کاربر:Salehi/صفحه تمرین۳: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
به باور نویسنده، افراد جامعه اسلامی نمیتوانند از مشارکت در امور سیاسی و اجتماعی اجتناب کنند و بسته به نوع حکومتی که در آن زیست میکنند باید یا مشارکت حمایتجویانه داشته باشند یا به صورت رقابتآمیز به فعالیت سیاسی بپردازند. (ص۸۲) او با تقسیم نظام سیاسی به دو نوع مشروع و غیرمشروع، معتقد است در نظام سیاسی مشروع که ذیل حاکمیت معصوم یا نایب او (ولایت فقیه) شکل میگیرد، مردم باید مشارکت سیاسی حمایتی داشته باشند و ضمن شرکت در فرایند تعیین سرنوشت، موظف به اطاعت و یاری از حاکم در پیشبرد اهداف نظام سیاسی هستند. (ص۸۳-۸۶) طبق نظر نویسنده اصل اولی در مشارکت ذیل نظام طاغوت حرمت است؛ ولی در راستای حفظ جان و مال شیعیان و همچنین تحدید و نظارت بر قدرت مصادیقی از آن امکانپذیر است. (ص۸۶-۹۱) وی نظام سیاسی ذیل نظم مدرنیته را بر اساس قانون اساسی آن یا مشروع میداند یا غیرمشروع. به گفته او اگر قوانین جامعهای مؤمنانه تنظیم شده باشد آن جامعه مشروع و در غیر این صورت غیرمشروع خواهد بود و نوع قانون باعث شکلدهی به مشارکت سیاسی سلبی یا ایجابی خواهد شد. (ص۹۱-۹۳) | به باور نویسنده، افراد جامعه اسلامی نمیتوانند از مشارکت در امور سیاسی و اجتماعی اجتناب کنند و بسته به نوع حکومتی که در آن زیست میکنند باید یا مشارکت حمایتجویانه داشته باشند یا به صورت رقابتآمیز به فعالیت سیاسی بپردازند. (ص۸۲) او با تقسیم نظام سیاسی به دو نوع مشروع و غیرمشروع، معتقد است در نظام سیاسی مشروع که ذیل حاکمیت معصوم یا نایب او (ولایت فقیه) شکل میگیرد، مردم باید مشارکت سیاسی حمایتی داشته باشند و ضمن شرکت در فرایند تعیین سرنوشت، موظف به اطاعت و یاری از حاکم در پیشبرد اهداف نظام سیاسی هستند. (ص۸۳-۸۶) طبق نظر نویسنده اصل اولی در مشارکت ذیل نظام طاغوت حرمت است؛ ولی در راستای حفظ جان و مال شیعیان و همچنین تحدید و نظارت بر قدرت مصادیقی از آن امکانپذیر است. (ص۸۶-۹۱) وی نظام سیاسی ذیل نظم مدرنیته را بر اساس قانون اساسی آن یا مشروع میداند یا غیرمشروع. به گفته او اگر قوانین جامعهای مؤمنانه تنظیم شده باشد آن جامعه مشروع و در غیر این صورت غیرمشروع خواهد بود و نوع قانون باعث شکلدهی به مشارکت سیاسی سلبی یا ایجابی خواهد شد. (ص۹۱-۹۳) | ||
===ادله فقهی=== | ===ضرورت مشارکت سیاسی بر اساس ادله فقهی=== | ||
به گفته نویسنده کتاب، اصل مشارکت سیاسی به قدری از وضوح و ضرورت برخوردار است که نیازمند استدلال نیست؛ با این وجود چون مشارکت در نظامهای گوناگون تابعی از مبانی و هنجارهای آن نظام سیاسی است، بنابراین بیان استدلالها فقهی برای نمایش رویکرد مشارکتیِ نظام اسلامی در همه زمانها و مکانها و همچنین اثبات جامعیت آموزههای فقه نسبت به همه شؤون زندگی مفید است. (ص۱۰۶) | به گفته نویسنده کتاب، اصل مشارکت سیاسی به قدری از وضوح و ضرورت برخوردار است که نیازمند استدلال نیست؛ با این وجود چون مشارکت در نظامهای گوناگون تابعی از مبانی و هنجارهای آن نظام سیاسی است، بنابراین بیان استدلالها فقهی برای نمایش رویکرد مشارکتیِ نظام اسلامی در همه زمانها و مکانها و همچنین اثبات جامعیت آموزههای فقه نسبت به همه شؤون زندگی مفید است. (ص۱۰۶) | ||
====ادله قرآنی==== | ====ادله قرآنی==== | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
====دلیل عقلی و بنای عقلا==== | ====دلیل عقلی و بنای عقلا==== | ||
به گفته نویسنده کتاب، مدنی الطبع بودن انسان و تأثیرگذاری فرد و جامعه بر همدیگر، انسان را به سمت مشارکت فعالانه در امور اجتماعی سوق میدهد و اگر شخصی منفعلانه نسبت به وضعیت موجود عمل کند باید منتظر تعیین سرنوشت خود توسط دیگران باشد بنابرای به حکم عقل انسان باید خود به تصمیمسازی در امور سیاسی بپردازد. (۱۶۰-۱۶۱) نگارنده همچنین به دلائل عقلی غیر مستقل نیز برای اثبات ضرورت مشارکت سیاسی استناد کرده است. در این راستا او با توسعه مفهوم امور حسبه به امور سیاسی مانند انتخابات، معتقد است، مصادیق حسبه در زمان حاضر همراه با نیازهای اجتماعی متحول شده و میتوان امور مختلفی را ذیل حسبه به مثابه مشارکت سیاسی برشمرد که از ضروریات جامعه اسلامی است. (ص۱۶۲-۱۶۶) او همچنین مشارکت سیاسی را به عنوان مقدمه وصول به غایات شریعت و بسیاری از واجبات دینی از باب مقدمه واجب، واجب میشمارد. (ص۱۶۶-۱۷۱) اهتمام عقلای عالم بر تعیین سرنوشت خود نیز از دیگر دلائل نویسنده بر ضرورت مشارکت سیاسی است. (ص۱۷۳-۱۷۵) | به گفته نویسنده کتاب، مدنی الطبع بودن انسان و تأثیرگذاری فرد و جامعه بر همدیگر، انسان را به سمت مشارکت فعالانه در امور اجتماعی سوق میدهد و اگر شخصی منفعلانه نسبت به وضعیت موجود عمل کند باید منتظر تعیین سرنوشت خود توسط دیگران باشد بنابرای به حکم عقل انسان باید خود به تصمیمسازی در امور سیاسی بپردازد. (۱۶۰-۱۶۱) نگارنده همچنین به دلائل عقلی غیر مستقل نیز برای اثبات ضرورت مشارکت سیاسی استناد کرده است. در این راستا او با توسعه مفهوم امور حسبه به امور سیاسی مانند انتخابات، معتقد است، مصادیق حسبه در زمان حاضر همراه با نیازهای اجتماعی متحول شده و میتوان امور مختلفی را ذیل حسبه به مثابه مشارکت سیاسی برشمرد که از ضروریات جامعه اسلامی است. (ص۱۶۲-۱۶۶) او همچنین مشارکت سیاسی را به عنوان مقدمه وصول به غایات شریعت و بسیاری از واجبات دینی از باب مقدمه واجب، واجب میشمارد. (ص۱۶۶-۱۷۱) اهتمام عقلای عالم بر تعیین سرنوشت خود نیز از دیگر دلائل نویسنده بر ضرورت مشارکت سیاسی است. (ص۱۷۳-۱۷۵) | ||
===راهکارهای مشارکت سیاسی=== |