|
|
(۵۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| ==تبیین مسئله و جایگاه آن== | | ==معرفی کتاب و گزارش ساختار آن== |
| | کتاب «مسئولیت فقهی و حقوقی آسیبزدن به حریف ورزشی»، نوشته محمدرضا وحیدی و به زبان فارسی است که در ۲۹۶ صفحه از سوی انتشارات واژهپرداز اندیشه، در سال ۱۴۰۰ش، منتشر شد. آسیبدیدگی و حوادث بهویژه در ورزش امروز امری گریزناپذیر است و لذا نویسنده در این کتاب درصدد است تا این مسائل را از جهت فقهی و حقوقی بررسی کند. |
|
| |
|
| واژه «اتانازی» که به صورتهای «یوتونازی»، «یونازیا» و «اوتانازیا» نیز به کار رفته، از پیشوند یونانی «Eu» به معنای «خوب» و واژه «Thanatos» به معنای «مرگ» ترکیب یافته است.<ref>Biggs, Euthanasia: Death with dignity and the Law, 2001, p12</ref> در زبان فارسی معادلهایی مانند «مرگ خوب»، «مرگ آسان»، «بهْمرگی»، «قتل از روی ترحم»، «مرگ خودخواسته» و «کشتن دلسوزانه» برای این واژه در نظر گرفته شده <ref>خسروی، بازاندیشی قتل ترحم آمیز (اتانازی) در فقه اسلامی و حقوق موضوعه، ۱۳۹۷ش، ص۱۷.</ref> و در اصطلاح به معنای پایان دادن به زندگی فرد به درخواست خودش و به دست دیگری و با نیت رهایی او از درد و رنج طاقتفرسا یا یک بیماری لاعلاج است و یا به معنای کشتن عمدی یک بیمار به دلیل ترحم و از روی دلسوزی، به وسیله به کار بردن یک ماده کشنده یا ترک مراقبتهای لازم و ضروری، است.<ref>خسروی، بازاندیشی قتل ترحمآمیز (اتانازی) در فقه و حقوق اسلامی، ص۲۰.</ref>
| | کتاب حاضر مشتمل بر چهار بخش است و هر بخش دربردارنده چند فصل و چند گفتار است. بخش اول بحث درباره کلیات این تحقیق است و نویسنده در آن به مفهومشناسی مفاهیمی همچون «آسیب و آسیبزدن» و مفاهیم مرتبط با آن مانند «جرم»، «ضمان»، «مباشرت»، «تسبیب» و «رضایت» پرداخته است. نویسنده همچنین در این بخش مفاهیم وابسته مانند «ورزش»، «حریف و ورزشکار» را بیان کرده است. بخش دوم بحث درباره مبانی فقهی موضوع مورد بررسی است. نویسنده در در فصل اول این بخش مشروعیت عملیات ورزشی را مورد بررسی قرار داده و با تفکیک ورزشهای مشروع از ورزشهای غیر مشروع فتاوی فقیهان معاصر مسلمان را ذکر کرده است. نویسنده در ادامه این بخش از فصل دوم تا فصل تا فصل ششم به ترتیب قواعد فقهی لاضرر، اقدام، ضمان، تحذیر و اذن را به فراخور موضوع بحث، مطرح و بررسی کرده است. |
| ===اقسام اتانازی===
| |
| اتانازی در یک تقسیمبندی به دو دسته تقسیم میشود:
| |
| *'''اتانازی مستقیم:''' که با اقدام به وسیله شخص دیگری غیر از خود بیمار مانند پزشک است<ref>صادقی، «بررسی فقهی و حقوقی اتانازی، ص۱۰۳.</ref> و این خود به دو نوع اتانازی مستقیم فعال و منفعل تقسیم میشود:
| |
| # '''اتانازی مستقیم فعال:''' شخصی مانند پزشک با آمپول با تجویز داروی کشنده به زندگی پر درد و رنج بیمار، پایان میدهد.<ref>قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ۱۳۹۵ش، ج۳، ص۳۲۳.</ref>
| |
| # '''اتانازی مستقیم منفعل:''' از ادامه معالجه و زندهنگه داشتن بیمار لاعلاجی که درد میکشد، خودداری میشود؛ یعنی از درمانهایی که برای حفظ حیات بیمار لازم و ضروری است، صرف نظر میشود.<ref>قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ۱۳۹۵ش، ج۳، ص۳۲۳.</ref>
| |
| *'''اتانازی غیر مستقیم:''' داروهایی در دسترس بیمار گذاشته میشود تا او به دست خود و شخصاً به زندگی پرمحنت خود پایان بدهد<ref>قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ۱۳۹۵ش، ج۳، ص۳۲۳.</ref> و یا به بیمار داروهای تجویز میشود که پیامد و عوارض مصرف آن، مرگ بیمار را به دنبال دارد.<ref>پارساپور و دیگران، «اتانازی، تبیین و تحلیل اخلاقی»، ص۳.</ref>
| |
| | |
| هر کدام از این اقسام یا به صورت داوطلبانه، با رضایت آگاهانه بیمار و بر اساس تقاضای صریح او است یا این که به صورت غیر داوطلبانه و بدون تقاضای بیمار، به سبب عدم صلاحیت او در تصمیمگیری بر اثر عواملی چون بیهوشی و کما، صورت میگیرد.<ref>پارساپور و دیگران، «اتانازی، تبیین و تحلیل اخلاقی»، ص۳.</ref> | |
| | |
| ===تاریخچه و جایگاه مسئله در فقه معاصر===
| |
| گفته میشود واژه اتانازی برای اولین بار از سوی فرانسیس بیکن، فیلسوف انگلیسی قرن ۱۶ میلادی، در مقالهای با عنوان «پیشرفت دانش»{{یادداشت|Progress of knowwledge}} با مطرح کردن مرگ بدون رنج، وارد فرهنگ پزشکی شد.<ref>Vecchio and other, Brief history of Euthanasia and the contribution of medical and surgical ethics to the cultural debat, P 185.</ref> پس از آن در نیمه اول قرن بیستم توماس مور، حقوقدان و فیلسوف انگلیسی، در کتابش با عنوان «آرمانشهر» {{یادداشت| Utopia}} این واژه را به کار برد و انجام این فعل را در بیماران صعبالعلاجی که رنج میبرند؛ مشروط به اجازه قضات و کشیشها، مشروع دانست.<ref>Vecchio and other, Brief history of Euthanasia and the contribution of medical and surgical ethics to the cultural debat, P 185.</ref> از آن پس و بهویژه پس از جنگ جهانی دوم بحثها و تألیفات در این زمینه اوج گرفت و امروزه به عنوان یکی از مباحث مهم و چالشبرانگیز در حوزه اخلاق و حقوق پزشکی است.<ref>افضلی، مرزبندی، «اتانازی در تاریخ پزشکی»، ص۶۷.</ref>
| |
| | |
| اگرچه درباره مباحث مرتبط با این موضوع در آثار فقهی گذشته، در ابواب فقهی قصاص و دیه و در ضمن مسائلی مانند «ممنوع بودن قتل نفس»<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ج۴، ص۱۸۰.</ref> و «جایز نبودن کشتن کسی که خودش رضایت به آن داشته باشد»،<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ج۴، ص۱۸۵.</ref> مسأله اجهاز{{یادداشت|تیر خلاص زدن به مجروح دشن کافر که پیش از اتمام جنگ به دست مسلمانان اسیر شده است. (جمعی از نویسندگان، فرهنگ فقه فارسی، ج۱، ص۲۸۴)}} که در باب جهاد از آن سخن رفته<ref>جمعی از نویسندگان، فرهنگ فقه فارسی، ج۱، ص۲۸۴.</ref> و مسائلی از این دست، مورد توجه بوده است؛ اما درباره احکام خود مسأله اتانازی بحثی صورت نگرفته است و این مسأله، از مسائل نوظهور در حیطه فقه پزشکی است که امروزه مورد توجه فقهای معاصر قرار گرفته و آنان با توجه به منابعی که برای استنباط احکام شرعی در دسترس دارند، به بحث درباره این موضوع پرداخته، احکام آن را استخراج کرده و استفتائات مختلف درباره این مسأله را پاسخ دادهاند.
| |
| | |
| ==رویکردها و نظرات در فقه شیعه==
| |
| نظرات فقهای معاصر درباره حکم تکلیفی و وضعی اتانازی به شرح زیر است:
| |
| ===حکم تکلیفی===
| |
| دیدگاه فقها براساس تقسیم اتانازی به فعال، غیر فعال و غیر مستقیم مختلف است:
| |
| *'''حکم اتانازی فعال:''' گفته میشود فقهای معاصر شیعه در حرمت اتانازی فعال؛ یعنی نوعی مرگ ترحمآمیز که با اقدام پزشک در مورد بیمارانی که بیماری لاعلاج دارند و از این بیماری رنج میبرند، صورت میگیرد، اتفاق نظر دارند.<ref>منتظری، احکام پزشکی، ص۱۲۲؛ فاضل لنکرانی، احکام ببیماران و پزشکان، ص۱۵۲؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹؛ مکارم شیرازی، احکام پزشکی، ص۱۱۶؛ خویی، تبریزی، احکام جامع مسایل پزشکی، ص۲۸۰-۲۸۱، صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص۱۰۰؛ علوی گرگانی، استفتائات پزشکی، ص۴۰؛ قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۳، ص۳۰۵.</ref>
| |
| *'''حکم اتانازی غیر فعال:''' بسیاری از فقها همچنین اتانازی غیر منفعل؛ یعنی ترک و خودداری از معالجه بیمار لاعلاجی که از بیماریش رنج میکشد را حرام دانستهاند. البته برخی فقها در شرایط خاصی ترک و خوداری از معالجه را جایز دانستهاند: به عنوان نمونه ناصر مکارم شیرازی در جواب به استفتائی که در آن فردی بر اثر تصادف ۱۲ سال است که به کما رفته و یا بیماری که پس از عمل جراحی مدت طولانی است که به هوش نیامده، گفته است: اگر بازگشت بیمار به حال طبیعی عادتاً امکان نداشته باشد، دست کشیدن از معالجه وی جایز است.<ref>[https://makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=21&catid=46873 «پایان دادن به زندگی بیمارانی که سالها بیهوش هستند»، پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی.]</ref> همچنین میرزاجواد تبریزی خودداری از ادامه درمان و تأمین تنفس بیماری که معالجات پزشکی برای درمان او اثری ندارد و قلبش از حرکت ایستاده را جایز دانسته است.<ref>خویی، تبریزی، احکام جامع مسایل پزشکی، ص۲۸۱.</ref> سیدعلی خامنهای حفظ بیمار محتضری که امیدی به درمانش نیست و تأخیر در مرگ او را واجب ندانسته و لذا بنا به نظر او اتانازی غیر فعال یا خودداری از مداوای این بیمار حرام نیست و مانعی ندارد.<ref>[https://www.leader.ir/fa/book/64/%D8%A7%D8%AD%DA%A9%D8%A7%D9%85-%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C «احکام اتانازی (قتل از روی ترحم)»، پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری.]</ref>
| |
| *'''حکم اتانازی غیر مستقیم:''' بنا به نظر محمد فاضل لنکرانی تسریع در مرگ بیمار اگر به دست خود بیمار انجام شود، خودکشی محسوب شده و حرام است.<ref>قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۳، ص۳۰۳.</ref>
| |
| | |
| گفتنی است که در همه موارد مذکور، بنا به نظر فقها اذن و رضایت بیمار به انجام اتانازی، چه به نحو مستقیم و چه غیر مستقیم اثری در تغییر حکم تکلیفی؛ یعنی حکم حرمت ایجاد نمیکند.<ref>فاضل لنکرانی، احکام بیماران و پزشکان، ص۱۵۲؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹.
| |
| </ref>
| |
| | |
| ===حکم وضعی===
| |
| حکم وضعی یعنی ضمان به قصاص و دیه برای انجامدهنده اتانازی که در برخی فروع مورد اختلاف فقیهان است:
| |
| ====اذن یا عدم اذن بیمار====
| |
| در حکم وضعی اتانازی با توجه به اذن و رضایت بیمار از انجام آن یا عدم اذن و رضایت وی، میان فقها اختلاف نظر وجود دارد. یک مسألهای که در فقه شیعه از قبل مطرح بوده و الان با این مسأله قابل تطبیق است این است که اگر کسی به دیگری بگوید: «مرا بکش و اگرنه تو را میکشم» آیا میتواند او را بکشد؟ و اگر کشت آیا قصاص یا دیه بر او ثابت میشود؟<ref>انصاری، «قتل از روی ترحم»، ص۱۳۳.</ref> دو دیدگاه در این مسأله وجود دارد:
| |
| # '''سقوط حق قصاص و دیه:''' بنا به نظر فقیهانی همچون: محقق حلی، شهید ثانی، صاحبجواهر، سید عبدالاعلی سبزواری و سید روحالله خمینی، چون که مقتول به قتل خودش اذن و رضایت داده، پس حق قصاص و دیه را با این اذن اسقاط نموده و وارث نمیتواند قصاص یا دیه را مطالبه کند.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ج۴، ص۱۸۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۴۲، ص۵۴؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۱۵، ص۸۹؛ سبزواری، مهذب الاحکام، ج۲۸، ص۱۹۹؛ خمینی، تحریر الوسیله، ج۲، ص۴۸۹.</ref> از نظر صاحب جواهر اگر در شمول ادله ثبوت قصاص و دیه نسبت به این مورد شک داشته باشیم، اصالة البرائة را جاری میکنیم و یا گفته میشود که در این مورد، شبهه دارئه وجود دارد؛ یعنی همانطور که وجود شبهه در حدود، موجب برداشتن حد میشود، در این مورد نیز وجود شبهه، اسقاطکننده حق قصاص و دیه است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۴۲، ص۵۴.</ref>
| |
| # '''عدم سقوط حق قصاص و دیه:''' بنا به نظر فقیهانی همچون سید ابوالقاسم خویی، میرزاجواد تبریزی و جعفر سبحانی با وجود رضایت و اذن مقتول از قتل خودش، حق قصاص و دیه ساقط نمیشود.<ref>خویی، مبانی تکملة المنهاج، ج۴۲، ص۱۸؛ تبریزی، تنقیح مبانی الاحکام (قصاص شرایع الاسلام )، ص۴۷-۴۸؛ سبحانی، احكام القصاص في الشريعة الاسلامية الغراء، ص۹۳.</ref> زیرا برخلاف آنچه در اموال جاری میشود، انسان بر اتلاف خودش تسلط ندارد تا اذن وی به اتلاف خودش موجب اسقاط ضمان باشد، پس عمومات ادله قصاص این مورد را نیز شامل میشود.<ref>خویی، مبانی تکملة المنهاج، ج۴۲، ص۱۸؛ تبریزی، تنقیح مبانی الاحکام (قصاص شرایع الاسلام )، ص۴۷-۴۸؛ سبحانی، احكام القصاص في الشريعة الاسلامية الغراء، ص۹۳.</ref> سید محمدصادق روحانی در نقد این دیدگاه گفته است: اتلاف نفس محترمه دو حیثیت دارد: یکی حق خداوند متعال و حکم وی به عدم جواز اتلاف نفس است و دیگری حق انسانها و ثبوت قصاص و دیه است. دیدگاه فقیهانی چون خویی، تبریزی و سبحانی در مورد حیثیت اول؛ یعنی حق خداوند متعال درست است؛ اما درباره حیثیت دوم درست نیست؛ زیرا به ضرورت وجدان و با توجه به سیره عقلائیه در مییابیم که انسان مالک جان خود، اعضا و اعمال خودش است و لذا با اذن و رضایت به اتلاف و قتل خودش، حق قصاص و دیه ساقط میشود.<ref>روحانی، فقه الصادق، ج۲۶، ص۳۴.</ref>
| |
| | |
| ====اتانازی منفعل====
| |
| بررسی حکم وضعی اتانازی منفعل یا ترک معالجه و درمان بیماری که از بیماریش رنج میبرد به این امر بستگی دارد که کدام یک از عناوین «حرمت قتل نفس» یا «وجوب انقاذ نفس محترم» بر آن صدق میکند.<ref>انصاری قمی، «قتل از روی ترحم»، ص۱۳۸.</ref> بنا به گفته محمدرضا انصاری قمی (از محققین و مدرسین حوزه علمیه قم) از نظر عرفی مسأله تحت عنوان «وجوب انقاذ نفس محترم» قرار میگیرد؛ زیرا این شخص عمل ازهاق نفس یا قتل از وی سر نزده؛ بلکه صرفاً بیمار را از مرگ نجات نداده است<ref>انصاری قمی، «قتل از روی ترحم»، ص۱۳۸.</ref> و بنا به نظر فقیهانی همچون علامه حلی و صاحبجواهر هر کس انسانی را در حال هلاکت ببیند و او را نجات ندهد؛ در حالی که توانایی نجات او را دارد؛ اگرچه شخص گناه مرتکب شده است، ولی ضمان-قصاص یا دیه-بر عهده وی نیست. <ref>علامه حلی، تحریر الاحکام، ج۵، ص۵۵۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۴۳، ص۱۵۳.</ref> بر این اساس اگر پزشک، بیماری را معالجه نکند و در اثر ترک معالجه، بیمار بمیرد؛ اگرچه پزشک ترک واجب کرده و گناه مرتکب شده است، ولی ضامن نیست و وارث متوفی حق قصاص یا دیه ندارد.<ref>انصاری قمی، «قتل از روی ترحم»، ص۱۴۱.</ref> | |
| | |
| ====اتانازی فعال====
| |
| اگر پزشک یا شخص دیگری، بیمار لاعلاجی که از بیماریش رنج میبرد را بدون اذن او و از روی عمد، حتی اگر به قصد شفقت و ترحم بکشد، همه عناصر قتل عمد را دارد و مرتکب قتل عمد شده است و این مورد مشمول اطلاقات و عمومات ثبوت حق قصاص یا دیه برای ولی مقتول، میشود.<ref>انصاری قمی، «قتل از روی ترحم»، ص۱۳۸.</ref>
| |
| | |
| ==ادله حکم تکلیفی==
| |
| ادلهای که فقها برای اثبات حکم حرمت اتانازی به آن استدلال کردهاند به تفصیل زیر است:
| |
| ====ادله حرمت اتانازی مستقیم (فعال و منفعل)====
| |
| فقیهان برای حرمت اتانازی فعال و حتی فقیهانی که قائل به حرمت اتانازی غیر فعال هستند، به اطلاقات ادله حرمت قتل نفس از آیات و روایات و ادله وجوب انقاذ نفس محترم از هلاک تمسک کردهاند:<ref>مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹؛ مرتضوی، قتل از روی ترحم (اتانازی) در آینه فقه، ص۹۲.</ref> | |
| * آیات ۱۵۱ سوره انعام، ۳۳ سوره اسراء و ۹۳ سوره نساء، از قتل نفس از روی عمد و به ناحق، نهی کرده اند و نهی در این آیات دلالت بر حرمت میکند،<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۴۲، ص۸-۹.</ref> قتل از روی ترحم (اتانازی) نیز از مصادیق قتل عمد بوده، پس حرام است.<ref>مرتضوی، قتل از روی ترحم (اتانازی) در آینه فقه، ص۵۲؛ قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۳، ص۳۰۶.</ref>
| |
| * در کتاب وسائل الشیعه بابی با عنوان «تحریم القتل ظلماً: باب حرمت قتل نفس از روی ظلم و به ناحق» آمده و ذیل آن ۲۰ روایت ذکر شده است.<ref>حرعاملی، وسائل الشیعه، ج۲۹، ص۹.</ref> فقها از این روایات بر حرمت قتل نفس استدلال کردهاند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۴۲، ص۹-۱۰.</ref> اتانازی نیز به نوعی قتل نفس به ناحق بوده، پس حرام است.<ref>مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹.</ref>
| |
| *از آیه «و من أحياها فكأنما أحيا الناس جميعا؛ هرکس انسانی را از مرگ نجات دهد، انگار به همه مردم زندگی بخشیده است.»<ref>سوره مائده، آیه ۳۲.</ref> و همچنین از روایاتی که ذیل آن آمده و بر نجات جان دیگران از هلاکت توصیه کرده،<ref>حرعاملی، وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۱۸۶-۱۸۷.</ref> بر وجوب انقاذ و نجات جان انسانها استدلال شده است.<ref>علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۱۷، ص۳۰۹؛ علامه حلی، منتهی المطلب، ج۳، ص۲۵.</ref> بر این اساس نجات جان بیماری که از بیماریش رنج میکشد واجب و ترک آن حرام است. پس اتانازی منفعل که ترک درمان و ترک نجات جان انسان به شمار میرود، حرام است.
| |
| | |
| ====ادله حرمت اتانازی غیر مستقیم====
| |
| برای حرمت اتانازی غیر مستقیم به ادله حرمت خودکشی در آیات و روایات و وجوب حفظ نفس تمسک شده است:<ref>مرتضوی، قتل ترحم (اتانازی) در آینه فقه، ص۴۷.</ref>
| |
| *از نظر فقیهان، آیه تهلکه<ref>سوره بقره، آیه ۱۹۵.</ref> و آیه «و لا تقتلوا انفسکم إن الله کان بکم رحیماً»<ref>سوره نساء، آیه ۲۹.</ref> و همچنین برخی روایات<ref>حرعاملی، وسائل الشیعه، ج۱۹، ص۳۷۹.</ref> بر حرمت خودکشی و انتحار دلالت میکنند.<ref>محقق اردبیلی، زبدة البیان، ص۴۲۸؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۲۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۳، ص۳۵۶؛ مرتضوی، قتل از روی ترحم (اتانازی) در آینه فقه، ص۴۷ و ص۵۳.</ref> بر این اساس، اتانازی غیر مستقیم که بیمار صعب العلاج برای رهایی از درد و رنج شخصاً به آن اقدام میکند، خودکشی محسوب میشود و حرام است.<ref>قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۳، ص۳۰۶.</ref>
| |
| *ادلهای که بر حرمت خودکشی دلالت دارند به نحو دلالت التزامی بر وجوب حفظ نفس نیز دلالت میکنند.<ref>سلطانی، کراچیان ثانی، «اثبات فقهی و حقوقی قاعده لزوم حفظ نفس»، ص۹۶.</ref> ضمن آنکه بنا به نظر برخی فقها، وجوب حفظ نفس از مستقلات عقلیهای است که عقل به تنهایی میتواند به لزوم آن حکم کند؛ بهطوری که کشف از حکم خدای متعال را هم به دنبال داشته باشد.<ref>[https://www.irna.ir/news/83715766/فاضل-لنکرانی-حفظ-جان-از-اهم-واجبات-است فاضل لنکرانی، «حفظ جان از اهم واجبات است»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.]</ref>
| |
| | |
| ===منابع مطالعاتی مهم===
| |
| اعم از کتابها، مقالات، نشستهای علمی و ....
| |
| | |
| ==سایر فرقههای اسلامی==
| |
| همه علمای اهل سنت به حرمت خودکشی برای رهایی از درد و رنج بیماری، همچنین اتانازی فعال و ایجاد سبب تسریع مرگ بیمار، حکم کردهاند.<ref>مرتضوی، قتل از روی ترحم (اتانازی) در آینه فقه، ص۱۱۸.</ref> بنا به فتوای «لجنه فتوایی الازهر» مصر: کشتن فردی که بیمار است-هر نوع بیماری و مرضی که داشته باشدـبه خاطر منع از انتقال بیماریش به دیگران یا به دلیل ناامیدی از شفا و بهبودی او، جایز نیست و قتل از روی عدوان محسوب میشود. همچنین بر بیمار حرام است که خودش را بکشد و اذن بیمار، کار حرام را حلال نمیکند؛ زیرا او بر نفس و روح خود تملکی ندارد که به دیگران اجازه کشتن خودش را بدهد.<ref>العماری، بن حمی، القتل الرحیم: دراسة مقارنة بین الشریعة الاسلامیة و القانون الوضعی، ص۵۸.</ref> بنا به فتوای شیخ جاد الحق (مفتی بزرگ مصر و شیخ الازهر در سال ۱۴۰۲ق) کشتن بیمار برای رهایی از درد و رنج ناشی از بیماری، حرام است.<ref>زبار، عبد الاوی، القتل الرحیم بین التحریم و الاباحة، ص۸۰.</ref>
| |
| ===ادله===
| |
| ادلهای که فقهای اهل سنت برای حرمت اتانازی به آن استناد کردهاند به شرح زیر است:
| |
| ====قرآن====
| |
| *آیاتی مانند آیه ۱۵۱ سوره انعام، آیه ۳۳ سوره اسراء و آیه ۹۳ سوره نساء که بر حرمت قتل نفس از روی عدوان و به ناحق دلالت میکنند.<ref>العماری، بن حمی، القتل الرحیم: دراسة مقارنة بین الشریعة الاسلامیة و القانون الوضعی، ص۵۴-۵۵.</ref>
| |
| *آیات ۱۹۵ سوره بقره . ۲۹ سوره نساء که بر حرمت خودکشی و انتحار دلالت می کنند.<ref>العماری، بن حمی، القتل الرحیم: دراسة مقارنة بین الشریعة الاسلامیة و القانون الوضعی، ص۵۵.</ref>
| |
| *بر اساس آیات ۱۷۹ سوره بقره و ۴۵ سوره مائده، تشریع قصاص به خاطر اهمیت حفظ نفوس بشری در جوامع، نزد شارع است.<ref>العماری، بن حمی، القتل الرحیم: دراسة مقارنة بین الشریعة الاسلامیة و القانون الوضعی، ص۵۵.</ref>
| |
| *آیه ۱۷۳ سوره بقره که بر اباحه محظورت در مواقع ضرورت دلالت میکند، به خاطر اهمیت جان انسان نزد شارع و حفظ و نجات آن از هلاکت است.<ref>العماری، بن حمی، القتل الرحیم: دراسة مقارنة بین الشریعة الاسلامیة و القانون الوضعی، ص۵۶.</ref>
| |
| *آیه ۸۷ سوره یوسف از ناامید شدن از رحمت الهی نهی کرده است. کشتن بیمار به دلیل ناامیدی از شفا و بهبودی او، اگرچه در شرع حرام است، به نوعی ناامیدی از رحمت خداوند و شک در قدرت خداوند نیز به شمار میرود که از این جهت نیز حرام است.
| |
| | |
| ===صاحب نظران ===
| |
| ===منابع مطالعاتی===
| |
| اعم از کتابها، مقالات، نشستهای علمی و ....
| |
| | |
| ==موضوعات پیوسته==
| |
| ==پانویس==
| |
| {{پانویس|۲}}
| |
| | |
| ==منابع==
| |
معرفی کتاب و گزارش ساختار آن
کتاب «مسئولیت فقهی و حقوقی آسیبزدن به حریف ورزشی»، نوشته محمدرضا وحیدی و به زبان فارسی است که در ۲۹۶ صفحه از سوی انتشارات واژهپرداز اندیشه، در سال ۱۴۰۰ش، منتشر شد. آسیبدیدگی و حوادث بهویژه در ورزش امروز امری گریزناپذیر است و لذا نویسنده در این کتاب درصدد است تا این مسائل را از جهت فقهی و حقوقی بررسی کند.
کتاب حاضر مشتمل بر چهار بخش است و هر بخش دربردارنده چند فصل و چند گفتار است. بخش اول بحث درباره کلیات این تحقیق است و نویسنده در آن به مفهومشناسی مفاهیمی همچون «آسیب و آسیبزدن» و مفاهیم مرتبط با آن مانند «جرم»، «ضمان»، «مباشرت»، «تسبیب» و «رضایت» پرداخته است. نویسنده همچنین در این بخش مفاهیم وابسته مانند «ورزش»، «حریف و ورزشکار» را بیان کرده است. بخش دوم بحث درباره مبانی فقهی موضوع مورد بررسی است. نویسنده در در فصل اول این بخش مشروعیت عملیات ورزشی را مورد بررسی قرار داده و با تفکیک ورزشهای مشروع از ورزشهای غیر مشروع فتاوی فقیهان معاصر مسلمان را ذکر کرده است. نویسنده در ادامه این بخش از فصل دوم تا فصل تا فصل ششم به ترتیب قواعد فقهی لاضرر، اقدام، ضمان، تحذیر و اذن را به فراخور موضوع بحث، مطرح و بررسی کرده است.