کاربر:Mojtaba61.Abedini/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

Mojtaba61.Abedini (بحث | مشارکت‌ها)
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
Mojtaba61.Abedini (بحث | مشارکت‌ها)
 
(۷ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:
اما در مجالس مختلط، بر اساس روایت ابی بصیر، اگر خوانندگی زنان به صورت غنا و در حضور مردان باشد، حرام است. در عوض، اگر این خوانندگی به صورت غیرغنایی باشد و به حد غنای محرم نرسد و با حرام دیگری همراه نباشد، مجاز است. نویسنده همچنین نظرات چند تن از فقهای معاصر را در این زمینه ذکر می‌کند (ص ۱۶۲ - ۱۶۳).
اما در مجالس مختلط، بر اساس روایت ابی بصیر، اگر خوانندگی زنان به صورت غنا و در حضور مردان باشد، حرام است. در عوض، اگر این خوانندگی به صورت غیرغنایی باشد و به حد غنای محرم نرسد و با حرام دیگری همراه نباشد، مجاز است. نویسنده همچنین نظرات چند تن از فقهای معاصر را در این زمینه ذکر می‌کند (ص ۱۶۲ - ۱۶۳).


==خوانندگی بدون مستمع و تغییر در صدا==
==خوانندگی بدون مستمع و حرمت در تغییر صدا==
   
   
نویسنده در این بخش بیان می‌کند که اگر مخاطبی وجود نداشته باشد و خواننده شرایط غنای محرم را داشته باشد، بر اساس نظر اکثر مراجع عظام، این عمل حرام است (ص ۱۶۴-۱۶۵).
نویسنده در این بخش بیان می‌کند که اگر مخاطبی وجود نداشته باشد و خواننده شرایط غنای محرم را داشته باشد، بر اساس نظر اکثر مراجع عظام، این عمل حرام است (ص ۱۶۴-۱۶۵).
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
نویسنده تأکید می‌کند که ملاک حرمت خوانندگی محرم (صوت مرجع مطرب لهوی) است و تغییر صدا تأثیری در حکم ندارد. هر صدایی که شرایط غنا را داشته باشد، مشمول آیات و روایات حرمت غنا است، چه توسط زن باشد و چه مرد. همچنین، نویسنده استفتائات مطرح شده از مراجع تقلید را در این زمینه ذکر می‌کند (ص ۱۶۵-۱۶۷).
نویسنده تأکید می‌کند که ملاک حرمت خوانندگی محرم (صوت مرجع مطرب لهوی) است و تغییر صدا تأثیری در حکم ندارد. هر صدایی که شرایط غنا را داشته باشد، مشمول آیات و روایات حرمت غنا است، چه توسط زن باشد و چه مرد. همچنین، نویسنده استفتائات مطرح شده از مراجع تقلید را در این زمینه ذکر می‌کند (ص ۱۶۵-۱۶۷).


==خوانندگی زن با صدای مردانه و صدای بچه گانه==
نویسنده می‌نویسد ملاک حرمت خوانندگی محرم(صوت مرجع مطرب لهوی) می‌باشد و تغییر صدا نقشی در تغییر حکم ندارد هر صدایی که شرایط غنا را داشته باشد مشمول آیات و روایات حرمت غنا می‌باشد خواه توسط زن باشد یا مرد،
نویسنده استفتائات مطرح شده از مراجع تقلید را در این باره می‌آورد(ص۱۶۵ -۱۶۷).
== استثنائات حرمت خوانندگی زن ==
== استثنائات حرمت خوانندگی زن ==
=== قرائت قرآن===
=== قرائت قرآن===
خط ۱۳۰: خط ۱۲۶:
===مرثیه===
===مرثیه===


نویسنده نظر برخی فقها که قائل به جواز غنا و عدم جواز در مراثی شده‌اند را در ابتدای بحث می‌آورد
نویسنده در ابتدای بحث نظر برخی فقها را که به جواز غنا در مراثی معتقدند و کسانی که آن را ممنوع می‌دانند، مطرح می‌کند. سپس به بررسی دلایل جواز غنا در مرثیه‌ها می‌پردازد و هفت دلیل را ذکر می‌کند که عبارتند از: ۱- روایات به همراه بحث‌های سندی و دلالی ۲- عدم تحقق مفهوم غنا در مرثیه‌ها به استناد کلام محقق اردبیلی ۳- سیره مستمر فقها و متشرعین ۴- نبود اخبار صحیح و صریح در مورد حرمت غنا ۵- تأثیر مثبت غنا در ایجاد احساس گریه برای مرثیه اهل بیت(ع) ۶- قاعده اصل جواز به علت وجود شک در حرمت غنا. پس از بیان این دلایل، نویسنده اعلام می‌کند که تمامی دلایل جواز غنا در مرثیه‌ها ناتمام بوده و غنا در مرثیه همانند غنا در غیر آن به حرمت اولیه‌اش باقی است.
و در ادامه به دلایل جواز غنا در مرثیه‌ها می‌پردازد نویسنده هفت دلیل برای آن ذکر می‌کند که عبارتند:
۱- روایات همراه با بحث سندی و دلالی
۲- تحقق نیافتن مفهوم غنا در مرثیه‌ها با استناد به کلام محقق اردبیلی
۳- سیره مستمری فقها و متشرعین
۴- عدم وجود اخبار صحیح و صریح در حرمت غنا
۵- کمک غنا به گریه در مرثیه اهل بیت(ع)
۶- قاعده اصل جواز به خاطر وجود شک در حرمت غنا
نویسنده پس از ذکر این ادله بیان می‌کند که همه ادله ی جواز غنا در مرثیه‌ها ناتمام بوده و غنا در مرثیه همانند غنا در غیر آن به حرمت اولیه‌اش باقی است.
 
وی بیان می‌کند که آنچه از تتبع در اقوال فقها به دست می‌آید این است که آنها نوحه را بر دو قسم تقسیم کرده اند: نوحه حق و نوحه باطل.
و هر یک از فقها برای ادعای خود به روایاتی استناد می‌کنند روایاتی که بر جواز نوحه دلالت دارد و روایاتی که بر عدم جواز نوحه دلالت دارد.


به گفته وی، فقها نوحه را به دو دسته حق و باطل تقسیم کرده‌اند و برای اثبات نظرات خود به روایات مختلف استناد می‌کنند که برخی جواز و برخی عدم جواز نوحه را نشان می‌دهند.


نویسنده با توجه به تعارض روایاتی که در این باره ذکر شده به جمع روایات پرداخته و می‌نویسد مراد از روایات جواز نوحه در آنجایی است که نوحه خوان به باطل سخن نگوید به حد غنا نرسد و صدای زن را اجانب نشنود سپس نویسنده نتیجه می‌گیرد عبارات فقهایی که قائل به جواز نوحه برای اموات هستند تنها مختص به نوحه‌گری زنان برای اموات است و شامل جواز نوحه‌گری مردان برای اموات نمی‌شود هرچند مردان می‌توانند هنگام مرثیه برای ائمه علیهم السلام با صوت نیکو نوحه خوانی کنند البته به شرط عدم اقتران با محرمات دیگر اما علمایی که نوحه را حرام می‌دانند در صورتی هست که به حد غنای حرام رسیده باشد یا اینکه به باطل سخن بگویند یا اینکه مردان نامحرم صدای زن نوحه خوان را بشنوند.
نویسنده با بررسی تعارضات موجود در روایات مرتبط، به جمع‌بندی میان آنها پرداخته و بیان می‌کند که منظور از روایات جواز نوحه‌گری، شرایطی است که در آن نوحه‌خوان سخن باطل نگوید، به حد غنا نرسد و صدای زن توسط افراد نامحرم شنیده نشود. او نتیجه می‌گیرد که نظرات فقهایی که جواز نوحه برای اموات را مطرح کرده‌اند، تنها به نوحه‌گری زنان برای اموات اختصاص دارد و شامل نوحه‌گری مردان نمی‌شود. البته مردان می‌توانند هنگام مرثیه‌خوانی برای ائمه(ع) با صوت زیبا نوحه‌خوانی کنند، مشروط بر اینکه این عمل با محرمات دیگر همراه نباشد. از سوی دیگر، علمایی که نوحه را حرام می‌دانند، این حکم را در مواردی صادر کرده‌اند که نوحه به حد غنای حرام برسد، سخن باطل گفته شود یا صدای زن نوحه‌خوان توسط مردان نامحرم شنیده شود. نویسنده معتقد است که نوحه‌گری از مفهوم غنا به‌طور تخصصی خارج است، چرا که عرف و اهل لغت میان این دو تفاوت قائل هستند. (ص ۱۹۳ - ۲۰۶)
با باور نویسنده نوحه‌گری از مفهوم غنا تخصصاً خارج است چون عرف و اهل لغت بین این دو فرق می‌گذراند. (ص۱۹۳ - ۲۰۶)


===ایام جشن===
===ایام جشن===


به گفته نویسنده از جمله مواردی که احتمال استثنای آن را از حکم کلی حرمت غنا داده، غنا و آوازخوانی در ایام جشن و سرور و شادی و ایام عید است که مستند آن دو روایت از امام کاظم(ع) است.  
به گفته نویسنده غنا در ایام جشن و شادی و عید، طبق دو روایت از امام کاظم(ع)، ممکن است از حکم کلی حرمت استثنا شود. نویسنده پس از تحلیل سندی و دلالی دو روایت و بررسی دیدگاه‌های فقهای معاصر مانند صاحب جواهر و امام خمینی به این نتیجه می‌رسد که غنا در ایام عید مستثنی نیست و اگر شعر یا نثر به صورت غنا خوانده شود، حرام خواهد بود؛ چه مضمون آن حق باشد و چه باطل. (ص ۲۰۶ - ۲۱۰)  
 
نویسنده پس از بررسی سندی و دلالی دو روایت و کلمات فقهای معاصر همچون صاحب جواهر و امام خمینی، نتیجه می‌گیرد که غنا در ایام عید استثنا نشده است و چنانچه شعر یا نثر را به صورت غنا بخوانند، حرام است، خواه مطلب حق باشد یا باطل. (ص ۲۰۶ - ۲۱۰)


===حُداء===
===حُداء===
حداء به معنای سرودی است که شتربان‌ها می‌خوانند تا شترها تندتر حرکت کنند.  
حداء سرودی است که شتربان‌ها برای تحریک شترها می‌خوانند. برخی علما مانند محقق حلی و علامه حلی آن را از حرمت غنا مستثنی کرده‌اند، اما امام خمینی و شیخ یوسف بحرانی این نظر را نپذیرفته‌اند. نویسنده بر اساس روایات و قاعده اصل جواز، دلایلی برای جواز حداء ارائه کرده است. با این حال، پس از بررسی انتقادی این دلایل، به این نتیجه می‌رسد که ادله مطلق برای اثبات جواز حداء ناکافی هستند و در نتیجه، حداء از حکم حرمت غنا مستثنی نمی‌شود. (ص ۲۱۰ - ۲۱۱)  
نویسنده در این بخش به گفته برخی علما مانند محقق حلی، علامه حلی، شهید اول و شهید ثانی اشاره می‌کند که حداء را از حرمت غنا استثنا کرده‌اند. با این حال، برخی دیگر از جمله امام خمینی و شیخ یوسف بحرانی این استثنا را نپذیرفته‌اند.
 
نویسنده ادله جواز حداء را بر اساس روایات و قاعده اصل جواز می‌داند. اما پس از اشکال به ادله مذکور، نتیجه می‌گیرد که دلایلی که برای اثبات جواز حداء به صورت مطلق ذکر شده، ناتمام بوده و بنابراین، حداء از دلیل حرمت غنا استثنا نمی‌شود. (ص ۲۱۰ - ۲۱۱)


===مراسم زفاف===
===مراسم زفاف===
یکی از استثناهای غنا، غنای زن در زفاف عروس است که میان فقهای شیعه اختلاف نظر وجود دارد. به باور نویسنده این مسئله از قدیم الایام در میان فقهای شیعه مورد اختلاف بوده و علما در این زمینه به سه دسته تقسیم شده‌اند:


یکی از مواردی که به عنوان استثنای غنا مطرح کرده‌اند، غنای زن در زفاف عروس است. به باور نویسنده این مسئله از قدیم در میان فقهای شیعه مورد اختلاف بوده و علما در این زمینه به سه دسته تقسیم شده‌اند:
۱. حرمت مطلق غنا، حتی در عروسی  
 
1. حرمت مطلق غنا، حتی در عروسی


2. کراهت غنای زن در عروسی
۲. کراهت غنای زن در عروسی  


3. جواز غنا در عروسی
۳. جواز غنا در عروسی  


با توجه به اینکه اکثر فقها به حلیت غنای زن در زفاف عروس قائل شده‌اند، نویسنده در این قسمت نظر ۳۵ نفر از فقهای متقدم و معاصر همچون شیخ طوسی، علامه حلی، خویی، بهجت و خامنه‌ای را بیان می‌کند (ص ۲۱۲ - ۲۲۰).
نویسنده با اشاره به نظر ۳۵ فقیه متقدم و معاصر از جمله شیخ طوسی، علامه حلی، خویی، بهجت و خامنه‌ای، اظهار می‌دارد که اکثر فقها به حلیت غنای زن در زفاف عروس معتقدند (ص ۲۱۲ - ۲۲۰).  


نویسنده در ادامه به اختلاف دیدگاه‌ها در مورد مجلس غنا در عروسی و استثنای آن اشاره می‌کند. در این زمینه، سه دیدگاه اصلی وجود دارد:
نویسنده سپس به اختلاف نظرها درباره مجلس غنا در عروسی و استثنای آن به سه دیدگاه اصلی اشاره می‌کند.


1. عده‌ای غنا را تنها در حال زفاف جایز دانسته‌اند.
۱. عده‌ای غنا را تنها در حال زفاف جایز دانسته‌اند.


2. عده‌ای غنا را در حال زفاف و همچنین در مجالس قبل و بعد از آن جایز می‌دانند.
۲. عده‌ای غنا را در حال زفاف و همچنین در مجالس قبل و بعد از آن جایز می‌دانند.


3. عده‌ای دیگر غنا را در تمامی مراسم‌هایی که به عنوان عروسی برگزار می‌شود، جایز می‌دانند.
۳. عده‌ای دیگر غنا را در تمامی مراسم‌هایی که به عنوان عروسی برگزار می‌شود، جایز می‌دانند.


به باور وی منشا اصلی اختلاف فقها در مورد مجلس عروسی به خاطر اختلاف ادله است که مورد استنادشان قرار گرفته است
به نظر نویسنده، دلیل اصلی اختلاف میان فقها درباره مجلس عروسی به تفاوت در استناد به ادله بازمی‌گردد. وی ابتدا دلایل کسانی را که غنا در مراسم زفاف را جایز می‌دانند، بررسی کرده و اشاره می‌کند که این گروه از فقها به سه روایت ابا بصیر از امام صادق(ع) استناد کرده‌اند. نویسنده پس از تحلیل سند و دلالت این روایات، نتیجه‌گیری می‌کند که این سه روایت در واقع یک روایت واحد هستند که بیشتر فقها بر اساس آن عمل کرده‌اند و خوانندگی زن در مراسم زفاف را تحت شرایط خاصی مانند عدم حضور مردان، عدم شنیدن صدای زن توسط افراد بیگانه، و دائمی بودن ازدواج جایز دانسته‌اند. همچنین، نویسنده به حکم مربوط به افراد خنثی پرداخته و بیان می‌کند که اگر خنثی مرد باشد، حق ورود به مجلس را ندارد و اگر زن باشد، می‌تواند وارد شود؛ اما در مورد خنثای مشکل باید احتیاط صورت گیرد. (ص ۲۲۱ - ۲۲۶).
نویسنده در ابتدا مستندات قائلین به جواز غنا در زفاف را بررسی می‌کند و می‌نویسد که این فقها به روایات سه‌گانه ابا بصیر از امام صادق علیه‌السلام استناد کرده‌اند. او پس از بررسی سندی و دلالت این روایات، نتیجه‌گیری می‌گیرد که سه روایت ابا بصیر در واقع فقط یک روایت است که اکثر فقها به آن عمل کرده و خوانندگی زن در زفاف را با شرایط خاصی همچون عدم ورود مردان، عدم استماع صوت توسط اجنبی، نکاح دائمی باشد نه منقطع جایز دانسته‌اند. نویسنده در ادامه به حکم افراد خنثی اشاره کرده که در صورت مرد بودن حق ورود به مجلس را ندارد و اگر زن است می تواند وارد شود. و در خنثای مشکل باید احتیاط کرد. (ص ۲۲۱ - ۲۲۶).


==قائلین به عدم حرمت استثنا زفاف==
نویسنده همچنین به دیدگاه برخی فقها مانند شیخ انصاری اشاره می‌کند که غنا را حتی در عروسی به طور مطلق حرام می‌دانند و هیچ استثنایی را نپذیرفتند و عده‌ای دیگر از فقهای متقدم و معاصر مانند شیخ صدوق و سیستانی در جواز غنا در عروسی احتیاط کرده‌اند. (ص ۲۳۰-۲۳۴)


نویسنده در این بخش به نظرات فقهایی اشاره می‌کند که به حرمت مطلق غنا حتی در عروسی‌ها قائل هستند. از جمله این فقها می‌توان به شیخ انصاری و صاحب مفتاح الکرامه اشاره کرد که هیچ استثنایی را در این زمینه نپذیرفته‌اند. همچنین، فقهایی مانند شیخ صدوق، شیخ مفید، سید محمد کاظم یزدی، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی و سیستانی نیز درباره جواز غنا در عروسی احتیاط کرده‌اند. (ص ۲۳۰ - ۲۳۴).
==احکام شک در حکم خوانندگی زن==
==احکام شک در حکم خوانندگی زن==
نویسنده بیان می‌کند که در صورت وجود تردید درباره مسئله غنا، سه نوع شبهه قابل تصور است. او پس از شرح هر یک از این موارد، با استناد به قواعد اصولی و نظرات فقها، حکم مرتبط با هر نوع شبهه را درباره غنا ارائه می‌دهد.
نویسنده بیان می‌کند که در صورت وجود تردید درباره مسئله غنا، سه نوع شبهه قابل تصور است. او پس از شرح هر یک از این موارد، با استناد به قواعد اصولی و نظرات فقها، حکم مرتبط با هر نوع شبهه را درباره غنا ارائه می‌دهد.
خط ۲۰۰: خط ۱۷۷:


نویسنده در ادامه به ذکر روایاتی می‌پردازد که بر مطلوبیت احتیاط در موارد مشکوک فقهی دلالت دارند. همچنین به نظرات فقهایی اشاره می‌کند که با وجود اعتقاد به اصالت برائت، احتیاط را امری پسندیده می‌دانند (ص ۲۴۳ - ۲۴۹).
نویسنده در ادامه به ذکر روایاتی می‌پردازد که بر مطلوبیت احتیاط در موارد مشکوک فقهی دلالت دارند. همچنین به نظرات فقهایی اشاره می‌کند که با وجود اعتقاد به اصالت برائت، احتیاط را امری پسندیده می‌دانند (ص ۲۴۳ - ۲۴۹).
[[رده:پیش‌نویس مقاله‌ها]]