پرش به محتوا

کاربر:Ms.sadeghi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه فقه معاصر
Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
 
(۲۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
* '''چکیده'''  
* '''چکیده'''
'''واکاوی سینمای دینی و نظام مسائل فقه هنر هفتم'''، نوشته علی نهاوندی توسط مرکز فقهی ائمه اطهار قم در سال ۱۴۰۰ منتشر شده و به تحلیل سینمای دینی و مسائل فقهی مرتبط با آن پرداخته است. در بخش اول، نویسنده به مفاهیم سینمای دینی مانند سینمای قدسی و معنوی اشاره می‌کند و دیدگاه‌های امام خمینی و رهبر انقلاب را درباره رسالت‌های سینما، از جمله تربیت دینی و اجتماعی افراد، بررسی می‌کند. همچنین نظرات اندیشمندانی چون شهید بهشتی و جوادی آملی درباره سینما و نقش آن در جامعه ارائه می‌شود.
'''جهاد یا تروریسم پژوهشی کلامی و فقهی در مکتب امامیه'''


در بخش دوم، مسائل فقهی سینما مورد توجه قرار می‌گیرد. نویسنده به بیش از صد موضوع فقهی مربوط به تولید فیلم‌ها مانند پوشش بازیگران، موسیقی، روابط زن و مرد، و تبلیغ خرافات می‌پردازد. همچنین به موضوعات فقهی مربوط به تماشاگران سینما مانند نگاه به زنان نامحرم و تماشای فیلم‌های مبتذل اشاره می‌شود. در نهایت، مسائل فقهی تجارت سینما و سیاست‌گذاری‌های آن بررسی شده و قواعد فقهی سینما، مانند وجوب نشر معارف دینی و تعظیم شعائر الهی، مورد بحث قرار می‌گیرد.
==معرفی و ساختار کتاب==
کتاب "جهاد یا تروریسم: پژوهشی کلامی و فقهی در مکتب امامیه" توسط محمد حسین جمشیدی و کوثر طوسی در سال ۱۳۹۷ توسط دانشگاه امام صادق علیه السلام منتشر شده و شامل ۷ فصل است.


==معرفی و ساختار==
فصل اول به مباحث کلی مانند پیشینه پژوهش (ص۲۳-۲۸)، روش‌شناسی (ص۲۹) و مفاهیم جهاد، تروریسم و خشونت‌گرایی در شیعه امامیه می‌پردازد (ص۳۰-۳۲). فصل دوم مفهوم‌شناسی ترور و تروریسم (ص۳۷-۴۲) و ویژگی‌های آن را بررسی می‌کند (ص۴۲-۴۵)، و انواع تروریسم و عوامل ظهور آن را تحلیل می‌کند (ص۴۷-۶۶).
کتاب "واکاوی سینمای دینی و نظام مسائل فقه هنر هفتم" نوشته علی نهاوندی در سال ۱۴۰۰ توسط مرکز فقهی ائمه اطهار در قم منتشر شده است. این کتاب شامل دو بخش، شش فصل و یک ضمیمه است. بخش اول به بررسی مولفه‌های سینمای دینی می‌پردازد. فصل اول این بخش به تحلیل سینمای دینی از دیدگاه امام و رهبری اختصاص دارد.(ص۱۳) همچنین انواع سینما مانند سینمای قدسی، دینی، آیینی، معناگرا و ماورایی بررسی و مفهوم‌شناسی آنها ارائه شده است. (ص۱۴-۲۰) فصل دوم بخش اول به دیدگاه برخی از اندیشمندان معاصر درباره سینما می‌پردازد (ص۴۸-۱۲۳).


بخش دوم به نظام مسائل فقه هنر هفتم اختصاص دارد. نویسنده در فصل اول به مسائل و موضوعات مرتبط با اثر سینمایی پرداخته، در فصل دوم به مسائل مربوط به مخاطبان سینما، در فصل سوم به مسائل تجارت سینما و در فصل چهارم به مسائل کلان فقه سینما و دغدغه‌های مرتبط مانند مبانی و قواعد فقه سینما و سیاست‌گذاری‌های سینمایی می‌پردازد. در پایان، از صفحه ۱۶۹ تا ۱۹۷ اصطلاحات فیلم‌سازی و سینما ذکر شده است.
فصل سوم به بررسی تروریسم از منظر اسلام و مفهوم‌شناسی واژگان مرتبط می‌پردازد (ص۶۹-۹۰) و نظر اسلام در مورد نفی ترور و خشونت‌گرایی را بیان می‌کند (ص۹۰-۹۲). فصل چهارم به دعوت و جهاد شرعی در اسلام اختصاص دارد و زوایای مختلف آن را بررسی می‌کند (ص۹۵-۱۱۴).


==سینمای دینی از نگاه اندیشمندان شیعی==
فصل پنجم رابطه اسلام با جهاد و تروریسم و دیدگاه اسلام نسبت به خشونت و صلح را تحلیل می‌کند (ص۱۲۳-۱۴۹). فصل ششم به جهاد، تروریسم، خشونت و افراط‌گرایی از منظر فقه و کلام شیعه امامی می‌پردازد (ص۱۶۳-۱۹۹). فصل هفتم به مقایسه جهاد از منظر امامیه و تکفیری‌ها و بررسی انتحار و استشهاد می‌پردازد (ص۲۰۹-۲۲۸).
در فصل اول بخش اول، مؤلف به ۱۱ رسالت سینمای اسلامی از جمله اصلاح ملت و کشور، تربیت انسانی و اسلامی افراد و جوانان، و جنبه آموزشی سینما از دیدگاه امام خمینی اشاره کرده است. (ص۲۳) همچنین، نهاوندی به اهمیت سینما،(ص۳۸) تأثیرگذاری آن،(ص۳۹) جایگاه سینما و سینماگران،(ص۴۰) بایدها و نبایدهای سینما،(ص۴۱) و اصالت پیام در سینما از نگاه مقام معظم رهبری پرداخته (ص۴۴) و مصاحبه‌ای مفصل از ایشان درباره سینما آورده است (ص۲۵-۳۸).


فصل دوم بخش اول به دیدگاه برخی از اندیشمندان معاصر مانند شهید بهشتی،(ص۴۸) جوادی آملی،(ص۵۱) مکارم شیرازی،(ص۵۴-۶۳) فاضل لنکرانی (ص۸۵-۱۲۳) و شهید آوینی (ص۶۴-۸۵) درباره سینما می‌پردازد. در این فصل، موضوعاتی چون چیستی سینما، تأثیر فیلم و سینما بر زندگی مردم، سینمای دینی، سینمای پویا، عفت‌ورزی در سینما و پیامدهای الگوسازی از بازیگران سینما مطرح شده است. همچنین، مؤلف گفتگویی مفصل با آیت‌الله فاضل لنکرانی درباره حضور روحانیون در سینما،(ص۹۴-۱۰۴) موضوعات و ملاکات حکم در فقه هنر (ص۱۰۴) و هنر و مسائل اجتماعی انجام داده است (ص۱۰۸).
===ارزیابی کتاب===
یکی از ویژگی‌های مثبت این کتاب، جمع‌بندی مطالب در پایان هر فصل و خلاصه‌سازی کلی در انتهای کتاب است. با این حال، یکی از نقاط ضعف آن وجود مطالب تکراری است؛ به‌طور مثال، در فصل‌های سوم، پنجم و ششم به موضوعاتی مانند دعوت به دین اسلام، جهاد و تروریسم از منظر اسلام پرداخته شده است.


همچنین مؤلف، نه ملاک سینمای دینی که مورد اتفاق نظر صاحب‌نظران است، مانند سینمای دینی توحیدگرا و معادباور، سینمای ولایت‌مدار و عدالت‌پایه، سینمای اخلاق‌مدار، سینمای دارای مبانی و اصول دینی، سینمای مخالف با لذت‌های نامشروع و سینماگر اسلام‌شناس را بیان کرده است (ص۱۲۳).
==صلح در اسلام==
مولفان ده شیوه برای دعوت به اسلام را برشمرده‌اند که شامل برهان، موعظه، اندرز، مناظره، تمثیل، رفتار نیکو، مباهله، پژوهش تاریخی، اعجاز و مذاکره است. به اعتقاد آنان، اعجاز مختص پیامبر و امام معصوم است، اما سایر روش‌ها برای همه مؤمنان کاربرد دارد. این شیوه‌ها بر اساس آیات قرآن مانند [[آیه ۱۲۵ سوره نحل]]، [[آیه ۳۳ سوره فصلت]] و [[آیه ۶۱ سوره آل عمران]] و همچنین روایات استخراج شده‌اند (ص۱۴۴-۱۴۵).  


==مسائل و موضوعات فقهی سینما==
در ادامه، نویسندگان به بررسی رابطه صلح و اسلام می‌پردازند و معتقدند که صلح و رحمت از اهداف اصلی دین اسلام است. آنان به آیاتی همچون [[آیه ۱۰۷ سوره انبیا]]، [[آیه ۹۰ سوره نساء]] و [[آیه ۳۵ سوره محمد]] سوره محمد استناد کرده‌اند و می‌گویند که اسلام در شرایط صلح با دشمنان رفتار مسالمت‌آمیز دارد و تنها در صورت تجاوز، وارد جنگ می‌شود (ص۱۴۸-۱۴۹). همچنین رابطه صلح‌آمیز اسلام با مشرکان مورد بررسی قرار گرفته است. نویسندگان با استناد به ۱۰ آیه قرآن، از جمله آیه ۴ سوره توبه، آیات ۷، ۸ و ۹ سوره ممتحنه، آیه ۶۱ سوره انفال و آیه ۶ سوره توبه، نشان می‌دهند که اسلام حتی در برابر مشرکان، راه‌های صلح‌آمیز را مقدم می‌دارد. آنان همچنین با اشاره به آیاتی مانند آیه ۶۴ سوره آل عمران و آیه ۲۵۶ سوره بقره، اسلام را دینی معرفی می‌کنند که بر همزیستی مسالمت‌آمیز میان ادیان و آزادی مذهب تأکید دارد (ص۱۵۰-۱۵۳).
نهاوندی در بخش دوم به مسائل فقهی مرتبط با سینما می‌پردازد.


===تولید اثر سینمایی===
جمشیدی و طوسی با استناد به آیاتی مانند آیات ۹ و ۱۰ حجرات و ۲۰۸ بقره، اتحاد مسلمانان را عامل امنیت و آرامش جامعه اسلامی می‌دانند. آنها جهاد اسلامی را وسیله‌ای برای تحقق عدالت معرفی می‌کنند و برای این مدعای خود به شش آیه همچون آیه ۱۱۲ سوره نحل، آیه ۱۲۶ سوره بقره، آیه ۱۵۴ سوره آل عمران، آیه ۲۳۹ سوره بقره، آیه ۱۰۳ سوره نساء و آیه ۵۵ سوره نور استناد کرده‌اند. (ص۱۵۵-۱۵۹) آنان سیاست شیعه امامی را مبتنی بر آگاهی و پرهیز از خشونت دانسته و معتقدند صلح اصل اساسی و جنگ فقط در شرایط ضروری مجاز است. همچنین جهاد اسلامی برای تحقق عدالت اجتماعی و حمایت از مظلومین ضروری است (ص۱۷۳-۱۷۸)
در فصل اول بخش دوم، مولف به مسائل فقهی مرتبط با یک اثر سینمایی می‌پردازد. (ص۱۳۱) او بیش از ۱۰۰ موضوع فقهی را درباره یک اثر سینمایی مطرح کرده است؛ موضوعاتی مانند اختلاف زن و مرد، موسیقی و غنا، پوشش لباس بازیگر، حذف و سانسور سکانس‌های سینمایی، دروغ گفتن در سینما، لمس و تماس با نامحرم، تقلید صدا، ترویج خرافات و انحرافات، آرایش و گریم زنان توسط مرد نامحرم و بالعکس، سینمای خانگی و احکام آن، ترویج و تبلیغ ادیان و فرقه‌های منحرف، تبلیغ و ترویج رقص، مشروب‌خواری و قماربازی، دوبله فیلم‌های سینمایی مبتذل خارجی (ص۱۳۲-۱۴۰).


===مخاطبان سینما===
==جهاد اسلامی==
نهاوندی در فصل دوم بخش دوم، به مسائل فقهی مرتبط با مخاطبان سینما می‌پردازد. (ص۱۴۱) او ۳۷ موضوع فقهی مرتبط با مخاطبان سینما را مطرح کرده است؛ موضوعاتی مانند دیدن تصاویر زنان برهنه و نیمه برهنه در فیلم‌های سینمایی، دیدن فیلم‌هایی که زنان و دختران بی‌حجاب در آن بازی می‌کنند، دیدن فیلم‌های مبتذل به دلیل سانسور، نگاه به زنان خارجی غیرمسلمان در فیلم‌های سینمایی، مشاهده فیلم‌های سینمایی با موسیقی لهوی، نگاه به صورت زنان نامحرم و تماشای فیلم‌هایی با انحرافات اخلاقی و اعتقادی (ص۱۴۳-۱۴۶).
نویسندگان در فصل چهارم به بررسی جهاد شرعی از دیدگاه اسلام پرداخته‌اند و شباهت‌ها و تفاوت‌های آن با اقدامات تروریستی را تحلیل کرده‌اند. (ص۹۵) آنان واژگان مرتبط با جهاد شرعی را از نظر لغوی و متون دینی مورد بررسی قرار داده‌اند. (ص۹۴-۱۰۵) همچنین، واژگان مشابه جهاد در قرآن مانند حرب، محاربه، قتال، مقاتله، غزوه، دفاع و مدافعه و سبک دم را معنا کرده و تفاوت‌های آن‌ها با جهاد را در یک الگو بیان کرده‌اند (ص۱۰۷).


===تجارت در سینما===
نویسندگان معتقدند که ادیان الهی هرگز به پیروان خود اجازه قتل و کشتار غیرمومنان به دلیل کفرشان را نمی‌دهند و وجود عقاید مخالف را تا زمانی که در حد عقیده باقی بماند و اقدام عملی خصمانه علیه مومنان صورت نگیرد، مجوزی برای کشتار نمی‌دانند. و بر اساس [[آیه ۱۰۸ سوره انعام]] حتی از دشنام دادن به مقدسات آنان نیز جلوگیری کرده‌اند. (ص۱۰۸) به گفته نویسندگان، دستور اولیه اسلام همزیستی مسالمت‌آمیز و صلح‌آمیز میان انسان‌هاست. از دیدگاه اسلام و طبق [[آیه ۸ سوره ممتحنه]] تا زمانی که دولتی تهدیدی علیه امنیت، مصالح و عزت مسلمانان ایجاد نکند، اقدام عملی و کشتار آن‌ها جایز نیست. به عبارت دیگر، جهاد شرعی ابزاری برای تحقق امنیت، صلح و رفع فتنه، فساد، ظلم و بی‌عدالتی در جهان است و ماهیت دفاعی و بازدارندگی دارد، نه ماهیت تجاوزکارانه یا خشونت‌گرایانه (ص۱۰۹).
نویسنده در فصل سوم بخش دوم، به مسائل فقهی تجارت در سینما می‌پردازد. (ص۱۴۷) وی ۱۰۹ موضوع فقهی مرتبط با تجارت در سینما را مطرح کرده است؛ موضوعاتی مانند اختصاص وجوهات شرعی برای ترویج معارف مذهبی، پارتی‌بازی در پروژه‌های سینمایی، خرید و فروش فیلم‌های سانسور نشده، خرید و فروش فیلم‌های کپی شده، مالکیت تولیدات سینمای خانگی بدون مجوز، دریافت دستمزد فرزندان و همسرانی که بدون اجازه والدین و شوهر بازیگر شدند، آسیب دیدگی و فوت بازیگران و بدلکاران در فیلم، خسارت به اموال عمومی و شخصی در تولید فیلم و دستمزد دوبله فیلم‌های خارجی (ص۱۴۸-۱۵۶).


===مسائل کلان سینما===
دعوت به اسلام و جهاد شرعی از منظر اسلام دارای جایگاه و ارزشی والا و اهمیت فراوان است و آیاتی همچون آیه ۴۰ سوره حج و روایات متعدد این مطلب را تأیید می‌کنند. (ص109) نویسندگان می‌نویسند که جهاد شرعی دارای دو بعد است: بعد درونی و بعد بیرونی. مبارزه با نفس و تمایلات نفسانی را جهاد اکبر و مبارزه با دشمنان را جهاد اصغر معرفی کرده‌اند (ص۱۱۱).
در فصل چهارم بخش دوم، نویسنده به مسائل کلان فقه سینما و دغدغه‌های سینمایی می‌پردازد. (ص۱۵۷) او مسائل بنیادین فقه سینما را دو محور ذکر کرده است. (ص۱۵۹) الف: مبانی فقه سینما شامل مبادی تصوری، مبادی تصدیقی، مبانی هستی‌شناختی، مبانی انسان‌شناختی، مبانی ارزش‌شناختی، موضوع‌شناسی فقهی سینما و سیاست‌ها در حوزه فقه سینما (ص۱۶۰)؛ ب: قواعد فقهی سینما همچون قاعده وجوب نشر معارف دینی، قاعده وجوب تعظیم شعائر الهی، قاعده وجوب تبری یا قاعده برائت از کفار و مشرکان، قاعده حرمت اعانه بر اثم، قاعده نفی ضرر، نفی حرج، نفی سبیل، قاعده تقیه و قاعده اضطرار (ص۱۶۱-۱۶۲).


===محورهای فقهی سینما===
===زمینه ها و عوامل جهاد===
مولف در صفحات ۱۶۲ تا ۱۶۷ به موضوعات فقهی مرتبط با سینما مانند امنیت، تبلیغات، سیاست، خبررسانی، اخلاق و جنسیت در سینما پرداخته است. همچنین، در صفحه ۱۶۳ به حقوق و قضا در سینما اشاره کرده و ۵۳ موضوع فقهی را بررسی کرده است.
مولفان بیان کرده‌اند که جهاد شرعی دارای علل و عوامل متعددی است. آن‌ها هفت عامل را ذکر کرده‌اند: دفاع از دین و نظام اسلامی، مقابله به مثل، دفاع از سرزمین‌های اسلامی، مقابله با پیمان‌شکنی و نقض حقوق انسان‌ها، مقابله با توطئه و فساد، رفع فتنه، و دفاع از مظلومین و مستضعفان. نویسندگان به آیات مختلفی همچون [[آیه ۱۹۴ سوره بقره]]، [[آیه ۱۲ سوره توبه]]، [[آیه ۱۳ سوره توبه]]، [[آیه ۳۳ سوره مائده]]، [[آیه ۲۱۷ سوره بقره]]، [[آیه ۱۹۳ سوره بقره]] و [[آیه ۷۵ سوره نساء]] استناد کرده‌اند (ص۱۱۲-۱۱۷).


===سیاست گذاری در سینما===
آن‌ها به ارتباط بین دعوت دینی، جهاد و تروریسم پرداخته‌اند و به [[آیه ۳ سوره انسان]]، [[آیه ۲۵۶ سوره بقره]] و [[آیه ۲۹ سوره کهف]] استناد کرده‌اند. نویسندگان معتقدند که ضرورتاً رابطه‌ای بین دعوت دینی، جهاد و تروریسم وجود ندارد و ایجاد چنین رابطه‌ای به ماهیت دین بازمی‌گردد. بنابراین باید توجه داشت که دین چه نوع ماهیتی دارد. دینی که برای رساندن انسان‌ها به کمالات انسانی تشریح شده است، نمی‌تواند تروریسم را در برنامه هدایت خود قرار دهد و با آن مخالفت می‌کند (ص۱۱۸-۱۲۱).
نویسنده در صفحه ۱۶۷ به مسائل سیاست‌گذاران سینما پرداخته و ۱۲ موضوع فقهی مرتبط را ذکر کرده است. همچنین در صفحه ۱۶۸ به مسائل و دغدغه‌های سینماگران پرداخته و ۷ موضوع کلی فقهی را مطرح کرده است.
 
به گفته مولفان، جنگ‌های پیامبر جنگ ابتدایی نبود بلکه جنگ دفاعی بود و هدف آن هدایت مردم و دعوت به اسلام و توحید بود. در این جایگاه همیشه زمینه و علتی وجود داشت که باعث حمله پیامبر به مشرکین یهودیان و دیگر دشمنان شده است. (ص۱۴۱) نویسندگان معتقدند با توجه به مطالب مطرح شده در دعوت اسلامی خشونت و اجبار جایی ندارد و اصل در اسلام بر آزادی و اختیار است و برای ادعای خود به [[آیه ۲۵۶ سوره بقره]] استناد کرده‌اند.‌ همچنین معتقدند از نظر اسلام هیچکس به عنوان دعوت حق ندارد آرامش آزادی حقوق طبیعی و حریم دیگران را نقض کند آیه ۲۹ سوره کهف استناد کردند (ص۱۴۳).
 
===شرایط جهاد===
نویسندگان در صفحه ۱۴۵ مقررات و شرایط جهاد در اسلام را بیان کرده‌اند.  آنها بر اساس آیات و روایات، ۴ اصل کلی برای جهاد را ذکر کرده‌اند الف: جهاد باید برای فرمانبری از خداوند متعال باشد و رضایت او باشد. ب: با کسانی باید جهاد انجام شود که معترض و مهاجم هستند و مستند آنان [[آیه ۱۹۰ سوره بقره]] و [[آیه ۹۳ سوره بقره]] ی‌باشد. ج: هیچ فردی و جنگجوی مسلمانی نباید تجاوز کند به طوری که اگر مهاجمان از حمله دست کشیدند هیچ مسلمانی حق حمله به آنان را ندارد و مستند آنان نیز آیه ۱۹۲ و ۱۹۳ سوره بقره است (ص۱۴۶). د: جنگ و جهاد در زمان صلح و امنیت ممنوع است و به آیاتی همچون [[آیه ۱۹۱ سوره بقره]] و [[آیه ۱۹۴ سوره بقره]] استناد کرده‌اند (ص۱۴۶-۱۴۷)
 
نویسندگان بیان می‌کنند اصل اولیه در اسلام صلح دوستی و تسامح است و اسلام با هیچ دولت و عقیده‌ای در ابتدا سر جنگ ندارد اما اگر تجاوزی صورت گیرد دفاع مقتدرانه لازم است بنابراین آمادگی کامل نظامی و امنیتی از ضروریات کشورهای اسلامی است. (ص۱۴۷) لذا بر اساس آیات و روایات ترور در اسلام حرام است و هرگونه خشونت طلبی نیز حرام است س عملیات‌های انتحاری  انفجاری گروه‌های انحرافی داعش و القاعده بر اساس آیات قرآن و روایات حرام است (ص۱۴۸)
 
===جهاد از نگاه شیعه===
نویسندگان در فصل ششم، جهاد را از منظر شیعه امامیه مورد بررسی قرار داده است. آنان معتقدند جهاد در مذهب شیعه جایگاهی رفیع و ارزشمند دارد و آیات و روایات متعددی این مطلب را ثابت می‌کند. (ص۱۸۷) مولفان جهاد را ه دو گونه نظامی و غیرنظامی تقسیم می‌کنند و جهاد نظامی خود نیز به جهاد ابتدایی و جهاد دفاعی تقسیم می‌شود ولی مذهب تشیع بیشتر بر ماهیت دفاعی جهاد تاکید می‌کند (ص۱۸۸).
 
*جهاد دفاعی:
نگارندگان می‌گویند جهاد دفاعی از نگاه امامیه یک دفاع مشروع است که ماده ۵۱ منشور ملل نیز آن را تایید می‌کند. آنها نیز یان می‌کنند جهاد دفاعی به اذن امام یا منصوب از ناحیه او نیاز ندارد هر انسانی باید در مقابل تعرض و تجاوز به جان مال و ناموس و سرزمین خود در برابر بیگانگان دفاع کند (ص۱۹۱).
 
*جهاد ابتدایی:
جمشیدی و کوثری برای جهاد ابتدایی شرایطی را ذکر کرده است همچون بلوغ عقل اختیار و اجازه معصوم یا منصوب از طرف او. همچنین بر مردان توانمند و دارای قدرت جنگیدن واجب است و بر زنان و کودکان پیران و افراد مریض واجب نیست. به گفته آنان اغلب فقیهان شیعه الان معتقدند حاکم شرعی در عصر غیبت امام معصوم مجاز نیست جنگ ابتدایی داشته باشد. لذا شیعه امامیه در زمان غیبت قط می‌تواند جهاد دفاعی داشته باشد و برای این مدعا به روایت متعددی استناد می‌کنند (ص۱۹۱-۱۹۲).
 
به گفته نویسندگان برخی از فقهای شیعه معتقدند جهاد ابتدایی نیز نوعی جهاد دفاعی است زیرا در حقیقت دفاع از حقوق انسان‌های مستضعف می‌باشد لذا اگر قدرت‌های ستمگر و کافر بر مردم مسلط شده و مانع از گسترش توحید و عدالت در جامعه گردند به حکم عقل و از باب لطف دائمی خداوند ر انسان‌ها واجب و ضروری است تا جهاد ابتدایی انجام دهند و مردم را از این ظلم و ستم رها نمایند. (ص۱۹۳)
 
==تروریسم از نگاه اسلام==
در فصل سوم، جمشیدی و طوسی بیان می‌کنند که اسلام مانند هر مکتب فکری دارای نظام معرفتی و عقیدتی خاصی است و با تروریسم و خشونت‌های غیرقانونی مخالفت دارد و به مقابله با آن پرداخته است (ص۶۹). نویسندگان بیان می‌کنند که واژه تروریسم به شکل امروزی در متون دینی اسلام یافت نمی‌شود، اما مفاهیم مشابهی وجود دارند. این مفاهیم که ۱۴ واژه است در دو دسته طبقه‌بندی می‌شوند: دسته نخست، مفاهیم منفی نظیر ارهاب، محاربه، فتک، ارعاب، شکنجه و تکفیر هستند که اسلام آن‌ها را نهی کرده است؛ و دسته دوم، مفاهیم خنثی مانند قتل، قتال، حرب و تعذیب که بسته به شرایط می‌توانند ناپسند باشند (ص۷۱-۷۲). نویسندگان ۲۲ واژه را که با ترور و تروریسم مرتبط‌اند، از نظر لغوی و با تکیه بر آیات و روایات بررسی کرده‌اند. در این تحلیل به آیاتی همچون [[آیه ۴۰ سوره بقره]]، [[آیه ۶۰ سوره انفال]]، [[آیه ۳۳ سوره مائده]]، [[آیه ۳۲ سوره مائده]]، [[آیه ۲ سوره نور]] و [[آیه ۷۸ سوره نساء]] استناد شده است (ص۷۲-۹۰).
 
اسلام هرگونه رفتار تروریستی، خشونت‌آمیز و ظالمانه را محکوم می‌کند و پیروانش را به همزیستی مسالمت‌آمیز و محبت‌آمیز دعوت کرده است. آیات ۳۲ و ۳۳ سوره مائده از مهم‌ترین مستندات قرآنی در رد ترور و خشونت به شمار می‌روند (ص۹۰-۹۱). نویسندگان با استناد به نمونه‌هایی از تاریخ اسلام، مانند خودداری مسلم بن عقیل از ترور ابن زیاد، تأکید می‌کنند که اسلام نه فقط نظری بلکه در عمل نیز با تروریسم مخالفت داشته است (ص۹۲).
 
در فصل پنجم، نویسندگان به رابطه تروریسم با جهاد دینی پرداخته‌اند و توضیح می‌دهند که اسلام این دو را یکی نمی‌داند و خشونت را با جهاد اشتباه نمی‌گیرد (ص۱۲۳). آن‌ها ارکان سه‌گانه دین اسلام را شامل اعتقادات، اخلاقیات و احکام دانسته و بیان می‌کنند که این ارکان بر یکدیگر تأثیرگذارند و در تعامل با هم قرار دارند (ص۱۲۳-۱۳۲). برخلاف دیدگاه بسیاری از مستشرقان و غربیان که اسلام را دین شمشیر و خشونت معرفی می‌کنند، اساس آموزه‌های اسلامی چیز دیگری را نشان می‌دهد. اگرچه در قرآن حدود ۱۷۵ واژه مرتبط با جنگ و قتل ذکر شده، اما واژه‌هایی مانند رحمت، عدل، رفق و مودت نیز در آن آمده‌اند که نشان‌دهنده بعد مهرورزانه اسلام‌اند (ص۱۳۳). همچنین سیره اهل بیت (ع) نیز تأکید فراوانی بر رفق و مدارا دارد (ص۱۳۴).
 
نویسندگان معتقدند که اصل در اسلام بر صلح و همزیستی است و ترور و خشونت اموری ناپسند و مردود معرفی شده‌اند. آیاتی همچون [[آیه ۱۳۴ سوره آل عمران]] و [[آیه ۸۵ سوره حجر]] نیز این نگاه را تقویت می‌کنند (ص۱۳۵). بر خلاف دیدگاه‌های افراط‌گرایانه تکفیری و برخی مستشرقان غربی، دعوت به اسلام باید بر اساس اختیار و نه اجبار صورت می گیرد (ص۱۳۶). قرآن و سیره اهل بیت به صراحت دعوت با احترام و به دور از اجبار را تأیید می‌کنند. آیاتی چون [[آیه ۱۲۵ سوره نحل]]، [[آیه ۱۰۸ سوره یوسف]] و [[آیه ۱۵ سوره شورا]] نشان‌دهنده لزوم رعایت احترام در فرآیند دعوت‌اند (ص۱۳۷). از نظر نویسندگان، آیات متعددی مانند [[آیه ۲۱۴ سوره شعراء]] و [[آیه ۱۰۷ سوره انبیاء]] نیز بر نقش پیامبر به عنوان دعوت‌کننده‌ای دلسوز و بدون اجبار تأکید دارند (ص۱۳۸-۱۳۹).
 
نهایتاً، نویسندگان این پرسش را مطرح می‌کنند که آیا در برابر عدم پذیرش دعوت پیامبر، می‌توان از خشونت استفاده کرد؟ پاسخ قرآن منفی است. بر اساس آیاتی همچون [[آیه ۲۰ سوره آل عمران]]، [[آیه ۸۲ سوره نحل]]، [[آیه ۵۴ سوره نور]]، [[آیه ۴۰ سوره رعد]]، [[آیه ۱۲ سوره تغابن]]، [[آیه ۶۷ سوره مائده]] و [[آیه ۳۲ سوره احقاف]]، وظیفه پیامبر تنها ابلاغ و دعوت است و هرگز مجاز به اجبار یا خشونت نبوده است (ص۱۴۰).

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ آوریل ۲۰۲۵، ساعت ۱۴:۳۸

  • چکیده

جهاد یا تروریسم پژوهشی کلامی و فقهی در مکتب امامیه

معرفی و ساختار کتاب

کتاب "جهاد یا تروریسم: پژوهشی کلامی و فقهی در مکتب امامیه" توسط محمد حسین جمشیدی و کوثر طوسی در سال ۱۳۹۷ توسط دانشگاه امام صادق علیه السلام منتشر شده و شامل ۷ فصل است.

فصل اول به مباحث کلی مانند پیشینه پژوهش (ص۲۳-۲۸)، روش‌شناسی (ص۲۹) و مفاهیم جهاد، تروریسم و خشونت‌گرایی در شیعه امامیه می‌پردازد (ص۳۰-۳۲). فصل دوم مفهوم‌شناسی ترور و تروریسم (ص۳۷-۴۲) و ویژگی‌های آن را بررسی می‌کند (ص۴۲-۴۵)، و انواع تروریسم و عوامل ظهور آن را تحلیل می‌کند (ص۴۷-۶۶).

فصل سوم به بررسی تروریسم از منظر اسلام و مفهوم‌شناسی واژگان مرتبط می‌پردازد (ص۶۹-۹۰) و نظر اسلام در مورد نفی ترور و خشونت‌گرایی را بیان می‌کند (ص۹۰-۹۲). فصل چهارم به دعوت و جهاد شرعی در اسلام اختصاص دارد و زوایای مختلف آن را بررسی می‌کند (ص۹۵-۱۱۴).

فصل پنجم رابطه اسلام با جهاد و تروریسم و دیدگاه اسلام نسبت به خشونت و صلح را تحلیل می‌کند (ص۱۲۳-۱۴۹). فصل ششم به جهاد، تروریسم، خشونت و افراط‌گرایی از منظر فقه و کلام شیعه امامی می‌پردازد (ص۱۶۳-۱۹۹). فصل هفتم به مقایسه جهاد از منظر امامیه و تکفیری‌ها و بررسی انتحار و استشهاد می‌پردازد (ص۲۰۹-۲۲۸).

ارزیابی کتاب

یکی از ویژگی‌های مثبت این کتاب، جمع‌بندی مطالب در پایان هر فصل و خلاصه‌سازی کلی در انتهای کتاب است. با این حال، یکی از نقاط ضعف آن وجود مطالب تکراری است؛ به‌طور مثال، در فصل‌های سوم، پنجم و ششم به موضوعاتی مانند دعوت به دین اسلام، جهاد و تروریسم از منظر اسلام پرداخته شده است.

صلح در اسلام

مولفان ده شیوه برای دعوت به اسلام را برشمرده‌اند که شامل برهان، موعظه، اندرز، مناظره، تمثیل، رفتار نیکو، مباهله، پژوهش تاریخی، اعجاز و مذاکره است. به اعتقاد آنان، اعجاز مختص پیامبر و امام معصوم است، اما سایر روش‌ها برای همه مؤمنان کاربرد دارد. این شیوه‌ها بر اساس آیات قرآن مانند آیه ۱۲۵ سوره نحل، آیه ۳۳ سوره فصلت و آیه ۶۱ سوره آل عمران و همچنین روایات استخراج شده‌اند (ص۱۴۴-۱۴۵).

در ادامه، نویسندگان به بررسی رابطه صلح و اسلام می‌پردازند و معتقدند که صلح و رحمت از اهداف اصلی دین اسلام است. آنان به آیاتی همچون آیه ۱۰۷ سوره انبیا، آیه ۹۰ سوره نساء و آیه ۳۵ سوره محمد سوره محمد استناد کرده‌اند و می‌گویند که اسلام در شرایط صلح با دشمنان رفتار مسالمت‌آمیز دارد و تنها در صورت تجاوز، وارد جنگ می‌شود (ص۱۴۸-۱۴۹). همچنین رابطه صلح‌آمیز اسلام با مشرکان مورد بررسی قرار گرفته است. نویسندگان با استناد به ۱۰ آیه قرآن، از جمله آیه ۴ سوره توبه، آیات ۷، ۸ و ۹ سوره ممتحنه، آیه ۶۱ سوره انفال و آیه ۶ سوره توبه، نشان می‌دهند که اسلام حتی در برابر مشرکان، راه‌های صلح‌آمیز را مقدم می‌دارد. آنان همچنین با اشاره به آیاتی مانند آیه ۶۴ سوره آل عمران و آیه ۲۵۶ سوره بقره، اسلام را دینی معرفی می‌کنند که بر همزیستی مسالمت‌آمیز میان ادیان و آزادی مذهب تأکید دارد (ص۱۵۰-۱۵۳).

جمشیدی و طوسی با استناد به آیاتی مانند آیات ۹ و ۱۰ حجرات و ۲۰۸ بقره، اتحاد مسلمانان را عامل امنیت و آرامش جامعه اسلامی می‌دانند. آنها جهاد اسلامی را وسیله‌ای برای تحقق عدالت معرفی می‌کنند و برای این مدعای خود به شش آیه همچون آیه ۱۱۲ سوره نحل، آیه ۱۲۶ سوره بقره، آیه ۱۵۴ سوره آل عمران، آیه ۲۳۹ سوره بقره، آیه ۱۰۳ سوره نساء و آیه ۵۵ سوره نور استناد کرده‌اند. (ص۱۵۵-۱۵۹) آنان سیاست شیعه امامی را مبتنی بر آگاهی و پرهیز از خشونت دانسته و معتقدند صلح اصل اساسی و جنگ فقط در شرایط ضروری مجاز است. همچنین جهاد اسلامی برای تحقق عدالت اجتماعی و حمایت از مظلومین ضروری است (ص۱۷۳-۱۷۸)

جهاد اسلامی

نویسندگان در فصل چهارم به بررسی جهاد شرعی از دیدگاه اسلام پرداخته‌اند و شباهت‌ها و تفاوت‌های آن با اقدامات تروریستی را تحلیل کرده‌اند. (ص۹۵) آنان واژگان مرتبط با جهاد شرعی را از نظر لغوی و متون دینی مورد بررسی قرار داده‌اند. (ص۹۴-۱۰۵) همچنین، واژگان مشابه جهاد در قرآن مانند حرب، محاربه، قتال، مقاتله، غزوه، دفاع و مدافعه و سبک دم را معنا کرده و تفاوت‌های آن‌ها با جهاد را در یک الگو بیان کرده‌اند (ص۱۰۷).

نویسندگان معتقدند که ادیان الهی هرگز به پیروان خود اجازه قتل و کشتار غیرمومنان به دلیل کفرشان را نمی‌دهند و وجود عقاید مخالف را تا زمانی که در حد عقیده باقی بماند و اقدام عملی خصمانه علیه مومنان صورت نگیرد، مجوزی برای کشتار نمی‌دانند. و بر اساس آیه ۱۰۸ سوره انعام حتی از دشنام دادن به مقدسات آنان نیز جلوگیری کرده‌اند. (ص۱۰۸) به گفته نویسندگان، دستور اولیه اسلام همزیستی مسالمت‌آمیز و صلح‌آمیز میان انسان‌هاست. از دیدگاه اسلام و طبق آیه ۸ سوره ممتحنه تا زمانی که دولتی تهدیدی علیه امنیت، مصالح و عزت مسلمانان ایجاد نکند، اقدام عملی و کشتار آن‌ها جایز نیست. به عبارت دیگر، جهاد شرعی ابزاری برای تحقق امنیت، صلح و رفع فتنه، فساد، ظلم و بی‌عدالتی در جهان است و ماهیت دفاعی و بازدارندگی دارد، نه ماهیت تجاوزکارانه یا خشونت‌گرایانه (ص۱۰۹).

دعوت به اسلام و جهاد شرعی از منظر اسلام دارای جایگاه و ارزشی والا و اهمیت فراوان است و آیاتی همچون آیه ۴۰ سوره حج و روایات متعدد این مطلب را تأیید می‌کنند. (ص109) نویسندگان می‌نویسند که جهاد شرعی دارای دو بعد است: بعد درونی و بعد بیرونی. مبارزه با نفس و تمایلات نفسانی را جهاد اکبر و مبارزه با دشمنان را جهاد اصغر معرفی کرده‌اند (ص۱۱۱).

زمینه ها و عوامل جهاد

مولفان بیان کرده‌اند که جهاد شرعی دارای علل و عوامل متعددی است. آن‌ها هفت عامل را ذکر کرده‌اند: دفاع از دین و نظام اسلامی، مقابله به مثل، دفاع از سرزمین‌های اسلامی، مقابله با پیمان‌شکنی و نقض حقوق انسان‌ها، مقابله با توطئه و فساد، رفع فتنه، و دفاع از مظلومین و مستضعفان. نویسندگان به آیات مختلفی همچون آیه ۱۹۴ سوره بقره، آیه ۱۲ سوره توبه، آیه ۱۳ سوره توبه، آیه ۳۳ سوره مائده، آیه ۲۱۷ سوره بقره، آیه ۱۹۳ سوره بقره و آیه ۷۵ سوره نساء استناد کرده‌اند (ص۱۱۲-۱۱۷).

آن‌ها به ارتباط بین دعوت دینی، جهاد و تروریسم پرداخته‌اند و به آیه ۳ سوره انسان، آیه ۲۵۶ سوره بقره و آیه ۲۹ سوره کهف استناد کرده‌اند. نویسندگان معتقدند که ضرورتاً رابطه‌ای بین دعوت دینی، جهاد و تروریسم وجود ندارد و ایجاد چنین رابطه‌ای به ماهیت دین بازمی‌گردد. بنابراین باید توجه داشت که دین چه نوع ماهیتی دارد. دینی که برای رساندن انسان‌ها به کمالات انسانی تشریح شده است، نمی‌تواند تروریسم را در برنامه هدایت خود قرار دهد و با آن مخالفت می‌کند (ص۱۱۸-۱۲۱).

به گفته مولفان، جنگ‌های پیامبر جنگ ابتدایی نبود بلکه جنگ دفاعی بود و هدف آن هدایت مردم و دعوت به اسلام و توحید بود. در این جایگاه همیشه زمینه و علتی وجود داشت که باعث حمله پیامبر به مشرکین یهودیان و دیگر دشمنان شده است. (ص۱۴۱) نویسندگان معتقدند با توجه به مطالب مطرح شده در دعوت اسلامی خشونت و اجبار جایی ندارد و اصل در اسلام بر آزادی و اختیار است و برای ادعای خود به آیه ۲۵۶ سوره بقره استناد کرده‌اند.‌ همچنین معتقدند از نظر اسلام هیچکس به عنوان دعوت حق ندارد آرامش آزادی حقوق طبیعی و حریم دیگران را نقض کند آیه ۲۹ سوره کهف استناد کردند (ص۱۴۳).

شرایط جهاد

نویسندگان در صفحه ۱۴۵ مقررات و شرایط جهاد در اسلام را بیان کرده‌اند. آنها بر اساس آیات و روایات، ۴ اصل کلی برای جهاد را ذکر کرده‌اند الف: جهاد باید برای فرمانبری از خداوند متعال باشد و رضایت او باشد. ب: با کسانی باید جهاد انجام شود که معترض و مهاجم هستند و مستند آنان آیه ۱۹۰ سوره بقره و آیه ۹۳ سوره بقره ی‌باشد. ج: هیچ فردی و جنگجوی مسلمانی نباید تجاوز کند به طوری که اگر مهاجمان از حمله دست کشیدند هیچ مسلمانی حق حمله به آنان را ندارد و مستند آنان نیز آیه ۱۹۲ و ۱۹۳ سوره بقره است (ص۱۴۶). د: جنگ و جهاد در زمان صلح و امنیت ممنوع است و به آیاتی همچون آیه ۱۹۱ سوره بقره و آیه ۱۹۴ سوره بقره استناد کرده‌اند (ص۱۴۶-۱۴۷)

نویسندگان بیان می‌کنند اصل اولیه در اسلام صلح دوستی و تسامح است و اسلام با هیچ دولت و عقیده‌ای در ابتدا سر جنگ ندارد اما اگر تجاوزی صورت گیرد دفاع مقتدرانه لازم است بنابراین آمادگی کامل نظامی و امنیتی از ضروریات کشورهای اسلامی است. (ص۱۴۷) لذا بر اساس آیات و روایات ترور در اسلام حرام است و هرگونه خشونت طلبی نیز حرام است س عملیات‌های انتحاری انفجاری گروه‌های انحرافی داعش و القاعده بر اساس آیات قرآن و روایات حرام است (ص۱۴۸)

جهاد از نگاه شیعه

نویسندگان در فصل ششم، جهاد را از منظر شیعه امامیه مورد بررسی قرار داده است. آنان معتقدند جهاد در مذهب شیعه جایگاهی رفیع و ارزشمند دارد و آیات و روایات متعددی این مطلب را ثابت می‌کند. (ص۱۸۷) مولفان جهاد را ه دو گونه نظامی و غیرنظامی تقسیم می‌کنند و جهاد نظامی خود نیز به جهاد ابتدایی و جهاد دفاعی تقسیم می‌شود ولی مذهب تشیع بیشتر بر ماهیت دفاعی جهاد تاکید می‌کند (ص۱۸۸).

  • جهاد دفاعی:

نگارندگان می‌گویند جهاد دفاعی از نگاه امامیه یک دفاع مشروع است که ماده ۵۱ منشور ملل نیز آن را تایید می‌کند. آنها نیز یان می‌کنند جهاد دفاعی به اذن امام یا منصوب از ناحیه او نیاز ندارد هر انسانی باید در مقابل تعرض و تجاوز به جان مال و ناموس و سرزمین خود در برابر بیگانگان دفاع کند (ص۱۹۱).

  • جهاد ابتدایی:

جمشیدی و کوثری برای جهاد ابتدایی شرایطی را ذکر کرده است همچون بلوغ عقل اختیار و اجازه معصوم یا منصوب از طرف او. همچنین بر مردان توانمند و دارای قدرت جنگیدن واجب است و بر زنان و کودکان پیران و افراد مریض واجب نیست. به گفته آنان اغلب فقیهان شیعه الان معتقدند حاکم شرعی در عصر غیبت امام معصوم مجاز نیست جنگ ابتدایی داشته باشد. لذا شیعه امامیه در زمان غیبت قط می‌تواند جهاد دفاعی داشته باشد و برای این مدعا به روایت متعددی استناد می‌کنند (ص۱۹۱-۱۹۲).

به گفته نویسندگان برخی از فقهای شیعه معتقدند جهاد ابتدایی نیز نوعی جهاد دفاعی است زیرا در حقیقت دفاع از حقوق انسان‌های مستضعف می‌باشد لذا اگر قدرت‌های ستمگر و کافر بر مردم مسلط شده و مانع از گسترش توحید و عدالت در جامعه گردند به حکم عقل و از باب لطف دائمی خداوند ر انسان‌ها واجب و ضروری است تا جهاد ابتدایی انجام دهند و مردم را از این ظلم و ستم رها نمایند. (ص۱۹۳)

تروریسم از نگاه اسلام

در فصل سوم، جمشیدی و طوسی بیان می‌کنند که اسلام مانند هر مکتب فکری دارای نظام معرفتی و عقیدتی خاصی است و با تروریسم و خشونت‌های غیرقانونی مخالفت دارد و به مقابله با آن پرداخته است (ص۶۹). نویسندگان بیان می‌کنند که واژه تروریسم به شکل امروزی در متون دینی اسلام یافت نمی‌شود، اما مفاهیم مشابهی وجود دارند. این مفاهیم که ۱۴ واژه است در دو دسته طبقه‌بندی می‌شوند: دسته نخست، مفاهیم منفی نظیر ارهاب، محاربه، فتک، ارعاب، شکنجه و تکفیر هستند که اسلام آن‌ها را نهی کرده است؛ و دسته دوم، مفاهیم خنثی مانند قتل، قتال، حرب و تعذیب که بسته به شرایط می‌توانند ناپسند باشند (ص۷۱-۷۲). نویسندگان ۲۲ واژه را که با ترور و تروریسم مرتبط‌اند، از نظر لغوی و با تکیه بر آیات و روایات بررسی کرده‌اند. در این تحلیل به آیاتی همچون آیه ۴۰ سوره بقره، آیه ۶۰ سوره انفال، آیه ۳۳ سوره مائده، آیه ۳۲ سوره مائده، آیه ۲ سوره نور و آیه ۷۸ سوره نساء استناد شده است (ص۷۲-۹۰).

اسلام هرگونه رفتار تروریستی، خشونت‌آمیز و ظالمانه را محکوم می‌کند و پیروانش را به همزیستی مسالمت‌آمیز و محبت‌آمیز دعوت کرده است. آیات ۳۲ و ۳۳ سوره مائده از مهم‌ترین مستندات قرآنی در رد ترور و خشونت به شمار می‌روند (ص۹۰-۹۱). نویسندگان با استناد به نمونه‌هایی از تاریخ اسلام، مانند خودداری مسلم بن عقیل از ترور ابن زیاد، تأکید می‌کنند که اسلام نه فقط نظری بلکه در عمل نیز با تروریسم مخالفت داشته است (ص۹۲).

در فصل پنجم، نویسندگان به رابطه تروریسم با جهاد دینی پرداخته‌اند و توضیح می‌دهند که اسلام این دو را یکی نمی‌داند و خشونت را با جهاد اشتباه نمی‌گیرد (ص۱۲۳). آن‌ها ارکان سه‌گانه دین اسلام را شامل اعتقادات، اخلاقیات و احکام دانسته و بیان می‌کنند که این ارکان بر یکدیگر تأثیرگذارند و در تعامل با هم قرار دارند (ص۱۲۳-۱۳۲). برخلاف دیدگاه بسیاری از مستشرقان و غربیان که اسلام را دین شمشیر و خشونت معرفی می‌کنند، اساس آموزه‌های اسلامی چیز دیگری را نشان می‌دهد. اگرچه در قرآن حدود ۱۷۵ واژه مرتبط با جنگ و قتل ذکر شده، اما واژه‌هایی مانند رحمت، عدل، رفق و مودت نیز در آن آمده‌اند که نشان‌دهنده بعد مهرورزانه اسلام‌اند (ص۱۳۳). همچنین سیره اهل بیت (ع) نیز تأکید فراوانی بر رفق و مدارا دارد (ص۱۳۴).

نویسندگان معتقدند که اصل در اسلام بر صلح و همزیستی است و ترور و خشونت اموری ناپسند و مردود معرفی شده‌اند. آیاتی همچون آیه ۱۳۴ سوره آل عمران و آیه ۸۵ سوره حجر نیز این نگاه را تقویت می‌کنند (ص۱۳۵). بر خلاف دیدگاه‌های افراط‌گرایانه تکفیری و برخی مستشرقان غربی، دعوت به اسلام باید بر اساس اختیار و نه اجبار صورت می گیرد (ص۱۳۶). قرآن و سیره اهل بیت به صراحت دعوت با احترام و به دور از اجبار را تأیید می‌کنند. آیاتی چون آیه ۱۲۵ سوره نحل، آیه ۱۰۸ سوره یوسف و آیه ۱۵ سوره شورا نشان‌دهنده لزوم رعایت احترام در فرآیند دعوت‌اند (ص۱۳۷). از نظر نویسندگان، آیات متعددی مانند آیه ۲۱۴ سوره شعراء و آیه ۱۰۷ سوره انبیاء نیز بر نقش پیامبر به عنوان دعوت‌کننده‌ای دلسوز و بدون اجبار تأکید دارند (ص۱۳۸-۱۳۹).

نهایتاً، نویسندگان این پرسش را مطرح می‌کنند که آیا در برابر عدم پذیرش دعوت پیامبر، می‌توان از خشونت استفاده کرد؟ پاسخ قرآن منفی است. بر اساس آیاتی همچون آیه ۲۰ سوره آل عمران، آیه ۸۲ سوره نحل، آیه ۵۴ سوره نور، آیه ۴۰ سوره رعد، آیه ۱۲ سوره تغابن، آیه ۶۷ سوره مائده و آیه ۳۲ سوره احقاف، وظیفه پیامبر تنها ابلاغ و دعوت است و هرگز مجاز به اجبار یا خشونت نبوده است (ص۱۴۰).