کاربر:Ms.sadeghi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
 
(۴۶۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
بررسی فقهی- حقوقی تلقیح مصنوعی: محمدجواد فاضل لنکرانی
* '''چکیده'''
'''بررسی حکم تکلیفی و وضعی شبیه سازی انسان'''


محمود صادقی
==معرفی و ساختار کتاب==
بررسی حکم تکلیفی یا وضعی شبیه سازی انسان نوشته مریم میراحمدی در سال ۱۴۰ شمسی توسط مرکز بین المللی ترجمه و نشر مصطفی در قم به چاپ رسید. کتاب شامل سه فصل می‌باشد.


==چکیده==
فصل اول مفهوم شناسی واژگان حکم شبیه سازی تولید مثل و تاریخچه شبیه سازی انواع شبیه سازی همچون شبیه‌سازی توالتی شبیه‌سازی درمانی و فواید شبیه‌سازی و بازتابهای مثبت و منفی شبیه سازی در جهان اختصاص دارد. همچنین صفحه ۶۱ تا صفحه ۶۹ برخی از آثار منفی شبیه‌سازی همچون از بین رفتن هویت و فردیت فرد ستفاده ابزاری از انسان‌ها اختلال در روابط خانوادگی ایران شدن اساس و بنیان خانواده فزایش بی‌حساب جمعیت از بین رفتن موازنه جمعیتی زن و مرد پایان یافتن نقش مردان در جامعه مطرح شده است. نویسنده در صفحه ۱۸ شبیه سازی را یوند سلول غیرجنسی به تخمک ماده که می‌تواند به جنین تبدیل شود تعریف کرده است.
کتاب «بررسی فقهی-حقوقی تلقیح مصنوعی» توسط [[محمدجواد فاصل لنکرانی]] در بین طلاب ارائه و در سال ۱۳۸۷ شمسی چاپ شد. این اثر دارای یک مقدمه و دو بخش است. در مقدمه مفهوم‌ شناسی و اصل عملی مختار خودش را بیان کرده است. در بخش اول اقسام پنجگانه [[تلقیح مصنوعی]] را بیان و حکم فقهی آن را ذکر می‌کند. در بخش دوم مباحث حقوقی همچون [[نسب جنین]] تلقیح شده را بیان می‌کند.


==معرفی و گزارش ساختار==
فصل دوم به حکم تکلیفی شبیه‌سازی از دیدگاه فقیهان مسلمان پرداخته است و آراء موافقان و مخالفان فقهای شیعه و اهل سنت پرداخته است و ادله آنها نیز بررسی شده است. فصل سوم به احکام وضعی شبیه سازی همچون نسب حضانت انفاق تابعیت اهلیت ارث محرمیت اختصاص دارند.
کتاب «بررسی فقهی-حقوقی تلقیح مصنوعی» درس خارج فقه محمدجواد فاضل لنکرانی است که در سال ۱۳۸۴شمسی در قم ارائه شد و در سال ۱۳۸۷شمسی در [[مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام)]] چاپ اول آن منتشر شد.
کتاب دارای یک مقدمه و دو بخش است. در مقدمه، مفهوم‌شناسی، دو صورت تلقیح مصنوعی و حالت‌های مختلف آن را ذکر می‌کند.(ص۱۲-۱۷)
تلقیح مصنوعی به دو صورت انجام می‌شود: کامل: یعنی تمام مراحل استخراج، [[انعقاد نطفه]] و رشد کودک در داخل دستگاه انجام می‌شود و ناقص که مراحل استخراج [[اسپرم مرد]] و لقاح با [[تخمک زن]] در داخل دستگاه انجام می‌شود ولی [[نطفه]] را به داخل [[رحم زن]] منتقل می‌کنند تا رشد کند.(ص ۱۲)
در بخش اول مسائل فقهی اصولی تلقیح مصنوعی همچون اصل عملی در موارد مشکوک، دلایل قائلین به [[اصالة الاحتیاط]] و اقسام تلقیح مصنوعی به همراه ذکر دلایل عقلی و نقلی و نقد و بررسی آنها؛ در بخش دوم نیز مباحث مربوط به نسب کودک بوجود آمده از راه تلقیح مصنوعی و رابطه او با پدر و مادرش را بیان می‌کند.
نگارنده با ردّ همه ادله قائلین به «اصالة الاحتیاط» همچون مذاق شارع و روایات، دیدگاه [[اصالة البراءة]] را می‌پذیرد و معتقد است در مورادی که دلیل قطعی از آیات قرآن و روایات بر منع و عدم جواز نداشتیم، حکم به جواز می‌دهیم.(ص ۵۲)


==اقسام تلقیح مصنوعی==
===ارزیابی کتاب===
مولف در ۹۰ صفحه اقسام پنجگانه لقاح مصنوعی را با دلایل متعدد بیان می‌کند که به اختصار ذکر می‌شود:
نویسنده در برخی موارد از منابع معتبر استفاده نکرده است مثلاً در صفحه ۱۶۱ به جای اینکه به کتب یا سایت آیت الله بهجت مراجعه کند به سایت دیگری ارجاع داده است.


===صورت اول: تلقیح نطفه شوهر در رحم همسرش===
==شبیه سازی انسانی==
به گفته مولف در فصل دوم صفحه ۷۸ فقهای شیعه درباره حکم شبیه سازی انسان سه نظر دارند برخی آن را مطلقا جایز می‌دانند زیرا نصب و دلیل خاص و روشنی که حرمت شبیه سازی انسان را ثابت کند وجود ندارد به اصل اباحه استناد کرده و آن را مجاز می‌دانند (ص۷۸). برخی دیگر جواز شبیه سازی انسان را معتقد هستند ولی به صورت محدود یعنی شبیه سازی انسان به صورت گسترده جایز نیست سیرو مفاصل و مشکلاتی همچون بازشناسی آنان از یکدیگر وجود دارد مانند آیت الله سیستانی (ص۸۳) و گروه سوم از فحاشیه قائل به حرمت شبیه سازی انسان هستند این افراد خود نیز به دو دسته تقسیم می‌شوند برخی آن را مطلقا حرام می‌دانند و برخی دیگر در صورتی که انجام دادنش به مفاسد اجتناب ناپذیری منجر می‌شود و مفاسد اخلاقی بیشماری به دنبال دارد آن را حرام اعلام کردند (ص۸۶) گفته مولف در صفحه ۸۷ کسانی که شبیه‌سازی را مطلقا حرام می‌دانند معتقدند شبیه سازی باعث از بین رفتن تمایز و تفاوت میان انسان‌ها می‌شود که از ضروریات و مقتضای جوامع انسانی است و برای مدعای خود به آیه ۱۱۹ سوره نساء و آیه ۲۲ سوره روم استناد کرده‌اند.


در این صورت اسپرم شوهر با ابزار جدید پزشکی استخراج شده در رحم همسرش قرار می‌گیرد. مولف معتقد است چون دلیل عقلی و نقلی نداریم که تلقیح حتما باید با روش طبیعی [[رابطه زناشویی زن و شوهر]] باشد؛ لذا در اینجا که شک داریم اگر لقاح به صورت غیر طبیعی حرام است یا جایز، اصالت برائت را جاری کرده و حکم به جواز می‌دهیم.(ص ۵۶)
به گفته میر احمدی در صفحه ۸۹ کسانی که قائل به حرمت ثانوی شبیه سازی انسان هستند معتقدند چون دلیل خاصی بر حرمت وجود ندارد ولی تبعات و آثار منفی زیادی همچون اختلاط محرم و نامحرم مشکلات نسبی به هم ریختن خانواده از بین رفتن ارتباطات و مفاسد دیگری به دنبال دارد لذا به حکم ثانوی انجام شبیه سازی انسان جایز نیست و برای منتهای خودشان با آیه ۲۲ سوره روم استناد کرده‌اند. برخی از این فقها شیعی همچون مکارم شیرازی ین قول را پذیرفته‌اند.
نگارنده می‌گوید این صورت، گرچه به خودی خود جایز است؛ اما اگر با مقدمات حرام مانند ([[لمس بیگانه]] و [[نگاه به نامحرم]]) همراه باشد، چه حکمی دارد؟ به گفته وی اگر زن و شوهر برای اینکه خانواده از بین نرود مضطر می‌شوند که از راه‌های جدید پزشکی بارور شوند، تلقیح مصنوعی حتی اگر با مقدمات حرام همراه باشد جایز است(ص۵۶-۵۷) ولی اگر آنان مضطر نیستند و زندگی آنها تحت الشعاع قرار نمی‌گیرد، تلقیح مصنوعی برای آنها جایز نیست.(ص۵۸-۶۲)


===صورت دوم: تلقیح نطفه مرد بیگانه در رحم همسر===
===موافقان شبیه سازی===
مولف در صفحه ۹۶ ادله موافقان شبیه سازی را مطرح کرده و آنها را در سه دلیل خلاصه کرده است.


در این حالت شوهر به خاطر [[ضعف اسپرم]] نمی‌تواند همسرش را [[باردار]] کند، لذا نطفه مرد دیگری را در رحم همسرش قرار می‌دهند.
الف: اصل اباحه: به گفته موافقان شبیه سازی هرچه در عالم هستی خلق شده است استفاده از آنها جایز است مگر دلیل صریحی بر عدم استفاده از آن از جانب شارع ساده شده باشد و چون درباره شبیه سازی نهی و دلیل صریحی نداریم استفاده از آن جایز است. (ص۹۶) مولف معتقد است این فقیهان بیه سازی را در صورتی که دارای آثار و نتایج منفی فردی و اجتماعی نباشد آن را جاز می‌دانند. به گفته وی لازم نیست حکم جواز را به زمانی که آثار و نتایج منفی نداشته باشد محدود بکنیم زیرا اگر به صورت مطلق شبیه سازی جایز شمرده شود در مقام عمل به خاطر هزینه‌های زیاد، عده کمی می‌توانند از این طریق بارور شوند و هیچگاه جای تکثیر نسل طبیعی را نمی‌گیرد. (ص۹۷)
به گفته مولف در این حالت دو نظر (جواز و حرمت) وجود دارد. وی ابتدا دلایل روایی حرمت را بیان کرده و بعد از نقد و بررسی سندی و دلالی پنج روایت (كافي، ج‏۵، ص۵۴۰، ح۳؛ ص ۵۴۱، ح ۱؛ ج‏۷، ص ۲۶۲، ح ۱۲؛ من لا يحضره الفقيه، ج‏۳، ص ۵۵۹؛ الزهد، ص ۸)، آنها را برای اثبات حرمت این قسم کافی نمی‌داند و با توجه به اصل عملی خویش، قائل به جواز می‌شود.(ص۶۵-۸۸؛ ص۱۰۹)
فاضل لنکرانی بعد از نقل روایات، چهار آیه (سوره نور/۳۱)، (سوره مومنون/۵-۷)، (سوره نساء/۲۳) و (سوره احزاب/۳۵) را بیان می‌کند و سه آیه از آنها را قابل خدشه می‌داند(ص۱۰۹) و معتقد است با توجه به مضمون آیه (۷) سوره مومنون و روایات ذیلش، این آیه می‌تواند حرمت شکل دوم را اثبات کند.(ص۸۹-۱۰۵؛ ص۱۰۹)
نگارنده بعد از نقد و بررسی آیات، یک روایت را که علت حرمت [[زنا]] در آن آمده ذکر کرده و دلیل حرمت زنا را «فساد در خانواده» معرفی می‌کند و معتقد است این دلیل در شکل دوم نیز وجود دارد؛ لذا بعد از بیان نقد و بررسی همه ادله قرآنی و روایی حرمت، قائل به حرمت صورت دوم تلقیح می‌شود.(ص۱۱۷-۱۱۸)
سپس ادله قائلین به جواز صورت دوم را نیز مطرح می‌کند و می‌گوید مهمترین دلیل، روایات این باب است که بازگشت همه آنها به دو روایت که در کافی [[کلینی]] و تهدیب [[شیخ طوسی]] آمده است می‌باشد.(ص۱۱۸) وی بعد از نقد، بررسی و مناقشه در سند و محتوای این دو روایت، آنها را برای اثبات جواز صورت دوم تلقیح مصنوعی، کافی نمی‌داند.(ص۱۲۴)


===صورت سوم: تلقیح نطفه شوهر در رحم زن بیگانه===
ب: شبیه سازی جلوه‌ای از اسرار الهی است. این اندیشمندان دین در صفحه ۹۸ معتقدند شبیه سازی انسان با خلقت الهی و آموزه‌های دین در تضاد نیست بلکه راه جدیدی از بارور کردن را که در عالم هستی وجود داشته کشف و استفاده کرده‌اند.


در این قسم چون زن نمی‌تواند باردار شود نطفه شوهرش را در رحم زن دیگری قرار می‌دهند. مولف قبل از ورود به بحث فرق بین صورت سوم با دوم را اینگونه بیان می‌کند که در صورت دوم، فرزند بوجود آمده را ممکن است به زن بدهند ولی در شکل سوم، بچه به صاحب نطفه می‌دهند.(ص۱۲۵)
ج: مناسب‌ترین طریق پیشگیری و درمان امراض: به گفته مولف در صفحه ۹۹ برخی معتقدند ر اساس پژوهش‌های روز دنیا شبیه سازی می‌تواند مانع ظهور بسیاری از امراض باشد حتی در درمان بسیاری از امراض مفید واقع شود پس استفاده از آن جایز است.
نویسنده معتقد است شکل سوم تلقیح مصنوعی سه فرض دارد:


فرض اول: تخمک زن بیگانه را در رحم همسر قرار می‌دهند و شوهر با رابطه زناشویی او را باردار می‌کند: فاضل لنکرانی در این صورت بعد از نقل اقوال مختلف (جواز مطلق و جواز مقید) و رد کردن آنها(ص۱۲۸)، این فرض را مصداق آیه (۷) سوره مومنون می‌داند؛ لذا حرمت مطلق را می‌پذیرد.(ص۱۲۷)
===مخالفان شبیه سازی===
مولف از صفحه ۹۹ تا ۱۱۸، پنج دلیل مخالفان شبیه‌سازی را مطرح کرده است.


فرض دوم: تلقیح بین اسپرم شوهر با تخمک زن بیگانه در رحم همان زن: حکم این فرض مانند صورت دوم تلقیح مصنوعی است(حرمت تلقیح).(ص۱۲۶)
*دیدگاهفقهای شیعی
به گفته نویسنده، دلیل مخالفان شبیه‌سازی عبارت است از:


فرض سوم: تلقیح نطفه شوهر با تخمک زن بیگانه در خارج از رحم: مولف می‌گوید این فرض، دو محور دارد: آیا این تلقیح، جایز است؟؛ آیا بعد از تلقیح می‌توان نطفه را وارد رحم همسر کرد؟ در محور اول معتقد است اگر مبنای حکم، روایات باشد، تلقیح حرام است ولی اگر ملاک حکم آیه (۷) سوره مومنون باشد، حرمت اثبات نمی‌شود. اما محور دوم را مصداق آیه (۷) سوره مومنون می‌داند و به حرمت تلقیح حکم می‌دهد.(ص۱۳۰)
الف: تغییر در خلقت الهی: برخی بر این باورند که شبیه سازی نوعی تغییر در خلقت الهی است و به استناد آیه ۱۱۸ و ۱۱۹ سوره نساء آن را حرام می‌دانند (ص۹۹-۱۰۰) مولف در صفحه ۱۰۰ تا ۱۰۴ بیان می‌کند این دلیل قابل پذیرش نیست زیرا اولاً شبیه سازی تغییر در خلقت الهی نیست ثانیاً بسیاری از مفسران مراد از تغییر در خلقت در این آیات را تغییر در فطرت و دین الهی دانستند.


===صورت چهارم: تلقیح اسپرم شوهر و تخمک زن در خارج از  رحم همسر===
ب: اصالت الحظر: برخی از فقیهان اهل سنت معتقدند انسان مالک جسم خود نیست بلکه امانتدار آن است لذا اصل اولی در شبیه سازی حرمت است مگر دلیلی برای جواز آن وجود داشته باشد (ص۱۰۴) مولف با رد این دلیل بیان می‌کند اصل اولیه در شیعه اصل اباحه است ثانیاً مالکیت بر جسد و جسم انسان در فقه شیعی پذیرفته شده است و بر همین اساس فروش اعضای بدن جایز شمرده شده است. (ص۱۰۴- ۱۰۵)


در این شکل بر اساس محل قرار گرفتن جنین، صورت‌های مختلفی پیدا می‌کند:
ج: شبیه سازی زمینه نفی خداست: به گفته میراحمدی در صفحه ۱۰۷ برخی بر این باورند  شبیه سازی انسان می‌تواند زمینه‌ای را فراهم کند که انسان به روحیات فرعونی دست یابد و خداوند را منکر و نفی کند زیرا به قدرتی دست یافته که توان تولید و خلقت یک انسان را به دست آورده است لذا شبیه سازی از این جهت حرام دانسته شده است و به آیه ۳۸ سوره قصص و آیه ۲۴ سوره نازعات استناد کرده‌اند. مولف در صفحه ۱۰۹ و ۱۱۰، این دلیل را نیز رد می‌کند و معتقد است فی خداوند و بی‌نیازی از او ربطی به شبیه سازی ندارد زیرا هرگاه انسان مرزهای اخلاقی را از بین ببرد و به طغیان کشیده شود داوند را نفی و انکار می‌کند. از سوی دیگر شبیه سازی تولید و خلقت انسان نیست بلکه کشف اسراری است که در عالم هستی قرار داده شده و انسان با استفاده از مخلوقات الهی ه تولید انسان جدید دست پیدا می‌کند پس نمی‌تواند ادعای الوهیت داشته باشد ثالثاً هدف تولید کنندگان انسان شبیه سازی شده، جانشین کردن او به جای خداوند نیست.


صورت اول و دوم: [[جنین]] به هیچ رحمی منتقل نمی‌شود و یا در رحم همسر قرار می‌گیرد: این دو حالت، جایز است.(ص۱۳۱)
د: دخالت در خلقت الهی: به گفته نویسنده در صفحه ۱۱۰ رخی شبیه‌سازی را حرام دانستند زیرا معتقدند خلقت انسان مختص خداوند است و شبیه سازی نوعی خالت در خلقت حساب می‌شود. میر محمدی در صفحه ۱۱۱ این دلیل را نیز کافی نمی‌داند و معتقد است بسیاری از اندیشمندان اسلامی این دلیل را قبول ندارند و معتقدند انسان در خالقیت استقلال ندارد بلکه ز مخلوقات و مصنوعات الهی می‌تواند تولید و خلقت جدید داشته باشد پس تغییر و دخل و تصرف در خلقت الهی محسوب نمی‌شود.


صورت سوم: جنین به رحم زن دیگر (خواه همسر دوم باشد یا زن بیگانه) یا [[کنیز]] صاحب نطفه منتقل شود: اصل تلقیح در خارج جایز است؛ ولی منتقل کردن آن به رحم زن دیگر، محل بحث است. بر اساس برخی روایات، این فرض هم اشکال ندارد؛(ص۱۳۴) ولی طبق آیه (۷) سوره مومنون، جایز نیست؛ لذا این صورت جایز نمی‌باشد.(ص۱۳۶)
ذ: بی هویتی: گفته مولف در صفحه ۱۱۴ یکی از آفات شبیه سازی بی هویت شدن فرزند شبیه سازی شده است زیرا نتسب به فامیل و کسی نمی‌شود. در صفحه ۱۱۶ می‌گوید مخالفان انسان شبیه سازی شده معتقدند ین شخص از کرامت و منزلتی بهره‌مند نخواهد بود زیرا با او مانند کالای تولید شده رفتار می‌شود. نویسنده در صفحه ۱۱۷ می‌گوید این دلیل دلیل کاملی نیست زیرا شبیه سازی انسان موجب بی‌هویتی و بی‌کرامت شدن انسان نمی‌شود چون کرامت انسان و اخلاق و رفتار او بستگی دارد و کالا بودن انسان به شبیه سازی ارتباطی ندارد زیرا در گذشته نیز انسان‌ها برده دیگران می‌شد و با او همانند یک کالا معامله می‌شد


صورت چهارم: جنین به رحم زن بیگانه منتقل شود: جایز نمی‌باشد. (ص۱۳۶)
*دیدگاه فقهای اهل سنت
مولف بعد از ذکر این چهار شکل در قسم چهارم تلقیح مصنوعی، می‌گوید بر زن حرام است که رحمش را در اختیار دیگران قرار دهد تا جنین را در آن قرار دهند.(ص۱۳۹)
مولف از صفحه ۱۱۸ به بعد شبیه سازی از منظر اهل سنت را مطرح کرده  نظرات و دلایل موافقان و مخالفان اهل سنت درباره شبیه‌سازی را نیز بیان کرده است.


===صورت پنجم: صورت‌های نادر تلقیح مصنوعی===
در صفحه ۱۲۰ مطرح می‌شود که فقهای اهل سنت شبیه سازی گیاهان و حیوانات را در حدود و ضوابط شرعی ه گونه‌ای که از مفاسد دور باشد جایز است اما شبیه سازی انسان را جایز نمی‌داند. در صفحه ۱۲۱ بیان می‌کند برخی عالمان اهل سنت شبیه‌سازی انسان را گرچه جایز نمی‌دانند اما شبیه سازی اعضای بدن برای نجات بیماران را مجاز می‌دانند.


لنکرانی در قسمت برخی از صورت‌های نادر تلقیح مصنوعی همچون «تلقیح اسپرم مرد با تخمک حیوان» و «تلقیح با گیاه» را ذکر می‌کند. او آنها را مصداق آیه (۷) سوره مومنون و روایت «من اقرَّ نطفته فی رحم یحرم علیه» دانسته و لقاح از این طریق را مخالف مقاصد شریعت (هدف از ازدواج، بارداری از طریق انسان بوده است) می‌داند؛ لذا تلقیح را جایز نمی‌داند.(ص۱۴۰-۱۴۳)
مولف از صفحه ۱۲۲ تا ۱۲۵، شش دلیل مخالفان شبیه سازی انسان را مطرح می‌کند. لزوم تولید مثل جنسی از بین رفتن نسبت‌ها و هویت افراد از بین رفتن نهاد ازدواج از بین رفتن مفهوم مادری مشکلات ارث و نفقه.


==مباحث حقوقی تلقیح مصنوعی==
نویسنده صفحه ۱۲۵ دلایل فقهای اهل سنت را بررسی می‌کند. در صفحه ۱۲۵ بیان می‌کند تنها راه تولید نسل تولید مثل جنسی نیست لکه یکی از راه‌های تولید مثل، آمیزش جنسی است و آیه ۷ سوره طارق نیز بیانگر وجوب تولید مثل از طریق جنسی نیست بلکه نهایتاً جواز یا استحباب این کار را می‌رساند.
===حقیقت و مفهوم نسب===
مولف در این فصل اول بخش دوم به مباحث حقوقی تلقیح مصنوعی همچون «رابطه جنین با صاحب اسپرم و تخمک» پرداخته و موضوع «نسب» را مورد نقد و بررسی قرار می‌دهد. به کفته وی درباره حقیقت «نسب» دو دیدگاه وجود دارد: برخی معتقدند نسب در شرع یک معنای خاص ندارد بلکه باید به عرف رجوع شود و عرف هم صاحب اسپرم و تخمک را پدر و مادر جنین می‌داند.(ص۱۴۸)
در مقابل این دیدگاه برخی می‌گویند نسب دارای یک حقیت شرعی و اصطلاح خاصی است. فاضل برخی مستندات دیدگاه دوم همچون «نفی نسب از ولد زنا»(ص۱۴۹) و «الولد للفراش»(ص۱۵۳) را ذکر می‌کند. او از قول صاحب جواهر ادعای اجماع می‌کند که ولد زنا هیچ رابطه ای با زن و مرد ندارد<ref>جواهر الکلام، نجفی، ج۲۹، ص۲۵۶</ref> لذا از آنها ارث نمی‌برد.(ص۱۴۹-۱۵۰) نویسنده این دلیل را قبول ندارد و می‌گوید نمی‌توان از «ارث نبردن ولد زنا» رابطه جنین با زن و مرد را انکار کرد؛ چون شارع فقط خواسته «ارث نبردن جنین» را برای زنا ثابت کند نه اینکه بخواهد همه آثار همچون «محرمیت جنین با زن و مرد» و «نسب و رابطه جنین با زناکارا» را نفی کند.(ص۱۵۰-۱۵۲)
لنکرانی در ادامه پنج روایت (خصال، صدوق، ج۱، ص۲۱۳؛ كافی، ج‏۵، ص ۴۹۱، ح ۲و ۳ و ج‏۷، ص ۱۶۳؛ تهذيب الأحكام، ج‏۸، ص ۱۶۹، ح ۱۲) از اهل بیت علیهم السلام و یک روایت (صحيح البخاري، ج‏۴، ص ۸) از اهل سنت را برای قاعده «الولد للفراش» بیان می‌کند(ص۱۵۳-۱۵۸) و قاعده را مخصوص جایی می‌داند که زنایی صورت گرفته و الحاق جنین به یکی از زناکاران مشکوک باشد؛ اما در این فرض، یقین داریم که نطفه برای دیگری است؛ لذا قاعده در اینجا جاری نمی‌شود.(۱۵۹-۱۶۰)


===نسب فرزند در صورت‌های مختلف تلقیح مصنوعی===
نویسنده صفحه ۱۲۶ دلیل مخلوط شدن نسب‌ها را نیز رد می‌کند و معتقد است نسب فرزند شبیه سازی مشخص است زیرا دهنده سلول غیرجنسی و تخمک مشخص است لذا نسب، مخلوط نمی‌شود.  
نگارنده بعد از بررسی فقهی اشکال چهارگانه تلقیح مصنوعی، مباحث حقوقی آنها را بیان کرده و وضعیت نسب فرزند را مشخص می‌کند.


در صورت اول (تلقیح اسپرم شوهر در رحم همسرش) فرزند متعلق به صاحب نطفه و اسپرم است.(ص۱۶۱)
مریم میراحمدی در صفحه ۱۲۷ نیز دلیل ابهام در روابط خویشاوندی را قابل قبول نمی‌داند و معتقد است فرزندی که در خانواده زن و شوهر به وجود می‌آید فرزند آنها حساب می‌شود و نیازی به رابطه زوجیت نیست و اسلام نیز آن را امضا کرده است.


در شکل دوم و سوم (تلقیح نطفه مرد بیگانه در رحم زن نامحرم) اگر نطفه مرد در خارج رحم تلقیح شده و جنین در دستگاه بزرک شود و یا به رحم زن بی شوهر منتقل شود و یا اسپرم مرد بیگانه را بگیرند و در رحم زن بی شوهر قرار دهند، در همه این حالات، جنین به صاحب نطفه تعلق دارد.(ص۱۶۱) اما اگر بعد از انتقال نطفه مرد بیگانه به رحم زن، شوهرش با او آمیزش کرد و فرزندی متولد شد، طبق قاعد (الولد للفراش) فرزند به شوهر منسوب می‌شود.(ص۱۶۱-۱۶۲)
نویسنده در صفحه ۱۲۸ و ۱۲۹ دلیل ابهام در نفقه وارث را یز قبول نمی‌کند معتقد است زمانی که بر اساس ادله شرعی ثابت شد فرزندی که در خانواده زن و شوهری متولد شد فرزند آنها محسوب می‌شود بر اساس قاعده الوردلفراش سبت آنها با زن و شوهر معلوم می‌شود و اطرافیان زن و شوهر نیز رابطه‌شان با آن فرزند معلوم می‌گردد لذا ابهام و مشکلی در ارث و نفقه وجود ندارد. اگر در صورتی که در شبیه سازی رابطه فرزند با زن و شوهر معلوم نگردد در آن صورت میتوان این کار را حرام دانست و اشکال ابهام در نفقه و ارث را مطرح کرد نه در همه صورت‌های شبیه‌سازی انسان.


در حالت چهارم (اسپرم شوهر و تخمک زن در خارج تلقیح شود و به رحم زن دیگری منتقل شود) صاحب نطفه پدر جنین است و عرف هم مادر او را، صاحب تخمک می‌داند نه زنی که نطفه در رحم او قرار گرفته است.(ص۱۶۲)
مولف در صفحه ۱۲۹ دلیل از بین رفتن نهاد ازدواج را منتفی می‌داند و معتقد است هدف نهایی در ازدواج تولید مثل نیست ا بگوییم با شبیه سازی این هدف از بین می‌رود بلکه هدف اثاثیه در ازدواج به آرامش رسیدن است که این امر نیز ا شبیه‌سازی انسان منافات ندارد.


آیت الله خویی بر اساس آیه (۲) سوره مجادله، مادر جنین را زنی می‌داند که فرزند را به دنیا آورده است؛ زیرا در آیه زنی که فرزند از وی متولد شده، مادر گفته شده است.<ref>صراط النجاة، ج۱، ص۳۶۲.</ref> فاضل لنکرانی نظر خویی را با دلایلی مانند اینکه آیه فقط در صدد نهی از ظهار است نه اینکه بخواهد مادر را تعریف کند.(ص۱۶۳-۱۶۵)
در صفحه ۱۳۰ نویسنده آخرین دلیل مخالف ا رد می‌کند و معتقد است علمای اهل سنت بر اساس آیه ۱۵ سوره احقاف بر این باورند که درد دوران باروری از مقومات مفهوم مادری است. بر این اساس هرگونه تلاش برای کاهش یا از بین بردن درد مادران در دوران بارداری و زایمان حرام و خلاف مشیت الهی است مفهوم مادری را از بین می‌برد. مولف در صفحه ۱۳۱ این دلیل را رد می‌کند  می‌گوید نمی‌توان از یک واقعیت خارجی که درباره غلب بارداری‌هاست حکم وجوب درد کشیدن در زایمان و بارداری را از مقومات مفهوم مادری دانست.
در پایان کتاب هم احتمال می‌دهد که جنین دو مادر داشته باشد، صاحب تخمک، مادر نسبی است و زنی که فرزند را به دنیا آورده هم مانند مادر رضاعی محسوب می‌شود.(ص۱۶۵)


==نقد و بررسی==
==شبیه سازی درمانی==
* با اینکه مولف سعی کرده ابعاد مختلف موضوع را مطرح و حکم شرعی آن را بیان کند و لی در برخی موارد نظر صریح خودش را ذکر نمی‌کند؛ مثلا در فرض «تلقیح نطفه شوهر با تخمک زن بیگانه در خارج از رحم» بر اساس روایات، یک حکم و بنابر آیات حکم دیگری را بیان می‌کند و نظر نهایی خودش در این صورت را بیان نمی‌کند.(ص۱۳۰)
نویسنده در صفحه ۱۳۳ برخی از نظرات فقهای شیعه را مطرح کرده است. به گفته او برخی فقها میان شبیه‌سازی انسانی و شبیه‌سازی درمانی تفاوت قائل شده‌اند و معتقدند شبیه سازی انسان جایز نیست اما شبیه سازی درمانی جایز است.


* فاضل لنکرانی لیست حالت‌های متعدد تلقیح را در مقدمه بیان می‌کند؛(ص۱۶) ولی در متن کتاب تعدادی از آنها را ذیل اقسام پنجگانه تلقیح مطرح کرده و حکم می‌دهد.(ص۱۲۵-۱۳۰؛ ص۱۳۱-۱۳۹) اگر مهمترین آنها را ذکر می‌کرد و حکم هر کدام را بر اساس ادله، جداگانه می‌گفت، بهتر بود.
مولف از صفحه ۱۱۸ به بعد شبیه سازی از منظر اهل سنت را مطرح کرده نظرات و دلایل موافقان و مخالفان اهل سنت درباره شبیه‌سازی را نیز بیان کرده است. در صفحه ۱۲۰ مطرح می‌شود که فقهای اهل سنت شبیه سازی گیاهان و حیوانات را در حدود و ضوابط شرعی ه گونه‌ای که از مفاسد دور باشد جایز است اما شبیه سازی انسان را جایز نمی‌داند. در صفحه ۱۲۱ بیان می‌کند برخی عالمان اهل سنت شبیه‌سازی انسان را گرچه جایز نمی‌دانند اما شبیه سازی اعضای بدن برای نجات بیماران را مجاز می‌دانند.


* ادبیات کتاب در جاهای متعددی محاوره ای است.
مولف در صفحه ۱۳۴ با بیان این مطلب که در شبیه سازی درمانی برای اینکه وی از سلول‌ها بنیادی تهیه شود در برخی مراحل موجب از بین رفتن سلول‌ها بنیادی دیگری که قابلیت جنین شدن را دارند می‌شود. در این صورت باید نظرات فقها و ادله بررسی شود. در صفحه ۱۳۶ بیان می‌کند اگر شبیه سازی انسان حرام باشد شبیه سازی درمانی نیز به عنوان مقدمه حرام، حرام است.


* در برخی موارد، آدرس مطلب ذکر نشده است.(ص۱۵۷)
مولف در ادامه در صفحه ۱۳۶ نظر برخی از فقهای شیعه را مطرح می‌کند. آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی ر این باره می‌گوید آنچه مهم است استقرار نطفه است اگر نطفه استقرار یابد خواه در رحم و خواه در خارج از رحم یعنی نطفه با تخمک پیوند بخورد و تلقیح شروع شود از بین بردن آن جایز نیست. در صفحه ۱۳۸ بیان می‌کند از سوی دیگر آنچه در روایات مطرح شده است موضوع قتل جنین است و در فرایند شبیه سازی درمانی تل حقیقی صورت نمی‌گیرد.


==پانویس==
مولف در صفحه ۱۳۴ با بیان این مطلب که در شبیه سازی درمانی برای اینکه وی از سلول‌ها بنیادی تهیه شود در برخی مراحل موجب از بین رفتن سلول‌ها بنیادی دیگری که قابلیت جنین شدن را دارند می‌شود. در این صورت باید نظرات فقها و ادله بررسی شود. در صفحه ۱۳۶ بیان می‌کند اگر شبیه سازی انسان حرام باشد شبیه سازی درمانی نیز به عنوان مقدمه حرام، حرام است.
{{پانویس}}


==منابع==
مولف در ادامه در صفحه ۱۳۶ نظر برخی از فقهای شیعه را مطرح می‌کند. آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی ر این باره می‌گوید آنچه مهم است استقرار نطفه است اگر نطفه استقرار یابد خواه در رحم و خواه در خارج از رحم یعنی نطفه با تخمک پیوند بخورد و تلقیح شروع شود از بین بردن آن جایز نیست. در صفحه ۱۳۸ تا ۱۴۱ بیان می‌کند برخی فقها مطرح کرده اند آنچه در روایات مطرح شده است موضوع قتل جنین است و در فرایند شبیه سازی درمانی قتل حقیقی صورت نمی‌گیرد لذا نمی‌توان بر اساس روایت (ص۱۳۷) آن را حرام دانست زیرا روایت شامل این مورد نمی‌شود.
{{منابع}}
 
* الخصال‏، ابن بابويه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، قم، جامعه مدرسين‏، چاپ اول، ۱۳۶۲ ش‏.
===موافقان و دلایل آنها===
* الزهد، كوفى اهوازى، حسين بن سعيد، محقق / مصحح: عرفانيان يزدى، غلامرضا، قم، المطبعة العلمية، چاپ دوم، ۱۴۰۲ق‏.
میراحمدی در صفحه ۱۴۲ به دیدگاه موافقان و مخالفان درباره شبیه‌سازی درمانی پرداخته است.
* الكافي، كلينى، محمد بن يعقوب‏، محقق/مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، تهران، دار الكتب الإسلامية‏، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق‏.
 
* تهذيب الأحكام، طوسى، محمد بن الحسن‏، محقق / مصحح: خرسان، حسن الموسوى‏، تهران، دار الكتب الإسلاميه‏، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق‏.
به گفته مولف در صفحه ۱۴۲ فقهایی که قائل به جواز شبیه‌سازی درمانی شده‌اند عتقدند شبیه‌سازی درمانی مغایر با سنت الهی نیست و برای مدعای خود دلایلی ذکر می‌کنند که عبارت است از:
* جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، نجفى، محمد حسن، محقق: عباس قوچانى و على آخوندى، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق.
 
* صحيح البخاري، بخارى، محمد بن اسماعيل، مصر، وزارة الاوقاف، المجلس الاعلى للشئون الاسلامية، لجنة إحياء كتب السنة، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
الف: اباحه ظاهری: در صفحه ۱۴۳ بیان می‌کند با جستجو در منابع دینی دلیل معتبری بر حرمت شبیه سازی درمانی وجود ندارد و دلایلی که هم ذکر می‌شوند قابل قبول و پذیرفته شده نیست. در صورت شک به اصل اباحه ظاهری تمسک می‌کنیم. صفحه ۱۴۴ بیان می‌کند دلایلی که بر حرمت شبیه سازی درمانی ذکر کردند همه آنها بر آثار و نتایج شبیه سازی درمانی اشاره دارد و در فقه شیعه مطرح شده است مقدمه حرام حرام نیست لذا دلیلی بر حرمت شبیه‌سازی درمانی به حکم اولیه نداریم.
* صراط النجاة (المحشی)، خویی، ابوالقاسم، قم، مکتب نشر المنتخب، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
 
* من لا يحضره الفقيه‏، ابن بابويه، محمد بن على‏، محقق/مصحح: غفارى، على اكبر، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه، چاپ دوم‏، ۱۴۱۳ق.
ب: تزاحم: در صفحه ۱۴۵ یکی دیگر از دلایلی که شبیه سازی رمانی را جایز می‌داند قاعده تزاحم است. طبق این قاعده اگر تنها راه نجات یک انسان، پیوند اعضا باشد و اعضای انسان فقط از طریق شبیه سازی تولید می‌شوند عقل حکم می‌کند در تعارض بین نجات بیمار و اخذ سلول از شخص، نجات جان بیمار مقدم است لذا شبیه سازی اعضا برای درمان جایز است
{{پایان}}
 
===مخالفان و دلایل آنها===
به گفته مولف در صفحه ۱۴۶ مخالفان شبیه‌سازی درمانی به دلایلی توسط جستند که عبارت است از:
 
الف: قاعده لا ضرر: بر اساس این قاعده جدا کردن سلول های بنیادی از هسته اصلی سلولی چون باعث از بین رفتن از سلول‌های دیگر می‌شود به حکم قاعده لا ضرر حرام است.
 
ب: توهین به کرامت انسانی: گفته نویسنده در صفحه ۱۴۶ در شبیه‌سازی درمانی چون سلول‌هایی که قابلیت انسان شدن دارند از بین می‌رود و به هدفی برای کار دیگری تبدیل می‌شود و این با کرامت انسانی سازگار نیست لذا حرام است. نویسنده در صفحه ۱۴۸ بیان می‌کند این دلیل پذیرفته نیست زیرا در حاملگی طبیعی و در روش‌های جدید باروری بسیاری از سلول‌هایی که قابلیت انسان شدند دارند نابود شده و حال آنکه هیچکس آن را سقط جنین نمی‌داند آن را حرام اعلام نکرده است.
 
ج: مغایرت با نظم عمومی و اخلاق حسنه: به گفته میراحمدی در صفحه ۱۵۰ یکی از دلایل حرمت شبیه سازی درمانی این است که نژادها و افراد بهتر و سالم‌تر ه این فکر بیفتند که با کشت بافت‌های سلولی خود به تجارت اعضا بپردازند و از سوی دیگر  زنان فقیر برای گرفتن تخمک استفاده می‌کنند و آنها را در استخدام خود در می‌آورند همچنین اگر این شیوه در سطح وسیع به کار گرفته شود تمایل بین انسان‌ها از بین می‌رود ذا موجب اختلال در نظام اجتماعی می‌شود. صفحه ۱۵۱ و ۱۵۲ با رد این دلیل مدعی می‌شود رابطه بین شبیه‌سازی درمانی ا آسیب‌هایی که مطرح شد وجود ندارد همه آنها به صورت احتمال است و به صورت قطعی وجود ندارد.
 
==احکام حقوق شبیه سازی==
مولف در فصل سوم، احکام وضعی و حقوقی شبیه سازی همچون نسب، حضانت، محرمیت، تابعیت، نفقه و ارث را بیان کرده است.(ص۱۵۳)
 
===نسبت فرزند با والدین===
نویسنده در صفحه ۱۵۴ فصل سوم به نسب و رابطه فرزند شبیه سازی شده با پدر و مادر پرداخته است. وی بعد از مفهوم‌شناسی نسب و شرایط لازم در تحقق نسب حکم فقهی این موضوع را بیان کرده است. به گفته میراحمدی در صفحه ۱۶۰-۱۶۱ برخی فقها معتقدند اگر فرایند شبیه سازی شده به درخواست زوجین باشد و سلول جنسی و تخمک از آنها باشد فرزند شبیه سازی شده مشروع است و ملحق به آنهاست. اما عده دیگری در صفحه ۱۶۲ معتقدند این فرزند با پدر و مادر نسبتی ندارد و آن را هم ردیف با زنا دانسته‌اند. اما مولف معتقد است این سخن صحیح نیست زیرا در زنا رابطه نامشروع بین زن و مرد انجام می‌شود و فرزندی متولد می‌گردد اما در شبیه سازی مقاربتی وجود ندارد.
 
*انتساب فرزند به مادر
نویسنده از صفحه ۱۶۳ تا ۱۷۱ به نسب و رابطه فرزند شبیه سازی شده با مادر پرداخته است. به گفته وی برای اثبات نسبت فرزند شبیه سازی شده با مادر باید عنوان مادری بین صاحب رحم صاحب تخمک و صاحب سلول بررسی گردد.
 
برخی از فقها مانند آیت الله مکارم معتقدند فرزندی که از راه شبیه سازی به وجود می‌آید هیچ نسبتی با پدر مادر خواهر و برادر و فامیل ندارد (ص۱۶۳) این دسته از فقها بر اساس برخی آیات همچون آیه ۲۲۳ سوره بقره و آیه ۲ سوره مجادله معتقدند مادر کسی است که فرزند را از رحم او بیرون بیاورند یعنی ولادت شرط مادر شدن است (ص۱۶۵)
 
گفته مالف در صفحه ۱۶۶ برخی از فقها همچون آیت الله خویی شرط مادر بودن را فقط ولادت دانسته و حتی صاحب تخمک بودن را ملاک مادری ندانستند. اما مولف معتقد است اگر تخمک  رحم از یک زن باشد به طریق اولی آن زن مادر محسوب می‌شود.
 
مولف در صفحه ۱۶۷ بیان می‌کند رضا و شیر خوردن موجب محرمیت می‌شود چون باعث رشد ستخوان و گوشت فرزند می‌شود پس بر اساس قیاس اولویت کسی که جنینی را ۹ ماه تمام در رحم خود پرورانده و تخمک نیز از او بوده باید او را مادر محسوب کرد زیرا فرزند در این ۹ ماه به واسطه صاحب تخمک و صاحب رحم رشد و نمو پیدا کرده است.
 
به گفته مولف در صفحه ۱۶۷ بسیاری از فقیهان معتقدند اگر تخمک و رحم متعلق به یک زن باشد قطعاً او مادر محسوب می‌شود.
 
به گفته مولف در صفحه ۱۶۹ بیشتر فقهای شیعه فرزند را به صاحب نطفه ملحق می‌دانند یعنی فرزندی که از منی مرد و تخمک زن متولد می‌شود فرزند آن دو محسوب می‌شود حتی اگر در رحم زن دیگری قرار گیرد و متولد شود.
 
مولف در صفحه ۱۷۰ بیان می‌کند مادر بودن نسبت به فرزند شبیه سازی شده در شبیه سازی انسان هم موافق اصل است و هم مستند به قواعد شرعی و بسیاری از فقها نیز به آن فتوا دادند لذا منسوبان به مادر با این فرزند شبیه سازی شده نیز نسبت و رابطه همچون خواهر برادری یدا می‌کنند.
 
*انتساب فرزند به پدر
به گفته مولف در صفحه ۱۷۱ برای تحقق پدری لازم نیست که احراز شود این فرزند از نطفه مرد است بلکه همین مقدار که از طریق رابطه جنسی زن و شوهر فرزندی متولد شود و آن دو فرزند را انکار نکنند نسبت و رابطه پدری و مادری برای این فرزند ثابت می‌شود.
 
صفحه ۱۷۴ برخی دیگر از فقها ملاک نسبت پدری و مادری را از ترکیب سلول‌های جنسی زن و شوهر می‌دانند هرچند از طریق تلقیح مصنوعی باشد. لذا اگر از طریق روش‌های جدید باروری اسپرم مرد با تخمک زن ترکیب شود و فرزندی متولد شود قطعاً این فرزند منتسب به صاحب سلول جنسی است و محارم آن مرد نیز بر او محرم می‌شوند.
 
به گفته مولف در صفحه ۱۷۶  قالب حالت‌های شبیه‌سازی نسبت مادر ثابت است زیرا نظر فقها در مورد مادر ین است که صاحب تخمک یا صاحب رحم را مادر حساب می‌کنند شبیه سازی هم به تخمک زن نیاز است و هم به رحم ذا یک زن می‌تواند هم صاحب تخمک باشد و هم صاحب رحم و فرزندی که متولد می‌شود فرزند او محسوب شده و او مادر او است.
 
به گفته مولف در صفحه ۱۷۷ یکی دیگر از اشکالات شبیه سازی این است که ممکن است در فرایند شبیه سازی به جنس مخالف نیازی نباشد مثلاً سلول غیرجنسی یک زن را در تخمک او قرار داده و در رحم همان زن رشد کند و این فرزند فقط از یک نفر متولد شده باشد. لذا برخی از فقها این عمل را مشروع ندانسته و این فرزند را ملحق به زن یا مرد ندانستند. برخی دیگر از فقها این فرزند را ملحق به صاحب سلول غیر جنسی دانسته‌اند و برخی دیگر نیز فرزند متولد شده از فرایند شبیه سازی شده را فرزند می‌دارند و همه احکام محرمیت را رای او ثابت می‌دانند جز ارث بردن مانند آیت‌الله مکارم شیرازی.
 
برخی از فقها معتقدند فرزند ملحق به احب سلول غیرجنسی است لذا اگر یک دختر باکره را از طریق روش‌های جدید باروری بارور کنند آن دختر باکره مادر او محسوب می‌شود صفحه ۱۷۸
 
به گفته مولف در صفحه ۱۷۸ و ۱۷۹ برخی از فقها معتقدند فرزند شبیه سازی شده همچون فرزندی است که از طریق شبهه متولد شده باشد لذا بر اساس قواعد شرعی و قوانین حقوقی فرزندی که از از راه شبیه سازی متولد شود همانند فرزندی که از راه ازدواج شرعی متولد شده باشد به پدر یا مادر که صاحب سلول غیر جنسی است ملحق می‌شود و همه احکام مانند نسب حضانت محرمیت و ارث بر او ملحق می‌شود.
 
به گفته مالف در صفحه ۱۸۰ فقهایی که معتقدند فرزند شبیه سازی شده مانند فرزندان رضاعی هستند به پدر یا مادر رضاعی محرم می‌شوند  این شخص نمی‌تواند با آنها یا دیگر محارم آنها ازدواج کند ولی از همدیگر ارث نمی‌برند.
 
===دیدگاه اهل سنت درباره نسبت طفل شبیه سازی شده===
 
به گفته مولف در صفحه ۱۸۰ قهای اهل سنت درباره فرزند شبیه سازی شده و نسبت او با پدر یا مادر ۵ صورت را ذکر کرده‌اند:
 
*صورت اول: مرد صاحب سلول غیرجنسی باشد:
در این صورت برخی از فقها رد را پدر فرزند می‌دانند و برخی دیگر فرزند را بدون پدر حساب کرده‌اند(ص۱۸۰-۱۸۱) گفته مولف در صفحه ۱۸۲ بیشتر فقهای اهل سنت فرزند را به پدر (یعنی صاحب سلول غیرجنسی) ملحق کرده‌اند. اما در مورد انتصاب فرزند به مادر چهار نظر مطرح شده است رخی صاحب تخمک برخی دیگر صاحب تخمک و صاحب رحم و برخی دیگر صاحب رحم را مادر حساب کرده‌اند و بعضی دیگر زن را مانند مادر رضایی محسوب کرده  همه احکام رضا را شامل می‌شود به جز ارث بردن.
 
*صورت دوم: مرد بیگانه صاحب سلول غیرجنسی باشد:  
گفته مولف در صفحه ۱۸۲ همه فقهای اهل سنت این روش را حرام می‌دانند و فرزند متولد شده از این شیوه را نیز ولد زنا محسوب کرده و معتقدند فقط به مادر منتسب می‌شود و بر مرد واجب است که فرزند بودن وی را نفی و انکار کند.
 
*صورت سوم: زن صاحب سلول غیرجنسی باشد ولی رحم متعلق به زن دیگری باشد:
به گفته مولف در صفحه ۱۸۳ در این روش سلول غیرجنسی زن با تخمک زن دیگری مخلوط شده و در رحم زن دوم قرار می‌گیرد که در این صورت فرزند به زنی که مادر ملحق می‌شود و او بدون پدر است. فقهای اهل سنت در تعیین مادر بودند اختلاف دارند برخی صاحب سلول جنسی برخی صاحب رحم و برخی هر دو را مادر می‌دانند. برخی دیگر معتقدند اگر سلول غیرجنسی و تخمک متعلق به یک زن باشد آن زن مادر طفل است و صاحب رحم همچون مادر رضاعی است.
 
*صورت چهارم: سلول غیرجنسی و رحم و تخمک متعلق به یک زن باشد:
به گفته مولف در صفحه ۱۸۴ اهل سنت در این صورت طفل را به مادرش منتسب کرده و او را فاقد پدر می‌دانند. اما برخی دیگر از فقها ن را مادر وی می‌دانند و رابطه فرزند  شوهر این زن را همچون ربیعه می‌دانند یعنی فرزندان این زن و مرد را خواهران و برادران مادری این طفل شبیه سازی شده می‌دانند.
 
*صورت پنجم: سلول غیرجنسی مرد با تخمک همسرش ترکیب شده و در رحم زن دیگری قرار دهند. به گفته مولف در صفحه ۱۸۴ در این صورت مرد پدر طفل محسوب شده و صاحب رحم و صاحب تخمک نیز مانند مادر رضاعی است. به گفته مالف تا صفحه ۱۸۵ برخی از فقها این حالت را نیز حرام دانسته‌اند.  
 
مولف در صفحه ۱۸۵ با نقد و بررسی دیدگاه فقهای اهل سنت می‌گوید شبیه سازی اگر در چهارچوب زوجیت باشد مطلوب است اما اما نمی‌توان فرزندی که از طریق غیر زوجیت به وجود آمده را ولدالزنا حساب کرد بلکه باید به یکی از پدر یا مادر ملحق شود.