کاربر:Ma.sultanmoradi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
رویکرد مقابل، رویکرد صحیح فقه را «تفسیرگرا» و «ارادهگرا» میداند؛ چرا که هدف تمرکز فقها بر الفاظ قرآن و روایات، کشف اراده شارع است.<ref>سیمایی صراف و دیگران، «هدف و منبع رویکرد تفسیری فقه اسلامی در قیاس با تفسیر کارکردگرا»، ص ۶۰. </ref> استدلال به نفع این دیدگاه چنین خواهد بود که عدم دخالت اراده گوینده در مرحله «دلالت تصوری» کلام است، یعنی وجود «وضع» و «علم مخاطب به وضع» برای دلالت آن کافی است؛ اما در مرحله «دلالت تصدیقی» یعنی جایی که ادعا میکنیم کلام بر «اراده استعمال و تفهیم» دلالت دارد، تقدم اراده گوینده بر دلالت امری مسلم و بدیهی است.<ref> آهنگران، فرایند دلالت لفظی در اصول فقه، ص ۱۴.</ref> در حالی که از نظر قائلین به ارادهگرایی فقه، ورود مباحثی همچون «اصالت الحقیقة»، «اصالت العموم»، «اصالت الاطلاق» به اصول فقه برای تفسیر اراده شارع صورت گرفته است، طرفداران «مدلولگرایی» بر این باورند که این موارد مربوط شک فقیه در «مدلول» کلام و برای تشخیص مدلول از اصولی است که عرف و بنای عقلا در کاربرد واژگان استفاده میکنند.<ref>طاهری، بررسی انتقادی رابطه اصول فقه اسلامی و هرمنوتیک، ص ۱۲۷.</ref> تفسیرگرایان از این جهت که رویکرد فقهی به متن، مشروعیت قانون را وابسته به اقتدار مشروع مقنّن میداند و بنا بر این هدف تفسیر را کشف انتظارات شارع به هنگام وضع میداند با پوزیتویسم حقوقی شباهت دارد.<ref>سیمایی صراف و دیگران، «هدف و منبع رویکرد تفسیری فقه اسلامی در قیاس با تفسیر کارکردگرا»، ص ۶۰. </ref> | رویکرد مقابل، رویکرد صحیح فقه را «تفسیرگرا» و «ارادهگرا» میداند؛ چرا که هدف تمرکز فقها بر الفاظ قرآن و روایات، کشف اراده شارع است.<ref>سیمایی صراف و دیگران، «هدف و منبع رویکرد تفسیری فقه اسلامی در قیاس با تفسیر کارکردگرا»، ص ۶۰. </ref> استدلال به نفع این دیدگاه چنین خواهد بود که عدم دخالت اراده گوینده در مرحله «دلالت تصوری» کلام است، یعنی وجود «وضع» و «علم مخاطب به وضع» برای دلالت آن کافی است؛ اما در مرحله «دلالت تصدیقی» یعنی جایی که ادعا میکنیم کلام بر «اراده استعمال و تفهیم» دلالت دارد، تقدم اراده گوینده بر دلالت امری مسلم و بدیهی است.<ref> آهنگران، فرایند دلالت لفظی در اصول فقه، ص ۱۴.</ref> در حالی که از نظر قائلین به ارادهگرایی فقه، ورود مباحثی همچون «اصالت الحقیقة»، «اصالت العموم»، «اصالت الاطلاق» به اصول فقه برای تفسیر اراده شارع صورت گرفته است، طرفداران «مدلولگرایی» بر این باورند که این موارد مربوط شک فقیه در «مدلول» کلام و برای تشخیص مدلول از اصولی است که عرف و بنای عقلا در کاربرد واژگان استفاده میکنند.<ref>طاهری، بررسی انتقادی رابطه اصول فقه اسلامی و هرمنوتیک، ص ۱۲۷.</ref> تفسیرگرایان از این جهت که رویکرد فقهی به متن، مشروعیت قانون را وابسته به اقتدار مشروع مقنّن میداند و بنا بر این هدف تفسیر را کشف انتظارات شارع به هنگام وضع میداند با پوزیتویسم حقوقی شباهت دارد.<ref>سیمایی صراف و دیگران، «هدف و منبع رویکرد تفسیری فقه اسلامی در قیاس با تفسیر کارکردگرا»، ص ۶۰. </ref> | ||
رسش اساسی در متنشناسی فقه این است که چه ویژگیهایی باعث میشوند متنی حاکی از قول و یا کنشهای بشری (در فقه: افعال معصومان)، جزء قلمرو مستندات فقهی قرار بگیرد.<ref>عابدی شاهرودی و دیگران، ص ۵۳.</ref> این ویژگیها معیاری برای تشخیص فعل و قول عادی معصوم از افعالی است که از سوی آنها در جایگاه تشریع صادر شده است. دانش فقه به طور سنتی حاوی برخی ویژگیها یا نشانهها برای مستند خود هست ـ همچون در مقام بیان بودن، اختیاری بودن، تقیه نبودن و... <ref>مرادی گلستانی، راد، «ضوابط کارآمدی فعل معصوم در استنباط آموزههای دینی»،ص ۷۶ -۸۲.</ref> ـ اما پرسش اساسی این است که چه چیزی باعث شده تا اینها ویژگی ممیز مستند فقهی از گفتار یا کنش عادی معصومان گردد. به نظر میرسد پاسخ این پرسش در پیشداشتهای کلامی علم فقه باشد.<ref>نیازمند منبع</ref> | |||
ادبیات متون دینی عرفی است یا دقی؟ این پرسش در پی روشن کردن این مطلب است که آیا متن قرآن و روایات برخوردی همچون متنی حقوقی با ظرافتها و دقتهای خاص آن است یا متنی بر مبنای تخاطب عرفی و روزمره بشری. عرفینگری و نگاه مسامحی به متون دینی ممکن است باعث تردید در اعتبار اصولی همچون اطلاق، عموم و مفهومگیری و بسیاری از لوازم مبتنی بر نگاه دقّی خواهد شد. | |||
====هرمنوتیک قرآن و سنت==== | ====هرمنوتیک قرآن و سنت==== |