پرش به محتوا

کاربر:Khoshnudi/صفحه تمرین۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه فقه معاصر
Khoshnudi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Khoshnudi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵۷ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ جعبه اطلاعات روایت
{{نویسنده
| عنوان        = خطبه شقشقیه
|نویسنده = مجید خشنودی
| تصویر      =  
|گردآوری =
| اندازه تصویر  =
}}
| عرض تصویر  =
| نام‌های دیگر  = مُقَمّصه
| موضوع        = نقد عملکرد [[خلفای سه‌گانه|خلفا]]، اشاره به سه گروه [[ناکثین]]، [[قاسطین]] و [[مارقین]]
| صادره از    = [[امام علی(ع)]]
| راوی اصلی    = [[ابن عباس]]
| راویان      =
| اعتبار سند  = معتبر
| منابع شیعه  = [[نهج البلاغه]]
| منابع سنی    =
| مؤید قرآنی  =


{{جعبه اطلاعات کتاب
| عنوان = اقتصادنا
| تصویر = اقتصادنا.jpg
| اندازه تصویر =
| توضیح_تصویر =
| نام‌های دیگر =
| نویسنده = [[سید محمدباقر صدر]]
| تاریخ نگارش =
| موضوع = فقه اقتصاد
| سبک = گزارشی تحلیلی
| زبان = عربی
| ویراستار =
| به تصحیح =
| به کوشش =
| تصویرگر =
| طراح جلد =
| تعداد جلد = یک
| تعداد صفحات = ۹۰۰ص
| قطع = رقعی (گالینگور)
| مجموعه =
| ترجمه به دیگر زبان‌ها =
| ناشر = مکتبة جامع النقی العامة
| محل نشر = کویت
| تاریخ نشر =
| نوبت چاپ =
| شمارگان =
| شابک =
}}
}}
'''خطبه شِقشِقیّه''' یا '''مُقَمّصه''' از معروف‌ترین [[خطبه]]‌های [[نهج البلاغه]] است. [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] در این [[خطبه]] عملکرد [[خلفای سه‌گانه|خلفا]]  را نقد می‌کند و اصل [[خلافت]] هر یک از آنان را زیر سؤال می‌برد. وی همچنین به هجوم مردم برای [[بیعت]] با او و نیز سه گروه [[ناکثین]]، [[قاسطین]] و [[مارقین]] اشاره و سرانجام وجه پذیرش حکومت توسط خویش را بیان می‌کند. این خطبه طبق ترتیب اکثر نسخه‌های مختلف نهج البلاغه، سومین خطبه است.


راوی مستقیم این خطبه (<small>که خود آن را از امام علی(ع) شنیده است</small>)، [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] است که روایت وی نزد [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] معتبر است.
'''اِقتصادُنا'''، کتابی از [[سید محمد باقر صدر]] در زمینه [[اقتصاد اسلامی]]. این کتاب نظریه‌های اقتصادی مارکسیسم و سرمایه‌داری را معرفی و نقد کرده و سپس مکتب اقتصادی اسلام را ارائه داده است. هدف از نگارش کتاب، بیان مبانی اقتصاد اسلامی و تفاوت آن با دیگر مکاتب بزرگ اقتصادی بوده است. نظریه [[منطقة الفراغ]]، از مهم‌ترین دیدگاه‌های شهید صدر در زمینه اقتصاد اسلامی، در این کتاب مطرح شده است. از اقتصادنا، ترجمه‌هایی به زبان فارسی وجود دارد که کتاب اقتصاد ما ترجمه سیدمحمدمهدی برهانی و سیدابوالقاسم حسینی ژرفا، از جمله آنها است.


این خطبه بارها به زبان فارسی ترجمه و از سوی بسیاری از دانشمندان از جمله [[سید مرتضی]] شرح شده است. برخی از اهل سنت در [[اسناد|سند]] و مضمون آن تردید کرده‌اند و برخی آن را قطعی و [[حدیث صحیح|صحیح]] می‌دانند. بعضی از پژوهشگران  معاصر گفته‌اند این سخنان امام(ع)، خطبه عمومی نبوده و تنها برای [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] بیان شده است.
== نویسنده ==
[[سید محمدباقر صدر]](۱۳۱۳-۱۳۵۹ش) از فقهای معاصر شیعه است که نظریات جدیدی از جمله [[حق‌الطاعه]] و [[منطقة الفراغ]] را ارائه کرده است. او در دانش‌های اقتصاد، فلسفه و سیاست هم صاحب اندیشه و اثر است. صدر به عنوان اولین اندیشمند شیعه در زمینه اقتصاد اسلامی آثاری را تألیف کرده است. کتاب‌های [[اقتصادنا]] و [[البنک اللاربوی فی الاسلام]] را در راستای تبیین نظام اقتصاد اسامی و بانکداری بدون ربا تألیف کرد. همچنین در مجموعه مقالات [[الاسلام یقود الحیاة (کتاب)|الاسلام یقود الحیاة]] تصویری از اقتصاد جامعه اسلامی، تفاوت اقتصاد اسلامی با مارکسیستی و سرمایه داری و بیان شاخص‌های کلی و برنامه‌های تفصیلی اقتصادی ارائه کرده است.


== زمان و مکان خطبه ==
== جایگاه و اهمیت ==
به قرینه نکات تاریخی [[خطبه]] از جمله: سخن گفتن امام از [[ناکثین]] (اصحاب [[جنگ جمل|جمل]]، جمادی [[سال ۳۶ هجری قمری|سال ۳۶ قمری]]) و [[قاسطین]] ([[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]] و یارانش در [[صفین|صفّین]]، اواخر سال ۳۶ و اوایل سال ۳۷) و [[مارقین]] ([[خوارج]] [[جنگ نهروان|نهروان]]، اواخر سال ۳۷ یا در سال ۳۸)، و به قرینه حضور [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] در [[کوفه]]، می‌توان حدس زد این خطبه را امام در اواخر سال ۳۸ یا اوایل سال ۳۹ خوانده است.<ref>طالقانی، پرتوی از نهج البلاغه، ص۱۲۸.</ref>
سید محمدباقر صدر هدف از نگارش این کتاب تبیین نظام اقتصاد اسلامی و تفاوت آن با دیگر مکاتب اقتصادی بیان کرده است. نگارنده تلاشی ابتدایی برای بررسی عمیق اندیشه اقتصادی اسلام و ارائه آن به صورت نظام‌مند دانسته است.<ref>صدر، اقتصادنا، ۱۴۲۴ق، ص۴۳، ۴۴.</ref>
با وجود گذشت بیش از نیم قرن از نگارش اقتصادنا، این کتاب هنوز مهم‌ترین و رایج‌ترین کتاب در زمینه اقتصاد اسلامی است و در دانشگاه‌های مختلف جهان، از کتاب‌های مورد توجه در رشته اقتصاد اسلامی است. در جهان اسلام تدریس این کتاب به کشورهای شیعه محدود نشده است و در برخی از دانشگاه‌های کشورهای سنی مانند مصر هم تدریس می‌شود.<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/3814/4864/40480/ «تأملی بر اقتصاد اسلامی در اندیشه شهید محمد باقر صدر؛ مرجع اقتصاد اسلامی در اندیشه شهید محمد باقر صدر»، پگاه حوزه، ۱ اردیبهشت ۱۳۸۶، ش۲۰۵.]</ref>
دکتر محمد مبارک، نوشته است: اقتصادنا، نظریه اقتصاد اسلامی را با بررسی احکام اسلام ارائه داده و ضمن حفظ اصالت فقهی، آن را به وسیله مفاهیم دانش اقتصاد، بیان کرده است.<ref>صدر، اقتصاد ما، مقدمه ناشر، ج۱، ۱۳۹۳ش، ص۱۰.</ref>


[[شیخ مفید]]<ref>مفید، ارشاد، ج۱، ص۲۸۷.</ref> و [[قطب‌الدین راوندی|قطب الدین راوندی]]<ref>الراوندی، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۱، ص۱۳۳.</ref> مکان ایراد خطبه را در «رحبه» دانسته‌اند. هرچند رحبه می‌تواند مصادیق گوناگونی داشته باشد، به نظر می‌رسد در اینجا مقصود، جایی در وسط صحن (حیاط) [[مسجد کوفه]] است که امام علی(ع) معمولاً برای قضاوت یا موعظه کردن در آنجا می‌نشسته است؛ چندان که گفته‌اند در زمان [[زیاد بن ابیه]] [[محدث|محدثان]] از ترس، به جای نام امام(ع)، «صاحب الرحبة» می‌گفتند.<ref>مدنی، الطراز الأول، ج۲، ص۶۱.</ref>
== ساختار و فهرست ==
چنانکه مطرزی (متوفای ۶۱۰ق.) می‌گوید، «رحبه کوفه،» سکویی وسط مسجد کوفه بوده است که امام علی(ع) در آنجا می‌نشسته و موعظه می‌کرده است و وقتی گفته می‌شود حضرت، غنائم خوارج را در «رحبه» ریخت، مقصود همین جاست.<ref>مطرزی، المغرب، ج‌۱، ص۳۲۴.</ref>
فهرست کلی مطالب کتاب اقتصادنا به شرح زیر است:
{| class="wikitable" style="float:left"
{{ستون-شروع|۲}}
|-
* معرفی و نقد مارکسیسم
! نام نسخه !! شماره خطبه<ref>به نقل: محمدی، المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، جدول اختلاف نسخ، ص ۲۳۵.</ref>
* معرفی و نقد سرمایه‌داری
|-
* شاخص‌های اصلی اقتصاد اسلامی
| المعجم المفهرس و دیگر نسخه‌ها<ref>نسخه صبحی صالح، فیض الاسلام، ابن میثم، فی ظلال، خویی، ابن ابی الحدید، عبده، ملاصالح.</ref>|| ۳
* فرایند دستیابی به مکتب اقتصادی
|-
* نظریه توزیع پیش از تولید
| ملافتح الله|| ۴
* نظریه توزیع پس از تولید
|}
* نظریه تولید
 
* مسئولیت دولت در اقتصاد اسلامی
== نامگذاری خطبه ==
{{پایان}}
این خطبه را به اعتبار جمله نخستین آن یعنی «واللّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَها فلان»، «مُقَمّصه» نامیده‌اند، تقمّص یعنی «لباس پوشید» که امام، خلافت را به لباسی تشبیه کرده است که ابوبکر با آگاهی از اینکه برازنده‌اش نیست آن را بر تن کرده است.<ref>طالقانی، پرتوی از نهج‌البلاغه، ۱۳۷۴ش، ص۱۳۰-۱۳۵.</ref> اما نام مشهور این خطبه، «شقشقیه» است که به اعتبار جمله‌ای است که پس از پایان خطبه و درخواست [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] از امام برای ادامه دادن آن، توسط امام بیان شده است: «هیهاتَ یا ابنَ عباس تلک شِقشِقَةٌ هَدَرَت ثُم قَرَّت.» شقشقه، چنانکه از مجموع سخنان لغویون و شارحان خطبه استفاده می‌شود، چیزی است مانند شش که هنگام هیجان یا غضب از دهان شتر بیرون می‌آید که با چرخیدن صدا در گلوی شتر همراه است و سپس در جای خود آرام می‌گیرد، در مواقع عادی چنین چیزی پیش نمی‌آید. امام در اینجا حالت خود را به حالت هیجان شتر تشبیه کرده است که گویا لحظه‌ای از خود بی‌خود شده و آن خطبه چون شعله‌ای از دل او زبانه کشیده و اکنون دیگر در حال عادی خود است و  به همین سبب دیگر آن را ادامه نخواهد داد.<ref>طالقانی، پرتوی از نهج‌البلاغه، ۱۳۷۴ش، ص۱۳۰. </ref> بدین طریق، امام به درخواست ابن عباس، که راوی این خطبه است، برای ادامه دادن خطبه، پاسخ منفی داد. از این رو، ابن عباس می‌گوید: بر ناتمام ماندن هیچ سخنی مانند این، دریغ نخوردم.<ref>طالقانی، پرتوی از نهج‌البلاغه، ۱۳۷۴ش، ص۱۳۰. </ref>{{یادداشت| در باره تأثیر این خطبه و افشاگرانه بودنش [[ابن ابی‌الحدید]] از استادش مُصدّق بن شبيب واسطی ( در تاریخ ۶۰۳ هجری قمری) نقل کرده که او این خطبه را برای استاد خودش «عبد الله بن أحمد معروف به ابن خشّاب» ( که شخص شوخ طبعی بوده ) خوانده است؛ و چون به این سخن [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] رسیده که گفته [بر ناتمام ماندن هیچ سخنی مانند این، دریغ و افسوس نخوردم.] ابن خشاب گفت: اگر من بودم و این سخن را از ابن عباس می‌شنیدم به او می گفتم آیا در دل پسر عمویت( [[امام علی علیه‌السلام|امام علی]]) چیزی ماند که نگوید که تو بر آن تأسف می خوری؟! [[سوگند]] به [[خدا]] که او [جز [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا(ص)]]] در باره هر کسی هر چه در دل داشت بیان کرد. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ناشر: مکتبة آیة الله العظمی المرعشي النجفي (ره)، ج۱، ص۲۰۵}}
{{جعبه نقل قول | عنوان = نکات عمده خطبه شقشقیه| نقل‌قول =
#آگاهی [[ابوبکر]] از برتری امام علی(ع) نسبت به خودش در امر خلافت.
#غصب خلافت توسّط [[خلیفه اول|خلیفه اوّل]].
#صبر طاقت‌فرسای امام بر شرائط دشوار زمان [[خلفای سه‌گانه]].
#شگفتی امام از نفس تعیین جانشین توسط ابوبکر.
#نقد امام بر تعیین شخصی خشونت‌گرا [یعنی [[عمر بن خطاب|عمر]]] برای جانشینی توسط ابوبکر.
# غیر قابل کنترل بودن عمر و گرفتاری مردم در زمان او.
#قیاس‌ناپذیری امام با سایر اعضای [[شورای شش نفره|شورا]] و نقد تشکیل شورا به همین جهت.
#نقد چینش [[شورای شش نفره]] چنانکه نتیجه از ابتدا روشن بوده است.
#چپاول [[بیت المال]] در زمان [[عثمان بن عفان|عثمان]] چنانکه منجر به قتلش شد.
#هجوم مردم برای [[بیعت]] با حضرت علی(ع).
#اشارتی به [[ناکثین]]، [[مارقین]]، و [[قاسطین]]، و اینکه دنیاطلبی آنها باعث مخالفتشان بود.
#وجه پذیرش خلافت توسط امام.|تاریخ بایگانی | منبع = | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}


== اسناد شقشقیه قبل از سید رضی ==
== گزارش محتوا ==
با توجه به انتقادات صریح از خلفای سه گانه در این خطبه، نه تنها سند خود این خطبه مورد تردید برخی از علمای اهل سنت قرار گرفته، بلکه گفته‌اند یکی از بزرگترین اسباب تردید در اسناد کل نهج البلاغه توسط اهل سنت نیز، همین خطبه است.<ref>الحسینی الخطیب، مصادر نهج البلاغة وأسانیده، ج۱، ص۳۳۶.</ref> برخی از علمای [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] معتقدند که از [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] بعید است چنین انتقادات و سخنانی را نسبت به خلفای سه گانه بیان کند، از این‌رو آنها بر این باورند که اگر کل نهج‌البلاغه ساخته سید رضی نباشد لا اقل این خطبه را [[سید رضی]] نوشته و به امام علی(ع) نسبت داده است.<ref>بحرانی، شرح نهج‌البلاغه، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۵۱؛ قرن هشتم، شرح نهج البلاغه، ۱۳۷۵ش، ص۱۵؛ شهرستانی و دیگران، مقالاتی پیرامون نهج‌البلاغه، ۱۳۸۷ش، ص۱۲۶-۱۲۷.</ref>


اما این تردید باطل است و این خطبه در آثار قبل از تألیف [[نهج البلاغه]] موجود بوده است و سند آن تا امام علی(ع) نیز نقل شده است. علاوه بر این برخی از محققین عنوان کرده‌اند؛ هیچ کدام از علمای معروف و معتبر شیعه چنین ادعایی را صحیح ندانسته‌اند.<ref>بحرانی، شرح نهج‌البلاغه، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۵۱.</ref> [[عبدالحسین امینی|امینی]] در [[الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب (کتاب)|الغدیر]] ۲۸ طریق بدون [[سید رضی]] را برای این خطبه یاد کرده است.<ref>الامینی، الغدیر، ج۷، ۸۵ و صص۱۰۹-۱۱۵.</ref> در کتاب «پرتوی از نهج البلاغه» مجموعاً ۲۲ سند برای این خطبه ذکر شده است که ۸ تا از آنها مربوط به منابع پیش از [[سید رضی]]، ۵ تا مربوط به معاصران سید رضی و ۹ تا منابعی است که بعد از تألیف نهج البلاغه یا در قرن‌های بعد از قرن پنجم هجری قمری این [[خطبه]] را نقل کرده‌اند، لیکن از منبع یا منابعی مستقل از نهج البلاغه یا متفاوت با آنها.<ref>رجوع کنید به: طالقانی، پرتوی از نهج البلاغه، صص۱۲۴-۱۲۸.</ref> قطعاتی از این خطبه به عنوان شاهد لغوی و مثال در کتب ادبی و فرهنگ‌هایی مانند: النهایه ابن اثیر، قاموس فیروزآبادی، لسان العرب ابن منظور و مجمع الامثال میدانی آمده است.<ref>طالقانی، پرتوی از نهج البلاغه، ص۱۲۸.</ref> در ذیل به برخی از اسناد این خطبه اشاره شده است.
=== تعریف علم اقتصاد و سیستم اقتصادی ===
#[[ابن ابی‌الحدید|ابن ابی الحدید]]، سنّی معتزلی (متوفای ۶۵۶ق.) پس از شرح خطبه شقشقیه، می‌گوید: در سال ۶۰۳ق. از شیخ واستادم [[مصدق بن شبیب واسطی]] شنیدم که می‌گفت: این خطبه (یعنی خطبه شقشقیه) را بر عبدالله بن احمد معروف به [[ابن خشاب]] خواندم،... پس بدو گفتم: آیا نسبت این خطبه [به امام علی] را ساختگی می‌دانی؟ گفت: بخدا سوگند، من می‌دانم که سخن اوست همچنانکه می‌دانم که تو «مُصدِّق» هستی. پس بدو گفتم: بسیاری از مردم می‌گویند که این خطبه، سخن رضی، رحمه الله تعالی، است. گفت: رضی و جز رضی کجا و این اسلوب سخن کجا؟ ما رسائل رضی را دیده‌ایم و روش و سبک او را در سخن نثر می‌شناسیم؛ او بدین خطبه، خوب و بدی نیافزوده است. سپس ادامه داد: بخدا سوگند این خطبه را در کتاب‌هایی که ۲۰۰ سال پیش از تولد رضی نوشته شده، دیده‌ام، و خط نویسنده آنها را می‌شناسم و می‌دانم خط کدام یک از علما و ادیبان است قبل از اینکه ابواحمد، پدر رضی، زاده شود.<ref>ابن أبی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱، ص۲۰۵.</ref> ابن ابی الحدید در ادامه می‌گوید: «من بسیاری از این خطبه را در نوشته‌های شیخمان [[ابوالقاسم بلخی]]، امام [[معتزله]] بغداد، دیدم. او قبل از تولد رضی، در دولت [[مقتدر]] می‌زیست. همچنین بسیاری از آن را در کتاب مشهور [[ابن قبه رازی|ابوجعفر بن قبه]]، یکی از متکلمان [[امامیه]]، معروف به کتاب [[الانصاف]] دیدم. این ابوجعفر از شاگردان شیخ ابوالقاسم بلخی رحمه‌الله تعالی بود و همان روزگار مرد قبل از اینکه رضی، رحمه‌الله تعالی، زاده شود.»<ref>ابن أبی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱، صص۲۰۵-۲۰۶.</ref>
به نظر نویسنده، برای درک کلمه اقتصاد لازم است که دو مفهوم علم اقتصاد و سیستم اقتصادی از هم تمییز داده شود و به تأثیر متقابل اندیشه علمی اقتصاد و اندیشه سیستمی آن توجه شود.  
#یکی از کسانی که قبل از سید رضی، خطبه شقشقیه را در آثارش به نحو مستند از امام علی(ع) روایت کرده است، [[شیخ صدوق]] (متوفای ۳۸۱ق.) است. وی یکبار در [[علل الشرائع (کتاب)|علل الشرائع]]، این خطبه را ذکر می‌کند؛<ref>الصدوق، علل الشرائع، منشورات المكتبة الحيدرية ومطبعتها في النجف، ج۱، ص۱۵۰.</ref> بار دیگر، در [[معانی الاخبار (کتاب)|معانی الاخبار]].<ref>الصدوق، معانی الاخبار، الناشر
دار المعرفة للطباعة والنشر، ص۳۶۱.</ref> در هر دو کتاب، شیخ صدوق به دو سند خطبه را ذکر می‌کند و پس از پایان خطبه، الفاظ دشوار آن را توضیح می‌دهد.
#[[شیخ مفید]] (متوفای ۴۱۳ق.)، استاد [[سید رضی]]، در کتاب الارشاد، خطبه را نقل می‌کند و می‌گوید عده‌ای از راویان با اسناد گوناگون آن را نقل کرده‌اند.<ref>المفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ص۲۸۷.</ref> همو در [[المسألتان فی النص علی علی(ع)]]، از این خطبه به خطبه‌ای معروف یاد می‌کند<ref>المفید، المسألتان فی النص علی علی(ع)، ص۲۸.</ref> و این حاکی از این است که در عصر وی نه تنها تردیدی در سند خطبه نبوده؛ بلکه خطبه‌ای معروف و شناخته شده، بوده است. باز خود شیخ مفید در کتاب [[الجمل (کتاب)|الجمل]]، این خطبه را مشهورتر از این می‌داند که راجع به آن توضیحی دهد.<ref>المفید، الجمل، مطبعه حیدریه، ص۶۲.</ref>


== غصب خلافت ==
علم اقتصاد عبارت از علمی است که حیات اقتصادی و پدیده‌های آن را تفسیر می‌کند و به بیان ارتباط این پدیده ها را با اسباب کلی حاکم بر آن می‌پردازد. اما سیستم اقتصادی عبارت از اسلوبی است که جامعه در حیات اقتصادی و حل معضلات علمی از آن پیروی می‌کند.
غصب خلافت مطرح شده در شقشقیه و نقد امام از خلفا، امور عجیبی نیست که باعث انکار صدور خطبه شود چه اینکه خواه در کلام امام علی(ع) در غیر این خطبه و خواه در کلام غیر [[شیعه]] به سهولت می‌توان این موارد را مشاهده کرد. در ذیل جهت تقریب به ذهن نمودن این امور صرفاً به بعضی از موارد اشاره می‌شود.


=== موضع امام(ع) نسبت به خلفا در غیر از شقشقیه ===
به عقیده سید محمد باقر صدر مقصود از کلمه اقتصاد اسلامی، سیستم اقتصادی است  
در خطبه‌ای که [[جاحظ]] (متوفای ۲۵۵ق. یعنی حدود یک قرن و نیم قبل از تدوین نهج البلاغه) در [[البیان و التبیین]] از امیرالمؤمنین(ع) نقل می‌کند چنین آمده است: «...آن دو [خلفای اول و دوم] گذشتند و سومی [خلیفه سوم] بپاخاست چون کلاغ، همتش شکمش بود؛ وای بر او، اگر دو بالش کنده می‌شد و سرش جدا، بهترش بود.»<ref>الجاحظ، البیان والتبیین، ص۲۳۸.</ref> [[ابن ابی‌الحدید|ابن ابی الحدید]] نیز همین خطبه را از جاحظ، نقل می‌کند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۷۶.</ref>


[[ابن عبد ربه]] (متوفای ۳۲۸ق.) نیز که قبل از [[سید رضی]] زیسته است در [[العقد الفرید]] همین را با اندک اختلافی نقل می‌کند.<ref>ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج۴، ص۱۵۷.</ref>
=== لزوم وجود سیستم اقتصادی برای جامعه ===
به تحلیل نویسنده هیج جامعه‌‌ای بدون سیستم اقتصادی امکان وجود ندارد زیرا هر اجتماعی با تولید و توزیع ثروت مواجه است در نتیجه ناگزیر از انتخاب روشی است که بوسیله آن عملیات اقتصادی را تنظیم کند که همین روش‌ها، تشکیل دهنده سیستم اقتصادی هستند. برای شناخت سیستم اقتصادی لازم است که قوانین جبری طبیعی تاریخ را بشناسیم و مقتضیاتش را کشف کنیم.


=== غصب خلافت توسط ابوبکر و عمر در کلام معاویه ===
به باور صدر، در اسلام، مکتب اقتصادی اسلام بیان شده است، نه علم [[اقتصاد اسلامی]] و بنابراین اقتصاد اسلامی ارائه‌دهنده روشی عادلانه برای تنظیم زندگی اقتصادی است و هیچ‌گاه در پی اکتشافات علمی در حوزه اقتصاد نیست؛ برای مثال، اسلام در حجاز به دنبال کشف عوامل [[ربا|رِبا]] نبود؛ بلکه آن را ممنوع کرد و نظام جدیدی بر اساس [[مضاربه]] بنا نمود.<ref>حسینی حائری، «اقتصاد اسلامی و روش کشف آن از دیدگاه شهید صدر رحمه الله»، ص۲۲و۲۳.</ref>
[[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]] در نامه‌ای خطاب به [[محمد بن ابی‌بکر|محمد بن ابی بکر]] می‌گوید که پس از وفات [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، «پدر تو [یعنی ابوبکر] و فاروقش [یعنی عمر] نخستین کسانی بودند که حق او [یعنی علی(ع)] را از او سلب کردند و در حکومت با او مخالفت کردند. آن دو [یعنی ابوبکر و عمر] بر این کار متحد شدند...»<ref>المسعودی، مروج الذهب ومعادن الجوهر، ج۳، صص۱۲-۱۳.</ref>


== ترجمه‌ها ==
=== منطقة الفراغ ===
این خطبه علاوه بر اینکه در ترجمه‌های صورت گرفته از کل [[نهج البلاغه#ترجمه ها|نهج البلاغه]]، آمده است، ترجمه‌های مستقلی نیز دارد که برخی از آنها در ذیل ذکر شده‌اند:
{{اصلی|منطقة الفراغ}}
{{ستون-شروع}}
نظریه منطقة الفراغ، از مهم‌ترین دیدگاه‌های مطرح‌شده در اقتصادنا و از ابتکارات [[شهید صدر]] است. بر طبق این نظریه، اسلام در مواردی به دولت اسلامی اجازه می‌دهد که با توجه به نیازهای زمان، حکم و قانون وضع کند. شهید صدر این حوزهٔ قانون‌گذاری را منطقة الفراغ نامیده و برخی از قانون‌های وضع‌شده توسط [[پیامبر(ص)]] را هم از این باب دانسته است؛ نه بدین لحاظ که پیامبر خدا بوده است.<ref>صدر، اقتصادنا، ۱۴۲۴ق، ص۴۴۳، ۴۴۴؛ صدر، اقتصاد ما، ترجمه سیدابوالقاسم ژرفا، ۱۳۹۳ش، ج۲، ص۴۱، ۴۲.</ref>
#ترجمه خطبه شقشقیه. فارسی. از علی انصاری. در سال ۱۳۵۴ش در ۱۴ صفحه چاپ شده است.<ref>استادی، کتابنامه نهج البلاغه، ص۱۳.</ref>
#ترجمه خطبه شقشقیه به نظم قصیده در ترجمه... از سیدمحمدتقی بن امیرمحمد مؤمن حسینی قزوینی درگذشته ۱۲۷۰.<ref>استادی، کتابنامه نهج البلاغه، ص۱۳.</ref>
#ترجمه خطبه شقشقیه. فارسی. مترجم و نام کتاب ناشناخته. نسخه آن در کتابخانه آستان قدس موجود است.<ref>استادی، کتابنامه نهج البلاغه، ص۱۳.</ref>
{{پایان}}


== شرح‌ها ==
== دیدگاه‌ها دربارهٔ کتاب ==
{{ستون-شروع|۲}}
به باور برخی، اقتصادنا نسبت به دیگر کتاب‌های محمدباقر صدر، کتابی ممتاز است؛ چراکه در زمانی نوشته شد که اندیشه‌های لیبرالیستی و مارکسیستی در کشورهای عربی و اسلامی رواج داشت و این مسئله مطرح بود که آیا اسلام هم طرحی برای رفع مشکلات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی دارد.<ref>سلمان، «اقتصادنا (محمدباقر صدر)»، ص۲۵۳.</ref> همچنین به لحاظ سطح، موضوع و روشْ کاری نو، جدی و بنیادین در زمینه مباحث اسلامی حوزوی بوده است.<ref>سلمان، «اقتصادنا (محمدباقر صدر)»، ص۲۵۴.</ref>
#تفسیر الخطبة الشقشقیة، شرح الخطبة الشقشقیة. عربی. از [[سید مرتضی |سید مرتضی]] درگذشته ۴۳۶.<ref>استادی، کتابنامه نهج البلاغه، ص۲۱.</ref> چاپ شده در مجموعه رسائل الشریف المرتضی. ج۲.<ref>http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/531991</ref>
#الشقشقیة‬: دراسة موضوعیة لشخصیات تصدت للخلافة الاسلامیه‬‫، عبدالرسول الغفاری.<ref>http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/28ff1ii099</ref>
#آهی سوزان از امیر مؤمنان(ع) (شرحی بر خطبه شقشقیه)، علی اصغر رضوانی.‬<ref>http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/2000653</ref>
#سایبان سیاه (شرح خطبه شقشقیه امیرمؤمنانعلی علیه‌السلام)، نادر فضلی.<ref>http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/593117</ref>
#الشذرات العلویه فی شرح الخطبه الشقشقیه للامام علی علیه‌السلام، ابوذر الغفاری.<ref>http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/2620809</ref>
#شرح خطبه شقشقیه (نسخه خطی).<ref>http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/807165</ref>
#شرح خطبه شقشقیه (نسخه خطی).<ref>http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/807300</ref>
#شرح خطبه شقشقیه، مرتضی قاسمی کاشانی.<ref>http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/577339</ref>
#شرح خطبه شقشقیه (نسخه خطی).<ref>http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1804ff1ii2</ref>
#خطبه شقشقیه از نهج البلاغه، ترجمه و شرح از محمدباقر رشاد زنجانی.<ref>http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/2994093</ref>
#عقیده شیعه در خطبه شقشقیه، محمد اسدی گرمارودی.<ref>http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/771346</ref>
#‫المسائل التطبیقیه علی الخطبة الشقشقیه، علی التبریزی.‬<ref>http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/2091715</ref>
#التوضیحات التحقیقیة فی شرح الخطبة الشقشقیة. از سید علی اکبر بن سید محمد بن سید دلدار علی درگذشته ۱۳۲۶.<ref>استادی، کتابنامه نهج البلاغه، صص۲۲-۲۳.</ref>
#شرح خطبه شقشقیه. از ملا ابراهیم گیلانی از علمای سده یازدهم نسخه اصل آن در قم بوده است.<ref>استادی، کتابنامه نهج البلاغه، ص۳۲.</ref>
#شرح خطبه شقشقیه. از میرزا ابوالمعالی کلباسی درگذشته ۱۳۱۵.<ref>استادی، کتابنامه نهج البلاغه، ص۳۲.</ref>
#شرح خطبه شقشقیه. از تاج العلماء لکهنوی متوفای ۱۳۱۲ ق.<ref>استادی، کتابنامه نهج البلاغه، ص۳۲.</ref>
#شرح خطبه شقشقیه. فارسی. منظومه‌ای است در شرح خطبه شقشقیه از سیدمحمدتقی قزوینی درگذشته ۱۲۷۰. نسخه آن در کتابخانه مدرسه سپهسالار و دانشگاه تهران موجود است.<ref>استادی، کتابنامه نهج البلاغه، ص۳۲.</ref>
#شرح الخطبة الشقشقیة. عربی. از سید جعفر بن صادق العابد.<ref>استادی، کتابنامه نهج البلاغه، ص۳۲.</ref>
#شرح خطبه شقشقیه. از سید علاء الدین گلستانه مؤلف کتاب حدائق الحقائق که پیشتر یاد شد نسخه آن را صاحب ذریعه در نجف نزد سید محمد باقر یزدی دیده است.<ref>استادی، کتابنامه نهج البلاغه، صص۳۲-۳۳.</ref>
#شرح الخطبة الشقشقیة. عربی. از خطیب معروف سید علی هاشمی.<ref>استادی، کتابنامه نهج البلاغه، ص۳۳.</ref>
#شرح خطبه شقشقیه. از شیخ هادی بنانی مؤلف شرح الخطبة الزینبیة معاصر شیخ انصاری.<ref>استادی، کتابنامه نهج البلاغه، ص۳۳.</ref>
#شرح خطبه شقشقیه. عربی. مؤلف نسخه مورخ سده سیزدهم آن در کتابخانه ملی موجود است.<ref>استادی، کتابنامه نهج البلاغه، ص۳۳.</ref>
#شرح خطبه شقشقیه. عربی. مؤلف نسخه مورخ سده سیزدهم آن در کتابخانه ملی موجود است.<ref>استادی، کتابنامه نهج البلاغه، ص۳۳.</ref>
#النقد السدید شرح الخطبة الشقشقیة لابن ابی الحدید. عربی. از شیخ محسن کریم در دو جلد جلد اول آن در ۱۳۸۳ در نجف چاپ شده است.<ref>استادی، کتابنامه نهج البلاغه، ص۳۸.</ref>
#کشف السحاب فی شرح الخطبة الشقشقیة. از ملا حبیب إله کاشانی متوفای ۱۳۴۰ق.<ref>استادی، کتابنامه نهج البلاغه، ص۵۵.</ref>
{{پایان}}


== متن و ترجمه خطبه ==
نقدهایی هم به کتاب مطرح شده است؛ ازجمله گفته‌اند که اقتصادنا به مسائل کاربردی توجه نداشته و برنامه‌ای عملی برای مدیریت نهادهای اقتصادی جامعه ارائه نداده است.<ref>جداری عالی، «نقد کتاب اقتصادنا»، ص۱۶۷.</ref> برخی نیز درخصوص نظریه منطقة الفراغ که در کتاب اقتصادنا مطرح شده است، اشکالاتی مطرح کرده‌اند.<ref>حسینی، بازشناسی، «تحلیل و نقد نظریه منطقه الفراغ»، ص۹۶.</ref>
{{نقل قول دوقلو طبقاتی تاشو
|شکل بندی عنوان=
|شکل بندی عنوان ستون راست=
|شکل بندی عنوان ستون چپ=
|شکل بندی ستون راست=
|شکل بندی ستون چپ=
|رنگ حاشیه=
|تراز=
|عرض=
|عنوان=وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ علیه‌السلام وَ هِی الْمَعْرُوفَةُ بِالشِّقْشِقِیة
|عنوان ستون راست=
|عنوان ستون چپ= ترجمه [[حسین انصاریان]]
|اَما وَالل‍هِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا ابْنُ اَبی قُحافَةَ (فی بعضُ النّسخ: فُلانٌ) وَ اِنَّهُ لَیعْلَمُ اَنَّ مَحَلّی مِنْها مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحی، ینْحَدِرُ عَنِّی السَّیلُ، وَ لایرْقی اِلَی الطَّیرُ.
|هان! به خدا قسم ابوبكر پسر ابوقحافه (برخی نسخه‌ها: فلانی) جامه خلافت را پوشید در حالی كه می‌دانست جایگاه من در خلافت چون محور سنگ آسیا به آسیاست، سیل دانش از وجودم همچون سیل سرازیر می‌شود، و مرغ اندیشه به قلّه منزلتم نمی‌رسد.
|فَسَدَلْتُ دُونَها ثَوْباً، وَطَوَیتُ عَنْها كَشْحاً،
| اما از خلافت چشم پوشیدم، و روی از آن برتافتم،
|وَ طَفِقْتُ اَرْتَأی بَینَ اَنْ اَصُولَ بِید جَذّاءَ، اَوْ اَصْبِرَ عَلی طِخْیة عَمْیاءَ، یهْرَمُ فیهَا الْكَبیرُ، وَ یشیبُ فیهَا الصَّغیرُ، وَ یكْدَحُ فیها مُؤْمِنٌ حَتّی یلْقی رَبَّهُ!
|و عمیقاً اندیشه كردم كه با دست بریده و بدون یاور بجنگم، یا آن عرصه گاه ظلمت كور را تحمل نمایم، فضایی كه پیران در آن فرسوده، و كم سالان پیر، و مؤمن تا دیدار حق دچار مشقت می‌شود!
|فَرَاَیتُ اَنَّ الصَّبْرَ عَلی هاتا اَحْجی، فَصَبَرْتُ وَ فِی الْعَینِ قَذًی، وَ فِی الْحَلْقِ شَجاً!
|دیدم خویشتنداری در این امر عاقلانه‌تر است، پس صبر كردم در حالی كه گویی در دیده‌ام خاشاك بود، و غصه راه گلویم را بسته بود!
|اَری تُراثی نَهْباً. حَتّی مَضَی الاَوَّلُ لِسَبیلِهِ، فَاَدْلی بِها اِلَی ابْنِ الْخَطّابِ بَعْدَهُ. [ثُمِّ تَمَثَّلَ بِقَوْلِ الاَعْشی:]
|می دیدم كه میراثم به غارت می‌رود. تا نوبت اولی سپری شد و خلافت را پس از خود به پسر خطّاب واگذارد. [سپس امام وضع خود را به شعر شاعر عرب، اَعشی، مثل زد:]
|شَتّانَ ما یوْمی عَلی كُورِها *** وَ یوْمُ حَیانَ اَخی جابِرِ
|«چه تفاوت فاحشی است بین امروز من با این همه مشكلات، و روز حیان برادر جابر كه غرق خوشی است».
|فَیا عَجَباً بَینا هُوَ یسْتَقیلُها فی حَیاتِهِ، اِذْ عَقَدَها لاِخَرَ بَعْدَ وَفاتِهِ.
|شگفتا! اولی بااینكه در زمان حیاتش می‌خواست حكومت را واگذارد، ولی برای بعد از خود عقد خلافت را جهت دیگری بست.
|لَشَدَّ ما تَشَطَّرا ضَرْعَیها! فَصَیرَها فی حَوْزَة خَشْناءَ، یغْلُظُ كَلْمُها، وَ یخْشُنُ مَسُّها، وَ یكْثُرُ الْعِثارُ فیها، وَ الْاِعْتِذارُ مِنْها.
|چه سخت هر كدام به یكی از دو پستان حكومت چسبیدند! حكومت را به فضایی خشن كشانیده، و به كسی رسید كه كلامش درشت، و همراهی با او دشوار، و لغزشهایش فراوان، و معذرت خواهیش زیاد بود.
|فَصاحِبُها كَراكِبِ الصَّعْبَةِ، اِنْ اَشْنَقَ لَها خَرَمَ، وَ اِنْ اَسْلَسَ لَها تَقَحَّمَ!
|بودن با حكومت او كسی را می‌ماند كه بر شتر چموش سوار است، كه اگر مهارش را بكِشد بینی اش زخم شود، و اگر رهایش كند خود و راكب را به هلاكت اندازد!
|فَمُنِی النَّاسُ لَعَمْرُ الل‍هِ بِخَبْطٍ وَ شِماس، وَ تَلَوُّنٍ وَ اعْتِراض.
|به خدا قسم امت در زمان اودچاراشتباه و ناآرامی، و تلوّن مزاج و انحراف از راه خدا شدند.
|فَصَبَرْتُ عَلی طُولِ الْمُدَّةِ، وَ شِدَّةِ الْمِحْنَةِ. حَتّی اِذا مَضی لِسَبیلِهِ، جَعَلَها فی جَماعَة زَعَمَ اَنِّی اَحَدُهُمْ.
|آن مدت طولانی را نیز صبر كردم، و بار سنگین هر بلایی را به دوش كشیدم. تا زمان او هم سپری شد، و امر حكومت را به شورایی سپرد كه به گمانش من هم (با این منزلت خدایی) یكی از آنانم!
|فَیالَلّهِ وَ لِلشُّوری! مَتَی اعْتَرَضَ الرَّیبُ فِی مَعَ الْاَوَّلِ مِنْهُمْ حَتّی صِرْتُ اُقْرَنُ اِلی هذِهِ النَّظائِرِ؟!
|خداوندا چه شورایی! من چه زمانی در برابر اولین آنها در برتری و شایستگی مورد شك بودم كه امروز همپایه این اعضای شورا قرار گیرم؟!
|لكِنّی اَسْفَفْتُ اِذْ اَسَفُّوا، وَ طِرْتُ اِذْ طارُوا. فَصَغی رَجُلٌ مِنْهُمْ لِضِغْنِهِ، وَ مالَ الاْخَرُ لِصِهْرِهِ، مَعَ هَن وَ هَن.
| ولی (به خاطر احقاق حق) در نشیب و فراز شورا با آنان هماهنگ شدم، در آنجا یكی به خاطر كینه‌اش به من رأی نداد، و دیگری برای بیعت به دامادش تمایل كرد،
و مسائلی دیگر كه ذكرش مناسب نیست.
|اِلی اَنْ قامَ ثالِثُ الْقَوْمِ نافِجاً حِضْنَیهِ بَینَ نَثیلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ، وَ قامَ مَعَهُ بَنُو اَبیهِ یخْضِمُونَ مالَ الل‍هِ خِضْمَ الاِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبیعِ،
|تا سومی به حكومت رسید كه برنامه‌ای جز انباشتن شكم و تخلیه آن نداشت، و دودمان پدری او (بنی امیه) به همراهی او برخاستند و چون شتری كه گیاه تازه بهار را با ولع می‌خورد به غارت بیت المال دست زدند،
|اِلی اَنِ انْتَكَثَ فَتْلُهُ، وَ اَجْهَزَ عَلَیهِ عَمَلُهُ، وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ.
| در نتیجه این اوضاع رشته‌اش پنبه شد، و اعمالش كار او را تمام ساخت، و شكمبارگی سرگونش نمود.
|فَما راعَنی اِلاّ وَالنَّاسُ كَعُرْفِ الضَّبُع ِ اِلَی، ینْثالُونَ عَلَی مِنْ كُلِّ جانِب، حَتّی لَقَدْ وُطِئَ الْحَسَنانِ، وَ شُقَّ عِطْفای، مُجْتَمِعینَ حَوْلی كَرَبیضَةِ الْغَنَمِ.
|آن گاه چیزی مرا به وحشت نینداخت جز اینكه مردم همانند یال كفتار بر سرم ریختند، و از هر طرف به من هجوم آورند، به طوری كه دو فرزندم در آن ازدحام كوبیده شدند، و ردایم از دو جانب پاره شد، مردم چونان گله گوسپند محاصره‌ام كردند.
| فَلَمّا نَهَضْتُ بِالْاَمْرِنَكَثَتْ طائِفَةٌ، وَ مَرَقَتْ اُخْری، وَ قَسَطَ آخَرُونَ، كَاَنَّهُمْ لَمْ یسْمَعُوا كَلامَ الل‍هِ حَیثُ یقُولُ: «تِلْكَ الدّارُ الاْخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذینَ لایریدُونَ عُلُوًّا فِی الْاَرْضِ وَ لافَساداً وَالْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقینَ.»
|اما همین كه به امر خلافت اقدام نمودم گروهی پیمان شكستند، و عده‌ای از مدار دین بیرون رفتند، و جمعی دیگر سر به راه طغیان نهادند، گویی هر سه طایفه این سخن خدا را نشنیده بودند كه می‌فرماید: «این سرای آخرت را برای كسانی قرار داده ایم كه خواهان برتری و فساد در زمین نیستند، و عاقبت خوش از پرهیزكاران است.»
|بَلی وَ الل‍هِ لَقَدْ سَمِعُوها وَ وَعَوْها، وَلكِنَّهُمْ حَلِیتِ الدُّنْیا فی اَعْینِهِمْ، وَ راقَهُمْ زِبْرِجُها.
|چرا، به خدا قسم شنیده بودند و آن را از حفظ داشتند، امّا زرق و برق دنیا چشمشان را پر كرد، و زیور و زینتش آنان را فریفت.
|اَما وَ الَّذی فَلَقَ الْحَبَّةَ، وَ بَرَاَ النَّسَمَةَ، لَوْلا حُضُورُ الْحاضِرِ، وَ قیامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النّاصِرِ، وَ ما اَخَذَ الل‍هُ عَلَی الْعُلَماءِ اَنْ لایقارُّوا عَلی كِظَّةِ ظالِم وَ لاسَغَبِ مَظْلُوم، لاََلْقَیتُ حَبْلَها عَلی غارِبِها، وَ لَسَقَیتُ آخِرَها بِكَاْسِ اَوَّلِها،
|هان! به خدایی كه دانه را شكافت، و انسان را بهوجود آورد، اگر حضور حاضر، و تمام بودن حجت بر من به خاطر وجود یاور نبود، و اگر نبود عهدی كه خداوند از دانشمندان گرفته كه در برابر شكمبارگی هیچ ستمگر و گرسنگی هیچ مظلومی سكوت ننمایند، دهنه شتر حكومت را بر كوهانش می‌انداختم، و پایان خلافت را با پیمانه خالی اولش سیراب می‌كردم،
|وَ لَاَلْفَیتُمْ دُنْیاكُمْ هذِهِ اَزْهَدَ عِنْدی مِنْ عَفْطَةِ عَنْز!
|آنوقت می‌دیدید كه ارزش دنیای شما نزد من از اخلاط دماغ بز كمتر است!
|فصل
| چون سخن مولا به اینجا رسید مردی از اهل عراق برخاست و نامه‌ای به او داد، حضرت سرگرم خواندن شد، پس از خواندن، ابن عباس گفت: ای امیرالمؤمنین، كاش سخنت را از همان جا كه بریدی ادامه می‌دادی! حضرت فرمود:
| هَیهاتَ یا ابْنَ عَبّاس، تِلْكَ شِقْشِقَةٌ هَدَرَتْ ثُمَّ قَرَّتْ.
| هیهات ای پسر عباس، این آتش درونی بود كه شعله كشید سپس فرو نشست!
|فصل
| ابن عباس می‌گوید: به خدا قسم بر هیچ سخنی به مانند این كلام ناتمام امیرالمؤمنین غصه نخوردم كه آن انسان والا، درد دلش را با این سخنرانی به پایان نبرد.
}}
{{پاک کن}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس۲}}
{{پانویس}}


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* نهج البلاغه، ترجمه سیدجعفر شهیدی، تهران: علمی و فرهنگی، ۱۳۷۷.
* اسلامی، رضا، «مکتب اصولی شهید آیت الله صدر»، پژوهش و حوزه، ش۲۷و۲۸، ۱۳۸۵ش.
* ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۱،‌دار احیاء الکتب العربیة، ۱۳۷۸/۱۹۵۹م. (نسخه موجود در لوح فشرده کتابخانه اهل بیت(ع)، نسخه دوم).
*[http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/3814/4864/40480/ «تأملی بر اقتصاد اسلامی در اندیشه شهید محمد باقر صدر: مرجع اقتصاد اسلامی در اندیشه شهید محمد باقر صدر»، پگاه حوزه، ۱ اردیبهشت ۱۳۸۶، ش۲۰۵.]
* ابن عبد ربه، احمد بن محمد، العقد الفرید، تحقیق: مفید محمد قمیحه، بیروت:‌دار الکتب العلمیة، بی‌تا.
* جداری عالی، محمد، «نقد کتاب اقتصادنا»، اقتصاد اسلامی، ش۱، ۱۳۸۰ش.
* استادی، رضا، کتابنامه نهج البلاغه، تهران: بنیاد نهج البلاغه، ۱۳۵۹ش.
* حسینی، سید علی، «بازشناسی، تحلیل و نقد نظریه منطقه الفراغ»، اندیشه صادق، ش۶و۷، ۱۳۸۱ش.
* الامینی، عبدالحسین، الغدیر|الغدیر فی الکتاب والسنة والادب، قم: مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، ۱۴۱۶ق-۱۹۹۵م.
* حسینی حائری، سیدکاظم، «اقتصاد اسلامی و روش کشف آن از دیدگاه شهید صدر رحمه الله»، ترجمه احمدعلی یوسفی، اقتصاد اسلامی، ش۱، ۱۳۸۰ش.
* الجاحظ، البیان والتبیین، مصر: المکتبة التجاریة الکبری لصاحبها مصطفی محمد، ۱۳۴۵ق./۱۹۲۶م. (نسخه موجود در لوح فشرده کتابخانه اهل بیت(ع)، نسخه دوم).
* حسینی حائری، سیدکاظم، زندگی و افکار شهید صدر، ترجمه حسن طارمی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
* الحسینی الخطیب، السید عبد الزهراء، مصادر نهج البلاغة وأسانیده، ج۱، بیروت:‌دار الزهراء، ۱۴۰۹ق.-۱۹۸۸م.
* خسروپناه، عبدالحسین، «منطق استقراء از دیدگاه شهید صدر»، ذهن، ش۱، ۱۳۸۳ش.
* الراوندی، قطب الدین، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، تحقیق: السید عبد اللطیف الکوهکمری، قم: مکتبة آیة الله المرعشی العامة، ۱۴۰۶. (نسخه موجود در لوح فشرده کتابخانه اهل بیت(ع)، نسخه دوم).
* سلمان، حسن، «اقتصادنا (محمدباقر صدر)»، الاجتهاد، ش۳۷، ۱۴۱۸ق.
* الصدوق، علل الشرائع، ج۱، نجف: منشورات المکتبة الحیدریة و مطبعتها، ۱۳۸۵/۱۹۶۶م. نسخه موجود در لوح فشرده کتابخانه اهل بیت(ع)، نسخه دوم).
* فضل الله، سید محمدحسین، «شهید صدر در بستر اندیشه و عمل: او به شکلی طبیعی در جایگاه مرجعیت قرار گرفت»، در مجله شاهد یاران، شماره ۱۸، اردیبهشت ۱۳۸۶.
* الصدوق، معانی الاخبار، تصحیح و تحقیق: علی اکبر الغفاری، قم: مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین، ۱۳۷۹/۱۳۳۸ش. (نسخه موجود در لوح فشرده کتابخانه اهل بیت(ع)، نسخه دوم).
* صدر، سیدمحمدباقر، اقتصادنا، مرکز الابحاث و الدراسات التخصصیه للامام الشهید الصدر، قم، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
* المسعودی، مروج الذهب ومعادن الجوهر، قم: دارالهجرة، ۱۴۰۴ق.-۱۳۶۳ش.-۱۹۸۴م. (نسخه موجود در لوح فشرده کتابخانه اهل بیت(ع)، نسخه دوم).
* صدر، سیدمحمدباقر، اقتصاد ما، ترجمه سیدابوالقاسم حسینی ژرفا، قم، پژوهشگاه علمی‌تخصصصی شهید صدر، ۱۳۹۳ش.
* المفید، الارشاد، قم: مؤسسة آل البیت لتحقیق التراث، ۱۴۱۴/۱۹۹۳م. (نسخه موجود در لوح فشرده کتابخانه اهل بیت(ع)، نسخه دوم).
* لاریجانی، صادق، «نظریه حق الطاعة»، پژوهش‌های اصولی، ش۱، ۱۳۸۱ش.
* المفید، الجمل، قم: مکتبة الداوری، بی‌تا.(نسخه موجود در لوح فشرده کتابخانه اهل بیت(ع)، نسخه دوم).
* المفید، المسألتان فی النص علی علی(ع)، تحقیق: محمدرضا الانصاری، ج۲، بیروت: ۱۴۱۴/۱۹۹۳م. (نسخه موجود در لوح فشرده کتابخانه اهل بیت(ع)، نسخه دوم).
* بحرانی، میثم‌بن علی‌بن میثم، شرح نهج‌البلاغه، دفتر نشر الکتاب، ۱۳۶۲ش.
* شهرستانی، سیدهبه‌الدین و دیگران، مقالاتی پیرامون نهج‌البلاغه، تهران، بنیاد نهج البلاغه، ۱۳۸۷ش.
* طالقانی، محمود، پرتوی از نهج البلاغه، مصحّح: سیدمحمدمهدی جعفری، تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۴.
* قرن هشتم، شرح نهج‌البلاغه، مصحح عزیز‌الله عطاردی، تهران، بنیاد نهج‌البلاغه، ۱۳۷۵ش.
* محمدی، سیدکاظم، دشتی، محمد، المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، قم: نشر امام علی(ع)، ۱۳۶۹ش.
* مدنی، علی خان بن احمد، الطراز الأول، مشهد: مؤسسة آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، ۱۳۸۴ ه. ش. (نسخه موجود در لوح فشرده قاموس النور (۲.
* مطرزی، ناصر بن عبدالسید، المغرب، محقق/ مصحح: فاخوری، محمود/ مختار، عبدالحمید، حلب: مکتبه اسامه بن زید، ۱۹۷۹ م.
 
{{پایان}}
{{پایان}}
== پیوند به بیرون ==
* [http://rch.ac.ir/article/Details?id=8649 دانشنامه جهان اسلام]
* [http://www.ensani.ir/storage/Files/20101027184243-74.pdf تأملی در خطبه شقشقیه و فرجام آن]
{{نهج البلاغه}}
{{امام علی (ع)}}
{{خطبه‌های اهل بیت}}
<onlyinclude>{{درجه‌بندی
| پیوند = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
| رده = <!--ندارد، ناقص، کامل-->ناقص
| جعبه اطلاعات = <!--نمی‌خواهد، ندارد، دارد-->دارد
| عکس = <!--نمی‌خواهد، ندارد، دارد-->نمی‌خواهد
| ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد
| رعایت شیوه‌نامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->ندارد
| کپی‌کاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->ندارد
| استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
| جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد
| رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->دارد
| جامعیت = <!--ندارد، دارد-->دارد
| زیاده‌نویسی = <!--دارد، ندارد-->دارد
| تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
| تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
| توضیحات =
}}</onlyinclude>
[[رده:خطبه‌های نهج البلاغه]]
[[رده:مقاله‌های با درجه اهمیت الف]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ ژوئن ۲۰۲۵، ساعت ۰۸:۰۵

نویسنده: مجید خشنودی
اقتصادنا
اطلاعات کتاب
نویسندهسید محمدباقر صدر
موضوعفقه اقتصاد
سبکگزارشی تحلیلی
زبانعربی
تعداد جلدیک
تعداد صفحات۹۰۰ص
قطعرقعی (گالینگور)
اطلاعات نشر
ناشرمکتبة جامع النقی العامة
محل نشرکویت

اِقتصادُنا، کتابی از سید محمد باقر صدر در زمینه اقتصاد اسلامی. این کتاب نظریه‌های اقتصادی مارکسیسم و سرمایه‌داری را معرفی و نقد کرده و سپس مکتب اقتصادی اسلام را ارائه داده است. هدف از نگارش کتاب، بیان مبانی اقتصاد اسلامی و تفاوت آن با دیگر مکاتب بزرگ اقتصادی بوده است. نظریه منطقة الفراغ، از مهم‌ترین دیدگاه‌های شهید صدر در زمینه اقتصاد اسلامی، در این کتاب مطرح شده است. از اقتصادنا، ترجمه‌هایی به زبان فارسی وجود دارد که کتاب اقتصاد ما ترجمه سیدمحمدمهدی برهانی و سیدابوالقاسم حسینی ژرفا، از جمله آنها است.

نویسنده

سید محمدباقر صدر(۱۳۱۳-۱۳۵۹ش) از فقهای معاصر شیعه است که نظریات جدیدی از جمله حق‌الطاعه و منطقة الفراغ را ارائه کرده است. او در دانش‌های اقتصاد، فلسفه و سیاست هم صاحب اندیشه و اثر است. صدر به عنوان اولین اندیشمند شیعه در زمینه اقتصاد اسلامی آثاری را تألیف کرده است. کتاب‌های اقتصادنا و البنک اللاربوی فی الاسلام را در راستای تبیین نظام اقتصاد اسامی و بانکداری بدون ربا تألیف کرد. همچنین در مجموعه مقالات الاسلام یقود الحیاة تصویری از اقتصاد جامعه اسلامی، تفاوت اقتصاد اسلامی با مارکسیستی و سرمایه داری و بیان شاخص‌های کلی و برنامه‌های تفصیلی اقتصادی ارائه کرده است.

جایگاه و اهمیت

سید محمدباقر صدر هدف از نگارش این کتاب تبیین نظام اقتصاد اسلامی و تفاوت آن با دیگر مکاتب اقتصادی بیان کرده است. نگارنده تلاشی ابتدایی برای بررسی عمیق اندیشه اقتصادی اسلام و ارائه آن به صورت نظام‌مند دانسته است.[۱] با وجود گذشت بیش از نیم قرن از نگارش اقتصادنا، این کتاب هنوز مهم‌ترین و رایج‌ترین کتاب در زمینه اقتصاد اسلامی است و در دانشگاه‌های مختلف جهان، از کتاب‌های مورد توجه در رشته اقتصاد اسلامی است. در جهان اسلام تدریس این کتاب به کشورهای شیعه محدود نشده است و در برخی از دانشگاه‌های کشورهای سنی مانند مصر هم تدریس می‌شود.[۲] دکتر محمد مبارک، نوشته است: اقتصادنا، نظریه اقتصاد اسلامی را با بررسی احکام اسلام ارائه داده و ضمن حفظ اصالت فقهی، آن را به وسیله مفاهیم دانش اقتصاد، بیان کرده است.[۳]

ساختار و فهرست

فهرست کلی مطالب کتاب اقتصادنا به شرح زیر است:

  • معرفی و نقد مارکسیسم
  • معرفی و نقد سرمایه‌داری
  • شاخص‌های اصلی اقتصاد اسلامی
  • فرایند دستیابی به مکتب اقتصادی
  • نظریه توزیع پیش از تولید
  • نظریه توزیع پس از تولید
  • نظریه تولید
  • مسئولیت دولت در اقتصاد اسلامی

گزارش محتوا

تعریف علم اقتصاد و سیستم اقتصادی

به نظر نویسنده، برای درک کلمه اقتصاد لازم است که دو مفهوم علم اقتصاد و سیستم اقتصادی از هم تمییز داده شود و به تأثیر متقابل اندیشه علمی اقتصاد و اندیشه سیستمی آن توجه شود.

علم اقتصاد عبارت از علمی است که حیات اقتصادی و پدیده‌های آن را تفسیر می‌کند و به بیان ارتباط این پدیده ها را با اسباب کلی حاکم بر آن می‌پردازد. اما سیستم اقتصادی عبارت از اسلوبی است که جامعه در حیات اقتصادی و حل معضلات علمی از آن پیروی می‌کند.

به عقیده سید محمد باقر صدر مقصود از کلمه اقتصاد اسلامی، سیستم اقتصادی است

لزوم وجود سیستم اقتصادی برای جامعه

به تحلیل نویسنده هیج جامعه‌‌ای بدون سیستم اقتصادی امکان وجود ندارد زیرا هر اجتماعی با تولید و توزیع ثروت مواجه است در نتیجه ناگزیر از انتخاب روشی است که بوسیله آن عملیات اقتصادی را تنظیم کند که همین روش‌ها، تشکیل دهنده سیستم اقتصادی هستند. برای شناخت سیستم اقتصادی لازم است که قوانین جبری طبیعی تاریخ را بشناسیم و مقتضیاتش را کشف کنیم.

به باور صدر، در اسلام، مکتب اقتصادی اسلام بیان شده است، نه علم اقتصاد اسلامی و بنابراین اقتصاد اسلامی ارائه‌دهنده روشی عادلانه برای تنظیم زندگی اقتصادی است و هیچ‌گاه در پی اکتشافات علمی در حوزه اقتصاد نیست؛ برای مثال، اسلام در حجاز به دنبال کشف عوامل رِبا نبود؛ بلکه آن را ممنوع کرد و نظام جدیدی بر اساس مضاربه بنا نمود.[۴]

منطقة الفراغ

نظریه منطقة الفراغ، از مهم‌ترین دیدگاه‌های مطرح‌شده در اقتصادنا و از ابتکارات شهید صدر است. بر طبق این نظریه، اسلام در مواردی به دولت اسلامی اجازه می‌دهد که با توجه به نیازهای زمان، حکم و قانون وضع کند. شهید صدر این حوزهٔ قانون‌گذاری را منطقة الفراغ نامیده و برخی از قانون‌های وضع‌شده توسط پیامبر(ص) را هم از این باب دانسته است؛ نه بدین لحاظ که پیامبر خدا بوده است.[۵]

دیدگاه‌ها دربارهٔ کتاب

به باور برخی، اقتصادنا نسبت به دیگر کتاب‌های محمدباقر صدر، کتابی ممتاز است؛ چراکه در زمانی نوشته شد که اندیشه‌های لیبرالیستی و مارکسیستی در کشورهای عربی و اسلامی رواج داشت و این مسئله مطرح بود که آیا اسلام هم طرحی برای رفع مشکلات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی دارد.[۶] همچنین به لحاظ سطح، موضوع و روشْ کاری نو، جدی و بنیادین در زمینه مباحث اسلامی حوزوی بوده است.[۷]

نقدهایی هم به کتاب مطرح شده است؛ ازجمله گفته‌اند که اقتصادنا به مسائل کاربردی توجه نداشته و برنامه‌ای عملی برای مدیریت نهادهای اقتصادی جامعه ارائه نداده است.[۸] برخی نیز درخصوص نظریه منطقة الفراغ که در کتاب اقتصادنا مطرح شده است، اشکالاتی مطرح کرده‌اند.[۹]

پانویس

  1. صدر، اقتصادنا، ۱۴۲۴ق، ص۴۳، ۴۴.
  2. «تأملی بر اقتصاد اسلامی در اندیشه شهید محمد باقر صدر؛ مرجع اقتصاد اسلامی در اندیشه شهید محمد باقر صدر»، پگاه حوزه، ۱ اردیبهشت ۱۳۸۶، ش۲۰۵.
  3. صدر، اقتصاد ما، مقدمه ناشر، ج۱، ۱۳۹۳ش، ص۱۰.
  4. حسینی حائری، «اقتصاد اسلامی و روش کشف آن از دیدگاه شهید صدر رحمه الله»، ص۲۲و۲۳.
  5. صدر، اقتصادنا، ۱۴۲۴ق، ص۴۴۳، ۴۴۴؛ صدر، اقتصاد ما، ترجمه سیدابوالقاسم ژرفا، ۱۳۹۳ش، ج۲، ص۴۱، ۴۲.
  6. سلمان، «اقتصادنا (محمدباقر صدر)»، ص۲۵۳.
  7. سلمان، «اقتصادنا (محمدباقر صدر)»، ص۲۵۴.
  8. جداری عالی، «نقد کتاب اقتصادنا»، ص۱۶۷.
  9. حسینی، بازشناسی، «تحلیل و نقد نظریه منطقه الفراغ»، ص۹۶.

منابع

  • اسلامی، رضا، «مکتب اصولی شهید آیت الله صدر»، پژوهش و حوزه، ش۲۷و۲۸، ۱۳۸۵ش.
  • «تأملی بر اقتصاد اسلامی در اندیشه شهید محمد باقر صدر: مرجع اقتصاد اسلامی در اندیشه شهید محمد باقر صدر»، پگاه حوزه، ۱ اردیبهشت ۱۳۸۶، ش۲۰۵.
  • جداری عالی، محمد، «نقد کتاب اقتصادنا»، اقتصاد اسلامی، ش۱، ۱۳۸۰ش.
  • حسینی، سید علی، «بازشناسی، تحلیل و نقد نظریه منطقه الفراغ»، اندیشه صادق، ش۶و۷، ۱۳۸۱ش.
  • حسینی حائری، سیدکاظم، «اقتصاد اسلامی و روش کشف آن از دیدگاه شهید صدر رحمه الله»، ترجمه احمدعلی یوسفی، اقتصاد اسلامی، ش۱، ۱۳۸۰ش.
  • حسینی حائری، سیدکاظم، زندگی و افکار شهید صدر، ترجمه حسن طارمی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
  • خسروپناه، عبدالحسین، «منطق استقراء از دیدگاه شهید صدر»، ذهن، ش۱، ۱۳۸۳ش.
  • سلمان، حسن، «اقتصادنا (محمدباقر صدر)»، الاجتهاد، ش۳۷، ۱۴۱۸ق.
  • فضل الله، سید محمدحسین، «شهید صدر در بستر اندیشه و عمل: او به شکلی طبیعی در جایگاه مرجعیت قرار گرفت»، در مجله شاهد یاران، شماره ۱۸، اردیبهشت ۱۳۸۶.
  • صدر، سیدمحمدباقر، اقتصادنا، مرکز الابحاث و الدراسات التخصصیه للامام الشهید الصدر، قم، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
  • صدر، سیدمحمدباقر، اقتصاد ما، ترجمه سیدابوالقاسم حسینی ژرفا، قم، پژوهشگاه علمی‌تخصصصی شهید صدر، ۱۳۹۳ش.
  • لاریجانی، صادق، «نظریه حق الطاعة»، پژوهش‌های اصولی، ش۱، ۱۳۸۱ش.