بررسی فقهی سیاست مالیات تورمی (کتاب): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
*'''چکیده''' | *'''چکیده''' | ||
'''بررسی فقهی سیاست مالیات تورمی''' کتابی | '''بررسی فقهی سیاست مالیات تورمی''' کتابی درباره نوعی از [[مالیات|درآمدهای مالیاتی]] دولت است که از طریق افزایش [[تورم]] توسط دولت با انتشار پول بهدست میآید. نصرالله خلیلی تیرتاسی که این کتاب را به زبان فارسی در حوزه [[فقه اقتصادی]] به رشته تحریر درآورده، معتقد است که مالیات تورمی راحتترین گزینه برای تامین مالی دولت است؛ ولی تبعات زیانباری برای جامعه و اقتصاد در پی دارد. | ||
از نظر نویسنده، حکم شرعی اولی سیاست مالیات | از نظر نویسنده، حکم شرعی اولی [[مالیات تورمی|سیاست مالیات تورمی]]، حرمت است و دلیل آن انتقال قدرت خرید از ملت به دولت از طریق تورم است که مصداق [[اکل مال به باطل]] خواهد بود؛ هرچند به گفته او، دولت اسلامی در شرایط استثنایی مانند زمان جنگ و بر اساس [[حکم حکومتی]] میتواند از طریق مالیات تورمی هزینههای جاری خود را تأمین کند. به عقیده وی حفظ کیان اسلام و ممکن نبودن تامین کسری بودجه از طریق سایر روشها، مجوّز اجرای سیاست مالیات تورمی خواهد بود. نگارنده معتقد است که حرکت به سمت اقتصاد بدون مالیات تورمی، نیازمند انجام اصلاحات ساختاری، همچون رعایت انضباط ملی مورد نظر اسلام، افزایش بازدهی نظام مالیاتی کشور و فروش داراییهای سرمایهای دولت است. | ||
==معرفی اجمالی و ساختار == | ==معرفی اجمالی و ساختار == | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
از نظر نویسنده یکی از پدیدههایی که در جهان معاصر در حیطه اقتصاد متعدد رخ میدهد «تورم پولی» است که به علت نبود توازن در ساختار بودجه دولتها بازمیگردد. به باور نویسنده، عدم رشد درآمدهای مالیاتی دولت در فرایند برنامههای توسعه اقتصادی و در مقابل افزایش مخارج عمومی دولتها به دلیل مشارکت گسترده آنها در برنامههای توسعه، باعث کسری بودجه دولتها میشود (ص۱۹). به گفته او تامین کسری بودجه در کشورهای در حال توسعه ازجمله ایران، عمدتا از طریق استقراض از بانک مرکزی و انتشار پول پرقدرت جدید صورت میگیرد، این در حالی است که در کشورهای پیشرفته، کسری بودجه نباید تورمزا باشد، تا جایی که حتی تورمهای خفیف نیز تجاوز به [[حقوق شهروندی|حقوق شهروندان]] و ناقض حقوق مالکیت مردم شناخته میشود (ص۱۹ و ۲۲). | از نظر نویسنده یکی از پدیدههایی که در جهان معاصر در حیطه اقتصاد متعدد رخ میدهد «تورم پولی» است که به علت نبود توازن در ساختار بودجه دولتها بازمیگردد. به باور نویسنده، عدم رشد درآمدهای مالیاتی دولت در فرایند برنامههای توسعه اقتصادی و در مقابل افزایش مخارج عمومی دولتها به دلیل مشارکت گسترده آنها در برنامههای توسعه، باعث کسری بودجه دولتها میشود (ص۱۹). به گفته او تامین کسری بودجه در کشورهای در حال توسعه ازجمله ایران، عمدتا از طریق استقراض از بانک مرکزی و انتشار پول پرقدرت جدید صورت میگیرد، این در حالی است که در کشورهای پیشرفته، کسری بودجه نباید تورمزا باشد، تا جایی که حتی تورمهای خفیف نیز تجاوز به [[حقوق شهروندی|حقوق شهروندان]] و ناقض حقوق مالکیت مردم شناخته میشود (ص۱۹ و ۲۲). | ||
نگارنده معتقد است که | نگارنده معتقد است که [[تورم]]، ارزش پولی را کاهش میدهد و هزینههایی را به صورت مالیات و غیر مالیات بر مردم تحمیل میکند، در چنین حالتی گرچه مردم بهطور شفاف پولی بابت مالیات به دولت نمیپردازند، اما به دلیل کاهش ارزش پول در دست آنان، بهطور ضمنی بابت نگهداری پول، مالیات میپردازند. اقتصاددانان، این پدیده سلب مالکیت از مردم و انتقال آن به دولت را همان «مالیات تورمی» و یا «مالیات پنهان» مینامند (ص۲۰). | ||
به باور مولّف اگرچه در کشورهای اسلامی از مالیات تورمی استفاده میشود، ولی مشروعیت آن در هیچ بررسی فقهی اثبات نشده است. او معتقد است، صرف اینکه دولت اسلامی اهداف و | به باور مولّف اگرچه در کشورهای اسلامی از مالیات تورمی استفاده میشود، ولی مشروعیت آن در هیچ بررسی فقهی اثبات نشده است. او معتقد است، صرف اینکه دولت اسلامی اهداف و وظایفی دارد، مجوز این نمیشود که از ابزازها و روشهای غیرموجه و بعضا خلاف شرع برای رسیدن به آنها استفاده کند (ص۲۵). به گفته او، پدیده کاهش پیدرپی ارزش پول ملی این سئوال را در سطح مجامع علمی و حتی در اذهان افراد جامعه مطرح میسازد: آیا اقدام دولت در جهت ایجاد تورم مالیاتی، شرعا مجاز و مشروع است؟ بر فرض مجاز و مشروع بودن، آیا مطلقا مجاز و مشروع است یا در صورت ضرورت و با وجود مصلحت ملزم و احیانا با اعمال ولایت مجاز است (ص۲۶)؟ | ||
نویسنده توصیه میکند که دولتمردان قبل از آنکه به مالیات تورمی متوسل شوند، مستدل و متقن از حکم فقهی آن و چارچوبها، محدویتها و اختیاراتی که فقه در اختیار آنها قرار میدهد، باخبر شوند (ص۱۲۹-۱۳۱). | نویسنده توصیه میکند که دولتمردان قبل از آنکه به مالیات تورمی متوسل شوند، مستدل و متقن از حکم فقهی آن و چارچوبها، محدویتها و اختیاراتی که فقه در اختیار آنها قرار میدهد، باخبر شوند (ص۱۲۹-۱۳۱). | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
==ماهیت پول و اهمیت حفظ ارزش آن در اقتصاد اسلامی== | ==ماهیت پول و اهمیت حفظ ارزش آن در اقتصاد اسلامی== | ||
به استناد مطالب نویسنده، ادعای اولیه آن است که تمام انواع پول ماهیت قراردادی دارند، بنابراین هر یک از ماهیتهای طلا، نقره و مانند آنها ویژگیهایی داشتهاند که انسانها به دلیل آن ویژگیها، به آنها بهعنوان حاملان «ارزش مبادلهای» رغبت نشان میدادند، پول کاغذی نیز نوعی پول است که صرفا قدرت مقام ناشر، به آن اعتبار لازم را بخشیده است (ص۹۱-۹۸). | به استناد مطالب نویسنده، ادعای اولیه آن است که تمام انواع [[پول]] ماهیت قراردادی دارند، بنابراین هر یک از ماهیتهای طلا، نقره و مانند آنها ویژگیهایی داشتهاند که انسانها به دلیل آن ویژگیها، به آنها بهعنوان حاملان «ارزش مبادلهای» رغبت نشان میدادند، پول کاغذی نیز نوعی پول است که صرفا قدرت مقام ناشر، به آن اعتبار لازم را بخشیده است (ص۹۱-۹۸). | ||
نگارنده با استناد به مقرارت دین اسلام در زمینه مسائل مختلف پول و همچنین اقدامات دولتهای اسلامی و فتاوای فقها، بر این باور است که یکی از ضوابط دینی ایجاد ثبات در نظام پولی و تثبیت ارزش پول است و اینکه از اهتمام شارع بر حفظ ثبات ارزش پول، تحریم مغشوش کردن پول رایج فهمیده میشود (ص۱۰۰). مولّف میگوید غشّ در سکه فلزی کاستن از وزن آنها از طریق بریدن و یا رواج سکههای تقلبی بوده و مغشوش نمودن پولهای کاغذی به این است که دولت از اعتبار اولیه خود در هر واحد پولی رویگردان شود و پولی با قدرت خرید کمتری را با همان ارزش اسمی قبلی به جریان اندازد (ص۱۰۳ و ۱۰۹). | نگارنده با استناد به مقرارت دین اسلام در زمینه مسائل مختلف پول و همچنین اقدامات دولتهای اسلامی و فتاوای فقها، بر این باور است که یکی از ضوابط دینی ایجاد ثبات در نظام پولی و تثبیت ارزش پول است و اینکه از اهتمام شارع بر حفظ ثبات ارزش پول، تحریم مغشوش کردن پول رایج فهمیده میشود (ص۱۰۰). مولّف میگوید غشّ در سکه فلزی کاستن از وزن آنها از طریق بریدن و یا رواج سکههای تقلبی بوده و مغشوش نمودن پولهای کاغذی به این است که دولت از اعتبار اولیه خود در هر واحد پولی رویگردان شود و پولی با قدرت خرید کمتری را با همان ارزش اسمی قبلی به جریان اندازد (ص۱۰۳ و ۱۰۹). | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
===نقش مصلحت نظام در صدور حکم حکومتی درباره مالیات تورمی=== | ===نقش مصلحت نظام در صدور حکم حکومتی درباره مالیات تورمی=== | ||
به گفته نگارنده، یکی از مبانی و مناط صدور احکام حکومتی حفظ نظام و پیشگیری از هرجومرج و اختلال نظام است و مصلحت نظام طیف وسیعی از مصالح را شامل میشود که در راس آنها [[حفظ نظام سیاسی]] قرار دارد، بدیهی است که مرجع اصلی و نهایی تشخیص مصلحت نیز ولیّ فقیه است که با بهرهگیری از دانش روز و عنایت به عرف و بنای عقلاء مصالح را تشخیص میدهد (ص۲۳۷ و ۲۴۰). | به گفته نگارنده، یکی از مبانی و مناط صدور احکام حکومتی حفظ نظام و پیشگیری از هرجومرج و اختلال نظام است و [[مصلحت نظام]] طیف وسیعی از مصالح را شامل میشود که در راس آنها [[حفظ نظام سیاسی]] قرار دارد، بدیهی است که مرجع اصلی و نهایی تشخیص مصلحت نیز ولیّ فقیه است که با بهرهگیری از دانش روز و عنایت به [[عرف]] و [[بنای عقلاء]] مصالح را تشخیص میدهد (ص۲۳۷ و ۲۴۰). | ||
به عقیده مولّف از آنجا که منظور از حکم حکومتی تامین مصالح عمومی مسلمانان با در نظر گرفتن اهداف کلان دین و شریعت و با توجه به قاعده اهمّ و مهم و عنایت به شرایط زمانی و مکانی و اطلاع کامل از نظر کارشناسان امین و خبره است و همچنین در آن باید نیازهای خاصّ زمان و مکان با حفظ اصول صورت گیرد؛ ادعا این است که بر اساس احکام حکومتی نیز مالیات تورمی نباید در اقتصاد اسلامی جایگاهی داشته باشد و دولت اسلامی نباید بهعنوان یکی از راههای کسب درآمد مشروع، به آن نگاه کند و تنها در شرایط استثنایی به مقدار مصلحت میتواند از آن استفاده کند (ص۲۴۳). | به عقیده مولّف از آنجا که منظور از حکم حکومتی تامین مصالح عمومی مسلمانان با در نظر گرفتن اهداف کلان دین و شریعت و با توجه به قاعده اهمّ و مهم و عنایت به شرایط زمانی و مکانی و اطلاع کامل از نظر کارشناسان امین و خبره است و همچنین در آن باید نیازهای خاصّ زمان و مکان با حفظ اصول صورت گیرد؛ ادعا این است که بر اساس احکام حکومتی نیز مالیات تورمی نباید در اقتصاد اسلامی جایگاهی داشته باشد و دولت اسلامی نباید بهعنوان یکی از راههای کسب درآمد مشروع، به آن نگاه کند و تنها در شرایط استثنایی به مقدار مصلحت میتواند از آن استفاده کند (ص۲۴۳). | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
== سیاستهای مالیات تورمی در ایران با معیار مصلحت == | == سیاستهای مالیات تورمی در ایران با معیار مصلحت == | ||
با تکیه بر یافتههای این پژوهش و با در نظر گرفتن معیار مصلحت، میتوان گفت که به جزء دوران جنگ عراق علیه ایران، هزینههای دولت توجیه کننده جواز مالیات تورمی در دهههای گذشته نبوده است، دلیل این عدم جواز ناشی از هزینههای انجام شده توسط دولتها، اعمّ از اعطای یارانه به کالاهای فاقد توجیه اقتصادی، اعطای یارانه به تمام گروههای درآمدی، اعمال سیاست مالیات تورمی حتی در سالهای با درآمد نفتی بالا، حجم گسترده اقتصاد زیرزمینی و حجم گسترده اختلاس بانکی و دولتی بوده است (ص۲۶۲-۲۷۳). به گفته نویسنده، موارد فوق گوشهای از واقعیتهای نابسامان اقتصاد ایران است که اگر کارشناسانه مدیریت میشد، نیاز به استقراض از بانک مرکزی به صفر میرسید و هیچ نیازی به مالیات تورمی با آن همه پیامدهای منفی پیدا نمیشد، لذا با توسل به معیار مصلحت نظام نمیتوان وجه شرعی برای مالیات تورمی در سالهای گذشته غیر از دوران استثنائی جنگ تحمیلی یافت (ص۲۷۹). | با تکیه بر یافتههای این پژوهش و با در نظر گرفتن معیار مصلحت، میتوان گفت که به جزء دوران جنگ عراق علیه ایران، هزینههای دولت توجیه کننده جواز مالیات تورمی در دهههای گذشته نبوده است، دلیل این عدم جواز ناشی از هزینههای انجام شده توسط دولتها، اعمّ از اعطای [[یارانه]] به کالاهای فاقد توجیه اقتصادی، اعطای یارانه به تمام گروههای درآمدی، اعمال سیاست مالیات تورمی حتی در سالهای با درآمد نفتی بالا، حجم گسترده اقتصاد زیرزمینی و حجم گسترده اختلاس بانکی و دولتی بوده است (ص۲۶۲-۲۷۳). به گفته نویسنده، موارد فوق گوشهای از واقعیتهای نابسامان اقتصاد ایران است که اگر کارشناسانه مدیریت میشد، نیاز به استقراض از بانک مرکزی به صفر میرسید و هیچ نیازی به مالیات تورمی با آن همه پیامدهای منفی پیدا نمیشد، لذا با توسل به معیار مصلحت نظام نمیتوان وجه شرعی برای مالیات تورمی در سالهای گذشته غیر از دوران استثنائی جنگ تحمیلی یافت (ص۲۷۹). | ||
==راهکارهای جایگزین مالیات تورمی== | ==راهکارهای جایگزین مالیات تورمی== | ||
به استناد مطالب نگارنده تامین مالی بودجه دولت از طریق مالیات تورمی جایگاهی در اقتصاد اسلامی ندارد و خلاف احکام صریح اسلام است و با مهمترین وظیفه دولت اسلامی یعنی اجرای عدالت اجتماعی تضاد دارد. برای این که این خلاف شرع در آینده تکرار نشود، دولتمردان باید اقداماتی را برای خلاصی از این شیوه ناعادلانه و ناکارآمد انجام دهند، حرکت به سمت اقتصاد عاری از مالیات تورمی نیازمند انجام اصلاحات ساختاری در میانمدت و بلندمدت است (ص۲۸۱). | به استناد مطالب نگارنده تامین مالی بودجه دولت از طریق مالیات تورمی جایگاهی در اقتصاد اسلامی ندارد و خلاف احکام صریح اسلام است و با مهمترین وظیفه دولت اسلامی یعنی اجرای عدالت اجتماعی تضاد دارد. برای این که این خلاف شرع در آینده تکرار نشود، دولتمردان باید اقداماتی را برای خلاصی از این شیوه ناعادلانه و ناکارآمد انجام دهند، حرکت به سمت اقتصاد عاری از مالیات تورمی نیازمند انجام اصلاحات ساختاری در میانمدت و بلندمدت است (ص۲۸۱). | ||
نگارنده، یکی از این سیاستهای اصلاحی را رعایت انضباط مالی مورد نظر اسلام میداند، یعنی هم در جهت منابع و هم در جهت مصارف، قوانین و مقررات اسلام و سیره عملی معصومین به کلیت و با دقت رعایت شود که در این صورت کاهش تصدیگری دولت نیز محقق میشود. حرکت به سمت استقلال بانک مرکزی و در نتیجه مستقل شدن سیاست پولی از سیاست مالی، انتشار اوراق بهادار اسلامی در مقابل ساختار استقراض از بانک مرکزی، افزایش بازدهی نظام مالیاتی کشور، حذف یارانه دهکهای پردرآمد، افزایش قیمت حاملهای انرژی و فروش داراییهای سرمایهای دولت را نیز میتوان ازجمله سیاستهای اصلاحی دولت برای اجتناب از سیاست تورم مالیاتی به حساب آورد (ص۲۸۱-۲۹۷). | نگارنده، یکی از این سیاستهای اصلاحی را رعایت انضباط مالی مورد نظر اسلام میداند، یعنی هم در جهت منابع و هم در جهت مصارف، قوانین و مقررات اسلام و سیره عملی معصومین به کلیت و با دقت رعایت شود که در این صورت کاهش تصدیگری دولت نیز محقق میشود. حرکت به سمت استقلال بانک مرکزی و در نتیجه مستقل شدن سیاست پولی از سیاست مالی، انتشار [[اوراق بهادار]] اسلامی در مقابل ساختار استقراض از بانک مرکزی، افزایش بازدهی نظام مالیاتی کشور، حذف یارانه دهکهای پردرآمد، افزایش قیمت حاملهای انرژی و فروش داراییهای سرمایهای دولت را نیز میتوان ازجمله سیاستهای اصلاحی دولت برای اجتناب از سیاست تورم مالیاتی به حساب آورد (ص۲۸۱-۲۹۷). | ||
[[رده: | [[رده:کتابهای فقه اقتصادی به زبان فارسی]] | ||
[[رده:مقالات کتابشناسی]] | [[رده:مقالات کتابشناسی]] | ||
[[رده:کتابهای نصرالله خلیلی تیرتاشی]] | [[رده:کتابهای نصرالله خلیلی تیرتاشی]] |