پرش به محتوا

کاربر:Ms.sadeghi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه فقه معاصر
Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
 
(۴۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
* '''چکیده'''  
* '''چکیده'''
'''بررسی مسئله فقهی تجسس'''،
'''جهاد یا تروریسم پژوهشی کلامی و فقهی در مکتب امامیه'''


==معرفی و ساختار کتاب==
==معرفی و ساختار کتاب==
کتاب «بررسی مسئله فقهی تجسس» نوشته رضا مظفری توسط انتشارات میراث ماندگار در سال ۱۳۹۴ در قم منتشر شده است. این اثر شامل سه بخش و هشت فصل می‌باشد. در فصل اول از بخش اول، به مفهوم‌شناسی واژگان مرتبط با تجسس مانند استغفار، جاسوس و تفتیش در کتب لغت، فقهی و تفسیری پرداخته شده و شباهت‌ها و تفاوت‌های این واژگان بررسی می‌شود (ص۱۲-۴۷). مولف تجسس را کنجکاوی در امور پنهانی دیگران تعریف می‌کند که شامل اموری نظیر اموال، املاک و دارایی‌های شخصی نیز می‌شود (ص۳۰-۳۱).
کتاب "جهاد یا تروریسم: پژوهشی کلامی و فقهی در مکتب امامیه" توسط محمد حسین جمشیدی و کوثر طوسی در سال ۱۳۹۷ توسط دانشگاه امام صادق علیه السلام منتشر شده و شامل ۷ فصل است.


فصل دوم از بخش اول به پیشینه تجسس در تاریخ، قرآن و جوامع امروزی و همچنین جایگاه آن در ابواب فقهی اختصاص دارد. همچنین آسیب‌شناسی تجسس در حوزه اخلاق فردی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است (ص۵۱-۸۲). به گفته نویسنده، تجسس در ابواب مختلف فقهی مانند مکاسب محرمه، جهاد، حدود، تقیه، اجتهاد و تقلید، امر به معروف و نهی از منکر، نکاح، نماز، اقرار، دیون، مسائل پزشکی، شهادت، روزه، طهارت، قصاص و اجاره مطرح شده است (ص۶۱).
فصل اول به مباحث کلی مانند پیشینه پژوهش (ص۲۳-۲۸)، روش‌شناسی (ص۲۹) و مفاهیم جهاد، تروریسم و خشونت‌گرایی در شیعه امامیه می‌پردازد (ص۳۰-۳۲). فصل دوم مفهوم‌شناسی ترور و تروریسم (ص۳۷-۴۲) و ویژگی‌های آن را بررسی می‌کند (ص۴۲-۴۵)، و انواع تروریسم و عوامل ظهور آن را تحلیل می‌کند (ص۴۷-۶۶).


مولف آسیب‌های تجسس در اخلاق فردی را شامل گناهانی چون عیب‌جویی، سوءظن، غیبت و افشای اسرار دیگران می‌داند (ص۸۲). وی همچنین اشاره می‌کند که تجسس می‌تواند باعث انزوای فرد شود، زیرا مردم از افراد فضول و جاسوس دوری می‌کنند و این امر به تنهایی آن‌ها منجر می‌شود (ص۸۶).
فصل سوم به بررسی تروریسم از منظر اسلام و مفهوم‌شناسی واژگان مرتبط می‌پردازد (ص۶۹-۹۰) و نظر اسلام در مورد نفی ترور و خشونت‌گرایی را بیان می‌کند (ص۹۰-۹۲). فصل چهارم به دعوت و جهاد شرعی در اسلام اختصاص دارد و زوایای مختلف آن را بررسی می‌کند (ص۹۵-۱۱۴).


در حوزه اخلاق اجتماعی، نویسنده بیان می‌کند که تجسس می‌تواند به سوءظن در خانواده و جاسوسی از اعضای آن منجر شود. همچنین، تجسس باعث ناامنی در جامعه می‌شود و پیامدهایی چون افزایش نفرت عمومی، بی‌اعتمادی، بی‌آبرو شدن افراد و از بین رفتن قبح گناهان به دلیل افشاگری را به دنبال دارد (ص۸۷).
فصل پنجم رابطه اسلام با جهاد و تروریسم و دیدگاه اسلام نسبت به خشونت و صلح را تحلیل می‌کند (ص۱۲۳-۱۴۹). فصل ششم به جهاد، تروریسم، خشونت و افراط‌گرایی از منظر فقه و کلام شیعه امامی می‌پردازد (ص۱۶۳-۱۹۹). فصل هفتم به مقایسه جهاد از منظر امامیه و تکفیری‌ها و بررسی انتحار و استشهاد می‌پردازد (ص۲۰۹-۲۲۸).


بخش دوم کتاب به بررسی تجسس از دیدگاه فقهی می‌پردازد. در فصل اول این بخش، تجسس با انگیزه‌های سالم و عقلایی مانند حفظ نظام اجتماعی بررسی شده است. فصل دوم به تجسس با انگیزه‌های فاسد و غیرعقلایی اختصاص دارد و نهی از تجسس از منظر قرآن، روایات، اجماع و عقل مورد بحث قرار گرفته است. در فصل سوم نیز آراء فقها بررسی و نظر نهایی ارائه شده است.
===ارزیابی کتاب===
یکی از ویژگی‌های مثبت این کتاب، جمع‌بندی مطالب در پایان هر فصل و خلاصه‌سازی کلی در انتهای کتاب است. با این حال، یکی از نقاط ضعف آن وجود مطالب تکراری است؛ به‌طور مثال، در فصل‌های سوم، پنجم و ششم به موضوعاتی مانند دعوت به دین اسلام، جهاد و تروریسم از منظر اسلام پرداخته شده است.


بخش سوم کتاب به موضوعاتی چون تجسس در مصالح اجتماعی و اخلاقی، شبهات مربوط به نقض آزادی‌های فردی و اجتماعی و نقش تجسس در حفظ و تقویت نظام جمهوری اسلامی پرداخته است.
==صلح در اسلام==
مولفان ده شیوه برای دعوت به اسلام را برشمرده‌اند که شامل برهان، موعظه، اندرز، مناظره، تمثیل، رفتار نیکو، مباهله، پژوهش تاریخی، اعجاز و مذاکره است. به اعتقاد آنان، اعجاز مختص پیامبر و امام معصوم است، اما سایر روش‌ها برای همه مؤمنان کاربرد دارد. این شیوه‌ها بر اساس آیات قرآن مانند [[آیه ۱۲۵ سوره نحل]]، [[آیه ۳۳ سوره فصلت]] و [[آیه ۶۱ سوره آل عمران]] و همچنین روایات استخراج شده‌اند (ص۱۴۴-۱۴۵).  


==تجسس با انگیزه‌های سالم و عقلایی==
در ادامه، نویسندگان به بررسی رابطه صلح و اسلام می‌پردازند و معتقدند که صلح و رحمت از اهداف اصلی دین اسلام است. آنان به آیاتی همچون [[آیه ۱۰۷ سوره انبیا]]، [[آیه ۹۰ سوره نساء]] و [[آیه ۳۵ سوره محمد]] سوره محمد استناد کرده‌اند و می‌گویند که اسلام در شرایط صلح با دشمنان رفتار مسالمت‌آمیز دارد و تنها در صورت تجاوز، وارد جنگ می‌شود (ص۱۴۸-۱۴۹). همچنین رابطه صلح‌آمیز اسلام با مشرکان مورد بررسی قرار گرفته است. نویسندگان با استناد به ۱۰ آیه قرآن، از جمله آیه ۴ سوره توبه، آیات ۷، ۸ و ۹ سوره ممتحنه، آیه ۶۱ سوره انفال و آیه ۶ سوره توبه، نشان می‌دهند که اسلام حتی در برابر مشرکان، راه‌های صلح‌آمیز را مقدم می‌دارد. آنان همچنین با اشاره به آیاتی مانند آیه ۶۴ سوره آل عمران و آیه ۲۵۶ سوره بقره، اسلام را دینی معرفی می‌کنند که بر همزیستی مسالمت‌آمیز میان ادیان و آزادی مذهب تأکید دارد (ص۱۵۰-۱۵۳).
نویسنده در فصل اول بخش دوم، به بررسی تجسس با انگیزه‌های عقلانی و سالم می‌پردازد.


===تجسس به جهت حفظ نظام اسلامی===
جمشیدی و طوسی با استناد به آیاتی مانند آیات ۹ و ۱۰ حجرات و ۲۰۸ بقره، اتحاد مسلمانان را عامل امنیت و آرامش جامعه اسلامی می‌دانند. آنها جهاد اسلامی را وسیله‌ای برای تحقق عدالت معرفی می‌کنند و برای این مدعای خود به شش آیه همچون آیه ۱۱۲ سوره نحل، آیه ۱۲۶ سوره بقره، آیه ۱۵۴ سوره آل عمران، آیه ۲۳۹ سوره بقره، آیه ۱۰۳ سوره نساء و آیه ۵۵ سوره نور استناد کرده‌اند. (ص۱۵۵-۱۵۹) آنان سیاست شیعه امامی را مبتنی بر آگاهی و پرهیز از خشونت دانسته و معتقدند صلح اصل اساسی و جنگ فقط در شرایط ضروری مجاز است. همچنین جهاد اسلامی برای تحقق عدالت اجتماعی و حمایت از مظلومین ضروری است (ص۱۷۳-۱۷۸)
به گفته نویسنده، حفظ نظام اسلامی می‌تواند یکی از انگیزه‌های تجسس باشد. او معانی مختلفی از نظام، مانند نظام نوع انسانی، جامعه اسلامی و مجتمع اسلامی را از فقها نقل می‌کند. مظفری معتقد است که نظام به معنای جامعه اسلامی و مجتمع اسلامی است (ص۹۷).


نویسنده پرسشی مطرح می‌کند: در تزاحم میان حرمت تجسس و وجوب حفظ نظام اسلامی، کدام یک مقدم است؟ او بر اساس منابع دینی نتیجه می‌گیرد که وجوب حفظ نظام اسلامی برتری دارد (ص۹۹-۱۰۰). وی اشاره می‌کند که فقهایی مانند شیخ طوسی، علامه حلی، شهید اول و امام خمینی حفظ نظام اسلامی را واجب دانسته‌اند (ص۱۰۰-۱۰۲). همچنین دلایل و مستندات وجوب حفظ نظام اسلامی را بررسی کرده و معتقد است [[آیه ۶۰ سوره انفال]] به صراحت بر لزوم آمادگی برای حفظ جامعه اسلامی از هجوم دشمنان دلالت دارد (ص۱۰۳).
==جهاد اسلامی==
نویسندگان در فصل چهارم به بررسی جهاد شرعی از دیدگاه اسلام پرداخته‌اند و شباهت‌ها و تفاوت‌های آن با اقدامات تروریستی را تحلیل کرده‌اند. (ص۹۵) آنان واژگان مرتبط با جهاد شرعی را از نظر لغوی و متون دینی مورد بررسی قرار داده‌اند. (ص۹۴-۱۰۵) همچنین، واژگان مشابه جهاد در قرآن مانند حرب، محاربه، قتال، مقاتله، غزوه، دفاع و مدافعه و سبک دم را معنا کرده و تفاوت‌های آن‌ها با جهاد را در یک الگو بیان کرده‌اند (ص۱۰۷).


مظفری در صفحات ۱۰۳ تا ۱۰۷ چهار روایت را ذکر کرده و نتیجه می‌گیرد که حفظ نظام اسلامی یکی از مهم‌ترین واجبات است. بر این اساس، فراهم کردن مقدمات حفظ نظام نیز واجب است. او تأکید می‌کند که بررسی وضعیت دشمن از نظر نیروی انسانی، تجهیزات جنگی و برنامه‌های آنان از مقدمات مهم حفظ نظام محسوب می‌شود (ص۱۰۷).
نویسندگان معتقدند که ادیان الهی هرگز به پیروان خود اجازه قتل و کشتار غیرمومنان به دلیل کفرشان را نمی‌دهند و وجود عقاید مخالف را تا زمانی که در حد عقیده باقی بماند و اقدام عملی خصمانه علیه مومنان صورت نگیرد، مجوزی برای کشتار نمی‌دانند. و بر اساس [[آیه ۱۰۸ سوره انعام]] حتی از دشنام دادن به مقدسات آنان نیز جلوگیری کرده‌اند. (ص۱۰۸) به گفته نویسندگان، دستور اولیه اسلام همزیستی مسالمت‌آمیز و صلح‌آمیز میان انسان‌هاست. از دیدگاه اسلام و طبق [[آیه ۸ سوره ممتحنه]] تا زمانی که دولتی تهدیدی علیه امنیت، مصالح و عزت مسلمانان ایجاد نکند، اقدام عملی و کشتار آن‌ها جایز نیست. به عبارت دیگر، جهاد شرعی ابزاری برای تحقق امنیت، صلح و رفع فتنه، فساد، ظلم و بی‌عدالتی در جهان است و ماهیت دفاعی و بازدارندگی دارد، نه ماهیت تجاوزکارانه یا خشونت‌گرایانه (ص۱۰۹).


به گفته نویسنده، دلایلی مانند آیات و روایات بر لزوم مراقبت از نظام در برابر فعالیت‌های مخالفان، منافقان و جاسوسان دشمن دلالت دارند (ص۱۰۷). او بیان می‌کند که [[آیه ۴ سوره منافقون]] به منظور حفظ نظام اسلامی و جلوگیری از توطئه‌های منافقان نازل شده است. همچنین، برخی مسلمانان در زمان پیامبر اکرم به عنوان گزارشگران مخفی فعالیت می‌کردند و اطلاعاتی از فعالیت‌های منافقان به پیامبر می‌رساندند، مانند زید بن ارقم که نقشه عبدالله بن ابی برای اخراج پیامبر و یارانش را اطلاع داد (ص۱۰۸).
دعوت به اسلام و جهاد شرعی از منظر اسلام دارای جایگاه و ارزشی والا و اهمیت فراوان است و آیاتی همچون آیه ۴۰ سوره حج و روایات متعدد این مطلب را تأیید می‌کنند. (ص109) نویسندگان می‌نویسند که جهاد شرعی دارای دو بعد است: بعد درونی و بعد بیرونی. مبارزه با نفس و تمایلات نفسانی را جهاد اکبر و مبارزه با دشمنان را جهاد اصغر معرفی کرده‌اند (ص۱۱۱).


نویسنده در صفحات ۱۱۱ تا ۱۱۳ چهار روایت دیگر را آورده و نتیجه می‌گیرد که حفظ نظام اسلامی در برابر دسیسه‌ها و نیرنگ‌های منافقان و دشمنان داخلی واجب است. او معتقد است که نفوذ در جلسات محرمانه مخالفان و کشف نقشه‌های آنان جز با استفاده از نیروهای جاسوسی و ابزار تجسس ممکن نیست. بنابراین، بر اساس وجوب حفظ نظام، تجسس از نقشه‌های براندازانه منافقان و دشمنان داخلی لازم است (ص۱۱۲).
===زمینه ها و عوامل جهاد===
مولفان بیان کرده‌اند که جهاد شرعی دارای علل و عوامل متعددی است. آن‌ها هفت عامل را ذکر کرده‌اند: دفاع از دین و نظام اسلامی، مقابله به مثل، دفاع از سرزمین‌های اسلامی، مقابله با پیمان‌شکنی و نقض حقوق انسان‌ها، مقابله با توطئه و فساد، رفع فتنه، و دفاع از مظلومین و مستضعفان. نویسندگان به آیات مختلفی همچون [[آیه ۱۹۴ سوره بقره]]، [[آیه ۱۲ سوره توبه]]، [[آیه ۱۳ سوره توبه]]، [[آیه ۳۳ سوره مائده]]، [[آیه ۲۱۷ سوره بقره]]، [[آیه ۱۹۳ سوره بقره]] و [[آیه ۷۵ سوره نساء]] استناد کرده‌اند (ص۱۱۲-۱۱۷).


*تجسس در سیره اهل بیت(ع)
آن‌ها به ارتباط بین دعوت دینی، جهاد و تروریسم پرداخته‌اند و به [[آیه ۳ سوره انسان]]، [[آیه ۲۵۶ سوره بقره]] و [[آیه ۲۹ سوره کهف]] استناد کرده‌اند. نویسندگان معتقدند که ضرورتاً رابطه‌ای بین دعوت دینی، جهاد و تروریسم وجود ندارد و ایجاد چنین رابطه‌ای به ماهیت دین بازمی‌گردد. بنابراین باید توجه داشت که دین چه نوع ماهیتی دارد. دینی که برای رساندن انسان‌ها به کمالات انسانی تشریح شده است، نمی‌تواند تروریسم را در برنامه هدایت خود قرار دهد و با آن مخالفت می‌کند (ص۱۱۸-۱۲۱).
نویسنده در صفحه ۱۱۳ بیان می‌کند که در سیره پیامبر و اهل بیت (ع)، تجسس و جاسوسی وجود داشته است. او اشاره می‌کند که پیامبر و امام علی در دوران حکومت خود بارها افرادی را برای جاسوسی به لشکر دشمن می‌فرستادند. به عنوان مثال، عبدالله بن جحش در سریه عبدالله بن جحش، طلحه بن عبدالله و سعید بن زید (ص۱۱۵)، عدی بن ابی زغباء در جنگ بدر (ص۱۲۱)، انیس و مونس و حباب بن منذر بن جموح در جنگ احد (ص۱۲۲-۱۲۳)، نعیم بن مسعود اشجعی (ص۱۲۴)، حذیفه (ص۱۲۷)، امام علی (ص۱۲۹)، جبله بن عامر بلوی در جنگ خندق (ص۱۳۷)، برید بن حصیب اسلمی در جنگ بنی مصطلق (ص۱۳۳) و عبدالله بن ابی حدرد اسلمی در جنگ حنین (ص۱۳۶) از جمله این افراد بودند.


نویسنده نتیجه می‌گیرد که از سیره پیامبر و امیرالمؤمنین علی (ع) آشکار می‌شود که تجسس به عنوان ابزاری مشروع در جنگ‌ها مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین، پیامبر و امام علی برای مدیریت نظام اسلامی و برپایی حکومت از جاسوسان بهره می‌بردند (ص۱۳۷).
به گفته مولفان، جنگ‌های پیامبر جنگ ابتدایی نبود بلکه جنگ دفاعی بود و هدف آن هدایت مردم و دعوت به اسلام و توحید بود. در این جایگاه همیشه زمینه و علتی وجود داشت که باعث حمله پیامبر به مشرکین یهودیان و دیگر دشمنان شده است. (ص۱۴۱) نویسندگان معتقدند با توجه به مطالب مطرح شده در دعوت اسلامی خشونت و اجبار جایی ندارد و اصل در اسلام بر آزادی و اختیار است و برای ادعای خود به [[آیه ۲۵۶ سوره بقره]] استناد کرده‌اند.‌ همچنین معتقدند از نظر اسلام هیچکس به عنوان دعوت حق ندارد آرامش آزادی حقوق طبیعی و حریم دیگران را نقض کند آیه ۲۹ سوره کهف استناد کردند (ص۱۴۳).


*تجسس از عملکرد کارگزاران
===شرایط جهاد===
به گفته نویسنده، از برخی روایات چنین برمی‌آید که پیامبر اکرم (ص) و امام علی (ع) افرادی را برای نظارت و جاسوسی بر عملکرد کارگزاران خود منصوب می‌کردند. در روایتی از امام رضا (ع) آمده است که هرگاه پیامبر سپاهی را برای مأموریتی اعزام می‌کرد و فرمانده‌ای برای آن منصوب می‌ساخت، برخی افراد مورد اعتماد خود را نیز به‌صورت مخفیانه مأمور می‌کرد تا رفتار فرمانده را زیر نظر گرفته و گزارش آن را به پیامبر ارائه دهند (ص۱۳۸). نویسنده تأکید می‌کند که این روایت از نظر سند و دلالت معتبر و بدون اشکال است (ص۱۳۹).
نویسندگان در صفحه ۱۴۵ مقررات و شرایط جهاد در اسلام را بیان کرده‌اند.  آنها بر اساس آیات و روایات، ۴ اصل کلی برای جهاد را ذکر کرده‌اند الف: جهاد باید برای فرمانبری از خداوند متعال باشد و رضایت او باشد. ب: با کسانی باید جهاد انجام شود که معترض و مهاجم هستند و مستند آنان [[آیه ۱۹۰ سوره بقره]] و [[آیه ۹۳ سوره بقره]] ی‌باشد. ج: هیچ فردی و جنگجوی مسلمانی نباید تجاوز کند به طوری که اگر مهاجمان از حمله دست کشیدند هیچ مسلمانی حق حمله به آنان را ندارد و مستند آنان نیز آیه ۱۹۲ و ۱۹۳ سوره بقره است (ص۱۴۶). د: جنگ و جهاد در زمان صلح و امنیت ممنوع است و به آیاتی همچون [[آیه ۱۹۱ سوره بقره]] و [[آیه ۱۹۴ سوره بقره]] استناد کرده‌اند (ص۱۴۶-۱۴۷)


در بخش دیگری از کتاب، نویسنده از صفحه ۱۳۸ تا ۱۴۶ به نقل ۹ روایت پرداخته که در آنها پیامبر و امام علی (ع) افرادی را برای نظارت بر عملکرد کارگزاران خود منصوب کرده‌اند. وی اشاره می‌کند که بررسی سیره پیامبر و امیرالمؤمنین علی (ع) نشان می‌دهد آنان از جاسوسان مخفی برای نظارت بر کارگزاران استفاده می‌کردند تا عملکرد آنها را زیر نظر داشته باشند. این نوع نظارت در بهبود مدیریت و سامان‌دهی نظام بسیار مؤثر بوده و از انحراف و لغزش کارگزاران جلوگیری می‌کرده است (ص۱۴۶).
نویسندگان بیان می‌کنند اصل اولیه در اسلام صلح دوستی و تسامح است و اسلام با هیچ دولت و عقیده‌ای در ابتدا سر جنگ ندارد اما اگر تجاوزی صورت گیرد دفاع مقتدرانه لازم است بنابراین آمادگی کامل نظامی و امنیتی از ضروریات کشورهای اسلامی است. (ص۱۴۷) لذا بر اساس آیات و روایات ترور در اسلام حرام است و هرگونه خشونت طلبی نیز حرام است س عملیات‌های انتحاری  انفجاری گروه‌های انحرافی داعش و القاعده بر اساس آیات قرآن و روایات حرام است (ص۱۴۸)


===تجسس به جهت مصالح تحسینی===
===جهاد از نگاه شیعه===
به گفته مؤلف برخی از تجسس‌ها و تفتیش‌ها به حد ضرورت نمی‌رسند، به‌گونه‌ای که وجود یا عدم نظام و یا اخلال در آن به وجود این تجسس وابسته نباشد. اما به دلیل ایجاد آرامش، آسایش و رفاه برای مردم، این نوع تجسس شایسته و مفید تلقی می‌شود. این نوع تجسس به عنوان تجسس به خاطر مصالح تحسینی و تکمیلی شناخته می‌شود (ص۱۴۷).
نویسندگان در فصل ششم، جهاد را از منظر شیعه امامیه مورد بررسی قرار داده است. آنان معتقدند جهاد در مذهب شیعه جایگاهی رفیع و ارزشمند دارد و آیات و روایات متعددی این مطلب را ثابت می‌کند. (ص۱۸۷) مولفان جهاد را ه دو گونه نظامی و غیرنظامی تقسیم می‌کنند و جهاد نظامی خود نیز به جهاد ابتدایی و جهاد دفاعی تقسیم می‌شود ولی مذهب تشیع بیشتر بر ماهیت دفاعی جهاد تاکید می‌کند (ص۱۸۸).


مؤلف بیان می‌کند که این نوع تجسس شامل دو حالت است:
*جهاد دفاعی:
۱. تفتیش از احوال مردم، شامل بررسی توانمندی‌ها، دانش و شایستگی‌های پنهان افراد به منظور اعطای مناصب شایسته به افراد لایق، همچنین شناسایی نیازها، عوامل رضایت و نارضایتی مردم و دیگر اطلاعات ضروری برای مدیریت امور حاکمیت.
نگارندگان می‌گویند جهاد دفاعی از نگاه امامیه یک دفاع مشروع است که ماده ۵۱ منشور ملل نیز آن را تایید می‌کند. آنها نیز یان می‌کنند جهاد دفاعی به اذن امام یا منصوب از ناحیه او نیاز ندارد هر انسانی باید در مقابل تعرض و تجاوز به جان مال و ناموس و سرزمین خود در برابر بیگانگان دفاع کند (ص۱۹۱).
۲. تفتیش از شایستگی‌ها و معایب مردم و نظارت بر رفتار و گفتار آنان برای تحقق مصالح تحسینی و تکمیلی، بدون وجود ضرورت خاص.


مؤلف اشاره می‌کند که در صدر اسلام، برخی از افراد به عنوان رابط میان حاکم و مردم فعالیت می‌کردند که به عریف و نقیب معروف بودند. این افراد مسئول سرشماری، ساماندهی و پیگیری امور مختلف از سوی حاکم بودند که در برخی موارد به تفتیش در مسائل خانوادگی، دارایی‌ها و دیگر امور پنهان مردم منجر می‌شد. (ص۱۴۸) همچنین فقهای شیعه مانند علامه حلی، شهید اول و شیخ انصاری بر این باورند که بر حاکم جامعه واجب است افرادی را به عنوان ناظر بر احوال مردم انتخاب کند تا اطلاعات لازم را به حاکم ارائه دهند (ص۱۴۸-۱۵۰).
*جهاد ابتدایی:
جمشیدی و کوثری برای جهاد ابتدایی شرایطی را ذکر کرده است همچون بلوغ عقل اختیار و اجازه معصوم یا منصوب از طرف او. همچنین بر مردان توانمند و دارای قدرت جنگیدن واجب است و بر زنان و کودکان پیران و افراد مریض واجب نیست. به گفته آنان اغلب فقیهان شیعه الان معتقدند حاکم شرعی در عصر غیبت امام معصوم مجاز نیست جنگ ابتدایی داشته باشد. لذا شیعه امامیه در زمان غیبت قط می‌تواند جهاد دفاعی داشته باشد و برای این مدعا به روایت متعددی استناد می‌کنند (ص۱۹۱-۱۹۲).


*ادله و اسناد تجسس به خاطر مصالح تحسینی و تکمیلی
به گفته نویسندگان برخی از فقهای شیعه معتقدند جهاد ابتدایی نیز نوعی جهاد دفاعی است زیرا در حقیقت دفاع از حقوق انسان‌های مستضعف می‌باشد لذا اگر قدرت‌های ستمگر و کافر بر مردم مسلط شده و مانع از گسترش توحید و عدالت در جامعه گردند به حکم عقل و از باب لطف دائمی خداوند ر انسان‌ها واجب و ضروری است تا جهاد ابتدایی انجام دهند و مردم را از این ظلم و ستم رها نمایند. (ص۱۹۳)
مظفری، آیه ۱۲ سوره مائده را به عنوان دلیل قرآنی برای انتخاب افراد جهت گزارش‌دهی از احوال و رفتار مردم جامعه معرفی کرده است. (ص۱۵۰) مؤلف در صفحات ۱۵۱ تا ۱۵۹ به دو دسته از روایات اشاره می‌کند که بر نصب جاسوس و گزارشگر درباره اوضاع و احوال مردم دلالت دارند. دسته اول، روایاتی هستند که بر نصب جاسوس در زمان غیرجنگی تأکید دارند. به باور مؤلف، پیامبر و امام علی همواره افرادی را به عنوان جاسوس و گزارشگر میان مردم قرار می‌دادند تا از اوضاع و رفتار آنان مطلع شوند. دسته دوم، روایاتی است که بر ضرورت کسب اخبار و اطلاعات از وضعیت عمومی جامعه، کاستی‌ها و نیازهای مردم در حوزه‌های مختلف دلالت دارد. به عنوان مثال، پیامبر در پیمان عقبه دوم پس از بیعت فرمودند: «۱۲ نفر از میان خود به عنوان نقیب من معرفی کنید تا ناظر بر گروه و قوم خود باشند».


به گفته مؤلف در صفحه ۱۵۹، در بررسی مصالح تحسینی و تکمیلی نمی‌توان به حدی از ضرورت رسید که دلایل آن بتواند در برابر حرمت تجسس مقاومت کند. اگرچه حرمت تجسس در برابر مصالح ملزمه‌ای چون حفظ نظام از فعلیت ساقط می‌شود و در مقام تزاحم حکم به جواز و حتی وجوب تجسس داده می‌شود، اما در مورد مصالح تحسینی و تکمیلی، این قدرت برای مقابله با ادله حرمت تجسس وجود ندارد (ص۱۵۹).
==تروریسم از نگاه اسلام==
در فصل سوم، جمشیدی و طوسی بیان می‌کنند که اسلام مانند هر مکتب فکری دارای نظام معرفتی و عقیدتی خاصی است و با تروریسم و خشونت‌های غیرقانونی مخالفت دارد و به مقابله با آن پرداخته است (ص۶۹). نویسندگان بیان می‌کنند که واژه تروریسم به شکل امروزی در متون دینی اسلام یافت نمی‌شود، اما مفاهیم مشابهی وجود دارند. این مفاهیم که ۱۴ واژه است در دو دسته طبقه‌بندی می‌شوند: دسته نخست، مفاهیم منفی نظیر ارهاب، محاربه، فتک، ارعاب، شکنجه و تکفیر هستند که اسلام آن‌ها را نهی کرده است؛ و دسته دوم، مفاهیم خنثی مانند قتل، قتال، حرب و تعذیب که بسته به شرایط می‌توانند ناپسند باشند (ص۷۱-۷۲). نویسندگان ۲۲ واژه را که با ترور و تروریسم مرتبط‌اند، از نظر لغوی و با تکیه بر آیات و روایات بررسی کرده‌اند. در این تحلیل به آیاتی همچون [[آیه ۴۰ سوره بقره]]، [[آیه ۶۰ سوره انفال]]، [[آیه ۳۳ سوره مائده]]، [[آیه ۳۲ سوره مائده]]، [[آیه ۲ سوره نور]] و [[آیه ۷۸ سوره نساء]] استناد شده است (ص۷۲-۹۰).


==تجسس با انگیزه‌های فاسد و غیرعقلایی==
اسلام هرگونه رفتار تروریستی، خشونت‌آمیز و ظالمانه را محکوم می‌کند و پیروانش را به همزیستی مسالمت‌آمیز و محبت‌آمیز دعوت کرده است. آیات ۳۲ و ۳۳ سوره مائده از مهم‌ترین مستندات قرآنی در رد ترور و خشونت به شمار می‌روند (ص۹۰-۹۱). نویسندگان با استناد به نمونه‌هایی از تاریخ اسلام، مانند خودداری مسلم بن عقیل از ترور ابن زیاد، تأکید می‌کنند که اسلام نه فقط نظری بلکه در عمل نیز با تروریسم مخالفت داشته است (ص۹۲).
مظفری در فصل دوم بخش دوم به موضوع تجسس با انگیزه‌های غیرعقلایی و فاسد پرداخته است (ص ۱۶۰). وی در این فصل به آیات قرآن از جمله [[آیه ۱۲ سوره حجرات]] (ص ۱۶۰)، [[آیه ۱۹ سوره نور]] (ص ۱۶۳)، [[آیه ۲۷ سوره نور]] و [[آیه ۲۸ سوره نور]] (ص ۱۶۶) برای بیان حرمت تجسس استناد کرده است. او در تفسیر [[آیه ۱۲ سوره حجرات]] توضیح می‌دهد که به نظر مفسران حرمت تجسس تنها به مسلمانان و مؤمنان محدود نمی‌شود، بلکه عیب‌جویی و تجسس در زندگی همه افراد ممنوع است (ص ۱۶۲).


نویسنده در صفحه ۱۶۴، در تفسیر [[آیه ۱۹ سوره نور]] بیان می‌کند که مراد از اشاعه فحشا، افشای معایب پنهانی و رازهای مردم است. همچنین او اشاره دارد که برخی مخاطبان این آیه کسانی هستند که پس از تجسس و کشف عیوب پنهانی افراد، آن‌ها را در جامعه منتشر می‌کنند (ص ۱۶۵). وی معتقد است دلالت این آیه بر حرمت تجسس زمانی کامل می‌شود که بتوان تجسس را ذاتاً موجب اشاعه فحشا دانست (ص ۱۶۶).
در فصل پنجم، نویسندگان به رابطه تروریسم با جهاد دینی پرداخته‌اند و توضیح می‌دهند که اسلام این دو را یکی نمی‌داند و خشونت را با جهاد اشتباه نمی‌گیرد (ص۱۲۳). آن‌ها ارکان سه‌گانه دین اسلام را شامل اعتقادات، اخلاقیات و احکام دانسته و بیان می‌کنند که این ارکان بر یکدیگر تأثیرگذارند و در تعامل با هم قرار دارند (ص۱۲۳-۱۳۲). برخلاف دیدگاه بسیاری از مستشرقان و غربیان که اسلام را دین شمشیر و خشونت معرفی می‌کنند، اساس آموزه‌های اسلامی چیز دیگری را نشان می‌دهد. اگرچه در قرآن حدود ۱۷۵ واژه مرتبط با جنگ و قتل ذکر شده، اما واژه‌هایی مانند رحمت، عدل، رفق و مودت نیز در آن آمده‌اند که نشان‌دهنده بعد مهرورزانه اسلام‌اند (ص۱۳۳). همچنین سیره اهل بیت (ع) نیز تأکید فراوانی بر رفق و مدارا دارد (ص۱۳۴).


مولف در تفسیر [[آیه ۲۷ و ۲۸ سوره نور]] توضیح می‌دهد که این آیات و روایات مرتبط با آن نشان می‌دهند ورود به خانه دیگران بدون اجازه حرام است، زیرا چنین عملی ممکن است منجر به کشف اسرار و افشای رازهای خصوصی زندگی افراد شود (ص ۱۶۹).
نویسندگان معتقدند که اصل در اسلام بر صلح و همزیستی است و ترور و خشونت اموری ناپسند و مردود معرفی شده‌اند. آیاتی همچون [[آیه ۱۳۴ سوره آل عمران]] و [[آیه ۸۵ سوره حجر]] نیز این نگاه را تقویت می‌کنند (ص۱۳۵). بر خلاف دیدگاه‌های افراط‌گرایانه تکفیری و برخی مستشرقان غربی، دعوت به اسلام باید بر اساس اختیار و نه اجبار صورت می گیرد (ص۱۳۶). قرآن و سیره اهل بیت به صراحت دعوت با احترام و به دور از اجبار را تأیید می‌کنند. آیاتی چون [[آیه ۱۲۵ سوره نحل]]، [[آیه ۱۰۸ سوره یوسف]] و [[آیه ۱۵ سوره شورا]] نشان‌دهنده لزوم رعایت احترام در فرآیند دعوت‌اند (ص۱۳۷). از نظر نویسندگان، آیات متعددی مانند [[آیه ۲۱۴ سوره شعراء]] و [[آیه ۱۰۷ سوره انبیاء]] نیز بر نقش پیامبر به عنوان دعوت‌کننده‌ای دلسوز و بدون اجبار تأکید دارند (ص۱۳۸-۱۳۹).


نهی از تجسس در روایات
نهایتاً، نویسندگان این پرسش را مطرح می‌کنند که آیا در برابر عدم پذیرش دعوت پیامبر، می‌توان از خشونت استفاده کرد؟ پاسخ قرآن منفی است. بر اساس آیاتی همچون [[آیه ۲۰ سوره آل عمران]]، [[آیه ۸۲ سوره نحل]]، [[آیه ۵۴ سوره نور]]، [[آیه ۴۰ سوره رعد]]، [[آیه ۱۲ سوره تغابن]]، [[آیه ۶۷ سوره مائده]] و [[آیه ۳۲ سوره احقاف]]، وظیفه پیامبر تنها ابلاغ و دعوت است و هرگز مجاز به اجبار یا خشونت نبوده است (ص۱۴۰).
مولف از صفحه ۱۷۱ تا ۱۷۷ هشت روایت را نقل کرده و معتقد است این روایات به صراحت تجسس را نهی کرده‌اند. به باور وی، برخی از این روایات بر حرمت تجسس تأکید دارند، در حالی که برخی دیگر تنها در شرایط خاص، مانند انگیزه‌های فاسد (ص ۱۷۳) یا پنهان بودن عیوب (ص ۱۷۴)، به حرمت تجسس اشاره دارند.
 
نهی از تجسس در اجماع فقها
مولف اشاره می‌کند که فقهای شیعه بر حرمت تجسس و تفکیک در امور پنهانی مردم اجماع دارند (ص ۷۸). وی بیان می‌کند که فقهایی همچون شیخ مفید، شیخ طوسی، ابن براج و علامه حلی موضوع تجسس را در مبحث فقهی اطلاع (سرک کشیدن به خانه و حریم خصوصی دیگران) در کتاب‌های قصاص و دیات مطرح کرده‌اند. این فقها معتقدند دفع و جلوگیری از شخص متجسس جایز است، حتی اگر به خسارت یا قتل وی منجر شود، که در این صورت قصاص یا دیه‌ای بر او تعلق نمی‌گیرد (ص ۱۷۸-۱۸۱).
 
نویسنده معتقد است با وجود دلایل قرآنی و روایی برای اثبات حرمت تجسس، نیازی به اجماع نیست، زیرا این اجماع مدرکی است. با این حال، فقهای گذشته و معاصر تجسس در امور پنهانی دیگران را حرام اعلام کرده‌اند و در موضوعات مختلف فقهی به آن پرداخته‌اند (ص ۲۳۲). مولف اشاره دارد که فقهایی همچون محقق اردبیلی، صاحب جواهر و وحید بهبهانی ادعای اجماع کرده‌اند که تجسس در امور پنهانی مردم حرام است (ص ۲۳۳).
 
مولف تأکید می‌کند که فقهای شیعه تجسس در عقاید و امور پنهانی مردم را حرام می‌دانند. وی اشاره دارد که فقهایی همچون محقق اردبیلی، محقق فاضل، شهید ثانی، سید کاظم حائری، محمد تقی مجلسی و وحید بهبهانی فتوا داده‌اند که تجسس در عقاید و عیب‌یابی امور پنهانی افراد ممنوع است (ص ۱۸۳-۱۸۷).
 
مولف به موضوع تجسس با هدف‌های مقدسی مانند نهی از منکر پرداخته است (ص۱۸۸) و بیان می‌کند که فقهایی نظیر فیض کاشانی، شیخ جعفر کاشف‌الغطا، امام خمینی، سید جواد عاملی و صاحب جواهر معتقدند تجسس در امور پنهان مردم به منظور نهی از منکر جایز نیست (ص۱۸۸-۱۹۵). همچنین برخی از فقها مانند سید محمد سعید حکیم و ناصر مکارم شیرازی به فناوری‌های نوین مثل استراق سمع، نصب دوربین مخفی و استفاده از ویروس‌های جاسوسی اشاره کرده و استفاده یا خرید و فروش این ابزارها را نیز غیرمجاز می‌دانند (ص۱۹۲-۱۹۴). به گفته مولف، مقام معظم رهبری نیز بر این باور است که تجسس در کار دیگران یا تحقیق در اعمال و رفتار کارکنان برای کشف اسرارشان، خارج از حدود و ضوابط قانونی، حتی برای مأموران مجاز نیست (ص۱۹۳).
 
نویسنده همچنین به ممنوعیت تجسس از منظر عقل پرداخته است. او معتقد است که اولین اصل عقلی بر آزادگی انسان‌ها استوار است و هر فرد آزاد است که با اختیار خود زندگی کند. تا زمانی که خللی در نظم اجتماعی ایجاد نشود، هیچ‌کس جز خداوند حق ولایت و سرپرستی بر دیگری را ندارد. بنابراین، با توجه به این اصل، زیر نظر گرفتن پنهانی دیگران، جست‌وجو در امور مخفی مردم، تجسس در رازهایشان و افشای عیب‌های آنان از منظر عقل نیز جایز نیست (ص۱۹۶).
 
==تجسس در مصالح اجتماعی و اخلاقی==
 
==پانویس==
{{پانویس}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ آوریل ۲۰۲۵، ساعت ۱۴:۳۸

  • چکیده

جهاد یا تروریسم پژوهشی کلامی و فقهی در مکتب امامیه

معرفی و ساختار کتاب

کتاب "جهاد یا تروریسم: پژوهشی کلامی و فقهی در مکتب امامیه" توسط محمد حسین جمشیدی و کوثر طوسی در سال ۱۳۹۷ توسط دانشگاه امام صادق علیه السلام منتشر شده و شامل ۷ فصل است.

فصل اول به مباحث کلی مانند پیشینه پژوهش (ص۲۳-۲۸)، روش‌شناسی (ص۲۹) و مفاهیم جهاد، تروریسم و خشونت‌گرایی در شیعه امامیه می‌پردازد (ص۳۰-۳۲). فصل دوم مفهوم‌شناسی ترور و تروریسم (ص۳۷-۴۲) و ویژگی‌های آن را بررسی می‌کند (ص۴۲-۴۵)، و انواع تروریسم و عوامل ظهور آن را تحلیل می‌کند (ص۴۷-۶۶).

فصل سوم به بررسی تروریسم از منظر اسلام و مفهوم‌شناسی واژگان مرتبط می‌پردازد (ص۶۹-۹۰) و نظر اسلام در مورد نفی ترور و خشونت‌گرایی را بیان می‌کند (ص۹۰-۹۲). فصل چهارم به دعوت و جهاد شرعی در اسلام اختصاص دارد و زوایای مختلف آن را بررسی می‌کند (ص۹۵-۱۱۴).

فصل پنجم رابطه اسلام با جهاد و تروریسم و دیدگاه اسلام نسبت به خشونت و صلح را تحلیل می‌کند (ص۱۲۳-۱۴۹). فصل ششم به جهاد، تروریسم، خشونت و افراط‌گرایی از منظر فقه و کلام شیعه امامی می‌پردازد (ص۱۶۳-۱۹۹). فصل هفتم به مقایسه جهاد از منظر امامیه و تکفیری‌ها و بررسی انتحار و استشهاد می‌پردازد (ص۲۰۹-۲۲۸).

ارزیابی کتاب

یکی از ویژگی‌های مثبت این کتاب، جمع‌بندی مطالب در پایان هر فصل و خلاصه‌سازی کلی در انتهای کتاب است. با این حال، یکی از نقاط ضعف آن وجود مطالب تکراری است؛ به‌طور مثال، در فصل‌های سوم، پنجم و ششم به موضوعاتی مانند دعوت به دین اسلام، جهاد و تروریسم از منظر اسلام پرداخته شده است.

صلح در اسلام

مولفان ده شیوه برای دعوت به اسلام را برشمرده‌اند که شامل برهان، موعظه، اندرز، مناظره، تمثیل، رفتار نیکو، مباهله، پژوهش تاریخی، اعجاز و مذاکره است. به اعتقاد آنان، اعجاز مختص پیامبر و امام معصوم است، اما سایر روش‌ها برای همه مؤمنان کاربرد دارد. این شیوه‌ها بر اساس آیات قرآن مانند آیه ۱۲۵ سوره نحل، آیه ۳۳ سوره فصلت و آیه ۶۱ سوره آل عمران و همچنین روایات استخراج شده‌اند (ص۱۴۴-۱۴۵).

در ادامه، نویسندگان به بررسی رابطه صلح و اسلام می‌پردازند و معتقدند که صلح و رحمت از اهداف اصلی دین اسلام است. آنان به آیاتی همچون آیه ۱۰۷ سوره انبیا، آیه ۹۰ سوره نساء و آیه ۳۵ سوره محمد سوره محمد استناد کرده‌اند و می‌گویند که اسلام در شرایط صلح با دشمنان رفتار مسالمت‌آمیز دارد و تنها در صورت تجاوز، وارد جنگ می‌شود (ص۱۴۸-۱۴۹). همچنین رابطه صلح‌آمیز اسلام با مشرکان مورد بررسی قرار گرفته است. نویسندگان با استناد به ۱۰ آیه قرآن، از جمله آیه ۴ سوره توبه، آیات ۷، ۸ و ۹ سوره ممتحنه، آیه ۶۱ سوره انفال و آیه ۶ سوره توبه، نشان می‌دهند که اسلام حتی در برابر مشرکان، راه‌های صلح‌آمیز را مقدم می‌دارد. آنان همچنین با اشاره به آیاتی مانند آیه ۶۴ سوره آل عمران و آیه ۲۵۶ سوره بقره، اسلام را دینی معرفی می‌کنند که بر همزیستی مسالمت‌آمیز میان ادیان و آزادی مذهب تأکید دارد (ص۱۵۰-۱۵۳).

جمشیدی و طوسی با استناد به آیاتی مانند آیات ۹ و ۱۰ حجرات و ۲۰۸ بقره، اتحاد مسلمانان را عامل امنیت و آرامش جامعه اسلامی می‌دانند. آنها جهاد اسلامی را وسیله‌ای برای تحقق عدالت معرفی می‌کنند و برای این مدعای خود به شش آیه همچون آیه ۱۱۲ سوره نحل، آیه ۱۲۶ سوره بقره، آیه ۱۵۴ سوره آل عمران، آیه ۲۳۹ سوره بقره، آیه ۱۰۳ سوره نساء و آیه ۵۵ سوره نور استناد کرده‌اند. (ص۱۵۵-۱۵۹) آنان سیاست شیعه امامی را مبتنی بر آگاهی و پرهیز از خشونت دانسته و معتقدند صلح اصل اساسی و جنگ فقط در شرایط ضروری مجاز است. همچنین جهاد اسلامی برای تحقق عدالت اجتماعی و حمایت از مظلومین ضروری است (ص۱۷۳-۱۷۸)

جهاد اسلامی

نویسندگان در فصل چهارم به بررسی جهاد شرعی از دیدگاه اسلام پرداخته‌اند و شباهت‌ها و تفاوت‌های آن با اقدامات تروریستی را تحلیل کرده‌اند. (ص۹۵) آنان واژگان مرتبط با جهاد شرعی را از نظر لغوی و متون دینی مورد بررسی قرار داده‌اند. (ص۹۴-۱۰۵) همچنین، واژگان مشابه جهاد در قرآن مانند حرب، محاربه، قتال، مقاتله، غزوه، دفاع و مدافعه و سبک دم را معنا کرده و تفاوت‌های آن‌ها با جهاد را در یک الگو بیان کرده‌اند (ص۱۰۷).

نویسندگان معتقدند که ادیان الهی هرگز به پیروان خود اجازه قتل و کشتار غیرمومنان به دلیل کفرشان را نمی‌دهند و وجود عقاید مخالف را تا زمانی که در حد عقیده باقی بماند و اقدام عملی خصمانه علیه مومنان صورت نگیرد، مجوزی برای کشتار نمی‌دانند. و بر اساس آیه ۱۰۸ سوره انعام حتی از دشنام دادن به مقدسات آنان نیز جلوگیری کرده‌اند. (ص۱۰۸) به گفته نویسندگان، دستور اولیه اسلام همزیستی مسالمت‌آمیز و صلح‌آمیز میان انسان‌هاست. از دیدگاه اسلام و طبق آیه ۸ سوره ممتحنه تا زمانی که دولتی تهدیدی علیه امنیت، مصالح و عزت مسلمانان ایجاد نکند، اقدام عملی و کشتار آن‌ها جایز نیست. به عبارت دیگر، جهاد شرعی ابزاری برای تحقق امنیت، صلح و رفع فتنه، فساد، ظلم و بی‌عدالتی در جهان است و ماهیت دفاعی و بازدارندگی دارد، نه ماهیت تجاوزکارانه یا خشونت‌گرایانه (ص۱۰۹).

دعوت به اسلام و جهاد شرعی از منظر اسلام دارای جایگاه و ارزشی والا و اهمیت فراوان است و آیاتی همچون آیه ۴۰ سوره حج و روایات متعدد این مطلب را تأیید می‌کنند. (ص109) نویسندگان می‌نویسند که جهاد شرعی دارای دو بعد است: بعد درونی و بعد بیرونی. مبارزه با نفس و تمایلات نفسانی را جهاد اکبر و مبارزه با دشمنان را جهاد اصغر معرفی کرده‌اند (ص۱۱۱).

زمینه ها و عوامل جهاد

مولفان بیان کرده‌اند که جهاد شرعی دارای علل و عوامل متعددی است. آن‌ها هفت عامل را ذکر کرده‌اند: دفاع از دین و نظام اسلامی، مقابله به مثل، دفاع از سرزمین‌های اسلامی، مقابله با پیمان‌شکنی و نقض حقوق انسان‌ها، مقابله با توطئه و فساد، رفع فتنه، و دفاع از مظلومین و مستضعفان. نویسندگان به آیات مختلفی همچون آیه ۱۹۴ سوره بقره، آیه ۱۲ سوره توبه، آیه ۱۳ سوره توبه، آیه ۳۳ سوره مائده، آیه ۲۱۷ سوره بقره، آیه ۱۹۳ سوره بقره و آیه ۷۵ سوره نساء استناد کرده‌اند (ص۱۱۲-۱۱۷).

آن‌ها به ارتباط بین دعوت دینی، جهاد و تروریسم پرداخته‌اند و به آیه ۳ سوره انسان، آیه ۲۵۶ سوره بقره و آیه ۲۹ سوره کهف استناد کرده‌اند. نویسندگان معتقدند که ضرورتاً رابطه‌ای بین دعوت دینی، جهاد و تروریسم وجود ندارد و ایجاد چنین رابطه‌ای به ماهیت دین بازمی‌گردد. بنابراین باید توجه داشت که دین چه نوع ماهیتی دارد. دینی که برای رساندن انسان‌ها به کمالات انسانی تشریح شده است، نمی‌تواند تروریسم را در برنامه هدایت خود قرار دهد و با آن مخالفت می‌کند (ص۱۱۸-۱۲۱).

به گفته مولفان، جنگ‌های پیامبر جنگ ابتدایی نبود بلکه جنگ دفاعی بود و هدف آن هدایت مردم و دعوت به اسلام و توحید بود. در این جایگاه همیشه زمینه و علتی وجود داشت که باعث حمله پیامبر به مشرکین یهودیان و دیگر دشمنان شده است. (ص۱۴۱) نویسندگان معتقدند با توجه به مطالب مطرح شده در دعوت اسلامی خشونت و اجبار جایی ندارد و اصل در اسلام بر آزادی و اختیار است و برای ادعای خود به آیه ۲۵۶ سوره بقره استناد کرده‌اند.‌ همچنین معتقدند از نظر اسلام هیچکس به عنوان دعوت حق ندارد آرامش آزادی حقوق طبیعی و حریم دیگران را نقض کند آیه ۲۹ سوره کهف استناد کردند (ص۱۴۳).

شرایط جهاد

نویسندگان در صفحه ۱۴۵ مقررات و شرایط جهاد در اسلام را بیان کرده‌اند. آنها بر اساس آیات و روایات، ۴ اصل کلی برای جهاد را ذکر کرده‌اند الف: جهاد باید برای فرمانبری از خداوند متعال باشد و رضایت او باشد. ب: با کسانی باید جهاد انجام شود که معترض و مهاجم هستند و مستند آنان آیه ۱۹۰ سوره بقره و آیه ۹۳ سوره بقره ی‌باشد. ج: هیچ فردی و جنگجوی مسلمانی نباید تجاوز کند به طوری که اگر مهاجمان از حمله دست کشیدند هیچ مسلمانی حق حمله به آنان را ندارد و مستند آنان نیز آیه ۱۹۲ و ۱۹۳ سوره بقره است (ص۱۴۶). د: جنگ و جهاد در زمان صلح و امنیت ممنوع است و به آیاتی همچون آیه ۱۹۱ سوره بقره و آیه ۱۹۴ سوره بقره استناد کرده‌اند (ص۱۴۶-۱۴۷)

نویسندگان بیان می‌کنند اصل اولیه در اسلام صلح دوستی و تسامح است و اسلام با هیچ دولت و عقیده‌ای در ابتدا سر جنگ ندارد اما اگر تجاوزی صورت گیرد دفاع مقتدرانه لازم است بنابراین آمادگی کامل نظامی و امنیتی از ضروریات کشورهای اسلامی است. (ص۱۴۷) لذا بر اساس آیات و روایات ترور در اسلام حرام است و هرگونه خشونت طلبی نیز حرام است س عملیات‌های انتحاری انفجاری گروه‌های انحرافی داعش و القاعده بر اساس آیات قرآن و روایات حرام است (ص۱۴۸)

جهاد از نگاه شیعه

نویسندگان در فصل ششم، جهاد را از منظر شیعه امامیه مورد بررسی قرار داده است. آنان معتقدند جهاد در مذهب شیعه جایگاهی رفیع و ارزشمند دارد و آیات و روایات متعددی این مطلب را ثابت می‌کند. (ص۱۸۷) مولفان جهاد را ه دو گونه نظامی و غیرنظامی تقسیم می‌کنند و جهاد نظامی خود نیز به جهاد ابتدایی و جهاد دفاعی تقسیم می‌شود ولی مذهب تشیع بیشتر بر ماهیت دفاعی جهاد تاکید می‌کند (ص۱۸۸).

  • جهاد دفاعی:

نگارندگان می‌گویند جهاد دفاعی از نگاه امامیه یک دفاع مشروع است که ماده ۵۱ منشور ملل نیز آن را تایید می‌کند. آنها نیز یان می‌کنند جهاد دفاعی به اذن امام یا منصوب از ناحیه او نیاز ندارد هر انسانی باید در مقابل تعرض و تجاوز به جان مال و ناموس و سرزمین خود در برابر بیگانگان دفاع کند (ص۱۹۱).

  • جهاد ابتدایی:

جمشیدی و کوثری برای جهاد ابتدایی شرایطی را ذکر کرده است همچون بلوغ عقل اختیار و اجازه معصوم یا منصوب از طرف او. همچنین بر مردان توانمند و دارای قدرت جنگیدن واجب است و بر زنان و کودکان پیران و افراد مریض واجب نیست. به گفته آنان اغلب فقیهان شیعه الان معتقدند حاکم شرعی در عصر غیبت امام معصوم مجاز نیست جنگ ابتدایی داشته باشد. لذا شیعه امامیه در زمان غیبت قط می‌تواند جهاد دفاعی داشته باشد و برای این مدعا به روایت متعددی استناد می‌کنند (ص۱۹۱-۱۹۲).

به گفته نویسندگان برخی از فقهای شیعه معتقدند جهاد ابتدایی نیز نوعی جهاد دفاعی است زیرا در حقیقت دفاع از حقوق انسان‌های مستضعف می‌باشد لذا اگر قدرت‌های ستمگر و کافر بر مردم مسلط شده و مانع از گسترش توحید و عدالت در جامعه گردند به حکم عقل و از باب لطف دائمی خداوند ر انسان‌ها واجب و ضروری است تا جهاد ابتدایی انجام دهند و مردم را از این ظلم و ستم رها نمایند. (ص۱۹۳)

تروریسم از نگاه اسلام

در فصل سوم، جمشیدی و طوسی بیان می‌کنند که اسلام مانند هر مکتب فکری دارای نظام معرفتی و عقیدتی خاصی است و با تروریسم و خشونت‌های غیرقانونی مخالفت دارد و به مقابله با آن پرداخته است (ص۶۹). نویسندگان بیان می‌کنند که واژه تروریسم به شکل امروزی در متون دینی اسلام یافت نمی‌شود، اما مفاهیم مشابهی وجود دارند. این مفاهیم که ۱۴ واژه است در دو دسته طبقه‌بندی می‌شوند: دسته نخست، مفاهیم منفی نظیر ارهاب، محاربه، فتک، ارعاب، شکنجه و تکفیر هستند که اسلام آن‌ها را نهی کرده است؛ و دسته دوم، مفاهیم خنثی مانند قتل، قتال، حرب و تعذیب که بسته به شرایط می‌توانند ناپسند باشند (ص۷۱-۷۲). نویسندگان ۲۲ واژه را که با ترور و تروریسم مرتبط‌اند، از نظر لغوی و با تکیه بر آیات و روایات بررسی کرده‌اند. در این تحلیل به آیاتی همچون آیه ۴۰ سوره بقره، آیه ۶۰ سوره انفال، آیه ۳۳ سوره مائده، آیه ۳۲ سوره مائده، آیه ۲ سوره نور و آیه ۷۸ سوره نساء استناد شده است (ص۷۲-۹۰).

اسلام هرگونه رفتار تروریستی، خشونت‌آمیز و ظالمانه را محکوم می‌کند و پیروانش را به همزیستی مسالمت‌آمیز و محبت‌آمیز دعوت کرده است. آیات ۳۲ و ۳۳ سوره مائده از مهم‌ترین مستندات قرآنی در رد ترور و خشونت به شمار می‌روند (ص۹۰-۹۱). نویسندگان با استناد به نمونه‌هایی از تاریخ اسلام، مانند خودداری مسلم بن عقیل از ترور ابن زیاد، تأکید می‌کنند که اسلام نه فقط نظری بلکه در عمل نیز با تروریسم مخالفت داشته است (ص۹۲).

در فصل پنجم، نویسندگان به رابطه تروریسم با جهاد دینی پرداخته‌اند و توضیح می‌دهند که اسلام این دو را یکی نمی‌داند و خشونت را با جهاد اشتباه نمی‌گیرد (ص۱۲۳). آن‌ها ارکان سه‌گانه دین اسلام را شامل اعتقادات، اخلاقیات و احکام دانسته و بیان می‌کنند که این ارکان بر یکدیگر تأثیرگذارند و در تعامل با هم قرار دارند (ص۱۲۳-۱۳۲). برخلاف دیدگاه بسیاری از مستشرقان و غربیان که اسلام را دین شمشیر و خشونت معرفی می‌کنند، اساس آموزه‌های اسلامی چیز دیگری را نشان می‌دهد. اگرچه در قرآن حدود ۱۷۵ واژه مرتبط با جنگ و قتل ذکر شده، اما واژه‌هایی مانند رحمت، عدل، رفق و مودت نیز در آن آمده‌اند که نشان‌دهنده بعد مهرورزانه اسلام‌اند (ص۱۳۳). همچنین سیره اهل بیت (ع) نیز تأکید فراوانی بر رفق و مدارا دارد (ص۱۳۴).

نویسندگان معتقدند که اصل در اسلام بر صلح و همزیستی است و ترور و خشونت اموری ناپسند و مردود معرفی شده‌اند. آیاتی همچون آیه ۱۳۴ سوره آل عمران و آیه ۸۵ سوره حجر نیز این نگاه را تقویت می‌کنند (ص۱۳۵). بر خلاف دیدگاه‌های افراط‌گرایانه تکفیری و برخی مستشرقان غربی، دعوت به اسلام باید بر اساس اختیار و نه اجبار صورت می گیرد (ص۱۳۶). قرآن و سیره اهل بیت به صراحت دعوت با احترام و به دور از اجبار را تأیید می‌کنند. آیاتی چون آیه ۱۲۵ سوره نحل، آیه ۱۰۸ سوره یوسف و آیه ۱۵ سوره شورا نشان‌دهنده لزوم رعایت احترام در فرآیند دعوت‌اند (ص۱۳۷). از نظر نویسندگان، آیات متعددی مانند آیه ۲۱۴ سوره شعراء و آیه ۱۰۷ سوره انبیاء نیز بر نقش پیامبر به عنوان دعوت‌کننده‌ای دلسوز و بدون اجبار تأکید دارند (ص۱۳۸-۱۳۹).

نهایتاً، نویسندگان این پرسش را مطرح می‌کنند که آیا در برابر عدم پذیرش دعوت پیامبر، می‌توان از خشونت استفاده کرد؟ پاسخ قرآن منفی است. بر اساس آیاتی همچون آیه ۲۰ سوره آل عمران، آیه ۸۲ سوره نحل، آیه ۵۴ سوره نور، آیه ۴۰ سوره رعد، آیه ۱۲ سوره تغابن، آیه ۶۷ سوره مائده و آیه ۳۲ سوره احقاف، وظیفه پیامبر تنها ابلاغ و دعوت است و هرگز مجاز به اجبار یا خشونت نبوده است (ص۱۴۰).