|
|
(۲۳۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{نویسنده
| |
| |نویسنده = محمود صادقی
| |
| |نویسنده۲ =
| |
| |نویسنده۳ =
| |
| |گردآوری =
| |
| |ویراستار۱ =
| |
| |ویراستار۲ =
| |
| |ویراستار۳ =
| |
| }}
| |
| {{جعبه اطلاعات کتاب
| |
| | عنوان = مبانی فقهی عملیات استشهادی از دیدگاه شیعه و اهل سنت
| |
| | تصویر = مبانی فقهی عملیات استشهادی.jpg
| |
| | اندازه تصویر =
| |
| | توضیح_تصویر =
| |
| | نامهای دیگر =
| |
| | نویسنده = امیر ملا محمدعلی
| |
| | تاریخ نگارش = ۱۳۸۵ش
| |
| | موضوع = فقه جهاد
| |
| | سبک = گزارشی- تحلیلی، فقه استدلالی
| |
| | زبان = فارسی
| |
| | ویراستار =
| |
| | به تصحیح =
| |
| | به کوشش =
| |
| | تصویرگر =
| |
| | طراح جلد =
| |
| | تعداد جلد =
| |
| | تعداد صفحات = ۲۵۶
| |
| | قطع =
| |
| | مجموعه =
| |
| | ترجمه به دیگر زبانها =
| |
| | ناشر = زمزم هدایت
| |
| | محل نشر = قم
| |
| | تاریخ نشر = پاییز ۱۳۸۵ شمسی
| |
| | نوبت چاپ = اول
| |
| | شمارگان =
| |
| | شابک =
| |
| | نوع رسانه =
| |
| | وبسایت ناشر =
| |
| | نام کتاب = <!-- نام کتاب به زبان فارسی -->
| |
| | مترجم = <!-- مترجم به فارسی -->
| |
| | مشخصات نشر = <!-- مشخصات نشر در زبان فارسی -->
| |
| | نسخه الکترونیکی =
| |
| }}
| |
|
| |
| * '''چکیده''' | | * '''چکیده''' |
| '''مبانی فقهی عملیات استشهادی از دیدگاه شیعه و اهل سنت''' نوشته امیر ملامحمدعلی در سال ۱۳۸۵ توسط نشر زمزم منتشر شد. کتاب شامل دو بخش، هشت فصل و یک خاتمه است. در بخش اول، مفاهیمی چون جهاد، شهادت و عملیات استشهادی بررسی شده و در بخش دوم، ادله فقهی و شرایط عملیات استشهادی مطرح میشود. | | '''جهاد یا تروریسم پژوهشی کلامی و فقهی در مکتب امامیه''' |
| | |
| مولف در فصل چهارم بخش اول، دلایل عقل، آیات، روایات و اجماع فقها را برای وجوب دفاع بیان کرده و دفاع از جان، مال، ناموس و دین را واجب میداند. او نظرات فقهای شیعه مانند شیخ طوسی و امام خمینی را درباره وجوب دفاع ذکر کرده است. فقهای شیعه سه شرط برای عملیات استشهادی بیان کردهاند: حفظ اسلام و مسلمین، اذن ولی فقیه و عدم کشتار بیگناهان. اهل سنت نیز شرایطی چون اعتلای اسلام، اذن حاکم شرع و مصلحت اسلام را مطرح کردهاند.
| |
| | |
| نویسنده در بخش دوم، دلایل نقلی مانند آیات قرآن، روایات و سیره انبیا را برای جواز عملیات استشهادی آورده است. او معتقد است عملیات استشهادی از بارزترین مصادیق جهاد با جان است. همچنین دلایل عقلی مانند مقدم شدن حفظ دین بر جان نیز مطرح شده است. مولف به فتاوای فقهای شیعه و اهل سنت درباره جهاد دفاعی و استقامت در برابر دشمن اشاره کرده و عملیات استشهادی را نوعی جهاد دفاعی میداند. او از احکام فقهی مانند جواز کشتن سپر انسانی در شرایط خاص، برای اثبات جواز عملیات استشهادی استفاده کرده است.
| |
| | |
| ==معرفی و گزارش ساختار==
| |
| کتاب «مبانی فقهی عملیات استشهادی از دیدگاه شیعه و اهل سنت» به قلم امیر ملامحمدعلی در سال ۱۳۸۵ تألیف و همان سال توسط انتشارات زمزم در قم منتشر شد. کتاب شامل دو بخش، هشت فصل و یک خاتمه است. نویسنده در فصل اول از بخش اول، به بررسی مفاهیم جهاد، شهادت، عملیات استشهادی و انتحاری پرداخته است (ص۱۷). در فصل دوم و سوم، به ارزش شهید، مفهوم شهادتطلبی و جایگاه شهادتطلبان در صدر اسلام و دوران معاصر اشاره میکند (ص۳۰). فصل چهارم به موضوع دفاع و ادله فقهی وجوب آن اختصاص دارد (ص۷۰) و در فصل پنجم، ماهیت عملیات استشهادی، شرایط و آثار آن مورد بررسی قرار گرفته است (ص۸۵).
| |
|
| |
|
| ملامحمدعلی در فصل اول بخش دوم کتاب به ادله فقهی عملیات استشهادی پرداخته (ص۱۰۳)، در فصل دوم دلایل جواز این عملیات را مطرح میکند (ص۱۳۵) و در فصل سوم، فتاوای فقهای معاصر شیعه و اهل سنت ذکر شده است (ص۱۷۰). نویسنده در خاتمه به شبهات مختلف پیرامون عملیات استشهادی پاسخ داده است (ص۱۹۱).
| | ==معرفی و گزارش ساختار کتاب== |
| | کتاب "جهاد یا تروریسم: پژوهشی کلامی و فقهی در مکتب امامیه" به قلم محمد حسین جمشیدی و کوثر طوسی در سال ۱۳۹۷ توسط دانشگاه امام صادق علیه السلام منتشر شده است. این کتاب شامل ۷ فصل است. |
|
| |
|
| ==دلایل وجوب دفاع==
| | فصل اول به مباحث کلی مانند پیشینه پژوهش،(ص۲۳-۲۸) روششناسی (ص۲۹) و مفاهیم جهاد، تروریسم و خشونتگرایی و شیعه امامیه اختصاص دارد. (ص۳۰-۳۲) فصل دوم به مفهومشناسی ترور و تروریسم پرداخته (ص۳۷-۴۲) و ویژگیهای تروریسم مانند خشونتگرایی، اجبار برای رسیدن به اهداف غیرمشروع و کار مخفیانه را بررسی میکند. (ص۴۲-۴۵) نویسندگان تروریسم را به عنوان اقداماتی وحشتزا و خشونتآفرین تعریف کردهاند که با ابزارهای مختلف برای رسیدن به اهداف سیاسی و جمعی در جامعه انجام میشود. (ص۶۷) انواع تروریسم مانند سیاسی، ملیگرایی، مذهبی، زیستمحیطی، هستهای، مجازی و دولتی نیز بررسی شدهاند (ص۴۷-۵۶) و عوامل ظهور تروریسم مانند عوامل سیاسی، روانی، اقتصادی، اعتقادی و اجتماعی ذکر شدهاند (ص۵۶-۶۶). |
| مولف در فصل چهارمِ بخش اول، چهار دلیل اصلی شامل عقل، آیات، روایات و اجماع فقها را برای وجوب دفاع مطرح میکند. او دفاع از جان، مال، ناموس، دین و وطن را امری عقلانی و فطری میداند (ص۷۳). به عنوان دومین دلیل، به آیه ۱۹۰ سوره بقره (ص۷۴) و آیه ۳۹ سوره حج (ص۷۵) استناد میکند. همچنین، ملامحمدعلی از روایات مختلف برای اثبات جهاد دفاعی بهره میگیرد (ص۷۶-۷۷) و اجماع فقهای مسلمان را بهعنوان آخرین دلیل برای وجوب دفاع معرفی میکند (ص۷۷).
| |
|
| |
|
| نویسنده معتقد است که فقهای شیعه بر این باورند که جهاد ابتدایی تنها در زمان حضور امام معصوم (ع) جایز است؛ اما جهاد دفاعی در هر زمانی که اسلام و مسلمانان مورد هجوم قرار گیرند، قابل اجراست (ص۷۷). او همچنین نظرات فقهای برجستهای همچون شیخ طوسی، علامه حلی، محقق حلی (ص۷۸)، شهید ثانی (ص۷۹)، صاحب جواهر (ص۸۰) و امام خمینی را درباره وجوب دفاع بررسی و بیان میکند (ص۸۴).
| | فصل سوم به بررسی تروریسم از منظر اسلام میپردازد (ص۶۹) و واژگانی مانند ارهاب، بغی، فتک، غیله، اغتیال، تکفیر، عنف، خشونت، قتل، عذاب، قتال و غزوه را مفهومشناسی میکند. (ص۷۲-۹۰) همچنین نظر اسلام در مورد نفی ترور و خشونتگرایی بیان شده است. (ص۹۰-۹۲) فصل چهارم به دعوت و جهاد شرعی در اسلام اختصاص دارد (ص۹۵) و واژگان دین،(ص۹۵) دعوت (ص۹۸) و جهاد شرعی را بررسی کرده (ص۱۰۵) و زوایای مختلف آن از منظر اسلام ذکر شده است. موضوع دفاع از دین و سرزمین نیز مطرح شده است. (ص۱۱۴) فصل پنجم به رابطه اسلام با جهاد و تروریسم میپردازد (ص۱۲۳) و دیدگاه اسلام نسبت به خشونت (ص۱۳۳) و شیوه دعوت به اسلام (صص۱۳۵-۱۴۴) و رابطه آن با صلح و امنیت بررسی میشود. (ص۱۴۸) دیپلماسی اسلامی نیز مورد توجه قرار گرفته است (ص۱۴۹). |
|
| |
|
| ==شرایط عملیات استشهادی از نگاه فقهای شیعه و اهل سنت==
| | فصل ششم به بررسی جهاد، تروریسم، خشونت و افراطگرایی و روابط بینالملل از منظر فقه و کلام شیعه امامی میپردازد (ص۱۶۳) و به جهاد ابتدایی (ص۱۹۴) و دفاعی (ص۱۹۹) نیز اشاره شده است. فصل هفتم به بررسی مقایسهای جهاد از منظر امامیه و تکفیریها پرداخته (ص۲۰۹) و زمینهها و اهداف جهاد و تروریسم را ذکر کرده است. (ص۲۱۴-۲۲۰) همچنین انتحار و استشهاد از منظر تشیع و تکفیریها بررسی شده (ص۲۲۵) و شرایط عملیات استشهادی و تفاوت آن با عملیات انتحاری ذکر شده است (ص۲۲۷-۲۲۸). |
| نویسنده در فصل پنجم بخش اول به بررسی شرایط عملیات استشهادی از دیدگاه فقهای شیعه و اهل سنت پرداخته است. به گفته او، فقهای شیعه سه شرط اصلی برای این نوع عملیات ذکر کردهاند: نخست، این عملیات باید در جهت دفاع و حفظ اسلام و مسلمانان باشد و انجام آن برای این هدف ضروری تلقی شود؛ دوم، انجام عملیات باید با اذن و اجازه ولی فقیه، حاکم شرع، مجتهد جامعالشرایط یا رهبری شرعی صورت گیرد؛ و سوم، در جریان عملیات، افراد بیگناه و غیرمهاجم نباید کشته شوند (ص۹۲-۹۳).
| |
|
| |
|
| از سوی دیگر، وی شرایط عملیات شهادتطلبانه از منظر فقهای اهل سنت را اینگونه بیان میکند: نخست، هدف باید برای اعتلای اسلام باشد؛ دوم، مجری عملیات باید یقین یا ظن غالب داشته باشد که این اقدام به شکست یا تضعیف دشمن منجر خواهد شد؛ سوم، عملیات باید علیه کفاری انجام شود که علیه اسلام اعلان جنگ کرده یا در حال جنگ هستند (ص۹۵)؛ چهارم، این عملیات باید با اذن حاکم شرع صورت گیرد (ص۹۷)؛ و در نهایت، به صلاح و مصلحت اسلام و مسلمانان باشد (ص۹۸). | | ===ارزیابی کتاب=== |
| | یکی از ویژگیهای برجسته این کتاب، جمعبندی مطالب در پایان هر فصل و نیز خلاصهسازی کلی مطالب در انتهای کتاب است. |
|
| |
|
| ==دلایل جواز عملیات استشهادی== | | ==تروریسم از نگاه اسلام== |
| ملا محمدعلی در بخش دوم به مبانی فقهی عملیات استشهادی میپردازد. او دلایل جواز را در دو فصل بیان میکند.
| | در فصل سوم، جمشیدی و طوسی بیان میکنند که اسلام همچون هر مکتب دیگری دارای نظام معرفتی نظری و عقیدتی است و با تروریسم و خشونتهای غیرقانونی مخالفت کرده و به مقابله با آن پرداخته است. (ص۶۹) آنها اشاره میکنند که بر اساس آیات ۲۷ تا ۳۰ سوره مائده، اولین اقدام تروریستی به قتل هابیل توسط قابیل برمیگردد، زیرا قابیل به طور ناگهانی به هابیل حمله کرد و او را کشت. (ص۷۰) |
| ===دلایل مستقل برای جواز عملیات استشهادی===
| |
| مولف در فصل اول بخش دوم، به بررسی دلایل نقلی و عقلی جواز عملیات استشهادی میپردازد. او با استناد به آیات قرآن از جمله آیه ۲۰۷ سوره بقره (ص۱۱۱)، آیه ۶۰ سوره انفال (ص۱۰۳) و آیات ۴۱ (ص۱۱۶)، ۱۱۱ (ص۱۰۸) و ۱۲۰ سوره توبه (ص۱۱۴)، عملیات استشهادی را از برترین نمونههای جهاد میداند. وی تأکید میکند که در این نوع عملیات، رضایت الهی (ص۱۱۳)، ایجاد رعب در دشمن (ص۱۰۸) و حمایت از دین الهی (ص۱۱۵) به وضوح دیده میشود و آن را برجستهترین شکل جهاد با جان معرفی میکند (ص۱۱۶).
| |
|
| |
|
| در ادامه، نویسنده ۱۳ روایت از منابع شیعه و اهل سنت را بررسی کرده (ص۱۱۷-۱۲۵) و با تحلیل سندی و محتوایی آنها نتیجه میگیرد که اهداف ذکر شده برای جهاد در این روایات، در عملیات استشهادی نیز وجود دارد. بنابراین، او حکم به جواز این نوع عملیات میدهد (ص۱۲۵-۱۲۶). | | گردآوران میگویند که ترور و تروریسم به معنای امروزی در متون دینی اسلام یافت نمیشود، اما مفاهیمی وجود دارد که با این معانی ارتباط دارند. (ص۷۱) نویسندگان بیان میکنند که واژگان مرتبط با ترور و تروریسم به دو دسته تقسیم میشوند: الف) مفاهیم منفی: ۱۴ واژه که نشاندهنده کنش یا رفتاری هستند که اسلام آن را نهی کرده و به عنوان ظلم و عمل ناحق محسوب میشود، مانند ارهاب، محاربه، فتک، تجاوز، ارعاب، عنف، شکنجه، خشونت و تکفیر؛ ب) مفاهیم خنثی که در شرایط خاص به عنوان رفتار ناحق معرفی میشوند، مانند قتل، عذاب، تعذیب، مجازات، شکنجه، قتال، مقاتل و حرب. (ص۷۲) مولف ۲۲ واژه مرتبط با ترور و تروریسم را بررسی کرده و آنها را از نظر لغوی، آیات و روایات تحلیل کرده و شباهتها و تفاوتهایشان با واژههای ترور و تروریست را نیز مطرح کرده است. آنها به آیاتی همچون [[آیه ۴۰ سوره بقره]]، [[آیه ۶۰ سوره انفال]]، [[آیه ۳۳ سوره مائده]]، [[آیه ۳۲ سوره مائده]]، [[آیه ۲ سوره نور]] و [[آیه ۷۸ سوره نساء]] استناد کردهاند. (ص۷۲-۹۰) |
|
| |
|
| مولف همچنین به سیره عملی انبیا و اولیای الهی اشاره میکند و معتقد است که شخصیتهایی مانند حضرت زکریا(ع)، حضرت یحیی(ع) (ص۱۲۶) و امام حسین (ع) (ص۱۲۸)، با جانفشانی از دین و پیروان خود دفاع کردند. او این دفاع جانانه را مشابه عملیات استشهادی میداند که در آن، افراد برای حفظ دین و مسلمانان جان خود را فدا میکنند.
| | مولفان تأکید میکنند که اسلام با هرگونه اقدام و رفتار تروریستی، خشونتآمیز و ظالمانه مخالف است و پیروان خود را از آن نهی کرده و به همزیستی مسالمتآمیز و محبتآمیز دعوت کرده است. آنها به آیات ۳۲ و ۳۳ سوره مائده استناد میکنند و آن دو را از مهمترین دلایل نفی ترور و تروریسم میدانند. (ص۹۰-۹۱) نویسندگان میگویند که اسلام به صورت عملی نیز با ترور و تروریسم مخالفت کرده است، مانند اقدام مسلم بن عقیل که از ترور ابن زیاد خودداری کرد. (ص۹۲) |
|
| |
|
| وی داستانهایی نظیر آرایشگر دختر فرعون (ص۱۲۸-۱۲۹) و اصحاب اخدود (ص۱۳۰) را نیز به عنوان شواهدی برای جواز عملیات استشهادی ذکر میکند. به باور او، این افراد برای بقای دین الهی، جان خود را به خطر انداختند و این امر را میتوان شاهدی بر مشروعیت چنین عملیاتی دانست (ص۱۳۲).
| | نویسندگان در فصل پنجم به بررسی دیدگاه اسلام درباره رابطه تروریسم و جهاد دینی پرداختهاند. آیا این رابطه را مشابه خشونت میدانند یا آن را رد میکنند؟ (ص۱۲۳) نویسندگان توضیحاتی اجمالی درباره اسلام و ارکان سهگانه آن یعنی اعتقادات، اخلاقیات و احکام ارائه دادهاند. در بخش اعتقادات، موضوعات هستیشناسی و انسانشناسی را مطرح کرده و در ادامه به اخلاقیات و احکام عملی اشاره کردهاند. (ص۱۲۳-۱۳۲) آنها معتقدند که اعتقادات، اخلاقیات و احکام با یکدیگر تعامل دارند و بر یکدیگر تأثیر میگذارند (ص۱۳۲). |
|
| |
|
| در نهایت، مولف دلیل عقلی را به عنوان چهارمین دلیل مطرح میکند. او میگوید که در مواقع تزاحم بین حفظ جان و حفظ دین، عقل بقای دین را اولویت میدهد. به همین دلیل، در عملیات استشهادی نیز افرادی که دین را بر جان خود مقدم میدانند، عملشان از نظر عقلی موجه است. (ص۱۳۳) برخی فقهای شیعه نیز با استناد به همین دلیل عقلی، جواز عملیات استشهادی را تأیید کردهاند (ص۱۳۴). | | به گزارش مولفان بسیاری از مستشرقان و غربیان اسلام را دین خشونت و شمشیر معرفی کردهاند، در حالی که اساس اسلام خلاف این را نشان میدهد. نویسندگان بیان میکنند که واژه خشونت در قرآن و متون دینی نیامده، اما ۱۷۵ مورد از کلمات مرتبط با قتل و جنگ دشمنان ذکر شده است. در مقابل، کلماتی که بر مهر و مدارا دلالت دارند مانند حسن، مودت، عدل، رحمت و رفق در قرآن آمدهاند. (ص۱۳۳) بیان میشود که علاوه بر آیات قرآن، سیره اهل بیت(ع) نیز بر رفق و مدارا تأکید دارد و روایات متعددی در این زمینه وجود دارد. (ص۱۳۴) |
|
| |
|
| ===دلایلی که قابلیت استنباط جواز عملیات استشهادی را دارند===
| | جمشیدی و طوسی معتقدند که در اسلام اصل بر صلح و همزیستی مسالمتآمیز است و اقداماتی مانند ترور و خشونت ناپسند معرفی شدهاند. آنها به آیاتی همچون [[آیه ۱۳۴ سوره آل عمران]] و [[آیه ۸۵ سوره حجر]] استناد کرده و ثابت میکنند که اسلام دین مهر و مهربانی است. نویسندگان بیان میکنند که اسلام به عنوان شریعتی جامع و کامل، انسانها را به اسلام دعوت میکند و این دعوت از ضروریات دین است، [[آیه ۱۲۵ سوره نحل]] این مدعا را تأیید میکند. (ص۱۳۵) آنها دمیگویند برخلاف نگاه تکفیریها و برخی مستشرقان غربی، دعوت اسلام بر مبنای زور و خشونت نیست بلکه پذیرش دعوت طبق میل و اراده افراد انجام میشود. (ص۱۳۶) |
| مولف در فصل دوم بخش دوم، دلایل و فتواهایی را ذکر میکند که قابلیت دارند از آنها حکم جواز عملیات استشهادی استنباط شود. همه دلایلی که در این فصل بیان میشود در حقیقت به دلیل عقلی و نقلی وجوب حفظ دین با جان و مال بر میگردد.
| |
|
| |
|
| به گفته نگارنده، فقهای شیعی از قرن سوم به بعد همچون شیخ طوسی، ابن ادریس، علامه حلی، شهید اول و ثانی، صاحب جواهر، دفاع از جان، مال، ناموس، وطن و دین را واجب شمردهاند (ص۱۳۶-۱۳۷) و عملیات استشهادی نیز، نوعی جهاد دفاعی است که جایز است. (ص۱۳۸) برخی از عالمان اهل سنت نیز عملیات استشهادی را جایز میدانند (ص۱۳۹). | | مولفان بیان میکنند که استفاده از خشونت برای دعوت انسانها به دین اسلام امری ناپسند دانسته شده و سیره اهل بیت نیز بر این مطلب دلالت دارد. آیاتی همچون [[آیه ۱۲۵ سوره نحل]]، [[آیه ۱۰۸ سوره یوسف]] و [[آیه ۱۵ سوره شورا]] بر وجوب دعوت دلالت میکنند. (ص۱۳۷) به گفته جمشیدی و طوسی علاوه بر آیات متعدد که بر وجوب دعوت مردم به اسلام تأکید دارند، سیره عملی اهل بیت نیز این مدعا را ثابت میکند. بر اساس آیات متعدد همچون [[آیه ۲۱۴ سوره شعراء]] و [[آیه ۱۰۷ سوره انبیاء]]، یکی از وظایف اصلی پیامبر انذار و دعوت به دین اسلام بوده است. (ص۱۳۸-۱۳۹) |
|
| |
|
| از دیگر ادله ای که مولف ذکر میکند، وجوب استقامت در برابر دشمن است. به فتوای فقهای شیعی و اهل سنت استقامت در برابر دشمن تا سرحد جان، واجب است. ملامحمدعلی، عملیات شهادت طلبانه را یکی از راههای استقامت و مقابله با دشمنان میداند (ص۱۴۵).
| | نویسندگان این سوال را مطرح میکنند که آیا عدم پذیرش دعوت پیامبر تبعاتی دارد؟ در پاسخ به این سوال، با ذکر آیات متعدد همچون [[آیه ۲۰ سوره آل عمران]]، [[آیه ۸۲ سوره نحل]]، [[آیه ۵۴ سوره نور]]، [[آیه ۴۰ سوره رعد]]، [[آیه ۱۲ سوره تغابن]]، [[آیه ۶۷ سوره مائده]] و [[آیه ۳۲ سوره احقاف]]، بر این باورند که خداوند تنها وظیفه دعوت را به پیامبر واگذار کرده و هرگز به ایشان اجازه نداده است که در برابر عدم پذیرش دعوت به خشونت و جنگ مبادرت ورزد.(ص۱۴۰) |
|
| |
|
| حفظ اسرار نظامی تا سرحد جان از دیگر ادله ای است که نویسنده ادعا میکند میتوان از آن، جواز عملیات استشهادی را ثابت کرد. او میگوید، به فتوای فقهای شیعی و اهل سنت اگر اسیر در زیر شکنجه، اسرار نیروهای مسلمان را در اختیار دشمنان قرار دهد و موجب شکست مسلمانان میشود، خودکشی اسیر وی جایز است. (ص۱۴۵) با توجه به این مطلب، مسلمانان میتوانند در شرایط خاص، عملیات استشهادی انجام دهند (ص۱۴۷).
| | ==جهاد از منظر اسلام== |
| | نویسندگان در فصل چهارم به بررسی جهاد شرعی از دیدگاه اسلام پرداختهاند و شباهتها و تفاوتهای آن با اقدامات تروریستی را تحلیل کردهاند. (ص۹۵) آنان واژگان مرتبط با جهاد شرعی را از نظر لغوی و متون دینی مورد بررسی قرار دادهاند. (ص۹۴-۱۰۵) همچنین، واژگان مشابه جهاد در قرآن مانند حرب، محاربه، قتال، مقاتله، غزوه، دفاع و مدافعه و سبک دم را معنا کرده و تفاوتهای آنها با جهاد را در یک الگو بیان کردهاند (ص۱۰۷). |
|
| |
|
| چهارمین دلیلی که میتوان از آن، جواز عملیات استشهادی را اثبات کرد، حمله به قلب لشکر دشمن است. (ص۱۴۷) به گفته مولف، طبق بعضی روایات (ص۱۴۹) و فتوای برخی فقهای اهل سنت (ص۱۴۷-۱۵۰) اگر شخص، ظن قوی یا یقین دارد که اگر به قلب لشکر دشمن حمله کند کشته میشود، اگر برای رضای الهی باشد و موجب کشته شدن دشمنان شود، عمل او جایز است. (ص۱۴۹) ملامحمدعلی مینویسد در عملیات استشهادی نیز، شخص یقین دارد که با این عملیات، نیروهای دشمن نابود و خودش نیز کشته میشود. به گفته وی، فرق نمیکند عامل شهادت، نیروهای دشمن باشد یا خود شخص؛ زیرا در هر دو صورت، برای رضای خدا جنگیده و به دشمن هم ضربه و خسارت جانی و مالی وارد کرده است (ص۱۵۱).
| | نویسندگان معتقدند که ادیان الهی هرگز به پیروان خود اجازه قتل و کشتار غیرمومنان به دلیل کفرشان را نمیدهند و وجود عقاید مخالف را تا زمانی که در حد عقیده باقی بماند و اقدام عملی خصمانه علیه مومنان صورت نگیرد، مجوزی برای کشتار نمیدانند. و بر اساس [[آیه ۱۰۸ سوره انعام]] حتی از دشنام دادن به مقدسات آنان نیز جلوگیری کردهاند. (ص۱۰۸) به گفته نویسندگان، دستور اولیه اسلام همزیستی مسالمتآمیز و صلحآمیز میان انسانهاست. از دیدگاه اسلام و طبق [[آیه ۸ سوره ممتحنه]] تا زمانی که دولتی تهدیدی علیه امنیت، مصالح و عزت مسلمانان ایجاد نکند، اقدام عملی و کشتار آنها جایز نیست. به عبارت دیگر، جهاد شرعی ابزاری برای تحقق امنیت، صلح و رفع فتنه، فساد، ظلم و بیعدالتی در جهان است و ماهیت دفاعی و بازدارندگی دارد، نه ماهیت تجاوزکارانه یا خشونتگرایانه (ص۱۰۹). |
|
| |
|
| مولف میگوید، فقها فتوا دادهاند اگر کسی در کشتی مسافرت میکرد و آتش گرفت، شخص میتواند خودش را در دریا بیندازد، با اینکه میداند در دریا هم میمیرد. (ص۱۵۲) وی مینویسد میتوان از این فتوا استفاده کرد که افرادی که عملیات استشهادی انجام میدهند راهی شهادت داوطلبانه ندارند با اینکه میدانند، شهید میشوند (ص۱۵۳).
| | دعوت به اسلام و جهاد شرعی از منظر اسلام دارای جایگاه و ارزشی والا و اهمیت فراوان است و آیاتی همچون آیه ۴۰ سوره حج و روایات متعدد این مطلب را تأیید میکنند. (ص109) نویسندگان مینویسند که جهاد شرعی دارای دو بعد است: بعد درونی و بعد بیرونی. مبارزه با نفس و تمایلات نفسانی را جهاد اکبر و مبارزه با دشمنان را جهاد اصغر معرفی کردهاند (ص۱۱۱). |
|
| |
|
| به گفته ملامحمدعلی، فقهای شیعی همچون شیخ طوسی (ص۱۵۴)، ابن براج (ص۱۵۵)، ابن ادریس (ص۱۵۶) و علامه حلی (ص۱۵۷) فتوا دادهاند در جایی که دشمن از انسانها (خواه از زنان و مردان دشمن و یا از اسیران مسلمان) به عنوان سپر دفاعی استفاده میکنند، مسلمانان باید قصد کشتن دشمن را داشته باشند ولی اگر افراد بی گناهی که سپر شدهاند نیز کشته شود، اشکال ندارد. (ص۱۵۴) برخی دیگر از فقها همچون محقق اردبیلی (ص۱۵۸) و صاحب جواهر (ص۱۵۹)، خویی (ص۱۶۰) و امام خمینی (ص۱۶۰) گفتهاند، اگر تنها راه غلبه بر دشمن کشتن سپر انسانی باشد، کشتن آنها جایز است. عالمان اهل سنت نیز گفتهاند اگر تنها راه غلبه بر دشمن، کشتن آنها باشد جایز است؛ ولی باید به قصد کشتن دشمنان، اقدام کنند اما اگر زنان و مردان بی گناه هم کشته شدند، اشکال ندارد (ص۱۶۳).
| | ===عوامل جهاد شرعی=== |
| | مولفان بیان کردهاند که جهاد شرعی دارای علل و عوامل متعددی است. آنها هفت عامل را ذکر کردهاند: دفاع از دین و نظام اسلامی، مقابله به مثل، دفاع از سرزمینهای اسلامی، مقابله با پیمانشکنی و نقض حقوق انسانها، مقابله با توطئه و فساد، رفع فتنه، و دفاع از مظلومین و مستضعفان. نویسندگان به آیات مختلفی همچون [[آیه ۱۹۴ سوره بقره]]، [[آیه ۱۲ سوره توبه]]، [[آیه 13 سوره توبه]]، [[آیه ۳۳ سوره مائده]]، [[آیه ۲۱۷ سوره بقره]]، [[آیه ۱۹۳ سوره بقره]] و [[آیه ۷۵ سوره نساء]] استناد کردهاند (ص۱۱۲-۱۱۷). |
|
| |
|
| مولف از این حکم فقهی، استفاده میکند و معتقد است در جایی که برای جلوگیری از ضرر دشمن و غلبه بر آنها، جایز است افراد بی گناه کشته شود، پس اگر تنها راه مقابله با دشمن، عملیات شهادت طلبانه باشد، پس عملیات استشهادی نیز اشکال ندارد (ص۱۶۴-۱۶۵).
| | آنها به ارتباط بین دعوت دینی، جهاد و تروریسم پرداختهاند و به [[آیه ۳ سوره انسان]]، [[آیه ۲۵۶ سوره بقره]] و [[آیه ۲۹ سوره کهف]] استناد کردهاند. نویسندگان معتقدند که ضرورتاً رابطهای بین دعوت دینی، جهاد و تروریسم وجود ندارد و ایجاد چنین رابطهای به ماهیت دین بازمیگردد. بنابراین باید توجه داشت که دین چه نوع ماهیتی دارد. دینی که برای رساندن انسانها به کمالات انسانی تشریح شده است، نمیتواند تروریسم را در برنامه هدایت خود قرار دهد و با آن مخالفت میکند (ص۱۱۸-۱۲۱). |