فقه معاصر:پیش‌نویس رضای جمهور (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

Mkhaghanif (بحث | مشارکت‌ها)
اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام
 
Salehi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
مهدی جهانیان
مهدی جهانیان
*'''چکیده'''
*'''چکیده'''
کتاب رضای جمهور از انتشارات حوزه علمیه به قلم حسین الهی پارسا در ۲۰۲ صفحه نوشته شده. ایشان از مدرسان و پژوهشگران حوزه علمیه خراسان و مدیر گروه فقه تخصصی جامعه المصطفی خراسان می‌باشند. این کتاب در باب فقه سیاسی حکومتی بوده و با موضوعی جدید در باب ولایت فقیه نوشته شده ،اگرچه در باب ولایت فقیه کتبی نوشته و مباحث فقهی فراوانی از دیرباز انجام شده ولی می‌توان موضوع این کتاب را به خصوص با تشکیل حکومت اسلامی در ایران موضوعی بدیع و مرتبط با فقه معاصر دانست. با توجه به اینکه کشورداری و حکومت نیازمند تبعیت مردم و به رسمیت شناختن حاکم از جانب مردم می‌باشد و هرچه این دو امر بیشتر در جامعه‌ای محقق شود ضمانت اجرایی در تصمیم‌های حاکم بیشتر می‌باشد و چنین جامعه‌ای روز به روز پیشرفت‌های مادی و معنوی خواهد کرد.
'''رضای جمهور: رضایت‌مندی عمومی و جایگاه ولایت فقیه از منظر فقه سیاسی''' پژوهشی در حوزه [[فقه سیاسی]] است که تلاش می‌کند نقش جمهور مردم را در تعیین حاکم جامعه اسلامی (ولی فقیه) و همچنین اعمال ولایت از سوی او را طبق نظریات مطرح در باب [[ولایت فقیه]] مورد بررسی قرار دهد. حسین الهی پارسا نویسنده کتاب ...


هدف نویسنده نیز بررسی رضایت مردم در انتخاب ولی فقیه و اعمال ولایت از جانب او و ضوابط و محدوده رضایت مردم در این امر می‌باشد.
== معرفی اجمالی و ساختار ==
کتاب رضای جمهور (رضایت‌مندی عمومی و جایگاه ولایت فقیه از منظر فقه سیاسی عنوان پژوهشی است به قلم حسین الهی پارسا که انتشارات حوزه علمیه خراسان آن را در ۲۰۲ صفحه در سال ۱۳۹۹ش منتشر کرده است. این کتاب در حوزه [[فقه سیاسی]] تدوین شده و به دنبال بررسی موضوع نقش مردم در انتخاب حاکم و میزان رضایت آنها از عملکرد حاکم و همچنین تعیین ضوابط و محدوده رضایت مردم در این مسئله از منظر نظریات مطرح در باب ولایت فقیه است. به گفته نویسنده، موضوع این کتاب به‌ویژه با تشکیل [[حکومت اسلامی]] در ایران، موضوعی مرتبط با فقه معاصر است. نویسنده معتقد است با توجه به اینکه کشورداری و حکومت نیازمند تبعیت مردم و به رسمیت شناختن حاکم از جانب مردم است، هرچه این دو امر بیشتر در جامعه‌ای محقق شود ضمانت اجرایی در تصمیم‌های حاکم بیشتر خواهد شد و چنین جامعه‌ای روز به روز پیشرفت‌های مادی و معنوی بیشتر دست خواهد یافت.


ساختار کتاب
نویسنده برای پوشش موضوع مورد نظر خود به بررسی سه مسئله می‌پردازد: ۱) ضرورت یا عدم ضرورت رضایت‌مندی مردن از إعمال ولایت فقیه بر ایشان؛ ۲) تکلیف یا عدم تکلیف ولی فقیه در قبال جلب رضایت مردم برای تشکیل حکومت؛ ۳) بررسی تکلیف یا عدم تکلیف ولی فقیه برای ادامه حکومت در صورت عدم رضایت مردم از ادامه حکومت ولی فقیه. او برای پاسخ به این سه مسئله، رضایت‌مندی عمومی را بر مبنای سه نظریه موجود در باب ولایت فقیه یعنی مبانی حسبه، انتخاب و انتصاب بررسی می‌کند (ص۱۸).


نویسنده در فصل اول پس از بیان کلیاتی در باب ولایت فقیه به رابطه رضایت مردم با سه نظریه مهم در این باب یعنی امور حسبیه و انتخاب و انتصاب در سه فصل بعدی می‌پردازد.
=== ساختار ===
نویسنده مباحث خود را در چهار فصل ساماندهی کرده است:


فصل اول به بیان کلیات و تبیین مفاهیم در باب ولایت فقیه اختصاص دارد (ص۲۰-۴۰).


فصل اول :بیان کلیات و تقریر موضوع بحث
فصل دوم مبنای ولایت حسبه و رابطه آن را با رضایت‌مندی عمومی مورد بررسی قرار می‌دهد. در این فصل نویسنده ضمن بیان تعریف امور حسبه، دیدگاه‌های درباره امور حسبه، متصدی امور حسبه و دلایل ولایت داشتن فقیه جامع‌الشرایط در امور حسبه، به بررسی میزان نقش رضایت مردم درباره ولایت فقیه بر امور حسبه می‌پردازد (ص۴۲-۷۰).


فصل سوم به نظریه انتخاب و رابطه آن با رضایت‌مندی عمومی اختصاص دارد. نویسنده ضمن تبیین نظریه انتخاب و بررسی اجمالی دلائل این نظریه و همچنین اشکالات آن بر نظریه انتصاب، در پایان میزان نقش مردم را بر مبنای این نظریه بررسی می‌کند (ص۷۲-۱۰۷).
فصل چهارم نیز به نظریه انتصاب و رابطه آن با رضایت‌مندی عمومی از منظر فقه پرداخته است. در این فصل بعد از تبیین نظریه انتصاب و دلائل آن، میزان نقش مردم در تعیین حاکم قبل از تشکیل حکومت و میزان نقش رضایت مردم پس از تعیین حاکم و تشکیل حکومت بررسی شده است (۱۰۹-۱۸۶).
== فصل اول :بیان کلیات و تقریر موضوع بحث ==
الهی پارسا در فصل اول به مفهوم‌شناسی لغات مشابه با ولایت می‌پردازد.
الهی پارسا در فصل اول به مفهوم‌شناسی لغات مشابه با ولایت می‌پردازد.
سپس ایشان ولایت فقیه را بحثی کلامی فقهی می‌دانند که از حیث بیعت و پیروی مردم از ولی فقیه و وظایف حاکم در جلب رضایت مردم پس از تشکیل حکومت موضوعی فقهی می‌داند که در مورد آن به بحث می‌پردازد.(ص۳۲)
سپس ایشان ولایت فقیه را بحثی کلامی فقهی می‌دانند که از حیث بیعت و پیروی مردم از ولی فقیه و وظایف حاکم در جلب رضایت مردم پس از تشکیل حکومت موضوعی فقهی می‌داند که در مورد آن به بحث می‌پردازد.(ص۳۲)
خط ۱۹: خط ۲۷:
نویسنده در ادامه به بیان سه نظریه مهم در مورد خاستگاه ولایت فقیه که عبارتند از حسبه و انتخاب و انتصاب، پرداخته و رابطه این نظریات را با موضوع بحث یعنی رضایتمندی مردم بررسی می‌کند.(ص۳۶)
نویسنده در ادامه به بیان سه نظریه مهم در مورد خاستگاه ولایت فقیه که عبارتند از حسبه و انتخاب و انتصاب، پرداخته و رابطه این نظریات را با موضوع بحث یعنی رضایتمندی مردم بررسی می‌کند.(ص۳۶)


فصل دوم: ولایت حسبیه و رضایتمندی مردم
== فصل دوم: ولایت حسبیه و رضایتمندی مردم ==
 
۱.تعریف امور حسبیه: الهی پارسا پس از تعریف  امور حسبه به اموری که نباید روی زمین بماند و عموم به آن نیازمندند و شرع هم به آن اهتمام ورزیده به این نکته اشاره می‌کند که مصادیق آن اگرچه در مورد برخی امور جزئی مثل غیب و قصر و اموال یتیمان و افراد ناتوان و.. بر عهده ولی فقیه گذاشته شده ولی برخی از بزرگان حسبه را موسع معنا کرده و حکومت را هم جز امور حسبیه می‌دانند و در آخر چنین نتیجه می‌گیرد که ولایت فقها در امور حسبی حکومت قطعی و یقینی است (ص۶۵ و۵۷)و تاییدی از کلام مرحوم نایینی و امام خمینی (ره)(ص۵۹) و مرحوم خویی و آیت الله تبریزی می‌آورند.(ص۶۰ تا ۶۳)
۱.تعریف امور حسبیه: الهی پارسا پس از تعریف  امور حسبه به اموری که نباید روی زمین بماند و عموم به آن نیازمندند و شرع هم به آن اهتمام ورزیده به این نکته اشاره می‌کند که مصادیق آن اگرچه در مورد برخی امور جزئی مثل غیب و قصر و اموال یتیمان و افراد ناتوان و.. بر عهده ولی فقیه گذاشته شده ولی برخی از بزرگان حسبه را موسع معنا کرده و حکومت را هم جز امور حسبیه می‌دانند و در آخر چنین نتیجه می‌گیرد که ولایت فقها در امور حسبی حکومت قطعی و یقینی است (ص۶۵ و۵۷)و تاییدی از کلام مرحوم نایینی و امام خمینی (ره)(ص۵۹) و مرحوم خویی و آیت الله تبریزی می‌آورند.(ص۶۰ تا ۶۳)


خط ۲۷: خط ۳۴:
نویسنده پس از این به بررسی نقش مردم و رضایت آنها در ولایت فقیه بر مبنای امور حسبیه موسع (حکومت و..) می‌پردازد که چنین نتیجه می‌گیرد؛ که چون بر فقیه جامع الشرایط از جانب خدا این امور واجب کفایی شده است بر فرض تشکیل حکومت از جانب فقیه رضایت مردم هیچ نقشی شرعا در این تشکیل حکومت ندارد.
نویسنده پس از این به بررسی نقش مردم و رضایت آنها در ولایت فقیه بر مبنای امور حسبیه موسع (حکومت و..) می‌پردازد که چنین نتیجه می‌گیرد؛ که چون بر فقیه جامع الشرایط از جانب خدا این امور واجب کفایی شده است بر فرض تشکیل حکومت از جانب فقیه رضایت مردم هیچ نقشی شرعا در این تشکیل حکومت ندارد.


فصل سوم: نظریه انتخاب و رضایتمندی مردم
== فصل سوم: نظریه انتخاب و رضایتمندی مردم ==
 
۱.بررسی نظریه انتخاب
۱.بررسی نظریه انتخاب


خط ۳۷: خط ۴۳:
او در آخر چنین نتیجه می‌گیرد که اگر نظریه انتخاب فرضا بتواند خود را اثبات کند رابطه تنگاتنگی با رضایتمندی مردم در قبال جایگاه ولی فقیه دارد و از بین سایر نظریات بیشترین نقش را در خصوص رضایت مردم برای انتخاب حاکم اسلامی دارد.(ص۱۰۶)
او در آخر چنین نتیجه می‌گیرد که اگر نظریه انتخاب فرضا بتواند خود را اثبات کند رابطه تنگاتنگی با رضایتمندی مردم در قبال جایگاه ولی فقیه دارد و از بین سایر نظریات بیشترین نقش را در خصوص رضایت مردم برای انتخاب حاکم اسلامی دارد.(ص۱۰۶)


فصل چهارم: نظریه انتصاب و رابطه آن با رضایتمندی مردم
== فصل چهارم: نظریه انتصاب و رابطه آن با رضایتمندی مردم ==
 
۱.نویسنده می‌گوید که مراد از نصب در نظریه انتصاب، نصب عام می‌باشد.مراد از نصب عام بیان صفات و معیارهایی  از جانب معصومین علیهم السلام برای شخصی که لیاقت زعامت و رهبری جامعه را دارد، می‌باشد.(ص۱۱۳)با این توضیح روشن می‌شود که همه فقهای جامع الشرایط در زمان غیبت از سوی ائمه علیهم السلام دارای صلاحیت بالقوه برای تصدی امور می‌باشند.الهی پارسا براین عقیده است که این انتصاب بنابر مدلول روایات بسیاری مطلقه یعنی در همه شئون حکومتی نظیر قضاوت، حدود، افتاء، ایجاد نظم و غیره می‌باشد و فقهای زیادی از متقدمین و متاخرین قائل به ولایت مطلقه فقیه شده‌اند.(ص۱۱۷تا۱۲۲)
۱.نویسنده می‌گوید که مراد از نصب در نظریه انتصاب، نصب عام می‌باشد.مراد از نصب عام بیان صفات و معیارهایی  از جانب معصومین علیهم السلام برای شخصی که لیاقت زعامت و رهبری جامعه را دارد، می‌باشد.(ص۱۱۳)با این توضیح روشن می‌شود که همه فقهای جامع الشرایط در زمان غیبت از سوی ائمه علیهم السلام دارای صلاحیت بالقوه برای تصدی امور می‌باشند.الهی پارسا براین عقیده است که این انتصاب بنابر مدلول روایات بسیاری مطلقه یعنی در همه شئون حکومتی نظیر قضاوت، حدود، افتاء، ایجاد نظم و غیره می‌باشد و فقهای زیادی از متقدمین و متاخرین قائل به ولایت مطلقه فقیه شده‌اند.(ص۱۱۷تا۱۲۲)