کاربر:Ms.sadeghi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
 
(۹۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
* '''چکیده'''
* '''چکیده'''
'''واکاوی فقهی انرژی درمانی و هیپنوتیزم''' نوشته عباس نوری، در سال ۱۴۰۰ توسط مرکز فقهی ائمه اطهار منتشر شده است. این کتاب در سه بخش و شش فصل تنظیم شده است. در بخش اول، مفاهیم انرژی درمانی، هیپنوتیزم و فرادرمانی بررسی شده و تفاوت آنها با معجزه و شرایط جواز درمان در موارد خاص مانند حرج و ضرر مورد بحث قرار گرفته است.
'''بررسی حکم تکلیفی و وضعی شبیه سازی انسان'''


بخش دوم به بررسی فقهی انرژی درمانی و هیپنوتیزم می‌پردازد. نویسنده انرژی درمانی را فاقد ویژگی‌های سحر می‌داند اما فرادرمانی را به دلیل داشتن عناصر سحر، غیرمجاز می‌شمارد. درباره ارتباط با جن و ارواح، نظرات مختلف فقها مطرح شده و آزار یا ضرر به دیگران به‌عنوان شرط حرمت ذکر شده است. تسخیر جن، در صورت اکراه یا مقدمات حرام، جایز نیست. استمداد از ارواح و فرشتگان نیز در صورت عدم ضرر مجاز است. ضررهای احتمالی انرژی درمانی و فرادرمانی نیز بررسی شده و بر کنترل‌پذیری آنها تأکید شده است.
==معرفی و ساختار کتاب==
بررسی حکم تکلیفی یا وضعی شبیه سازی انسان نوشته مریم میراحمدی در سال ۱۴۰ شمسی توسط مرکز بین المللی ترجمه و نشر مصطفی در قم به چاپ رسید. کتاب شامل سه فصل می‌باشد.
 
فصل اول مفهوم شناسی واژگان حکم شبیه سازی تولید مثل و تاریخچه شبیه سازی انواع شبیه سازی همچون شبیه‌سازی توالتی شبیه‌سازی درمانی و فواید شبیه‌سازی و بازتابهای مثبت و منفی شبیه سازی در جهان اختصاص دارد. همچنین صفحه ۶۱ تا صفحه ۶۹ برخی از آثار منفی شبیه‌سازی همچون از بین رفتن هویت و فردیت فرد ستفاده ابزاری از انسان‌ها اختلال در روابط خانوادگی ایران شدن اساس و بنیان خانواده فزایش بی‌حساب جمعیت از بین رفتن موازنه جمعیتی زن و مرد پایان یافتن نقش مردان در جامعه مطرح شده است. نویسنده در صفحه ۱۸ شبیه سازی را یوند سلول غیرجنسی به تخمک ماده که می‌تواند به جنین تبدیل شود تعریف کرده است.
 
فصل دوم به حکم تکلیفی شبیه‌سازی از دیدگاه فقیهان مسلمان پرداخته است و آراء موافقان و مخالفان فقهای شیعه و اهل سنت پرداخته است و ادله آنها نیز بررسی شده است. فصل سوم به احکام وضعی شبیه سازی همچون نسب حضانت انفاق تابعیت اهلیت ارث محرمیت اختصاص دارند.
 
===ارزیابی کتاب===
نویسنده در برخی موارد از منابع معتبر استفاده نکرده است مثلاً در صفحه ۱۶۱ به جای اینکه به کتب یا سایت آیت الله بهجت مراجعه کند به سایت دیگری ارجاع داده است.
 
==شبیه سازی انسانی==
به گفته مولف در فصل دوم صفحه ۷۸ فقهای شیعه درباره حکم شبیه سازی انسان سه نظر دارند برخی آن را مطلقا جایز می‌دانند زیرا نصب و دلیل خاص و روشنی که حرمت شبیه سازی انسان را ثابت کند وجود ندارد به اصل اباحه استناد کرده و آن را مجاز می‌دانند (ص۷۸). برخی دیگر جواز شبیه سازی انسان را معتقد هستند ولی به صورت محدود یعنی شبیه سازی انسان به صورت گسترده جایز نیست سیرو مفاصل و مشکلاتی همچون بازشناسی آنان از یکدیگر وجود دارد مانند آیت الله سیستانی (ص۸۳) و گروه سوم از فحاشیه قائل به حرمت شبیه سازی انسان هستند این افراد خود نیز به دو دسته تقسیم می‌شوند برخی آن را مطلقا حرام می‌دانند و برخی دیگر در صورتی که انجام دادنش به مفاسد اجتناب ناپذیری منجر می‌شود و مفاسد اخلاقی بیشماری به دنبال دارد آن را حرام اعلام کردند (ص۸۶) گفته مولف در صفحه ۸۷ کسانی که شبیه‌سازی را مطلقا حرام می‌دانند معتقدند شبیه سازی باعث از بین رفتن تمایز و تفاوت میان انسان‌ها می‌شود که از ضروریات و مقتضای جوامع انسانی است و برای مدعای خود به آیه ۱۱۹ سوره نساء و آیه ۲۲ سوره روم استناد کرده‌اند.
 
به گفته میر احمدی در صفحه ۸۹ کسانی که قائل به حرمت ثانوی شبیه سازی انسان هستند معتقدند چون دلیل خاصی بر حرمت وجود ندارد ولی تبعات و آثار منفی زیادی همچون اختلاط محرم و نامحرم مشکلات نسبی به هم ریختن خانواده از بین رفتن ارتباطات و مفاسد دیگری به دنبال دارد لذا به حکم ثانوی انجام شبیه سازی انسان جایز نیست و برای منتهای خودشان با آیه ۲۲ سوره روم استناد کرده‌اند. برخی از این فقها شیعی همچون مکارم شیرازی ین قول را پذیرفته‌اند.
 
===موافقان شبیه سازی===
مولف در صفحه ۹۶ ادله موافقان شبیه سازی را مطرح کرده و آنها را در سه دلیل خلاصه کرده است.  


در بخش سوم، احکام فقهی هیپنوتیزم در پزشکی، قضاوت و کشف جرم بررسی شده است. نویسنده معتقد است در خودهیپنوتیزم، به دلیل نبود مکر، انطباق سحر بی‌معناست، اما در دگرهیپنوتیزم ممکن است عناصر سحر وجود داشته باشد. درباره تسخیر جن و روح، شرط عدم آزار و مقدمات حرام مطرح شده است. در موضوع اخبار از غیب، اگر اطلاعات نادرست باشد، عمل حرام است؛ اما اخبار صحیح بدون واسطه جن و روح، حرام نیست. درباره ضررهای ناشی از هیپنوتیزم، نویسنده چهار نوع ضرر را بررسی کرده و معتقد است در صورت آگاهی فرد از خطرات و عدم وجود ضرر جانی، اشکالی ندارد. در حوزه پزشکی، قضاوت و کشف جرم، کاربردهای هیپنوتیزم مورد بحث قرار گرفته و حکم آن وابسته به شرایط دانسته شده است.
الف: اصل اباحه: به گفته موافقان شبیه سازی هرچه در عالم هستی خلق شده است استفاده از آنها جایز است مگر دلیل صریحی بر عدم استفاده از آن از جانب شارع ساده شده باشد و چون درباره شبیه سازی نهی و دلیل صریحی نداریم استفاده از آن جایز است. (ص۹۶) مولف معتقد است این فقیهان بیه سازی را در صورتی که دارای آثار و نتایج منفی فردی و اجتماعی نباشد آن را جاز می‌دانند. به گفته وی لازم نیست حکم جواز را به زمانی که آثار و نتایج منفی نداشته باشد محدود بکنیم زیرا اگر به صورت مطلق شبیه سازی جایز شمرده شود در مقام عمل به خاطر هزینه‌های زیاد، عده کمی می‌توانند از این طریق بارور شوند و هیچگاه جای تکثیر نسل طبیعی را نمی‌گیرد. (ص۹۷)


==معرفی و ساختار کتاب==
ب: شبیه سازی جلوه‌ای از اسرار الهی است. این اندیشمندان دین در صفحه ۹۸ معتقدند شبیه سازی انسان با خلقت الهی و آموزه‌های دین در تضاد نیست بلکه راه جدیدی از بارور کردن را که در عالم هستی وجود داشته کشف و استفاده کرده‌اند.
واکاوی فقهی انرژی درمانی و هیپنوتیزم، نوشته عباس نوری در سال ۱۴۰۰ توسط مرکز فقهی ائمه اطهار در قم منتشر شده است. این اثر در سه بخش و شش فصل تنظیم شده است. در فصل اول، بخش نخست به مفهوم‌شناسی اصطلاحاتی مانند انرژی درمانی (ص۲۹)، هیپنوتیزم (ص۳۱)، فرادرمانی (ص۳۳)، سحر (ص۳۴)، تلقین (ص۴۰)، خلسه (ص۴۲)، ریکلاکس شدن (ص۴۳)، چاکرا (ص۴۵) و نیروی کیهانی (ص۴۶) پرداخته شده است. فصل دوم این بخش به بررسی انواع هیپنوتیزم، ارتباط تلقین با هیپنوتیزم، حالت‌های مختلف خواب هیپنوتیزمی (ص۴۹-۵۵)، کاربردهای هیپنوتیزم در پزشکی (ص۵۶)، روانپزشکی و دندانپزشکی (ص۵۸)، انواع انرژی درمانی (ص۵۹)، مجوزهای درمان با موارد حرام نظیر حرج (ص۶۳)، ضرر (ص۶۷) و اضطرار، جواز نگاه پزشک به نامحرم (ص۷۱) و تفاوت هیپنوتیزم با معجزه اختصاص دارد (ص۷۷).
 
ج: مناسب‌ترین طریق پیشگیری و درمان امراض: به گفته مولف در صفحه ۹۹ برخی معتقدند ر اساس پژوهش‌های روز دنیا شبیه سازی می‌تواند مانع ظهور بسیاری از امراض باشد حتی در درمان بسیاری از امراض مفید واقع شود پس استفاده از آن جایز است.
 
===مخالفان شبیه سازی===
مولف از صفحه ۹۹ تا ۱۱۸، پنج دلیل مخالفان شبیه‌سازی را مطرح کرده است.
 
*دیدگاهفقهای شیعی
به گفته نویسنده، دلیل مخالفان شبیه‌سازی عبارت است از:
 
الف: تغییر در خلقت الهی: برخی بر این باورند که شبیه سازی نوعی تغییر در خلقت الهی است و به استناد آیه ۱۱۸ و ۱۱۹ سوره نساء آن را حرام می‌دانند (ص۹۹-۱۰۰) مولف در صفحه ۱۰۰ تا ۱۰۴ بیان می‌کند این دلیل قابل پذیرش نیست زیرا اولاً شبیه سازی تغییر در خلقت الهی نیست ثانیاً بسیاری از مفسران مراد از تغییر در خلقت در این آیات را تغییر در فطرت و دین الهی دانستند.
 
ب: اصالت الحظر: برخی از فقیهان اهل سنت معتقدند انسان مالک جسم خود نیست بلکه امانتدار آن است لذا اصل اولی در شبیه سازی حرمت است مگر دلیلی برای جواز آن وجود داشته باشد (ص۱۰۴) مولف با رد این دلیل بیان می‌کند اصل اولیه در شیعه اصل اباحه است ثانیاً مالکیت بر جسد و جسم انسان در فقه شیعی پذیرفته شده است و بر همین اساس فروش اعضای بدن جایز شمرده شده است. (ص۱۰۴- ۱۰۵)
 
ج: شبیه سازی زمینه نفی خداست: به گفته میراحمدی در صفحه ۱۰۷ برخی بر این باورند  شبیه سازی انسان می‌تواند زمینه‌ای را فراهم کند که انسان به روحیات فرعونی دست یابد و خداوند را منکر و نفی کند زیرا به قدرتی دست یافته که توان تولید و خلقت یک انسان را به دست آورده است لذا شبیه سازی از این جهت حرام دانسته شده است و به آیه ۳۸ سوره قصص و آیه ۲۴ سوره نازعات استناد کرده‌اند. مولف در صفحه ۱۰۹ و ۱۱۰، این دلیل را نیز رد می‌کند و معتقد است فی خداوند و بی‌نیازی از او ربطی به شبیه سازی ندارد زیرا هرگاه انسان مرزهای اخلاقی را از بین ببرد و به طغیان کشیده شود داوند را نفی و انکار می‌کند. از سوی دیگر شبیه سازی تولید و خلقت انسان نیست بلکه کشف اسراری است که در عالم هستی قرار داده شده و انسان با استفاده از مخلوقات الهی ه تولید انسان جدید دست پیدا می‌کند پس نمی‌تواند ادعای الوهیت داشته باشد ثالثاً هدف تولید کنندگان انسان شبیه سازی شده، جانشین کردن او به جای خداوند نیست.
 
د: دخالت در خلقت الهی: به گفته نویسنده در صفحه ۱۱۰ رخی شبیه‌سازی را حرام دانستند زیرا معتقدند خلقت انسان مختص خداوند است و شبیه سازی نوعی خالت در خلقت حساب می‌شود. میر محمدی در صفحه ۱۱۱ این دلیل را نیز کافی نمی‌داند و معتقد است بسیاری از اندیشمندان اسلامی این دلیل را قبول ندارند و معتقدند انسان در خالقیت استقلال ندارد بلکه ز مخلوقات و مصنوعات الهی می‌تواند تولید و خلقت جدید داشته باشد پس تغییر و دخل و تصرف در خلقت الهی محسوب نمی‌شود.


بخش دوم کتاب، به بررسی انرژی درمانی و هیپنوتیزم از منظر فقهی می‌پردازد. (ص۸۱) در فصل اول این بخش، موضوعاتی چون تطبیق سحر با انرژی درمانی و فرادرمانی (ص۸۳-۸۸)، استفاده از نیروهای کهکشانی، جن، روح و ملک (ص۱۰۱)، ضررهای مرتبط با انرژی درمانی و فرادرمانی (ص۱۰۴) و احکام فقهی مربوط به آن‌ها (ص۱۱۰) و نقد عقاید مدعیان فرادرمانی مطرح شده است. (ص۱۱۳) فصل دوم این بخش به بررسی فقهی هیپنوتیزم اختصاص دارد و مباحثی همچون تطبیق سحر با هیپنوتیزم (ص۱۳۰)، ارتباط هیپنوتیزم با تسخیر ارواح و استمداد از جن (ص۱۳۷)، اخبار از غیب (ص۱۵۴)، سلطه بر دیگران (ص۱۵۹) و ضررهای هیپنوتیزم را بررسی کرده است (ص۱۶۴).
ذ: بی هویتی: گفته مولف در صفحه ۱۱۴ یکی از آفات شبیه سازی بی هویت شدن فرزند شبیه سازی شده است زیرا نتسب به فامیل و کسی نمی‌شود. در صفحه ۱۱۶ می‌گوید مخالفان انسان شبیه سازی شده معتقدند ین شخص از کرامت و منزلتی بهره‌مند نخواهد بود زیرا با او مانند کالای تولید شده رفتار می‌شود. نویسنده در صفحه ۱۱۷ می‌گوید این دلیل دلیل کاملی نیست زیرا شبیه سازی انسان موجب بی‌هویتی و بی‌کرامت شدن انسان نمی‌شود چون کرامت انسان و اخلاق و رفتار او بستگی دارد و کالا بودن انسان به شبیه سازی ارتباطی ندارد زیرا در گذشته نیز انسان‌ها برده دیگران می‌شد و با او همانند یک کالا معامله می‌شد


بخش سوم کتاب، تطبیق فقهی هیپنوتیزم در دانش روز را بررسی می‌کند. فصل اول بخش سوم به احکام فقهی هیپنوتیزم در حوزه پزشکی مانند دندانپزشکی (ص۱۸۳)، زایمان بدون درد (ص۲۰۱) و روانپزشکی پرداخته است. (ص۲۰۷) فصل دوم نیز به احکام فقهی هیپنوتیزم در قضاوت و کشف جرم اختصاص دارد و موضوعاتی مانند بررسی فقهی هیپنوتیزم در بازجویی (ص۲۲۳) و اعتراف‌گیری را شامل می‌شود (ص۲۲۹).
*دیدگاه فقهای اهل سنت
مولف از صفحه ۱۱۸ به بعد شبیه سازی از منظر اهل سنت را مطرح کرده  نظرات و دلایل موافقان و مخالفان اهل سنت درباره شبیه‌سازی را نیز بیان کرده است.


==انرژی درمانی==
در صفحه ۱۲۰ مطرح می‌شود که فقهای اهل سنت شبیه سازی گیاهان و حیوانات را در حدود و ضوابط شرعی ه گونه‌ای که از مفاسد دور باشد جایز است اما شبیه سازی انسان را جایز نمی‌داند. در صفحه ۱۲۱ بیان می‌کند برخی عالمان اهل سنت شبیه‌سازی انسان را گرچه جایز نمی‌دانند اما شبیه سازی اعضای بدن برای نجات بیماران را مجاز می‌دانند.
مولف در فصل اول بخش دوم، به بررسی انرژی‌درمانی از منظر فقه می‌پردازد (ص۸۱) و اظهار می‌کند که برای تعیین حکم فقهی آن، باید ارتباط آن با سحر مورد بررسی قرار گیرد (ص۸۳). وی بر این باور است که سه ویژگی اصلی سحر، یعنی نمایش چیزی برخلاف واقعیت (ص۸۴)، مکر و حیله، و پنهان بودن اسباب، باید در انرژی‌درمانی ارزیابی شود. نوری بیان می‌کند که دو ویژگی نخست، یعنی نمایش برخلاف واقعیت (ص۸۶) و مکر و حیله، در انرژی‌درمانی وجود ندارد. هرچند اسباب انرژی‌درمانی پنهان است، اما این ویژگی به‌تنهایی کافی نیست که آن را سحر بنامیم. بنابراین، انرژی‌درمانی سحر محسوب نمی‌شود (ص۸۷-۸۸).


===فرادرمانی===
مولف از صفحه ۱۲۲ تا ۱۲۵، شش دلیل مخالفان شبیه سازی انسان را مطرح می‌کند. لزوم تولید مثل جنسی از بین رفتن نسبت‌ها و هویت افراد از بین رفتن نهاد ازدواج از بین رفتن مفهوم مادری مشکلات ارث و نفقه.
به باور نوری در فصل اول بخش دوم، فرادرمانی یکی از شاخه‌های انرژی‌درمانی با ماهیتی کاملاً عرفانی است. وی بیان می‌کند که برای تعیین حکم فقهی فرادرمانی، باید وجود یا عدم وجود عناصر سحر در آن بررسی شود (ص۸۸). به گفته نویسنده، تمامی عناصر سحر، از جمله نمایش غیرواقعی امور، فریب و نیرنگ، و پنهان بودن علل و اسباب آن، در فرادرمانی مشاهده می‌شود (ص۱۰۱).


===ارتباط با جن و فرشته===
نویسنده صفحه ۱۲۵ دلایل فقهای اهل سنت را بررسی می‌کند. در صفحه ۱۲۵ بیان می‌کند تنها راه تولید نسل تولید مثل جنسی نیست لکه یکی از راه‌های تولید مثل، آمیزش جنسی است و آیه ۷ سوره طارق نیز بیانگر وجوب تولید مثل از طریق جنسی نیست بلکه نهایتاً جواز یا استحباب این کار را می‌رساند.
به گفته نویسنده، برخی فقها ارتباط با جن را سحر دانسته و حرام اعلام کرده‌اند، اما آیت‌الله خویی معتقد است ارتباط با جن از نظر حکم با سحر متفاوت است و حرمت ذاتی ندارد، مگر اینکه باعث آزار دیگران شود یا مقدمات آن حرام باشد (ص۱۰۲). همچنین، اگر تسخیر جن موجب اذیت آن‌ها شود، در مورد جن کافر اشکالی نیست، اما در مورد جن مؤمن، جواز به رضایت او بستگی دارد و در صورت اکراه، برخی فقها حکم به حرمت داده‌اند، هرچند محقق خویی دلیلی بر حرمت آزار جن نمی‌بیند (ص۱۰۳).


عباس نوری نیز استمداد از ارواح را به خودی خود بدون اشکال می‌داند، اما برخی آن را سحر و حرام می‌دانند، در حالی که عده‌ای دیگر آن را مباح می‌دانند مگر اینکه موجب آزار روح میت یا ضرر به دیگران شود (ص۱۰۳). کمک گرفتن از فرشتگان نیز، در صورت امکان، مشابه تسخیر جن و ارواح است و چون در دسته سحر قرار نمی‌گیرد، جایز است به شرطی که باعث آزار آن‌ها یا ضرر به دیگران نشود (ص۱۰۴).
نویسنده صفحه ۱۲۶ دلیل مخلوط شدن نسب‌ها را نیز رد می‌کند و معتقد است نسب فرزند شبیه سازی مشخص است زیرا دهنده سلول غیرجنسی و تخمک مشخص است لذا نسب، مخلوط نمی‌شود.  


===اضرار به دیگران و درمانگر===
مریم میراحمدی در صفحه ۱۲۷ نیز دلیل ابهام در روابط خویشاوندی را قابل قبول نمی‌داند و معتقد است فرزندی که در خانواده زن و شوهر به وجود می‌آید فرزند آنها حساب می‌شود و نیازی به رابطه زوجیت نیست و اسلام نیز آن را امضا کرده است.
مولف در صفحه ۱۰۴ به بررسی حکم فقهی ضرر رساندن به دیگران در انرژی درمانی و فرادرمانی پرداخته و تأکید می‌کند که باید مشخص شود آیا این روش‌ها ضرر دارند و اگر دارند، آیا شرعاً حرام‌اند یا خیر. وی معتقد است اگر درمانگر تخصص کافی داشته باشد، تنها ضرر ممکن یادآوری حوادث تلخ گذشته است که خطر جدی محسوب نمی‌شود (ص۱۰۷). با این حال، فرادرمانی ممکن است خطرات جدی‌تری مانند بازگشت بیماری به شکلی شدیدتر یا دردهای حین درمان داشته باشد (ص۱۰۹).


نویسنده در صفحه ۱۱۰ اشاره می‌کند که مراجعه به درمانگر معمولاً مفید است اما ممکن است ضررهایی نیز داشته باشد و باید این ضررها و حرمت آن‌ها از منظر شرعی بررسی شود. وی بیان می‌کند که انرژی درمانی و فرادرمانی ممکن است آسیب‌های روحی، بازگشت بیماری یا حتی حمله جن‌ها را به همراه داشته باشند، اما چون این موارد غالباً قابل‌کنترل‌اند، از نظر شرعی مشکلی ندارند (ص۱۱۱).
نویسنده در صفحه ۱۲۸ و ۱۲۹ دلیل ابهام در نفقه وارث را یز قبول نمی‌کند معتقد است زمانی که بر اساس ادله شرعی ثابت شد فرزندی که در خانواده زن و شوهری متولد شد فرزند آنها محسوب می‌شود بر اساس قاعده الوردلفراش سبت آنها با زن و شوهر معلوم می‌شود و اطرافیان زن و شوهر نیز رابطه‌شان با آن فرزند معلوم می‌گردد لذا ابهام و مشکلی در ارث و نفقه وجود ندارد. اگر در صورتی که در شبیه سازی رابطه فرزند با زن و شوهر معلوم نگردد در آن صورت میتوان این کار را حرام دانست و اشکال ابهام در نفقه و ارث را مطرح کرد نه در همه صورت‌های شبیه‌سازی انسان.


در صفحه ۱۱۲، مولف توضیح می‌دهد که درمانگر نیز ممکن است با ضررهایی مواجه شود و باید دید این ضررها حرام‌اند یا خیر. وی می‌گوید ضررهای مالی و دنیوی معمولاً نادیده گرفته می‌شوند، اما ضرر جانی در فرادرمانی تنها در شرایط خاصی جایز است که توقف آن باعث اختلال در نظام هستی شود.
مولف در صفحه ۱۲۹ دلیل از بین رفتن نهاد ازدواج را منتفی می‌داند و معتقد است هدف نهایی در ازدواج تولید مثل نیست ا بگوییم با شبیه سازی این هدف از بین می‌رود بلکه هدف اثاثیه در ازدواج به آرامش رسیدن است که این امر نیز ا شبیه‌سازی انسان منافات ندارد.


===تأثیر عقیده درمانگر در فرادرمانی===
در صفحه ۱۳۰ نویسنده آخرین دلیل مخالف ا رد می‌کند و معتقد است علمای اهل سنت بر اساس آیه ۱۵ سوره احقاف بر این باورند که درد دوران باروری از مقومات مفهوم مادری است. بر این اساس هرگونه تلاش برای کاهش یا از بین بردن درد مادران در دوران بارداری و زایمان حرام و خلاف مشیت الهی است  مفهوم مادری را از بین می‌برد. مولف در صفحه ۱۳۱ این دلیل را رد می‌کند  می‌گوید نمی‌توان از یک واقعیت خارجی که درباره غلب بارداری‌هاست حکم وجوب درد کشیدن در زایمان و بارداری را از مقومات مفهوم مادری دانست.
به گفته نویسنده، عقیده درمانگر در فرادرمانی تأثیری ندارد و افراد با باورهای مختلف می‌توانند از آن استفاده کنند (ص۱۱۳). او معتقد است برخی آموزه‌های فرادرمانی با تعالیم دینی در تضاد هستند (ص۱۱۴) و طرفداران آن به تناسخ باور دارند. همچنین، مدعیان فرادرمانی ابلیس را نخستین معلم می‌دانند و اعتقاد دارند خداوند به او دستور داده که سجده نکند، در حالی که قرآن خلاف این را نشان می‌دهد (ص۱۱۹).


نوری اشاره می‌کند که مدعیان فرادرمانی ماندگاری در جهنم را غیرممکن می‌دانند، اما این دیدگاه با آیات قرآن مانند [[آیه ۶ سوره بینه]]، [[آیه ۲۳ سوره جن]] و [[آیه ۱۶۹ سوره نساء]] و روایات دینی در تضاد است (ص۱۲۱). همچنین این افراد معتقدند در قیامت حسابرسی به شکل مرسوم وجود ندارد و تنها از فرد درباره دستاوردهایش بر اساس مرام خود پرسیده می‌شود (ص۱۲۳).
==شبیه سازی درمانی==
نویسنده در صفحه ۱۳۳ برخی از نظرات فقهای شیعه را مطرح کرده است. به گفته او برخی فقها میان شبیه‌سازی انسانی و شبیه‌سازی درمانی تفاوت قائل شده‌اند و معتقدند شبیه سازی انسان جایز نیست اما شبیه سازی درمانی جایز است.


==هیپنوتیزم==
مولف از صفحه ۱۱۸ به بعد شبیه سازی از منظر اهل سنت را مطرح کرده  نظرات و دلایل موافقان و مخالفان اهل سنت درباره شبیه‌سازی را نیز بیان کرده است. در صفحه ۱۲۰ مطرح می‌شود که فقهای اهل سنت شبیه سازی گیاهان و حیوانات را در حدود و ضوابط شرعی ه گونه‌ای که از مفاسد دور باشد جایز است اما شبیه سازی انسان را جایز نمی‌داند. در صفحه ۱۲۱ بیان می‌کند برخی عالمان اهل سنت شبیه‌سازی انسان را گرچه جایز نمی‌دانند اما شبیه سازی اعضای بدن برای نجات بیماران را مجاز می‌دانند.
مولف در فصل دوم بخش دوم به بررسی حکم فقهی هیپنوتیزم پرداخته است. (ض۱۲۹) به گفته نویسنده، برای تعیین حکم فقهی هیپنوتیزم، لازم است مولفه‌های مرتبط با سحر در این پدیده بررسی شوند. (ص۱۳۰) او درجات شش‌گانه هیپنوتیزم را توضیح داده و بر این باور است که برای مشخص شدن حکم فقهی، باید سه مولفه «نمایش غیرواقع به‌عنوان واقعیت»، «پنهان بودن اسباب» و «مکر و فریب» در این درجات بررسی و اثبات شوند. او معتقد است که در خودهیپنوتیزم، که تنها در چهار درجه از هیپنوتیزم قابل تصور است، به دلیل عدم وجود عنصر مکر و خدعه، انطباق آن با سحر بی‌معناست، هرچند ممکن است تلقینات غیرواقع در آن صورت گیرد. اما در دگرهیپنوتیزم، در مواردی که همراه با تلقینات غیرواقع باشد، تمامی عناصر سحر ثابت هستند. با این حال، اگر بدون تلقینات غیرواقع انجام شود، برخی عناصر سحر مانند واقعی جلوه دادن غیرواقع و مکر و خدعه در هیچ‌یک یا برخی درجات هیپنوتیزم ثابت نمی‌شوند (ص۱۳۱-۱۳۷ و ۲۳۶).


===تسخیر جن و روح===
مولف در صفحه ۱۳۴ با بیان این مطلب که در شبیه سازی درمانی برای اینکه وی از سلول‌ها بنیادی تهیه شود در برخی مراحل موجب از بین رفتن سلول‌ها بنیادی دیگری که قابلیت جنین شدن را دارند می‌شود. در این صورت باید نظرات فقها و ادله بررسی شود. در صفحه ۱۳۶ بیان می‌کند اگر شبیه سازی انسان حرام باشد شبیه سازی درمانی نیز به عنوان مقدمه حرام، حرام است.
نویسنده معتقد است ارتباط با ارواح و جنیان در صورتی که مقدمات آن حرام نباشد و منجر به آزار جن یا روح مؤمن نشود، اشکالی ندارد. (ص ۱۳۸) وی با استناد به روایات و آیاتی مانند [[آیه ۲۷۵ سوره بقره]]، امکان ارتباط و تسلط جنیان بر انسان‌ها را مطرح می‌کند. (ص ۱۳۸-۱۴۲) اگر در تسخیر جن یا روح احتمال ضرر جانی وجود داشته باشد، این عمل حرام است. همچنین، به [[قاعده الناس مسلطون علی انفسهم]] اشاره شده که نیازمند بررسی دقیق است. اگر این قاعده کامل باشد، فرد می‌تواند خود را در تسخیر جن یا روح قرار دهد، اما در صورت نقص آن، باید به اصول عملی دیگری رجوع کرد (ص ۱۵۰).


نویسنده معتقد است که تسخیر جن و روح برای دستیابی به امور پنهانی در برخی موارد مانند کشف حوادث گذشته یا اشیای گمشده جایز است. اما در مورد علم قاضی، اگر قاضی از طریق تسخیر جن و روح به علم دست یابد، برخی فقها این روش را شرعی نمی‌دانند، مگر اینکه شواهدی مانند نوار یا ویدئو ارائه شده و قاضی از طریق شنیدن یا دیدن به علم برسد. (ص ۱۵۱-۱۵۲) امور پنهانی شامل مسائل مخفی شخصیت‌ها است که تجسس درباره آن‌ها بر اساس آیات و روایات حرام است، مگر در شرایط خاص. (ص ۱۵۲) تجسس به سه دسته تقسیم می‌شود: ۱. تجسس بدون غرض عقلایی، ۲. تجسس با انگیزه‌های فاسد مانند اشاعه فحشا، که هر دو حرام‌اند، و ۳. تجسس با اهداف صحیح که باید بر اساس [[قاعده اهم و مهم]] صورت گیرد (ص ۱۵۳).
مولف در ادامه در صفحه ۱۳۶ نظر برخی از فقهای شیعه را مطرح می‌کند. آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی ر این باره می‌گوید آنچه مهم است استقرار نطفه است اگر نطفه استقرار یابد خواه در رحم و خواه در خارج از رحم یعنی نطفه با تخمک پیوند بخورد و تلقیح شروع شود از بین بردن آن جایز نیست. در صفحه ۱۳۸ بیان می‌کند از سوی دیگر آنچه در روایات مطرح شده است موضوع قتل جنین است و در فرایند شبیه سازی درمانی تل حقیقی صورت نمی‌گیرد.


===اخبار از غیب===
مولف در صفحه ۱۳۴ با بیان این مطلب که در شبیه سازی درمانی برای اینکه وی از سلول‌ها بنیادی تهیه شود در برخی مراحل موجب از بین رفتن سلول‌ها بنیادی دیگری که قابلیت جنین شدن را دارند می‌شود. در این صورت باید نظرات فقها و ادله بررسی شود. در صفحه ۱۳۶ بیان می‌کند اگر شبیه سازی انسان حرام باشد شبیه سازی درمانی نیز به عنوان مقدمه حرام، حرام است.
به گزارش نویسنده، در هیپنوتیزم ممکن است فرد هیپنوتیزم‌کننده بدون واسطه و یا با واسطه جن و روح، اطلاعاتی از گذشته ارائه دهد (ص۱۵۴).


*بیان اتفاقات گذشته بدون واسطه جن و روح
مولف در ادامه در صفحه ۱۳۶ نظر برخی از فقهای شیعه را مطرح می‌کند. آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی ر این باره می‌گوید آنچه مهم است استقرار نطفه است اگر نطفه استقرار یابد خواه در رحم و خواه در خارج از رحم یعنی نطفه با تخمک پیوند بخورد و تلقیح شروع شود از بین بردن آن جایز نیست. در صفحه ۱۳۸ تا ۱۴۱ بیان می‌کند برخی فقها مطرح کرده اند آنچه در روایات مطرح شده است موضوع قتل جنین است و در فرایند شبیه سازی درمانی قتل حقیقی صورت نمی‌گیرد لذا نمی‌توان بر اساس روایت (ص۱۳۷) آن را حرام دانست زیرا روایت شامل این مورد نمی‌شود.
اگر هیپنوتیزم‌کننده به‌طور احتمالی از گذشته خبر دهد و این اخبار نادرست باشد، عمل او دروغ و حرام است. اما اگر اخبارش قطعی و مطابق واقع باشد، حرمت ندارد؛ زیرا کذب محسوب نمی‌شود. محقق خویی نیز این نکته را تأیید می‌کند (ص۱۵۴-۱۵۷). مؤلف معتقد است روایات منع‌کننده مراجعه به کاهن یا ساحر، شامل هیپنوتیزم‌کننده‌ای که با جن یا روح در ارتباط نیست، نمی‌شود. همچنین سند برخی از این روایات قابل اعتماد نیست (ص۱۵۶).


*بیان اتفاقات گذشته با واسطه جن و روح
===موافقان و دلایل آنها===
به گفته نویسنده، انتقال اطلاعات از طریق جن و ارواح به عنوان کهانت شناخته می‌شود. تعریف کهانت محل اختلاف است؛ برخی آن را شامل اخبار گذشته و آینده می‌دانند و برخی فقط اخبار آینده از طریق جن. از دیدگاه فقهای مشهور، کهانت و یادگیری آن حرام است. با این حال، محقق خویی معتقد است این نهی، ارشادی بوده و هدف آن بیان عدم حجیت سخنان کاهن است، نه حرمت ذاتی اخبار از غیب یا مراجعه به کاهن (ص۱۵۷-۱۵۸).
میراحمدی در صفحه ۱۴۲ به دیدگاه موافقان و مخالفان درباره شبیه‌سازی درمانی پرداخته است.


===تسلط بر دیگران===
به گفته مولف در صفحه ۱۴۲ فقهایی که قائل به جواز شبیه‌سازی درمانی شده‌اند عتقدند شبیه‌سازی درمانی مغایر با سنت الهی نیست و برای مدعای خود دلایلی ذکر می‌کنند که عبارت است از:
نویسنده بیان می‌کند که در هیپنوتیزم، هیپنوتیزم‌کننده ممکن است بر هیپنوتیزم‌شونده تسلط یابد و او را هدایت کند یا حتی جن و روح را بر او مسلط نماید. حکم فقهی این موضوع به پذیرش یا عدم پذیرش تسلط انسان بر نفس خود بستگی دارد (ص۱۵۹).


نوری معتقد است که مشهور فقها تسلط انسان بر نفس خود را پذیرفته‌اند و دلیل اصلی آن سیره عقلاست که از سوی شارع رد نشده است. اگر این تسلط پذیرفته شود، هیپنوتیزم‌کننده می‌تواند فرد را به هر مسیری هدایت کند. اما تسخیر ارواح مؤمن بدون اجازه جایز نیست. در صورت عدم پذیرش قاعده تسلط، حتی با اجازه فرد، تسلط دیگران بر نفس او جایز نخواهد بود، مگر در مواردی که سیره عقلا حاکم باشد (ص۱۶۰).
الف: اباحه ظاهری: در صفحه ۱۴۳ بیان می‌کند با جستجو در منابع دینی دلیل معتبری بر حرمت شبیه سازی درمانی وجود ندارد و دلایلی که هم ذکر می‌شوند قابل قبول و پذیرفته شده نیست. در صورت شک به اصل اباحه ظاهری تمسک می‌کنیم. صفحه ۱۴۴ بیان می‌کند دلایلی که بر حرمت شبیه سازی درمانی ذکر کردند همه آنها بر آثار و نتایج شبیه سازی درمانی اشاره دارد و در فقه شیعه مطرح شده است مقدمه حرام حرام نیست لذا دلیلی بر حرمت شبیه‌سازی درمانی به حکم اولیه نداریم.


نویسنده می‌گوید دلایل متعددی برای اثبات تسلط انسان بر نفس مطرح شده، اما این دلایل تنها در مواردی قابل استناد هستند که سیره عقلا و تأیید شارع وجود داشته باشد. تسخیر انسان یا جن از این موارد نیست. در شرایط اضطراری مانند جراحی فرد بیهوش، از باب مصلحت اهم، تسخیر جایز است، اما در موارد غیراضطراری و بدون اذن، چنین جوازی وجود ندارد (ص۱۶۱). به باور نویسنده، روایت «الناس مسلطون علی اموالهم» تنها در باب اموال قابل استناد است و نمی‌توان از آن برای تسلط بر نفس استفاده کرد. برخی فقها از مفهوم اولویت این قاعده برای تسلط بر نفس استناد کرده‌اند، اما این استدلال مورد مناقشه است (ص۱۶۲).
ب: تزاحم: در صفحه ۱۴۵ یکی دیگر از دلایلی که شبیه سازی رمانی را جایز می‌داند قاعده تزاحم است. طبق این قاعده اگر تنها راه نجات یک انسان، پیوند اعضا باشد و اعضای انسان فقط از طریق شبیه سازی تولید می‌شوند عقل حکم می‌کند در تعارض بین نجات بیمار و اخذ سلول از شخص، نجات جان بیمار مقدم است لذا شبیه سازی اعضا برای درمان جایز است


مولف اشاره می‌کند که مفهوم اولویت یا [[آیه ۶ سوره احزاب]] نمی‌توانند سلطنت مطلق انسان بر نفس را اثبات کنند و تنها مواردی را که شرع جایز می‌داند تأیید می‌کنند. (ص۱۶۳) اگر دلیل شرعی دیگری وجود نداشته باشد، این آیه برای اثبات تسلط کافی نیست. در صورت پذیرش قاعده تسلط بر نفس، فرد می‌تواند خود را در اختیار هیپنوتیزم‌کننده، جن یا روح قرار دهد. در غیر این صورت، اصل برائت جاری شده و حکم به عدم حرمت چنین تسلطی داده می‌شود (ص۱۶۴).
===مخالفان و دلایل آنها===
به گفته مولف در صفحه ۱۴۶ مخالفان شبیه‌سازی درمانی به دلایلی توسط جستند که عبارت است از:


===اضرار به دیگران===
الف: قاعده لا ضرر: بر اساس این قاعده جدا کردن سلول های بنیادی از هسته اصلی سلولی چون باعث از بین رفتن از سلول‌های دیگر می‌شود به حکم قاعده لا ضرر حرام است.
به گفته نویسنده، هیپنوتیزم می‌تواند چهار نوع ضرر داشته باشد: ۱. ضرر ذاتی، مانند فشار یا آزار در حالت هیپنوتیزم؛ ۲. پیامدهای هیپنوتیزم، مثل افسردگی یا بیماری‌های عصبی؛ ۳. ضررهای احتمالی، مانند آسیب به اعضای بدن؛ ۴. سوءاستفاده از هیپنوتیزم برای آسیب به فرد، مثل گرفتن اعترافات زیان‌بار (ص۱۶۴). درباره خطرات هیپنوتیزم، میان کارشناسان اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی آن را بی‌ضرر و برخی مضر می‌دانند (ص۱۶۵). نویسنده به سیزده ضرر احتمالی مثل خواب‌آلودگی، سوءاستفاده از بیمار و فاش کردن اسرار اشاره کرده، اما معتقد است این موارد ناشی از عدم مهارت هیپنوتیزم‌کننده است (ص۱۶۸-۱۷۴).


*آگاهانه بودن هیپنوتیزم
ب: توهین به کرامت انسانی: گفته نویسنده در صفحه ۱۴۶ در شبیه‌سازی درمانی چون سلول‌هایی که قابلیت انسان شدن دارند از بین می‌رود و به هدفی برای کار دیگری تبدیل می‌شود و این با کرامت انسانی سازگار نیست لذا حرام است. نویسنده در صفحه ۱۴۸ بیان می‌کند این دلیل پذیرفته نیست زیرا در حاملگی طبیعی و در روش‌های جدید باروری بسیاری از سلول‌هایی که قابلیت انسان شدند دارند نابود شده و حال آنکه هیچکس آن را سقط جنین نمی‌داند آن را حرام اعلام نکرده است.
برخی افراد با آگاهی از خطرات، اجازه هیپنوتیزم می‌دهند. از دیدگاه فقها، اضرار به نفس در صورتی که خطر جدی جانی وجود داشته باشد و هدف عقلایی بر آن مترتب نباشد، حرام است. همچنین، اگر حتی احتمال ضرر وجود داشته باشد، هیپنوتیزم نیز حرام خواهد بود. به عنوان مثال، اگر فردی شرطی شود و در شرایطی مانند رانندگی دچار خلسه شود یا در صورت وجود احتمالی غده سرطانی، انجام هیپنوتیزم ممنوع خواهد بود (ص۱۷۵-۱۷۷).


*ناآگاهانه بودن هیپنوتیزم
ج: مغایرت با نظم عمومی و اخلاق حسنه: به گفته میراحمدی در صفحه ۱۵۰ یکی از دلایل حرمت شبیه سازی درمانی این است که نژادها و افراد بهتر و سالم‌تر ه این فکر بیفتند که با کشت بافت‌های سلولی خود به تجارت اعضا بپردازند و از سوی دیگر  زنان فقیر برای گرفتن تخمک استفاده می‌کنند و آنها را در استخدام خود در می‌آورند همچنین اگر این شیوه در سطح وسیع به کار گرفته شود تمایل بین انسان‌ها از بین می‌رود ذا موجب اختلال در نظام اجتماعی می‌شود. صفحه ۱۵۱ و ۱۵۲ با رد این دلیل مدعی می‌شود رابطه بین شبیه‌سازی درمانی ا آسیب‌هایی که مطرح شد وجود ندارد همه آنها به صورت احتمال است و به صورت قطعی وجود ندارد.
به باور عباس نوری، اگر فرد از ضررهای احتمالی بی‌اطلاع باشد و این عمل مستلزم ضرر باشد، هیپنوتیزم حرام است. اما اگر ضرری نداشته باشد و فقط موجب اذیت شود، طبق نظر برخی فقها مانند آیت‌الله خویی، جایز است. در صورت احتمال ضرر جانی یا غیر جانی، هیپنوتیزم حرام است؛ اما اگر چنین احتمالی مطرح نباشد، اصل برائت جاری می‌شود (ص۱۷۸).


*درمانی یا غیر درمانی  بودن هیپنوتیزم
==احکام حقوق شبیه سازی==
نویسنده بیان می‌کند که اگر هیپنوتیزم‌کننده احتمال دهد فرد ممکن است با خطری روبه‌رو شود، انجام هیپنوتیزم مجاز است. این موضوع بر اساس برخی روایات تأیید می‌شود که روش‌های پزشکی حتی در صورت وجود خطرات جدی نیز قابل اجرا هستند (ص۱۷۹).
مولف در فصل سوم، احکام وضعی و حقوقی شبیه سازی همچون نسب، حضانت، محرمیت، تابعیت، نفقه و ارث را بیان کرده است.(ص۱۵۳)


==کارکرد پزشکی هیپنوتیزم==
===نسبت فرزند با والدین===
نویسنده در بخش سوم به کاربردهای هیپنوتیزم در حوزه پزشکی، قضاوت و کشف جرم پرداخته است (ص۱۸۲). به نظر نویسنده، یکی از موفق‌ترین کاربردهای هیپنوتیزم در حوزه پزشکی است که در زمینه‌های مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد. در ادامه به برخی از این کاربردها اشاره می‌شود:
نویسنده در صفحه ۱۵۴ فصل سوم به نسب و رابطه فرزند شبیه سازی شده با پدر و مادر پرداخته است. وی بعد از مفهوم‌شناسی نسب و شرایط لازم در تحقق نسب حکم فقهی این موضوع را بیان کرده است. به گفته میراحمدی در صفحه ۱۶۰-۱۶۱ برخی فقها معتقدند اگر فرایند شبیه سازی شده به درخواست زوجین باشد و سلول جنسی و تخمک از آنها باشد فرزند شبیه سازی شده مشروع است و ملحق به آنهاست. اما عده دیگری در صفحه ۱۶۲ معتقدند این فرزند با پدر و مادر نسبتی ندارد و آن را هم ردیف با زنا دانسته‌اند. اما مولف معتقد است این سخن صحیح نیست زیرا در زنا رابطه نامشروع بین زن و مرد انجام می‌شود و فرزندی متولد می‌گردد اما در شبیه سازی مقاربتی وجود ندارد.


===هیپنوتیزم در دندان پزشکی===
*انتساب فرزند به مادر
نویسنده معتقد است هیپنوتیزم می‌تواند جایگزینی مناسب برای مواد شیمیایی در بی‌حسی، آرام‌بخشی و کنترل خونریزی باشد (ص۱۸۳). عیب اصلی هیپنوتیزم شرطی شدن فرد است، اما در دندانپزشکی به دلیل جلسات کوتاه و کم‌تعداد این خطر مطرح نیست (ص۱۸۵). عوارضی مثل سردرد و سرگیجه نیز جدی نیستند (ص۱۸۶).
نویسنده از صفحه ۱۶۳ تا ۱۷۱ به نسب و رابطه فرزند شبیه سازی شده با مادر پرداخته است. به گفته وی برای اثبات نسبت فرزند شبیه سازی شده با مادر باید عنوان مادری بین صاحب رحم صاحب تخمک و صاحب سلول بررسی گردد.


*تطبیق سحر بر هیپنوتیزم در دندانپزشکی
برخی از فقها مانند آیت الله مکارم معتقدند فرزندی که از راه شبیه سازی به وجود می‌آید هیچ نسبتی با پدر مادر خواهر و برادر و فامیل ندارد (ص۱۶۳) این دسته از فقها بر اساس برخی آیات همچون آیه ۲۲۳ سوره بقره و آیه ۲ سوره مجادله معتقدند مادر کسی است که فرزند را از رحم او بیرون بیاورند یعنی ولادت شرط مادر شدن است (ص۱۶۵)
مولف روش‌های هیپنوتیزم در دندانپزشکی را شرح می‌دهد (ص۱۸۷):


۱. ایجاد خلسه: تمرکز نگاه و تلقینات آرام برای ورود به خواب عمیق. نویسنده این روش را بدون فریب می‌داند، اما تلقین نهایی را غیرواقعی و نوعی فریب معرفی می‌کند (ص۱۸۷-۱۸۹).
گفته مالف در صفحه ۱۶۶ برخی از فقها همچون آیت الله خویی شرط مادر بودن را فقط ولادت دانسته و حتی صاحب تخمک بودن را ملاک مادری ندانستند. اما مولف معتقد است اگر تخمک  رحم از یک زن باشد به طریق اولی آن زن مادر محسوب می‌شود.  


۲. توضیح و دستورالعمل: توضیح فرآیند و ارائه دستورات برای تمرکز. نویسنده این روش را به دلیل تلقینات غیرواقعی، نوعی سحر می‌داند (ص۱۹۳-۱۹۴).
مولف در صفحه ۱۶۷ بیان می‌کند رضا و شیر خوردن موجب محرمیت می‌شود چون باعث رشد ستخوان و گوشت فرزند می‌شود پس بر اساس قیاس اولویت کسی که جنینی را ۹ ماه تمام در رحم خود پرورانده و تخمک نیز از او بوده باید او را مادر محسوب کرد زیرا فرزند در این ۹ ماه به واسطه صاحب تخمک و صاحب رحم رشد و نمو پیدا کرده است.


۳. هیپنوتیزم کودکان: به دلیل پذیرش بالای کودکان، این روش با جلب اعتماد آن‌ها اجرا می‌شود و مشابه بزرگسالان است (ص۱۹۴).
به گفته مولف در صفحه ۱۶۷ بسیاری از فقیهان معتقدند اگر تخمک و رحم متعلق به یک زن باشد قطعاً او مادر محسوب می‌شود.


۴. تمرکز بر تصویر: تمرکز بیمار بر یک تصویر همراه با تلقینات درمانگر. نویسنده این روش را نیز به دلیل تلقینات غیرواقعی، سحر می‌داند (ص۱۹۴-۱۹۸).
به گفته مولف در صفحه ۱۶۹ بیشتر فقهای شیعه فرزند را به صاحب نطفه ملحق می‌دانند یعنی فرزندی که از منی مرد و تخمک زن متولد می‌شود فرزند آن دو محسوب می‌شود حتی اگر در رحم زن دیگری قرار گیرد و متولد شود.


*عمیق شدن خلسه هیپنوتیزمی
مولف در صفحه ۱۷۰ بیان می‌کند مادر بودن نسبت به فرزند شبیه سازی شده در شبیه سازی انسان هم موافق اصل است و هم مستند به قواعد شرعی و بسیاری از فقها نیز به آن فتوا دادند لذا منسوبان به مادر با این فرزند شبیه سازی شده نیز نسبت و رابطه همچون خواهر برادری یدا می‌کنند.
به گفته نویسنده، اگر روش‌های عمیق‌تر کردن خلسه با هدف بررسی هیپنوتیزم انجام شوند، سحر محسوب نمی‌شوند؛ اما اگر هدف از آن صرفاً عمیق‌تر کردن خلسه باشد، ممکن است به‌عنوان نوعی فریب یا پنهان‌کاری تلقی شوند و در این حالت سحر به شمار می‌آیند. بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت که اقدامات و تلقینات دندانپزشک پس از دستیابی کامل به هیپنوتیزم، سحر نیستند، بلکه بیشتر به نوعی شبیه تسخیر شباهت دارند که در صورت رضایت بیمار، ایرادی ندارد. (ص۱۹۸-۱۹۹).


*تلقینات خاص در هیپنوتیزم
*انتساب فرزند به پدر
به باور مولف، تلقیناتی مانند کنترل خونریزی یا باز ماندن دهان به‌طور مستقیم یا در حالت خلسه القا می‌شوند. (ص۱۹۹) نویسنده بیان می‌کند که رضایت اولیه بیمار برای هیپنوتیزم، رضایت ضمنی برای تلقینات خاص نیز محسوب می‌شود. این تلقینات ذاتاً مستلزم آزار بیمار نیستند و اگر اذیتی رخ دهد، یا به خود هیپنوتیزم مربوط است یا به عملی اجتناب‌ناپذیر که با تلقین انجام شده است (ص۲۰۰).
به گفته مولف در صفحه ۱۷۱ برای تحقق پدری لازم نیست که احراز شود این فرزند از نطفه مرد است بلکه همین مقدار که از طریق رابطه جنسی زن و شوهر فرزندی متولد شود و آن دو فرزند را انکار نکنند نسبت و رابطه پدری و مادری برای این فرزند ثابت می‌شود.


===تاثیر هیپنوتیزم در زایمان بی درد===
صفحه ۱۷۴ برخی دیگر از فقها ملاک نسبت پدری و مادری را از ترکیب سلول‌های جنسی زن و شوهر می‌دانند هرچند از طریق تلقیح مصنوعی باشد. لذا اگر از طریق روش‌های جدید باروری اسپرم مرد با تخمک زن ترکیب شود و فرزندی متولد شود قطعاً این فرزند منتسب به صاحب سلول جنسی است و محارم آن مرد نیز بر او محرم می‌شوند.
به گفته نویسنده، هیپنوتیزم در زایمان‌های بدون درد از دو روش خودهیپنوتیزم و دگرهیپنوتیزم قابل اجرا است (ص۲۰۱).


*زایمان بی‌درد به کمک خود هیپنوتیزم
به گفته مولف در صفحه ۱۷۶  قالب حالت‌های شبیه‌سازی نسبت مادر ثابت است زیرا نظر فقها در مورد مادر ین است که صاحب تخمک یا صاحب رحم را مادر حساب می‌کنند شبیه سازی هم به تخمک زن نیاز است و هم به رحم ذا یک زن می‌تواند هم صاحب تخمک باشد و هم صاحب رحم و فرزندی که متولد می‌شود فرزند او محسوب شده و او مادر او است.
در این روش فرد تلقینات را خودش انجام می‌دهد و باید از ماه‌های پنجم و ششم بارداری تمرین کند (ص۲۰۱). مشکل این روش شرطی شدن به علامت خاص است که ممکن است در شرایط حساس خطرساز شود؛ بنابراین توصیه می‌شود از علائم پیچیده استفاده شود و از نشانه‌های رایجی مانند بشکن زدن یا سوت زدن اجتناب گردد تا از بروز شرطی شدن جلوگیری شود (ص۲۰۳).


*زایمان بی‌درد به کمک دگر هیپنوتیزم
به گفته مولف در صفحه ۱۷۷ یکی دیگر از اشکالات شبیه سازی این است که ممکن است در فرایند شبیه سازی به جنس مخالف نیازی نباشد مثلاً سلول غیرجنسی یک زن را در تخمک او قرار داده و در رحم همان زن رشد کند و این فرزند فقط از یک نفر متولد شده باشد. لذا برخی از فقها این عمل را مشروع ندانسته و این فرزند را ملحق به زن یا مرد ندانستند. برخی دیگر از فقها این فرزند را ملحق به صاحب سلول غیر جنسی دانسته‌اند و برخی دیگر نیز فرزند متولد شده از فرایند شبیه سازی شده را فرزند می‌دارند و همه احکام محرمیت را رای او ثابت می‌دانند جز ارث بردن مانند آیت‌الله مکارم شیرازی.
به باور نویسنده، شرطی شدن در این روش معمولاً در جلسه آخر رخ می‌دهد. زن باردار باید تلقین کند که پس از زایمان از علامت خاص پیروی نکند تا خطر شرطی شدن از بین برود. این شرطی شدن به ماه آخر بارداری و زمان زایمان محدود می‌شود (ص۲۰۳-۲۰۴).


*درمان استفراغ زایمان با هیپنوتیزم
برخی از فقها معتقدند فرزند ملحق به احب سلول غیرجنسی است لذا اگر یک دختر باکره را از طریق روش‌های جدید باروری بارور کنند آن دختر باکره مادر او محسوب می‌شود صفحه ۱۷۸
به گفته نوری، استفراغ‌های مداوم دوران بارداری در بسیاری موارد با هیپنوتیزم قابل درمان است (ص۲۰۴). تلقینات برای عمیق‌تر کردن هیپنوتیزم، سحر است و باید اجتناب شود، اما تلقینات برای افزایش تأثیر هیپنوتیزم ایرادی ندارد. در موارد تردید، حکم به جواز تلقینات داده می‌شود (ص۲۰۶-۲۰۷).


===هیپنوتیزم در روان شناسی===
به گفته مولف در صفحه ۱۷۸ و ۱۷۹ برخی از فقها معتقدند فرزند شبیه سازی شده همچون فرزندی است که از طریق شبهه متولد شده باشد لذا بر اساس قواعد شرعی و قوانین حقوقی فرزندی که از از راه شبیه سازی متولد شود همانند فرزندی که از راه ازدواج شرعی متولد شده باشد به پدر یا مادر که صاحب سلول غیر جنسی است ملحق می‌شود و همه احکام مانند نسب حضانت محرمیت و ارث بر او ملحق می‌شود.
به گفته نوری، هیپنوتیزم در روانپزشکی و روانشناسی بالینی برای درمان اختلالاتی مانند اضطراب، استرس، فوبیا، افسردگی، مشکلات خواب و خوردن، ترک سیگار و غیره کاربرد دارد (ص۲۰۷). وی در ادامه به توضیح برخی از این اختلالات می‌پردازد:


*درمان اختلال اضطراب با هیپنوتیزم
به گفته مالف در صفحه ۱۸۰ فقهایی که معتقدند فرزند شبیه سازی شده مانند فرزندان رضاعی هستند به پدر یا مادر رضاعی محرم می‌شوند  این شخص نمی‌تواند با آنها یا دیگر محارم آنها ازدواج کند ولی از همدیگر ارث نمی‌برند.
اختلال اضطراب منتشر به دلیل پیش‌بینی‌ناپذیری، به اشکال مختلف ظاهر می‌شود. (ص۲۰۷) برای درمان، ابتدا علائم بیمار شناسایی شده و سپس با جلسات هیپنوتیزم، بیمار به خلسه عمیق هدایت و شرطی‌سازی می‌شود. این فرآیند شامل دوری از افکار منفی و تجسم مناظر آرامش‌بخش است. درمان باید توسط متخصص انجام شود تا از خطراتی مانند افتادن در خلسه هنگام رانندگی جلوگیری شود (ص۲۰۸-۲۱۱). مولف به دو موضوع ضرری بودن و شباهت به سحر در هیپنوتیزم اشاره می‌کند. از نظر ضرری بودن، جلسات مکرر ممکن است شرطی‌سازی قوی ایجاد کند و خطراتی مانند خلسه هنگام رانندگی را به همراه داشته باشد، لذا این درمان باید توسط متخصص انجام شود. (ص۲۱۱). همچنین، تلقینات در مراحل عمیق‌تر غیرواقعی بوده و بیمار در محیطی خیالی به آرامش می‌رسد که مولفه‌های سحر در آن دیده می‌شود (ص۲۱۲).


*اختلال فولیک
===دیدگاه اهل سنت درباره نسبت طفل شبیه سازی شده===
به گفته نویسنده، فوبیا ناشی از ترس بوده و ویژگی‌های مشخصی دارد. (ص۲۱۲) درمان این اختلال معمولاً در کمتر از ۱۰ جلسه نتیجه‌بخش است. اما شرطی‌سازی بیمار به نشانه‌های خاص ممکن است خطراتی ایجاد کند. نوری تأکید می‌کند که مولفه‌های سحر در صورتی بر این نوع درمان منطبق می‌شوند که تلقینات خاص در جهت هیپنوتیزم عمیق باشند. این تلقینات، مانند تجسم صعود از کوه یا تسریع در حرکت، اثر تکوینی ندارند، بلکه ناشی از اطاعت‌پذیری بیمار از هیپنوتیزم هستند. بنابراین، ویژگی‌های سحر بر این نوع درمان صدق می‌کند(ص۲۱۵-۲۱۶)


*اختلال پس از سانحه و تصادف
به گفته مولف در صفحه ۱۸۰ قهای اهل سنت درباره فرزند شبیه سازی شده و نسبت او با پدر یا مادر ۵ صورت را ذکر کرده‌اند:
به گفته نویسنده، اختلالات ناشی از حوادث وحشتناک مانند تصادف یا انفجار (ص۲۱۶) با روش درمان اختلال اضطرابی درمان می‌شوند. در این روش، تقویت اعتماد به نفس و قرار دادن تدریجی بیمار در محیط واقعی اهمیت دارد. وی معتقد است که از نظر فقهی، اختلال پس از سانحه مشابه اختلال اضطراب منتشر است و استفاده از هیپنوتیزم و شرطی‌سازی باید توسط متخصص انجام شود تا درمان مؤثرتر باشد (ص۲۱۹).


نویسنده تأکید دارد که کشف منشا اختلال از ضمیر ناخودآگاه بیمار و تشخیص صحیح برای تجویز دارو بسیار مهم است، زیرا اشتباه در تشخیص می‌تواند خطرناک باشد (ص۲۱۹). وی تلقین انتقال به خاطرات کودکی را واقعی می‌داند و معتقد است که این تلقین خدعه نیست، اما ممکن است خطراتی برای بیمار داشته باشد (ص۲۲۰). همچنین، هیپنوتیزم‌کننده باید اطلاعات بیمار را با دقت بررسی کند، زیرا این اطلاعات یقینی نیستند و تنها به شکل احتمالی قابل استفاده‌اند. نویسنده می‌گوید استفاده از هیپنوتیزم و دارو به میزان خطای درمانگر، پیامدهای احتمالی اشتباه و شدت بیماری بستگی دارد. این روش درمانی در سه حالت قابل تأیید است: درصد خطا نزدیک به صفر باشد؛ پیامدهای اشتباه قابل مدیریت باشند و پیامدهای عدم درمان بدتر از درمان اشتباه باشند (ص۲۲۰-۲۲۱).
*صورت اول: مرد صاحب سلول غیرجنسی باشد:
در این صورت برخی از فقها رد را پدر فرزند می‌دانند و برخی دیگر فرزند را بدون پدر حساب کرده‌اند(ص۱۸۰-۱۸۱) گفته مولف در صفحه ۱۸۲ بیشتر فقهای اهل سنت فرزند را به پدر (یعنی صاحب سلول غیرجنسی) ملحق کرده‌اند. اما در مورد انتصاب فرزند به مادر چهار نظر مطرح شده است رخی صاحب تخمک برخی دیگر صاحب تخمک و صاحب رحم و برخی دیگر صاحب رحم را مادر حساب کرده‌اند و بعضی دیگر زن را مانند مادر رضایی محسوب کرده  همه احکام رضا را شامل می‌شود به جز ارث بردن.


==کارکرد قضایی و جنایی==
*صورت دوم: مرد بیگانه صاحب سلول غیرجنسی باشد:
به گفته مولف، در فصل دوم بخش سوم، هیپنوتیزم در قضاوت به‌عنوان ابزاری برای بازجویی، بازسازی صحنه جرم، شناسایی مجرم، گرفتن اعتراف و دستیابی به اطلاعات جهت صدور حکم مطرح شده است (ص۲۲۳).
گفته مولف در صفحه ۱۸۲ همه فقهای اهل سنت این روش را حرام می‌دانند و فرزند متولد شده از این شیوه را نیز ولد زنا محسوب کرده و معتقدند فقط به مادر منتسب می‌شود و بر مرد واجب است که فرزند بودن وی را نفی و انکار کند.


===بازجویی و شناسایی مجرم===
*صورت سوم: زن صاحب سلول غیرجنسی باشد ولی رحم متعلق به زن دیگری باشد:
به گفته نویسنده، بازسازی صحنه جرم و شناسایی مجرم نقش مهمی در تکمیل پرونده‌های جنایی دارد. گاهی شاهدان به دلیل ترس یا گذر زمان جزئیات را فراموش می‌کنند که هیپنوتیزم می‌تواند با دسترسی به ضمیر ناخودآگاه، اطلاعات مهمی را آشکار کند (ص۲۲۳). مولف سه جنبه فقهی استفاده از هیپنوتیزم در بازجویی را بررسی می‌کند: تطبیق آن با سحر؛ آسیب‌های احتمالی و میزان اعتبار اطلاعات. او هشدار می‌دهد که سوالات جهت‌دار ممکن است خاطرات مصنوعی ایجاد کرده و فرد را دچار استرس کند. (ص۲۲۶). انجام هیپنوتیزم ایمن نیازمند مهارت بالاست و صدور حکم جواز برای آن، به‌ویژه در مورد کودکان، دشوار است مگر اینکه عقلا چنین روش‌هایی را بپذیرند (ص۲۲۶-۲۲۷).
به گفته مولف در صفحه ۱۸۳ در این روش سلول غیرجنسی زن با تخمک زن دیگری مخلوط شده و در رحم زن دوم قرار می‌گیرد که در این صورت فرزند به زنی که مادر ملحق می‌شود و او بدون پدر است. فقهای اهل سنت در تعیین مادر بودند اختلاف دارند برخی صاحب سلول جنسی برخی صاحب رحم و برخی هر دو را مادر می‌دانند. برخی دیگر معتقدند اگر سلول غیرجنسی و تخمک متعلق به یک زن باشد آن زن مادر طفل است و صاحب رحم همچون مادر رضاعی است.


به گفته نویسنده، اطلاعات به‌دست‌آمده از هیپنوتیزم به‌تنهایی نمی‌تواند منبع یقین باشد، زیرا اعتبار خبر واحد وابسته به پذیرش عقلاست. او معیار حجیت خبر واحد را وثاقت راوی یا مبتنی بودن بر حس می‌داند (ص۲۲۷). عباس نوری اشاره می‌کند که در حالت هیپنوتیزم، امکان تغییر در حواس پنجگانه وجود دارد. اعتبار خبر واحد نزد عقلا تنها شامل اخباری است که از حس متعارف صادر شده باشد. اگر احتمال خطا بالا باشد، حتی خبر حسی نیز معتبر نخواهد بود. در حالت خلسه هیپنوتیزمی، امکان القای خطا و توهمات وجود دارد و این امر موجب کاهش اعتبار اخبار می‌شود (ص۲۲۸-۲۲۹).
*صورت چهارم: سلول غیرجنسی و رحم و تخمک متعلق به یک زن باشد:
به گفته مولف در صفحه ۱۸۴ اهل سنت در این صورت طفل را به مادرش منتسب کرده و او را فاقد پدر می‌دانند. اما برخی دیگر از فقها ن را مادر وی می‌دانند و رابطه فرزند  شوهر این زن را همچون ربیعه می‌دانند یعنی فرزندان این زن و مرد را خواهران و برادران مادری این طفل شبیه سازی شده می‌دانند.


===گرفتن اعتراف و اقامه شهادت===
*صورت پنجم: سلول غیرجنسی مرد با تخمک همسرش ترکیب شده و در رحم زن دیگری قرار دهند. به گفته مولف در صفحه ۱۸۴ در این صورت مرد پدر طفل محسوب شده و صاحب رحم و صاحب تخمک نیز مانند مادر رضاعی است. به گفته مالف تا صفحه ۱۸۵ برخی از فقها این حالت را نیز حرام دانسته‌اند.  
به گفته نویسنده، اعتراف یا شهادت در صورتی مشروعیت دارد که بدون تهدید و آزار باشد (ص۲۲۹). نوری معتقد است اگر فرد با رضایت کامل برای هیپنوتیزم اقدام کند، اشکالی ندارد، اما در صورت اجبار یا اکراه، این عمل جایز نیست. همچنین، هیپنوتیزم اجباری تنها در شرایط تزاحم و برای حفظ نظام مسلمانان و حقوق آنان مجاز است (ص۲۳۰).


نویسنده می‌پرسد آیا اعتراف یا شهادت تحت هیپنوتیزم معتبر است؟. (ص۲۳۰) او بیان می‌کند که اعتبار اعتراف و شهادت مستلزم قصد است و افرادی که در حالت خلسه هیپنوتیزمی هستند، به دلیل احتمال القای خطاها و توهمات، قصد لازم را ندارند. بنابراین، جنبه کشفی اعتراف و شهادت در این حالت مخدوش است (ص۲۳۱-۲۳۲). نوری تاکید می کند تفاوتی بین رضایت، بی‌اختیاری یا اکراه در هیپنوتیزم وجود ندارد. دلیل دیگر بی‌اعتباری اعتراف هیپنوتیزمی، مشکوک بودن شمول قاعده "اقرار عقلاء علی انفسهم" است، زیرا این قاعده تنها در مواردی صدق می‌کند که اعتراف از راه‌های متعارف که کاشفیت دارد، حاصل شده باشد (ص۲۳۳).
مولف در صفحه ۱۸۵ با نقد و بررسی دیدگاه فقهای اهل سنت می‌گوید شبیه سازی اگر در چهارچوب زوجیت باشد مطلوب است اما اما نمی‌توان فرزندی که از طریق غیر زوجیت به وجود آمده را ولدالزنا حساب کرد بلکه باید به یکی از پدر یا مادر ملحق شود.