مبانی حقوق عمومی در اسلام (کتاب): تفاوت میان نسخهها
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز added Category:کتابهای فقه سیاسی به زبان فارسی using HotCat |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
| مشخصات نشر = <!-- مشخصات نشر در زبان فارسی --> | | مشخصات نشر = <!-- مشخصات نشر در زبان فارسی --> | ||
|نسخه الکترونیکی= | |نسخه الکترونیکی= | ||
|جلدهای دیگر = [[حقوق | |جلدهای دیگر = [[حقوق اساسى و مبانى قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران (کتاب)|جلد ۱]] • [[نظام سیاسی و رهبری در اسلام (کتاب)|جلد ۲]] • [[حقوق بینالملل اسلام (کتاب)|جلد ۳]] • [[اقتصاد سیاسی (کتاب)|جلد ۴]] • [[حقوق و قواعد مخاصمات در حوزه جهاد اسلامى و حقوق بینالملل اسلام (کتاب)|جلد ۵]] • [[اصول و مقررات حاكم بر مخاصمات مسلحانه (کتاب)|جلد ۶]] • [[مبانی حقوق عمومی در اسلام (کتاب)|جلد ۷]] • [[فقه و سیاست (کتاب)|جلد ۸]] • [[قواعد فقه سیاسی: مصلحت (کتاب)|جلد ۹]] • [[اندیشه سیاسی در جهان اسلام معاصر (کتاب)|جلد ۱۰]] | ||
}} | }} | ||
عدم تفکیک میان حقوق عمومی و حقوق خصوصی در فقه سنتی و لزوم ایجاد تقسیمبندی جدیدی بهنام فقه خصوصی و فقه عمومی در علم | * '''چکیده''' | ||
'''مبانی حقوق عمومی در اسلام''' نام جلد هفتم از [[مجموعه ده جلدی «فقه سیاسی»]]، اثر [[عباسعلی عمید زنجانی]] است. نویسنده در این جلد، طی هفت بخش به مباحث مرتبط با حقوق عمومی بهعنوان بخشی از فقه سیاسی، و ذیل نظام کلی فقه اسلامی میپردازد. در این کتاب جایگاه حقوق عمومی در نظام حقوقی اسلام، نظریات دولت در فقه شیعه، وظایف ولیفقیه، جایگاه مصلحت و احکام حکومتی در نظام اسلامی، مبانی اقتصاد اسلامی و نظام اداری و مدیریت اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است. | |||
عدم تفکیک میان حقوق عمومی و حقوق خصوصی در فقه سنتی و لزوم ایجاد تقسیمبندی جدیدی بهنام فقه خصوصی و فقه عمومی در علم فقه، ایدهای است که نویسنده کتاب برای ساماندهی بحث خود بر آن تأکید دارد. او علاوه بر ادله اربعه (قرآن، سنت، اجماع و عقل) به منابع دیگری چون قانون اساسی و قراردادهای بینالمللی بهعنوان منابع حقوق عمومی در اسلام استناد میکند. | |||
عمید زنجانی با تقسیمبندی قواعد حقوقی بهویژه در فقه سیاسی به سه دسته، احکام و قواعد حقوقی اولیه و ثابت، احکام و قواعد ثانویه و متغیر، و احکام حکومتی، متذکر میشود احکام حکومتی نوعی قانونگذاری موقت و بر اساس مصلحت عامه است؛ اما در مورد میزان قلمرو آن بین فقها اختلاف است. نویسنده، وجود واژههایی مانند امت، امامت، خلافت، امارت، رعیت، ولایت، سلطنت، ولایت عهد و نظائر آن را به نحوی متضمن مفهوم و تعریف دولت در ادبیات اسلامی میداند. | عمید زنجانی با تقسیمبندی قواعد حقوقی بهویژه در فقه سیاسی به سه دسته، احکام و قواعد حقوقی اولیه و ثابت، احکام و قواعد ثانویه و متغیر، و احکام حکومتی، متذکر میشود احکام حکومتی نوعی قانونگذاری موقت و بر اساس مصلحت عامه است؛ اما در مورد میزان قلمرو آن بین فقها اختلاف است. نویسنده، وجود واژههایی مانند امت، امامت، خلافت، امارت، رعیت، ولایت، سلطنت، ولایت عهد و نظائر آن را به نحوی متضمن مفهوم و تعریف دولت در ادبیات اسلامی میداند. | ||
خط ۵۹: | خط ۶۱: | ||
=== نویسنده === | === نویسنده === | ||
عباسعلی عمید زنجانی(۱۳۱۶ - ۱۳۹۰ش) نویسنده کتاب، | عباسعلی عمید زنجانی(۱۳۱۶ - ۱۳۹۰ش) نویسنده کتاب، مجتهد، حقوقدان، استاد دانشگاه و پژوهشگر علوم سیاسی بود. او در حوزههای علمیه قم و نجف نزد اساتیدی مانند [[سید حسین بروجردی]]، [[سید روحالله موسوی خمینی|سید روحالله خمینی]]، [[سید ابوالقاسم خویی]] و [[سید محسن حکیم]] تحصیل کرده بود. مجموعه ده جلدی فقه سیاسی از آثار مشهور او در فقه سیاسی است که بارها تجدید چاپ شده است. او تجریه حضور در عرصههای سیاسی با نمایندگی مجلس شورای اسلامی و نمایندگی مجلس خبرگان را نیز در کارنامه دارد. | ||
==فصلبندی فقه بر اساس حقوق عمومی و خصوصی== | ==فصلبندی فقه بر اساس حقوق عمومی و خصوصی== | ||
به باور عمید زنجانی در علم فقه دو اصطلاح فقه خصوصی و فقه عمومی نداریم و شایعترین تقسیمبندی مسائل فقهی، عبادات، معاملات، احکام و سیاسات بوده است. نویسنده در بخش اول کتاب (فصل اول) اشاره میکند که تقسیم مباحث فقه، تعبدی و توقیفی نیست و اگر حدود و مصادیق حقوق عمومی و خصوصی به درستی روشن شود، میتوان دستهبندی جدیدی به نام فقه عمومی و فقه خصوصی داشت (ص۲۳-۲۴). | به باور عمید زنجانی در علم فقه دو اصطلاح فقه خصوصی و فقه عمومی نداریم و شایعترین تقسیمبندی مسائل فقهی، عبادات، معاملات، احکام و سیاسات بوده است. نویسنده در بخش اول کتاب (فصل اول) اشاره میکند که تقسیم مباحث فقه، تعبدی و توقیفی نیست و اگر حدود و مصادیق حقوق عمومی و خصوصی به درستی روشن شود، میتوان دستهبندی جدیدی به نام فقه عمومی و فقه خصوصی داشت (ص۲۳-۲۴). | ||
عمید برای توضیح بیشتر مسائل، تعریف و تمایز حقوق عمومی و خصوصی را بیان میکند (ص ۲۴-۲۷) و سپس پانزده عنوان و مسئله فقهی را نام میبرد که در حوزه حقوق عمومی قرار دارند؛ مانند: [[امر به معروف و نهی از منکر]]، [[جهاد]]، دعوت به اسلام، دعوت به خیر، نصیحت رهبران، تعلیم و تربیت، بهداشت و درمان، ولایات شرعی (پدر، حاکم و قاضی)، عناوین مربوط به امامت (شرایط، صفات و وظایف امام و امت)، واجبات مالی (خمس، زکات، انفال، صدقات و…)، قضاوت، معادن و منابع طبیعی (ص۲۸-۲۹). | عمید برای توضیح بیشتر مسائل، تعریف و تمایز حقوق عمومی و خصوصی را بیان میکند (ص ۲۴-۲۷) و سپس پانزده عنوان و مسئله فقهی را نام میبرد که در حوزه حقوق عمومی قرار دارند؛ مانند: [[امر به معروف و نهی از منکر]]، [[جهاد]]، دعوت به اسلام، دعوت به خیر، نصیحت رهبران، تعلیم و تربیت، بهداشت و درمان، ولایات شرعی (پدر، حاکم و قاضی)، عناوین مربوط به امامت (شرایط، صفات و وظایف امام و امت)، واجبات مالی (خمس، زکات، انفال، صدقات و…)، قضاوت، معادن و منابع طبیعی (ص۲۸-۲۹). | ||
خط ۷۷: | خط ۷۹: | ||
==احکام حکومتی؛ موقت و بر اساس مصلحت== | ==احکام حکومتی؛ موقت و بر اساس مصلحت== | ||
به باور عمید زنجانی نظام حقوقی اسلام | به باور عمید زنجانی نظام حقوقی اسلام بر اساس مصالح واقعی فرد و جامعه و نیز بر پایه سهلگیری و آسانسازی زندگی بشر بنا شده است. و از جانب وحی، اختیاراتی در راستای این دو اصل به پیامبر و سپس امام تفویض شده است. بر این اساس، قواعد حقوقی بهویژه در فقه سیاسی به سه دسته تقسیم میشوند: احکام و قواعد حقوقی اولیه و ثابت، احکام و قواعد ثانویه و متغیر و [[احکام حکومتی]]. وی متذکر میشود احکام حکومتی نوعی قانون گذاری موقتی است؛ اما در مورد میزان قلمرو آن بین فقها اختلاف است. | ||
به گفته نویسنده حکم حکومتی بر اساس [[مصلحت]] و مسئولیت رهبری صادر میشود. وی مصلحت را به دو مورد معنا، و نظرات فقهی را مطرح میکند: ۱. مصلحت [[حفظ نظام اسلامی]] و ۲. مصلحت عامه مردم. عمید زنجانی به کلام امام خمینی(ره) نیز درباره حدود و اختیارات امام و فقیه جامع الشرایط اشاره میکند که از مصلحت مردم در کنار مصلحت نظام نام برده است. | به گفته نویسنده حکم حکومتی بر اساس [[مصلحت]] و مسئولیت رهبری صادر میشود. وی مصلحت را به دو مورد معنا، و نظرات فقهی را مطرح میکند: ۱. مصلحت [[حفظ نظام اسلامی]] و ۲. مصلحت عامه مردم. عمید زنجانی به کلام امام خمینی(ره) نیز درباره حدود و اختیارات امام و فقیه جامع الشرایط اشاره میکند که از مصلحت مردم در کنار مصلحت نظام نام برده است. | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۷: | ||
==امور حسبه و تشکیل حکومت== | ==امور حسبه و تشکیل حکومت== | ||
عمید زنجانی بخش چهارم کتاب را به امور حسبه اختصاص داده و در فصل نخست، پس از ذکر پیشینه بحث حسبه، به شرح لغوی و «اصطلاح فقهی حسبه» و سپس «اصطلاح حقوقی حسبه» میپردازد. وی در ادامه «دیدگاهها در حسبه، قلمرو امور حسبیه، تقسیمبندی امور حسبیه، تحول تاریخی نظام حسبه، نظام حسبه اسلامی و سیستم مشابه آن در روم شرقی» را پی میگیرد. در فصلهای بعدی این بخش (دوم تا پنجم) «احکام و آداب حسبه، نقش مصلحت در امور حسبی، مسئولیت در امور حسبی، و حسبه و دولت» بررسی شده است (ص۳۲۷ تا ۴۴۵). | عمید زنجانی بخش چهارم کتاب را به امور حسبه اختصاص داده و در فصل نخست، پس از ذکر پیشینه بحث حسبه، به شرح لغوی و «اصطلاح فقهی حسبه» و سپس «اصطلاح حقوقی حسبه» میپردازد. وی در ادامه «دیدگاهها در حسبه، قلمرو امور حسبیه، تقسیمبندی امور حسبیه، تحول تاریخی نظام حسبه، نظام حسبه اسلامی و سیستم مشابه آن در روم شرقی» را پی میگیرد. در فصلهای بعدی این بخش (دوم تا پنجم) «احکام و آداب حسبه، نقش مصلحت در امور حسبی، مسئولیت در امور حسبی، و حسبه و دولت» بررسی شده است (ص۳۲۷ تا ۴۴۵). | ||
به باور عمید زنجانی، تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت از مصادیق پرداختن به امور حسبی است؛ زیرا تشکیل حکومت دو رکن اصلی حسبه، یعنی حفظ مصالح عمومی و حفظ نظام اجتماعی را تأمین میکند. همچنین تلاش میکند نشان دهد حتی با نظریه محدودبودن اختیارات فقیه به امور حسبه نیز باید به برپایی نوعی از حکومت بر اساس همان امور حسبه ملتزم بود (ص۴۴۰). | به باور عمید زنجانی، تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت از مصادیق پرداختن به امور حسبی است؛ زیرا تشکیل حکومت دو رکن اصلی حسبه، یعنی حفظ مصالح عمومی و حفظ نظام اجتماعی را تأمین میکند. همچنین تلاش میکند نشان دهد حتی با نظریه محدودبودن اختیارات فقیه به امور حسبه نیز باید به برپایی نوعی از حکومت بر اساس همان امور حسبه ملتزم بود (ص۴۴۰). | ||
==وظیفه ولی فقیه: اداره کشور یا نظارت بر امور== | ==وظیفه ولی فقیه: اداره کشور یا نظارت بر امور== | ||
به اعتقاد نویسنده کتاب، نظام اداری جزء لاینفک دولت است و نظام حکومتی پیامبر نیز با وجود نظام متمرکز و حضور شخص پیامبر در دولت مدینه، باز نوعی تفکیک قوا به چشم میخورد و دستگاه اجرایی در عصر نبوی شامل سه نهاد بوده است: نهاد نظامی، نهاد قانونگذاری (تبلیغ احکام) و نهاد اجرایی (والی). وی در این زمینه به «تقسیمات کشوری در عصر نبوی» و «سیاست عدم تمرکز در عصر نبوی» اشاره میکند.عمید زنجانی درباره حکومت امام علی(ع) نیز به توضیح «نظام اداری در عصر علوی» میپردازد. او در این باره به «کارگزاران امام علی(ع)» که مکاتبات آنها در «نهج البلاغه» ثبت شده است (پانزده مورد) و نیز سلسله مراتب و مشاغل و عناوین اداری علوی اشاره میکند. | به اعتقاد نویسنده کتاب، نظام اداری جزء لاینفک دولت است و نظام حکومتی پیامبر نیز با وجود نظام متمرکز و حضور شخص پیامبر در دولت مدینه، باز نوعی تفکیک قوا به چشم میخورد و دستگاه اجرایی در عصر نبوی شامل سه نهاد بوده است: نهاد نظامی، نهاد قانونگذاری (تبلیغ احکام) و نهاد اجرایی (والی). وی در این زمینه به «تقسیمات کشوری در عصر نبوی» و «سیاست عدم تمرکز در عصر نبوی» اشاره میکند.عمید زنجانی درباره حکومت امام علی(ع) نیز به توضیح «نظام اداری در عصر علوی» میپردازد. او در این باره به «کارگزاران امام علی(ع)» که مکاتبات آنها در «نهج البلاغه» ثبت شده است (پانزده مورد) و نیز سلسله مراتب و مشاغل و عناوین اداری علوی اشاره میکند. | ||
نویسنده در ادامه به مباحثی چون بخش نظام اداری و مدیریت اسلامی، بازنگری در ساختار اداری، مسئولیت مدنی دولت، نظارت و مراقبت اداری، عدالت اداری و رسیدگی به تخلفات اداری میپردازد. | نویسنده در ادامه به مباحثی چون بخش نظام اداری و مدیریت اسلامی، بازنگری در ساختار اداری، مسئولیت مدنی دولت، نظارت و مراقبت اداری، عدالت اداری و رسیدگی به تخلفات اداری میپردازد. | ||
=== دخالت حداقلی یا حداکثری دولت === | === دخالت حداقلی یا حداکثری دولت === | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۲: | ||
به باور عمید زنجانی، اقتصاد در اندیشه اسلامی هدف نیست؛ اما برای حفظ نظام سیاسی و اداری کشور چارهای جز استفاده بهینه از عامل اقتصاد در چارچوب سمتگیری توحیدی و عدالت نیست. نویسنده یادآوری میکند منظورش از اقتصاد، اقتصاد دولتی و نوع درآمدها و هزینههای دولت اسلامی است که در حوزه حقوق عمومی قابل بحث است. | به باور عمید زنجانی، اقتصاد در اندیشه اسلامی هدف نیست؛ اما برای حفظ نظام سیاسی و اداری کشور چارهای جز استفاده بهینه از عامل اقتصاد در چارچوب سمتگیری توحیدی و عدالت نیست. نویسنده یادآوری میکند منظورش از اقتصاد، اقتصاد دولتی و نوع درآمدها و هزینههای دولت اسلامی است که در حوزه حقوق عمومی قابل بحث است. | ||
به نظر وی عنوان بیتالمال در فرهنگ سیاسی ـ اقتصادی اسلامی، مبیّن اقتصاد دولتی و اموال عمومی، و اصطلاح دیوان محاسبات بیانگر درآمدها و هزینههاست. وی در «اهمیت نظام مالی در اسلام» از فعالیتهای مالی دولت مدینه و نزول آیات زکات، خمس و غنائم جنگی و نیز تأسیس بیتالمال (خزانه اموال عمومی) صحبت میکند و «پیشینه منابع دولتهای اسلامی» را در برخی مقاطع تاریخی مرور میکند و نگاهی به نظام مالیه عمومی پیش از انقلاب اسلامی ایران و دوران پهلوی و سپس جمهوری اسلامی ایران بهویژه اصول قانون اساسی میاندازد. | به نظر وی عنوان بیتالمال در فرهنگ سیاسی ـ اقتصادی اسلامی، مبیّن اقتصاد دولتی و اموال عمومی، و اصطلاح دیوان محاسبات بیانگر درآمدها و هزینههاست. وی در «اهمیت نظام مالی در اسلام» از فعالیتهای مالی دولت مدینه و نزول آیات زکات، خمس و غنائم جنگی و نیز تأسیس بیتالمال (خزانه اموال عمومی) صحبت میکند و «پیشینه منابع دولتهای اسلامی» را در برخی مقاطع تاریخی مرور میکند و نگاهی به نظام مالیه عمومی پیش از انقلاب اسلامی ایران و دوران پهلوی و سپس جمهوری اسلامی ایران بهویژه اصول قانون اساسی میاندازد. | ||
=== مالیات و دیگر منابع مالی دولت === | === مالیات و دیگر منابع مالی دولت === | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۸: | ||
==پذیرش مصلحت در احکام حکومتی== | ==پذیرش مصلحت در احکام حکومتی== | ||
نویسنده کتاب در بخش هفتم و پایانی کتاب، در پنج فصل، قواعد فقهی حقوق عمومی را تشریح میکند و در بحث «منافع عمومی و مصالح ملی» به قاعده مصلحت در فقه و حقوق عمومی میپردازد. وی برای قاعده مصلحت در سیاست خارجی و امور بینالملل دو معنا مطرح میکند: ۱. رعایت منافع عمومی و ۲. مشروعیت اقدامات مصلحتی با وجود مخالفت با احکام اولیه اسلام. | نویسنده کتاب در بخش هفتم و پایانی کتاب، در پنج فصل، قواعد فقهی حقوق عمومی را تشریح میکند و در بحث «منافع عمومی و مصالح ملی» به قاعده مصلحت در فقه و حقوق عمومی میپردازد. وی برای قاعده مصلحت در سیاست خارجی و امور بینالملل دو معنا مطرح میکند: ۱. رعایت منافع عمومی و ۲. مشروعیت اقدامات مصلحتی با وجود مخالفت با احکام اولیه اسلام. عمید زنجانی تصریح میکند که هرچند قاعده مصلحت در فقه شیعه حکمساز نیست؛ اما کاربرد آن در معنای اول مسلّم است. ولی کاربست آن در معنای دوم مبتنی بر «نظریه فقاهتی احکام حکومتی» است که بسیاری از فقها آن را در اجرای امامت نیابتی در زمان غیبت پذیرفتهاند. | ||
فهرست اجمالی مباحث فقهی آخرین بخش کتاب از این قرار است: | فهرست اجمالی مباحث فقهی آخرین بخش کتاب از این قرار است: | ||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۹: | ||
[[رده:مقالات کتابشناسی]] | [[رده:مقالات کتابشناسی]] | ||
[[رده:کتابهای فقه سیاسی به زبان فارسی]] | [[رده:کتابهای فقه سیاسی به زبان فارسی]] | ||
[[رده:کتابهای عباسعلی عمید زنجانی]] |