکل فقهی جدی دارد؛ چون قرارداد سلف را نمی‌توان پیش از تاریخ سررسید فروخت (ص۵۲۴). البته برای حل مشکل فقهی این اوراق راه حل‌هایی مطرح است؛ مانند سلف موازی (ص۵۲۹ـ۵۳۶).
* اوراق سلف: بازار اولیه اوراق سلف مشکلی ندارد اما معاملات بازار ثانویه آن مشکل فقهی جدی دارد؛ چون قرارداد سلف را نمی‌توان پیش از تاریخ سررسید فروخت (ص۵۲۴). البته برای حل مشکل فقهی این اوراق راه حل‌هایی مطرح است؛ مانند سلف موازی (ص۵۲۹ـ۵۳۶).
خط ۱۳۰: خط ۱۳۰:


[[رده:مقالات کتاب‌شناسی]]
[[رده:مقالات کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌های سید عباس موسویان]]
[[رده:کتاب‌های فقه اقتصادی به زبان فارسی]]