فقه معاصر:پیش‌نویس اسلام و حق حیات انسان (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

Mkhaghanif (بحث | مشارکت‌ها)
اصلاح ارقام
 
Hasanejraei (بحث | مشارکت‌ها)
اصلاح متن تا حق حیات دینداران
خط ۱: خط ۱:
مهدی خسروی سرشکی
مهدی خسروی سرشکی
*'''چکیده'''
*'''چکیده'''
«اسلام و حق حیات انسان» با بررسی مفاهیم کلیدی حق حیات انسان و مبانی کلامی، عرفانی، فقهی و حقوقی آن، این حق را از دیدگاه قرآن برای دین‌داران و غیر دین‌داران تحلیل می‌کند. سپس به موارد جواز سلب حیات در قرآن و تحلیل احکام مرتبط با قتل عمد، محاربه و ارتداد می‌پردازد و شبهات مربوط به چهار حکم قصاص، ارتداد، جهاد ابتدایی و تفاوت حق حیات زن و مرد را نقد و بررسی می‌کند و پاسخ می‌دهد.
'''اسلام و حق حیات انسان''' با بررسی مفاهیم کلیدی حق حیات انسان و مبانی کلامی، عرفانی، فقهی و حقوقی آن، این حق را از دیدگاه قرآن برای دینداران و غیردینداران تحلیل می‌کند. سپس به موارد جواز سلب حیات در قرآن و تحلیل احکام مرتبط با قتل عمد، محاربه و ارتداد می‌پردازد و شبهات مربوط به چهار حکم قصاص، ارتداد، جهاد ابتدایی و تفاوت حق حیات زن و مرد را نقد و بررسی می‌کند و پاسخ می‌دهد.


ساختار کتاب
==ساختار کتاب==
کتاب «اسلام و حق حیات انسان»، نوشته‌ حمیدرضا نوری، از سوی بنیاد پژوهش‌های اسلامی و به سفارش دانشگاه معارف اسلامی منتشر شده است. نویسنده، استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی است. وی در پیشگفتار، ضمن بررسی پیشینه تحقیق شامل کتاب‌ها و مقالات (ص۱۳-۲۴)، انگیزه نگارش کتاب را پاسخگویی به ادعاهای برآمده از دوران مدرن دانسته که میان عقل و دین، علم و دین، و حقوق و دین، تزاحم می‌بیند و آن را با تکلیف‌مداری دینی متضاد می‌انگارد (ص۱۱).


کتاب «اسلام و حق حیات انسان»، نوشته‌ حمیدرضا نوری، از سوی بنیاد پژوهش‌های اسلامی و به سفارش دانشگاه معارف اسلامی منتشر شده است. نویسنده، استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی است. وی در پیشگفتار، ضمن بررسی پیشینه تحقیق شامل کتاب‌ها و مقالات (ص۱۳ تا ۲۴هدف خود از نگارش را پاسخ‌گویی به ادعای مدرنیته درباره‌ حق‌مداری و فردگرایی انسانی و تزاحم و تعارض و تداخل آن با آموزه‌های دینی که بر تکلیف‌مداری انسان تأکید دارند، مطرح می‌کند (ص ۱۱).  
این کتاب در چهار بخش اصلی تنظیم شده است:
;پیشگفتار (ص۱۱-۲۴): پیشینه تحقیق با تکیه بر تفاسیر عرفانی، اجتماعی، کلامی و فقهی، مبتنی بر آیات مختلف قرآن، و نیز آثار غیرتفسیری عالمان شیعه و اهل‌سنت درباره حقوق بشر و حق حیات انسان.
;بخش اول: مفاهیم و مبانی (ص۲۵-۷۵): بررسی سه مفهوم حق، حیات و انسان، با تأکید بر اینکه گرچه سلب حق حیات قبیح و نادرست است،‌ اما سلب حق حیات مادی برخی انسان‌ها، از آن رو که عامل سلب حق حیات معنوی دیگران هستند، موجه است.  
;بخش دوم: حق حیات انسان از دیدگاه قرآن (ص۷۷-۱۱۰): مطالعه‌ هویت و جایگاه انسان، مراتب انسانی، و حق حیات دین‌داران و غیر دین‌داران بر اساس آیات قرآن.
;بخش سوم: موارد جواز سلب حیات در قرآن (ص۱۱۱-۱۸۵): تحلیل احکام مرتبط با قتل عمد، محاربه، و ارتداد از منظر قرآنی.
;بخش چهارم: نقد شبهات (ص۱۸۷-۳۳۰): بررسی زمینه‌های طرح شبهات (مانند مسائل حقوق بشری)، واکنش‌های روشنفکران (مانند مقاصد شریعت)، و تحلیل شبهات در موضوعات قصاص، ارتداد، جهاد ابتدایی، و تفاوت حق حیات زن و مرد.  


این کتاب در چهار بخش اصلی تنظیم شده است:
==مبانی فقهی و حقوقی حق حیات انسان==
نویسنده ابتدا مفهوم حق را از دیدگاه لغوی، قرآنی و فلسفی بررسی کرده و سپس آن را در اصطلاح فقهی، به‌عنوان امری اعتباری از سوی شارع معرفی می‌کند که از سلطنت افراد بر امور ناشی می‌شود و مستلزم احترام دیگران است (ص۳۰).


- بخش اول: مفاهیم و مبانی: بررسی سه مفهوم حق، حیات و انسان، همراه با تحلیل مبانی چهارگانه‌ حق حیات انسان از منظر کلامی، عرفانی، فقهی و حقوقی.  
در ادامه، به مبانی حق حیات انسان پرداخته و آن را از منظر کلامی (ص۵۵)، عرفانی (ص۶۱)، فقهی (صه ۶۷)، و حقوقی (ص۷۳) بررسی می‌کند. به نظر نویسنده، مبنای فقهی این حق، حفظ نفس است، و احکام اسلامی را به‌عنوان ضامن تداوم حیات معرفی می کند (ص۶۹) و برای تأیید این مبنای فقهی، دو اصل را مطرح می‌کند:


- بخش دوم: حق حیات انسان از دیدگاه قرآن: مطالعه‌ هویت و جایگاه انسان، مراتب انسانی، و حق حیات دین‌داران و غیر دین‌داران بر اساس آیات قرآن.  
۱. حرمت قتل نفس در تمامی ادیان الهی (ص۷۰)
۲. حفظ نفس به‌عنوان مقصد شریعت (ص۷۱).  


- بخش سوم: موارد جواز سلب حیات در قرآن: تحلیل احکام مرتبط با قتل عمد، محاربه، و ارتداد از منظر قرآنی.
همچنین، نویسنده بر آن است که برخی قواعد فقهی مانند اتلاف، رفع حدود با شبهات، قاعده‌ لا ضرر و لا ضرار، و تقیه، در سراسر فقه به کار گرفته شده و ضامن حفظ نفس هستند (ص۷۲). او در حوزه‌ حقوقی، دو محور اساسی را برای حق حیات مطرح می‌کند: ۱. حق قانونی و عینی انسان (ص۷۳و حق و امتیاز شخصی مبتنی بر کرامت و حرمت انسانی (ص۷۴).  
 
- بخش چهارم: نقد شبهات: بررسی زمینه‌های طرح شبهات (مانند مسائل حقوق بشری)، واکنش‌های روشنفکران (مانند مقاصد شریعت)، و تحلیل شبهات در موضوعات قصاص، ارتداد، جهاد ابتدایی، و تفاوت حق حیات زن و مرد.
 
 
گزارش کتاب
 
مبانی فقهی و حقوقی حق حیات انسان و حرمت آن
 
نویسنده ابتدا مفهوم حق را از دیدگاه لغوی، قرآنی و فلسفی بررسی کرده و سپس آن را در اصطلاح فقهی، به‌عنوان امری اعتباری از سوی شارع معرفی می‌کند که از سلطنت افراد بر امور ناشی می‌شود و مستلزم احترام دیگران است (ص ۳۰).
 
در ادامه، به مبانی حق حیات انسان پرداخته و آن را از منظر کلامی (ص ۵۵)، عرفانی (ص ۶۱)، فقهی (صه ۶۷)، و حقوقی (ص ۷۳) بررسی می‌کند. به نظر نویسنده، مبنای فقهی این حق، حفظ نفس است، و احکام اسلامی را به‌عنوان ضامن تداوم حیات معرفی می کند (ص ۶۹) و برای تأیید این مبنای فقهی، دو اصل را مطرح می‌کند:
 
1. حرمت قتل نفس در تمامی ادیان الهی (ص ۷۰)،
 
۲. حفظ نفس به‌عنوان مقصد شریعت (ص ۷۱).
 
همچنین، نویسنده اشاره دارد که برخی قواعد فقهی مانند اتلاف، رفع حدود با شبهات، قاعده‌ لا ضرر و لا ضرار، و تقیه، در سراسر فقه به کار گرفته شده و ضامن حفظ نفس هستند (ص ۷۲).  
 
وی در حوزه‌ حقوقی، دو محور اساسی را برای حق حیات مطرح می‌کند:  
 
. حق قانونی و عینی انسان (ص ۷۳)،  
 
۲. حق و امتیاز شخصی مبتنی بر کرامت و حرمت انسانی (ص ۷۴).  
 
قرآن و هویت و حق حیات انسان دین‌دار و بی‌دین
 
۱. هویت انسان از منظر قرآن


==هویت و تمایز انسانی در قرآن==
===هویت انسان ===
نویسنده برای بررسی هویت انسان از منظر قرآن، آیات را در سه دسته تحلیل می‌کند:  
نویسنده برای بررسی هویت انسان از منظر قرآن، آیات را در سه دسته تحلیل می‌کند:  


الف. هویت‌یابی با تأمل در آیات خلقت اولین انسان: این آیات بر دو عنصر عقل و اختیار در انسان تأکید دارند و نشان می‌دهند که انسانیت او به قدرت تعقل وابسته است (ص ۸۳ و ۸۴).  
الف. هویت‌یابی با تأمل در آیات خلقت اولین انسان: این آیات بر دو عنصر عقل و اختیار در انسان تأکید دارند و نشان می‌دهند که انسانیت به قدرت تعقل وابسته است (ص۸۳-۸۴).
 
ب. هویت‌یابی با تأمل در مراحل خلقت انسان: مراحل خلقت در هفت دسته مطرح شده‌ است؛ از زمانی که انسان هنوز شیء قابل‌توجهی نبود تا دمیدن روح در او. بر اساس این آیات، هر چند بُعد مادی انسان نسبت به بُعد روحی ضعیف‌تر است، اما به دلیل همراهی با روح، اهمیت بالایی دارد (ص۸۵-۸۶).
ب. هویت‌یابی با تأمل در مراحل خلقت انسان: مراحل خلقت در هفت دسته مطرح شده‌اند، از زمانی که انسان هنوز شیء قابل‌توجهی نبود تا دمیدن روح در او. بر اساس این آیات، هرچند بُعد مادی انسان نسبت به بُعد روحی ضعیف‌تر است، اما به دلیل همراهی با روح، از اهمیت بالایی برخوردار است (ص ۸۵ و ۸۶).  
ج. هویت‌یابی با تأمل در ارزش‌های انسان در قرآن: نویسنده، بر اساس آیات قرآن، ارزش‌های انسان را به دو دسته‌ اصلی و عرضی تقسیم می‌کند. ویژگی‌های اصلی، که به خداوند منتسب‌اند، شامل فطرت، علم، وجدان اخلاقی، و دو‌بعدی بودن (ماده و معنا) است، و ویژگی‌های عرضی، بدون انتساب به خداوند، شامل کرامت، مسئولیت، نعمت‌های خلق‌شده برای انسان، و آشکار شدن حقایق پس از مرگ‌ است. همچنین، ویژگی‌های عرضی با انتساب به خداوند شامل جانشینی، منتخب بودن، و امانت‌داری می‌شوند (ص۸۷-۸۸).


ج. هویت‌یابی با تأمل در ارزش‌های انسان در قرآن: نویسنده، بر اساس آیات قرآن، ارزش‌های انسان را به دو دسته‌ اصلی و عرضی تقسیم می‌کند. ویژگی‌های اصلی، که به خداوند منتسب‌اند، شامل فطرت، علم، وجدان اخلاقی، و دو‌بعدی بودن (ماده و معنا) هستند. ویژگی‌های عرضی، بدون انتساب به خداوند، شامل کرامت، مسئولیت، نعمت‌های خلق‌شده برای انسان، و آشکار شدن حقایق پس از مرگ‌اند. همچنین، ویژگی‌های عرضی با انتساب به خداوند شامل جانشینی، منتخب بودن، و امانت‌داری می‌شوند (ص ۸۷ و ۸۸).
===چهار ویژگی ممتاز انسان===
 
مؤلف دو‌بعدی بودن انسان (بعد مادی و معنوی) را بنیادی‌ترین ویژگی انسانی دانسته و به آثار این ابعاد از نظر قرآن اشاره می‌کند (ص۸۸). در نهایت، چهار امتیاز را عامل تمایز انسان از سایر موجودات معرفی می‌کند:  
۲. چهار ویژگی ممتاز انسان در نگاه قرآن
 
مؤلف دو‌ بعدی بودن انسان (بعد مادی و معنوی) را بنیادی‌ترین ویژگی انسانی دانسته و به آثار این ابعاد از نظر قرآن اشاره می‌کند (ص۸۸). در نهایت، چهار امتیاز را عامل تمایز انسان از سایر موجودات معرفی می‌کند:  


۱. داشتن مرتبه نفس (زوج الهی)،  
۱. داشتن مرتبه نفس (زوج الهی)،  
خط ۵۹: خط ۳۹:
۴. پایدار بودن وجود انسان (موجودی ماندگار و کشدار) (ص۸۹ و ۹۰).  
۴. پایدار بودن وجود انسان (موجودی ماندگار و کشدار) (ص۸۹ و ۹۰).  


۳. مراتب انسان از نگاه قرآن و ارتباط با حق حیات
===مراتب انسان و ارتباط آن با حق حیات===
نویسنده، در راستای تعیین حق حیات انسان، روشی برای کشف مراتب انسانی از منظر قرآن ارائه می‌کند تا در نهایت دریابد که آیا حداقلی از حق حیات برای همه انسان‌ها در هر مرتبه‌ای وجود دارد یا خیر (ص۹۳). روش موردنظر نویسنده عبارت است از: ۱. برشمردن القاب و عناوین ثانویه‌ انسان در قرآن، و ۲. واژه‌هایی که بیانگر مرتبه‌ انسانی هستند و قابلیت دسته‌بندی دارند (ص۹۵).


نویسنده، مراتب انسانی را از منظر قرآن بررسی می‌کند تا مشخص کند آیا حداقلی از حق حیات برای همه انسان‌ها در هر مرتبه وجود دارد یا خیر (ص۹۳). وی به اصناف هفت‌گانه‌ انسان از نگاه برخی اندیشمندان اشاره می‌کند (ص۹۴) و سپس دو راه را برای کشف مراتب انسان در قرآن معرفی می‌کند:
سپس، با اشاره به هفت شاخص تفاوت رتبه میان انسان‌ها بر اساس آیات قرآن، این مراتب را فهرست می‌کند: ۱. انسان در مقابل غیرانسان، ۲. نبی در برابر غیرنبی، ۳. نبی اولوالعزم در برابر نبی غیراولوالعزم، ۴. انسان غیرنبی رعایت‌کننده اصول انسانی در برابر انسان غیرنبی که اصول انسانی را رعایت نمی‌کند، ۵. متدین در مقابل کافر، ۶. مسلمان در مقابل اهل کتاب، و ۷. مسلمان رعایت‌کننده اصول انسانی و احکام دینی، در برابر مسلمان و نامسلمان غیرپایبند به اصول انسانی و احکام دینی.


۱. القاب و عناوین ثانویه‌ انسان در قرآن،
در نتیجه‌گیری، نویسنده تأکید دارد که ملاک احراز رتبه، میزان نزدیکی به حضرت حق است و هر تفاوتی الزاماً مرتبه‌ای ایجاد نمی‌کند. از سوی دیگر، خداوند فرصت تعالی را تا واپسین لحظات عمر برای همه‌ انسان‌ها فراهم کرده و امکان عبور از مرتبه‌ کنونی به مرتبه بالاتر وجود دارد. بنابراین، تفاوت‌های عالی یا دانی انسانی، در اصل تعلق حق حیات تأثیری ندارد و حق حیات برای همه‌ انسان‌ها تا مرز استهلاک طبیعی برقرار است، مگر موارد استثنایی که قرآن به‌صورت اجمالی به آنها اشاره کرده است (ص۹۹).  
۲. واژه‌هایی که بیانگر مرتبه‌ انسانی هستند و قابلیت دسته‌بندی دارند (ص۹۵).
 
سپس، با اشاره به هفت شاخص تفاوت رتبه میان انسان‌ها، این مراتب را فهرست می‌کند:
 
۱. انسان در مقابل غیر انسان، ۲. نبی، ۳. نبی اولوالعزم، ۴. غیر نبی، ۵. متدین در مقابل کافر، ۶. مسلمان در مقابل اهل کتاب، ۷. انسان مسلمان در مقابل مسلمان و نامسلمان.
 
در نتیجه‌گیری، نویسنده تأکید دارد که ملاک احراز رتبه، میزان نزدیکی به حضرت حق است و هر تفاوتی الزاماً مرتبه‌ای ایجاد نمی‌کند. از سوی دیگر، خداوند فرصت تعالی را تا واپسین لحظات عمر برای همه‌ انسان‌ها فراهم کرده و امکان عبور از مرتبه‌ کنونی به مرتبه‌ی بالاتر وجود دارد. بنابراین، تفاوت‌های عالی یا دانی انسانی، در اصل تعلق حق حیات تأثیری ندارند و حق حیات برای همه‌ انسان‌ها تا مرز استهلاک طبیعی برقرار است، مگر موارد استثنایی که قرآن به‌صورت اجمالی به آن‌ها اشاره کرده است (ص۹۹).  
 
۴. حق حیات دین‌داران از منظر قرآن


===حق حیات دین‌داران===
نویسنده از نگاه قرآن سه شاخص برای تعریف دین‌داری معرفی می‌کند: ایمان به خدا، ایمان به قیامت، و پیروی از تعالیم دینی و انسانی تحت عنوان عمل صالح (ص۱۰۰). سپس شش شاهد قرآنی برای افزایش ارزش حیات انسانی بیان می‌کند:  
نویسنده از نگاه قرآن سه شاخص برای تعریف دین‌داری معرفی می‌کند: ایمان به خدا، ایمان به قیامت، و پیروی از تعالیم دینی و انسانی تحت عنوان عمل صالح (ص۱۰۰). سپس شش شاهد قرآنی برای افزایش ارزش حیات انسانی بیان می‌کند:  


خط ۸۸: خط ۶۱:
۶. امداد غیبی برای حفظ جان مؤمنان: مانند نجات جان پیامبرانی چون ابراهیم و موسی و ارسال ملائک در میدان نبرد برای حفظ جان مؤمنان (ص۱۰۴ و ۱۰۵).  
۶. امداد غیبی برای حفظ جان مؤمنان: مانند نجات جان پیامبرانی چون ابراهیم و موسی و ارسال ملائک در میدان نبرد برای حفظ جان مؤمنان (ص۱۰۴ و ۱۰۵).  


6. حق حیات بی‌دینان از منظر قرآن
===حق حیات بی‌دینان===
 
نویسنده ابتدا درباره مخاطرات جدی جوامع دینی از جهت دسته‌بندی‌های اعتقادی انسان‌ها تذکر می‌دهد و سپس به جنایات تاریخی یهودیان به دلیل نگاه «اشرف اولاد آدم بودن» اشاره می‌کند. همچنین، اصلاح تلقی مسلمانان نسبت به اهل کتاب در دوران حکومت امام علی(ع) توسط ایشان را مطرح می‌کند (ص۱۰۶).  
نویسنده ابتدا درباره مخاطرات جدی جوامع دینی از جهت دسته‌بندی‌های اعتقادی انسان‌ها تذکر می‌دهد و سپس به جنایات تاریخی یهودیان به دلیل نگاه «اشرف اولاد آدم بودن» اشاره می‌کند. همچنین، اصلاح تلقی مسلمانان نسبت به اهل کتاب در دوران حکومت امام علی(ع) توسط ایشان را مطرح می‌کند (ص۱۰۶).  


خط ۹۸: خط ۷۰:
ب. حق تداوم حیات کافران: اصل در اسلام، همگانی بودن حق حیات و تداوم آن است. قرآن در موارد متعددی به حق حیات کافران تصریح کرده یا ضمن بیان مطلق حق حیات، آن را برای همه انسان‌ها معتبر دانسته است. نویسنده به چهار گروه از این آیات اشاره می‌کند (ص۱۰۹).  
ب. حق تداوم حیات کافران: اصل در اسلام، همگانی بودن حق حیات و تداوم آن است. قرآن در موارد متعددی به حق حیات کافران تصریح کرده یا ضمن بیان مطلق حق حیات، آن را برای همه انسان‌ها معتبر دانسته است. نویسنده به چهار گروه از این آیات اشاره می‌کند (ص۱۰۹).  


موارد مجاز سلب حق حیات انسانی در اسلام
==موارد مجاز سلب حق حیات انسانی در اسلام==


۱. قصاص: فلسفه قصاص و نقد شبهات
===قصاص: فلسفه قصاص و نقد شبهات===


الف. قصاص به مثابه مقابله به مثل و تساوی
الف. قصاص به مثابه مقابله به مثل و تساوی
خط ۱۲۸: خط ۱۰۰:
۱۰. نامتناسب بودن جرم قاتل با مجازات اعدام (ص۲۳۰ تا ۲۴۷).  
۱۰. نامتناسب بودن جرم قاتل با مجازات اعدام (ص۲۳۰ تا ۲۴۷).  


۲. محاربه: مصادیق و تنوع مجازات
===محاربه: مصادیق و تنوع مجازات===


نویسنده در بحث محارب، پس از بررسی ارتباط محاربه با عنوان فساد در زمین (ص۱۳۷) و معنای لغوی محاربه (ص۱۴۰)، از معنای فقهی محاربه نتیجه می‌گیرد که اصطلاح فقهی محارب طیفی از انسان‌ها را شامل می‌شود که هر کدام مجازات متناسب خودشان را دارند (ص۱۴۳ تا ۱۴۵).  
نویسنده در بحث محارب، پس از بررسی ارتباط محاربه با عنوان فساد در زمین (ص۱۳۷) و معنای لغوی محاربه (ص۱۴۰)، از معنای فقهی محاربه نتیجه می‌گیرد که اصطلاح فقهی محارب طیفی از انسان‌ها را شامل می‌شود که هر کدام مجازات متناسب خودشان را دارند (ص۱۴۳ تا ۱۴۵).  
خط ۱۵۴: خط ۱۲۶:
- تنوع در مجازات محارب ـ اعدام، صلب (به دار آویختن)، قطع دست راست و پای چپ در صورت تصاحب مال، و نفی بلد (تبعید) ـ به حاکم شرع و مجری حد این امکان را می‌دهد که مجازاتی متناسب با محاربه و بازتاب اجرای حد در جامعه تعیین کند (ص۱۶۵).  
- تنوع در مجازات محارب ـ اعدام، صلب (به دار آویختن)، قطع دست راست و پای چپ در صورت تصاحب مال، و نفی بلد (تبعید) ـ به حاکم شرع و مجری حد این امکان را می‌دهد که مجازاتی متناسب با محاربه و بازتاب اجرای حد در جامعه تعیین کند (ص۱۶۵).  


۳. ارتداد و حق حیات آدمیان  
===ارتداد و حق حیات آدمیان ===


الف. تداوم حق حیات مرتد
الف. تداوم حق حیات مرتد
خط ۱۹۱: خط ۱۶۳:
برای جلوگیری از عینیت یافتن حکم مرتد، می‌توان با روش تضییقی، بدون انکار اصل حکم اعدام، اما با قرار دادن قیود و شرایط متنوع برگرفته از تاریخ، سیره و حدیث، دایره‌ شمول حکم مرتد را به حدی محدود کرد که عملاً تحقق این حکم در مواردی بسیار نادر تصور شود. نویسنده در این بخش برخی از موارد کاهش دامنه‌ شمول حکم مرتد را بررسی کرده است (ص۲۷۰ تا ۲۷۴).   
برای جلوگیری از عینیت یافتن حکم مرتد، می‌توان با روش تضییقی، بدون انکار اصل حکم اعدام، اما با قرار دادن قیود و شرایط متنوع برگرفته از تاریخ، سیره و حدیث، دایره‌ شمول حکم مرتد را به حدی محدود کرد که عملاً تحقق این حکم در مواردی بسیار نادر تصور شود. نویسنده در این بخش برخی از موارد کاهش دامنه‌ شمول حکم مرتد را بررسی کرده است (ص۲۷۰ تا ۲۷۴).   


۴. جهاد ابتدایی
===جهاد ابتدایی===


جهاد یکی از عوامل محروم ساختن حق حیات از انسان‌هاست و نویسنده، به‌جای پرداختن به کلیات و مبانی در بخش سوم کتاب (موارد مجاز سلب حق حیات)، در بخش چهارم (نقد شبهات) به مشروعیت جهاد ابتدایی در اسلام و سپس رد شبهات پرداخته است.
جهاد یکی از عوامل محروم ساختن حق حیات از انسان‌هاست و نویسنده، به‌جای پرداختن به کلیات و مبانی در بخش سوم کتاب (موارد مجاز سلب حق حیات)، در بخش چهارم (نقد شبهات) به مشروعیت جهاد ابتدایی در اسلام و سپس رد شبهات پرداخته است.
خط ۲۰۶: خط ۱۷۸:
۶. فرمان به جنگ ابتدایی (ص۲۹۴ تا ۳۰۳).   
۶. فرمان به جنگ ابتدایی (ص۲۹۴ تا ۳۰۳).   


نویسنده، برای رفع شبهه، ابتدا تصویری از فضای تاریخی نزول سوره برائت ارائه می‌کند (ص۳۰۴) و جهاد ابتدایی را بازگشتی به جهاد دفاعی مطرح کرده (ص ۳۰۷) و نتیجه می‌گیرد:   
نویسنده، برای رفع شبهه، ابتدا تصویری از فضای تاریخی نزول سوره برائت ارائه می‌کند (ص۳۰۴) و جهاد ابتدایی را بازگشتی به جهاد دفاعی مطرح کرده (ص۳۰۷) و نتیجه می‌گیرد:   


فقط آیات اولیه سوره توبه به جنگ ابتدایی اشاره دارد و این فرمان کلی و دائمی نیست. در اسلام، تنها یک نوع جنگ ابتدایی به رسمیت شناخته شده است که همان جهاد برای رفع موانع هدایت و مقابله با فتنه‌گران و کسانی است که مانع رساندن پیام هدایت و ایمان مردم می‌شوند. این مفهوم در واقع به جهاد دفاعی بازمی‌گردد. بنابراین، جهاد ابتدایی به معنای سلب حیات نیست و هدف آن فتنه‌گران هستند نه عموم مردم. همچنین، منطقه سکونت مشرکانی که با مسلمانان قرارداد دارند به‌عنوان دارالکفر شناخته می‌شود، نه دارالحرب. به‌طور کلی، مشروعیت جهاد ابتدایی محدود به صدر اسلام بوده و اگر اصراری بر ادامه آن برای مسلمان کردن کافران باشد، تنها در دوره حکومت حضرت مهدی(ع) تحقق خواهد یافت. (ص ۳۱۰ و ۳۱۱)
فقط آیات اولیه سوره توبه به جنگ ابتدایی اشاره دارد و این فرمان کلی و دائمی نیست. در اسلام، تنها یک نوع جنگ ابتدایی به رسمیت شناخته شده است که همان جهاد برای رفع موانع هدایت و مقابله با فتنه‌گران و کسانی است که مانع رساندن پیام هدایت و ایمان مردم می‌شوند. این مفهوم در واقع به جهاد دفاعی بازمی‌گردد. بنابراین، جهاد ابتدایی به معنای سلب حیات نیست و هدف آن فتنه‌گران هستند نه عموم مردم. همچنین، منطقه سکونت مشرکانی که با مسلمانان قرارداد دارند به‌عنوان دارالکفر شناخته می‌شود، نه دارالحرب. به‌طور کلی، مشروعیت جهاد ابتدایی محدود به صدر اسلام بوده و اگر اصراری بر ادامه آن برای مسلمان کردن کافران باشد، تنها در دوره حکومت حضرت مهدی(ع) تحقق خواهد یافت. (ص۳۱۰ و ۳۱۱)


تفاوت حق حیات زن و مرد در اسلام
===تفاوت حق حیات زن و مرد در اسلام===


تفاوت حق حیات زن و مرد از جمله شبهات مربوط به قصاص است، اما نویسنده به دلیل برجستگی این موضوع ترجیح داده آن را به‌صورت مستقل و در بخش شبهات بررسی کند (ص۳۱۲). وی دو محور را برای بررسی این شبهه در نظر گرفته است:
تفاوت حق حیات زن و مرد از جمله شبهات مربوط به قصاص است، اما نویسنده به دلیل برجستگی این موضوع ترجیح داده آن را به‌صورت مستقل و در بخش شبهات بررسی کند (ص۳۱۲). وی دو محور را برای بررسی این شبهه در نظر گرفته است: