|
|
(۱۸۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{نویسنده
| |
| |نویسنده = محمود صادقی
| |
| |نویسنده۲ =
| |
| |نویسنده۳ =
| |
| |گردآوری =
| |
| |ویراستار۱ =
| |
| |ویراستار۲ =
| |
| |ویراستار۳ =
| |
| }}
| |
| {{جعبه اطلاعات کتاب
| |
| | عنوان = شبیه سازی انسان در آیینه فقه
| |
| | تصویر = شبیه_سازی_انسان_در_آینه_فقه.jpg
| |
| | اندازه تصویر =
| |
| | توضیح_تصویر =
| |
| | نامهای دیگر =
| |
| | نویسنده = سیدمحسن مرتضوی
| |
| | تاریخ نگارش =
| |
| | موضوع = فقه پزشکی
| |
| | سبک = گزارشی- تحلیلی، فقه استدلالی
| |
| | زبان = فارسی
| |
| | ویراستار =
| |
| | به تصحیح =
| |
| | به کوشش =
| |
| | تصویرگر =
| |
| | طراح جلد =
| |
| | تعداد جلد =
| |
| | تعداد صفحات = ۲۳۰
| |
| | قطع =
| |
| | مجموعه =
| |
| | ترجمه به دیگر زبانها =
| |
| | ناشر = موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی
| |
| | محل نشر = قم
| |
| | تاریخ نشر = ۱۳۹۵ش
| |
| | نوبت چاپ = اول
| |
| | شمارگان =
| |
| | شابک =
| |
| | نوع رسانه =
| |
| | وبسایت ناشر =
| |
| | نام کتاب = <!-- نام کتاب به زبان فارسی -->
| |
| | مترجم = <!-- مترجم به فارسی -->
| |
| | مشخصات نشر = <!-- مشخصات نشر در زبان فارسی -->
| |
| | نسخه الکترونیکی =
| |
| }}
| |
|
| |
| * '''چکیده''' | | * '''چکیده''' |
| '''شبیه سازی انسان در آیینه فقه''' | | '''جهاد یا تروریسم پژوهشی کلامی و فقهی در مکتب امامیه''' |
|
| |
|
| ==معرفی و گزارش ساختار کتاب== | | ==معرفی و گزارش ساختار کتاب== |
| کتاب «شبیهسازی انسان در آیینه فقه» اثری به زبان فارسی است که توسط سید محسن مرتضوی در سال ۱۳۹۵ شمسی از سوی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی در قم منتشر شده است. این کتاب به بررسی موضوع شبیهسازی انسان و حیوان از منظر فقهی میپردازد و شامل چهار بخش و ده فصل است. | | کتاب "جهاد یا تروریسم: پژوهشی کلامی و فقهی در مکتب امامیه" به قلم محمد حسین جمشیدی و کوثر طوسی در سال ۱۳۹۷ توسط دانشگاه امام صادق علیه السلام منتشر شده است. این کتاب شامل ۷ فصل است. |
| | |
| مرتضوی در فصل اول بخش اول، به تعریف مفاهیم (ص۱۷)، روشهای تولید (ص۲۱)، فواید (ص۲۲) و زیانهای شبیهسازی انسان (ص۲۴) میپردازد. در فصل دوم همین بخش، دلایل و احکام شبیهسازی انسان (ص۳۱) و دیدگاههای فقها در این زمینه بررسی میشود (ص۶۷). همچنین، احکام وضعی و تکلیفی مرتبط با شبیهسازی انسان مانند نسب و هویت (ص۷۲)، دین (ص۸۶)، نفقه (ص۹۴)، خرید و فروش سلولها (ص۹۵) و نظرات فقها درباره نسب فرزند شبیهسازیشده (ص۸۵) مطرح شده است.
| |
| | |
| در بخش دوم، مباحث مربوط به احکام تکلیفی (ص۱۰۹) و احکام وضعی شبیهسازی اعضای بدن انسان، از جمله طهارت، نجاست (ص۱۱۷) و مالکیت عضو شبیهسازیشده (ص۱۱۹) بررسی میشود. بخش سوم به موضوع همزادسازی (ص۱۲۵-۱۲۸) اختصاص دارد و در آن احکام تکلیفی (ص۱۳۱) و وضعی (ص۱۴۳) این فرآیند مورد بحث قرار میگیرد. در نهایت، نویسنده در بخش چهارم به شبیهسازی حیوانات پرداخته (ص۱۷۷) و احکام تکلیفی (ص۱۸۳) و وضعی آن (ص۱۹۵) را بررسی میکند.
| |
| | |
| ==احکام تکلیفی شبیه سازی انسان==
| |
| مولف بیان میکند که شبیهسازی انسان به معنای تولید مثل از طریق سلول غیرجنسی است که منجر به ایجاد نسخهای مشابه با اصل میشود، بدون نیاز به تلقیح سلولهای جنسی زن و مرد. (ص۱۹) او در این زمینه دو دیدگاه را مطرح میکند: عدهای آن را حرام میدانند و برخی از فقها به جواز آن قائل هستند. (ص۳۲) او هفت دلیل برای حرمت شبیهسازی ذکر میکند، از جمله اینکه شبیهسازی نوعی تشبه به خالق است (ص۳۲)، مصداق تغییر در خلقت الهی محسوب میشود (ص۳۳)، تمایز و تفاوت بین انسانها را از میان برمیدارد (ص۳۸)، قانون طبیعی فرزندآوری از طریق ترکیب سلولهای جنسی زن و مرد را نقض میکند (ص۴۲) و نسب و هویت فرزند شبیهسازیشده را از بین میبرد (ص۴۹).
| |
| | |
| نویسنده تأکید میکند که از بین رفتن نسب و هویت فرزند شبیهسازیشده از مهمترین دلایل مخالفان شبیهسازی است. به باور این افراد، شریعت برای حفظ نسب اهمیت ویژهای قائل است، اما شبیهسازی این اصل را نقض کرده و انسانهایی را به وجود میآورد که هیچ ارتباطی با والدین خود ندارند (ص۴۹). این گروه به احادیثی همچون وجوب نگه داشتن عده زنان برای جلوگیری از مخلوط شدن نطفهها (ص۵۰) و روایات حرمت زنا برای حفظ نسب و هویت فرزندان (ص۵۱) استناد میکنند. برخی از فقهای شیعه مانند جواد تبریزی و ناصر مکارم شیرازی (ص۵۵) و اکثر علمای اهل سنت (ص۵۴ و ۵۷-۵۹) با استناد به این دلیل، شبیهسازی را حرام میدانند. مرتضوی همه هفت دلیل حرمت شبیهسازی انسان را رد میکند (ص۵۶).
| |
| | |
| نگارنده پس از بررسی دلایل حرمت و رد آنها بیان میکند که برخی فقها به دلایلی همچون ایجاد اختلال در نظام اجتماعی به دلیل شباهت زیاد فرزند شبیهسازیشده با صاحب سلول غیرجنسی (زن یا مرد)، و مشکلاتی که در ازدواج، خرید و فروش، قضاوت و موارد مشابه به وجود میآید، شبیهسازی را حرام میدانند (ص۵۹). این شباهت زیاد ممکن است باعث شود افراد محرم با فرد شبیهسازیشده اشتباه گرفته شوند یا در معاملات، هویت مشتری یا فروشنده مشخص نباشد (ص۶۰). همچنین، شبیهسازی میتواند منجر به از بین رفتن نهاد ازدواج و خانواده شود، زیرا انسانها بدون نیاز به ازدواج صاحب فرزند میشوند (ص۶۴). از دیگر پیامدهای منفی شبیهسازی، پیری زودرس و بروز بیماریهای ژنتیکی است (ص۶۵-۶۵). افزون بر این، در برخی موارد، شبیهسازی انسان با اعمال حرامی مانند لمس و نگاه به بدن نامحرم همراه است (ص۶۶).
| |
| | |
| سیدمحسن مرتضوی پس از بررسی دلایل حرمت و رد آنها بیان میکند که شبیهسازی انسان به دلیل از بین رفتن نسبت و هویت فرزند شبیهسازیشده و همچنین به همراه داشتن مشکلات اجتماعی و فرهنگی متعدد، حرام است (ص۶۷ و ۷۱). وی در ادامه به فتاوای فقهای شیعه مانند سیستانی (ص۶۷)، تبریزی (ص۶۸)، شبیری زنجانی و مکارم شیرازی (ص۶۹) که شبیهسازی انسان را حرام دانستهاند، اشاره میکند.
| |
| | |
| ==احکام وضعی شبیه سازی انسان==
| |
| سیدمحسن مرتضوی در صفحه ۷۱ تا ۱۰۵ احکام وضعی شبیه سازی انسان را مطرح میکند که در ادامه به اختصار بیان میشود.
| |
| | |
| ===نسب و هویت فرزند شبیه سازی شده===
| |
| مرتضوی بیان میکند که باید نسب و هویت فرزند شبیهسازیشده مشخص شود. آیا صاحب سلول غیرجنسی میتواند پدر محسوب شود؟ به اعتقاد او، عرفاً پدر به کسی گفته میشود که صاحب سلول جنسی (اسپرم) باشد؛ بنابراین، انسانی که از سلول غیرجنسی او فرزندی شبیهسازی شود، پدر نامیده نمیشود (ص۷۲).
| |
| | |
| نویسنده در خصوص انتساب فرزند شبیهسازیشده به مادر، دو دیدگاه را مطرح میکند: برخی صاحب تخمک را مادر میدانند و برخی دیگر، صاحب رحم را مادر میشمارند. به گفته وی، بر اساس مبنای ما، صاحب رحم مادر محسوب میشود؛ بنابراین، انتساب فرزند شبیهسازیشده به زنی که فرزند در رحم او رشد میکند، مجاز است (ص۷۴-۷۵).
| |
| | |
| پس از آنکه نویسنده، انتساب فرزند شبیهسازیشده به پدر را رد کرد و مادر بودن صاحب رحم را تأیید نمود، برخی احکام وضعی را مطرح میکند:
| |
| | |
| *محرم شدن دختر شبیه سازی شده با شوهر صاحب رحم
| |
| نویسنده بیان میکند که اگر سلول تلقیحشده در رحم زنی قرار گیرد، آن زن، مادر فرزند شبیهسازیشده محسوب میشود. در صورتی که این فرزند دختر باشد، با شوهر زنی که سلول در رحم او رشد کرده، محرم خواهد بود (ص۷۶).
| |
| *صاحب رحم، مادر رضاعی است
| |
| به نظر نویسنده، اگر فرزند شبیهسازیشده از صاحب تخمک یا زنی که فرزند در رحم او رشد کرده به اندازهای که در فقه برای مادر رضاعی شدن مشخص شده شیر بخورد، با او محرم میشود (ص۷۷).
| |
| *حرمت ازدواج با فرزند شبیه سازی شده
| |
| مرتضوی معتقد است که انتساب فرزند شبیهسازیشده به پدر و مادر منتفی است؛ بنابراین ازدواج زن و شوهر با این فرزند حرام است (ص۷۸). اما از آنجا که عرف چنین انتسابی را نمیپذیرد، دلیلی برای حرمت ازدواج وجود ندارد و ازدواج جایز است (ص۷۹).
| |
| *ارث بردن فرزند شبیه سازی شده
| |
| نگارنده بر این باور است که اگر انتساب فرزند شبیهسازیشده به پدر و مادر منتفی باشد، فرزند از آنان ارث نمیبرد (ص۷۹). اما اگر انتساب و رابطه فرزند با زن و مرد پذیرفته شود، فرزند در صورتی از پدر و مادر ارث میبرد که در زمان حیات آنان متولد شده باشد (ص۸۰). در صورتی که سلول تلقیحشده در آزمایشگاه نگهداری شود و پس از مرگ مورّث (کسی که ارثی برای دیگران گذاشته باشد) در رحم زنی قرار گیرد و متولد شود، فرزند شبیهسازیشده از مورّث ارث نخواهد برد (ص۸۳).
| |
| *سیادت فرزند شبیه سازی شده
| |
| مرتضوی میگوید اگر صاحب سلول غیرجنسی سید و هاشمی باشد، در مورد سیادت فرزند شبیهسازیشده اختلاف نظر وجود دارد. او معتقد است که برای سیادت، باید انتساب فرزند به پدر ثابت شود؛ اما چون فرزند شبیهسازیشده نسبتی با پدر ندارد، سیادت نیز منتفی است (ص۸۳-۸۴).
| |
| | |
| ===دین و مذهب فرزند شبیه سازی شده===
| |
| مرتضوی بیان میکند که درباره دین فرزند شبیهسازیشده اختلاف نظر وجود دارد. او میگوید اگر انتساب فرزند به پدر یا مادر پذیرفته شود، دین او تابع پدر یا مادر مسلمانش خواهد بود (ص۸۷). اما در صورتی که رابطه فرزند با والدین منتفی باشد، فرزند شبیهسازیشده نه مسلمان محسوب میشود و نه کافر (ص۸۸) و احکامی مانند وجوب حفظ جان، حرمت قتل، اذیت کردن یا تصرف در اموال او، درباره وی اجرا نمیگردد (ص۹۱).
| |
| | |
| ===مرتد شدن فرزند شبیه سازی شده===
| |
| نویسنده مطرح میکند که اگر فرزند شبیهسازیشده پس از بلوغ کافر شود، آیا مرتد فطری<ref>کسی که از پدر و مادر مسلمان متولد شده.</ref> است یا مرتد ملّی<ref>کسی که از پدر و مادر کافر متولد شده، مسلمان می شود و دوباره کافر می گردد.</ref>؟ به گفته او، اگر انتساب کودک شبیهسازیشده به پدر و مادر ثابت شود، در صورت کفر، میتوان او را مرتد فطری دانست (ص۹۲). اما از آنجا که نسبت او با والدین مسلمان منتفی است، در صورت کفر، نمیتوان او را مرتد فطری به شمار آورد (ص۹۴).
| |
| | |
| ===نفقه و مخارج فرزند شبیه سازی شده===
| |
| مرتضوی بیان میکند که اگر انتساب شرعی کودک شبیهسازیشده به پدر و مادر اثبات شود، پدر موظف است نفقه و هزینههای او را بپردازد. اما در صورتی که رابطه او با والدین تأیید نشود، پرداخت نفقه الزامی نیست. (ص۹۴) همچنین نمیتوان با دلیل وجوب نجات جان مسلمان به او نفقه داد، زیرا مسلمان بودن او منتفی است. با این حال، اگر حکومت اسلامی به دلایلی مانند حفظ نژاد انسانی خاص یا اهداف دیگر اقدام به شبیهسازی کند، هزینههای او باید از بیتالمال تأمین شود. (ص۹۵) درباره حضانت فرزند شبیهسازیشده نیز نویسنده میگوید که اگر انتساب شرعی او به والدین اثبات شود، حق حضانت تا دو سالگی برای مادر محفوظ خواهد بود (ص۹۵).
| |
| | |
| ===خرید و فروش سلولهای تلقیح شده و طفل شبیه سازی شده===
| |
| یکی از احکام وضعی که نویسنده به آن پرداخته، خرید و فروش سلولهای تلقیح شده است. به نظر وی، ایرادات متعددی بر خرید و فروش این سلولها وارد است؛ از جمله اینکه چون شارع عملیات شبیهسازی را ممنوع کرده و این امر غرض شرعی ندارد (ص۹۷)، معامله آن جایز نیست. در عوض، باید این امر به شکل هبه مشروط انجام شود؛ به این معنا که زن و مرد در قبال صرفنظر کردن از حق اختصاصی خود، مبلغی دریافت کنند. (ص۹۸) همچنین، خرید و فروش طفل شبیهسازی شده نیز مجاز نیست؛ چرا که هیچکس نمیتواند مالک یک موجود زنده شود (ص۹۸-۹۹).
| |
| | |
| ===اجاره رحم برای حمل جنین شبیه سازی شده===
| |
| از دیگر احکام مرتبط با شبیهسازی، اجاره رحم زنی برای رشد سلول تلقیحشده است. (ص۹۹) نویسنده بیان میکند این معامله سه اشکال وارد است: نخست، عمل و منفعت مورد اجاره باید مباح باشد، در حالی که شبیهسازی انسان حرام است. (ص۱۰۰-۱۰۱) دوم، عمل مورد اجاره باید برای اجارهکننده منفعت عقلایی داشته باشد، اما در این نوع معامله، چون صاحب سلول غیرجنسی و تخمک والدین طفل محسوب نمیشوند، منفعتی برای آنها ندارد. (ص۱۰۱-۱۰۲) سوم، اجاره رحم نباید با حقوق دیگران تعارض داشته باشد. بهعنوان مثال، اگر زنی رحم خود را برای رشد طفل شبیهسازیشده اجاره دهد، شوهر او در مدت حاملگی از حقوق جنسی خود محروم یا محدود میشود. (ص۱۰۲-۱۰۳) با توجه به این اشکالات، اجاره رحم جایز نیست (ص۹۹-۱۰۳).
| |
| | |
| ===حفظ جنین شبیه سازی شده در رحم===
| |
| مولف بیان میکند، آیا حفظ جنین در رحم زن واجب است و انجام اعمالی که جان جنین را به خطر میاندازد حرام محسوب میشود؟ به نظر او، با توجه به اینکه انتساب شرعی فرزند شبیهسازیشده به پدر و مادر مشخص نیست، بنابراین حفظ جان جنین پس از دمیده شدن روح در بدن، واجب نیست (ص۱۰۴). مرتضوی نیز مینویسد، حفظ نطفه و علقه واجب نیست، اما از بین بردن نطفه و اسقاط آن نیز جایز نمیباشد (ص۱۰۵).
| |
| | |
| ==احکام تکلیفی و وضعی شبیه سازی اعضای انسان==
| |
| سید محسن مرتضوی در فصل اول بخش دوم به بررسی احکام تکلیفی شبیهسازی اعضای بدن پرداخته است (ص۱۰۹). او دو دیدگاه در این زمینه مطرح میکند: گروهی شبیهسازی اعضای بدن را حرام میدانند و گروهی دیگر آن را جایز میشمارند (ص۱۱۰). نویسنده با ارائه دلایل مخالفان و رد آنها (ص۱۱۰-۱۱۵)، جواز شبیهسازی اعضای بدن را میپذیرد (ص۱۱۵).
| |
|
| |
|
| در فصل دوم بخش دوم، نویسنده به احکام وضعی شبیهسازی اعضای بدن مانند طهارت، نجاست و مالکیت عضو شبیهسازیشده میپردازد (ص۱۱۷). او بیان میکند که اگر عضو شبیهسازیشده از اجزای ظاهری باشد، نجس است؛ اما پس از پیوند و تبدیل شدن به بخشی از بدن، پاک محسوب میشود (ص۱۱۸) و نماز خواندن با آن بدون اشکال است (ص۱۱۸-۱۱۹).
| | فصل اول به مباحث کلی مانند پیشینه پژوهش،(ص۲۳-۲۸) روششناسی (ص۲۹) و مفاهیم جهاد، تروریسم و خشونتگرایی و شیعه امامیه اختصاص دارد. (ص۳۰-۳۲) فصل دوم به مفهومشناسی ترور و تروریسم پرداخته (ص۳۷-۴۲) و ویژگیهای تروریسم مانند خشونتگرایی، اجبار برای رسیدن به اهداف غیرمشروع و کار مخفیانه را بررسی میکند. (ص۴۲-۴۵) نویسندگان تروریسم را به عنوان اقداماتی وحشتزا و خشونتآفرین تعریف کردهاند که با ابزارهای مختلف برای رسیدن به اهداف سیاسی و جمعی در جامعه انجام میشود. (ص۶۷) انواع تروریسم مانند سیاسی، ملیگرایی، مذهبی، زیستمحیطی، هستهای، مجازی و دولتی نیز بررسی شدهاند (ص۴۷-۵۶) و عوامل ظهور تروریسم مانند عوامل سیاسی، روانی، اقتصادی، اعتقادی و اجتماعی ذکر شدهاند (ص۵۶-۶۶). |
|
| |
|
| به گفته نویسنده، در مورد مالکیت و خرید و فروش اعضای شبیهسازیشده دو دیدگاه وجود دارد؛ گروهی معتقدند که صاحب سلول مالک آن است و میتواند عضو شبیهسازیشده را بفروشد (ص۱۱۹). اما مرتضوی این نظر را رد کرده و بیان میکند که انسان مالک اعضای بدن خود نیست، بلکه این اعضا امانتی الهی هستند؛ بنابراین حق خرید و فروش آنها را ندارد. او معتقد است که تنها میتوان هبه مشروط انجام داد، به این معنا که فرد متقاضی عضو، مبلغی به صاحب عضو پرداخت کند به شرط آنکه صاحب عضو از حق اختصاص خود صرفنظر کند (ص۱۱۹-۱۲۰). همچنین، برخی از فقها مانند تبریزی، شبیری زنجانی و مکارم شیرازی، شبیهسازی اعضای بدن را جایز میدانند (ص۱۲۰-۱۲۱). | | فصل سوم به بررسی تروریسم از منظر اسلام میپردازد (ص۶۹) و واژگانی مانند ارهاب، بغی، فتک، غیله، اغتیال، تکفیر، عنف، خشونت، قتل، عذاب، قتال و غزوه را مفهومشناسی میکند. (ص۷۲-۹۰) همچنین نظر اسلام در مورد نفی ترور و خشونتگرایی بیان شده است. (ص۹۰-۹۲) فصل چهارم به دعوت و جهاد شرعی در اسلام اختصاص دارد (ص۹۵) و واژگان دین،(ص۹۵) دعوت (ص۹۸) و جهاد شرعی را بررسی کرده (ص۱۰۵) و زوایای مختلف آن از منظر اسلام ذکر شده است. موضوع دفاع از دین و سرزمین نیز مطرح شده است. (ص۱۱۴) فصل پنجم به رابطه اسلام با جهاد و تروریسم میپردازد (ص۱۲۳) و دیدگاه اسلام نسبت به خشونت (ص۱۳۳) و شیوه دعوت به اسلام (صص۱۳۵-۱۴۴) و رابطه آن با صلح و امنیت بررسی میشود. (ص۱۴۸) دیپلماسی اسلامی نیز مورد توجه قرار گرفته است (ص۱۴۹). |
|
| |
|
| ==احکام تکلیفی و وضعی همزاد سازی انسان==
| | فصل ششم به بررسی جهاد، تروریسم، خشونت و افراطگرایی و روابط بینالملل از منظر فقه و کلام شیعه امامی میپردازد (ص۱۶۳) و به جهاد ابتدایی (ص۱۹۴) و دفاعی (ص۱۹۹) نیز اشاره شده است. فصل هفتم به بررسی مقایسهای جهاد از منظر امامیه و تکفیریها پرداخته (ص۲۰۹) و زمینهها و اهداف جهاد و تروریسم را ذکر کرده است. (ص۲۱۴-۲۲۰) همچنین انتحار و استشهاد از منظر تشیع و تکفیریها بررسی شده (ص۲۲۵) و شرایط عملیات استشهادی و تفاوت آن با عملیات انتحاری ذکر شده است (ص۲۲۷-۲۲۸). |
| مولف در فصل اول بخش سوم به تعریف همزاد سازی انسان پرداخته (ص۱۲۵) و سپس ۸ فایده آن را ذکر میکند. (ص۱۲۸) مرتضوی در فصل دوم بخش سوم، احکام تکلیفی همزاد سازی انسان را بیان میکند. (ص۱۳۱) به گفته وی، برای همزاد سازی سه مرحله وجود دارد که هر کدام حکم تکلیفی خاصی دارد که در ادامه ذکر می شود:
| |
|
| |
|
| ===جداسازی سلول تلقیح شده و بیرون آوردن آن از رحم=== | | ===ارزیابی کتاب=== |
| به گفته نویسنده، در فرایند خارج کردن سلول شکافتهشده از رحم، ممکن است به سایر سلولها آسیب برسد یا آنها از بین بروند؛ بنابراین، هر عملی که منجر به نابودی پیدایش انسان شود، حرام است؛ لذا جداسازی سلول شکافتهشده از رحم زن نیز جایز نیست. برخی روایات نیز این موضوع را تأیید میکنند. (ص۱۳۲) مرتضوی بیان میکند که اگر علم به حدی پیشرفت کند که از آسیب یا نابودی سایر سلولها جلوگیری شود، انجام عملیات جداسازی سلولها بدون اشکال خواهد بود. (ص۱۳۳)
| | یکی از ویژگیهای برجسته این کتاب، جمعبندی مطالب در پایان هر فصل و نیز خلاصهسازی کلی مطالب در انتهای کتاب است. |
|
| |
|
| ===انتقال سلول جدا شده از رحم به رحم زن دیگری=== | | ==تروریسم از نگاه اسلام== |
| مولف بیان میکند که در فرآیند انتقال سلول شکافتهشده به رحم زن دیگر، سه حالت قابل تصور است:
| | در فصل سوم، جمشیدی و طوسی بیان میکنند که اسلام همچون هر مکتب دیگری دارای نظام معرفتی نظری و عقیدتی است و با تروریسم و خشونتهای غیرقانونی مخالفت کرده و به مقابله با آن پرداخته است. (ص۶۹) آنها اشاره میکنند که بر اساس آیات ۲۷ تا ۳۰ سوره مائده، اولین اقدام تروریستی به قتل هابیل توسط قابیل برمیگردد، زیرا قابیل به طور ناگهانی به هابیل حمله کرد و او را کشت. (ص۷۰) |
| *اگر صاحب رحم، همسر دیگر صاحب سلول غیرجنسی باشد: مولف معتقد است که انتقال سلول غیرجنسی شوهر به رحم همسر دیگرش مجاز است (ص۱۳۴).
| |
| *اگر صاحب رحم، یکی از زنان محرم صاحب سلول غیرجنسی باشد: مرتضوی بیان میکند که انتقال سلول به رحم یکی از زنان محرم شوهر، مانند خواهر یا مادر، حرام است. زیرا بر اساس برخی روایات،<ref>کلینی، کافی، ج۵، ص۵۴۱، کتاب النکاح، باب الزانی، ح۱.</ref> انتقال نطفه به رحم غیرهمسر جایز نیست (ص۱۳۴). همچنین این عمل ممکن است باعث شود که یک نفر چند عنوان پیدا کند؛ مثلاً صاحب رحم هم مادر محسوب شود و هم عمه، و صاحب سلول غیرجنسی نیز هم پدر باشد و هم دایی (ص۱۳۵).
| |
| *اگر صاحب رحم، هیچ رابطه نسبی با صاحب سلول غیرجنسی نداشته باشد: نگارنده این حالت را بهعنوان مصداق انتقال نطفه شوهر به رحم غیرهمسر در نظر گرفته و آن را حرام اعلام میکند. (ص۱۳۶) مرتضوی، در هر سه حالت، لمس و نگاه نامحرم مطرح است، مگر زمانی که این عمل توسط شوهر صورت گیرد (ص۱۳۶).
| |
|
| |
|
| ===از بین بردن سلولهای جدا شده از رحم===
| | گردآوران میگویند که ترور و تروریسم به معنای امروزی در متون دینی اسلام یافت نمیشود، اما مفاهیمی وجود دارد که با این معانی ارتباط دارند. (ص۷۱) نویسندگان بیان میکنند که واژگان مرتبط با ترور و تروریسم به دو دسته تقسیم میشوند: الف) مفاهیم منفی: ۱۴ واژه که نشاندهنده کنش یا رفتاری هستند که اسلام آن را نهی کرده و به عنوان ظلم و عمل ناحق محسوب میشود، مانند ارهاب، محاربه، فتک، تجاوز، ارعاب، عنف، شکنجه، خشونت و تکفیر؛ ب) مفاهیم خنثی که در شرایط خاص به عنوان رفتار ناحق معرفی میشوند، مانند قتل، عذاب، تعذیب، مجازات، شکنجه، قتال، مقاتل و حرب. (ص۷۲) مولف ۲۲ واژه مرتبط با ترور و تروریسم را بررسی کرده و آنها را از نظر لغوی، آیات و روایات تحلیل کرده و شباهتها و تفاوتهایشان با واژههای ترور و تروریست را نیز مطرح کرده است. آنها به آیاتی همچون [[آیه ۴۰ سوره بقره]]، [[آیه ۶۰ سوره انفال]]، [[آیه ۳۳ سوره مائده]]، [[آیه ۳۲ سوره مائده]]، [[آیه ۲ سوره نور]] و [[آیه ۷۸ سوره نساء]] استناد کردهاند. (ص۷۲-۹۰) |
| سیدمحسن مرتضوی بر این باور است که از بین بردن سلولهایی که از رحم جدا شده و در آزمایشگاه نگهداری میشوند، جایز است؛ زیرا آنچه در روایات حرام شمرده شده، نابود کردن نطفه در داخل رحم است. اما در اینجا سلولها خارج از رحم از بین میروند (ص۱۴۱). البته برخی معتقدند که چون این سلولها قابلیت تبدیل شدن به جنین را دارند، نابودی آنها حرام است (ص۱۳۸).
| |
|
| |
|
| ==احکام تکلیفی و وضعی شبیه سازی حیوان==
| | مولفان تأکید میکنند که اسلام با هرگونه اقدام و رفتار تروریستی، خشونتآمیز و ظالمانه مخالف است و پیروان خود را از آن نهی کرده و به همزیستی مسالمتآمیز و محبتآمیز دعوت کرده است. آنها به آیات ۳۲ و ۳۳ سوره مائده استناد میکنند و آن دو را از مهمترین دلایل نفی ترور و تروریسم میدانند. (ص۹۰-۹۱) نویسندگان میگویند که اسلام به صورت عملی نیز با ترور و تروریسم مخالفت کرده است، مانند اقدام مسلم بن عقیل که از ترور ابن زیاد خودداری کرد. (ص۹۲) |
| مولف در فصل سوم بخش سوم به احکام وضعی همزاد سازی پرداخته است.
| |
|
| |
|
| ===نسبت طفل همزاد سازی شده با پدر و مادر===
| | نویسندگان در فصل پنجم به بررسی دیدگاه اسلام درباره رابطه تروریسم و جهاد دینی پرداختهاند. آیا این رابطه را مشابه خشونت میدانند یا آن را رد میکنند؟ (ص۱۲۳) نویسندگان توضیحاتی اجمالی درباره اسلام و ارکان سهگانه آن یعنی اعتقادات، اخلاقیات و احکام ارائه دادهاند. در بخش اعتقادات، موضوعات هستیشناسی و انسانشناسی را مطرح کرده و در ادامه به اخلاقیات و احکام عملی اشاره کردهاند. (ص۱۲۳-۱۳۲) آنها معتقدند که اعتقادات، اخلاقیات و احکام با یکدیگر تعامل دارند و بر یکدیگر تأثیر میگذارند (ص۱۳۲). |
| مولف در این قسمت به بررسی نسبت طفل همزاد سازی شده با پدر، مادر، خواهر و برادر پرداخته است:
| |
|
| |
|
| *نسبت طفل همزاد سازی شده با پدر
| | به گزارش مولفان بسیاری از مستشرقان و غربیان اسلام را دین خشونت و شمشیر معرفی کردهاند، در حالی که اساس اسلام خلاف این را نشان میدهد. نویسندگان بیان میکنند که واژه خشونت در قرآن و متون دینی نیامده، اما ۱۷۵ مورد از کلمات مرتبط با قتل و جنگ دشمنان ذکر شده است. در مقابل، کلماتی که بر مهر و مدارا دلالت دارند مانند حسن، مودت، عدل، رحمت و رفق در قرآن آمدهاند. (ص۱۳۳) بیان میشود که علاوه بر آیات قرآن، سیره اهل بیت(ع) نیز بر رفق و مدارا تأکید دارد و روایات متعددی در این زمینه وجود دارد. (ص۱۳۴) |
| نویسنده معتقد است که برای اثبات پدری، تولد از سلول جنسی معیار است. اما در اینجا طفل از تلقیح سلول غیرجنسی با تخمک ایجاد و متولد شده است؛ بنابراین، رابطه فرزند و پدری با صاحب سلول غیرجنسی برقرار نمیشود (ص۱۴۴).
| |
|
| |
|
| *نسبت طفل همزاد سازی شده با مادر
| | جمشیدی و طوسی معتقدند که در اسلام اصل بر صلح و همزیستی مسالمتآمیز است و اقداماتی مانند ترور و خشونت ناپسند معرفی شدهاند. آنها به آیاتی همچون [[آیه ۱۳۴ سوره آل عمران]] و [[آیه ۸۵ سوره حجر]] استناد کرده و ثابت میکنند که اسلام دین مهر و مهربانی است. نویسندگان بیان میکنند که اسلام به عنوان شریعتی جامع و کامل، انسانها را به اسلام دعوت میکند و این دعوت از ضروریات دین است، [[آیه ۱۲۵ سوره نحل]] این مدعا را تأیید میکند. (ص۱۳۵) آنها دمیگویند برخلاف نگاه تکفیریها و برخی مستشرقان غربی، دعوت اسلام بر مبنای زور و خشونت نیست بلکه پذیرش دعوت طبق میل و اراده افراد انجام میشود. (ص۱۳۶) |
| مرتضوی بیان میکند که اگر سلول تلقیحشده به رحم همان زنی که تخمک از او گرفته شده منتقل شود، عنوان مادری بر او صدق میکند و طفل همزادسازیشده فرزند او محسوب میشود (ص۱۴۵). اما اگر صاحب رحم، فردی غیر از صاحب تخمک باشد، چند ملاک برای تعیین مادر وجود دارد: ملاک مادری، صاحب رحم بودن است (ص۱۴۶)؛ صاحب تخمک، مادر است (ص۱۵۶)؛ صاحب رحم باید صاحب تخمک نیز باشد (ص۱۵۸) و ملاک چهارم این است که هر یک از صاحب رحم و صاحب تخمک مادر تلقی میشوند (ص۱۵۹).
| |
|
| |
|
| مولف با نقد و بررسی ملاکهای چهارگانه، معتقد است مادر کسی است که صاحب رحم بوده و فرزند از او متولد شده باشد (ص۱۶۳). وی برای اثبات این ادعا به لغت، فهم عرفی (ص۱۴۶)، آیات قران همچون [[آیه ۲ سوره لقمان]]، [[آیه ۱۵ سوره احقاف]] و [[آیه ۳۲ سوره نجم]] و همچنین برخی روایات (ص۱۴۸-۱۴۹) استناد کرده و باور دارد ملاک مادری، حمل و ولادت از آن زن است. (ص۱۴۶-۱۴۷) برخی فقهای شیعه از جمله [[سید ابوالقاسم خویی]] (ص۱۵۵) و [[جواد تبریزی]] (ص۱۵۶) نیز صاحب رحم را مادر میدانند.
| | مولفان بیان میکنند که استفاده از خشونت برای دعوت انسانها به دین اسلام امری ناپسند دانسته شده و سیره اهل بیت نیز بر این مطلب دلالت دارد. آیاتی همچون [[آیه ۱۲۵ سوره نحل]]، [[آیه ۱۰۸ سوره یوسف]] و [[آیه ۱۵ سوره شورا]] بر وجوب دعوت دلالت میکنند. (ص۱۳۷) به گفته جمشیدی و طوسی علاوه بر آیات متعدد که بر وجوب دعوت مردم به اسلام تأکید دارند، سیره عملی اهل بیت نیز این مدعا را ثابت میکند. بر اساس آیات متعدد همچون [[آیه ۲۱۴ سوره شعراء]] و [[آیه ۱۰۷ سوره انبیاء]]، یکی از وظایف اصلی پیامبر انذار و دعوت به دین اسلام بوده است. (ص۱۳۸-۱۳۹) |
|
| |
|
| ===نسبت خواهری و برادری بین اطفال همزاد سازی شده===
| | نویسندگان این سوال را مطرح میکنند که آیا عدم پذیرش دعوت پیامبر تبعاتی دارد؟ در پاسخ به این سوال، با ذکر آیات متعدد همچون [[آیه ۲۰ سوره آل عمران]]، [[آیه ۸۲ سوره نحل]]، [[آیه ۵۴ سوره نور]]، [[آیه ۴۰ سوره رعد]]، [[آیه ۱۲ سوره تغابن]]، [[آیه ۶۷ سوره مائده]] و [[آیه ۳۲ سوره احقاف]]، بر این باورند که خداوند تنها وظیفه دعوت را به پیامبر واگذار کرده و هرگز به ایشان اجازه نداده است که در برابر عدم پذیرش دعوت به خشونت و جنگ مبادرت ورزد.(ص۱۴۰) |
| نگارنده در این قسمت از کتاب به بررسی رابطه خواهری و برادری میان فرزندان حاصل از همزادسازی پرداخته است. (ص۱۶۳) وی بیان میکند که به دلیل تولد این فرزندان از سلولهای غیرجنسی، رابطه پدری برای آنان قابل اثبات نیست؛ بنابراین نمیتوان رابطه خواهری و برادری را نیز برایشان ثابت کرد. (ص۱۶۴) مرتضوی اظهار میدارد که اگر این کودکان از یک رحم متولد شده باشند، رابطه خواهری و برادری مادری میان آنان ثابت میشود؛ اما در صورتی که از رحمهای مختلف به دنیا آمده باشند، از نظر مادری نیز رابطهای میانشان وجود ندارد (ص۱۶۴) و در نتیجه میتوانند با یکدیگر ازدواج کنند (ص۱۶۵).
| |
|
| |
|
| ===خرید و فروش سلولهای تلقیحی برای همزاد سازی=== | | ==جهاد از منظر اسلام== |
| | نویسندگان در فصل چهارم به بررسی جهاد شرعی از دیدگاه اسلام پرداختهاند و شباهتها و تفاوتهای آن با اقدامات تروریستی را تحلیل کردهاند. (ص۹۵) آنان واژگان مرتبط با جهاد شرعی را از نظر لغوی و متون دینی مورد بررسی قرار دادهاند. (ص۹۴-۱۰۵) همچنین، واژگان مشابه جهاد در قرآن مانند حرب، محاربه، قتال، مقاتله، غزوه، دفاع و مدافعه و سبک دم را معنا کرده و تفاوتهای آنها با جهاد را در یک الگو بیان کردهاند (ص۱۰۷). |
|
| |
|
| ===اجاره رحم برای همزاد سازی===
| | نویسندگان معتقدند که ادیان الهی هرگز به پیروان خود اجازه قتل و کشتار غیرمومنان به دلیل کفرشان را نمیدهند و وجود عقاید مخالف را تا زمانی که در حد عقیده باقی بماند و اقدام عملی خصمانه علیه مومنان صورت نگیرد، مجوزی برای کشتار نمیدانند. و بر اساس [[آیه ۱۰۸ سوره انعام]] حتی از دشنام دادن به مقدسات آنان نیز جلوگیری کردهاند. (ص۱۰۸) به گفته نویسندگان، دستور اولیه اسلام همزیستی مسالمتآمیز و صلحآمیز میان انسانهاست. از دیدگاه اسلام و طبق [[آیه ۸ سوره ممتحنه]] تا زمانی که دولتی تهدیدی علیه امنیت، مصالح و عزت مسلمانان ایجاد نکند، اقدام عملی و کشتار آنها جایز نیست. به عبارت دیگر، جهاد شرعی ابزاری برای تحقق امنیت، صلح و رفع فتنه، فساد، ظلم و بیعدالتی در جهان است و ماهیت دفاعی و بازدارندگی دارد، نه ماهیت تجاوزکارانه یا خشونتگرایانه (ص۱۰۹). |
|
| |
|
| ===پرداخت دیه برای سلولهای تلقیحی===
| | دعوت به اسلام و جهاد شرعی از منظر اسلام دارای جایگاه و ارزشی والا و اهمیت فراوان است و آیاتی همچون آیه ۴۰ سوره حج و روایات متعدد این مطلب را تأیید میکنند. (ص109) نویسندگان مینویسند که جهاد شرعی دارای دو بعد است: بعد درونی و بعد بیرونی. مبارزه با نفس و تمایلات نفسانی را جهاد اکبر و مبارزه با دشمنان را جهاد اصغر معرفی کردهاند (ص۱۱۱). |
|
| |
|
| ==پانویس== | | ===عوامل جهاد شرعی=== |
| {{پانویس}}
| | مولفان بیان کردهاند که جهاد شرعی دارای علل و عوامل متعددی است. آنها هفت عامل را ذکر کردهاند: دفاع از دین و نظام اسلامی، مقابله به مثل، دفاع از سرزمینهای اسلامی، مقابله با پیمانشکنی و نقض حقوق انسانها، مقابله با توطئه و فساد، رفع فتنه، و دفاع از مظلومین و مستضعفان. نویسندگان به آیات مختلفی همچون [[آیه ۱۹۴ سوره بقره]]، [[آیه ۱۲ سوره توبه]]، [[آیه 13 سوره توبه]]، [[آیه ۳۳ سوره مائده]]، [[آیه ۲۱۷ سوره بقره]]، [[آیه ۱۹۳ سوره بقره]] و [[آیه ۷۵ سوره نساء]] استناد کردهاند (ص۱۱۲-۱۱۷). |
|
| |
|
| ==منابع==
| | آنها به ارتباط بین دعوت دینی، جهاد و تروریسم پرداختهاند و به [[آیه ۳ سوره انسان]]، [[آیه ۲۵۶ سوره بقره]] و [[آیه ۲۹ سوره کهف]] استناد کردهاند. نویسندگان معتقدند که ضرورتاً رابطهای بین دعوت دینی، جهاد و تروریسم وجود ندارد و ایجاد چنین رابطهای به ماهیت دین بازمیگردد. بنابراین باید توجه داشت که دین چه نوع ماهیتی دارد. دینی که برای رساندن انسانها به کمالات انسانی تشریح شده است، نمیتواند تروریسم را در برنامه هدایت خود قرار دهد و با آن مخالفت میکند (ص۱۱۸-۱۲۱). |
| {{منابع}}
| |
| *كلينى، محمد بن يعقوب، الكافی، علىاكبر غفارى، و محمد آخوندى، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
| |
| {{پایان}}
| |