|
|
(۸۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{نویسنده
| |
| |نویسنده = علیرضا صالحی
| |
| |گردآوری =
| |
| }}
| |
| {{جعبه اطلاعات کتاب
| |
| | عنوان = مشارکت سیاسی در فقه سیاسی شیعه
| |
| | تصویر = مشارکت سیاسی در فقه سیاسی شیعه.jpg
| |
| | اندازه تصویر =
| |
| | توضیح_تصویر =
| |
| | نامهای دیگر =
| |
| | نویسنده = [[سید سجاد ایزدهی]]
| |
| | تاریخ نگارش =
| |
| | موضوع = [[فقه سیاسی]]
| |
| | سبک = فقه استدلالی
| |
| | زبان = فارسی
| |
| | ویراستار =
| |
| | به تصحیح =
| |
| | به کوشش =
| |
| | تصویرگر =
| |
| | طراح جلد =
| |
| | تعداد جلد = ۱
| |
| | تعداد صفحات = ۴۵۵
| |
| | قطع = وزیری (شومیز)
| |
| | مجموعه =
| |
| | ترجمه به دیگر زبانها =
| |
| | ناشر = [[پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی]]
| |
| | محل نشر = تهران
| |
| | تاریخ نشر = ۱۳۹۶ش
| |
| | نوبت چاپ = اول
| |
| | شمارگان = ۳۰۰
| |
| | شابک =
| |
| | نوع رسانه =
| |
| | وبسایت ناشر =
| |
| | نام کتاب = <!-- نام کتاب به زبان فارسی -->
| |
| | مترجم =
| |
| | مشخصات نشر =
| |
| |نسخه الکترونیکی=
| |
| }}
| |
| مشارکت سیاسی در فقه سیاسی شیعه نوشته [[سید سجاد ایزدهی]]، پژوهشی فقهی است که در یازده فصل به دنبال شناخت نوع آرمانی [[مشارکت سیاسی]] و ویژگیهای آن از منظر فقه سیاسی شیعه و تفاوت آن با قرائتهای غیرشرعی است. او با رویکردی اجتهادی به استخراج مؤلفههای شرعی مؤثر در تحلیل مشارکت سیاسی از منابع فقهی پرداخته است. به باور مؤلف، مشارکت سیاسی به منظور تعیین سرنوشت و تصمیمسازی کلان ظرفیت وسیعی در فقه سیاسی شیعه دارد.
| |
|
| |
|
| نویسنده کتاب، توانایی حداکثری فقه برای پاسخگویی به موضوعات و مسائل مورد نیاز همه افراد در همه زمانها و مکانها و در همه شئون و همچنین آزادی انتخاب افراد در تعیین سرنوشت خویش را از مبانی و اصول مشارکت سیاسی میداند. او مشارکت سیاسی را همزاد تأسیس دولت اسلامی دانسته و با تقسیم نظامهای موجود به مشروع و غیرمشروع معتقد است، در نظام سیاسی مشروع که ذیل حاکمیت معصوم یا نایب او (ولایت فقیه) شکل میگیرد، مشارکت سیاسی حمایتی تکلیفی برعهده مردم است.
| |
|
| |
|
| ایزدهی با استناد به مجموعهای از آیات درباره بیعت، امر به معروف و نهی از منکر و شورا و همچنین با بررسی سیره نظری و عملی اهل بیت(ع) و بنای عقلا، قائل به ضروت مشارکت سیاسی نخبگان و توده مردم ذیل حکومت مشروع یا غیرمشروع، چه بهصورت مثبت و یا منفی است. او راهکارهای ارائه شده در متون فقهی ذیل حکومت مشروع را در سه مرحله تأسیس حکومت و گزینش حاکمان، حمایت و اداره مطلوب حکومت و در نهایت نظارت و کنترل قدرت دستهبندی میکند. در مقابل، تقیه مداراتی، تعامل و همکاری با حاکم جائر، انتقاد و سرپیچی از دستورات را ازجمله راهکارهای مشارکت سیاسی حداقلی و سلبی در نظامهای جوری میداند.
| | مساله فراموش شده. دنیا. زندگی. مرگ. قبر . برزخ. قیامت |
|
| |
|
| نویسنده در نهایت با تفکیک میان نظمهای سیاسیِ غیر مبتنی بر مردمسالاری، مبتنی بر مردمسالاری و مبتنی بر مردمسالاری دینی، به ظرفیتهای مشارکت سیاسی در هرکدام از این نظمها پرداخته و معتقد است نوع آرمانی مشارکت سیاسی که نهتنها حق بلکه وظیفهای برعهده افراد است در نظم مردمسالاری دینی صورت میگیرد که نمود خارجی آن در جمهوری اسلامی ایران اتفاق افتاده است.
| | قبر. دنیا . مرگ قیامت |
|
| |
|
| نویسنده کتاب، متأثر از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (نظام سیاسی مبتنی بر حاکمیت دوگانه) و قرائت فقهی پشتیبان آن، نظام مشروع و آرمانی شیعه را نظامی میداند که حاکم آن منصوب به نصب الهی باشد و مردم با قبول چنین حاکمی زمینه قدرتیابی او را فراهم کنند. چنین دیدگاهی نقشی ثانوی برای مردم در مشارکت سیاسی متصور است و گاه آنان را در حد ابزار حاکمیت تقلیل میدهد.
| |
|
| |
|
| == معرفی اجمالی ==
| | شیخ صدوق در جلد دوم کتاب «عيون اخبار الرضا» این ماجرا را از زبان «حسن بن جهم» چنین نقل میکند: |
| کتاب مشارکت سیاسی در فقه سیاسی شیعه، اثر [[سید سجاد ایزدهی]]، در پی شناخت گونه مطلوب [[مشارکت سیاسی]] بر اساس آموزههای فقه سیاسی شیعه و تمایز آن از قرائتهای غیراسلامی و غیرشرعی است.(ص۲۳) ایزدهی با استناد به مؤلفههای شرعی چون بیعت، شورا، النصیحة لائمة المسلمین، امر به معروف و نهی از منکر، تعاون بر برّ و تقوا و سیره پیامبر(ص) و امامان شیعه، قصد مستندسازی مشارکت سیاسی از منظر فقه سیاسی شیعه را دارد.(ص۲۰) | | |
| | امام رضا علیه السلام می فرمایند:« باور و اقرار به چند مفهوم، نشانه ایمان است: هرکس به یگانگی خدا و … و رجعت اقرار کند و به معراج و سوال و جواب در قبر و روز جزا و حساب در روز قیامت ایمان داشته باشد، مومن راستین و از شیعیان ما است. [۱۹] |
|
| |
|
| به گفته نویسنده، با عنایت به ضروری بودن مشارکت سیاسی برای حکومت در دوران معاصر و از طرف دیگر به دلیل ورود این مفهوم از اندیشه سیاسی غرب به جهان اسلام، نیاز به استخراج مبانی مشارکت سیاسی از درون آموزههای شریعت اسلامی بوده است.(ص۲۲-۲۳) وی هدف خود را از تدوین این کتاب، ارائه تبیینی شریعتمدار از نقش مردم در نظام سیاسی دانسته است.(ص۲۳)
| | == اهمیت مساله == |
| | از کجا بفهمیم مهمه؟ تکرار بسیار زیاد ۲۰۰ روایت دعاهای معتبر |
|
| |
|
| نویسنده در پی پاسخ به سؤالاتی چون چیستی و سطوح مشارکت سیاسی از منظر فقه سیاسی شیعه، ادله فقهی و راهکارهای آن در نظام سیاسی اسلام است.(ص۲۸-۲۹) به باور ایزدهی، گونه مطلوب مشارکت سیاسی به منظور تعیین سرنوشت و تصمیمسازیهای کلان، ظرفیت وسیعی در فقه سیاسی شیعه دارد.(ص۲۹)
| | ۱. یا لیتنا کنا معکم |
|
| |
|
| === روششناسی ===
| | ۲. کداممون دوست در دارم در دنیا با ایمه زندگی کنیم |
| ایزدهی در این کتاب با استفاده از ادله اربعه و متون فقهی به تحلیل مشارکت سیاسی پرداخته است. رویکرد نویسنده، فقهی و اجتهادی است، البته به دلیل ضرورت، بررسی سندی روایات را مدنظر قرار نداده و در مقابل، به روایات مشهور و موجه بیشتر توجه کرده است.(ص۲۷) نویسنده برای شناسایی مفهوم مشارکت سیاسی، واژگان مختلفی را در یک نظام معنایی قرار داده تا در یک شبکه بههمپیوسته، تصویری از مشارکت سیاسی فراهم آید. به گفته او، در فقه شیعه عناوین مختلفی در این عرصه وجود دارند که هرکدام دارای بار معنایی متمایزی بوده و مفهوم مشارکت سیاسی از مابهالاشتراک این عناوین استخراج خواهد شد.(ص۲۸)
| |
|
| |
|
| ===ساختار ===
| | ۳. باعث کمالات میشه ظرفیتها پر نشده |
| کتاب مشارکت سیاسی در فقه سیاسی شیعه در یک مقدمه، چهار بخش (یازده فصل) و یک خاتمه ارائه شده است. در مقدمه به مباحثی چون اهداف، ضرورت، نوآوری، سؤالات و فرضیه تحقیق میپردازد. در بخش اول، مفاهیمی چون [[مشارکت سیاسی]]، [[انتخابات]] و شبکه مفهومی مشارکت سیاسی تبیین شده و در ادامه ذیل عنوانِ اصول، مبانی و تمهیدات نظری به مباحثی چون آزادی انتخاب، حق تعیین سرنوشت، تاریخچه مشارکت سیاسی، مشارکت سیاسی ذیل نظام مشروع و غیرمشروع و همچنین سطوح مشارکت سیاسی پرداخته است.
| |
|
| |
|
| بخش دوم تحقیق بر اساس ادلهای مشتمل بر آیات، روایات، سیره نظری و عملی اهلبیت(ع)، عقل و بنای عقلا به مستندسازی مشارکت سیاسی از منظر فقه سیاسی شیعه میپردازد. ازجمله آیات مورد استناد، آیه ۵۹ سوره نساء مبنی بر اطاعت از حاکم مشروع، آیات ۱۵۱ و ۱۵۲ سوره شعراء مبنی بر عدم اطاعت از حاکم نامشروع، آیات امر به معروف و نهی از منکر، بیعت و شورا است.
| | ۴. فراموش شده افسانه شده |
|
| |
|
| بخش سوم کتاب به راهکارهای مشارکت سیاسی ذیل حکومت اسلامی و نظامهای جوری پرداخته است. بیعت، انتخابات، [[تحزب]]، نظارت و حمایت ازجمله راهکارهای مشارکت سیاسی ذیل حکومت اسلامی دانسته شده است. در مقابل، تقیه مداراتی، تعامل، همکاری، انتقاد و سرپیچی از فرامین بهعنوان راههای مشارکت سیاسی در نظامهای جوری مورد تحلیل قرار گرفته است. نویسنده در بخش چهارم کتاب به بررسی ظرفیتهای مشارکت سیاسی در هرکدام از نظمهای سیاسی مبتنی بر مردمسالاری، [[مردمسالاری دینی]] و غیر مبتنی بر مردمسالاری میپردازد.
| | = . مقدمه = |
|
| |
|
| ==تبین و توصیف مشارکت سیاسی== | | === تعریف رجعت در اصطلاح کلام شیعه === |
| ===شبکه مفهومی مشارکت سیاسی ===
| | '''رجعت''' در اصطلاح شیعه امامیه به معنای بازگشت گروهی از مؤمنان خالص و کافران محض به دنیا پس از ظهور امام مهدی علیهالسلام و پیش از قیامت کبری است. این بازگشت به اذن الهی و برای تحقق وعدههای خداوند در نصرت مؤمنان و رسوایی دشمنان انجام میشود. |
| به گفته ایزدهی مفهوم مشارکت سیاسی بهعنوان پدیدهای مدرن، پیشینهای در فقه سنتی ندارد؛ لذا نمیتوان برای تعریف آن به کتب فقهی مراجعه کرد و تنها با مراجعه به ابوابی چون امر به معروف و نهی از منکر، جهاد، شورا، بیعت و ... میتوان معنایی فراگیر از آن ارائه داد. به عقیده او مشارکت سیاسی مجموعه فعالیتها و رفتارهایی است که از سوی مؤمنان و شهروندان در راستای تأثیرگذاری بر فضای سیاسی انجام شده و پیشبرد جامعه به سمت ارزشهای اسلامی و تحقق اهداف دینی را مدنظر قرار میدهد.(ص۳۷) نویسنده برای درک معنای جامع مفهوم مشارکت سیاسی، شبکهای از خرده مفاهیم (امر به معروف، بیعت، شورا، احزاب، اطاعت از اولوالامر) را در فقه سیاسی شیعه شناسایی کرده که بهصورت مستقیم مشارکت سیاسی را مدنظر قرار داده و میتوانند حلقه اتصالِ این کلان مفهوم با دیگر عناوین در فقه سیاسی شیعه باشد.(ص۵۰-۵۷)
| |
|
| |
|
| ===مبانی مشارکت سیاسی ===
| | 🔹 علامه مجلسی مینویسد: |
| نگارنده کتاب، اصول و مبانی قریب مشارکت سیاسی که نقش مؤثری در نتیجه تحقیق و پژوهش بر اساس نگرش فقه سیاسی شیعه درباره مشارکت سیاسی را دارد، در چند مورد خلاصه میکند. به باور او، توانایی حداکثری فقه برای پاسخگویی به موضوعات و مسائل مورد نیاز همه افراد در همه زمانها و مکانها و در همه شئون، آزادی انتخاب افراد در تعیین سرنوشت خویش (مورد تأیید آیات و روایات) و واگذاری بخشی از این آزادی برای تأمین منافع جامعه، داشتن حق تعیین سرنوشت بر اساس آموزههایی از دین مانند تسلط بر خود و خصلت انتخابگری انسان و در نهایت عدم تناقض حق حاکمیت الهی با حق تعین سرنوشت مردم ازجمله این اصول و مبانی تحقق مشارکت سیاسی در جامعه اسلامی است.(ص۵۹-۷۴)
| |
|
| |
|
| ===نمونههای تاریخی مشارکت سیاسی در دولت اسلامی===
| | «الرجعة حق عند الإمامیة، و هی رجوع قوم بعد موتهم قبل یوم القیامة» (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۳۹). |
| ایزدهی مواردی چون حمایت از پیامبر در دوران حضور در مکه و قبول پیماننامه او در مدینه توسط مسلمانان، مشاوره دادن امام علی(ع) به خلفا، مشارکت انفعالی و موردی شیعیان در دوران خلافت امویان و عباسیان و همچنین پس از غیبت، وجود برخی همکاریهای علمای شیعه با سلاطین جور در راستای حمایت از شیعیان و مشارکت مردم در امور سیاسی در زمان مشروطه و جمهوری اسلامی ایران را از نمودهای مشارکت سیاسی شیعیان و مسلمانان در طول تاریخ دولت اسلامی میداند.(ص۷۴-۸۱)
| |
|
| |
|
| ===گونهشناسی مشارکت سیاسی===
| | یعنی: رجعت حق است نزد شیعه امامیه، و آن بازگشت گروهی از مردم پس از مرگشان، پیش از قیامت است. |
| به باور نویسنده، افراد جامعه اسلامی نمیتوانند از مشارکت در امور سیاسی و اجتماعی اجتناب کنند و بسته به نوع حکومتی که در آن زیست میکنند باید یا مشارکت حمایتجویانه داشته باشند یا بهصورت رقابتآمیز به فعالیت سیاسی بپردازند.(ص۸۲) او با تقسیم نظامهای سیاسی به دو نوع مشروع و غیرمشروع، معتقد است در نظام سیاسی مشروع که ذیل حاکمیت معصوم یا نایب او (ولایت فقیه) شکل میگیرد، مردم باید مشارکت سیاسی حمایتی داشته باشند و ضمن شرکت در فرایند تعیین سرنوشت، موظف به اطاعت و یاری از حاکم در پیشبرد اهداف نظام سیاسی هستند.(ص۸۳-۸۶) طبق نظر نویسنده اصل اولیِ مشارکت ذیل نظام طاغوت، حرمت است؛ ولی در راستای حفظ جان و مال شیعیان و همچنین تحدید و نظارت بر قدرت، مصادیقی از آن امکانپذیر است.(ص۸۶-۹۱) وی نظام سیاسی ذیل نظم مدرنیته را بسته به نوع قانون اساسی آن یا مشروع میداند یا غیرمشروع. به گفته او اگر قوانین جامعهای مؤمنانه تنظیم شده باشد، آن جامعه مشروع و در غیر این صورت غیرمشروع خواهد بود و نوع قانون باعث شکلدهی به مشارکت سیاسی سلبی یا ایجابی خواهد شد.(ص۹۱-۹۳)
| | ---- |
|
| |
|
| ==ادله فقهی ضرورت مشارکت سیاسی == | | === تمایز رجعت با معاد، تناسخ و قیامت کبری === |
| به گفته نویسنده کتاب، اصل مشارکت سیاسی بهقدری از وضوح و ضرورت برخوردار است که نیازمند استدلال نیست؛ با این وجود چون مشارکت در نظامهای گوناگون تابعی از مبانی و هنجارهای آن نظام سیاسی است، بنابراین بیان استدلالها فقهی برای نمایش رویکرد مشارکتیِ نظام اسلامی در همه زمانها و مکانها و همچنین اثبات جامعیت آموزههای فقه نسبت به همه شئون زندگی مفید است.(ص۱۰۶)
| | برای پرهیز از اشتباه، باید رجعت را از سه مفهوم دیگر جدا کنیم: |
|
| |
|
| ===ادله قرآنی===
| | # '''رجعت و معاد''': معاد، بازگشت همه انسانها در قیامت است برای حسابرسی نهایی؛ اما رجعت، بازگشت محدود گروهی خاص در همین دنیا و قبل از قیامت است. 📚 (شیخ مفید، اوائل المقالات، ص ۷۹) |
| آیاتی که به اطاعت از حاکم مشروع دستور میدهد یا از اطاعت حاکمان نامشروع نهی میکند و همچنین آیات مربوط به بیعت، امر به معروف و نهی از منکر، شورا و مشورت و جهاد، مجموعهای از آیات قرآن است که نویسنده کتاب آنها را مستند ضرورت مشارکت سیاسی نخبگان و توده مردم چه بهصورت مثبت و چه بهصورت منفی میداند.(ص۱۰۷-۱۱۶)
| | # '''رجعت و تناسخ''': تناسخ به معنای انتقال روح از بدن یک انسان به بدن دیگر است که در فلسفه باطل شمرده میشود. در رجعت، روح همان انسان به بدن خودش باز میگردد، نه بدن دیگر. 📚 (علامه حلی، الباب الحادی عشر، ص ۳۴) |
| | # '''رجعت و قیامت کبری''': قیامت یک تحول عالمگیر و پایان تاریخ دنیاست؛ رجعت مرحلهای پیش از قیامت است که در آن حکومت الهی در زمین به اوج خود میرسد. |
|
| |
|
| ===سیره اهل بیت(ع)=== | | = . نسبت رجعت با قیامت کبری = |
| سیره نظری و عملی اهل بیت(ع) و همچنین سیره عالمان شیعه در طول تاریخ دلیل دیگری است که نویسنده برای ضرورت مشارکت سیاسی به آن استناد میکند.(ص۱۱۷-۱۵۷) مؤلف با بررسی روایات رسیده از اهل بیت(ع)، به استخراج عناوینی چون جایگاه مردم در گزینش حاکم، مسئولیت همگانی در قبال وضعیت سیاسی-اجتماعی، اطاعتپذیری مردم و نخبگان در قبال حاکم مشروع و نافرمانی نسبت به حاکمان نامشروع، بیعت به مثابه اعلام وفاداری به حاکم، کارکردهای مشارکتی امر به معروف و نهی از منکر، نصیحت و خیرخواهی مردم و حاکم نسبت به همدیگر، مشورت حاکم با مردم و تعامل و همکاری با حاکم پرداخته که ارتباط مستقیمی با مشارکت سیاسی-اجتماعی مردم دارد.(۱۱۸-۱۴۹) او همچنین با استناد به مشارکت سلبی و ایجابی امام علی(ع) در ارتباط با مسائل مرتبط با غصب خلافت پس از رحلت پیامبر اسلام(ص)، سیره امام حسن و امام حسین(ع) در مواجهه با خلفای اموی و همچنین امامان شیعه در دوران امویان و عباسیان، جلوههای گوناگون مشارکت سیاسی اهل بیت(ع) در طول بیش از دو قرن را استخراج میکند.(ص۱۴۹-۱۵۵)
| |
|
| |
|
| ===دلیل عقلی و بنای عقلا=== | | === ۹.۱. مرز میان رجعت و قیامت === |
| به گفته نویسنده کتاب، مدنی الطبع بودن انسان و تأثیرگذاری فرد و جامعه بر همدیگر، انسان را به سمت مشارکت فعالانه در امور اجتماعی سوق میدهد و اگر شخصی منفعلانه نسبت به وضعیت موجود عمل کند، باید منتظر تعیین سرنوشت خود توسط دیگران باشد؛ بنابراین به حکم عقل انسان باید خود به تصمیمسازی در امور سیاسی بپردازد.(ص۱۶۰-۱۶۱) نگارنده همچنین به دلائل عقلی غیرمستقل نیز برای اثبات ضرورت مشارکت سیاسی استناد کرده است. در این راستا او با توسعه مفهوم امور حسبه به امور سیاسی مانند انتخابات، معتقد است، مصادیق حسبه در زمان حاضر همراه با نیازهای اجتماعی متحول شده و میتوان امور مختلفی را ذیل حسبه به مثابه مشارکت سیاسی برشمرد که از ضروریات جامعه اسلامی است.(ص۱۶۲-۱۶۶) او همچنین مشارکت سیاسی را بهعنوان مقدمه وصول به غایات شریعت و بسیاری از واجبات دینی از باب مقدمه واجب، واجب میشمارد.(ص۱۶۶-۱۷۱) اهتمام عقلای عالم بر تعیین سرنوشت خود نیز از دیگر دلائل نویسنده بر ضرورت مشارکت سیاسی است.(ص۱۷۳-۱۷۵)
| | رجعت و قیامت هر دو از نشانههای قدرت الهیاند، اما تفاوت بنیادین دارند: |
|
| |
|
| ==راهکارهای مشارکت سیاسی==
| | * '''رجعت''' در همین دنیا رخ میدهد؛ بازگشت گروهی از مؤمنان خالص و کفار سرسخت، پیش از برپایی قیامت. |
| ایزدهی در بخش سوم کتاب به بررسی راهکارهای مشارکت سیاسی ذیل نظامهای مشروع و غیرمشروع پرداخته است.(ص۱۷۹)
| | * '''قیامت''' تحولی فراگیر و نهایی است که در عالمی دیگر برپا میشود و همه انسانها از اولین تا آخرین محشور خواهند شد. |
|
| |
|
| ===در حکومت مشروع===
| | 📌 امام صادق علیهالسلام: |
| او راهکارهای ارائه شده در متون فقهی ذیل حکومت مشروع را در سه مرحله تأسیس حکومت و گزینش حاکمان، حمایت و اداره مطلوب حکومت و در نهایت نظارت و کنترل قدرت دستهبندی میکند.(ص۱۸۱) به باور او راهکارهایی چون بیعت، انتخابات و تحزب در دورانهای مختلف اسلامی بهعنوان ابزارهایی جهت تعیین حاکم و تأسیس حکومت مورد استفاده قرار گرفته است.(ص۱۸۱-۲۱۸) به گفته نویسنده بیعت و انتخابات در گزینش حاکم بهعنوان ابزار و روش مورد استفاده قرار میگیرد؛ بنابراین مشروعیتساز نیست بلکه نشان از مقبولیت مردمی میدهد و با اتصاف به مشروعیت الهی میتوانند جزو راهکارهای مشارکت سیاسی در جامعه اسلامی باشد.(ص۱۸۶ و ۱۹۷) نگارنده کتاب، از تحزب بهعنوان راهکاری نام میبرد که هم در انتخاب حاکم و هم در مرحله نظارت و حمایت کاربرد دارد و به خاطر اینکه مقدمه برخی از واجبات کفایی مانند امر به معروف و نهی از منکر قرار میگیرد، آن را واجب میداند.(ص۲۰۷-۲۱۸)
| |
|
| |
|
| به باور نویسنده بخش بسیاری زیادی از آموزههای فقه شیعه درباره مشارکت سیاسی، به راهکارهای حمایتی اختصاص دارد که شامل اطاعت از حاکم مشروع و همچنین برعهده گرفتن امور اجرایی نظام توسط نخبگان و سعی و تلاش در اداره بهتر جامعه میشود.(ص۲۱۸-۲۲۳) مشورت با نخبگان، کارشناسان و همچنین عموم مردم نیز ازجمله راهکارهای حمایتی دانسته شده است.(ص۲۲۳-۲۳۲) نظارت بر قدرت حاکمان و کارگزاران و تحدید قدرت آنان، توسط ابزارهایی چون امر به معروف و نهی از منکر و همچنین نصیحت حاکمان، از دیگر راهکارهای مشارکت سیاسی در متون فقهی شیعه است که نویسنده آنها را استخراج کرده است.(ص۲۳۲-۲۵۲)
| | «لیست الرجعة بعامة، هی خاصة» (کافی، ج۸، ص۵۰). |
|
| |
|
| ===در حکومت جائر===
| | یعنی رجعت عمومی نیست، بلکه مخصوص گروهی خاص است، در حالی که قیامت، عمومی و شامل همه میشود. |
| به گفته نویسنده، شیعیان بهجز دوران محدودی، همواره ذیل نظامهای جوری زندگی کردهاند؛ به همین دلیل مشارکت سیاسی آنان متناسب با شرایط نظام سیاسی حاکم، متفاوت بوده است. تقیه مداراتی، تعامل و همکاری با حاکم جائر کافر یا مسلمان، انتقاد و سرپیچی از دستورات، راهکارهای مشارکت سیاسی حداقلی است که نویسنده با استناد به روایات و سیره متشرعه معتقد است در ذیل نظام جوری امکان اجرا دارد.(ص۲۵۵-۲۷۹) به باور ایزدهی، بر اساس منطقِ تقیه مداراتی، مشارکت مؤمنان با سایر شهروندان باعث حفظ موجودیت آنان و جلوگیری از انفعال میشود.(ص۲۵۸-۲۶۰) همکاری نخبگان و عالمان شیعی با حاکم جائر با استناد به علم به عدم سرنگونی آن حکومت و همچنین طولانی شدن دوران غیبت صورت میگرفته و در گرو ضرورت تأمین حقوق شیعیان بوده است.(ص۲۶۰-۲۶۱) نگارنده کتاب در مقام جمعبندی میان راهکارهای مشارکت سیاسی ذیل حکومت جائر معتقد است؛ نافرمانی نسبت به فرامین حاکم جائر در صورتی است که در راستای کمک به آنان در ظلم و گناهشان باشد و در مقابل، جواز تعامل با آنان فقط در امور مباح و حلال امکانپذیر است.(ص۲۷۹)
| | ---- |
|
| |
|
| ==ظرفیتهای مشارکت سیاسی در نظمهای سیاسی مختلف== | | === ۹.۲. هدف رجعت: تحقق وعدههای تاریخی در دنیا === |
| نویسنده در بخش آخر کتاب با تفکیک میان نظمهای سیاسیِ غیر مبتنی بر مردمسالاری، مبتنی بر مردمسالاری و مبتنی بر مردمسالاری دینی، به ظرفیتهای مشارکت سیاسی در هرکدام از این نظمها پرداخته است.(ص۲۸۳-۳۹۸)
| | رجعت برای این است که وعدههای خداوند در همین دنیا تحقق پیدا کند: |
|
| |
|
| وی نظم نبوت و امامت، نظم ولایت فقیه، نظم خلافت، نظم سلطنت و نظم ولایت در شرعیات و سلطنت در عرفیات را ذیل نظمهای سیاسی غیر مبتنی بر مردمسالاری قرار داده است.(ص۲۸۷-۳۳۱) به گفته او در نظم سیاسی نبوت و امامت و همچنین ولایت فقیه مردم اگرچه در مشروعیتبخشی به آن نقشی ندارند؛ ولی در جایگاه نظارتی و مشورت دادن و همچنین کمک به حاکم در اداره امور حکومتی، میتوانند مشارکت داشته باشند.(ص۲۹۴ و ۲۹۹) به باور نویسنده در نظمهای مبتنی بر خلافت و سلطنت، مردم مشارکت کمرنگتری دارند و فقط در انتخاب حاکم بر اساس الگوهایی چون اهل حل و عقد، استخلاف، شورا و تغلب و همچنین در عزل حاکم نقش دارند. (ص۳۱۰-۳۲۶) نگارنده کتاب معتقد است در نظم سیاسی ولایت دوگانه سطان و فقیه که در زمان صفویه و قاجاریه اتفاق افتاد، فضای زیادی برای مشارکت مردم وجود نداشت و عمدهترین جلوه مشارکت سیاسی از آنِ فقیهان بود که به نقد، نصیحت و نظارت بر حاکمان میپرداختند.(ص۳۲۷-۳۳۱)
| | * پیروزی نهایی حق بر باطل |
| | * انتقام خونهای مظلومان، بهویژه خون سیدالشهدا علیهالسلام |
| | * تجربه عدالت مطلق الهی در زمین |
| | * عزت مؤمنان و رسوایی دشمنان پیش از قیامت |
|
| |
|
| ایزدهی نظم سیاسی سلطنت مشروطه را ذیل نظمهای مبتنی بر مردمسالاری مطرح میکند و قانون اساسی را محور مشارکت سیاسی در آن میداند. به گفته او برابری پذیرفته شده در این نظام، زمینه مشارکت سیاسی مردم را بهصورت گسترده فراهم کرده است و نماد آن نیز پارلمان است.(ص۳۴۰-۳۵۴) نویسنده کتاب، نظام جمهوری اسلامی را ذیل نظم مردمسالاری دینی تصویر کرده و ضمن بیان ویژگیهای آن به توضیح این نظام ذیل دو قرائت ولایت مطلقه فقیه و ولایت انتخابی فقیه میپردازد.(ص۳۵۵-۳۹۸) به اعتقاد وی این نوع نظام فقط در جوامعی که اغلب جمعیت آن شیعه و مؤمن به ولایت فقیه باشند، امکان برقراری دارد و مشارکت سیاسی مردم در آن نه تنها حق بلکه تکلیفی برعهده آنها خواهد بود.(ص۳۶۲-۳۶۳)
| | 📌 امام صادق علیهالسلام فرمود: |
|
| |
|
| ==ارزیابی کتاب==
| | «إنّ دولة الحقّ قبل قیام الساعة، لیری المؤمنون السرور و یری الکافرون العذاب» |
| چند نکته محتوایی و شکلی درباره کتاب مشارکت سیاسی در فقه سیاسی شیعه قابل توجه است:
| |
| * نویسنده کتاب، متأثر از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و نظامِ توزیع قدرت حاصل از آن، (نظام سیاسی مبتنی بر حاکمیت دوگانه) نظام مشروع و آرمانی شیعه را نظامی میداند که حاکم آن منصوب به نصب الهی باشد و مردم با قبول چنین حاکمی زمینه قدرتیابی او را فراهم میکنند.(ص ۷۰-۷۳ و ۱۹۷ و ۲۱۸ و ۲۵۶ و ۲۹۳) طبق این دیدگاه مردم در مشروعیتبخشی به حاکمیت و تعیین حاکم نقشی ندارند و مشارکت آنان در امور سیاسی بیشتر به مواردی چون اطاعت از حاکم و کمک به او در انجام بهتر امور محدود خواهد بود؛ بنابراین برای مردم نقشی ثانوی قرار داده شده و گاه در حد ابزار حاکمیت تصویر میشوند. ارائه این دیدگاه درباره مشارکت سیاسی در فقه سیاسی شیعه متأثر از قرائت فقهی حاکم بر جمهوری اسلامی ایران است و با دیدگاههای رایج درباره نقش مردم در حکومت همخوانی کمتری دارد. در مقابل این دیدگاه، طبق برداشتهای فقهی دیگر، حاکم هم مشروعیت و هم مقبولیت خود را از مردم میگیرد و اختیارات او هم محدود به قانونی خواهد بود که توسط نمایندگان مردم به تصویب رسیده باشد.
| |
| * مؤلف در برخی از مباحث کتاب به دنبال مستندسازی نظام توزیع قدرت در جمهوری اسلامی ایران است(ص۲۰۴-۲۰۶) و یا اینکه حوادث و اتفاقات رخ داده در ایران بهویژه در جریان پیروزی انقلاب اسلامی ایران را مستند تحلیلهای خود قرار داده است.(ص۹۴-۹۵)
| |
| * پرداختن به مباحث غیرضرور در روند بحث مانند ریشهیابی کلمات(ص۱۸۳ و۲۷۰) و همچنین آوردن توأمان متن و ترجمه آیات و روایات(ص ۱۵۰ و۲۲۱ و۲۶۶-۲۶۷) باعث حجیم شدن متن کتاب و گاه دور شدن از اصل بحث شده است.
| |
| * نوع عبارتپردازی نویسنده باعث سختفهم شدن مطالب کتاب شده است؛ بهعنوان مثال در موارد متعددی نویسنده یک جمله را با عطفهای زیاد بهقدری طولانی کرده که نصف صفحه کتاب یا بیشتر را در بر گرفته است.
| |
|
| |
|
| [[رده:کتابهای فقه سیاسی به زبان فارسی]]
| | (بحارالانوار، ج۵۳، ص۵۷). |
| [[رده:کتابهای سید سجاد ایزدهی]]
| | ---- |
| | |
| | === ۹.۳. هدف قیامت: حسابرسی و جزای نهایی === |
| | قیامت مرحله نهایی است؛ جایی که: |
| | |
| | * همه انسانها محشور میشوند |
| | * اعمال کوچک و بزرگ حسابرسی میگردد |
| | * بهشتیان وارد بهشت و دوزخیان وارد دوزخ میشوند |
| | |
| | 📌 قرآن کریم: |
| | |
| | ﴿وَاتَّقُوا يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ﴾ (بقره/۲۸۱). |
| | |
| | یعنی روزی که همه به سوی خدا بازمیگردید و حساب نهایی برپا میشود. |
| | ---- |
| | |
| | === ۹.۴. پیوند رجعت و قیامت === |
| | اگر بخواهیم به زبان ساده بیان کنیم: |
| | |
| | * '''ظهور''' = آغاز عدالت جهانی |
| | * '''رجعت''' = تحقق کامل وعدههای الهی و تجربهی عینی پیروزی حق بر باطل در دنیا |
| | * '''قیامت''' = پایان تاریخ و حسابرسی فراگیر |
| | |
| | == دعاها و زیارات حاوی تصریح به رجعت == |
| | الف) صلوات وعجل فرجهم |
| | |
| | ==== الف) دعای عهد ==== |
| | |
| | * روایت امام صادق علیهالسلام: «مَنْ دَعَا اللهَ أَرْبَعِینَ صَبَاحًا بِهَذَا الْعَهْدِ كَانَ مِنْ أَنْصَارِ قَائِمِنَا، فَإِنْ مَاتَ أَخْرَجَهُ اللهُ مِنْ قَبْرِهِ» (بحارالانوار، ج۵۳، ص۹۵). |
| | * فراز دعا: «اللّهم إن حال بینی و بینه الموت الذی جعلته علی عبادک حتماً مقضیاً فأخرجنی من قبری مؤتزراً کفنی شاهراً سیفی …» این دعا به صراحت رجعت مؤمنان را در رکاب امام زمان علیهالسلام بیان میکند. |
| | |
| | ==== ب) زیارت مطلقه امام حسین علیهالسلام (زیارت اربعین و عرفه) ==== |
| | «إنّی بکم مؤمن و بإیابکم موقن … إنّی من المؤمنین برجعتکم». |
| | |
| | یعنی اعتقاد به رجعت اهلبیت، بخشی از زیارت سیدالشهداست. |
| | |
| | ==== ج) زیارت جامعه کبیره ==== |
| | امام هادی علیهالسلام در این زیارت فرمود: |
| | |
| | «مؤمن بإیابکم، مصدّق برجعتکم، منتظر لأمرکم، مرتقب لدولتکم … و یکرّ فی رجعتکم و یملّک فی دولتکم» (زیارت جامعه کبیره). |
| | |
| | ایمان به رجعت بخشی از عهد ولایی شیعه دانسته شده است. |
| | |
| | ==== د) زیارت آل یس ==== |
| | «و أن رجعتکم حقّ لا ریب فیها …». |
| | |
| | در این زیارت به صراحت رجعت بهعنوان عقیده یقینی شیعه بیان شده است. |
| | |
| | ==== ه) دعای روز دحو الارض ==== |
| | «و أبعثنا فی کرّته حتی نکون فی زمانه من أعوانه». |
| | |
| | در این دعا از خدا خواسته میشود در زمان رجعت، از یاران امام مهدی علیهالسلام باشیم. |
| | |
| | = مبانی قرآنی رجعت = |
| | |
| | === ۲.۱. آیات خاص رجعت === |
| | |
| | # '''آیه محوری رجعت – سوره نمل/۸۳''' ﴿وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِّمَّن يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا﴾. این آیه از «حشر گروهی» سخن میگوید، در حالی که قیامت حشر عمومی همه انسانهاست. پس این آیه به رجعت اشاره دارد. |
| | # '''سوره غافر/۱۱''' ﴿قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَیْنِ﴾. کافران در قیامت اعتراف میکنند که دو بار میرانده و دو بار زنده شدند؛ این نشان از حیات مجدد در دنیا (رجعت) پیش از قیامت دارد. |
| | # '''سوره انبیاء، آیه ۹۵. و حرام علی قریه اهلکناها انهم لا یرجعون»؛''' و بر آبادیهایی که به سبب گناه هلاکشان کردیم، حرام است که بازگردند، قطعاً آنها باز نخواهند گشت. [۱۱] در این آیه نیز، صحبت از بازگرداندن همه انسانها نیست چرا که گروهی که به سبب اعمالشان، به عذاب الهی گرفتار شده و به هلاکت رسیدهاند، از این امر مستثنی شدهاند. مگر در روز قیامت این گروه از انسانها، محشور نخواهند شد؟ از این رو، این آیه نیز به اصل رجعت تعبیر شده است. در ضمن مفسرین بر اساس این آیه، این گونه استنباط میکنند که، گروهی از کفار و مشرکان محض که در دنیا به عقوبت نرسیده و به مرگ طبیعی مردهاند شامل رجعت خواهند شد تا پس از رجعت به کیفر اعمالشان در دنیا برسند. از این رو، در این آیه، هلاک شدگان این قوم را از رجعت تحریم فرموده است. |
| | |
| | ---- |
| | |
| | === ۲.۲. شواهد قرآنی بر امکان رجعت === |
| | خداوند در قرآن بارها از زنده کردن مردگان پیش از قیامت سخن گفته است، که همگی نشان میدهد بازگشت به دنیا به اذن خدا ممکن است: |
| | |
| | # '''زنده شدن هزاران نفر پس از مرگ''' ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِن دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ﴾ (بقره، ۲۴۳). |
| | # '''زنده شدن عزیر''' ﴿فَأَمَاتَهُ اللّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ﴾ (بقره، ۲۵۹). |
| | # '''زنده شدن پرندگان برای ابراهیم''' ﴿فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ … ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا﴾ (بقره، ۲۶۰). |
| | # '''اصحاب کهف''' ﴿فَضَرَبْنَا عَلَى آذَانِهِمْ فِي الْكَهْفِ سِنِينَ عَدَدًا ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ﴾ (کهف، ۱۱–۱۲) |
| | |
| | ---- |
| | |
| | = ۳. شواهد روایی و ادعیه رجعت = |
| | |
| | === ۳.۱. احادیث اهلبیت علیهمالسلام === |
| | <nowiki>*</nowiki>مأمون: نظر شما درباره رجعت چيست؟ |
| | |
| | ـ امام: رجعت حق است؛ در ميان امتهاى پيشين بوده و قرآن از رجعت سخن گفته است و رسول خدا (ص) فرمود: «در اين امت همه آنچه در امتهاى قبل بود، بدون كم و كاست نيز هست». و نیز فرمود: «وقتى که مهدى از فرزندانم، خروج و قيام كند، عيسىبن مریم از آسمان فرود مىآيد و در نماز به او اقتدا مىكند. اسلام در آغاز، غريب بوده و در آينده نيز غريب خواهد شد، خوشا به حال غريبها.» شخصى از رسول خدا (ص)پرسيد «پس از آن چه خواهد شد؟»، پيامبر در پاسخ فرمود: «آنگاه حق به صاحبش بر مىگردد.» |
| | |
| | * امام صادق علیهالسلام: «لَیْسَ مِنّا مَنْ لَمْ یُؤْمِنْ بِکَرَّتِنا» (کافی، ج۸، ص۴۹). |
| | * امام جعفر صادق علیه السلام در روایتی ایام الله را سه قسم میداند: « روزهای خدا سه تا هستند؛ روز قیام قائم علیه السلام، روز رجعت و روز رستاخیز»[۱۸] |
| | * امام صادق علیهالسلام: «إنّ الرجعة لیست بعامّة … إنما یرجع من محض الإیمان محضاً أو محض الکفر محضاً» (کافی، ج۸، ص۵۰). |
| | * امام باقر علیهالسلام: «إنّ أوّل من تنشقّ الأرض عنه و یرجع إلی الدنیا الحسین بن علی» (بحارالانوار، ج۵۳، ص۳۹). |
| | |
| | ---- |
| | |
| | === ۳.۲ === |
| | |
| | == اقوال == |
| | اجماع |
| | |
| | نظرات علما |
| | |
| | اهمیت داره این نظرات |
| | |
| | |
| | = . فلسفه و اهداف رجعت = |
| | |
| | === ۴.۱. تحقق وعده نصرت کامل دین و مؤمنان === |
| | رجعت برای این است که وعدههای الهی مبنی بر پیروزی نهایی مؤمنان تحقق یابد. خداوند در قرآن فرموده: |
| | |
| | ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾ (انبیاء، ۱۰۵). |
| | |
| | این وراثت زمین توسط صالحان در زمان ظهور و رجعت بهطور کامل محقق میشود. |
| | ---- |
| | |
| | === ۴.۲. انتقام خونهای به ناحق ریختهشده === |
| | یکی از اهداف اصلی رجعت، خونخواهی شهیدان تاریخ، بهویژه امام حسین علیهالسلام است. |
| | |
| | 📌 امام باقر علیهالسلام: |
| | |
| | «إنّ أوّل من یرجع إلی الدنیا الحسین بن علی، و إنّ الرجعة لیست بعامة، بل خاصة بمن محض الإیمان محضاً أو محض الکفر محضاً» |
| | |
| | (بحارالانوار، ج۵۳، ص۳۹). |
| | |
| | بازگشت امام حسین علیهالسلام برای این است که انتقام خون مظلومانهاش گرفته شود و حق آشکار گردد. |
| | ---- |
| | |
| | === ۴.۳. احیای عدالت مطلق در زمین پیش از قیامت === |
| | ظهور امام مهدی علیهالسلام عدالت جهانی را برقرار میکند، اما در رجعت این عدالت به اوج خود میرسد و ظالمان گذشته با چشم خود جزای دنیویشان را میبینند. |
| | |
| | این مرحله تحقق وعده الهی است که فرمود: |
| | |
| | ﴿وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ﴾ (قصص، ۵). |
| | ---- |
| | |
| | === ۴.۴. تکامل معنوی برخی مؤمنان و رسوایی دشمنان === |
| | رجعت فرصتی برای تکامل روحی برخی مؤمنان است که در دوران حیات خود، زمینه رشد کامل نیافته بودند. آنان با رجعت دوباره به دنیا برمیگردند تا به اوج ایمان و مجاهدت برسند. |
| | |
| | از سوی دیگر، دشمنان اهلبیت علیهمالسلام در همین دنیا رسوا میشوند و مجازات الهی را میچشند تا حجت بر همگان تمام گردد. |
| | |
| | 📌 امام صادق علیهالسلام فرمود: |
| | |
| | «لیس منا من لم یؤمن بکرّتنا و یستحِلّ متعتنا» |
| | |
| | (کافی، ج۸، ص۴۹). |
| | |
| | ایمان به رجعت نشانه باور به تحقق کامل وعدههای الهی در دنیا است. |
| | ---- |
| | |
| | === ۴.۵. جایگاه رجعت در منظومه مهدویت و معاد === |
| | رجعت، حلقه اتصال میان ظهور و قیامت است: |
| | |
| | * '''با ظهور''': عدالت جهانی برپا میشود و جهان آماده تحقق کامل وعده الهی میگردد. |
| | * '''با رجعت''': خونهای به ناحق ریخته ـ بهویژه خون امام حسین علیهالسلام ـ ستانده میشود و حق به صورت عینی در دنیا پیروز میگردد. |
| | * '''با قیامت''': حسابرسی نهایی و پاداش و کیفر اخروی صورت میگیرد. |
| | |
| | بنابراین، رجعت تحقق دنیوی وعده «پیروزی نهایی حق بر باطل» است، و قیامت تحقق اخروی آن. |
| | |
| | = ۶. شخصیتهای رجعتکننده = |
| | |
| | === ۶.۱. بازگشت پیامبران و اوصیاء === |
| | بر اساس روایات اهلبیت علیهمالسلام، در رجعت نهتنها امامان شیعه بلکه برخی پیامبران الهی نیز بازمیگردند. |
| | |
| | 📌 امام صادق علیهالسلام فرمود: |
| | |
| | «إنّ الرجعة لیست بعامة، بل خاصة بمن محض الإیمان محضاً أو محض الکفر محضاً» |
| | |
| | (بحارالانوار، ج۵۳، ص۳۹). |
| | |
| | یعنی رجعت مخصوص کسانی است که یا ایمان خالص داشتهاند یا کفر خالص. |
| | |
| | از اینرو، پیامبران اولوالعزم و اوصیای ایشان که حاملان ایمان خالصاند، در رجعت حاضر خواهند بود. |
| | ---- |
| | |
| | === ۶.۲. بازگشت امام حسین علیهالسلام بهعنوان محور اصلی رجعت === |
| | هیچ شخصیتی بهاندازه امام حسین علیهالسلام در روایات رجعت برجسته نیست. او محور اصلی رجعت معرفی شده است. |
| | |
| | 📌 روایت: |
| | |
| | «أوّل من تنشق الأرض عنه و یرجع إلی الدنیا الحسین بن علی» |
| | |
| | (بحارالانوار، ج۵۳، ص۵۷؛ تفسیر قمی، ج۲، ص۱۳۰). |
| | |
| | بنابراین، امام حسین علیهالسلام نخستین کسی است که پس از ظهور امام مهدی به دنیا بازمیگردد. |
| | ---- |
| | |
| | === ۶.۳. بازگشت برخی دشمنان اهلبیت برای مجازات دنیوی === |
| | رجعت فقط برای مؤمنان نیست؛ بسیاری از دشمنان سرسخت اهلبیت نیز بازمیگردند تا در همین دنیا مجازات شوند. |
| | |
| | 📌 امام صادق علیهالسلام فرمود: |
| | |
| | «إنّما یرجع عند القائم من محض الإیمان محضاً أو محض الشرک محضاً» |
| | |
| | (کافی، ج۸، ص۵۰). |
| | |
| | پس، کفار و دشمنان اهلبیت ـ مانند قاتلان امام حسین علیهالسلام ـ در رجعت زنده میشوند تا به دست مؤمنان به عذاب دنیوی برسند. |
| | ---- |
| | |
| | === ۶.۴. رجعت سایر مؤمنان برجسته در تاریخ === |
| | گروهی از یاران راستین پیامبران و امامان، که فرصت تکامل نیافتهاند، به دنیا بازمیگردند تا شاهد پیروزی حق و تشکیل حکومت جهانی باشند. |
| | |
| | 📌 نمونه: بازگشت مؤمن آلفرعون، یاران واقعی امیرالمؤمنین علیهالسلام، و شیعیان صادقالقلب. |
| | ---- |
| | |
| | = ۷. رجعت امام حسین علیهالسلام پس از امام مهدی علیهالسلام = |
| | |
| | === ۷.۱. نخستین رجعتکننده === |
| | روایات متعددی تصریح دارند که امام حسین علیهالسلام اولین کسی است که پس از امام مهدی علیهالسلام رجعت میکند. |
| | |
| | 📌 امام صادق علیهالسلام: |
| | |
| | «أوّل من تنشق الأرض عنه و یرجع إلی الدنیا الحسین بن علی» |
| | |
| | (بحارالانوار، ج۵۳، ص۵۷). |
| | ---- |
| | |
| | === ۷.۲. غسل، کفن و نماز بر پیکر امام مهدی علیهالسلام === |
| | در روایات آمده است که پس از وفات حضرت مهدی علیهالسلام، امام حسین علیهالسلام رجعت میکند و وظیفه غسل، کفن و نماز بر پیکر آن حضرت را انجام میدهد. |
| | |
| | 📌 روایت: |
| | |
| | «إنّ الحسین بن علی هو الذی یلی غسله و کفنه و حنوطه و یتولی الصلاة علیه و یضعه فی حفرته» |
| | |
| | (بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۰۸). |
| | ---- |
| | |
| | === ۷.۳. حاکمیت طولانی امام حسین علیهالسلام در دوران رجعت === |
| | برخی روایات به دوران طولانی حکومت امام حسین علیهالسلام پس از امام مهدی اشاره کردهاند. |
| | |
| | 📌 امام صادق علیهالسلام: |
| | |
| | «و یملک بعده الحسین خمسین سنة» |
| | |
| | (بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۱۲). |
| | |
| | یعنی پس از امام مهدی، امام حسین علیهالسلام برای پنجاه سال حکومت میکند و پرچم عدل الهی را بهطور کامل برافراشته نگاه میدارد. |
| | ---- |
| | |
| | = ۸. رجعت سایر امامان علیهمالسلام = |
| | |
| | === ۸.۱. بازگشت دیگر معصومین === |
| | پس از امام حسین علیهالسلام، سایر امامان نیز یکی پس از دیگری رجعت میکنند. این بازگشت بهمنزله تحقق کامل دولت واحد الهی است که از زمان ظهور مهدی موعود تا قیامت ادامه دارد. |
| | ---- |
| | |
| | === ۸.۲. استمرار دولت الهی تا قیامت === |
| | بر اساس روایت: |
| | |
| | «و إنّ دولة الحق باقِیةٌ إلی أن یقوم القائم و یرجع الحسین و لا یبقی مؤمن إلا دخل فیها، و لا یبقی کافر إلا هلك» |
| | |
| | (تفسیر عیاشی، ج۲، ص۳۳۲). |
| | |
| | یعنی این دولت الهی، پایدار و مستمر است تا قیامت، و در آن مؤمنان به کمال میرسند و کافران نابود میشوند. |
| | ---- |
| | |
| | === ۸.۳. تفاوت دیدگاهها در ترتیب بازگشت ائمه === |
| | در برخی روایات، امام حسین علیهالسلام آغازگر رجعت دانسته شده و سپس دیگر امامان بازمیگردند. برخی منابع دیگر ترتیب خاصی ذکر نکردهاند. آنچه قطعی است، بازگشت همه اهلبیت علیهمالسلام و حضورشان در حاکمیت نهایی پیش از قیامت است. |