جراحی زیبایی: تفاوت میان نسخهها
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) |
|||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۸: | خط ۸: | ||
از نظر فقها اگر جراحی زیبایی صرفاً برای کسب زیبایی باشد، در صورتی که مستلزم نگاه و لمس نامحرم باشد جایز نیست، اما اگر جنبه درمانی داشته و انجام آن ضرورت داشته باشد و پزشک همجنس وجود نداشته باشد، اشکالی ندارد. | از نظر فقها اگر جراحی زیبایی صرفاً برای کسب زیبایی باشد، در صورتی که مستلزم نگاه و لمس نامحرم باشد جایز نیست، اما اگر جنبه درمانی داشته و انجام آن ضرورت داشته باشد و پزشک همجنس وجود نداشته باشد، اشکالی ندارد. | ||
در بیان حکم جواز جراحی زیبایی، به قواعدی از جمله [[اصالةالاباحه]] و [[قاعده تسلط]] استناد شده است. با این | در بیان حکم جواز جراحی زیبایی، به قواعدی از جمله [[اصالةالاباحه]] و [[قاعده تسلط]] استناد شده است. با این حال مخالفان جراحی زیبایی با اتکا به [[آیه ۱۱۹ سوره نساء]] جراحی زیبایی را حرام میدانند. همه فقهای معاصر شیعه برآنند که اگر جراحی زیبایی مستلزم نگاه به نامحرم و لمس او باشد جایز نیست؛ گرچه فقها در شرایطی جراحی زیبایی توسط پزشک نامحرم را مجاز دانستهاند. علاوه بر این اگر جراحی زیبایی مستلزم اشکال در انجام اعمال واجب مانند وضو و غسل شود باید از آن پرهیز شود. | ||
==تبیین مسئله و جایگاه آن== | ==تبیین مسئله و جایگاه آن== | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
بنابر نظر همه فقهای معاصر شیعه، اگر جراحی زیبایی مستلزم نگاه به نامحرم و لمس او باشد (هم برای بیمار و هم برای پزشک)، جایز نیست.<ref>برای نمونه نگاه کنید به خویی، تبریزی، احکام جامع مسائل پزشکی، ص۳۶۸؛ صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص۲۶۸؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ص۴۷۸-۴۷۹؛ خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ج۲، ص۸۱.</ref> با این حال از نظر فقها جراحی زیبایی توسط پزشک نامحرم، در موارد زیر اشکالی ندارد: | بنابر نظر همه فقهای معاصر شیعه، اگر جراحی زیبایی مستلزم نگاه به نامحرم و لمس او باشد (هم برای بیمار و هم برای پزشک)، جایز نیست.<ref>برای نمونه نگاه کنید به خویی، تبریزی، احکام جامع مسائل پزشکی، ص۳۶۸؛ صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص۲۶۸؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ص۴۷۸-۴۷۹؛ خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ج۲، ص۸۱.</ref> با این حال از نظر فقها جراحی زیبایی توسط پزشک نامحرم، در موارد زیر اشکالی ندارد: | ||
* جراحی زیبایی بهخاطر اغراض درمانی و ترمیم عضوهای آسیبدیده بدن، مانند مواضع سوختگی یا جراحت. بنابراین اگر این کار صرفاً برای زیبایی باشد جایز نیست که نامحرم بدن را نگاه و لمس کند.<ref>خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ج۲، ص۸۱.</ref> | * جراحی زیبایی بهخاطر اغراض درمانی و ترمیم عضوهای آسیبدیده بدن، مانند مواضع سوختگی یا جراحت. بنابراین اگر این کار صرفاً برای زیبایی باشد جایز نیست که نامحرم بدن را نگاه و لمس کند.<ref>خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ج۲، ص۸۱.</ref> | ||
* جراحی زیبایی، ترمیمی و برای مقاصد درمانی | * جراحی زیبایی، ترمیمی و برای مقاصد درمانی باشد، ولو اینکه پزشک همجنس نباشد.<ref>منتظری، رساله استفتائات، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۳۳۷-۳۳۸؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ص۴۷۹.</ref> | ||
* اگر جراحی جنبه درمانی داشته و انجام آن ضرورت داشته باشد و پزشک همجنس نیز موجود باشد اما پزشک غیرهمجنس مهارت بیشتری در عمل جراحی داشته باشد، بنابر نظر فقیهانی چون [[شیخ جواد تبریزی]] میتوان به پزشک غیرهمجنسِ حاذقتر از پزشک همجنس مراجعه کرد.<ref>تبریزی، صراط النجاة فی اجوبة الاستفتائات، ج۷، ص۲۳۲.</ref> مدرک و مستند این دیدگاه، صحیحهای از ابوحمزه ثمالی منقول از امام باقر(ع) است.<ref>قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۲، ص۱۸۸.</ref> بنابر نظر مکارم شیرازی، در صورت وجود پزشک زن و مرد به تعداد کافی، اگر در عدم مراجعه به پزشک حاذقتر بیم خطر و ضرر باشد، رجوع به پزشک حاذقتر، حتی اگر نامحرم باشد، مقدم است، اما اگر بیم ضرر یا خطری نباشد باید به پزشک همجنس مراجعه کرد.<ref>مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۲، ص۵۹۷.</ref> | * اگر جراحی جنبه درمانی داشته و انجام آن ضرورت داشته باشد و پزشک همجنس نیز موجود باشد اما پزشک غیرهمجنس مهارت بیشتری در عمل جراحی داشته باشد، بنابر نظر فقیهانی چون [[شیخ جواد تبریزی]] میتوان به پزشک غیرهمجنسِ حاذقتر از پزشک همجنس مراجعه کرد.<ref>تبریزی، صراط النجاة فی اجوبة الاستفتائات، ج۷، ص۲۳۲.</ref> مدرک و مستند این دیدگاه، صحیحهای از ابوحمزه ثمالی منقول از امام باقر(ع) است.<ref>قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۲، ص۱۸۸.</ref> بنابر نظر مکارم شیرازی، در صورت وجود پزشک زن و مرد به تعداد کافی، اگر در عدم مراجعه به پزشک حاذقتر بیم خطر و ضرر باشد، رجوع به پزشک حاذقتر، حتی اگر نامحرم باشد، مقدم است، اما اگر بیم ضرر یا خطری نباشد باید به پزشک همجنس مراجعه کرد.<ref>مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۲، ص۵۹۷.</ref> | ||