پرش به محتوا

کاربر:Ms.sadeghi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه فقه معاصر
Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
هیپنوتیزم: اصلاح ارقام، اصلاح فاصلهٔ مجازی
Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
(۸۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
* '''چکیده'''
* '''چکیده'''
'''واکاوی فقهی انرژی درمانی و هیپنوتیزم'''
'''جهاد یا تروریسم پژوهشی کلامی و فقهی در مکتب امامیه'''


==معرفی و ساختار کتاب==
==معرفی و گزارش ساختار کتاب==
واکاوی فقهی انرژی درمانی و هیپنوتیزم، نوشته عباس نوری در سال ۱۴۰۰ توسط مرکز فقهی ائمه اطهار در قم منتشر شده است. این اثر در سه بخش و شش فصل تنظیم شده است. در فصل اول، بخش نخست به مفهوم‌شناسی اصطلاحاتی مانند انرژی درمانی (ص۲۹)، هیپنوتیزم (ص۳۱)، فرادرمانی (ص۳۳)، سحر (ص۳۴)، تلقین (ص۴۰)، خلسه (ص۴۲)، ریکلاکس شدن (ص۴۳)، چاکرا (ص۴۵) و نیروی کیهانی (ص۴۶) پرداخته شده است. فصل دوم این بخش به بررسی انواع هیپنوتیزم، ارتباط تلقین با هیپنوتیزم، حالت‌های مختلف خواب هیپنوتیزمی (ص۴۹-۵۵)، کاربردهای هیپنوتیزم در پزشکی (ص۵۶)، روانپزشکی و دندانپزشکی (ص۵۸)، انواع انرژی درمانی (ص۵۹)، مجوزهای درمان با موارد حرام نظیر حرج (ص۶۳)، ضرر (ص۶۷) و اضطرار، جواز نگاه پزشک به نامحرم (ص۷۱) و تفاوت هیپنوتیزم با معجزه اختصاص دارد (ص۷۷).
کتاب "جهاد یا تروریسم: پژوهشی کلامی و فقهی در مکتب امامیه" به قلم محمد حسین جمشیدی و کوثر طوسی در سال ۱۳۹۷ توسط دانشگاه امام صادق علیه السلام منتشر شده است. این کتاب شامل ۷ فصل است.


بخش دوم کتاب، به بررسی انرژی درمانی و هیپنوتیزم از منظر فقهی می‌پردازد. (ص۸۱) در فصل اول این بخش، موضوعاتی چون تطبیق سحر با انرژی درمانی و فرادرمانی (ص۸۳-۸۸)، استفاده از نیروهای کهکشانی، جن، روح و ملک (ص۱۰۱)، ضررهای مرتبط با انرژی درمانی و فرادرمانی (ص۱۰۴) و احکام فقهی مربوط به آن‌ها (ص۱۱۰) و نقد عقاید مدعیان فرادرمانی مطرح شده است. (ص۱۱۳) فصل دوم این بخش به بررسی فقهی هیپنوتیزم اختصاص دارد و مباحثی همچون تطبیق سحر با هیپنوتیزم (ص۱۳۰)، ارتباط هیپنوتیزم با تسخیر ارواح و استمداد از جن (ص۱۳۷)، اخبار از غیب (ص۱۵۴)، سلطه بر دیگران (ص۱۵۹) و ضررهای هیپنوتیزم را بررسی کرده است (ص۱۶۴).
فصل اول به مباحث کلی مانند پیشینه پژوهش،(ص۲۳-۲۸) روش‌شناسی (ص۲۹) و مفاهیم جهاد، تروریسم و خشونت‌گرایی و شیعه امامیه اختصاص دارد. (ص۳۰-۳۲) فصل دوم به مفهوم‌شناسی ترور و تروریسم پرداخته (ص۳۷-۴۲) و ویژگی‌های تروریسم مانند خشونت‌گرایی، اجبار برای رسیدن به اهداف غیرمشروع و کار مخفیانه را بررسی می‌کند. (ص۴۲-۴۵) نویسندگان تروریسم را به عنوان اقداماتی وحشت‌زا و خشونت‌آفرین تعریف کرده‌اند که با ابزارهای مختلف برای رسیدن به اهداف سیاسی و جمعی در جامعه انجام می‌شود. (ص۶۷) انواع تروریسم مانند سیاسی، ملی‌گرایی، مذهبی، زیست‌محیطی، هسته‌ای، مجازی و دولتی نیز بررسی شده‌اند (ص۴۷-۵۶) و عوامل ظهور تروریسم مانند عوامل سیاسی، روانی، اقتصادی، اعتقادی و اجتماعی ذکر شده‌اند (ص۵۶-۶۶).


بخش سوم کتاب، تطبیق فقهی هیپنوتیزم در دانش روز را بررسی می‌کند. فصل اول بخش سوم به احکام فقهی هیپنوتیزم در حوزه پزشکی مانند دندانپزشکی (ص۱۸۳)، زایمان بدون درد (ص۲۰۱) و روانپزشکی پرداخته است. (ص۲۰۷) فصل دوم نیز به احکام فقهی هیپنوتیزم در قضاوت و کشف جرم اختصاص دارد و موضوعاتی مانند بررسی فقهی هیپنوتیزم در بازجویی (ص۲۲۳) و اعتراف‌گیری را شامل می‌شود (ص۲۲۹).
فصل سوم به بررسی تروریسم از منظر اسلام می‌پردازد (ص۶۹) و واژگانی مانند ارهاب، بغی، فتک، غیله، اغتیال، تکفیر، عنف، خشونت، قتل، عذاب، قتال و غزوه را مفهوم‌شناسی می‌کند. (ص۷۲-۹۰) همچنین نظر اسلام در مورد نفی ترور و خشونت‌گرایی بیان شده است. (ص۹۰-۹۲) فصل چهارم به دعوت و جهاد شرعی در اسلام اختصاص دارد (ص۹۵) و واژگان دین،(ص۹۵) دعوت (ص۹۸) و جهاد شرعی را بررسی کرده (ص۱۰۵) و زوایای مختلف آن از منظر اسلام ذکر شده است. موضوع دفاع از دین و سرزمین نیز مطرح شده است. (ص۱۱۴) فصل پنجم به رابطه اسلام با جهاد و تروریسم می‌پردازد (ص۱۲۳) و دیدگاه اسلام نسبت به خشونت (ص۱۳۳) و شیوه دعوت به اسلام (صص۱۳۵-۱۴۴) و رابطه آن با صلح و امنیت بررسی می‌شود. (ص۱۴۸) دیپلماسی اسلامی نیز مورد توجه قرار گرفته است (ص۱۴۹).
 
فصل ششم به بررسی جهاد، تروریسم، خشونت و افراط‌گرایی و روابط بین‌الملل از منظر فقه و کلام شیعه امامی می‌پردازد (ص۱۶۳) و به جهاد ابتدایی (ص۱۹۴) و دفاعی (ص۱۹۹) نیز اشاره شده است. فصل هفتم به بررسی مقایسه‌ای جهاد از منظر امامیه و تکفیری‌ها پرداخته (ص۲۰۹) و زمینه‌ها و اهداف جهاد و تروریسم را ذکر کرده است. (ص۲۱۴-۲۲۰) همچنین انتحار و استشهاد از منظر تشیع و تکفیری‌ها بررسی شده (ص۲۲۵) و شرایط عملیات استشهادی و تفاوت آن با عملیات انتحاری ذکر شده است (ص۲۲۷-۲۲۸).


===ارزیابی کتاب===
===ارزیابی کتاب===
یکی از ویژگی‌های برجسته این کتاب، جمع‌بندی مطالب در پایان هر فصل و نیز خلاصه‌سازی کلی مطالب در انتهای کتاب است.


==انرژی درمانی==
==تروریسم از نگاه اسلام==
مولف در فصل اول بخش دوم، به بررسی انرژی‌درمانی از منظر فقه پرداخته است (ص۸۱). وی بیان می‌کند که برای مشخص شدن حکم فقهی انرژی‌درمانی، باید ارتباط آن با سحر مورد بررسی قرار گیرد (ص۸۳). مولف معتقد است برای اثبات اینکه آیا انرژی‌درمانی، سحر محسوب می‌شود یا خیر، باید سه ویژگی اصلی سحر در آن بررسی شود. اولین ویژگی سحر، جلوه دادن چیزی برخلاف واقعیت آن است. (ص۸۴) به گفته نوری، این مؤلفه که شامل واقعی جلوه دادن امور باطل است، در انرژی‌درمانی وجود ندارد (ص۸۶).
در فصل سوم، جمشیدی و طوسی بیان می‌کنند که اسلام همچون هر مکتب دیگری دارای نظام معرفتی نظری و عقیدتی است و با تروریسم و خشونت‌های غیرقانونی مخالفت کرده و به مقابله با آن پرداخته است. (ص۶۹) آنها اشاره می‌کنند که بر اساس آیات ۲۷ تا ۳۰ سوره مائده، اولین اقدام تروریستی به قتل هابیل توسط قابیل برمی‌گردد، زیرا قابیل به طور ناگهانی به هابیل حمله کرد و او را کشت. (ص۷۰)
 
مولف سپس به دومین ویژگی سحر، یعنی مبتنی بودن آن بر مکر و حیله، می‌پردازد. او توضیح می‌دهد که مکر و حیله نیز در انرژی‌درمانی مشاهده نمی‌شود. در نهایت، سومین ویژگی سحر، یعنی مخفی بودن اسباب آن، بررسی می‌شود. کارشناسان اذعان دارند که در انرژی‌درمانی نیز اسباب آن مخفی است، اما این امر کافی نیست تا آن را سحر بنامیم. از این رو، نتیجه‌گیری می‌شود که انرژی‌درمانی، سحر نیست (ص۸۷-۸۸).


===فرادرمانی===
گردآوران می‌گویند که ترور و تروریسم به معنای امروزی در متون دینی اسلام یافت نمی‌شود، اما مفاهیمی وجود دارد که با این معانی ارتباط دارند. (ص۷۱) نویسندگان بیان می‌کنند که واژگان مرتبط با ترور و تروریسم به دو دسته تقسیم می‌شوند: الف) مفاهیم منفی: ۱۴ واژه که نشان‌دهنده کنش یا رفتاری هستند که اسلام آن را نهی کرده و به عنوان ظلم و عمل ناحق محسوب می‌شود، مانند ارهاب، محاربه، فتک، تجاوز، ارعاب، عنف، شکنجه، خشونت و تکفیر؛ ب) مفاهیم خنثی که در شرایط خاص به عنوان رفتار ناحق معرفی می‌شوند، مانند قتل، عذاب، تعذیب، مجازات، شکنجه، قتال، مقاتل و حرب. (ص۷۲) مولف ۲۲ واژه مرتبط با ترور و تروریسم را بررسی کرده و آنها را از نظر لغوی، آیات و روایات تحلیل کرده و شباهت‌ها و تفاوت‌هایشان با واژه‌های ترور و تروریست را نیز مطرح کرده است. آنها به آیاتی همچون [[آیه ۴۰ سوره بقره]]، [[آیه ۶۰ سوره انفال]]، [[آیه ۳۳ سوره مائده]]، [[آیه ۳۲ سوره مائده]]، [[آیه ۲ سوره نور]] و [[آیه ۷۸ سوره نساء]] استناد کرده‌اند. (ص۷۲-۹۰)
به باور نوری در فصل اول بخش دوم، فرادرمانی یکی از شاخه‌های انرژی‌درمانی با ماهیتی کاملاً عرفانی است. وی بیان می‌کند که برای تعیین حکم فقهی فرادرمانی، باید وجود یا عدم وجود عناصر سحر در آن بررسی شود (ص۸۸). به گفته نویسنده، تمامی عناصر سحر، از جمله نمایش غیرواقعی امور، فریب و نیرنگ، و پنهان بودن علل و اسباب آن، در فرادرمانی مشاهده می‌شود (ص۱۰۱).


===ارتباط با جن و فرشته===
مولفان تأکید می‌کنند که اسلام با هرگونه اقدام و رفتار تروریستی، خشونت‌آمیز و ظالمانه مخالف است و پیروان خود را از آن نهی کرده و به همزیستی مسالمت‌آمیز و محبت‌آمیز دعوت کرده است. آنها به آیات ۳۲ و ۳۳ سوره مائده استناد می‌کنند و آن دو را از مهم‌ترین دلایل نفی ترور و تروریسم می‌دانند. (ص۹۰-۹۱) نویسندگان می‌گویند که اسلام به صورت عملی نیز با ترور و تروریسم مخالفت کرده است، مانند اقدام مسلم بن عقیل که از ترور ابن زیاد خودداری کرد. (ص۹۲)
به گفته نویسنده، برخی از فقها ارتباط با جن و استفاده از کمک آن‌ها را نوعی سحر دانسته و آن را حرام اعلام کرده‌اند. اما بر اساس تعریفی که ارائه شد، تسخیر جن و ارتباط با آن با سحر تفاوت دارد. آیت‌الله خویی نیز معتقد است که ارتباط با اجنه از نظر موضوع و حکم با سحر متفاوت است و دلیلی بر حرمت ذاتی آن وجود ندارد، مگر اینکه این ارتباط باعث آزار دیگران شود یا مقدمات آن حرام باشد. (ص۱۰۲) همچنین نویسنده اشاره می‌کند که تسخیر جن ممکن است موجب اذیت آن‌ها شود. اگر جن کافر باشد، فقها در جواز تسخیر او بحثی ندارند، حتی اگر این امر منجر به آزار او شود. اما اگر جن مؤمن باشد و با رضایت و اختیار خود به همکاری با انسان بپردازد، شبهه‌ای در جواز آن نیست. با این حال، اگر همکاری او با اکراه باشد، برخی از فقها حکم به حرمت داده‌اند، هرچند محقق خویی معتقد است دلیلی برای حرمت آزار جن وجود ندارد (ص۱۰۳).


به باور عباس نوری، استمداد از ارواح نیز به خودی خود اشکالی ندارد، اما برخی آن را در دسته سحر قرار داده و حرام اعلام کرده‌اند، در حالی که عده‌ای دیگر آن را مباح می‌دانند، مگر اینکه موجب آزار روح میت یا ضرر به دیگران شود که در این صورت جایز نیست. بر اساس تعریف مختار نویسنده، استمداد از ارواح مشمول تعریف سحر نمی‌شود. (ص۱۰۳) همچنین نویسنده به حکم فقهی کمک گرفتن از فرشتگان اشاره می‌کند و می‌گوید که اگر امکان چنین کاری وجود داشته باشد، حکم آن مشابه تسخیر جن و ارواح است. از آنجا که این عمل در دسته سحر قرار نمی‌گیرد، جایز است، مشروط بر اینکه باعث آزار آن‌ها یا ضرر به دیگران نشود (ص۱۰۴).
نویسندگان در فصل پنجم به بررسی دیدگاه اسلام درباره رابطه تروریسم و جهاد دینی پرداخته‌اند. آیا این رابطه را مشابه خشونت می‌دانند یا آن را رد می‌کنند؟ (ص۱۲۳) نویسندگان توضیحاتی اجمالی درباره اسلام و ارکان سه‌گانه آن یعنی اعتقادات، اخلاقیات و احکام ارائه داده‌اند. در بخش اعتقادات، موضوعات هستی‌شناسی و انسان‌شناسی را مطرح کرده و در ادامه به اخلاقیات و احکام عملی اشاره کرده‌اند. (ص۱۲۳-۱۳۲) آنها معتقدند که اعتقادات، اخلاقیات و احکام با یکدیگر تعامل دارند و بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند (ص۱۳۲).


===اضرار به دیگران و درمانگر===
به گزارش مولفان بسیاری از مستشرقان و غربیان اسلام را دین خشونت و شمشیر معرفی کرده‌اند، در حالی که اساس اسلام خلاف این را نشان می‌دهد. نویسندگان بیان می‌کنند که واژه خشونت در قرآن و متون دینی نیامده، اما ۱۷۵ مورد از کلمات مرتبط با قتل و جنگ دشمنان ذکر شده است. در مقابل، کلماتی که بر مهر و مدارا دلالت دارند مانند حسن، مودت، عدل، رحمت و رفق در قرآن آمده‌اند. (ص۱۳۳) بیان می‌شود که علاوه بر آیات قرآن، سیره اهل بیت(ع) نیز بر رفق و مدارا تأکید دارد و روایات متعددی در این زمینه وجود دارد. (ص۱۳۴)
مولف در صفحه ۱۰۴ به حکم فقهی ضرر رساندن به دیگران در انرژی درمانی و فرادرمانی پرداخته است. وی بیان می‌کند که باید بررسی شود آیا این روش‌ها ضرری دارند و اگر دارند، آیا این ضررها از نظر شرعی حرام محسوب می‌شوند یا خیر. (ص۱۰۴) مولف معتقد است که اگر درمانگر از تخصص کافی برخوردار باشد، تنها ضرری که ممکن است بیمار متحمل شود، یادآوری برخی حوادث تلخ گذشته است که این موضوع خطر جدی تلقی نمی‌شود. (ص۱۰۷) نویسنده اشاره می‌کند که فرادرمانی، با وجود اینکه شاخه‌ای از انرژی درمانی است، ممکن است خطرات جدی‌تری به همراه داشته باشد؛ از جمله بازگشت بیماری به شکلی شدیدتر یا تجربه درد و وضعیت‌های دشوار هنگام درمان (ص۱۰۹).


به گفته نوری اگرچه مراجعه به طبیب و درمانگر معمولاً سودمند است و به درمان بیماری کمک می‌کند، اما ممکن است ضررهایی نیز به همراه داشته باشد. وی بر لزوم بررسی این ضررهای احتمالی و تعیین میزان حرمت آن‌ها از منظر شرعی تأکید دارد. (ص۱۱۰) نویسنده اشاره می‌کند که انرژی درمانی و فرادرمانی روش‌هایی هستند که گاهی ممکن است بیمار را دچار حالت‌های غیرقابل‌کنترل کنند، از جمله آسیب‌های روحی و روانی، بازگشت بیماری یا حتی قرار گرفتن در معرض حمله جن‌ها. با این حال، از آنجا که این احتمالات در بیشتر موارد قابل‌کنترل هستند، چنین روش‌های درمانی مشکلی از نظر شرعی ایجاد نمی‌کنند (ص۱۱۱).
جمشیدی و طوسی معتقدند که در اسلام اصل بر صلح و همزیستی مسالمت‌آمیز است و اقداماتی مانند ترور و خشونت ناپسند معرفی شده‌اند. آنها به آیاتی همچون [[آیه ۱۳۴ سوره آل عمران]] و [[آیه ۸۵ سوره حجر]] استناد کرده و ثابت می‌کنند که اسلام دین مهر و مهربانی است. نویسندگان بیان می‌کنند که اسلام به عنوان شریعتی جامع و کامل، انسان‌ها را به اسلام دعوت می‌کند و این دعوت از ضروریات دین است، [[آیه ۱۲۵ سوره نحل]] این مدعا را تأیید می‌کند. (ص۱۳۵) آنها دمی‌گویند برخلاف نگاه تکفیری‌ها و برخی مستشرقان غربی، دعوت اسلام بر مبنای زور و خشونت نیست بلکه پذیرش دعوت طبق میل و اراده افراد انجام می‌شود. (ص۱۳۶)


مولف بیان می‌کند که ممکن است درمانگر با ضررهایی روبه‌رو شود، بنابراین باید بررسی کرد که آیا این ضررها از نوع ضررهای حرام هستند یا خیر. به نظر مولف، در تمامی درمان‌ها احتمال خطر برای درمانگر وجود دارد و از دیدگاه عقلا، این نوع ضررها معمولاً نادیده گرفته می‌شوند. در خصوص ضررهای مالی و دنیوی، بیشتر فقها بر وجوب دفع ضرر قطعی و مظنون تأکید دارند، اما دفع ضرر محتمل را واجب نمی‌دانند. همچنین، اکثر فقها بر این باورند که شرع و دین، ضرر جانی قابل توجه برای درمانگر در فرادرمانی را جایز نمی‌دانند، مگر در شرایطی که توقف فرادرمانی منجر به اختلال در نظام هستی شود (ص112).
مولفان بیان می‌کنند که استفاده از خشونت برای دعوت انسان‌ها به دین اسلام امری ناپسند دانسته شده و سیره اهل بیت نیز بر این مطلب دلالت دارد. آیاتی همچون [[آیه ۱۲۵ سوره نحل]]، [[آیه ۱۰۸ سوره یوسف]] و [[آیه ۱۵ سوره شورا]] بر وجوب دعوت دلالت می‌کنند. (ص۱۳۷) به گفته جمشیدی و طوسی علاوه بر آیات متعدد که بر وجوب دعوت مردم به اسلام تأکید دارند، سیره عملی اهل بیت نیز این مدعا را ثابت می‌کند. بر اساس آیات متعدد همچون [[آیه ۲۱۴ سوره شعراء]] و [[آیه ۱۰۷ سوره انبیاء]]، یکی از وظایف اصلی پیامبر انذار و دعوت به دین اسلام بوده است. (ص۱۳۸-۱۳۹)


===تأثیر عقیده درمانگر در فرادرمانی===
نویسندگان این سوال را مطرح می‌کنند که آیا عدم پذیرش دعوت پیامبر تبعاتی دارد؟ در پاسخ به این سوال، با ذکر آیات متعدد همچون [[آیه ۲۰ سوره آل عمران]]، [[آیه ۸۲ سوره نحل]]، [[آیه ۵۴ سوره نور]]، [[آیه ۴۰ سوره رعد]]، [[آیه ۱۲ سوره تغابن]]، [[آیه ۶۷ سوره مائده]] و [[آیه ۳۲ سوره احقاف]]، بر این باورند که خداوند تنها وظیفه دعوت را به پیامبر واگذار کرده و هرگز به ایشان اجازه نداده است که در برابر عدم پذیرش دعوت به خشونت و جنگ مبادرت ورزد.(ص۱۴۰)
به گفته نویسنده، عقیده درمانگر هیچ نقشی در عملکرد فرادرمانی ندارد، زیرا حتی افرادی با باورهای صحیح و مثبت نیز می‌توانند از این روش استفاده کنند (ص۱۱۳). به باور او، برخی آموزه‌ها و اعتقادات مرتبط با فرادرمانی با تعالیم دینی در تضاد قرار دارند (ص۱۱۴). همچنین نویسنده اشاره می‌کند که طرفداران فرادرمانی به تناسخ باور دارند. از دیگر عقاید نادرست مدعیان فرادرمانی، بزرگداشت شیطان است؛ آن‌ها ابلیس را نخستین معلم می‌دانند و معتقدند خداوند به او دستور داده که در برابر آدم سجده نکند، در حالی که آیات قرآن خلاف این ادعا را نشان می‌دهند (ص۱۱۹).


به باور نویسنده، مدعیان فرادرمانی بر این عقیده‌اند که ماندگاری در جهنم غیرممکن است، اما این دیدگاه با آیات صریحی مانند [[آیه ۶ سوره بینه]]، [[آیه ۲۳ سوره جن]] و [[آیه ۱۶۹ سوره نساء]] و همچنین روایات دینی در تضاد است (ص۱۲۱). نویسنده همچنین بیان می‌کند که این افراد اعتقاد دارند در قیامت حسابرسی وجود نخواهد داشت و حسابرسی به این صورت است که فرد در برابر خداوند قرار می‌گیرد و از او پرسیده می‌شود که بر اساس مرام خود چه دستاوردی داشته است (ص۱۲۳).
==جهاد از منظر اسلام==
نویسندگان در فصل چهارم به بررسی جهاد شرعی از دیدگاه اسلام پرداخته‌اند و شباهت‌ها و تفاوت‌های آن با اقدامات تروریستی را تحلیل کرده‌اند. (ص۹۵) آنان واژگان مرتبط با جهاد شرعی را از نظر لغوی و متون دینی مورد بررسی قرار داده‌اند. (ص۹۴-۱۰۵) همچنین، واژگان مشابه جهاد در قرآن مانند حرب، محاربه، قتال، مقاتله، غزوه، دفاع و مدافعه و سبک دم را معنا کرده و تفاوت‌های آن‌ها با جهاد را در یک الگو بیان کرده‌اند (ص۱۰۷).


==هیپنوتیزم==
نویسندگان معتقدند که ادیان الهی هرگز به پیروان خود اجازه قتل و کشتار غیرمومنان به دلیل کفرشان را نمی‌دهند و وجود عقاید مخالف را تا زمانی که در حد عقیده باقی بماند و اقدام عملی خصمانه علیه مومنان صورت نگیرد، مجوزی برای کشتار نمی‌دانند. و بر اساس [[آیه ۱۰۸ سوره انعام]] حتی از دشنام دادن به مقدسات آنان نیز جلوگیری کرده‌اند. (ص۱۰۸) به گفته نویسندگان، دستور اولیه اسلام همزیستی مسالمت‌آمیز و صلح‌آمیز میان انسان‌هاست. از دیدگاه اسلام و طبق [[آیه ۸ سوره ممتحنه]] تا زمانی که دولتی تهدیدی علیه امنیت، مصالح و عزت مسلمانان ایجاد نکند، اقدام عملی و کشتار آن‌ها جایز نیست. به عبارت دیگر، جهاد شرعی ابزاری برای تحقق امنیت، صلح و رفع فتنه، فساد، ظلم و بی‌عدالتی در جهان است و ماهیت دفاعی و بازدارندگی دارد، نه ماهیت تجاوزکارانه یا خشونت‌گرایانه (ص۱۰۹).
به گفته نویسنده، برای تعیین حکم فقهی هیپنوتیزم، لازم است مولفه‌های مرتبط با سحر در این پدیده بررسی شوند. (ص۱۳۰) او درجات شش‌گانه هیپنوتیزم را توضیح داده و بر این باور است که برای مشخص شدن حکم فقهی، باید سه مولفه «نمایش غیرواقع به‌عنوان واقعیت»، «پنهان بودن اسباب» و «مکر و فریب» در این درجات بررسی و اثبات شوند. به گفته او، در هیچ‌یک از شش درجه هیپنوتیزم، هر سه مولفه به‌طور همزمان وجود ندارند؛ بنابراین نمی‌توان هیپنوتیزم را به‌طور کامل به سحر نسبت داد، هرچند در برخی موارد، نشانه‌هایی از سحر مشاهده می‌شود (ص۱۳۱-۱۳۷).


==کاربردهای هیپنوتیزم==
دعوت به اسلام و جهاد شرعی از منظر اسلام دارای جایگاه و ارزشی والا و اهمیت فراوان است و آیاتی همچون آیه ۴۰ سوره حج و روایات متعدد این مطلب را تأیید می‌کنند. (ص109) نویسندگان می‌نویسند که جهاد شرعی دارای دو بعد است: بعد درونی و بعد بیرونی. مبارزه با نفس و تمایلات نفسانی را جهاد اکبر و مبارزه با دشمنان را جهاد اصغر معرفی کرده‌اند (ص۱۱۱).


===کارکرد پزشکی===
===عوامل جهاد شرعی===
مولفان بیان کرده‌اند که جهاد شرعی دارای علل و عوامل متعددی است. آن‌ها هفت عامل را ذکر کرده‌اند: دفاع از دین و نظام اسلامی، مقابله به مثل، دفاع از سرزمین‌های اسلامی، مقابله با پیمان‌شکنی و نقض حقوق انسان‌ها، مقابله با توطئه و فساد، رفع فتنه، و دفاع از مظلومین و مستضعفان. نویسندگان به آیات مختلفی همچون [[آیه ۱۹۴ سوره بقره]]، [[آیه ۱۲ سوره توبه]]، [[آیه 13 سوره توبه]]، [[آیه ۳۳ سوره مائده]]، [[آیه ۲۱۷ سوره بقره]]، [[آیه ۱۹۳ سوره بقره]] و [[آیه ۷۵ سوره نساء]] استناد کرده‌اند (ص۱۱۲-۱۱۷).


===کارکرد قضایی و جنایی===
آن‌ها به ارتباط بین دعوت دینی، جهاد و تروریسم پرداخته‌اند و به [[آیه ۳ سوره انسان]]، [[آیه ۲۵۶ سوره بقره]] و [[آیه ۲۹ سوره کهف]] استناد کرده‌اند. نویسندگان معتقدند که ضرورتاً رابطه‌ای بین دعوت دینی، جهاد و تروریسم وجود ندارد و ایجاد چنین رابطه‌ای به ماهیت دین بازمی‌گردد. بنابراین باید توجه داشت که دین چه نوع ماهیتی دارد. دینی که برای رساندن انسان‌ها به کمالات انسانی تشریح شده است، نمی‌تواند تروریسم را در برنامه هدایت خود قرار دهد و با آن مخالفت می‌کند (ص۱۱۸-۱۲۱).

نسخهٔ ‏۱۷ آوریل ۲۰۲۵، ساعت ۰۶:۳۶

  • چکیده

جهاد یا تروریسم پژوهشی کلامی و فقهی در مکتب امامیه

معرفی و گزارش ساختار کتاب

کتاب "جهاد یا تروریسم: پژوهشی کلامی و فقهی در مکتب امامیه" به قلم محمد حسین جمشیدی و کوثر طوسی در سال ۱۳۹۷ توسط دانشگاه امام صادق علیه السلام منتشر شده است. این کتاب شامل ۷ فصل است.

فصل اول به مباحث کلی مانند پیشینه پژوهش،(ص۲۳-۲۸) روش‌شناسی (ص۲۹) و مفاهیم جهاد، تروریسم و خشونت‌گرایی و شیعه امامیه اختصاص دارد. (ص۳۰-۳۲) فصل دوم به مفهوم‌شناسی ترور و تروریسم پرداخته (ص۳۷-۴۲) و ویژگی‌های تروریسم مانند خشونت‌گرایی، اجبار برای رسیدن به اهداف غیرمشروع و کار مخفیانه را بررسی می‌کند. (ص۴۲-۴۵) نویسندگان تروریسم را به عنوان اقداماتی وحشت‌زا و خشونت‌آفرین تعریف کرده‌اند که با ابزارهای مختلف برای رسیدن به اهداف سیاسی و جمعی در جامعه انجام می‌شود. (ص۶۷) انواع تروریسم مانند سیاسی، ملی‌گرایی، مذهبی، زیست‌محیطی، هسته‌ای، مجازی و دولتی نیز بررسی شده‌اند (ص۴۷-۵۶) و عوامل ظهور تروریسم مانند عوامل سیاسی، روانی، اقتصادی، اعتقادی و اجتماعی ذکر شده‌اند (ص۵۶-۶۶).

فصل سوم به بررسی تروریسم از منظر اسلام می‌پردازد (ص۶۹) و واژگانی مانند ارهاب، بغی، فتک، غیله، اغتیال، تکفیر، عنف، خشونت، قتل، عذاب، قتال و غزوه را مفهوم‌شناسی می‌کند. (ص۷۲-۹۰) همچنین نظر اسلام در مورد نفی ترور و خشونت‌گرایی بیان شده است. (ص۹۰-۹۲) فصل چهارم به دعوت و جهاد شرعی در اسلام اختصاص دارد (ص۹۵) و واژگان دین،(ص۹۵) دعوت (ص۹۸) و جهاد شرعی را بررسی کرده (ص۱۰۵) و زوایای مختلف آن از منظر اسلام ذکر شده است. موضوع دفاع از دین و سرزمین نیز مطرح شده است. (ص۱۱۴) فصل پنجم به رابطه اسلام با جهاد و تروریسم می‌پردازد (ص۱۲۳) و دیدگاه اسلام نسبت به خشونت (ص۱۳۳) و شیوه دعوت به اسلام (صص۱۳۵-۱۴۴) و رابطه آن با صلح و امنیت بررسی می‌شود. (ص۱۴۸) دیپلماسی اسلامی نیز مورد توجه قرار گرفته است (ص۱۴۹).

فصل ششم به بررسی جهاد، تروریسم، خشونت و افراط‌گرایی و روابط بین‌الملل از منظر فقه و کلام شیعه امامی می‌پردازد (ص۱۶۳) و به جهاد ابتدایی (ص۱۹۴) و دفاعی (ص۱۹۹) نیز اشاره شده است. فصل هفتم به بررسی مقایسه‌ای جهاد از منظر امامیه و تکفیری‌ها پرداخته (ص۲۰۹) و زمینه‌ها و اهداف جهاد و تروریسم را ذکر کرده است. (ص۲۱۴-۲۲۰) همچنین انتحار و استشهاد از منظر تشیع و تکفیری‌ها بررسی شده (ص۲۲۵) و شرایط عملیات استشهادی و تفاوت آن با عملیات انتحاری ذکر شده است (ص۲۲۷-۲۲۸).

ارزیابی کتاب

یکی از ویژگی‌های برجسته این کتاب، جمع‌بندی مطالب در پایان هر فصل و نیز خلاصه‌سازی کلی مطالب در انتهای کتاب است.

تروریسم از نگاه اسلام

در فصل سوم، جمشیدی و طوسی بیان می‌کنند که اسلام همچون هر مکتب دیگری دارای نظام معرفتی نظری و عقیدتی است و با تروریسم و خشونت‌های غیرقانونی مخالفت کرده و به مقابله با آن پرداخته است. (ص۶۹) آنها اشاره می‌کنند که بر اساس آیات ۲۷ تا ۳۰ سوره مائده، اولین اقدام تروریستی به قتل هابیل توسط قابیل برمی‌گردد، زیرا قابیل به طور ناگهانی به هابیل حمله کرد و او را کشت. (ص۷۰)

گردآوران می‌گویند که ترور و تروریسم به معنای امروزی در متون دینی اسلام یافت نمی‌شود، اما مفاهیمی وجود دارد که با این معانی ارتباط دارند. (ص۷۱) نویسندگان بیان می‌کنند که واژگان مرتبط با ترور و تروریسم به دو دسته تقسیم می‌شوند: الف) مفاهیم منفی: ۱۴ واژه که نشان‌دهنده کنش یا رفتاری هستند که اسلام آن را نهی کرده و به عنوان ظلم و عمل ناحق محسوب می‌شود، مانند ارهاب، محاربه، فتک، تجاوز، ارعاب، عنف، شکنجه، خشونت و تکفیر؛ ب) مفاهیم خنثی که در شرایط خاص به عنوان رفتار ناحق معرفی می‌شوند، مانند قتل، عذاب، تعذیب، مجازات، شکنجه، قتال، مقاتل و حرب. (ص۷۲) مولف ۲۲ واژه مرتبط با ترور و تروریسم را بررسی کرده و آنها را از نظر لغوی، آیات و روایات تحلیل کرده و شباهت‌ها و تفاوت‌هایشان با واژه‌های ترور و تروریست را نیز مطرح کرده است. آنها به آیاتی همچون آیه ۴۰ سوره بقره، آیه ۶۰ سوره انفال، آیه ۳۳ سوره مائده، آیه ۳۲ سوره مائده، آیه ۲ سوره نور و آیه ۷۸ سوره نساء استناد کرده‌اند. (ص۷۲-۹۰)

مولفان تأکید می‌کنند که اسلام با هرگونه اقدام و رفتار تروریستی، خشونت‌آمیز و ظالمانه مخالف است و پیروان خود را از آن نهی کرده و به همزیستی مسالمت‌آمیز و محبت‌آمیز دعوت کرده است. آنها به آیات ۳۲ و ۳۳ سوره مائده استناد می‌کنند و آن دو را از مهم‌ترین دلایل نفی ترور و تروریسم می‌دانند. (ص۹۰-۹۱) نویسندگان می‌گویند که اسلام به صورت عملی نیز با ترور و تروریسم مخالفت کرده است، مانند اقدام مسلم بن عقیل که از ترور ابن زیاد خودداری کرد. (ص۹۲)

نویسندگان در فصل پنجم به بررسی دیدگاه اسلام درباره رابطه تروریسم و جهاد دینی پرداخته‌اند. آیا این رابطه را مشابه خشونت می‌دانند یا آن را رد می‌کنند؟ (ص۱۲۳) نویسندگان توضیحاتی اجمالی درباره اسلام و ارکان سه‌گانه آن یعنی اعتقادات، اخلاقیات و احکام ارائه داده‌اند. در بخش اعتقادات، موضوعات هستی‌شناسی و انسان‌شناسی را مطرح کرده و در ادامه به اخلاقیات و احکام عملی اشاره کرده‌اند. (ص۱۲۳-۱۳۲) آنها معتقدند که اعتقادات، اخلاقیات و احکام با یکدیگر تعامل دارند و بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند (ص۱۳۲).

به گزارش مولفان بسیاری از مستشرقان و غربیان اسلام را دین خشونت و شمشیر معرفی کرده‌اند، در حالی که اساس اسلام خلاف این را نشان می‌دهد. نویسندگان بیان می‌کنند که واژه خشونت در قرآن و متون دینی نیامده، اما ۱۷۵ مورد از کلمات مرتبط با قتل و جنگ دشمنان ذکر شده است. در مقابل، کلماتی که بر مهر و مدارا دلالت دارند مانند حسن، مودت، عدل، رحمت و رفق در قرآن آمده‌اند. (ص۱۳۳) بیان می‌شود که علاوه بر آیات قرآن، سیره اهل بیت(ع) نیز بر رفق و مدارا تأکید دارد و روایات متعددی در این زمینه وجود دارد. (ص۱۳۴)

جمشیدی و طوسی معتقدند که در اسلام اصل بر صلح و همزیستی مسالمت‌آمیز است و اقداماتی مانند ترور و خشونت ناپسند معرفی شده‌اند. آنها به آیاتی همچون آیه ۱۳۴ سوره آل عمران و آیه ۸۵ سوره حجر استناد کرده و ثابت می‌کنند که اسلام دین مهر و مهربانی است. نویسندگان بیان می‌کنند که اسلام به عنوان شریعتی جامع و کامل، انسان‌ها را به اسلام دعوت می‌کند و این دعوت از ضروریات دین است، آیه ۱۲۵ سوره نحل این مدعا را تأیید می‌کند. (ص۱۳۵) آنها دمی‌گویند برخلاف نگاه تکفیری‌ها و برخی مستشرقان غربی، دعوت اسلام بر مبنای زور و خشونت نیست بلکه پذیرش دعوت طبق میل و اراده افراد انجام می‌شود. (ص۱۳۶)

مولفان بیان می‌کنند که استفاده از خشونت برای دعوت انسان‌ها به دین اسلام امری ناپسند دانسته شده و سیره اهل بیت نیز بر این مطلب دلالت دارد. آیاتی همچون آیه ۱۲۵ سوره نحل، آیه ۱۰۸ سوره یوسف و آیه ۱۵ سوره شورا بر وجوب دعوت دلالت می‌کنند. (ص۱۳۷) به گفته جمشیدی و طوسی علاوه بر آیات متعدد که بر وجوب دعوت مردم به اسلام تأکید دارند، سیره عملی اهل بیت نیز این مدعا را ثابت می‌کند. بر اساس آیات متعدد همچون آیه ۲۱۴ سوره شعراء و آیه ۱۰۷ سوره انبیاء، یکی از وظایف اصلی پیامبر انذار و دعوت به دین اسلام بوده است. (ص۱۳۸-۱۳۹)

نویسندگان این سوال را مطرح می‌کنند که آیا عدم پذیرش دعوت پیامبر تبعاتی دارد؟ در پاسخ به این سوال، با ذکر آیات متعدد همچون آیه ۲۰ سوره آل عمران، آیه ۸۲ سوره نحل، آیه ۵۴ سوره نور، آیه ۴۰ سوره رعد، آیه ۱۲ سوره تغابن، آیه ۶۷ سوره مائده و آیه ۳۲ سوره احقاف، بر این باورند که خداوند تنها وظیفه دعوت را به پیامبر واگذار کرده و هرگز به ایشان اجازه نداده است که در برابر عدم پذیرش دعوت به خشونت و جنگ مبادرت ورزد.(ص۱۴۰)

جهاد از منظر اسلام

نویسندگان در فصل چهارم به بررسی جهاد شرعی از دیدگاه اسلام پرداخته‌اند و شباهت‌ها و تفاوت‌های آن با اقدامات تروریستی را تحلیل کرده‌اند. (ص۹۵) آنان واژگان مرتبط با جهاد شرعی را از نظر لغوی و متون دینی مورد بررسی قرار داده‌اند. (ص۹۴-۱۰۵) همچنین، واژگان مشابه جهاد در قرآن مانند حرب، محاربه، قتال، مقاتله، غزوه، دفاع و مدافعه و سبک دم را معنا کرده و تفاوت‌های آن‌ها با جهاد را در یک الگو بیان کرده‌اند (ص۱۰۷).

نویسندگان معتقدند که ادیان الهی هرگز به پیروان خود اجازه قتل و کشتار غیرمومنان به دلیل کفرشان را نمی‌دهند و وجود عقاید مخالف را تا زمانی که در حد عقیده باقی بماند و اقدام عملی خصمانه علیه مومنان صورت نگیرد، مجوزی برای کشتار نمی‌دانند. و بر اساس آیه ۱۰۸ سوره انعام حتی از دشنام دادن به مقدسات آنان نیز جلوگیری کرده‌اند. (ص۱۰۸) به گفته نویسندگان، دستور اولیه اسلام همزیستی مسالمت‌آمیز و صلح‌آمیز میان انسان‌هاست. از دیدگاه اسلام و طبق آیه ۸ سوره ممتحنه تا زمانی که دولتی تهدیدی علیه امنیت، مصالح و عزت مسلمانان ایجاد نکند، اقدام عملی و کشتار آن‌ها جایز نیست. به عبارت دیگر، جهاد شرعی ابزاری برای تحقق امنیت، صلح و رفع فتنه، فساد، ظلم و بی‌عدالتی در جهان است و ماهیت دفاعی و بازدارندگی دارد، نه ماهیت تجاوزکارانه یا خشونت‌گرایانه (ص۱۰۹).

دعوت به اسلام و جهاد شرعی از منظر اسلام دارای جایگاه و ارزشی والا و اهمیت فراوان است و آیاتی همچون آیه ۴۰ سوره حج و روایات متعدد این مطلب را تأیید می‌کنند. (ص109) نویسندگان می‌نویسند که جهاد شرعی دارای دو بعد است: بعد درونی و بعد بیرونی. مبارزه با نفس و تمایلات نفسانی را جهاد اکبر و مبارزه با دشمنان را جهاد اصغر معرفی کرده‌اند (ص۱۱۱).

عوامل جهاد شرعی

مولفان بیان کرده‌اند که جهاد شرعی دارای علل و عوامل متعددی است. آن‌ها هفت عامل را ذکر کرده‌اند: دفاع از دین و نظام اسلامی، مقابله به مثل، دفاع از سرزمین‌های اسلامی، مقابله با پیمان‌شکنی و نقض حقوق انسان‌ها، مقابله با توطئه و فساد، رفع فتنه، و دفاع از مظلومین و مستضعفان. نویسندگان به آیات مختلفی همچون آیه ۱۹۴ سوره بقره، آیه ۱۲ سوره توبه، آیه 13 سوره توبه، آیه ۳۳ سوره مائده، آیه ۲۱۷ سوره بقره، آیه ۱۹۳ سوره بقره و آیه ۷۵ سوره نساء استناد کرده‌اند (ص۱۱۲-۱۱۷).

آن‌ها به ارتباط بین دعوت دینی، جهاد و تروریسم پرداخته‌اند و به آیه ۳ سوره انسان، آیه ۲۵۶ سوره بقره و آیه ۲۹ سوره کهف استناد کرده‌اند. نویسندگان معتقدند که ضرورتاً رابطه‌ای بین دعوت دینی، جهاد و تروریسم وجود ندارد و ایجاد چنین رابطه‌ای به ماهیت دین بازمی‌گردد. بنابراین باید توجه داشت که دین چه نوع ماهیتی دارد. دینی که برای رساندن انسان‌ها به کمالات انسانی تشریح شده است، نمی‌تواند تروریسم را در برنامه هدایت خود قرار دهد و با آن مخالفت می‌کند (ص۱۱۸-۱۲۱).