کاربر:Mkhaghanif/صفحه تمرین۴: تفاوت میان نسخه‌ها

Mkhaghanif (بحث | مشارکت‌ها)
Mkhaghanif (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۸۰: خط ۸۰:


===موافقان استفاده از مطلق تجهیزات در فرض ضرورت===
===موافقان استفاده از مطلق تجهیزات در فرض ضرورت===
از جمله فقیهانی که در باب کیفیت جهاد، ملاک در جنگ را حفظ اسلام و پیروزی مسلمانان دانسته اند و به استفاده از هر اقدامی برای پیروزی مسلمانان فتوا داده اند، محقق حلی در کتاب شرائع الاسلام است که تصریح می‌کند اگر فتح از راهی به جز القاء سم و همانند آن امکان نداشته باشد جایز است و کشتن کودکان و زنان یاری‌کننده کفار هم در فرض اضطرار جایز است.<ref>محقق حلّى، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ج‌۱، ص۲۸۳.</ref> شیخ طوسی نیز در المبسوط استفاده از هر آنچه که در کارزار، فتح مسلمین متوقف بر آن است را جایز بلکه واجب می‌داند. <ref>طوسى، المبسوط في فقه الإمامية، ج‌۲، ص۱۱.</ref> فخر المحققین نیز در ایضاح می گوید اگر توقف پیروزی بر استفاده از سمومات علیه دشمن باشد اشکال ندارد. <ref>حلّى، ایضاح الفواید، ج۱، ص۳۵۷.</ref> شمس الدين حلّى نیز میزان را پیروزی مسلمین دانسته و هر اقدامی که پیروزی متوقف بر آن است را جایز شمرده است. <ref>حلّى، معالم الدين في فقه آل ياسين ، ج۱، ص۲۸۹.</ref> محقق کرکی در جامع المقاصد می‌نویسد: «يجوز المحاربة بكل ما يرجى فيه الفتح». <ref>محقق ثانى، جامع المقاصد في شرح القواعد، ج۳، ص۳۸۴.</ref> ابن جنید<ref>حلّى، مختلف الشيعة في أحكام الشريعة، ج‌۴، ص۳۹۱.</ref> و علامه حلی<ref>حلّى، مختلف الشيعة في أحكام الشريعة، ج‌۴، ص۳۹۱.</ref>  از دیگر فقیهانی هستند که قائل به استفاده از هرگونه ابزار جنگی در فرض توقف پیروزی بر آن هستند. شهید ثانی ضمن برشمردن قول قائلین به حرمت استفاده از سم، مستند آنان را حمل بر کراهت می‌کند و می‌گوید: لو توقّف الفتح عليه وجب. <ref>شهيد ثانى، مسالك الأفهام، ج‌۳، ص۲۵.</ref>
فقیهان متعددی در باب کیفیت جهاد، ملاک در جنگ را حفظ اسلام و پیروزی مسلمانان دانسته‌اند و به استفاده از هر اقدامی برای پیروزی مسلمانان فتوا داده‌اند، محقق حلی در کتاب شرائع الاسلام است که تصریح می‌کند اگر فتح از راهی به جز القاء سم و همانند آن امکان نداشته باشد جایز است و کشتن کودکان و زنان یاری‌کننده کفار هم در فرض اضطرار جایز است.<ref>محقق حلّى، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ج۱، ص۲۸۳.</ref> شیخ طوسی نیز در المبسوط استفاده از هر آنچه که در کارزار، فتح مسلمین متوقف بر آن است را جایز بلکه واجب می‌داند. <ref>طوسى، المبسوط في فقه الإمامية، ج۲، ص۱۱.</ref> فخر المحققین نیز در ایضاح می‌گوید اگر توقف پیروزی بر استفاده از سمومات علیه دشمن باشد اشکال ندارد.<ref>حلّى، ایضاح الفواید، ج۱، ص۳۵۷.</ref> شمس الدين حلّى نیز میزان را پیروزی مسلمین دانسته و هر اقدامی که پیروزی متوقف بر آن است را جایز شمرده است.<ref>حلّى، معالم الدين في فقه آل ياسين، ج۱، ص۲۸۹.</ref> محقق کرکی در جامع المقاصد می‌نویسد: «يجوز المحاربة بكل ما يرجى فيه الفتح».<ref>محقق ثانى، جامع المقاصد في شرح القواعد، ج۳، ص۳۸۴.</ref> ابن جنید<ref>حلّى، مختلف الشيعة في أحكام الشريعة، ج۴، ص۳۹۱.</ref> و علامه حلی<ref>حلّى، مختلف الشيعة في أحكام الشريعة، ج۴، ص۳۹۱.</ref>  از دیگر فقیهانی هستند که قائل به استفاده از هرگونه ابزار جنگی در فرض توقف پیروزی بر آن هستند. شهید ثانی ضمن برشمردن قول قائلین به حرمت استفاده از سم، مستند آنان را حمل بر کراهت می‌کند و می‌گوید: لو توقّف الفتح عليه وجب.<ref>شهيد ثانى، مسالك الأفهام، ج۳، ص۲۵.</ref> صاحب ریاض نیز استفاده از هر آنچه که به پیروزی مسلمانان منجر می‌شود را حتی در صورت عدم ضرورت جایز دانسته و روایات منع را مردود دانسته است.<ref>طباطبايى، رياض المسائل، ج۸، ص۶۹.</ref> اما آغا ضیاء عراقی قائل به تفصیل شده و برای رسیدن به پیروزی فقط استفاده از تسلیحات جنگی را جایز دانسته و استفاده از سمومات را حتی در فرض توقف پیروزی بر آن ممنوع می‌داند.<ref>عراقى، شرح تبصرة المتعلمين، ج۴، ص۴۰۴.</ref>


در این میان اما، برخی معتقدند که در میان ادله، قاعده ای که دلالت كند بر اینکه هر عملی که موجب فـتح و غلبـه مسلمانان باشد جایز است، وجود ندارد و اگرچه در کلمات فقها چنین تعبیری وجود دارد که هر آنچه فتح و غلبه بر آن متوقف است را می توان در جنگ استفاده کرد، تعابیری نظیر «ما یتوقف علیه الفتح»<ref>شهيد ثانى، الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية، ج‌۲، ص۳۹۲.</ref> اما با ملاحظه ادله به این نتیجه می‌رسیم که چنین قاعده‌ای در میان نیست. زیرا دلیلی نداریم که مسلمانان برای حفظ اسلام بتوانند و یا لازم باشد هر عملی انجام دهند بلکه حفظ اسلام در دایره وسائلی مشروع است لازم می‌باشد و اینطور نیست که حفظ اسلام در صورتی که به کشتن هزاران زن و بچه کافر متوقف باشد لازم باشد.<ref>فاضل لنکرانی، «تولید و استفاده از سلاح های کشتار جمعی از دیدگاه فقه اسلامی»، ص۳۲.</ref>
در این میان اما، [[محمدجواد فاضل لنکرانی]] معتقد است که در میان ادله، قاعده‌ای وجود ندارد که دلالت كند هر عملی برای فتح و غلبه مسلمانان جایز باشد، هر چند در کلمات فقها تعابیری نظیر «ما یتوقف علیه الفتح»<ref>شهيد ثانى، الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية، ج۲، ص۳۹۲.</ref> وجود دارد که دال بر استفاده از هر گونه ابزار جنگی است، اما با ملاحظه ادله به این نتیجه می‌رسیم که چنین قاعده‌ای در میان نیست. زیرا دلیلی نداریم که مسلمانان برای حفظ اسلام بتوانند و یا لازم باشد هر عملی انجام دهند. بلکه حفظ اسلام در دایره وسائل مشروع معنا دارد و اینطور نیست که حفظ اسلام در صورتی که به کشتن هزاران زن و بچه کافر متوقف باشد لازم باشد.<ref>فاضل لنکرانی، «تولید و استفاده از سلاح‌های کشتار جمعی از دیدگاه فقه اسلامی»، ص۳۲.</ref>


در حالیکه برخی مانند صاحب ریاض استفاده از هر آنچه که به پیروزی مسلمانان منجر می‌شود را حتی در صورت عدم ضرورت جایز دانسته و روایات منع را مردود دانسته است. <ref>طباطبايى‌، رياض المسائل، ج‌۸، ص۶۹.</ref> اما آغا ضیاء عراقی قائل به تفصیل شده و استفاده از تسلیحات جنگی را جایز دانسته و فقط استفاده از سمومات را حتی در فرض توقف پیروزی بر آن ممنوع می‌داند.<ref>عراقى، آقا ضياء الدين، شرح تبصرة المتعلمين ، ج‌۴، ص۴۰۴.</ref>
[[سید محمدحسین فضل‌الله]] نیز استفاده از تسلیحات کشتار جمعی را به عنوان اولی حرام و به عنوان ثانوی جایز می‌داند. این عنوان همان، توقف پیروزی بر دشمن و دفع غلبه آنان است که با صلاح‌دید ولی امر و بعد از رجوع به اهل خبره تحقق می‌یابد.<ref>فضل الله، علي، الجهاد، ص۲۹۶. به نقل از: ناصر، «اسلحة الدمار الشامل من منظور فقهي إسلامی».</ref> این ادبیات نشان می‌دهد، اصل حاکمیت و لزوم تسلط مسلمانان بر کافران با استفاده از روش‌های غیرمتعارف جهادی لااقل در فرض اضطرار در میان فقیهان مطرح بوده است.
 
[[سید محمدحسین فضل‌الله]] نیز استفاده از تسلیحات کشتار جمعی را به عنوان اولی حرام و به عنوان ثانوی جایز می‌داند. این عنوان همان، توقف پیروزی بر دشمن و دفع غلبه آنان است که با صلاح‌دید ولی امر و بعد از رجوع به اهل خبره تحقق می‌یابد. <ref>فضل الله، علي، الجهاد، ص۲۹۶. به نقل از: ناصر، «اسلحة الدمار الشامل من منظور فقهي إسلامی».</ref>
این ادبیات نشان می دهد، اصل حاکمیت و لزوم تسلط مسلمانان بر کافران با استفاده از روش‌های غیرمتعارف جهادی لااقل در فرض اضطرار در میان فقیهان مطرح بوده است.


===دلایل روایی===
===دلایل روایی===