کاربر:Mojtaba61.Abedini/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه فقه معاصر
Mojtaba61.Abedini (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: برگردانده‌شده
Mojtaba61.Abedini (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
کتاب «نگاهی نو به موسیقی و رقص» نوشته علی اسماعیل‌پور، توسط نشر زمزمه جاوید در ۲۰۳ صفحه منتشر شده است. این کتاب بدون تقسیم‌بندی به بخش‌ها یا فصل‌ها، به بررسی جنبه‌های مختلف موسیقی و رقص می‌پردازد.
بسم الله الرحمن الرحیم
==معرفی و ساختار==


==معنای لغوی و اصطلاحی غنا==
کتاب '''فقه و تربیت''' به نویسندگی رویا اسکندریه و مهدی هژبری در ۲۲۴ صفحه توسط نشر کیسان به چاپ رسید. این کتاب به بررسی ارتباط بین فقه و مباحث تربیتی می‌پردازد.
کتاب «نگاهی نو به موسیقی و رقص» بدون بخش و فصل‌بندی، با مقدمه‌ای آغاز می‌شود که در آن نویسنده به بررسی موسیقی و انواع آن می‌پردازد. سپس به تعریف «غنا» و قیود مرتبط با آن اشاره کرده و معنای لغوی و اصطلاحی غنا را تحلیل می‌کند و در ادامه دو تعریف مختلف از غنا را مطرح می‌کند ص(۵-۲۹)
این کتاب در چهار بخش دسته بندی شده است.
بخش اول به دو فصل تقسیم شده و به موضوعات مفهوم‌شناسی فقه، جایگاه، موضوع و غایت فقه، همچنین معنای اصطلاحی تربیت و مراحل آن پرداخته است.
بخش دوم نیز به دو فصل تقسیم شده و به موضوعاتی مانند ارتباط احکام فقهی با تربیت، زمینه‌ها و وقوع این ارتباط می‌پردازد.
بخش سوم شامل سه فصل است و به موضوعات اهداف تربیت فردی و نقش احکام تشریعی در تربیت فردی بحث می‌کند.
بخش چهارم در چهار فصل به موضوعات فقه و تربیت اجتماعی، آثار تربیتی فقهی بر خانواده، احکام فقهی و علم‌آموزی، و احکام فقه و اجتماع می‌پردازد.


==فعلیت و شأنیت طرب==
== کلیات فقه و تربیت ==
نویسنده در فعلیت و شأنیت طرب به این نکته اشاره می‌کند که آیا مراد از «طرب» در این زمینه، طرب بالفعل است یا طرب بالقوه. او توضیح می‌دهد، عواملی که موجب حرمت غنا می‌شوند، به این بستگی دارند که آیا این حالت بالفعل بر شنوندگان یا خود خواننده تأثیر می‌گذارد یا اینکه ضرورتی برای این تأثیر وجود ندارد و فقط شأنیت چنین حالتی مورد نظر است.
نویسنده معتقد است که بررسی ادله و براهین لغوی و فقهی به ما این نکته را می‌آموزد که برای ایجاد واقعیت طرب، فعلیت تحقق آن ضرورتی ندارد. او همچنین به فقهایی اشاره می‌کند که در مبانی فقهی خود شأنیت را ملاک ایجاد طرب می‌دانند (ص۲۸-۳۰).


==غنا از مقوله صوت یا کلام؟==
نویسنده در فصل اول از بخش اول به بررسی کلیات مسئله فقه پرداخته است. این فصل شامل موضوعاتی همچون مفهوم شناسی فقه، اهمیت و جایگاه آن، موضوع فقه، رسالت و واقعیت فقه می‌باشد. در فصل دوم از بخش اول، نویسنده به تعریف و مفهوم تربیت، معنای لغوی آن و مراحل مختلف تربیت پرداخته است (ص۳-۲۷).
نویسنده در بررسی مفهوم غنا به این سوال پاسخ می‌دهد که آیا غنا مربوط به صوت، کلام یا ترکیبی از هر دو است. سه دیدگاه را مطرح می‌کند:


1. کلام بودن غنا: برخی معتقدند غنا تنها به کلام مربوط است.
نویسنده در فصل اول از بخش دوم به بررسی زمینه‌های ارتباطی احکام فقهی با تربیت پرداخته است. این فصل از جنبه‌های مختلفی مانند موضوع، قلمرو، اهداف و کاربردی بودن این ارتباطات صحبت می‌کند (ص۲۹-۳۳).
2. صوت بودن غنا: گروهی دیگر بر این باورند که غنا به کیفیت صوت مربوط می‌شود.
3. ترکیب صوت و کلام: برخی از علما غنا را ترکیبی از صوت و کلام می‌دانند.


نویسنده معتقد است که دیدگاه سوم به واقعیت نزدیک‌تر است، زیرا دو نظریه اول پیامدهای نادرستی دارند که بدان‌ها اشاره می‌کند (ص۳۰-۳۵).
نویسنده در فصل دوم از بخش دوم به بررسی ارتباط وقوع احکام فقهی با تربیت پرداخته است. در این فصل، به سه گفتار مهم اشاره شده است:


==ملاک تشخیص غنا==
۱. اصل رعایت توانایی و محدودیت متربی
۲. اصل مسامحت و تخفیف در احکام
۳. اصل آزادی و اختیار


نویسنده در مورد ملاک تشخیص غنا می‌نویسد که با مراجعه به متون فقهی قدما و متاخرین، به این نتیجه می‌رسیم که فقها عموماً عرف را به عنوان ملاک و مقیاس برای تعیین مصداق غنا معرفی کرده‌اند. او در ادامه، به بحث عرف پرداخته معتقد است:
نویسنده پیرامون هر یک از این اصول، بحث کرده است (ص۳۴-۶۸).
عرف وقتی که موضوع حکم شرعی قرار می‌گیرد خودش تابع متغیرهایی همچون زمان مکان و اوضاع مختلف فرهنگی و اجتماعی است و چون موضوع تغییر کند حکم نیز به تبع آن تغییر خواهد کرد و لذا نمی‌توان یک تعریفی جامع و مانع عرفی برای غنا ارائه کرد چون مفهوم غنا به تبع تغییر عرف با تحول زمان، مکان و احوال انسان‌ها متحول می‌شود پس به ناچار باید برای تشخیص معنای غنا به کتاب و سنت روی آورد (ص۳۷-۴۳).


نویسنده در فصل اول از بخش سوم به بررسی ارتباط فقه با تربیت فردی پرداخته و به موضوعاتی همچون اهداف تربیت فردی و کارکرد احکام فقهی در این زمینه اشاره کرده است.


==صفحه ۴۴ تا ۴۹ در بحث حکم غنا از شادی‌ها نامفهوم است🛑🛑==
در فصل دوم از بخش سوم، وی به نقش احکام تشریعی و عبادت در تربیت فردی پرداخته و در این راستا به دو گفتار زیر توجه کرده است:


==شرایط جواز غنا در عروسی‌ها==
۱. تأثیر نماز در تربیت فردی بشر
۲. آثار تربیتی وضو و طهارت


به باور نویسنده فقها دو موضوع حدی و آوازخوانی زنان در عروسی‌ها را از حکم کلی حرمت مستثنا کرده‌اند. او به نقل از شیخ زین العابدین مازندرانی، هشت شرط را برای غنای در عروسی ذکر می‌کند که با وجود آن شروط، آوازخوانی زنان در مجالس عروسی جایز است. نویسنده در ادامه، نظر فقهای متقدم و متاخر را ذکر می‌کند که غنا در عروسی‌ها را از حکم کلی حرمت غنا استثنا نکردند (ص۵۰-۵۹).
نویسنده به تفصیل درباره هر یک از این دو گفتار بحث کرده است (ص۷۰-۸۵).


==حکم موارد مشکوک==
نویسنده در فصل سوم به احکام فقهی دروغ پرداخته و دروغ را از منظر قرآن و روایات و آثار مترتب بر آن بحث کرده است. در ادامه، به احکام فقهی شهادت دروغ و رجوع از شهادت بر اساس قانون مدنی نیز می‌پردازد.
(ص۸۶-۹۷).


نویسنده به حکم مشکوک غنا پرداخته و با تقسیم‌بندی شبهات مصداقیه و مفهومیه، به بررسی حکم غنا می‌پردازد. به باور نویسنده، هرگاه شک در اصل تکلیف وجود داشته باشد، اصل برائت جاری می‌شود. بنابراین، در صورت عدم احراز تحقق موضوع و شک در تعلق حکم حرمت غنا، اصل برائت را جاری کرده و شنیدن آن را حلال می‌دانیم، اگرچه برخی از علما اصل احتیاط را ذکر کرده‌اند. (ص۶۲-۶۵).
نویسنده در فصل چهارم و پنجم از بخش سوم به احکام فقهی رفتار با پدر و نیز به اسراف و تبذیر از دیدگاه آیات و روایات پرداخته است.
در ادامه، نویسنده به مباحث مختلف موسیقی، تعریف و معنای رقص، و همچنین رقص از نگاه روایات، حکم رقص از نگاه مراجع تقلید و غیره پرداخته است (ص۶۵-۸۷).
(ص۹۸-۱۱۵).


در ادامه نویسنده به تحلیل دیدگاه‌های فقهی امام و مقام معظم رهبری در موضوع غنا و موسیقی می‌پردازد (ص۹۲-۱۶۴).
نویسنده در فصل اول از بخش چهارم به بررسی ارتباط احکام فقهی با تربیت اجتماعی می‌پردازد و در فصل دوم، او آثار تربیتی این احکام را بر خانواده تحلیل می‌کند و به موضوعات مختلفی از جمله خانواده در اسلام، اهمیت و فواید ازدواج از منظر فقهی، مسائل مرتبط با طلاق و احکام فقهی مربوط به جلوگیری از وقوع طلاق، همچنین تعریف و حکم حضانت می‌پردازد (ص۱۱۷-۱۴۵).
 
در فصل سوم از بخش چهارم، نویسنده به بررسی احکام فقهی مرتبط با علم‌آموزی می‌پردازد و این موضوع را در چهار گفتار ارائه می‌دهد. در گفتار اول، به اهمیت علم‌آموزی در اسلام اشاره می‌شود
سپس در گفتار دوم، مباحثی درباره مواد درسی که از منظر احکام فقهی ممنوع هستند، مطرح می‌شود. در گفتار سوم، حقوق معلم و شاگرد بررسی می‌شود و در نهایت، گفتار چهارم به تحلیل حقوق میان معلم و شاگرد و نحوه رعایت این حقوق در فرآیند یادگیری اختصاص دارد (ص۱۴۶-۱۶۴).
 
در فصل چهارم از بخش چهارم، نویسنده به بررسی احکام فقه و تأثیرات آن بر جامعه می‌پردازد. او بر این باور است که بسیاری از احکام فقهی تنها به صورت فردی محقق نمی‌شوند و ارتباط تنگاتنگی با جنبه‌های اجتماعی دارند. در این راستا، نویسنده به مواردی همچون نماز جماعت، نماز جمعه، زکات، جهاد و دیگر احکام اجتماعی اشاره می‌کند. در ادامه به حقوق جزایی اسلام پرداخته و مصادیقی از آن را به عنوان نمونه ذکر می‌کند (ص۱۶۵-۲۰۶).

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۱۸

بسم الله الرحمن الرحیم

معرفی و ساختار

کتاب فقه و تربیت به نویسندگی رویا اسکندریه و مهدی هژبری در ۲۲۴ صفحه توسط نشر کیسان به چاپ رسید. این کتاب به بررسی ارتباط بین فقه و مباحث تربیتی می‌پردازد. این کتاب در چهار بخش دسته بندی شده است. بخش اول به دو فصل تقسیم شده و به موضوعات مفهوم‌شناسی فقه، جایگاه، موضوع و غایت فقه، همچنین معنای اصطلاحی تربیت و مراحل آن پرداخته است. بخش دوم نیز به دو فصل تقسیم شده و به موضوعاتی مانند ارتباط احکام فقهی با تربیت، زمینه‌ها و وقوع این ارتباط می‌پردازد. بخش سوم شامل سه فصل است و به موضوعات اهداف تربیت فردی و نقش احکام تشریعی در تربیت فردی بحث می‌کند. بخش چهارم در چهار فصل به موضوعات فقه و تربیت اجتماعی، آثار تربیتی فقهی بر خانواده، احکام فقهی و علم‌آموزی، و احکام فقه و اجتماع می‌پردازد.

کلیات فقه و تربیت

نویسنده در فصل اول از بخش اول به بررسی کلیات مسئله فقه پرداخته است. این فصل شامل موضوعاتی همچون مفهوم شناسی فقه، اهمیت و جایگاه آن، موضوع فقه، رسالت و واقعیت فقه می‌باشد. در فصل دوم از بخش اول، نویسنده به تعریف و مفهوم تربیت، معنای لغوی آن و مراحل مختلف تربیت پرداخته است (ص۳-۲۷).

نویسنده در فصل اول از بخش دوم به بررسی زمینه‌های ارتباطی احکام فقهی با تربیت پرداخته است. این فصل از جنبه‌های مختلفی مانند موضوع، قلمرو، اهداف و کاربردی بودن این ارتباطات صحبت می‌کند (ص۲۹-۳۳).

نویسنده در فصل دوم از بخش دوم به بررسی ارتباط وقوع احکام فقهی با تربیت پرداخته است. در این فصل، به سه گفتار مهم اشاره شده است:

۱. اصل رعایت توانایی و محدودیت متربی ۲. اصل مسامحت و تخفیف در احکام ۳. اصل آزادی و اختیار

نویسنده پیرامون هر یک از این اصول، بحث کرده است (ص۳۴-۶۸).

نویسنده در فصل اول از بخش سوم به بررسی ارتباط فقه با تربیت فردی پرداخته و به موضوعاتی همچون اهداف تربیت فردی و کارکرد احکام فقهی در این زمینه اشاره کرده است.

در فصل دوم از بخش سوم، وی به نقش احکام تشریعی و عبادت در تربیت فردی پرداخته و در این راستا به دو گفتار زیر توجه کرده است:

۱. تأثیر نماز در تربیت فردی بشر ۲. آثار تربیتی وضو و طهارت

نویسنده به تفصیل درباره هر یک از این دو گفتار بحث کرده است (ص۷۰-۸۵).

نویسنده در فصل سوم به احکام فقهی دروغ پرداخته و دروغ را از منظر قرآن و روایات و آثار مترتب بر آن بحث کرده است. در ادامه، به احکام فقهی شهادت دروغ و رجوع از شهادت بر اساس قانون مدنی نیز می‌پردازد. (ص۸۶-۹۷).

نویسنده در فصل چهارم و پنجم از بخش سوم به احکام فقهی رفتار با پدر و نیز به اسراف و تبذیر از دیدگاه آیات و روایات پرداخته است. (ص۹۸-۱۱۵).

نویسنده در فصل اول از بخش چهارم به بررسی ارتباط احکام فقهی با تربیت اجتماعی می‌پردازد و در فصل دوم، او آثار تربیتی این احکام را بر خانواده تحلیل می‌کند و به موضوعات مختلفی از جمله خانواده در اسلام، اهمیت و فواید ازدواج از منظر فقهی، مسائل مرتبط با طلاق و احکام فقهی مربوط به جلوگیری از وقوع طلاق، همچنین تعریف و حکم حضانت می‌پردازد (ص۱۱۷-۱۴۵).

در فصل سوم از بخش چهارم، نویسنده به بررسی احکام فقهی مرتبط با علم‌آموزی می‌پردازد و این موضوع را در چهار گفتار ارائه می‌دهد. در گفتار اول، به اهمیت علم‌آموزی در اسلام اشاره می‌شود سپس در گفتار دوم، مباحثی درباره مواد درسی که از منظر احکام فقهی ممنوع هستند، مطرح می‌شود. در گفتار سوم، حقوق معلم و شاگرد بررسی می‌شود و در نهایت، گفتار چهارم به تحلیل حقوق میان معلم و شاگرد و نحوه رعایت این حقوق در فرآیند یادگیری اختصاص دارد (ص۱۴۶-۱۶۴).

در فصل چهارم از بخش چهارم، نویسنده به بررسی احکام فقه و تأثیرات آن بر جامعه می‌پردازد. او بر این باور است که بسیاری از احکام فقهی تنها به صورت فردی محقق نمی‌شوند و ارتباط تنگاتنگی با جنبه‌های اجتماعی دارند. در این راستا، نویسنده به مواردی همچون نماز جماعت، نماز جمعه، زکات، جهاد و دیگر احکام اجتماعی اشاره می‌کند. در ادامه به حقوق جزایی اسلام پرداخته و مصادیقی از آن را به عنوان نمونه ذکر می‌کند (ص۱۶۵-۲۰۶).