فقه معاصر:پیش‌نویس استرداد مجرمان (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

Alikhani (بحث | مشارکت‌ها)
Alikhani (بحث | مشارکت‌ها)
 
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۱۲: خط ۱۱۲:


==اصول و قواعد فقهی و حقوقی مربوط به جرایم مختلف در استرداد  ==
==اصول و قواعد فقهی و حقوقی مربوط به جرایم مختلف در استرداد  ==
نگارنده در بخش سوم کتاب به بررسی حقوقی و فقهی جرایم مختلف در استرداد می‌پردازد.
نگارنده در بخش سوم کتاب، برخی جرایم خاص برای استرداد مجرمان را از منظر فقهی و حقوقی بررسی کرده است. برخی از قواعد حاکم بر جرایم مختلف در استرداد که مؤلف از منظر حقوق بررسی کرده، عبارت‌اند از: جرم‌انگاری متقابل (جرم‌‌انگاشتن عمل در هر دو کشور)، اصل عدم استرداد در جرایم سیاسی، اصل عدم استرداد در جرایم نظامی و اصل عدم استرداد در جرایم کم‌اهمیت (ص۱۳۵-۱۵۳).  
===حقوقی===
در بحث حقوقی مؤلف قواعد حاکم بر جرایم مختلف در استرداد را بیان می‌کند که عبارتند از: جرم‌انگاری متقابل، اصل عدم استرداد در جرایم مرتبط با جرایم سیاسی، اصل عدم استرداد در جرایم سیاسی، اصل عدم استرداد در جرایم نظامی، اصل عدم استرداد در جرایم کم‌اهمیت و ... (ص۱۳۵-۱۵۳).
===فقهی===
در خصوص جرم ارتکابی در فقه، در باب استرداد کافری که با زن مسلمان زنا کرده است، نگارنده سه قول را مطرح می‌کند و در نهایت می‌گوید یک قول بیشتر وجود ندارد و آن عدم جواز تحویل کافر زانی با زن مسلمان و وجوب قتل اوست (ص۱۵۴-۱۵۶). دلایل این حکم عبارتند از:


الف: خروج ذمی از ذمه با ارتکاب این جرم (نگارنده این دلیل را نمی‌پذیرد) 
=== عدم جواز استرداد کافر زانی با زن مسلمان ===
نویسنده در بررسی موضوع استرداد کافری که با زن مسلمان زنا کرده، بر این باور است که اختلاف‌ نظرهای فقیهان در نهایت به یک دیدگاه مشترک بازمی‌گردد و آن، حرمت تحویل کافر زانی و وجوب قتل اوست (ص۱۵۴-۱۵۶). وی دلایل این حکم را چنین می‌داند:


ب: هتک حرمت اسلام 
# خروج ذمی از ذمه؛ با ارتکاب این جرم کافر ذمی از پیمان ذمه خارج می‌شود. نگارنده این دلیل را نمی‌پذیرد و این عمل را موجب از‌بین‌رفتن پیمان ذمه نمی‌داند (ص۱۵۶-۱۵۸).
# هتک حرمت اسلام؛ نویسنده از اشکالات این دلیل پاسخ داده، و استناد به آن را صحیح دانسته است (ص۱۵۹-۱۶۰).
# اجماع (ص۱۶۰)؛
# روایت حنان بن سدیر؛ بر اساس این روایت، کافری که با زن مسلمان زنا کرده باشد، باید کشته شود. نگارنده پس از بررسی مفصل سند روایت، آن صحیحه و دلالت آن را تمام می‌داند (ص۱۶۰-۱۶۸).
# روایت جعفر بن‌ رزق‌الله؛ مطابق این روایت، اگر مردی نصرانی با زنی مسلمان زنا کند، به قدری به او ضربه زده می‌شود که منجر به مرگ او شود. نگارنده سند این روایت را غیرمعتبر برشمرده، معتقد است، فقیهی مطابق این روایت فتوا نداده است (ص۱۶۹-۱۷۱).


ج: اجماع 
=== جواز استرداد کافر در صورت لواط با مرد مسلمان ===
نویسنده در موضوع استرداد کافری که با مرد مسلمان لواط کرده، با بررسی ادله دال بر وحدت زنا و حد لواط، به این نتیجه رسیده است که ادله مربوط به زنا قابل سرایت به لواط و سایر جرایم نیست، و جاری کردن آن ادله در لواط از مصادیق قیاس باطل است. ازاین‌رو در این مورد، جایزنبودن استرداد ثابت نمی‌شود (ص۱۷۱-۱۷۳).


د: روایت حنان بن سدیر بدین مضمون که یهودی‌ای که با زن مسلمان زنا کرده باید کشته شود (محمدبن‌حسن حرعاملی، وسائل‌الشیعه، ج۲۸، ص۱۴۱، باب ۳۶ از ابواب حد زنا، ح۱). نگارنده پس از بررسی سندی مفصل، روایت را صحیحه می‌داند.
=== جواز استعانت از کفار برای بازگرداندن مجرم ===
نویسنده بر این باور است که اگر کشور اسلامی بخواهد مجرمی را از کشورهای غیراسلامی بازگرداند، جواز یا ممنوعیت این کار، بستگی به جواز یا عدم جواز استعانت از کفار دارد. مؤلف که استعانت از کفار را در این موضوع مجاز می‌داند، استرداد مجرمان از کشورهای غیراسلامی را جایز دانسته است (ص۱۷۳-۱۷۵).


ه: روایت جعفربن‌رزق‌الله که بیانگر این است که نصرانی‌ای با زن مسلمان زنا کرده است و امام حکم می‌کند که آن‌قدر کتک زده می‌شود تا بمیرد (‌محمدبن‌حسن حرعاملی، وسائل‌الشیعه، ج۲۸، ص۱۴۱، باب ۳۶ از ابواب حد زنا، ح۲). نگارنده این روایت را از حیث سند و دلالت دارای اشکال می‌داند (ص۱۵۶-۱۷۱).
=== جواز تحویل‌دادن مجرم کافر در صورت متفاوت‌بودن مجازات‌ها ===
 
یکی از شروط حقوقی معاهده استرداد، جرم‌انگاری متقابل (جرم‌‌انگاشتن عمل در هر دو کشور) است. در صورتی که مجازات اسلامی با مجازات مقرر در کشور غیر اسلامی متفاوت باشد، از نظر فقهی، آیا کشور اسلامی مجاز است مجرم کافر را تحویل دهد؟ نویسنده در این مسئله دو قول جواز و عدم جواز را مطرح کرده است. فقیهانی که تحویل مجرم را جایز نمی‌دانند، تحویل او امر به منکر (اجرای مجازاتی خلاف شرع اسلام) می‌دانند. همچنین به نظر آنان، در صورتی که تفاوت مجازات زیاد باشد، تحویل‌دادن مجرم، موجب تعطیلی حکم‌الله می‌شود. در مقابل نگارنده با نقد این ادله، برای اثبات جواز به روایاتی استناد می‌کند که بر اساس آنها، رعایت یکسان‌بودن مجازات لازم نیست (ص۱۷۶-۱۸۰).     
در باب استرداد کافر در صورت لواط با مرد مسلمان نیز حکم همان است یعنی کشته می‌شود و به اهل ملتش تحویل داده نمی‌شود، زیرا هتک حرمت اسلام صورت پذیرفته است. نگارنده معتقد است دلیل روایی که برای عدم استرداد زانی با زن مسلمان بیان شد به لواط و سایر جرایم قابل سرایت نیست و قیاس باطل است و فقط در مورد زنا ساری و جاری است (ص۱۷۱-۱۷۳).
 
نگارنده معتقد است که در جایی که کشور اسلامی متقاضی استرداد مجرمی باشد، جواز یا عدم جواز بازگرداندن مجرم از کشور غیراسلامی منوط به جواز یا عدم جواز استعانت از کفار است. نگارنده معتقد است که ظاهرا استعانت از کفار در این مسئله جایز است و لذا تقاضای استرداد مجرم جایز است (ص۱۷۵).
 
نگارنده در بحث حقوقی بیان کرد که یکی از شروط معاهده استرداد جرم‌انگاری متقابل است. آیا در صورتی جرم بودن عمل ارتکابی نزد دو کشور و تفاوت مجازات‌ها، کشور اسلامی از منظر فقه مجاز به تحویل مجرم خواهد بود؟ وی در این خصوص دو قول را مطرح می‌کند: جواز و عدم جواز. قائلین به عدم جواز معتقدند که تحویل او امر به منکر (اجرای مجازاتی خلاق شرع اسلام) است و در صورتی که تفاوتش با مجازات اسلامی زیاد باشد، موجب تعطیلی شدن حکم‌الله می‌شود. نگارنده برای اثبات جواز به عبارات وارد شده در روایات استناد می‌کند که دال بر عدم اشتراط وحدت مجازات‌ها هستند (ص۱۷۶-۱۸۰).     


  [[رده:پیش‌نویس مقاله‌ها]]
  [[رده:پیش‌نویس مقاله‌ها]]