پرش به محتوا

کاربر:Ms.sadeghi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه فقه معاصر
Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
پرداخت دیه: اصلاح فاصلهٔ مجازی
Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
 
(۳۵۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نویسنده
* '''چکیده'''
|نویسنده = محمود صادقی
'''بررسی حکم تکلیفی و وضعی شبیه سازی انسان'''
|نویسنده۲ =
 
|نویسنده۳ =  
==معرفی و ساختار کتاب==
|گردآوری =  
بررسی حکم تکلیفی یا وضعی شبیه سازی انسان نوشته مریم میراحمدی در سال ۱۴۰ شمسی توسط مرکز بین المللی ترجمه و نشر مصطفی در قم به چاپ رسید. کتاب شامل سه فصل می‌باشد.
|ویراستار۱ =  
 
|ویراستار۲ =  
فصل اول مفهوم شناسی واژگان حکم شبیه سازی تولید مثل و تاریخچه شبیه سازی انواع شبیه سازی همچون شبیه‌سازی توالتی شبیه‌سازی درمانی و فواید شبیه‌سازی و بازتابهای مثبت و منفی شبیه سازی در جهان اختصاص دارد. همچنین صفحه ۶۱ تا صفحه ۶۹ برخی از آثار منفی شبیه‌سازی همچون از بین رفتن هویت و فردیت فرد ستفاده ابزاری از انسان‌ها اختلال در روابط خانوادگی ایران شدن اساس و بنیان خانواده فزایش بی‌حساب جمعیت از بین رفتن موازنه جمعیتی زن و مرد پایان یافتن نقش مردان در جامعه مطرح شده است. نویسنده در صفحه ۱۸ شبیه سازی را یوند سلول غیرجنسی به تخمک ماده که می‌تواند به جنین تبدیل شود تعریف کرده است.
|ویراستار۳ =
 
}}
فصل دوم به حکم تکلیفی شبیه‌سازی از دیدگاه فقیهان مسلمان پرداخته است و آراء موافقان و مخالفان فقهای شیعه و اهل سنت پرداخته است و ادله آنها نیز بررسی شده است. فصل سوم به احکام وضعی شبیه سازی همچون نسب حضانت انفاق تابعیت اهلیت ارث محرمیت اختصاص دارند.
{{جعبه اطلاعات کتاب
 
| عنوان = پیشگیری از بارداری و سقط جنین در آیینه فقه
===ارزیابی کتاب===
| تصویر = ۱.jpg
نویسنده در برخی موارد از منابع معتبر استفاده نکرده است مثلاً در صفحه ۱۶۱ به جای اینکه به کتب یا سایت آیت الله بهجت مراجعه کند به سایت دیگری ارجاع داده است.
| اندازه تصویر =
 
| توضیح_تصویر =
==شبیه سازی انسانی==
| نام‌های دیگر =
به گفته مولف در فصل دوم صفحه ۷۸ فقهای شیعه درباره حکم شبیه سازی انسان سه نظر دارند برخی آن را مطلقا جایز می‌دانند زیرا نصب و دلیل خاص و روشنی که حرمت شبیه سازی انسان را ثابت کند وجود ندارد به اصل اباحه استناد کرده و آن را مجاز می‌دانند (ص۷۸). برخی دیگر جواز شبیه سازی انسان را معتقد هستند ولی به صورت محدود یعنی شبیه سازی انسان به صورت گسترده جایز نیست سیرو مفاصل و مشکلاتی همچون بازشناسی آنان از یکدیگر وجود دارد مانند آیت الله سیستانی (ص۸۳) و گروه سوم از فحاشیه قائل به حرمت شبیه سازی انسان هستند این افراد خود نیز به دو دسته تقسیم می‌شوند برخی آن را مطلقا حرام می‌دانند و برخی دیگر در صورتی که انجام دادنش به مفاسد اجتناب ناپذیری منجر می‌شود و مفاسد اخلاقی بیشماری به دنبال دارد آن را حرام اعلام کردند (ص۸۶) گفته مولف در صفحه ۸۷ کسانی که شبیه‌سازی را مطلقا حرام می‌دانند معتقدند شبیه سازی باعث از بین رفتن تمایز و تفاوت میان انسان‌ها می‌شود که از ضروریات و مقتضای جوامع انسانی است و برای مدعای خود به آیه ۱۱۹ سوره نساء و آیه ۲۲ سوره روم استناد کرده‌اند.
| نویسنده = سیدمحسن مرتضوی
| تاریخ نگارش = ۱۳۸۷ش
| موضوع = فقه پزشکی
| سبک = گزارشی- تحلیلی، فقه استدلالی
| زبان = فارسی
| ویراستار =  
| به تصحیح =
| به کوشش =
| تصویرگر =
| طراح جلد =  
| تعداد جلد =  
| تعداد صفحات = ۲۳۸
| قطع =  
| مجموعه =
| ترجمه به دیگر زبان‌ها =
| ناشر = حوزه علمیه خراسان
| محل نشر = مشهد
| تاریخ نشر = بهار ۱۴۰۰ شمسی
| نوبت چاپ = دوم
| شمارگان =
| شابک =
| نوع رسانه =
| وبسایت ناشر =
| نام کتاب = <!--  نام کتاب به زبان فارسی -->
| مترجم = <!-- مترجم به فارسی -->
| مشخصات نشر = <!-- مشخصات نشر در زبان فارسی -->
| نسخه الکترونیکی =
}}


* '''چکیده'''
به گفته میر احمدی در صفحه ۸۹ کسانی که قائل به حرمت ثانوی شبیه سازی انسان هستند معتقدند چون دلیل خاصی بر حرمت وجود ندارد ولی تبعات و آثار منفی زیادی همچون اختلاط محرم و نامحرم مشکلات نسبی به هم ریختن خانواده از بین رفتن ارتباطات و مفاسد دیگری به دنبال دارد لذا به حکم ثانوی انجام شبیه سازی انسان جایز نیست و برای منتهای خودشان با آیه ۲۲ سوره روم استناد کرده‌اند. برخی از این فقها شیعی همچون مکارم شیرازی ین قول را پذیرفته‌اند.
'''پیشگیری از بارداری و سقط جنین در آیینه فقه'''
 
===موافقان شبیه سازی===
مولف در صفحه ۹۶ ادله موافقان شبیه سازی را مطرح کرده و آنها را در سه دلیل خلاصه کرده است.
 
الف: اصل اباحه: به گفته موافقان شبیه سازی هرچه در عالم هستی خلق شده است استفاده از آنها جایز است مگر دلیل صریحی بر عدم استفاده از آن از جانب شارع ساده شده باشد و چون درباره شبیه سازی نهی و دلیل صریحی نداریم استفاده از آن جایز است. (ص۹۶) مولف معتقد است این فقیهان بیه سازی را در صورتی که دارای آثار و نتایج منفی فردی و اجتماعی نباشد آن را جاز می‌دانند. به گفته وی لازم نیست حکم جواز را به زمانی که آثار و نتایج منفی نداشته باشد محدود بکنیم زیرا اگر به صورت مطلق شبیه سازی جایز شمرده شود در مقام عمل به خاطر هزینه‌های زیاد، عده کمی می‌توانند از این طریق بارور شوند و هیچگاه جای تکثیر نسل طبیعی را نمی‌گیرد. (ص۹۷)
 
ب: شبیه سازی جلوه‌ای از اسرار الهی است. این اندیشمندان دین در صفحه ۹۸ معتقدند شبیه سازی انسان با خلقت الهی و آموزه‌های دین در تضاد نیست بلکه راه جدیدی از بارور کردن را که در عالم هستی وجود داشته کشف و استفاده کرده‌اند.
 
ج: مناسب‌ترین طریق پیشگیری و درمان امراض: به گفته مولف در صفحه ۹۹ برخی معتقدند ر اساس پژوهش‌های روز دنیا شبیه سازی می‌تواند مانع ظهور بسیاری از امراض باشد حتی در درمان بسیاری از امراض مفید واقع شود پس استفاده از آن جایز است.
 
===مخالفان شبیه سازی===
مولف از صفحه ۹۹ تا ۱۱۸، پنج دلیل مخالفان شبیه‌سازی را مطرح کرده است.
 
*دیدگاهفقهای شیعی
به گفته نویسنده، دلیل مخالفان شبیه‌سازی عبارت است از:
 
الف: تغییر در خلقت الهی: برخی بر این باورند که شبیه سازی نوعی تغییر در خلقت الهی است و به استناد آیه ۱۱۸ و ۱۱۹ سوره نساء آن را حرام می‌دانند (ص۹۹-۱۰۰) مولف در صفحه ۱۰۰ تا ۱۰۴ بیان می‌کند این دلیل قابل پذیرش نیست زیرا اولاً شبیه سازی تغییر در خلقت الهی نیست ثانیاً بسیاری از مفسران مراد از تغییر در خلقت در این آیات را تغییر در فطرت و دین الهی دانستند.
 
ب: اصالت الحظر: برخی از فقیهان اهل سنت معتقدند انسان مالک جسم خود نیست بلکه امانتدار آن است لذا اصل اولی در شبیه سازی حرمت است مگر دلیلی برای جواز آن وجود داشته باشد (ص۱۰۴) مولف با رد این دلیل بیان می‌کند اصل اولیه در شیعه اصل اباحه است ثانیاً مالکیت بر جسد و جسم انسان در فقه شیعی پذیرفته شده است و بر همین اساس فروش اعضای بدن جایز شمرده شده است. (ص۱۰۴- ۱۰۵)
 
ج: شبیه سازی زمینه نفی خداست: به گفته میراحمدی در صفحه ۱۰۷ برخی بر این باورند  شبیه سازی انسان می‌تواند زمینه‌ای را فراهم کند که انسان به روحیات فرعونی دست یابد و خداوند را منکر و نفی کند زیرا به قدرتی دست یافته که توان تولید و خلقت یک انسان را به دست آورده است لذا شبیه سازی از این جهت حرام دانسته شده است و به آیه ۳۸ سوره قصص و آیه ۲۴ سوره نازعات استناد کرده‌اند. مولف در صفحه ۱۰۹ و ۱۱۰، این دلیل را نیز رد می‌کند و معتقد است فی خداوند و بی‌نیازی از او ربطی به شبیه سازی ندارد زیرا هرگاه انسان مرزهای اخلاقی را از بین ببرد و به طغیان کشیده شود داوند را نفی و انکار می‌کند. از سوی دیگر شبیه سازی تولید و خلقت انسان نیست بلکه کشف اسراری است که در عالم هستی قرار داده شده و انسان با استفاده از مخلوقات الهی ه تولید انسان جدید دست پیدا می‌کند پس نمی‌تواند ادعای الوهیت داشته باشد ثالثاً هدف تولید کنندگان انسان شبیه سازی شده، جانشین کردن او به جای خداوند نیست.
 
د: دخالت در خلقت الهی: به گفته نویسنده در صفحه ۱۱۰ رخی شبیه‌سازی را حرام دانستند زیرا معتقدند خلقت انسان مختص خداوند است و شبیه سازی نوعی خالت در خلقت حساب می‌شود. میر محمدی در صفحه ۱۱۱ این دلیل را نیز کافی نمی‌داند و معتقد است بسیاری از اندیشمندان اسلامی این دلیل را قبول ندارند و معتقدند انسان در خالقیت استقلال ندارد بلکه ز مخلوقات و مصنوعات الهی می‌تواند تولید و خلقت جدید داشته باشد پس تغییر و دخل و تصرف در خلقت الهی محسوب نمی‌شود.
 
ذ: بی هویتی: گفته مولف در صفحه ۱۱۴ یکی از آفات شبیه سازی بی هویت شدن فرزند شبیه سازی شده است زیرا نتسب به فامیل و کسی نمی‌شود. در صفحه ۱۱۶ می‌گوید مخالفان انسان شبیه سازی شده معتقدند ین شخص از کرامت و منزلتی بهره‌مند نخواهد بود زیرا با او مانند کالای تولید شده رفتار می‌شود. نویسنده در صفحه ۱۱۷ می‌گوید این دلیل دلیل کاملی نیست زیرا شبیه سازی انسان موجب بی‌هویتی و بی‌کرامت شدن انسان نمی‌شود چون کرامت انسان و اخلاق و رفتار او بستگی دارد و کالا بودن انسان به شبیه سازی ارتباطی ندارد زیرا در گذشته نیز انسان‌ها برده دیگران می‌شد و با او همانند یک کالا معامله می‌شد
 
*دیدگاه فقهای اهل سنت
مولف از صفحه ۱۱۸ به بعد شبیه سازی از منظر اهل سنت را مطرح کرده  نظرات و دلایل موافقان و مخالفان اهل سنت درباره شبیه‌سازی را نیز بیان کرده است.


==مطلوبیت تکثیر نسل==
در صفحه ۱۲۰ مطرح می‌شود که فقهای اهل سنت شبیه سازی گیاهان و حیوانات را در حدود و ضوابط شرعی ه گونه‌ای که از مفاسد دور باشد جایز است اما شبیه سازی انسان را جایز نمی‌داند. در صفحه ۱۲۱ بیان می‌کند برخی عالمان اهل سنت شبیه‌سازی انسان را گرچه جایز نمی‌دانند اما شبیه سازی اعضای بدن برای نجات بیماران را مجاز می‌دانند.
به گفته سیدمحسن مرتضوی [[مطلوبیت تکثیر نسل]](فرزند آوری) از موضوعاتی است که برخی آیات<ref>کهف، ۴۶؛ نحل، ۷۲ و نوح، ۱۰-۱۲.</ref> و روایات متعدد باب تشویق به فرزندآوری همچون «أَكْثِرُوا الْوَلَدَ أُكَاثِرْ بِكُمُ الْأُمَمَ غَداً؛ فرزندان زیادی داشته باشید تا در قیامت بوسیله زیادی شما بر امت‌های دیگر، افتخار کنم»<ref>کلینی، کافی، ج۶، ص۲، کتاب العقیقة، باب فضل الولد، ح۳.</ref> و احادیث نهی از [[عزل]](بیرون ریختن منی) بر آن دلالت می‌کند(ص۲۰-۲۳). وی در ادامه می‌گوید فرزندآوری و تکثیر نسل به طور مطلق و در همه زمانها مطلوب است؛ اما در مقابل، برخی مطلوبیت تولید نسل را مخصوص زمان پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) می‌دانند (ص۲۴-۲۵).


نگارنده چهار اشکال درباره مطلوبیت تولید نسل زیاد مطرح می‌کند:
مولف از صفحه ۱۲۲ تا ۱۲۵، شش دلیل مخالفان شبیه سازی انسان را مطرح می‌کند. لزوم تولید مثل جنسی از بین رفتن نسبت‌ها و هویت افراد از بین رفتن نهاد ازدواج از بین رفتن مفهوم مادری مشکلات ارث و نفقه.
===اشکال اول===
در گذشته داشتن فرزندان زیاد نشانه‌ای از قدرت و مایه افتخار مردم به شمار می‌رفت، اما امروزه این دیدگاه به همان شکل وجود ندارد؛ بنابراین تکثیر نسل در همه زمان‌ها مطلوب نیست؟


نویسنده در پاسخ بیان می‌کند که دائمی بودن اهمیت فرزندآوری از ظاهر آیات و روایات مشخص است و دلیلی نداریم که از این مفهوم فاصله بگیریم. علاوه بر این، برخی روایات مانند حدیث نبوی <ref>کلینی، کافی، ج۶، ص۲، کتاب العقیقة، باب فضل الولد، ح۳.</ref> نشان می‌دهد که افتخار به کثرت مسلمانان در برابر سایر امت‌ها محدود به صدر اسلام نبوده و در همه زمان‌ها مصداق دارد. (ص۲۵-۲۶)
نویسنده صفحه ۱۲۵ دلایل فقهای اهل سنت را بررسی می‌کند. در صفحه ۱۲۵ بیان می‌کند تنها راه تولید نسل تولید مثل جنسی نیست لکه یکی از راه‌های تولید مثل، آمیزش جنسی است و آیه ۷ سوره طارق نیز بیانگر وجوب تولید مثل از طریق جنسی نیست بلکه نهایتاً جواز یا استحباب این کار را می‌رساند.


===اشکال دوم===
نویسنده صفحه ۱۲۶ دلیل مخلوط شدن نسب‌ها را نیز رد می‌کند و معتقد است نسب فرزند شبیه سازی مشخص است زیرا دهنده سلول غیرجنسی و تخمک مشخص است لذا نسب، مخلوط نمی‌شود.  
در برخی روایات، مانند «قِلَّةُ الْعِيَالِ أَحَدُ الْيَسَارَيْن؛ کمی اعضای خانواده، یکی از دو راحتی است‏»<ref>صدوق، خصال، ص۴۴۷، ح۹.</ref>، به کم بودن اعضای خانواده توصیه شده است که ممکن است با مسئله تکثیر نسل در تضاد به نظر برسد.


مرتضوی در پاسخ به این موضوع می‌گوید: اولاً، میان کمی اعضای خانواده و کاهش هزینه‌ها ارتباط الزامی وجود ندارد. ممکن است یک خانواده پرجمعیت به دلیل برکت زیادی فرزندان، از رزق و رفاه بیشتری برخوردار باشد. ثانیاً، واژه «عیال» تنها به فرزندان محدود نمی‌شود و شامل همسر نیز می‌گردد. بنابراین، می‌توان این روایات را این‌گونه تفسیر کرد که منظور از کمی عیال، کم بودن تعداد همسران است.(ص۲۷) ثالثاً، روایات مربوط به کثرت فرزندان به مطلوبیت شرعی افزایش نسل اشاره دارند، در حالی که روایات مربوط به کمی اعضای خانواده یک واقعیت خارجی را بیان می‌کنند که کاهش تعداد اعضا می‌تواند موجب آسایش و راحتی باشد. بنابراین، میان این دو دسته از روایات هیچ تعارضی وجود ندارد (ص۲۸).
مریم میراحمدی در صفحه ۱۲۷ نیز دلیل ابهام در روابط خویشاوندی را قابل قبول نمی‌داند و معتقد است فرزندی که در خانواده زن و شوهر به وجود می‌آید فرزند آنها حساب می‌شود و نیازی به رابطه زوجیت نیست و اسلام نیز آن را امضا کرده است.


===اشکال سوم===
نویسنده در صفحه ۱۲۸ و ۱۲۹ دلیل ابهام در نفقه وارث را یز قبول نمی‌کند معتقد است زمانی که بر اساس ادله شرعی ثابت شد فرزندی که در خانواده زن و شوهری متولد شد فرزند آنها محسوب می‌شود بر اساس قاعده الوردلفراش سبت آنها با زن و شوهر معلوم می‌شود و اطرافیان زن و شوهر نیز رابطه‌شان با آن فرزند معلوم می‌گردد لذا ابهام و مشکلی در ارث و نفقه وجود ندارد. اگر در صورتی که در شبیه سازی رابطه فرزند با زن و شوهر معلوم نگردد در آن صورت میتوان این کار را حرام دانست و اشکال ابهام در نفقه و ارث را مطرح کرد نه در همه صورت‌های شبیه‌سازی انسان.
اگر داشتن فرزند زیاد از نظر شرعی مطلوب است، چرا در برخی دعاها برای دشمنان در مقام نفرین، زیادی فرزندان درخواست شده است؟<ref>کلینی، کافی، ج۲، ص۱۴۰، کتاب الایمان و الکفر، باب الکفاف، ح۳.</ref>


نویسنده پاسخ می‌دهد که کثرت فرزندان برای دشمنانی که در گمراهی هستند، باعث افزایش وزر و وبال آنها می‌شود و مسئولیت‌شان را سنگین‌تر می‌کند. به همین دلیل، در برخی دعاها عقیم شدن دشمنان درخواست شده است تا مسلمانان از شر و آزار آنها در امان بمانند. بنابراین، درخواست زیادی فرزندان برای دشمنان، خواسته حقیقی اهل بیت(ع) نبوده است. اما افزایش تعداد مسلمانان موجب خشنودی پیامبر(ص) و تقویت جامعه اسلامی می‌شود (ص۲۹-۳۰).
مولف در صفحه ۱۲۹ دلیل از بین رفتن نهاد ازدواج را منتفی می‌داند و معتقد است هدف نهایی در ازدواج تولید مثل نیست ا بگوییم با شبیه سازی این هدف از بین می‌رود بلکه هدف اثاثیه در ازدواج به آرامش رسیدن است که این امر نیز ا شبیه‌سازی انسان منافات ندارد.


===اشکال چهارم===
در صفحه ۱۳۰ نویسنده آخرین دلیل مخالف ا رد می‌کند و معتقد است علمای اهل سنت بر اساس آیه ۱۵ سوره احقاف بر این باورند که درد دوران باروری از مقومات مفهوم مادری است. بر این اساس هرگونه تلاش برای کاهش یا از بین بردن درد مادران در دوران بارداری و زایمان حرام و خلاف مشیت الهی است مفهوم مادری را از بین می‌برد. مولف در صفحه ۱۳۱ این دلیل را رد می‌کند  می‌گوید نمی‌توان از یک واقعیت خارجی که درباره غلب بارداری‌هاست حکم وجوب درد کشیدن در زایمان و بارداری را از مقومات مفهوم مادری دانست.
در آیه‌ 28 سوره انفال، فرزند به عنوان فتنه معرفی شده است. این سؤال پیش می‌آید که چگونه فتنه بودن فرزند با مطلوبیت تکثیر نسل سازگار است؟


محسن مرتضوی در این باره توضیح می‌دهد که بر اساس برخی آیات دیگر، از جمله آیه‌ 12 سوره نوح، فرزند یکی از نعمت‌های الهی به شمار می‌رود و واژه "فتنه" به معنای آزمایش است. بنابراین، وجود فرزندان زیاد با مفهوم فتنه بودن آنها تناقضی ندارد؛ زیرا تکثیر نسل از نظر شرعی امری مطلوب است، اما والدین از طریق فرزندان خود مورد آزمایش الهی قرار می‌گیرند (ص ۳۱).
==شبیه سازی درمانی==
نویسنده در صفحه ۱۳۳ برخی از نظرات فقهای شیعه را مطرح کرده است. به گفته او برخی فقها میان شبیه‌سازی انسانی و شبیه‌سازی درمانی تفاوت قائل شده‌اند و معتقدند شبیه سازی انسان جایز نیست اما شبیه سازی درمانی جایز است.


===محدود کردن فرزندآوری===
مولف از صفحه ۱۱۸ به بعد شبیه سازی از منظر اهل سنت را مطرح کرده  نظرات و دلایل موافقان و مخالفان اهل سنت درباره شبیه‌سازی را نیز بیان کرده است. در صفحه ۱۲۰ مطرح می‌شود که فقهای اهل سنت شبیه سازی گیاهان و حیوانات را در حدود و ضوابط شرعی ه گونه‌ای که از مفاسد دور باشد جایز است اما شبیه سازی انسان را جایز نمی‌داند. در صفحه ۱۲۱ بیان می‌کند برخی عالمان اهل سنت شبیه‌سازی انسان را گرچه جایز نمی‌دانند اما شبیه سازی اعضای بدن برای نجات بیماران را مجاز می‌دانند.
نگارنده پس از پاسخ به اشکالات مربوط به تکثیر نسل بیان می‌کند که با وجود اینکه افزایش تعداد فرزندان در شریعت امری پسندیده است، اما دلیلی وجود ندارد که زن و شوهر موظف باشند در هر شرایطی فرزندان خود را افزایش دهند و از فرزندآوری جلوگیری نکنند. اصل اولیه، مطلوبیت تکثیر نسل است، اما در برخی موارد پیشگیری از بارداری جایز است. جواز جلوگیری از باروری از برخی روایات<ref>کلینی، کافی، ج۵، ص۵۰۴، کتاب النکاح، باب العزل، ح۱و 3.</ref> برداشت می‌شود (ص۳۳). هرچند طبق نظر فقها، عزل (بیرون ریختن منی) مکروه است (ص۳۴). نتیجه‌گیری از آیات و روایات این است که همان‌طور که فرزندآوری واجب نیست، افزایش تعداد فرزندان نیز واجب نیست، بلکه عملی شایسته و مورد تأیید شریعت است (ص۳۴).


==احکام تکلیفی راه‌های پیشگیری از بارداری==
مولف در صفحه ۱۳۴ با بیان این مطلب که در شبیه سازی درمانی برای اینکه وی از سلول‌ها بنیادی تهیه شود در برخی مراحل موجب از بین رفتن سلول‌ها بنیادی دیگری که قابلیت جنین شدن را دارند می‌شود. در این صورت باید نظرات فقها و ادله بررسی شود. در صفحه ۱۳۶ بیان می‌کند اگر شبیه سازی انسان حرام باشد شبیه سازی درمانی نیز به عنوان مقدمه حرام، حرام است.
===پیشگیری طبیعی===
عزل (بیرون ریختن منی در خارج رحم زن) یکی از روش‌های قدیمی و رایج پیشگیری از بارداری است. در مواردی مانند ازدواج موقت، کنیز و زنی که در عقد او شرط عزل شده باشد، فقها در جواز آن اتفاق نظر دارند.(ص59) اما در مورد زن آزاد، اختلاف نظر وجود دارد. فقهای مشهور از قرن سوم به بعد مانند کلینی، صدوق، طوسی، علامه حلی و شهید ثانی، عزل را با وجود کراهت جایز دانسته‌اند؛(ص۵۹-۶۰) در حالی که برخی از قدما همچون شیخ طوسی،<ref>طوسی، الخلاف، ج۴، ص۳۵۹.</ref> شیخ مفید<ref>مقنعة، مفید، ص۵۱۵.</ref> و ابن حمزه<ref>الوسيلة، ابن حمزه، ص۳۱۴.</ref> معتقدند اگر همسر راضی نباشد، عزل حرام است (ص62)


بر اساس گفته نویسنده، کسانی که جواز عزل همراه با کراهت را قبول دارند، به چهار روایت (ص۶۱-۶۲) و اصل اباحه استناد کرده‌اند،(ص۶۲) در حالی که مخالفان با استناد به پنج روایت (ص۶۳-۶۴) و مخالفت عزل با اهداف شریعت از ازدواج، یعنی فرزندآوری، عزل بدون رضایت همسر را حرام می‌دانند (ص۶۵).
مولف در ادامه در صفحه ۱۳۶ نظر برخی از فقهای شیعه را مطرح می‌کند. آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی ر این باره می‌گوید آنچه مهم است استقرار نطفه است اگر نطفه استقرار یابد خواه در رحم و خواه در خارج از رحم یعنی نطفه با تخمک پیوند بخورد و تلقیح شروع شود از بین بردن آن جایز نیست. در صفحه ۱۳۸ بیان می‌کند از سوی دیگر آنچه در روایات مطرح شده است موضوع قتل جنین است و در فرایند شبیه سازی درمانی تل حقیقی صورت نمی‌گیرد.


نویسنده با نقد دلایل حرمت عزل، جواز آن را همراه با کراهت ترجیح می‌دهد و بر این باور است که وقتی بیرون ریختن منی جایز باشد، استفاده از هر وسیله‌ای که مانع ورود منی به رحم شود نیز بدون اشکال خواهد بود (ص۶۵).
مولف در صفحه ۱۳۴ با بیان این مطلب که در شبیه سازی درمانی برای اینکه وی از سلول‌ها بنیادی تهیه شود در برخی مراحل موجب از بین رفتن سلول‌ها بنیادی دیگری که قابلیت جنین شدن را دارند می‌شود. در این صورت باید نظرات فقها و ادله بررسی شود. در صفحه ۱۳۶ بیان می‌کند اگر شبیه سازی انسان حرام باشد شبیه سازی درمانی نیز به عنوان مقدمه حرام، حرام است.


===پیشگیری با داروهای گیاهی و شیمیایی===
مولف در ادامه در صفحه ۱۳۶ نظر برخی از فقهای شیعه را مطرح می‌کند. آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی ر این باره می‌گوید آنچه مهم است استقرار نطفه است اگر نطفه استقرار یابد خواه در رحم و خواه در خارج از رحم یعنی نطفه با تخمک پیوند بخورد و تلقیح شروع شود از بین بردن آن جایز نیست. در صفحه ۱۳۸ تا ۱۴۱ بیان می‌کند برخی فقها مطرح کرده اند آنچه در روایات مطرح شده است موضوع قتل جنین است و در فرایند شبیه سازی درمانی قتل حقیقی صورت نمی‌گیرد لذا نمی‌توان بر اساس روایت (ص۱۳۷) آن را حرام دانست زیرا روایت شامل این مورد نمی‌شود.
روش پیشگیری با استفاده از دارو به این صورت است که زن با مصرف داروهای گیاهی یا شیمیایی، نطفه‌ای که در رحم قرار گرفته را از بین می‌برد (ص۶۶). مرتضوی در مورد حکم این روش می‌نویسد: اگر مصرف داروها ضرر قابل توجهی برای زن نداشته باشد، استفاده از آن‌ها جایز است (ص۶۹-۷۰). درباره نیاز به اجازه شوهر در این روش، دو نظر وجود دارد که به تفاوت در مبنای [[حق استیلاد]] بازمی‌گردد؛ اینکه آیا شوهر حق فرزندآوری دارد یا خیر؟ اگر این حق برای شوهر ثابت شود، رضایت او لازم است؛ اما اگر این حق اثبات نشود، زن می‌تواند بدون اجازه شوهر از داروهای پیشگیری استفاده کند (ص۷۰).


به گفته مؤلف، کسانی که حق فرزندآوری را برای شوهر قائل هستند، دلایلی برای ادعای خود ارائه می‌دهند: اولاً، مقتضای طبیعی ازدواج، فرزندآوری است (ص۷۰)؛ ثانیاً، در برخی روایات،<ref>طوسی، تهذیب، ج۷، ص۴۱۴، کتاب النکاح،  بَابُ السُّنَّةِ فِي عُقُودِ النِّكَاحِ وَ زِفَافِ النِّسَاءِ وَ آدَابِ الْخَلْوَةِ وَ الْجِمَاع‏، ح۲۹.</ref> آیه ۲۲۳ سوره بقره «نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُم‏» به فرزندآوری تفسیر شده است. بنابراین، مصرف دارو با هدف جلوگیری از بارداری، با هدف ازدواج و این آیه ناسازگار است (ص۷۱).
===موافقان و دلایل آنها===
میراحمدی در صفحه ۱۴۲ به دیدگاه موافقان و مخالفان درباره شبیه‌سازی درمانی پرداخته است.


مرتضوی با بررسی نظرات و دلایل مختلف می‌نویسد: اگر مصرف داروها برای زن ضرر قابل توجهی نداشته و با حقوق شرعی شوهر مانند رابطه زناشویی منافات نداشته باشد، استفاده از داروهای گیاهی و شیمیایی جایز است. همچنین، رضایت شوهر زمانی لازم است که مصرف دارو با حق دائمی فرزندآوری او در تعارض باشد؛ به این معنا که اگر زن قصد دارد برای همیشه مانع باروری شود، اجازه شوهر ضروری است. اما اگر این اقدام موقتی باشد، نیازی به اجازه شوهر نیست (ص۷۲-۷۳).
به گفته مولف در صفحه ۱۴۲ فقهایی که قائل به جواز شبیه‌سازی درمانی شده‌اند عتقدند شبیه‌سازی درمانی مغایر با سنت الهی نیست و برای مدعای خود دلایلی ذکر می‌کنند که عبارت است از:


برخی از مراجع تقلید و فقها از جمله [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]]، [[خویی]]، [[سیستانی]]، وحید خراسانی، فاضل لنکرانی، بهجت، تبریزی و صانعی معتقدند که اگر مصرف دارو برای زن ضرر قابل توجهی نداشته باشد، استفاده از آن حتی بدون رضایت شوهر جایز است (صفحات ۷۳-۷۴). اما برخی دیگر مانند خامنه‌ای و مکارم شیرازی علاوه بر عدم ضرر دارو برای زن، رضایت و اجازه شوهر را نیز ضروری می‌دانند (صفحه ۷۴).
الف: اباحه ظاهری: در صفحه ۱۴۳ بیان می‌کند با جستجو در منابع دینی دلیل معتبری بر حرمت شبیه سازی درمانی وجود ندارد و دلایلی که هم ذکر می‌شوند قابل قبول و پذیرفته شده نیست. در صورت شک به اصل اباحه ظاهری تمسک می‌کنیم. صفحه ۱۴۴ بیان می‌کند دلایلی که بر حرمت شبیه سازی درمانی ذکر کردند همه آنها بر آثار و نتایج شبیه سازی درمانی اشاره دارد و در فقه شیعه مطرح شده است مقدمه حرام حرام نیست لذا دلیلی بر حرمت شبیه‌سازی درمانی به حکم اولیه نداریم.


===پیشگیری با آی یو دی===
ب: تزاحم: در صفحه ۱۴۵ یکی دیگر از دلایلی که شبیه سازی رمانی را جایز می‌داند قاعده تزاحم است. طبق این قاعده اگر تنها راه نجات یک انسان، پیوند اعضا باشد و اعضای انسان فقط از طریق شبیه سازی تولید می‌شوند عقل حکم می‌کند در تعارض بین نجات بیمار و اخذ سلول از شخص، نجات جان بیمار مقدم است لذا شبیه سازی اعضا برای درمان جایز است
پیشگیری با استفاده از آی‌ یو‌ دی به این صورت انجام می‌شود که با قرار دادن ابزاری در رحم زن، از بارداری جلوگیری می‌گردد. این روش به دو نوع هورمونی و مسی تقسیم می‌شود.(ص۷۶) مطابق گفته نویسنده، اگر استفاده از آی‌ یو‌ دی برای زن ضرر جدی نداشته باشد، با حقوق شرعی شوهر مانند رابطه زناشویی تعارض نداشته باشد و همراه با مقدمات حرامی نظیر لمس یا نگاه به بدن نامحرم نباشد، استفاده از آن جایز است. اما اگر این روش با اعمال حرامی مانند لمس بدن زن توسط پزشک مرد یا نگاه به اندام او همراه باشد، تنها در صورت ضرورت جایز خواهد بود (ص۷۷).


مرتضوی با استناد به روایت صحیحه رفاعه<ref>کلینی، کافی، ج۳، ص۱۰۸، کتاب الحیض، بَابُ الْمَرْأَةِ يَرْتَفِعُ طَمْثُهَا مِنْ عِلَّةٍ فَتُسْقَى الدَّوَاءَ لِيَعُودَ طَمْثُهَا، ح۱.</ref> و موثقه اسحاق بن عمار<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۱، کتاب الدیات، بَابُ نَوَادِرِ الدِّيَات‏، ح۵۳۹۴.</ref> بیان می‌کند که اگر آی‌ یو‌ دی نطفه‌ای را که در رحم مستقر شده از بین ببرد، استفاده از آن جایز نیست.(ص۷۸) اما اگر نطفه هنوز در رحم مستقر نشده باشد و آی‌ یو‌ دی مانع رشد آن شود، استفاده از آن بدون انجام مقدمات حرام، جایز است.(ص۸۰) نویسنده در صفحات ۸۰ تا ۸۳ به بررسی نظرات مراجع تقلید درباره استفاده از آی‌ یو‌ دی پرداخته است.
===مخالفان و دلایل آنها===
به گفته مولف در صفحه ۱۴۶ مخالفان شبیه‌سازی درمانی به دلایلی توسط جستند که عبارت است از:


===عقیم کردن با عمل جراحی===
الف: قاعده لا ضرر: بر اساس این قاعده جدا کردن سلول های بنیادی از هسته اصلی سلولی چون باعث از بین رفتن از سلول‌های دیگر می‌شود به حکم قاعده لا ضرر حرام است.
در فصل چهارم بخش دوم، اصلی‌ترین روش پیشگیری از بارداری، بستن لوله‌های زنان و مردان معرفی شده است. این روش در زنان با بستن لوله‌های رحم از ورود تخمک جلوگیری می‌کند و در مردان با بستن لوله‌های انتقال اسپرم، مانع ورود اسپرم به رحم می‌شود (ص۸۴). نویسنده بیان می‌کند که اگر بستن لوله‌ها به‌عنوان روشی موقتی و بدون مقدمات حرامی همچون لمس و نگاه نامحرم انجام شود، اشکالی ندارد (ص۸۴). اما متخصصان معتقدند این روش باعث عقیم شدن دائمی زن و شوهر می‌شود و بنابراین حرام است (ص۱۰۱).


مرتضوی برای اثبات حرمت بستن لوله‌ها به دلایل مختلفی از جمله حرمت عقیم‌سازی، ضرر زدن به بدن (ص۸۵)، [[تغییر در خلقت الهی]] (ص۹۲)، آیه ۱۹۵ سوره بقره («وَ لا تُلْقُوا بِأَيْديكُمْ إِلَى التَّهْلُكَة»؛ خود را به هلاکت نیندازید) (ص۹۵) و روایات نهی از [[اخته کردن]] که به معنای از کار انداختن قوای جنسی است (ص۹۹) استناد کرده است. او بستن لوله‌های باروری را مصداق عقیم‌سازی دانسته و استفاده از آن را برای زنان و مردان حرام می‌داند (ص۱۰۱).
ب: توهین به کرامت انسانی: گفته نویسنده در صفحه ۱۴۶ در شبیه‌سازی درمانی چون سلول‌هایی که قابلیت انسان شدن دارند از بین می‌رود و به هدفی برای کار دیگری تبدیل می‌شود و این با کرامت انسانی سازگار نیست لذا حرام است. نویسنده در صفحه ۱۴۸ بیان می‌کند این دلیل پذیرفته نیست زیرا در حاملگی طبیعی و در روش‌های جدید باروری بسیاری از سلول‌هایی که قابلیت انسان شدند دارند نابود شده و حال آنکه هیچکس آن را سقط جنین نمی‌داند آن را حرام اعلام نکرده است.


به گفته نویسنده، برخی از مراجع تقلید مانند امام خمینی، بهجت، مکارم شیرازی و وحید خراسانی معتقدند اگر بستن لوله‌ها موجب عقیم شدن دائمی شود، حرام است (ص۱۰۳-۱۰۵). اما مراجع دیگری مانند خامنه‌ای، سیستانی، تبریزی و صانعی در این موضوع تفصیل قائل شده‌اند (ص۱۰۶-۱۰۷).
ج: مغایرت با نظم عمومی و اخلاق حسنه: به گفته میراحمدی در صفحه ۱۵۰ یکی از دلایل حرمت شبیه سازی درمانی این است که نژادها و افراد بهتر و سالم‌تر ه این فکر بیفتند که با کشت بافت‌های سلولی خود به تجارت اعضا بپردازند و از سوی دیگر  زنان فقیر برای گرفتن تخمک استفاده می‌کنند و آنها را در استخدام خود در می‌آورند همچنین اگر این شیوه در سطح وسیع به کار گرفته شود تمایل بین انسان‌ها از بین می‌رود ذا موجب اختلال در نظام اجتماعی می‌شود. صفحه ۱۵۱ و ۱۵۲ با رد این دلیل مدعی می‌شود رابطه بین شبیه‌سازی درمانی ا آسیب‌هایی که مطرح شد وجود ندارد همه آنها به صورت احتمال است و به صورت قطعی وجود ندارد.


در فصل پنجم بخش دوم، نویسنده [[برداشتن تخمدان]] و [[برداشتن رحم زنان]] را به دلیل حرمت عقیم‌سازی و حرمت جنایت بر بدن، حرام می‌داند؛ چرا که این اقدامات موجب عقیم شدن دائمی زنان می‌شود (ص۱۰۸).
==احکام حقوق شبیه سازی==
مولف در فصل سوم، احکام وضعی و حقوقی شبیه سازی همچون نسب، حضانت، محرمیت، تابعیت، نفقه و ارث را بیان کرده است.(ص۱۵۳)


==احکام تکلیفی سقط جنین==
===نسبت فرزند با والدین===
مرتضوی در بخش سوم به موضوع [[سقط جنین]] پرداخته و آن را یکی از معضلات اجتماعی جامعه معرفی می‌کند. وی در فصل اول این بخش به مفهوم‌شناسی سقط جنین می‌پردازد (ص۱۱۳) و انواع آن، شامل طبیعی، درمانی، ضربه‌ای و عمدی را توضیح می‌دهد (ص۱۱۵). نویسنده سپس به دلایل سقط جنین اشاره می‌کند که شامل عواملی مانند سن بالای مادر، مصرف الکل، استفاده از مواد مخدر، مشکلات ژنتیکی، بیماری‌های زمینه‌ای (ص۱۱۶)، تغییر سبک زندگی، بارداری در دوران عقد و روابط نامشروع (ص۱۱۸) می‌شود.
نویسنده در صفحه ۱۵۴ فصل سوم به نسب و رابطه فرزند شبیه سازی شده با پدر و مادر پرداخته است. وی بعد از مفهوم‌شناسی نسب و شرایط لازم در تحقق نسب حکم فقهی این موضوع را بیان کرده است. به گفته میراحمدی در صفحه ۱۶۰-۱۶۱ برخی فقها معتقدند اگر فرایند شبیه سازی شده به درخواست زوجین باشد و سلول جنسی و تخمک از آنها باشد فرزند شبیه سازی شده مشروع است و ملحق به آنهاست. اما عده دیگری در صفحه ۱۶۲ معتقدند این فرزند با پدر و مادر نسبتی ندارد و آن را هم ردیف با زنا دانسته‌اند. اما مولف معتقد است این سخن صحیح نیست زیرا در زنا رابطه نامشروع بین زن و مرد انجام می‌شود و فرزندی متولد می‌گردد اما در شبیه سازی مقاربتی وجود ندارد.


===دلایل حرمت سقط جنین===
*انتساب فرزند به مادر
نویسنده در فصل دوم بخش سوم به بررسی احکام تکلیفی سقط جنین پرداخته و تأکید می‌کند که سقط جنین به‌طور مطلق حرام است. او معتقد است اسلام برای تمامی مراحل تشکیل جنین، از نطفه تا زمان تولد، مجازات تعیین کرده است (ص۱۳۱).
نویسنده از صفحه ۱۶۳ تا ۱۷۱ به نسب و رابطه فرزند شبیه سازی شده با مادر پرداخته است. به گفته وی برای اثبات نسبت فرزند شبیه سازی شده با مادر باید عنوان مادری بین صاحب رحم صاحب تخمک و صاحب سلول بررسی گردد.


محسن مرتضوی با استناد به آیات آیه ۳۱ سوره اسراء (وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ كانَ خِطْأً كَبيرا)، آیه ۳۳ سوره اسراء (وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَق‏) و آیه ۱۲ سوره ممتحنه (يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا جاءَكَ الْمُؤْمِناتُ يُبايِعْنَكَ عَلى أَنْ لا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئاً وَ لا يَسْرِقْنَ وَ لا يَزْنينَ وَ لا يَقْتُلْنَ أَوْلادَهُن)، حرمت سقط جنین را نتیجه‌گیری می‌کند (ص۱۳۱-۱۳۲).
برخی از فقها مانند آیت الله مکارم معتقدند فرزندی که از راه شبیه سازی به وجود می‌آید هیچ نسبتی با پدر مادر خواهر و برادر و فامیل ندارد (ص۱۶۳) این دسته از فقها بر اساس برخی آیات همچون آیه ۲۲۳ سوره بقره و آیه ۲ سوره مجادله معتقدند مادر کسی است که فرزند را از رحم او بیرون بیاورند یعنی ولادت شرط مادر شدن است (ص۱۶۵)


وی همچنین با استناد به چهار دسته روایت، حرمت سقط جنین را اثبات می‌کند: روایاتی که به‌طور مطلق بر حرمت سقط جنین دلالت دارند (ص۱۳۳-۱۳۵). روایاتی که دیه را در جنایتی که منجر به سقط جنین شود، برای ضارب ثابت می‌کنند (ص۱۳۵). روایاتی که قصاص مادر را به دلیل جنین در رحم به تأخیر می‌اندازند که بر حرمت سقط جنین دلالت دارند (ص۱۳۵) و روایاتی که دیه سقط جنین در مراحل مختلف تشکیل آن را مشخص می‌کنند (ص۱۳۶).
گفته مالف در صفحه ۱۶۶ برخی از فقها همچون آیت الله خویی شرط مادر بودن را فقط ولادت دانسته و حتی صاحب تخمک بودن را ملاک مادری ندانستند. اما مولف معتقد است اگر تخمک  رحم از یک زن باشد به طریق اولی آن زن مادر محسوب می‌شود.  


مولف تصریح می‌کند که سقط جنین به‌طور مطلق حرام است، چه پیش از دمیدن روح و چه پس از آن؛ اما می‌نویسد که فقها در شرایط خاص، پیش از دمیدن روح، اجازه سقط جنین را می‌دهند (ص۱۳۷).
مولف در صفحه ۱۶۷ بیان می‌کند رضا و شیر خوردن موجب محرمیت می‌شود چون باعث رشد ستخوان و گوشت فرزند می‌شود پس بر اساس قیاس اولویت کسی که جنینی را ۹ ماه تمام در رحم خود پرورانده و تخمک نیز از او بوده باید او را مادر محسوب کرد زیرا فرزند در این ۹ ماه به واسطه صاحب تخمک و صاحب رحم رشد و نمو پیدا کرده است.


===سقط جنین برای نجات مادر===
به گفته مولف در صفحه ۱۶۷ بسیاری از فقیهان معتقدند اگر تخمک و رحم متعلق به یک زن باشد قطعاً او مادر محسوب می‌شود.
به گفته نگارنده سقط جنین پیش از چهار ماهگی برای حفظ جان مادر مجاز است. او با استناد به دلایل اضطرار (ص۱۳۸) و اصل [[تقدیم اهم بر مهم]] در تزاحم میان دو تکلیف، نجات جان مادر را مهم‌تر از حفظ جنین می‌داند (ص۱۳۹). همچنین بر اساس نظر اکثر فقها و مراجع تقلید از جمله امام خمینی، خامنه‌ای، سیستانی، صافی گلپایگانی، شبیری زنجانی و مکارم شیرازی، سقط جنین پیش از چهار ماهگی جایز شمرده شده است (ص۱۳۹-۱۴۰).


===سقط جنین برای سلامتی مادر===
به گفته مولف در صفحه ۱۶۹ بیشتر فقهای شیعه فرزند را به صاحب نطفه ملحق می‌دانند یعنی فرزندی که از منی مرد و تخمک زن متولد می‌شود فرزند آن دو محسوب می‌شود حتی اگر در رحم زن دیگری قرار گیرد و متولد شود.
مرتضوی بیان می‌کند که در برخی موارد، حفظ جنین می‌تواند برای مادر موجب عسر و حرج یا مشقت شود و حتی به سلامت او آسیب برساند، مانند ایجاد بیماری برای او (ص۱۴۰). نویسنده با استناد به دلایلی نظیر قاعده «لا حرج» (ص۱۴۰)، قاعده «لا ضرر» (ص۱۴۵) و فتاوای برخی فقها و مراجع تقلید از جمله تبریزی، سیستانی و مکارم شیرازی، سقط جنین را در چنین شرایطی جایز می‌داند (ص۱۴۶).


===سقط جنینی که ناقص الخلقه است===
مولف در صفحه ۱۷۰ بیان می‌کند مادر بودن نسبت به فرزند شبیه سازی شده در شبیه سازی انسان هم موافق اصل است و هم مستند به قواعد شرعی و بسیاری از فقها نیز به آن فتوا دادند لذا منسوبان به مادر با این فرزند شبیه سازی شده نیز نسبت و رابطه همچون خواهر برادری یدا می‌کنند.
جنین در برخی موارد ممکن است به صورت ناقص یا معلول متولد شود که این موضوع می‌تواند زندگی والدین را دشوار کرده، آن‌ها را در معرض تمسخر دیگران قرار دهد و هزینه‌های زیادی بر خانواده تحمیل کند. نویسنده با استناد به آیه ۱۵۱ سوره انعام (وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ إِيَّاهُمْ‏) (ص۱۴۹) و نظرات فقهای شیعه مانند خامنه‌ای، سیستانی، بهجت و صافی گلپایگانی، سقط جنین را در صورتی که آزمایش‌ها نشان دهد فرزند ناقص‌الخلقه یا معلول متولد خواهد شد، جایز نمی‌داند.(ص۱۴۸-۱۴۹) با این حال، در صورتی که نگه‌داشتن جنین باعث عسر و حرج شدید برای والدین در آینده شود، بر اساس قاعده "لا حرج" و فتوای برخی مراجع تقلید، سقط جنین تنها قبل از چهار ماهگی مجاز است (ص۱۵۲).


===سقط جنین به خاطر حفظ آبرو===
*انتساب فرزند به پدر
گاهی زن در نتیجه رابطه نامشروع باردار می‌شود و برای حفظ آبرو اقدام به سقط جنین می‌کند. مرتضوی اشاره می‌کند که اگر زن با رضایت خود وارد رابطه نامشروع شده و باردار شده باشد، بر اساس فتوای مراجع تقلید مانند خامنه‌ای، تبریزی، فاضل لنکرانی و مکارم شیرازی، سقط جنین جایز نیست (ص۱۵۳-۱۵۴). اما در صورتی که بارداری ناشی از اکراه و اجبار باشد، بر اساس قاعده «لا حرج»، زن می‌تواند برای حفظ آبرو و حیثیت خود، جنین را پیش از چهار ماهگی سقط کند (ص۱۵۴-۱۵۵).
به گفته مولف در صفحه ۱۷۱ برای تحقق پدری لازم نیست که احراز شود این فرزند از نطفه مرد است بلکه همین مقدار که از طریق رابطه جنسی زن و شوهر فرزندی متولد شود و آن دو فرزند را انکار نکنند نسبت و رابطه پدری و مادری برای این فرزند ثابت می‌شود.


===سقط جنین به خاطر مشکلات مالی===
صفحه ۱۷۴ برخی دیگر از فقها ملاک نسبت پدری و مادری را از ترکیب سلول‌های جنسی زن و شوهر می‌دانند هرچند از طریق تلقیح مصنوعی باشد. لذا اگر از طریق روش‌های جدید باروری اسپرم مرد با تخمک زن ترکیب شود و فرزندی متولد شود قطعاً این فرزند منتسب به صاحب سلول جنسی است و محارم آن مرد نیز بر او محرم می‌شوند.
برخی والدین به دلیل مشکلات مالی، تعداد زیاد فرزندان یا نگرانی از آینده مالی فرزندشان اقدام به سقط جنین می‌کنند. اما بر اساس فتوای صریح مراجع تقلید مانند امام خمینی، آیت‌الله خامنه‌ای، آیت‌الله صافی گلپایگانی، آیت‌الله تبریزی و آیت‌الله مکارم شیرازی، این دلایل مجوزی برای سقط جنین محسوب نمی‌شود (ص۱۵۶-۱۵۷).


===سقط جنین بعد از چهار ماهگی===
به گفته مولف در صفحه ۱۷۶  قالب حالت‌های شبیه‌سازی نسبت مادر ثابت است زیرا نظر فقها در مورد مادر ین است که صاحب تخمک یا صاحب رحم را مادر حساب می‌کنند شبیه سازی هم به تخمک زن نیاز است و هم به رحم ذا یک زن می‌تواند هم صاحب تخمک باشد و هم صاحب رحم و فرزندی که متولد می‌شود فرزند او محسوب شده و او مادر او است.
به گفته نویسنده، سقط جنین پس از چهار ماهگی که روح در بدن دمیده می‌شود، به‌طور مطلق جایز نیست و هیچ‌یک از مجوزهای قبل از چهار ماهگی مانند قاعده اضطرار، قاعده لا ضرر و قاعده لا حرج، نمی‌تواند جواز سقط جنین را فراهم کند (ص۱۵۸).


مرتضوی اشاره می‌کند که در مواردی که عدم سقط جنین منجر به مرگ مادر شود، بین فقها اختلاف نظر وجود دارد و سه دیدگاه مطرح است. اکثریت فقها بر این باورند که حتی در چنین شرایطی، سقط جنین جایز نیست، حتی اگر به مرگ مادر منجر شود (ص۱۵۹). در مقابل، گروهی از مجتهدین از جمله خویی، تبریزی، منتظری، صانعی و فاضل لنکرانی معتقدند که در این شرایط، نجات جان مادر به‌طور مطلق جایز است (ص۱۶۰). نظر سوم این است که اگر نجات جان مادر و جنین به‌طور همزمان ممکن نباشد و راهی برای نجات جنین به تنهایی وجود نداشته باشد، طبق فتوای برخی مراجع تقلید مانند امام خمینی، خامنه‌ای و مکارم شیرازی می‌توان جان مادر را نجات داد، حتی اگر به مرگ جنین منجر شود (ص۱۶۰). نویسنده در صفحات ۱۶۶ تا ۱۶۸ قوانین مربوط به سقط جنین را توضیح داده است.
به گفته مولف در صفحه ۱۷۷ یکی دیگر از اشکالات شبیه سازی این است که ممکن است در فرایند شبیه سازی به جنس مخالف نیازی نباشد مثلاً سلول غیرجنسی یک زن را در تخمک او قرار داده و در رحم همان زن رشد کند و این فرزند فقط از یک نفر متولد شده باشد. لذا برخی از فقها این عمل را مشروع ندانسته و این فرزند را ملحق به زن یا مرد ندانستند. برخی دیگر از فقها این فرزند را ملحق به صاحب سلول غیر جنسی دانسته‌اند و برخی دیگر نیز فرزند متولد شده از فرایند شبیه سازی شده را فرزند می‌دارند و همه احکام محرمیت را رای او ثابت می‌دانند جز ارث بردن مانند آیت‌الله مکارم شیرازی.


==احکام وضعی سقط جنین==
برخی از فقها معتقدند فرزند ملحق به احب سلول غیرجنسی است لذا اگر یک دختر باکره را از طریق روش‌های جدید باروری بارور کنند آن دختر باکره مادر او محسوب می‌شود صفحه ۱۷۸
نویسنده در فصل سوم بخش سوم، به بررسی احکام وضعی سقط جنین از جمله [[قصاص]] (ص۱۶۹)، [[دیه]] (ص۱۷۵) و [[کفاره]] (ص۱۸۷) می‌پردازد.


===قصاص قاتل جنین===
به گفته مولف در صفحه ۱۷۸ و ۱۷۹ برخی از فقها معتقدند فرزند شبیه سازی شده همچون فرزندی است که از طریق شبهه متولد شده باشد لذا بر اساس قواعد شرعی و قوانین حقوقی فرزندی که از از راه شبیه سازی متولد شود همانند فرزندی که از راه ازدواج شرعی متولد شده باشد به پدر یا مادر که صاحب سلول غیر جنسی است ملحق می‌شود و همه احکام مانند نسب حضانت محرمیت و ارث بر او ملحق می‌شود.
مرتضوی بیان می‌کند که در مورد سقط جنین پیش از چهار ماهگی، قصاص اعمال نمی‌شود. او اشاره می‌کند که درباره قصاص قاتل جنین چهار ماهه، اختلاف نظر وجود دارد. مشهور فقها مانند سلّار، قصاص را تأیید کرده‌اند؛ (ص۱۶۹) در حالی که برخی مراجع همچون خویی، تبریزی، منتظری، فاضل لنکرانی و مکارم شیرازی با استناد به قاعده «لَا قَوَدَ لِمَنْ لَا يُقَادُ مِنْه؛ کسی که در ارتکاب قتل قصاص نمی‌شود، قاتل او نیز قصاص نمی‌شود»<ref>کلینی، کافی، ج۷، ص۲۹۴، کتاب الدیات، بَابُ الرَّجُلِ الصَّحِيحِ الْعَقْلِ يَقْتُلُ الْمَجْنُون‏، ح۱.</ref> و همچنین با توجه به روایات متعددی که تنها به دیه اشاره کرده‌اند، معتقدند که قاتل جنین قصاص نمی‌شود (ص۱۷۰-۱۷۴). مولف نیز این دیدگاه را پذیرفته و بر این باور است که قاتل جنین قصاص نمی‌شود (ص۱۷۵).


===پرداخت دیه===
به گفته مالف در صفحه ۱۸۰ فقهایی که معتقدند فرزند شبیه سازی شده مانند فرزندان رضاعی هستند به پدر یا مادر رضاعی محرم می‌شوند  این شخص نمی‌تواند با آنها یا دیگر محارم آنها ازدواج کند ولی از همدیگر ارث نمی‌برند.
به گفته مولف، مشهور فقهای امامیه این است که جنین در همه مراحل تشکیل شدنش، دیه مخصوصی دارد. قبل از چهار ماهگی، از بیست دینار تا صد دینار شرعی متفاوت است؛ ولی بعد از چهار ماهگی که زمان دمیدن روح در جنین است، دیه یک انسان کامل را دارد.(ص۱۷۵)


محسن مرتضوی می‌نویسد مختلف بودن روایات مربوط به دیه جنین، منشأ اختلاف نظرات شده است. مشهور فقهای شیعه به احادیثی همچون معتبره ظریف<ref>کلینی، کافی، ج۷، ص۳۴۲، کتاب الدیات، باب دیة الجنین، ح۱۲.</ref> استناده کرده‌اند که دیه مراحل مختلف جنین قبل از چهار ماهگی و بعد از آن را بیان می‌کند(ص۱۷۶)؛ در مقابل، بعضی از فقها با تکیه بر برخی روایات (ص۱۷۶) نظرات دیگری ارائه کرده‌اند.(ص۱۷۶) نویسنده نیز نظر مشهور را قبول می‌کند (۱۷۹).
===دیدگاه اهل سنت درباره نسبت طفل شبیه سازی شده===


مرتضوی بیان می‌کند در مواردی که سقط جنین، حرام است، دیه نیز باید پرداخت شود (ص۱۷۹)؛ ولی در جاهایی که مجوز شرعی برای سقط جنین قبل از چهار ماهگی یا بعد از آن وجود دارد، آیا دیه ثابت می‌شود؟ وی استدلال کسانی که دیه را لازم نمی‌دانند (ص۱۷۹-۱۸۰) مطرح کرده و آنها را ردّ می‌کند و پرداخت دیه را لازم می‌داند.(ص۱۸۰) مولف در دیه سقط جنین بعد از چهار ماهگی نیز پرداخت دیه را می‌پسندد(ص۱۸۲) و دلایل مخالفین را ردّ می‌کند (ص۱۸۱-۱۸۲).
به گفته مولف در صفحه ۱۸۰ قهای اهل سنت درباره فرزند شبیه سازی شده و نسبت او با پدر یا مادر ۵ صورت را ذکر کرده‌اند:


به گفته نویسنده، بر اساس روایات و فتوای فقها دیه بر عهده کسی است که مرتکب قتل شده است؛ پس اگر مادر با خوردن دارو یا انجام کاری، جنین را سقط کند، یا پدر با زدن مادر، موجب سقط شود و یا پزشک آن را سقط کند، دیه را کسی باید پرداخت کند که جنین را سقط کرده است.(ص182) وی بیان می‌کند دیه باید به ورثه جنین که پدر و مادر است پرداخت شود؛ ولی اگر والدین، جنین را سقط کرده‌اند، به طبقه بعدی ارث، می‌رسد؛(ص183) البته پدر و مادر می توانند بعد از ثبوت دیه، آن را ببخشند و از قاتل جنین، دیه نگیرند (ص184). او می نویسد درخواست پدر و مادر از پزشک یا شخص دیگری که جنین را سقط می کند، باعث نمی شود که از ارث محروم شوند بلکه باید دیه به آنها پرداخت شود.(ص184) مولف از صفحه (185-187) قوانین محازات سقط جنین را مطرح می کند.
*صورت اول: مرد صاحب سلول غیرجنسی باشد:
در این صورت برخی از فقها رد را پدر فرزند می‌دانند و برخی دیگر فرزند را بدون پدر حساب کرده‌اند(ص۱۸۰-۱۸۱) گفته مولف در صفحه ۱۸۲ بیشتر فقهای اهل سنت فرزند را به پدر (یعنی صاحب سلول غیرجنسی) ملحق کرده‌اند. اما در مورد انتصاب فرزند به مادر چهار نظر مطرح شده است رخی صاحب تخمک برخی دیگر صاحب تخمک و صاحب رحم و برخی دیگر صاحب رحم را مادر حساب کرده‌اند و بعضی دیگر زن را مانند مادر رضایی محسوب کرده  همه احکام رضا را شامل می‌شود به جز ارث بردن.


===کفاره===
*صورت دوم: مرد بیگانه صاحب سلول غیرجنسی باشد:
گفته مولف در صفحه ۱۸۲ همه فقهای اهل سنت این روش را حرام می‌دانند و فرزند متولد شده از این شیوه را نیز ولد زنا محسوب کرده و معتقدند فقط به مادر منتسب می‌شود و بر مرد واجب است که فرزند بودن وی را نفی و انکار کند.


==نقد و بررسی کتاب==
*صورت سوم: زن صاحب سلول غیرجنسی باشد ولی رحم متعلق به زن دیگری باشد:
۱. در صفحه ۱۱۵ می نویسد سقط جنین، سه قسم دارد ولی چهار مورد را بیان می کند.
به گفته مولف در صفحه ۱۸۳ در این روش سلول غیرجنسی زن با تخمک زن دیگری مخلوط شده و در رحم زن دوم قرار می‌گیرد که در این صورت فرزند به زنی که مادر ملحق می‌شود و او بدون پدر است. فقهای اهل سنت در تعیین مادر بودند اختلاف دارند برخی صاحب سلول جنسی برخی صاحب رحم و برخی هر دو را مادر می‌دانند. برخی دیگر معتقدند اگر سلول غیرجنسی و تخمک متعلق به یک زن باشد آن زن مادر طفل است و صاحب رحم همچون مادر رضاعی است.


==پانویس==
*صورت چهارم: سلول غیرجنسی و رحم و تخمک متعلق به یک زن باشد:
{{پانویس}}
به گفته مولف در صفحه ۱۸۴ اهل سنت در این صورت طفل را به مادرش منتسب کرده و او را فاقد پدر می‌دانند. اما برخی دیگر از فقها ن را مادر وی می‌دانند و رابطه فرزند  شوهر این زن را همچون ربیعه می‌دانند یعنی فرزندان این زن و مرد را خواهران و برادران مادری این طفل شبیه سازی شده می‌دانند.


==منابع==
*صورت پنجم: سلول غیرجنسی مرد با تخمک همسرش ترکیب شده و در رحم زن دیگری قرار دهند. به گفته مولف در صفحه ۱۸۴ در این صورت مرد پدر طفل محسوب شده و صاحب رحم و صاحب تخمک نیز مانند مادر رضاعی است. به گفته مالف تا صفحه ۱۸۵ برخی از فقها این حالت را نیز حرام دانسته‌اند.  
{{منابع}}
* الخصال‏، ابن بابويه، محمد بن على‏، محقق: غفارى، على اكبر، قم، جامعه مدرسين‏، چاپ اول، ۱۳۶۲ش‏.
* الخلاف، طوسى، ابو جعفر، محمد بن حسن، محقق: على خراسانى- سيد جواد شهرستانى- مهدى طه نجف- مجتبى عراقى، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، چاپ اول، ۱۴۰۷ق.
* الكافی، كلينى، محمد بن يعقوب‏، محقق/مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، تهران، دار الكتب الإسلامية‏، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق‏.
* المقنعة، مفید، محمّد بن محمد بن نعمان، قم، كنگره جهانى هزاره شيخ مفيد- رحمة الله عليه، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
* الوسيلة إلى نيل الفضيلة، طوسى، محمد بن على بن حمزه، محقق: محمد حسون، قم، انتشارات كتابخانه آية الله مرعشى نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.


{{پایان}}
مولف در صفحه ۱۸۵ با نقد و بررسی دیدگاه فقهای اهل سنت می‌گوید شبیه سازی اگر در چهارچوب زوجیت باشد مطلوب است اما اما نمی‌توان فرزندی که از طریق غیر زوجیت به وجود آمده را ولدالزنا حساب کرد بلکه باید به یکی از پدر یا مادر ملحق شود.

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۹:۴۲

  • چکیده

بررسی حکم تکلیفی و وضعی شبیه سازی انسان

معرفی و ساختار کتاب

بررسی حکم تکلیفی یا وضعی شبیه سازی انسان نوشته مریم میراحمدی در سال ۱۴۰ شمسی توسط مرکز بین المللی ترجمه و نشر مصطفی در قم به چاپ رسید. کتاب شامل سه فصل می‌باشد.

فصل اول مفهوم شناسی واژگان حکم شبیه سازی تولید مثل و تاریخچه شبیه سازی انواع شبیه سازی همچون شبیه‌سازی توالتی شبیه‌سازی درمانی و فواید شبیه‌سازی و بازتابهای مثبت و منفی شبیه سازی در جهان اختصاص دارد. همچنین صفحه ۶۱ تا صفحه ۶۹ برخی از آثار منفی شبیه‌سازی همچون از بین رفتن هویت و فردیت فرد ستفاده ابزاری از انسان‌ها اختلال در روابط خانوادگی ایران شدن اساس و بنیان خانواده فزایش بی‌حساب جمعیت از بین رفتن موازنه جمعیتی زن و مرد پایان یافتن نقش مردان در جامعه مطرح شده است. نویسنده در صفحه ۱۸ شبیه سازی را یوند سلول غیرجنسی به تخمک ماده که می‌تواند به جنین تبدیل شود تعریف کرده است.

فصل دوم به حکم تکلیفی شبیه‌سازی از دیدگاه فقیهان مسلمان پرداخته است و آراء موافقان و مخالفان فقهای شیعه و اهل سنت پرداخته است و ادله آنها نیز بررسی شده است. فصل سوم به احکام وضعی شبیه سازی همچون نسب حضانت انفاق تابعیت اهلیت ارث محرمیت اختصاص دارند.

ارزیابی کتاب

نویسنده در برخی موارد از منابع معتبر استفاده نکرده است مثلاً در صفحه ۱۶۱ به جای اینکه به کتب یا سایت آیت الله بهجت مراجعه کند به سایت دیگری ارجاع داده است.

شبیه سازی انسانی

به گفته مولف در فصل دوم صفحه ۷۸ فقهای شیعه درباره حکم شبیه سازی انسان سه نظر دارند برخی آن را مطلقا جایز می‌دانند زیرا نصب و دلیل خاص و روشنی که حرمت شبیه سازی انسان را ثابت کند وجود ندارد به اصل اباحه استناد کرده و آن را مجاز می‌دانند (ص۷۸). برخی دیگر جواز شبیه سازی انسان را معتقد هستند ولی به صورت محدود یعنی شبیه سازی انسان به صورت گسترده جایز نیست سیرو مفاصل و مشکلاتی همچون بازشناسی آنان از یکدیگر وجود دارد مانند آیت الله سیستانی (ص۸۳) و گروه سوم از فحاشیه قائل به حرمت شبیه سازی انسان هستند این افراد خود نیز به دو دسته تقسیم می‌شوند برخی آن را مطلقا حرام می‌دانند و برخی دیگر در صورتی که انجام دادنش به مفاسد اجتناب ناپذیری منجر می‌شود و مفاسد اخلاقی بیشماری به دنبال دارد آن را حرام اعلام کردند (ص۸۶) گفته مولف در صفحه ۸۷ کسانی که شبیه‌سازی را مطلقا حرام می‌دانند معتقدند شبیه سازی باعث از بین رفتن تمایز و تفاوت میان انسان‌ها می‌شود که از ضروریات و مقتضای جوامع انسانی است و برای مدعای خود به آیه ۱۱۹ سوره نساء و آیه ۲۲ سوره روم استناد کرده‌اند.

به گفته میر احمدی در صفحه ۸۹ کسانی که قائل به حرمت ثانوی شبیه سازی انسان هستند معتقدند چون دلیل خاصی بر حرمت وجود ندارد ولی تبعات و آثار منفی زیادی همچون اختلاط محرم و نامحرم مشکلات نسبی به هم ریختن خانواده از بین رفتن ارتباطات و مفاسد دیگری به دنبال دارد لذا به حکم ثانوی انجام شبیه سازی انسان جایز نیست و برای منتهای خودشان با آیه ۲۲ سوره روم استناد کرده‌اند. برخی از این فقها شیعی همچون مکارم شیرازی ین قول را پذیرفته‌اند.

موافقان شبیه سازی

مولف در صفحه ۹۶ ادله موافقان شبیه سازی را مطرح کرده و آنها را در سه دلیل خلاصه کرده است.

الف: اصل اباحه: به گفته موافقان شبیه سازی هرچه در عالم هستی خلق شده است استفاده از آنها جایز است مگر دلیل صریحی بر عدم استفاده از آن از جانب شارع ساده شده باشد و چون درباره شبیه سازی نهی و دلیل صریحی نداریم استفاده از آن جایز است. (ص۹۶) مولف معتقد است این فقیهان بیه سازی را در صورتی که دارای آثار و نتایج منفی فردی و اجتماعی نباشد آن را جاز می‌دانند. به گفته وی لازم نیست حکم جواز را به زمانی که آثار و نتایج منفی نداشته باشد محدود بکنیم زیرا اگر به صورت مطلق شبیه سازی جایز شمرده شود در مقام عمل به خاطر هزینه‌های زیاد، عده کمی می‌توانند از این طریق بارور شوند و هیچگاه جای تکثیر نسل طبیعی را نمی‌گیرد. (ص۹۷)

ب: شبیه سازی جلوه‌ای از اسرار الهی است. این اندیشمندان دین در صفحه ۹۸ معتقدند شبیه سازی انسان با خلقت الهی و آموزه‌های دین در تضاد نیست بلکه راه جدیدی از بارور کردن را که در عالم هستی وجود داشته کشف و استفاده کرده‌اند.

ج: مناسب‌ترین طریق پیشگیری و درمان امراض: به گفته مولف در صفحه ۹۹ برخی معتقدند ر اساس پژوهش‌های روز دنیا شبیه سازی می‌تواند مانع ظهور بسیاری از امراض باشد حتی در درمان بسیاری از امراض مفید واقع شود پس استفاده از آن جایز است.

مخالفان شبیه سازی

مولف از صفحه ۹۹ تا ۱۱۸، پنج دلیل مخالفان شبیه‌سازی را مطرح کرده است.

  • دیدگاهفقهای شیعی

به گفته نویسنده، دلیل مخالفان شبیه‌سازی عبارت است از:

الف: تغییر در خلقت الهی: برخی بر این باورند که شبیه سازی نوعی تغییر در خلقت الهی است و به استناد آیه ۱۱۸ و ۱۱۹ سوره نساء آن را حرام می‌دانند (ص۹۹-۱۰۰) مولف در صفحه ۱۰۰ تا ۱۰۴ بیان می‌کند این دلیل قابل پذیرش نیست زیرا اولاً شبیه سازی تغییر در خلقت الهی نیست ثانیاً بسیاری از مفسران مراد از تغییر در خلقت در این آیات را تغییر در فطرت و دین الهی دانستند.

ب: اصالت الحظر: برخی از فقیهان اهل سنت معتقدند انسان مالک جسم خود نیست بلکه امانتدار آن است لذا اصل اولی در شبیه سازی حرمت است مگر دلیلی برای جواز آن وجود داشته باشد (ص۱۰۴) مولف با رد این دلیل بیان می‌کند اصل اولیه در شیعه اصل اباحه است ثانیاً مالکیت بر جسد و جسم انسان در فقه شیعی پذیرفته شده است و بر همین اساس فروش اعضای بدن جایز شمرده شده است. (ص۱۰۴- ۱۰۵)

ج: شبیه سازی زمینه نفی خداست: به گفته میراحمدی در صفحه ۱۰۷ برخی بر این باورند شبیه سازی انسان می‌تواند زمینه‌ای را فراهم کند که انسان به روحیات فرعونی دست یابد و خداوند را منکر و نفی کند زیرا به قدرتی دست یافته که توان تولید و خلقت یک انسان را به دست آورده است لذا شبیه سازی از این جهت حرام دانسته شده است و به آیه ۳۸ سوره قصص و آیه ۲۴ سوره نازعات استناد کرده‌اند. مولف در صفحه ۱۰۹ و ۱۱۰، این دلیل را نیز رد می‌کند و معتقد است فی خداوند و بی‌نیازی از او ربطی به شبیه سازی ندارد زیرا هرگاه انسان مرزهای اخلاقی را از بین ببرد و به طغیان کشیده شود داوند را نفی و انکار می‌کند. از سوی دیگر شبیه سازی تولید و خلقت انسان نیست بلکه کشف اسراری است که در عالم هستی قرار داده شده و انسان با استفاده از مخلوقات الهی ه تولید انسان جدید دست پیدا می‌کند پس نمی‌تواند ادعای الوهیت داشته باشد ثالثاً هدف تولید کنندگان انسان شبیه سازی شده، جانشین کردن او به جای خداوند نیست.

د: دخالت در خلقت الهی: به گفته نویسنده در صفحه ۱۱۰ رخی شبیه‌سازی را حرام دانستند زیرا معتقدند خلقت انسان مختص خداوند است و شبیه سازی نوعی خالت در خلقت حساب می‌شود. میر محمدی در صفحه ۱۱۱ این دلیل را نیز کافی نمی‌داند و معتقد است بسیاری از اندیشمندان اسلامی این دلیل را قبول ندارند و معتقدند انسان در خالقیت استقلال ندارد بلکه ز مخلوقات و مصنوعات الهی می‌تواند تولید و خلقت جدید داشته باشد پس تغییر و دخل و تصرف در خلقت الهی محسوب نمی‌شود.

ذ: بی هویتی: گفته مولف در صفحه ۱۱۴ یکی از آفات شبیه سازی بی هویت شدن فرزند شبیه سازی شده است زیرا نتسب به فامیل و کسی نمی‌شود. در صفحه ۱۱۶ می‌گوید مخالفان انسان شبیه سازی شده معتقدند ین شخص از کرامت و منزلتی بهره‌مند نخواهد بود زیرا با او مانند کالای تولید شده رفتار می‌شود. نویسنده در صفحه ۱۱۷ می‌گوید این دلیل دلیل کاملی نیست زیرا شبیه سازی انسان موجب بی‌هویتی و بی‌کرامت شدن انسان نمی‌شود چون کرامت انسان و اخلاق و رفتار او بستگی دارد و کالا بودن انسان به شبیه سازی ارتباطی ندارد زیرا در گذشته نیز انسان‌ها برده دیگران می‌شد و با او همانند یک کالا معامله می‌شد

  • دیدگاه فقهای اهل سنت

مولف از صفحه ۱۱۸ به بعد شبیه سازی از منظر اهل سنت را مطرح کرده نظرات و دلایل موافقان و مخالفان اهل سنت درباره شبیه‌سازی را نیز بیان کرده است.

در صفحه ۱۲۰ مطرح می‌شود که فقهای اهل سنت شبیه سازی گیاهان و حیوانات را در حدود و ضوابط شرعی ه گونه‌ای که از مفاسد دور باشد جایز است اما شبیه سازی انسان را جایز نمی‌داند. در صفحه ۱۲۱ بیان می‌کند برخی عالمان اهل سنت شبیه‌سازی انسان را گرچه جایز نمی‌دانند اما شبیه سازی اعضای بدن برای نجات بیماران را مجاز می‌دانند.

مولف از صفحه ۱۲۲ تا ۱۲۵، شش دلیل مخالفان شبیه سازی انسان را مطرح می‌کند. لزوم تولید مثل جنسی از بین رفتن نسبت‌ها و هویت افراد از بین رفتن نهاد ازدواج از بین رفتن مفهوم مادری مشکلات ارث و نفقه.

نویسنده صفحه ۱۲۵ دلایل فقهای اهل سنت را بررسی می‌کند. در صفحه ۱۲۵ بیان می‌کند تنها راه تولید نسل تولید مثل جنسی نیست لکه یکی از راه‌های تولید مثل، آمیزش جنسی است و آیه ۷ سوره طارق نیز بیانگر وجوب تولید مثل از طریق جنسی نیست بلکه نهایتاً جواز یا استحباب این کار را می‌رساند.

نویسنده صفحه ۱۲۶ دلیل مخلوط شدن نسب‌ها را نیز رد می‌کند و معتقد است نسب فرزند شبیه سازی مشخص است زیرا دهنده سلول غیرجنسی و تخمک مشخص است لذا نسب، مخلوط نمی‌شود.

مریم میراحمدی در صفحه ۱۲۷ نیز دلیل ابهام در روابط خویشاوندی را قابل قبول نمی‌داند و معتقد است فرزندی که در خانواده زن و شوهر به وجود می‌آید فرزند آنها حساب می‌شود و نیازی به رابطه زوجیت نیست و اسلام نیز آن را امضا کرده است.

نویسنده در صفحه ۱۲۸ و ۱۲۹ دلیل ابهام در نفقه وارث را یز قبول نمی‌کند معتقد است زمانی که بر اساس ادله شرعی ثابت شد فرزندی که در خانواده زن و شوهری متولد شد فرزند آنها محسوب می‌شود بر اساس قاعده الوردلفراش سبت آنها با زن و شوهر معلوم می‌شود و اطرافیان زن و شوهر نیز رابطه‌شان با آن فرزند معلوم می‌گردد لذا ابهام و مشکلی در ارث و نفقه وجود ندارد. اگر در صورتی که در شبیه سازی رابطه فرزند با زن و شوهر معلوم نگردد در آن صورت میتوان این کار را حرام دانست و اشکال ابهام در نفقه و ارث را مطرح کرد نه در همه صورت‌های شبیه‌سازی انسان.

مولف در صفحه ۱۲۹ دلیل از بین رفتن نهاد ازدواج را منتفی می‌داند و معتقد است هدف نهایی در ازدواج تولید مثل نیست ا بگوییم با شبیه سازی این هدف از بین می‌رود بلکه هدف اثاثیه در ازدواج به آرامش رسیدن است که این امر نیز ا شبیه‌سازی انسان منافات ندارد.

در صفحه ۱۳۰ نویسنده آخرین دلیل مخالف ا رد می‌کند و معتقد است علمای اهل سنت بر اساس آیه ۱۵ سوره احقاف بر این باورند که درد دوران باروری از مقومات مفهوم مادری است. بر این اساس هرگونه تلاش برای کاهش یا از بین بردن درد مادران در دوران بارداری و زایمان حرام و خلاف مشیت الهی است مفهوم مادری را از بین می‌برد. مولف در صفحه ۱۳۱ این دلیل را رد می‌کند می‌گوید نمی‌توان از یک واقعیت خارجی که درباره غلب بارداری‌هاست حکم وجوب درد کشیدن در زایمان و بارداری را از مقومات مفهوم مادری دانست.

شبیه سازی درمانی

نویسنده در صفحه ۱۳۳ برخی از نظرات فقهای شیعه را مطرح کرده است. به گفته او برخی فقها میان شبیه‌سازی انسانی و شبیه‌سازی درمانی تفاوت قائل شده‌اند و معتقدند شبیه سازی انسان جایز نیست اما شبیه سازی درمانی جایز است.

مولف از صفحه ۱۱۸ به بعد شبیه سازی از منظر اهل سنت را مطرح کرده نظرات و دلایل موافقان و مخالفان اهل سنت درباره شبیه‌سازی را نیز بیان کرده است. در صفحه ۱۲۰ مطرح می‌شود که فقهای اهل سنت شبیه سازی گیاهان و حیوانات را در حدود و ضوابط شرعی ه گونه‌ای که از مفاسد دور باشد جایز است اما شبیه سازی انسان را جایز نمی‌داند. در صفحه ۱۲۱ بیان می‌کند برخی عالمان اهل سنت شبیه‌سازی انسان را گرچه جایز نمی‌دانند اما شبیه سازی اعضای بدن برای نجات بیماران را مجاز می‌دانند.

مولف در صفحه ۱۳۴ با بیان این مطلب که در شبیه سازی درمانی برای اینکه وی از سلول‌ها بنیادی تهیه شود در برخی مراحل موجب از بین رفتن سلول‌ها بنیادی دیگری که قابلیت جنین شدن را دارند می‌شود. در این صورت باید نظرات فقها و ادله بررسی شود. در صفحه ۱۳۶ بیان می‌کند اگر شبیه سازی انسان حرام باشد شبیه سازی درمانی نیز به عنوان مقدمه حرام، حرام است.

مولف در ادامه در صفحه ۱۳۶ نظر برخی از فقهای شیعه را مطرح می‌کند. آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی ر این باره می‌گوید آنچه مهم است استقرار نطفه است اگر نطفه استقرار یابد خواه در رحم و خواه در خارج از رحم یعنی نطفه با تخمک پیوند بخورد و تلقیح شروع شود از بین بردن آن جایز نیست. در صفحه ۱۳۸ بیان می‌کند از سوی دیگر آنچه در روایات مطرح شده است موضوع قتل جنین است و در فرایند شبیه سازی درمانی تل حقیقی صورت نمی‌گیرد.

مولف در صفحه ۱۳۴ با بیان این مطلب که در شبیه سازی درمانی برای اینکه وی از سلول‌ها بنیادی تهیه شود در برخی مراحل موجب از بین رفتن سلول‌ها بنیادی دیگری که قابلیت جنین شدن را دارند می‌شود. در این صورت باید نظرات فقها و ادله بررسی شود. در صفحه ۱۳۶ بیان می‌کند اگر شبیه سازی انسان حرام باشد شبیه سازی درمانی نیز به عنوان مقدمه حرام، حرام است.

مولف در ادامه در صفحه ۱۳۶ نظر برخی از فقهای شیعه را مطرح می‌کند. آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی ر این باره می‌گوید آنچه مهم است استقرار نطفه است اگر نطفه استقرار یابد خواه در رحم و خواه در خارج از رحم یعنی نطفه با تخمک پیوند بخورد و تلقیح شروع شود از بین بردن آن جایز نیست. در صفحه ۱۳۸ تا ۱۴۱ بیان می‌کند برخی فقها مطرح کرده اند آنچه در روایات مطرح شده است موضوع قتل جنین است و در فرایند شبیه سازی درمانی قتل حقیقی صورت نمی‌گیرد لذا نمی‌توان بر اساس روایت (ص۱۳۷) آن را حرام دانست زیرا روایت شامل این مورد نمی‌شود.

موافقان و دلایل آنها

میراحمدی در صفحه ۱۴۲ به دیدگاه موافقان و مخالفان درباره شبیه‌سازی درمانی پرداخته است.

به گفته مولف در صفحه ۱۴۲ فقهایی که قائل به جواز شبیه‌سازی درمانی شده‌اند عتقدند شبیه‌سازی درمانی مغایر با سنت الهی نیست و برای مدعای خود دلایلی ذکر می‌کنند که عبارت است از:

الف: اباحه ظاهری: در صفحه ۱۴۳ بیان می‌کند با جستجو در منابع دینی دلیل معتبری بر حرمت شبیه سازی درمانی وجود ندارد و دلایلی که هم ذکر می‌شوند قابل قبول و پذیرفته شده نیست. در صورت شک به اصل اباحه ظاهری تمسک می‌کنیم. صفحه ۱۴۴ بیان می‌کند دلایلی که بر حرمت شبیه سازی درمانی ذکر کردند همه آنها بر آثار و نتایج شبیه سازی درمانی اشاره دارد و در فقه شیعه مطرح شده است مقدمه حرام حرام نیست لذا دلیلی بر حرمت شبیه‌سازی درمانی به حکم اولیه نداریم.

ب: تزاحم: در صفحه ۱۴۵ یکی دیگر از دلایلی که شبیه سازی رمانی را جایز می‌داند قاعده تزاحم است. طبق این قاعده اگر تنها راه نجات یک انسان، پیوند اعضا باشد و اعضای انسان فقط از طریق شبیه سازی تولید می‌شوند عقل حکم می‌کند در تعارض بین نجات بیمار و اخذ سلول از شخص، نجات جان بیمار مقدم است لذا شبیه سازی اعضا برای درمان جایز است

مخالفان و دلایل آنها

به گفته مولف در صفحه ۱۴۶ مخالفان شبیه‌سازی درمانی به دلایلی توسط جستند که عبارت است از:

الف: قاعده لا ضرر: بر اساس این قاعده جدا کردن سلول های بنیادی از هسته اصلی سلولی چون باعث از بین رفتن از سلول‌های دیگر می‌شود به حکم قاعده لا ضرر حرام است.

ب: توهین به کرامت انسانی: گفته نویسنده در صفحه ۱۴۶ در شبیه‌سازی درمانی چون سلول‌هایی که قابلیت انسان شدن دارند از بین می‌رود و به هدفی برای کار دیگری تبدیل می‌شود و این با کرامت انسانی سازگار نیست لذا حرام است. نویسنده در صفحه ۱۴۸ بیان می‌کند این دلیل پذیرفته نیست زیرا در حاملگی طبیعی و در روش‌های جدید باروری بسیاری از سلول‌هایی که قابلیت انسان شدند دارند نابود شده و حال آنکه هیچکس آن را سقط جنین نمی‌داند آن را حرام اعلام نکرده است.

ج: مغایرت با نظم عمومی و اخلاق حسنه: به گفته میراحمدی در صفحه ۱۵۰ یکی از دلایل حرمت شبیه سازی درمانی این است که نژادها و افراد بهتر و سالم‌تر ه این فکر بیفتند که با کشت بافت‌های سلولی خود به تجارت اعضا بپردازند و از سوی دیگر زنان فقیر برای گرفتن تخمک استفاده می‌کنند و آنها را در استخدام خود در می‌آورند همچنین اگر این شیوه در سطح وسیع به کار گرفته شود تمایل بین انسان‌ها از بین می‌رود ذا موجب اختلال در نظام اجتماعی می‌شود. صفحه ۱۵۱ و ۱۵۲ با رد این دلیل مدعی می‌شود رابطه بین شبیه‌سازی درمانی ا آسیب‌هایی که مطرح شد وجود ندارد همه آنها به صورت احتمال است و به صورت قطعی وجود ندارد.

احکام حقوق شبیه سازی

مولف در فصل سوم، احکام وضعی و حقوقی شبیه سازی همچون نسب، حضانت، محرمیت، تابعیت، نفقه و ارث را بیان کرده است.(ص۱۵۳)

نسبت فرزند با والدین

نویسنده در صفحه ۱۵۴ فصل سوم به نسب و رابطه فرزند شبیه سازی شده با پدر و مادر پرداخته است. وی بعد از مفهوم‌شناسی نسب و شرایط لازم در تحقق نسب حکم فقهی این موضوع را بیان کرده است. به گفته میراحمدی در صفحه ۱۶۰-۱۶۱ برخی فقها معتقدند اگر فرایند شبیه سازی شده به درخواست زوجین باشد و سلول جنسی و تخمک از آنها باشد فرزند شبیه سازی شده مشروع است و ملحق به آنهاست. اما عده دیگری در صفحه ۱۶۲ معتقدند این فرزند با پدر و مادر نسبتی ندارد و آن را هم ردیف با زنا دانسته‌اند. اما مولف معتقد است این سخن صحیح نیست زیرا در زنا رابطه نامشروع بین زن و مرد انجام می‌شود و فرزندی متولد می‌گردد اما در شبیه سازی مقاربتی وجود ندارد.

  • انتساب فرزند به مادر

نویسنده از صفحه ۱۶۳ تا ۱۷۱ به نسب و رابطه فرزند شبیه سازی شده با مادر پرداخته است. به گفته وی برای اثبات نسبت فرزند شبیه سازی شده با مادر باید عنوان مادری بین صاحب رحم صاحب تخمک و صاحب سلول بررسی گردد.

برخی از فقها مانند آیت الله مکارم معتقدند فرزندی که از راه شبیه سازی به وجود می‌آید هیچ نسبتی با پدر مادر خواهر و برادر و فامیل ندارد (ص۱۶۳) این دسته از فقها بر اساس برخی آیات همچون آیه ۲۲۳ سوره بقره و آیه ۲ سوره مجادله معتقدند مادر کسی است که فرزند را از رحم او بیرون بیاورند یعنی ولادت شرط مادر شدن است (ص۱۶۵)

گفته مالف در صفحه ۱۶۶ برخی از فقها همچون آیت الله خویی شرط مادر بودن را فقط ولادت دانسته و حتی صاحب تخمک بودن را ملاک مادری ندانستند. اما مولف معتقد است اگر تخمک رحم از یک زن باشد به طریق اولی آن زن مادر محسوب می‌شود.

مولف در صفحه ۱۶۷ بیان می‌کند رضا و شیر خوردن موجب محرمیت می‌شود چون باعث رشد ستخوان و گوشت فرزند می‌شود پس بر اساس قیاس اولویت کسی که جنینی را ۹ ماه تمام در رحم خود پرورانده و تخمک نیز از او بوده باید او را مادر محسوب کرد زیرا فرزند در این ۹ ماه به واسطه صاحب تخمک و صاحب رحم رشد و نمو پیدا کرده است.

به گفته مولف در صفحه ۱۶۷ بسیاری از فقیهان معتقدند اگر تخمک و رحم متعلق به یک زن باشد قطعاً او مادر محسوب می‌شود.

به گفته مولف در صفحه ۱۶۹ بیشتر فقهای شیعه فرزند را به صاحب نطفه ملحق می‌دانند یعنی فرزندی که از منی مرد و تخمک زن متولد می‌شود فرزند آن دو محسوب می‌شود حتی اگر در رحم زن دیگری قرار گیرد و متولد شود.

مولف در صفحه ۱۷۰ بیان می‌کند مادر بودن نسبت به فرزند شبیه سازی شده در شبیه سازی انسان هم موافق اصل است و هم مستند به قواعد شرعی و بسیاری از فقها نیز به آن فتوا دادند لذا منسوبان به مادر با این فرزند شبیه سازی شده نیز نسبت و رابطه همچون خواهر برادری یدا می‌کنند.

  • انتساب فرزند به پدر

به گفته مولف در صفحه ۱۷۱ برای تحقق پدری لازم نیست که احراز شود این فرزند از نطفه مرد است بلکه همین مقدار که از طریق رابطه جنسی زن و شوهر فرزندی متولد شود و آن دو فرزند را انکار نکنند نسبت و رابطه پدری و مادری برای این فرزند ثابت می‌شود.

صفحه ۱۷۴ برخی دیگر از فقها ملاک نسبت پدری و مادری را از ترکیب سلول‌های جنسی زن و شوهر می‌دانند هرچند از طریق تلقیح مصنوعی باشد. لذا اگر از طریق روش‌های جدید باروری اسپرم مرد با تخمک زن ترکیب شود و فرزندی متولد شود قطعاً این فرزند منتسب به صاحب سلول جنسی است و محارم آن مرد نیز بر او محرم می‌شوند.

به گفته مولف در صفحه ۱۷۶ قالب حالت‌های شبیه‌سازی نسبت مادر ثابت است زیرا نظر فقها در مورد مادر ین است که صاحب تخمک یا صاحب رحم را مادر حساب می‌کنند شبیه سازی هم به تخمک زن نیاز است و هم به رحم ذا یک زن می‌تواند هم صاحب تخمک باشد و هم صاحب رحم و فرزندی که متولد می‌شود فرزند او محسوب شده و او مادر او است.

به گفته مولف در صفحه ۱۷۷ یکی دیگر از اشکالات شبیه سازی این است که ممکن است در فرایند شبیه سازی به جنس مخالف نیازی نباشد مثلاً سلول غیرجنسی یک زن را در تخمک او قرار داده و در رحم همان زن رشد کند و این فرزند فقط از یک نفر متولد شده باشد. لذا برخی از فقها این عمل را مشروع ندانسته و این فرزند را ملحق به زن یا مرد ندانستند. برخی دیگر از فقها این فرزند را ملحق به صاحب سلول غیر جنسی دانسته‌اند و برخی دیگر نیز فرزند متولد شده از فرایند شبیه سازی شده را فرزند می‌دارند و همه احکام محرمیت را رای او ثابت می‌دانند جز ارث بردن مانند آیت‌الله مکارم شیرازی.

برخی از فقها معتقدند فرزند ملحق به احب سلول غیرجنسی است لذا اگر یک دختر باکره را از طریق روش‌های جدید باروری بارور کنند آن دختر باکره مادر او محسوب می‌شود صفحه ۱۷۸

به گفته مولف در صفحه ۱۷۸ و ۱۷۹ برخی از فقها معتقدند فرزند شبیه سازی شده همچون فرزندی است که از طریق شبهه متولد شده باشد لذا بر اساس قواعد شرعی و قوانین حقوقی فرزندی که از از راه شبیه سازی متولد شود همانند فرزندی که از راه ازدواج شرعی متولد شده باشد به پدر یا مادر که صاحب سلول غیر جنسی است ملحق می‌شود و همه احکام مانند نسب حضانت محرمیت و ارث بر او ملحق می‌شود.

به گفته مالف در صفحه ۱۸۰ فقهایی که معتقدند فرزند شبیه سازی شده مانند فرزندان رضاعی هستند به پدر یا مادر رضاعی محرم می‌شوند این شخص نمی‌تواند با آنها یا دیگر محارم آنها ازدواج کند ولی از همدیگر ارث نمی‌برند.

دیدگاه اهل سنت درباره نسبت طفل شبیه سازی شده

به گفته مولف در صفحه ۱۸۰ قهای اهل سنت درباره فرزند شبیه سازی شده و نسبت او با پدر یا مادر ۵ صورت را ذکر کرده‌اند:

  • صورت اول: مرد صاحب سلول غیرجنسی باشد:

در این صورت برخی از فقها رد را پدر فرزند می‌دانند و برخی دیگر فرزند را بدون پدر حساب کرده‌اند(ص۱۸۰-۱۸۱) گفته مولف در صفحه ۱۸۲ بیشتر فقهای اهل سنت فرزند را به پدر (یعنی صاحب سلول غیرجنسی) ملحق کرده‌اند. اما در مورد انتصاب فرزند به مادر چهار نظر مطرح شده است رخی صاحب تخمک برخی دیگر صاحب تخمک و صاحب رحم و برخی دیگر صاحب رحم را مادر حساب کرده‌اند و بعضی دیگر زن را مانند مادر رضایی محسوب کرده همه احکام رضا را شامل می‌شود به جز ارث بردن.

  • صورت دوم: مرد بیگانه صاحب سلول غیرجنسی باشد:

گفته مولف در صفحه ۱۸۲ همه فقهای اهل سنت این روش را حرام می‌دانند و فرزند متولد شده از این شیوه را نیز ولد زنا محسوب کرده و معتقدند فقط به مادر منتسب می‌شود و بر مرد واجب است که فرزند بودن وی را نفی و انکار کند.

  • صورت سوم: زن صاحب سلول غیرجنسی باشد ولی رحم متعلق به زن دیگری باشد:

به گفته مولف در صفحه ۱۸۳ در این روش سلول غیرجنسی زن با تخمک زن دیگری مخلوط شده و در رحم زن دوم قرار می‌گیرد که در این صورت فرزند به زنی که مادر ملحق می‌شود و او بدون پدر است. فقهای اهل سنت در تعیین مادر بودند اختلاف دارند برخی صاحب سلول جنسی برخی صاحب رحم و برخی هر دو را مادر می‌دانند. برخی دیگر معتقدند اگر سلول غیرجنسی و تخمک متعلق به یک زن باشد آن زن مادر طفل است و صاحب رحم همچون مادر رضاعی است.

  • صورت چهارم: سلول غیرجنسی و رحم و تخمک متعلق به یک زن باشد:

به گفته مولف در صفحه ۱۸۴ اهل سنت در این صورت طفل را به مادرش منتسب کرده و او را فاقد پدر می‌دانند. اما برخی دیگر از فقها ن را مادر وی می‌دانند و رابطه فرزند شوهر این زن را همچون ربیعه می‌دانند یعنی فرزندان این زن و مرد را خواهران و برادران مادری این طفل شبیه سازی شده می‌دانند.

  • صورت پنجم: سلول غیرجنسی مرد با تخمک همسرش ترکیب شده و در رحم زن دیگری قرار دهند. به گفته مولف در صفحه ۱۸۴ در این صورت مرد پدر طفل محسوب شده و صاحب رحم و صاحب تخمک نیز مانند مادر رضاعی است. به گفته مالف تا صفحه ۱۸۵ برخی از فقها این حالت را نیز حرام دانسته‌اند.

مولف در صفحه ۱۸۵ با نقد و بررسی دیدگاه فقهای اهل سنت می‌گوید شبیه سازی اگر در چهارچوب زوجیت باشد مطلوب است اما اما نمی‌توان فرزندی که از طریق غیر زوجیت به وجود آمده را ولدالزنا حساب کرد بلکه باید به یکی از پدر یا مادر ملحق شود.