|
|
(۲۶۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{نویسنده
| |
| |نویسنده = محمود صادقی
| |
| |نویسنده۲ =
| |
| |نویسنده۳ =
| |
| |گردآوری =
| |
| |ویراستار۱ =
| |
| |ویراستار۲ =
| |
| |ویراستار۳ =
| |
| }}
| |
| {{جعبه اطلاعات کتاب
| |
| | عنوان = پیشگیری از بارداری و سقط جنین در آیینه فقه
| |
| | تصویر = ۱.jpg
| |
| | اندازه تصویر =
| |
| | توضیح_تصویر =
| |
| | نامهای دیگر =
| |
| | نویسنده = سیدمحسن مرتضوی
| |
| | تاریخ نگارش = ۱۳۸۷ش
| |
| | موضوع = فقه پزشکی
| |
| | سبک = گزارشی- تحلیلی، فقه استدلالی
| |
| | زبان = فارسی
| |
| | ویراستار =
| |
| | به تصحیح =
| |
| | به کوشش =
| |
| | تصویرگر =
| |
| | طراح جلد =
| |
| | تعداد جلد =
| |
| | تعداد صفحات = ۲۳۸
| |
| | قطع =
| |
| | مجموعه =
| |
| | ترجمه به دیگر زبانها =
| |
| | ناشر = حوزه علمیه خراسان
| |
| | محل نشر = مشهد
| |
| | تاریخ نشر = بهار ۱۴۰۰ شمسی
| |
| | نوبت چاپ = دوم
| |
| | شمارگان =
| |
| | شابک =
| |
| | نوع رسانه =
| |
| | وبسایت ناشر =
| |
| | نام کتاب = <!-- نام کتاب به زبان فارسی -->
| |
| | مترجم = <!-- مترجم به فارسی -->
| |
| | مشخصات نشر = <!-- مشخصات نشر در زبان فارسی -->
| |
| | نسخه الکترونیکی =
| |
| }}
| |
|
| |
| * '''چکیده''' | | * '''چکیده''' |
| '''پیشگیری از بارداری و سقط جنین در آیینه فقه''' توسط سیدمحسن مرتضوی در سال ۱۳۸۷ شمسی تألیف و در سال ۱۴۰۰ شمسی توسط حوزه علمیه خراسان منتشر گردید. این کتاب شامل سه بخش، یازده فصل و یک خاتمه است. | | '''جهاد یا تروریسم پژوهشی کلامی و فقهی در مکتب امامیه''' |
| | |
| سیدمحسن مرتضوی در بخش اول با آیات و روایات تأکید میکند که فرزندآوری امری پسندیده است و در همه زمانها مطلوب شمرده میشود. وی همچنین چهار اشکال درباره این موضوع مطرح کرده و به آنها پاسخ میدهد، از جمله اینکه فرزندان زیاد در گذشته نشانه قدرت بودند، اما امروزه این دیدگاه تغییر کرده است. نگارنده تأکید دارد که با وجود مطلوبیت فرزندآوری، الزامی برای افزایش تعداد فرزندان وجود ندارد و در برخی موارد پیشگیری از بارداری مجاز است.
| |
| | |
| مولف در بخش دوم به چهار روش پیشگیری از بارداری، از جمله عزل یعنی بیرون ریختن منی، داروهای گیاهی و شیمیایی، استفاده از آییودی و بستن لولههای باروری در زمردان و زنان اشاره میکند و حکم فقهی آنها را بررسی میکند.
| |
| | |
| نویسنده در بخش سوم نیز به سقط جنین، انواع و علل آن میپردازد و آن را بهطور مطلق حرام میداند، مگر در شرایط خاص مانند حفظ جان مادر. او تأکید میکند که سقط جنین پس از چهار ماهگی بهطور مطلق جایز نیست و مجوزهای قبل از آن نیز قابل اعمال نمیباشد. در نهایت، نویسنده به احکام وضعی سقط جنین، شامل قصاص و دیه، اشاره کرده و نظر فقها را در این زمینه بررسی میکند.
| |
| | |
| ==معرفی و گزارش ساختار==
| |
| کتاب پیشگیری از بارداری و سقط جنین در آیینه فقه، به زبان فارسی توسط سیدمحسن مرتضوی در سال ۱۳۸۷ شمسی تألیف شده و در سال ۱۴۰۰ شمسی توسط حوزه علمیه خراسان منتشر گردید. این کتاب شامل سه بخش، یازده فصل و یک خاتمه است. در بخش اول، نویسنده به موضوعاتی چون مطلوبیت تکثیر نسل (ص۱۹)، جواز محدود کردن فرزندآوری (ص۳۳) و سیاستهای کنترل جمعیت در ایران (ص۳۶) میپردازد. بخش دوم شامل چهار فصل است که در آن به روشهای پیشگیری از بارداری از جمله عزل یعنی بیرون ریختن منی (ص۵۷)، مصرف داروهای گیاهی و شیمیایی (ص۶۶)، استفاده از آی یو دی (ص۷۶) و عمل جراحی برای بستن لولههای مردان و درآوردن تخمک زنان (ص۸۴) اشاره شده است. در فصل اول بخش سوم، مفهومشناسی سقط جنین (ص۱۱۳)، انواع سقط (ص۱۱۵) و علل سقط (ص۱۱۶) بررسی میشود. فصل دوم به احکام تکلیفی سقط (ص۱۳۱) و فصل سوم به احکام وضعی سقط مانند قصاص (ص۱۶۹)، دیه (ص۱۷۵) و کفاره (ص۱۸۷) اختصاص دارد. در خاتمه کتاب، زمان دمیده شدن روح به بدن (ص۱۹۲)، مجوزات شرعی معاینات پزشکی (ص۲۰۰-۲۱۵) و نحوه تجهیز و کفن و دفن جنین سقط شده مطرح میشود.
| |
| | |
| ==مطلوبیت تکثیر نسل==
| |
| به گفته سیدمحسن مرتضوی [[مطلوبیت تکثیر نسل]](فرزند آوری) از موضوعاتی است که برخی آیات<ref>کهف، ۴۶؛ نحل، ۷۲ و نوح، ۱۰-۱۲.</ref> و روایات متعدد باب تشویق به فرزندآوری همچون «أَكْثِرُوا الْوَلَدَ أُكَاثِرْ بِكُمُ الْأُمَمَ غَداً؛ فرزندان زیادی داشته باشید تا در قیامت بوسیله زیادی شما بر امتهای دیگر، افتخار کنم»<ref>کلینی، کافی، ج۶، ص۲، کتاب العقیقة، باب فضل الولد، ح۳.</ref> و احادیث نهی از [[عزل]](بیرون ریختن منی) بر آن دلالت میکند(ص۲۰-۲۳). وی در ادامه میگوید فرزندآوری و تکثیر نسل به طور مطلق و در همه زمانها مطلوب است؛ اما در مقابل، برخی مطلوبیت تولید نسل را مخصوص زمان پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) میدانند (ص۲۴-۲۵).
| |
| | |
| نگارنده چهار اشکال درباره مطلوبیت تولید نسل زیاد مطرح کرده و پاسخ آنها را نیز ذکر کرده است: در گذشته فرزندان زیاد نشانه قدرت بود، اما امروزه این دیدگاه کمرنگ شده که نویسنده با تاکید بر دائمی بودن اهمیت فرزندآوری از طاهر آیات و روایت پاسخ داده است (ص۲۵-۲۶)؛ برخی روایات مانند «قِلَّةُ الْعِيَالِ أَحَدُ الْيَسَارَيْن؛ کمی اعضای خانواده، یکی از دو راحتی است»<ref>صدوق، خصال، ص۴۴۷، ح۹.</ref> کمی اعضای خانواده را توصیه کردهاند، اما توضیح داده شده که این توصیهها به کاهش هزینهها اشاره دارد و با تکثیر نسل در تضاد نیست (ص۲۸)؛ در بعضی دعاها<ref>کلینی، کافی، ج۲، ص۱۴۰، کتاب الایمان و الکفر، باب الکفاف، ح۳.</ref> برای دشمنان زیادی فرزندان خواسته شده که نویسنده این را برای افزایش وزر و وبال آنها میداند و تأکید دارد که کثرت مسلمانان موجب تقویت جامعه اسلامی است (ص۲۹-۳۰) و آیه ۲۸ سوره انفال که فرزندان را فتنه معرفی میکند، به معنای آزمون الهی است و تناقضی با مطلوبیت فرزندآوری ندارد (ص۳۱).
| |
| | |
| ===محدود کردن فرزندآوری===
| |
| نگارنده پس از پاسخ به اشکالات مربوط به تکثیر نسل بیان میکند که با وجود اینکه افزایش تعداد فرزندان در شریعت امری پسندیده است، اما دلیلی وجود ندارد که زن و شوهر موظف باشند در هر شرایطی فرزندان خود را افزایش دهند و از فرزندآوری جلوگیری نکنند. اصل اولیه، مطلوبیت تکثیر نسل است، اما در برخی موارد پیشگیری از بارداری جایز است (ص۳۳).
| |
| | |
| ==احکام تکلیفی راههای پیشگیری از بارداری==
| |
| ===پیشگیری طبیعی===
| |
| عزل (بیرون ریختن منی در خارج رحم زن) یکی از روشهای قدیمی و رایج پیشگیری از بارداری است. در مواردی مانند ازدواج موقت، کنیز و زنی که در عقد او شرط عزل شده باشد، فقها در جواز آن اتفاق نظر دارند.(ص۵۹) اما در مورد زن آزاد، اختلاف نظر وجود دارد. فقهای مشهور از قرن سوم به بعد مانند کلینی، صدوق، طوسی، علامه حلی و شهید ثانی، عزل را با وجود کراهت جایز دانستهاند؛(ص۵۹-۶۰) در حالی که برخی از قدما همچون شیخ طوسی،<ref>طوسی، الخلاف، ج۴، ص۳۵۹.</ref> شیخ مفید<ref>مقنعة، مفید، ص۵۱۵.</ref> و ابن حمزه<ref>الوسيلة، ابن حمزه، ص۳۱۴.</ref> معتقدند اگر همسر راضی نباشد، عزل حرام است (ص۶۲)
| |
| | |
| بر اساس گفته نویسنده، کسانی که جواز عزل همراه با کراهت را قبول دارند، به چهار روایت (ص۶۱-۶۲) و اصل اباحه استناد کردهاند،(ص۶۲) در حالی که مخالفان با استناد به پنج روایت (ص۶۳-۶۴) و مخالفت عزل با اهداف شریعت از ازدواج، یعنی فرزندآوری، عزل بدون رضایت همسر را حرام میدانند (ص۶۵).
| |
| | |
| نویسنده با نقد دلایل حرمت عزل، جواز آن را همراه با کراهت ترجیح میدهد و بر این باور است که وقتی بیرون ریختن منی جایز باشد، استفاده از هر وسیلهای که مانع ورود منی به رحم شود نیز بدون اشکال خواهد بود (ص۶۵).
| |
| | |
| ===پیشگیری با داروهای گیاهی و شیمیایی===
| |
| روش پیشگیری با استفاده از دارو به این صورت است که زن با مصرف داروهای گیاهی یا شیمیایی، نطفهای که در رحم قرار گرفته را از بین میبرد (ص۶۶). مرتضوی با بررسی نظرات و دلایل مختلف در مورد حکم شرعی این روش مینویسد: اگر مصرف داروها برای زن ضرر قابل توجهی نداشته و با حقوق شرعی شوهر مانند رابطه زناشویی منافات نداشته باشد، استفاده از داروهای گیاهی و شیمیایی جایز است. همچنین، رضایت شوهر زمانی لازم است که مصرف دارو با حق دائمی فرزندآوری او در تعارض باشد؛ به این معنا که اگر زن قصد دارد برای همیشه مانع باروری شود، اجازه شوهر ضروری است. اما اگر این اقدام موقتی باشد، نیازی به اجازه شوهر نیست (ص۷۲-۷۳).
| |
| | |
| برخی از مراجع تقلید و فقها از جمله [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]]، [[خویی]]، [[سیستانی]]، وحید خراسانی، فاضل لنکرانی، بهجت، تبریزی و صانعی معتقدند که اگر مصرف دارو برای زن ضرر قابل توجهی نداشته باشد، استفاده از آن حتی بدون رضایت شوهر جایز است (صفحات ۷۳-۷۴). اما برخی دیگر مانند خامنهای و مکارم شیرازی علاوه بر عدم ضرر دارو برای زن، رضایت و اجازه شوهر را نیز ضروری میدانند (صفحه ۷۴).
| |
| | |
| ===پیشگیری با آی یو دی===
| |
| پیشگیری با استفاده از آی یو دی به این صورت انجام میشود که با قرار دادن ابزاری در رحم زن، از بارداری جلوگیری میگردد. این روش به دو نوع هورمونی و مسی تقسیم میشود.(ص۷۶) مطابق گفته نویسنده، اگر استفاده از آی یو دی برای زن ضرر جدی نداشته باشد، با حقوق شرعی شوهر مانند رابطه زناشویی تعارض نداشته باشد و همراه با مقدمات حرامی نظیر لمس یا نگاه به بدن نامحرم نباشد، استفاده از آن جایز است. اما اگر این روش با اعمال حرامی مانند لمس بدن زن توسط پزشک مرد یا نگاه به اندام او همراه باشد، تنها در صورت ضرورت جایز خواهد بود (ص۷۷).
| |
| | |
| مرتضوی با استناد به روایت صحیحه رفاعه<ref>کلینی، کافی، ج۳، ص۱۰۸، کتاب الحیض، بَابُ الْمَرْأَةِ يَرْتَفِعُ طَمْثُهَا مِنْ عِلَّةٍ فَتُسْقَى الدَّوَاءَ لِيَعُودَ طَمْثُهَا، ح۱.</ref> و موثقه اسحاق بن عمار<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۱، کتاب الدیات، بَابُ نَوَادِرِ الدِّيَات، ح۵۳۹۴.</ref> بیان میکند که اگر آی یو دی نطفهای را که در رحم مستقر شده از بین ببرد، استفاده از آن جایز نیست.(ص۷۸) اما اگر نطفه هنوز در رحم مستقر نشده باشد و آی یو دی مانع رشد آن شود، استفاده از آن بدون انجام مقدمات حرام، جایز است.(ص۸۰) نویسنده در صفحات ۸۰ تا ۸۳ به بررسی نظرات مراجع تقلید درباره استفاده از آی یو دی پرداخته است.
| |
| | |
| ===عقیم کردن با عمل جراحی===
| |
| در فصل چهارم بخش دوم، اصلیترین روش پیشگیری از بارداری، بستن لولههای زنان و مردان معرفی شده است. این روش در زنان با بستن لولههای رحم از ورود تخمک جلوگیری میکند و در مردان با بستن لولههای انتقال اسپرم، مانع ورود اسپرم به رحم میشود (ص۸۴). نویسنده بیان میکند که اگر بستن لولهها بهعنوان روشی موقتی و بدون مقدمات حرامی همچون لمس و نگاه نامحرم انجام شود، اشکالی ندارد (ص۸۴). اما متخصصان معتقدند این روش باعث عقیم شدن دائمی زن و شوهر میشود و بنابراین حرام است (ص۱۰۱).
| |
| | |
| مرتضوی برای اثبات حرمت بستن لولهها به دلایل مختلفی از جمله حرمت عقیمسازی، ضرر زدن به بدن (ص۸۵)، [[تغییر در خلقت الهی]] (ص۹۲)، آیه ۱۹۵ سوره بقره («وَ لا تُلْقُوا بِأَيْديكُمْ إِلَى التَّهْلُكَة»؛ خود را به هلاکت نیندازید) (ص۹۵) و روایات نهی از [[اخته کردن]] که به معنای از کار انداختن قوای جنسی است (ص۹۹) استناد کرده است. او بستن لولههای باروری را مصداق عقیمسازی دانسته و استفاده از آن را برای زنان و مردان حرام میداند (ص۱۰۱).
| |
| | |
| به گفته نویسنده، برخی از مراجع تقلید مانند امام خمینی، بهجت، مکارم شیرازی و وحید خراسانی معتقدند اگر بستن لولهها موجب عقیم شدن دائمی شود، حرام است (ص۱۰۳-۱۰۵). اما مراجع دیگری مانند خامنهای، سیستانی، تبریزی و صانعی در این موضوع تفصیل قائل شدهاند (ص۱۰۶-۱۰۷).
| |
| | |
| در فصل پنجم بخش دوم، نویسنده [[برداشتن تخمدان]] و [[برداشتن رحم زنان]] را به دلیل حرمت عقیمسازی و حرمت جنایت بر بدن، حرام میداند؛ چرا که این اقدامات موجب عقیم شدن دائمی زنان میشود (ص۱۰۸).
| |
| | |
| ==احکام تکلیفی سقط جنین==
| |
| مرتضوی در بخش سوم به موضوع [[سقط جنین]] پرداخته و آن را یکی از معضلات اجتماعی جامعه معرفی میکند. وی در فصل اول این بخش به مفهومشناسی سقط جنین میپردازد (ص۱۱۳) و انواع آن، شامل طبیعی، درمانی، ضربهای و عمدی را توضیح میدهد (ص۱۱۵). نویسنده سپس به دلایل سقط جنین اشاره میکند که شامل عواملی مانند سن بالای مادر، مصرف الکل، استفاده از مواد مخدر، مشکلات ژنتیکی، بیماریهای زمینهای (ص۱۱۶)، تغییر سبک زندگی، بارداری در دوران عقد و روابط نامشروع (ص۱۱۸) میشود.
| |
| | |
| ===دلایل حرمت سقط جنین===
| |
| نویسنده در فصل دوم بخش سوم به بررسی احکام تکلیفی سقط جنین پرداخته و تأکید میکند که سقط جنین بهطور مطلق حرام است. او معتقد است اسلام برای تمامی مراحل تشکیل جنین، از نطفه تا زمان تولد، مجازات تعیین کرده است (ص۱۳۱).
| |
| | |
| محسن مرتضوی با استناد به آیات آیه ۳۱ سوره اسراء (وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ كانَ خِطْأً كَبيرا)، آیه ۳۳ سوره اسراء (وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَق) و آیه ۱۲ سوره ممتحنه (يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا جاءَكَ الْمُؤْمِناتُ يُبايِعْنَكَ عَلى أَنْ لا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئاً وَ لا يَسْرِقْنَ وَ لا يَزْنينَ وَ لا يَقْتُلْنَ أَوْلادَهُن)، حرمت سقط جنین را نتیجهگیری میکند (ص۱۳۱-۱۳۲).
| |
| | |
| وی همچنین با استناد به چهار دسته روایت، حرمت سقط جنین را اثبات میکند: روایاتی که بهطور مطلق بر حرمت سقط جنین دلالت دارند (ص۱۳۳-۱۳۵). روایاتی که دیه را در جنایتی که منجر به سقط جنین شود، برای ضارب ثابت میکنند (ص۱۳۵). روایاتی که قصاص مادر را به دلیل جنین در رحم به تأخیر میاندازند که بر حرمت سقط جنین دلالت دارند (ص۱۳۵) و روایاتی که دیه سقط جنین در مراحل مختلف تشکیل آن را مشخص میکنند (ص۱۳۶).
| |
| | |
| مولف تصریح میکند که سقط جنین بهطور مطلق حرام است، چه پیش از دمیدن روح و چه پس از آن؛ اما مینویسد که فقها در شرایط خاص، پیش از دمیدن روح، اجازه سقط جنین را میدهند (ص۱۳۷).
| |
| | |
| ===سقط جنین برای نجات مادر===
| |
| به گفته نگارنده سقط جنین پیش از چهار ماهگی برای حفظ جان مادر مجاز است. او با استناد به دلایل اضطرار (ص۱۳۸) و اصل [[تقدیم اهم بر مهم]] در تزاحم میان دو تکلیف، نجات جان مادر را مهمتر از حفظ جنین میداند (ص۱۳۹). همچنین بر اساس نظر اکثر فقها و مراجع تقلید از جمله امام خمینی، خامنهای، سیستانی، صافی گلپایگانی، شبیری زنجانی و مکارم شیرازی، سقط جنین پیش از چهار ماهگی جایز شمرده شده است (ص۱۳۹-۱۴۰).
| |
| | |
| ===سقط جنین برای سلامتی مادر===
| |
| مرتضوی بیان میکند که در برخی موارد، حفظ جنین میتواند برای مادر موجب عسر و حرج یا مشقت شود و حتی به سلامت او آسیب برساند، مانند ایجاد بیماری برای او (ص۱۴۰). نویسنده با استناد به دلایلی نظیر قاعده «لا حرج» (ص۱۴۰)، قاعده «لا ضرر» (ص۱۴۵) و فتاوای برخی فقها و مراجع تقلید از جمله تبریزی، سیستانی و مکارم شیرازی، سقط جنین را در چنین شرایطی جایز میداند (ص۱۴۶).
| |
| | |
| ===سقط جنینی که ناقص الخلقه است===
| |
| جنین در برخی موارد ممکن است به صورت ناقص یا معلول متولد شود که این موضوع میتواند زندگی والدین را دشوار کرده، آنها را در معرض تمسخر دیگران قرار دهد و هزینههای زیادی بر خانواده تحمیل کند. نویسنده با استناد به آیه ۱۵۱ سوره انعام (وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ إِيَّاهُمْ) (ص۱۴۹) و نظرات فقهای شیعه مانند خامنهای، سیستانی، بهجت و صافی گلپایگانی، سقط جنین را در صورتی که آزمایشها نشان دهد فرزند ناقصالخلقه یا معلول متولد خواهد شد، جایز نمیداند.(ص۱۴۸-۱۴۹) با این حال، در صورتی که نگهداشتن جنین باعث عسر و حرج شدید برای والدین در آینده شود، بر اساس قاعده "لا حرج" و فتوای برخی مراجع تقلید، سقط جنین تنها قبل از چهار ماهگی مجاز است (ص۱۵۲).
| |
|
| |
|
| ===سقط جنین به خاطر حفظ آبرو=== | | ==معرفی و گزارش ساختار کتاب== |
| گاهی زن در نتیجه رابطه نامشروع باردار میشود و برای حفظ آبرو اقدام به سقط جنین میکند. مرتضوی اشاره میکند که اگر زن با رضایت خود وارد رابطه نامشروع شده و باردار شده باشد، بر اساس فتوای مراجع تقلید مانند خامنهای، تبریزی، فاضل لنکرانی و مکارم شیرازی، سقط جنین جایز نیست (ص۱۵۳-۱۵۴). اما در صورتی که بارداری ناشی از اکراه و اجبار باشد، بر اساس قاعده «لا حرج»، زن میتواند برای حفظ آبرو و حیثیت خود، جنین را پیش از چهار ماهگی سقط کند (ص۱۵۴-۱۵۵).
| | کتاب "جهاد یا تروریسم: پژوهشی کلامی و فقهی در مکتب امامیه" به قلم محمد حسین جمشیدی و کوثر طوسی در سال ۱۳۹۷ توسط دانشگاه امام صادق علیه السلام منتشر شده است. این کتاب شامل ۷ فصل است. |
|
| |
|
| ===سقط جنین به خاطر مشکلات مالی===
| | فصل اول به مباحث کلی مانند پیشینه پژوهش،(ص۲۳-۲۸) روششناسی (ص۲۹) و مفاهیم جهاد، تروریسم و خشونتگرایی و شیعه امامیه اختصاص دارد. (ص۳۰-۳۲) فصل دوم به مفهومشناسی ترور و تروریسم پرداخته (ص۳۷-۴۲) و ویژگیهای تروریسم مانند خشونتگرایی، اجبار برای رسیدن به اهداف غیرمشروع و کار مخفیانه را بررسی میکند. (ص۴۲-۴۵) نویسندگان تروریسم را به عنوان اقداماتی وحشتزا و خشونتآفرین تعریف کردهاند که با ابزارهای مختلف برای رسیدن به اهداف سیاسی و جمعی در جامعه انجام میشود. (ص۶۷) انواع تروریسم مانند سیاسی، ملیگرایی، مذهبی، زیستمحیطی، هستهای، مجازی و دولتی نیز بررسی شدهاند (ص۴۷-۵۶) و عوامل ظهور تروریسم مانند عوامل سیاسی، روانی، اقتصادی، اعتقادی و اجتماعی ذکر شدهاند (ص۵۶-۶۶). |
| برخی والدین به دلیل مشکلات مالی، تعداد زیاد فرزندان یا نگرانی از آینده مالی فرزندشان اقدام به سقط جنین میکنند. اما بر اساس فتوای صریح مراجع تقلید مانند امام خمینی، آیتالله خامنهای، آیتالله صافی گلپایگانی، آیتالله تبریزی و آیتالله مکارم شیرازی، این دلایل مجوزی برای سقط جنین محسوب نمیشود (ص۱۵۶-۱۵۷).
| |
|
| |
|
| ===سقط جنین بعد از چهار ماهگی===
| | فصل سوم به بررسی تروریسم از منظر اسلام میپردازد (ص۶۹) و واژگانی مانند ارهاب، بغی، فتک، غیله، اغتیال، تکفیر، عنف، خشونت، قتل، عذاب، قتال و غزوه را مفهومشناسی میکند. (ص۷۲-۹۰) همچنین نظر اسلام در مورد نفی ترور و خشونتگرایی بیان شده است. (ص۹۰-۹۲) فصل چهارم به دعوت و جهاد شرعی در اسلام اختصاص دارد (ص۹۵) و واژگان دین،(ص۹۵) دعوت (ص۹۸) و جهاد شرعی را بررسی کرده (ص۱۰۵) و زوایای مختلف آن از منظر اسلام ذکر شده است. موضوع دفاع از دین و سرزمین نیز مطرح شده است. (ص۱۱۴) فصل پنجم به رابطه اسلام با جهاد و تروریسم میپردازد (ص۱۲۳) و دیدگاه اسلام نسبت به خشونت (ص۱۳۳) و شیوه دعوت به اسلام (صص۱۳۵-۱۴۴) و رابطه آن با صلح و امنیت بررسی میشود. (ص۱۴۸) دیپلماسی اسلامی نیز مورد توجه قرار گرفته است (ص۱۴۹). |
| به گفته نویسنده، سقط جنین پس از چهار ماهگی که روح در بدن دمیده میشود، بهطور مطلق جایز نیست و هیچیک از مجوزهای قبل از چهار ماهگی مانند قاعده اضطرار، قاعده لا ضرر و قاعده لا حرج، نمیتواند جواز سقط جنین را فراهم کند (ص۱۵۸). | |
|
| |
|
| مرتضوی اشاره میکند که در مواردی که عدم سقط جنین منجر به مرگ مادر شود، بین فقها اختلاف نظر وجود دارد و سه دیدگاه مطرح است. اکثریت فقها بر این باورند که حتی در چنین شرایطی، سقط جنین جایز نیست، حتی اگر به مرگ مادر منجر شود (ص۱۵۹). در مقابل، گروهی از مجتهدین از جمله خویی، تبریزی، منتظری، صانعی و فاضل لنکرانی معتقدند که در این شرایط، نجات جان مادر بهطور مطلق جایز است (ص۱۶۰). نظر سوم این است که اگر نجات جان مادر و جنین بهطور همزمان ممکن نباشد و راهی برای نجات جنین به تنهایی وجود نداشته باشد، طبق فتوای برخی مراجع تقلید مانند امام خمینی، خامنهای و مکارم شیرازی میتوان جان مادر را نجات داد، حتی اگر به مرگ جنین منجر شود (ص۱۶۰). نویسنده در صفحات ۱۶۶ تا ۱۶۸ قوانین مربوط به سقط جنین را توضیح داده است.
| | فصل ششم به بررسی جهاد، تروریسم، خشونت و افراطگرایی و روابط بینالملل از منظر فقه و کلام شیعه امامی میپردازد (ص۱۶۳) و به جهاد ابتدایی (ص۱۹۴) و دفاعی (ص۱۹۹) نیز اشاره شده است. فصل هفتم به بررسی مقایسهای جهاد از منظر امامیه و تکفیریها پرداخته (ص۲۰۹) و زمینهها و اهداف جهاد و تروریسم را ذکر کرده است. (ص۲۱۴-۲۲۰) همچنین انتحار و استشهاد از منظر تشیع و تکفیریها بررسی شده (ص۲۲۵) و شرایط عملیات استشهادی و تفاوت آن با عملیات انتحاری ذکر شده است (ص۲۲۷-۲۲۸). |
|
| |
|
| ==احکام وضعی سقط جنین== | | ===ارزیابی کتاب=== |
| نویسنده در فصل سوم بخش سوم، به احکام وضعی سقط جنین شامل [[قصاص]] (ص۱۶۹)، [[دیه]] (ص۱۷۵) و کفاره (ص۱۸۷) پرداخته است.
| | یکی از ویژگیهای برجسته این کتاب، جمعبندی مطالب در پایان هر فصل و نیز خلاصهسازی کلی مطالب در انتهای کتاب است. |
|
| |
|
| ===قصاص قاتل جنین=== | | ==تروریسم از نگاه اسلام== |
| مرتضوی توضیح میدهد که قصاص برای سقط جنین پیش از چهار ماهگی اعمال نمیشود. او بیان میکند که درباره قصاص قاتل جنین چهار ماهه اختلاف نظر وجود دارد. مشهور فقهای شیعه بر قصاص تأکید دارند (ص۱۶۹)، اما مراجع دیگری چون خویی، تبریزی، منتظری، فاضل لنکرانی و مکارم شیرازی با استناد به قاعده «لَا قَوَدَ لِمَنْ لَا يُقَادُ مِنْه؛ کسی که در ارتکاب قتل قصاص نمیشود، قاتل او نیز قصاص نمیشود»<ref>کلینی، کافی، ج۷، ص۲۹۴، کتاب الدیات، بَابُ الرَّجُلِ الصَّحِيحِ الْعَقْلِ يَقْتُلُ الْمَجْنُون، ح۱.</ref> و روایات متعدد که تنها به دیه اشاره دارند، قصاص را رد کردهاند (ص۱۷۰-۱۷۴). نویسنده نیز این دیدگاه را پذیرفته و معتقد است قاتل جنین قصاص نمیشود (ص۱۷۵).
| | در فصل سوم، جمشیدی و طوسی بیان میکنند که اسلام همچون هر مکتب دیگری دارای نظام معرفتی نظری و عقیدتی است و با تروریسم و خشونتهای غیرقانونی مخالفت کرده و به مقابله با آن پرداخته است. (ص۶۹) آنها اشاره میکنند که بر اساس آیات ۲۷ تا ۳۰ سوره مائده، اولین اقدام تروریستی به قتل هابیل توسط قابیل برمیگردد، زیرا قابیل به طور ناگهانی به هابیل حمله کرد و او را کشت. (ص۷۰) |
|
| |
|
| ===پرداخت دیه===
| | گردآوران میگویند که ترور و تروریسم به معنای امروزی در متون دینی اسلام یافت نمیشود، اما مفاهیمی وجود دارد که با این معانی ارتباط دارند. (ص۷۱) نویسندگان بیان میکنند که واژگان مرتبط با ترور و تروریسم به دو دسته تقسیم میشوند: الف) مفاهیم منفی: ۱۴ واژه که نشاندهنده کنش یا رفتاری هستند که اسلام آن را نهی کرده و به عنوان ظلم و عمل ناحق محسوب میشود، مانند ارهاب، محاربه، فتک، تجاوز، ارعاب، عنف، شکنجه، خشونت و تکفیر؛ ب) مفاهیم خنثی که در شرایط خاص به عنوان رفتار ناحق معرفی میشوند، مانند قتل، عذاب، تعذیب، مجازات، شکنجه، قتال، مقاتل و حرب. (ص۷۲) مولف ۲۲ واژه مرتبط با ترور و تروریسم را بررسی کرده و آنها را از نظر لغوی، آیات و روایات تحلیل کرده و شباهتها و تفاوتهایشان با واژههای ترور و تروریست را نیز مطرح کرده است. آنها به آیاتی همچون [[آیه ۴۰ سوره بقره]]، [[آیه ۶۰ سوره انفال]]، [[آیه ۳۳ سوره مائده]]، [[آیه ۳۲ سوره مائده]]، [[آیه ۲ سوره نور]] و [[آیه ۷۸ سوره نساء]] استناد کردهاند. (ص۷۲-۹۰) |
| مولف بیان میکند که طبق نظر مشهور فقهای امامیه، جنین در مراحل مختلف رشد خود دیه مخصوصی دارد. قبل از چهار ماهگی، دیه از بیست دینار تا صد دینار متغیر است، اما پس از چهار ماهگی و دمیدن روح، دیه برابر با دیه یک انسان کامل است (ص۱۷۵).
| |
|
| |
|
| مرتضوی اشاره میکند که اختلاف در روایات مربوط به دیه جنین، منجر به تفاوت نظرات شده است. مشهور فقهای شیعه به احادیثی همچون معتبره ظریف<ref>کلینی، کافی، ج۷، ص۳۴۲، کتاب الدیات، باب دیة الجنین، ح۱۲.</ref> استناد کردهاند که دیه مراحل مختلف جنین را مشخص میکند (ص۱۷۶). او نظر مشهور را پذیرفته و معتقد است در موارد حرام بودن سقط جنین، دیه باید پرداخت شود (ص۱۷۹). همچنین، در مواردی که سقط جنین با مجوز شرعی انجام میشود، او استدلال مخالفین دیه را رد کرده و پرداخت آن را ضروری میداند (ص۱۸۰-۱۸۲).
| | مولفان تأکید میکنند که اسلام با هرگونه اقدام و رفتار تروریستی، خشونتآمیز و ظالمانه مخالف است و پیروان خود را از آن نهی کرده و به همزیستی مسالمتآمیز و محبتآمیز دعوت کرده است. آنها به آیات ۳۲ و ۳۳ سوره مائده استناد میکنند و آن دو را از مهمترین دلایل نفی ترور و تروریسم میدانند. (ص۹۰-۹۱) نویسندگان میگویند که اسلام به صورت عملی نیز با ترور و تروریسم مخالفت کرده است، مانند اقدام مسلم بن عقیل که از ترور ابن زیاد خودداری کرد. (ص۹۲) |
|
| |
|
| به گفته نویسنده، دیه بر عهده کسی است که جنین را سقط کرده است. اگر مادر یا پدر باعث سقط شوند یا پزشک آن را انجام دهد، دیه باید توسط عامل سقط، پرداخت شود (ص۱۸۲). دیه به ورثه جنین که شامل پدر و مادر است تعلق میگیرد، اما اگر والدین خود عامل سقط باشند، دیه به طبقه بعدی ارث میرسد. همچنین، والدین میتوانند دیه را ببخشند (ص۱۸۴). در صورتی که والدین درخواست سقط از پزشک داشته باشند، همچنان دیه به آنها پرداخت میشود (ص۱۸۴). مولف قوانین مجازات سقط جنین را در صفحات ۱۸۵-۱۸۷ بررسی کرده است. | | نویسندگان در فصل پنجم به بررسی دیدگاه اسلام درباره رابطه تروریسم و جهاد دینی پرداختهاند. آیا این رابطه را مشابه خشونت میدانند یا آن را رد میکنند؟ (ص۱۲۳) نویسندگان توضیحاتی اجمالی درباره اسلام و ارکان سهگانه آن یعنی اعتقادات، اخلاقیات و احکام ارائه دادهاند. در بخش اعتقادات، موضوعات هستیشناسی و انسانشناسی را مطرح کرده و در ادامه به اخلاقیات و احکام عملی اشاره کردهاند. (ص۱۲۳-۱۳۲) آنها معتقدند که اعتقادات، اخلاقیات و احکام با یکدیگر تعامل دارند و بر یکدیگر تأثیر میگذارند (ص۱۳۲). |
|
| |
|
| ===کفاره===
| | به گزارش مولفان بسیاری از مستشرقان و غربیان اسلام را دین خشونت و شمشیر معرفی کردهاند، در حالی که اساس اسلام خلاف این را نشان میدهد. نویسندگان بیان میکنند که واژه خشونت در قرآن و متون دینی نیامده، اما ۱۷۵ مورد از کلمات مرتبط با قتل و جنگ دشمنان ذکر شده است. در مقابل، کلماتی که بر مهر و مدارا دلالت دارند مانند حسن، مودت، عدل، رحمت و رفق در قرآن آمدهاند. (ص۱۳۳) بیان میشود که علاوه بر آیات قرآن، سیره اهل بیت(ع) نیز بر رفق و مدارا تأکید دارد و روایات متعددی در این زمینه وجود دارد. (ص۱۳۴) |
| مرتضوی درباره کفاره سقط جنین سه نظر را مطرح میکند: قول اول؛ کفاره در همه موارد ثابت است، قول دوم؛ در هیچ موردی وجود ندارد، و نظر سوم که نظر مشهور است، کفاره تنها پس از چهار ماهگی (دمیدن روح) واجب است (ص۱۸۷). او توضیح میدهد که اگر سقط عمدی باشد، کفاره جمع (آزاد کردن بنده، شصت روز روزه و اطعام شصت مسکین) و اگر غیرعمدی باشد، کفاره ترتیبی (آزاد کردن بنده، شصت روز روزه یا اطعام شصت مسکین) لازم است (ص۱۸۷).
| |
|
| |
|
| ==موضوعات مختلف==
| | جمشیدی و طوسی معتقدند که در اسلام اصل بر صلح و همزیستی مسالمتآمیز است و اقداماتی مانند ترور و خشونت ناپسند معرفی شدهاند. آنها به آیاتی همچون [[آیه ۱۳۴ سوره آل عمران]] و [[آیه ۸۵ سوره حجر]] استناد کرده و ثابت میکنند که اسلام دین مهر و مهربانی است. نویسندگان بیان میکنند که اسلام به عنوان شریعتی جامع و کامل، انسانها را به اسلام دعوت میکند و این دعوت از ضروریات دین است، [[آیه ۱۲۵ سوره نحل]] این مدعا را تأیید میکند. (ص۱۳۵) آنها دمیگویند برخلاف نگاه تکفیریها و برخی مستشرقان غربی، دعوت اسلام بر مبنای زور و خشونت نیست بلکه پذیرش دعوت طبق میل و اراده افراد انجام میشود. (ص۱۳۶) |
| در پایان کتاب، نویسنده به موضوعات مختلفی همچون زمان دمیدن روح، نگاه و لمس بدن بیمار توسط پزشک نامحرم و کفن و دفن جنین پرداخته است (ص۱۹۲-۲۱۷) | |
|
| |
|
| ===زمان دمیدن روح در بدن جنین===
| | مولفان بیان میکنند که استفاده از خشونت برای دعوت انسانها به دین اسلام امری ناپسند دانسته شده و سیره اهل بیت نیز بر این مطلب دلالت دارد. آیاتی همچون [[آیه ۱۲۵ سوره نحل]]، [[آیه ۱۰۸ سوره یوسف]] و [[آیه ۱۵ سوره شورا]] بر وجوب دعوت دلالت میکنند. (ص۱۳۷) به گفته جمشیدی و طوسی علاوه بر آیات متعدد که بر وجوب دعوت مردم به اسلام تأکید دارند، سیره عملی اهل بیت نیز این مدعا را ثابت میکند. بر اساس آیات متعدد همچون [[آیه ۲۱۴ سوره شعراء]] و [[آیه ۱۰۷ سوره انبیاء]]، یکی از وظایف اصلی پیامبر انذار و دعوت به دین اسلام بوده است. (ص۱۳۸-۱۳۹) |
| مرتضوی سه نظر فقها درباره زمان دمیدن روح را مطرح میکند: بعد از چهار ماهگی؛ بعد از پنج ماهگی و زمانی که حرکت جنین ثابت شود.(ص۱۹۵-۱۹۶) او نظر دوم یعنی بعد از پنج ماهگی را ترجیح میدهد، اما معتقد است با ابزارهای پزشکی جدید، حرکت جنین میتواند معیار دمیدن روح باشد (ص۲۰۰).
| |
|
| |
|
| ===نگاه و لمس بدن بیمار توسط پزشک نامحرم===
| | نویسندگان این سوال را مطرح میکنند که آیا عدم پذیرش دعوت پیامبر تبعاتی دارد؟ در پاسخ به این سوال، با ذکر آیات متعدد همچون [[آیه ۲۰ سوره آل عمران]]، [[آیه ۸۲ سوره نحل]]، [[آیه ۵۴ سوره نور]]، [[آیه ۴۰ سوره رعد]]، [[آیه ۱۲ سوره تغابن]]، [[آیه ۶۷ سوره مائده]] و [[آیه ۳۲ سوره احقاف]]، بر این باورند که خداوند تنها وظیفه دعوت را به پیامبر واگذار کرده و هرگز به ایشان اجازه نداده است که در برابر عدم پذیرش دعوت به خشونت و جنگ مبادرت ورزد.(ص۱۴۰) |
| نویسنده در موضوع نگاه به بدن نامحرم در معالجه (ص۲۰۱)، لمس بدن نامحرم در معالجه (ص۲۰۲) و نگاه به عورت دیگران در معالجه (ص۲۰۴)، به بررسی این موارد پرداخته و مفاهیمی چون حرج، مشقت (ص۲۰۵)، ضرر (ص۲۰۶)، اضطرار و ضرورت (ص۲۰۷) و حاجت و نیاز (ص۲۱۰) را توضیح میدهد. بر اساس نظر مرتضوی، در صورتی که عناوین حرج، ضرر (ص۲۰۶) و اضطرار (ص۲۰۹) برای والدین اثبات شود، نگاه و لمس بدن نامحرم و مشاهده عورت آنها در مقام درمان، جایز است (ص۲۰۱-۲۰۹). او درباره حاجت عرفی میگوید: آنچه در ادله به عنوان مجوز ذکر شده، ضرورت است و نه حاجت عرفی؛ بنابراین نیاز، مجوزی برای نگاه و لمس محسوب نمیشود (ص۲۱۳).
| |
|
| |
|
| ===کفن و دفن جنین=== | | ==جهاد از منظر اسلام== |
| نویسنده بیان میکند که بر اساس فتوای مشهور فقهای شیعه، غسل، کفن و دفن جنین پس از چهار ماهگی (زمان دمیدن روح در بدن) واجب است؛ اما اگر قبل از چهار ماهگی سقط شود، گرچه غسل و کفن واجب نیست، ولی باید در پارچهای پیچیده شده و دفن گردد (ص۲۱۶). مرتضوی درباره نماز میت بر جنین مینویسد که طبق فتوای مشهور فقهای شیعه، خواندن آن واجب نیست (ص۲۱۷).
| | نویسندگان در فصل چهارم به بررسی جهاد شرعی از دیدگاه اسلام پرداختهاند و شباهتها و تفاوتهای آن با اقدامات تروریستی را تحلیل کردهاند. (ص۹۵) آنان واژگان مرتبط با جهاد شرعی را از نظر لغوی و متون دینی مورد بررسی قرار دادهاند. (ص۹۴-۱۰۵) همچنین، واژگان مشابه جهاد در قرآن مانند حرب، محاربه، قتال، مقاتله، غزوه، دفاع و مدافعه و سبک دم را معنا کرده و تفاوتهای آنها با جهاد را در یک الگو بیان کردهاند (ص۱۰۷). |
|
| |
|
| ==نقد و بررسی کتاب==
| | نویسندگان معتقدند که ادیان الهی هرگز به پیروان خود اجازه قتل و کشتار غیرمومنان به دلیل کفرشان را نمیدهند و وجود عقاید مخالف را تا زمانی که در حد عقیده باقی بماند و اقدام عملی خصمانه علیه مومنان صورت نگیرد، مجوزی برای کشتار نمیدانند. و بر اساس [[آیه ۱۰۸ سوره انعام]] حتی از دشنام دادن به مقدسات آنان نیز جلوگیری کردهاند. (ص۱۰۸) به گفته نویسندگان، دستور اولیه اسلام همزیستی مسالمتآمیز و صلحآمیز میان انسانهاست. از دیدگاه اسلام و طبق [[آیه ۸ سوره ممتحنه]] تا زمانی که دولتی تهدیدی علیه امنیت، مصالح و عزت مسلمانان ایجاد نکند، اقدام عملی و کشتار آنها جایز نیست. به عبارت دیگر، جهاد شرعی ابزاری برای تحقق امنیت، صلح و رفع فتنه، فساد، ظلم و بیعدالتی در جهان است و ماهیت دفاعی و بازدارندگی دارد، نه ماهیت تجاوزکارانه یا خشونتگرایانه (ص۱۰۹). |
| در صفحه ۱۱۵ ذکر شده که سقط جنین سه قسم دارد، اما نویسنده چهار مورد را شرح داده است. | |
|
| |
|
| ==پانویس==
| | دعوت به اسلام و جهاد شرعی از منظر اسلام دارای جایگاه و ارزشی والا و اهمیت فراوان است و آیاتی همچون آیه ۴۰ سوره حج و روایات متعدد این مطلب را تأیید میکنند. (ص109) نویسندگان مینویسند که جهاد شرعی دارای دو بعد است: بعد درونی و بعد بیرونی. مبارزه با نفس و تمایلات نفسانی را جهاد اکبر و مبارزه با دشمنان را جهاد اصغر معرفی کردهاند (ص۱۱۱). |
| {{پانویس}}
| |
|
| |
|
| ==منابع== | | ===عوامل جهاد شرعی=== |
| {{منابع}}
| | مولفان بیان کردهاند که جهاد شرعی دارای علل و عوامل متعددی است. آنها هفت عامل را ذکر کردهاند: دفاع از دین و نظام اسلامی، مقابله به مثل، دفاع از سرزمینهای اسلامی، مقابله با پیمانشکنی و نقض حقوق انسانها، مقابله با توطئه و فساد، رفع فتنه، و دفاع از مظلومین و مستضعفان. نویسندگان به آیات مختلفی همچون [[آیه ۱۹۴ سوره بقره]]، [[آیه ۱۲ سوره توبه]]، [[آیه 13 سوره توبه]]، [[آیه ۳۳ سوره مائده]]، [[آیه ۲۱۷ سوره بقره]]، [[آیه ۱۹۳ سوره بقره]] و [[آیه ۷۵ سوره نساء]] استناد کردهاند (ص۱۱۲-۱۱۷). |
| * الخصال، ابن بابويه، محمد بن على، محقق: غفارى، على اكبر، قم، جامعه مدرسين، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
| |
| * الخلاف، طوسى، ابو جعفر، محمد بن حسن، محقق: على خراسانى- سيد جواد شهرستانى- مهدى طه نجف- مجتبى عراقى، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، چاپ اول، ۱۴۰۷ق.
| |
| * الكافی، كلينى، محمد بن يعقوب، محقق/مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
| |
| * المقنعة، مفید، محمّد بن محمد بن نعمان، قم، كنگره جهانى هزاره شيخ مفيد- رحمة الله عليه، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
| |
| * الوسيلة إلى نيل الفضيلة، طوسى، محمد بن على بن حمزه، محقق: محمد حسون، قم، انتشارات كتابخانه آية الله مرعشى نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
| |
|
| |
|
| {{پایان}}
| | آنها به ارتباط بین دعوت دینی، جهاد و تروریسم پرداختهاند و به [[آیه ۳ سوره انسان]]، [[آیه ۲۵۶ سوره بقره]] و [[آیه ۲۹ سوره کهف]] استناد کردهاند. نویسندگان معتقدند که ضرورتاً رابطهای بین دعوت دینی، جهاد و تروریسم وجود ندارد و ایجاد چنین رابطهای به ماهیت دین بازمیگردد. بنابراین باید توجه داشت که دین چه نوع ماهیتی دارد. دینی که برای رساندن انسانها به کمالات انسانی تشریح شده است، نمیتواند تروریسم را در برنامه هدایت خود قرار دهد و با آن مخالفت میکند (ص۱۱۸-۱۲۱). |
جهاد یا تروریسم پژوهشی کلامی و فقهی در مکتب امامیه
معرفی و گزارش ساختار کتاب
کتاب "جهاد یا تروریسم: پژوهشی کلامی و فقهی در مکتب امامیه" به قلم محمد حسین جمشیدی و کوثر طوسی در سال ۱۳۹۷ توسط دانشگاه امام صادق علیه السلام منتشر شده است. این کتاب شامل ۷ فصل است.
فصل اول به مباحث کلی مانند پیشینه پژوهش،(ص۲۳-۲۸) روششناسی (ص۲۹) و مفاهیم جهاد، تروریسم و خشونتگرایی و شیعه امامیه اختصاص دارد. (ص۳۰-۳۲) فصل دوم به مفهومشناسی ترور و تروریسم پرداخته (ص۳۷-۴۲) و ویژگیهای تروریسم مانند خشونتگرایی، اجبار برای رسیدن به اهداف غیرمشروع و کار مخفیانه را بررسی میکند. (ص۴۲-۴۵) نویسندگان تروریسم را به عنوان اقداماتی وحشتزا و خشونتآفرین تعریف کردهاند که با ابزارهای مختلف برای رسیدن به اهداف سیاسی و جمعی در جامعه انجام میشود. (ص۶۷) انواع تروریسم مانند سیاسی، ملیگرایی، مذهبی، زیستمحیطی، هستهای، مجازی و دولتی نیز بررسی شدهاند (ص۴۷-۵۶) و عوامل ظهور تروریسم مانند عوامل سیاسی، روانی، اقتصادی، اعتقادی و اجتماعی ذکر شدهاند (ص۵۶-۶۶).
فصل سوم به بررسی تروریسم از منظر اسلام میپردازد (ص۶۹) و واژگانی مانند ارهاب، بغی، فتک، غیله، اغتیال، تکفیر، عنف، خشونت، قتل، عذاب، قتال و غزوه را مفهومشناسی میکند. (ص۷۲-۹۰) همچنین نظر اسلام در مورد نفی ترور و خشونتگرایی بیان شده است. (ص۹۰-۹۲) فصل چهارم به دعوت و جهاد شرعی در اسلام اختصاص دارد (ص۹۵) و واژگان دین،(ص۹۵) دعوت (ص۹۸) و جهاد شرعی را بررسی کرده (ص۱۰۵) و زوایای مختلف آن از منظر اسلام ذکر شده است. موضوع دفاع از دین و سرزمین نیز مطرح شده است. (ص۱۱۴) فصل پنجم به رابطه اسلام با جهاد و تروریسم میپردازد (ص۱۲۳) و دیدگاه اسلام نسبت به خشونت (ص۱۳۳) و شیوه دعوت به اسلام (صص۱۳۵-۱۴۴) و رابطه آن با صلح و امنیت بررسی میشود. (ص۱۴۸) دیپلماسی اسلامی نیز مورد توجه قرار گرفته است (ص۱۴۹).
فصل ششم به بررسی جهاد، تروریسم، خشونت و افراطگرایی و روابط بینالملل از منظر فقه و کلام شیعه امامی میپردازد (ص۱۶۳) و به جهاد ابتدایی (ص۱۹۴) و دفاعی (ص۱۹۹) نیز اشاره شده است. فصل هفتم به بررسی مقایسهای جهاد از منظر امامیه و تکفیریها پرداخته (ص۲۰۹) و زمینهها و اهداف جهاد و تروریسم را ذکر کرده است. (ص۲۱۴-۲۲۰) همچنین انتحار و استشهاد از منظر تشیع و تکفیریها بررسی شده (ص۲۲۵) و شرایط عملیات استشهادی و تفاوت آن با عملیات انتحاری ذکر شده است (ص۲۲۷-۲۲۸).
ارزیابی کتاب
یکی از ویژگیهای برجسته این کتاب، جمعبندی مطالب در پایان هر فصل و نیز خلاصهسازی کلی مطالب در انتهای کتاب است.
تروریسم از نگاه اسلام
در فصل سوم، جمشیدی و طوسی بیان میکنند که اسلام همچون هر مکتب دیگری دارای نظام معرفتی نظری و عقیدتی است و با تروریسم و خشونتهای غیرقانونی مخالفت کرده و به مقابله با آن پرداخته است. (ص۶۹) آنها اشاره میکنند که بر اساس آیات ۲۷ تا ۳۰ سوره مائده، اولین اقدام تروریستی به قتل هابیل توسط قابیل برمیگردد، زیرا قابیل به طور ناگهانی به هابیل حمله کرد و او را کشت. (ص۷۰)
گردآوران میگویند که ترور و تروریسم به معنای امروزی در متون دینی اسلام یافت نمیشود، اما مفاهیمی وجود دارد که با این معانی ارتباط دارند. (ص۷۱) نویسندگان بیان میکنند که واژگان مرتبط با ترور و تروریسم به دو دسته تقسیم میشوند: الف) مفاهیم منفی: ۱۴ واژه که نشاندهنده کنش یا رفتاری هستند که اسلام آن را نهی کرده و به عنوان ظلم و عمل ناحق محسوب میشود، مانند ارهاب، محاربه، فتک، تجاوز، ارعاب، عنف، شکنجه، خشونت و تکفیر؛ ب) مفاهیم خنثی که در شرایط خاص به عنوان رفتار ناحق معرفی میشوند، مانند قتل، عذاب، تعذیب، مجازات، شکنجه، قتال، مقاتل و حرب. (ص۷۲) مولف ۲۲ واژه مرتبط با ترور و تروریسم را بررسی کرده و آنها را از نظر لغوی، آیات و روایات تحلیل کرده و شباهتها و تفاوتهایشان با واژههای ترور و تروریست را نیز مطرح کرده است. آنها به آیاتی همچون آیه ۴۰ سوره بقره، آیه ۶۰ سوره انفال، آیه ۳۳ سوره مائده، آیه ۳۲ سوره مائده، آیه ۲ سوره نور و آیه ۷۸ سوره نساء استناد کردهاند. (ص۷۲-۹۰)
مولفان تأکید میکنند که اسلام با هرگونه اقدام و رفتار تروریستی، خشونتآمیز و ظالمانه مخالف است و پیروان خود را از آن نهی کرده و به همزیستی مسالمتآمیز و محبتآمیز دعوت کرده است. آنها به آیات ۳۲ و ۳۳ سوره مائده استناد میکنند و آن دو را از مهمترین دلایل نفی ترور و تروریسم میدانند. (ص۹۰-۹۱) نویسندگان میگویند که اسلام به صورت عملی نیز با ترور و تروریسم مخالفت کرده است، مانند اقدام مسلم بن عقیل که از ترور ابن زیاد خودداری کرد. (ص۹۲)
نویسندگان در فصل پنجم به بررسی دیدگاه اسلام درباره رابطه تروریسم و جهاد دینی پرداختهاند. آیا این رابطه را مشابه خشونت میدانند یا آن را رد میکنند؟ (ص۱۲۳) نویسندگان توضیحاتی اجمالی درباره اسلام و ارکان سهگانه آن یعنی اعتقادات، اخلاقیات و احکام ارائه دادهاند. در بخش اعتقادات، موضوعات هستیشناسی و انسانشناسی را مطرح کرده و در ادامه به اخلاقیات و احکام عملی اشاره کردهاند. (ص۱۲۳-۱۳۲) آنها معتقدند که اعتقادات، اخلاقیات و احکام با یکدیگر تعامل دارند و بر یکدیگر تأثیر میگذارند (ص۱۳۲).
به گزارش مولفان بسیاری از مستشرقان و غربیان اسلام را دین خشونت و شمشیر معرفی کردهاند، در حالی که اساس اسلام خلاف این را نشان میدهد. نویسندگان بیان میکنند که واژه خشونت در قرآن و متون دینی نیامده، اما ۱۷۵ مورد از کلمات مرتبط با قتل و جنگ دشمنان ذکر شده است. در مقابل، کلماتی که بر مهر و مدارا دلالت دارند مانند حسن، مودت، عدل، رحمت و رفق در قرآن آمدهاند. (ص۱۳۳) بیان میشود که علاوه بر آیات قرآن، سیره اهل بیت(ع) نیز بر رفق و مدارا تأکید دارد و روایات متعددی در این زمینه وجود دارد. (ص۱۳۴)
جمشیدی و طوسی معتقدند که در اسلام اصل بر صلح و همزیستی مسالمتآمیز است و اقداماتی مانند ترور و خشونت ناپسند معرفی شدهاند. آنها به آیاتی همچون آیه ۱۳۴ سوره آل عمران و آیه ۸۵ سوره حجر استناد کرده و ثابت میکنند که اسلام دین مهر و مهربانی است. نویسندگان بیان میکنند که اسلام به عنوان شریعتی جامع و کامل، انسانها را به اسلام دعوت میکند و این دعوت از ضروریات دین است، آیه ۱۲۵ سوره نحل این مدعا را تأیید میکند. (ص۱۳۵) آنها دمیگویند برخلاف نگاه تکفیریها و برخی مستشرقان غربی، دعوت اسلام بر مبنای زور و خشونت نیست بلکه پذیرش دعوت طبق میل و اراده افراد انجام میشود. (ص۱۳۶)
مولفان بیان میکنند که استفاده از خشونت برای دعوت انسانها به دین اسلام امری ناپسند دانسته شده و سیره اهل بیت نیز بر این مطلب دلالت دارد. آیاتی همچون آیه ۱۲۵ سوره نحل، آیه ۱۰۸ سوره یوسف و آیه ۱۵ سوره شورا بر وجوب دعوت دلالت میکنند. (ص۱۳۷) به گفته جمشیدی و طوسی علاوه بر آیات متعدد که بر وجوب دعوت مردم به اسلام تأکید دارند، سیره عملی اهل بیت نیز این مدعا را ثابت میکند. بر اساس آیات متعدد همچون آیه ۲۱۴ سوره شعراء و آیه ۱۰۷ سوره انبیاء، یکی از وظایف اصلی پیامبر انذار و دعوت به دین اسلام بوده است. (ص۱۳۸-۱۳۹)
نویسندگان این سوال را مطرح میکنند که آیا عدم پذیرش دعوت پیامبر تبعاتی دارد؟ در پاسخ به این سوال، با ذکر آیات متعدد همچون آیه ۲۰ سوره آل عمران، آیه ۸۲ سوره نحل، آیه ۵۴ سوره نور، آیه ۴۰ سوره رعد، آیه ۱۲ سوره تغابن، آیه ۶۷ سوره مائده و آیه ۳۲ سوره احقاف، بر این باورند که خداوند تنها وظیفه دعوت را به پیامبر واگذار کرده و هرگز به ایشان اجازه نداده است که در برابر عدم پذیرش دعوت به خشونت و جنگ مبادرت ورزد.(ص۱۴۰)
جهاد از منظر اسلام
نویسندگان در فصل چهارم به بررسی جهاد شرعی از دیدگاه اسلام پرداختهاند و شباهتها و تفاوتهای آن با اقدامات تروریستی را تحلیل کردهاند. (ص۹۵) آنان واژگان مرتبط با جهاد شرعی را از نظر لغوی و متون دینی مورد بررسی قرار دادهاند. (ص۹۴-۱۰۵) همچنین، واژگان مشابه جهاد در قرآن مانند حرب، محاربه، قتال، مقاتله، غزوه، دفاع و مدافعه و سبک دم را معنا کرده و تفاوتهای آنها با جهاد را در یک الگو بیان کردهاند (ص۱۰۷).
نویسندگان معتقدند که ادیان الهی هرگز به پیروان خود اجازه قتل و کشتار غیرمومنان به دلیل کفرشان را نمیدهند و وجود عقاید مخالف را تا زمانی که در حد عقیده باقی بماند و اقدام عملی خصمانه علیه مومنان صورت نگیرد، مجوزی برای کشتار نمیدانند. و بر اساس آیه ۱۰۸ سوره انعام حتی از دشنام دادن به مقدسات آنان نیز جلوگیری کردهاند. (ص۱۰۸) به گفته نویسندگان، دستور اولیه اسلام همزیستی مسالمتآمیز و صلحآمیز میان انسانهاست. از دیدگاه اسلام و طبق آیه ۸ سوره ممتحنه تا زمانی که دولتی تهدیدی علیه امنیت، مصالح و عزت مسلمانان ایجاد نکند، اقدام عملی و کشتار آنها جایز نیست. به عبارت دیگر، جهاد شرعی ابزاری برای تحقق امنیت، صلح و رفع فتنه، فساد، ظلم و بیعدالتی در جهان است و ماهیت دفاعی و بازدارندگی دارد، نه ماهیت تجاوزکارانه یا خشونتگرایانه (ص۱۰۹).
دعوت به اسلام و جهاد شرعی از منظر اسلام دارای جایگاه و ارزشی والا و اهمیت فراوان است و آیاتی همچون آیه ۴۰ سوره حج و روایات متعدد این مطلب را تأیید میکنند. (ص109) نویسندگان مینویسند که جهاد شرعی دارای دو بعد است: بعد درونی و بعد بیرونی. مبارزه با نفس و تمایلات نفسانی را جهاد اکبر و مبارزه با دشمنان را جهاد اصغر معرفی کردهاند (ص۱۱۱).
عوامل جهاد شرعی
مولفان بیان کردهاند که جهاد شرعی دارای علل و عوامل متعددی است. آنها هفت عامل را ذکر کردهاند: دفاع از دین و نظام اسلامی، مقابله به مثل، دفاع از سرزمینهای اسلامی، مقابله با پیمانشکنی و نقض حقوق انسانها، مقابله با توطئه و فساد، رفع فتنه، و دفاع از مظلومین و مستضعفان. نویسندگان به آیات مختلفی همچون آیه ۱۹۴ سوره بقره، آیه ۱۲ سوره توبه، آیه 13 سوره توبه، آیه ۳۳ سوره مائده، آیه ۲۱۷ سوره بقره، آیه ۱۹۳ سوره بقره و آیه ۷۵ سوره نساء استناد کردهاند (ص۱۱۲-۱۱۷).
آنها به ارتباط بین دعوت دینی، جهاد و تروریسم پرداختهاند و به آیه ۳ سوره انسان، آیه ۲۵۶ سوره بقره و آیه ۲۹ سوره کهف استناد کردهاند. نویسندگان معتقدند که ضرورتاً رابطهای بین دعوت دینی، جهاد و تروریسم وجود ندارد و ایجاد چنین رابطهای به ماهیت دین بازمیگردد. بنابراین باید توجه داشت که دین چه نوع ماهیتی دارد. دینی که برای رساندن انسانها به کمالات انسانی تشریح شده است، نمیتواند تروریسم را در برنامه هدایت خود قرار دهد و با آن مخالفت میکند (ص۱۱۸-۱۲۱).