کاربر:Mkhaghanif/صفحه تمرین ۵: تفاوت میان نسخه‌ها

Mkhaghanif (بحث | مشارکت‌ها)
Mkhaghanif (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:


==چیستی و جایگاه فلسفه فقه==
فلسفه فقه دانشی است که نگاهی درجه دوم به فقه دارد.<ref>آهنگران، نجفی، فرایند دلالت لفظی در اصول فقه، ص۵۵۴.</ref> این دانش شامل مجموعه گزاره‌هایی  است درباره مبادی تصوری و تصدیقی، غایت و تقسیمات فقه.<ref>موسوی گرگانی، (۱۳۷۷-۱۳۷۶)، ج: ۱۳ و ۱۴، ص ۴۱۲.</ref>گروهی دیگر فلسفه فقه را دانشی دانسته‌اند که علاوه بر پیش‌فرض‌ها، اهداف، قلمرو فقه و... از مسائل مربوط به اجتهاد فقهی، رابطه فقه و فقیه، و چگونگی عمل اجتهاد نیز توجه دارد. مانند عوامل مؤثر در اجتهاد و معرفت‌شناسی اجتهاد.<ref>مهریزی، (۱۳۷۶) ۷۴۷-۷۴۸.</ref> از نظر دیگران، چیستی این دانش نوظهور و حوزه مسائل آن، تابع موضوع و غایت است که برای آن ترسیم شده اشت. چیزی که باعث سختی تعیین چیستی آن است، این است که از نظرگاه تاریخی، ابتدا پژوهشگران نامی را برای علمی که هنوز ایجاد نشده برگزیده‌اند سپس در پی تبیین چیستی آن علم برآمده‌اند.
===جایگاه و اهمیت===
از نظر برخی پژوهشگران، گرچه مسائل فلسفه فقه مباحثی عقلی است که جزو علم فقه نیستند؛<ref>عابدی شاهرودی (۱۳۷۶)، ص ۱۳.</ref> اما بایستی پیش از ورود به فقه آنها را برهانی ساخت.<ref>محقق داماد، (۱۳۷۳)، ج: ۱۲، ص ۲ و ۳.</ref> اهمیت بررسی این مباحث از نظر پژوهشگران معاصر فقه به حدی است که برخی از آن به منزله شرطى از شروط اجتهاد  تعبیر کرده‌اند.<ref>مبلغی، پیش‌درآمدى بر فلسفه فقه،ص ۱۵.</ref> برخی از موارد ضرورت بررسی فلسفه فقه را چنین برشمرده‌اند: کسب آگاهى افزون تر به نقش فقه و توانایى بیشتر جهت عملى کردن این نقش، شناسایى ظرفیت هاى واقعى منابع استنباط، تصحیح روند و جریان فهم از کتاب و سنت و پایین آوردن ضریب خطاپذیرى در فهم از این دو منبع.<ref>مبلغی، پیش‌درآمدى بر فلسفه فقه، ص ۱۲.</ref>


===پرسش‌های بنیادین فلسفه فقه===
* پذیرش یا عدم پذیرش منطقة الفراغ (و در صورت پذیرش آن تعیین قلمرو این منطقه) در تحدید قلمرو قه چه نقشی می‌تواند داشته باشد؟
* آیا تمامی اقوال و افعال معصومین،‌ جزء قلمرو فقه یا دین بوده و «بما أنه هو الشارع» از ایشان صادر شده است؟ اگر این‌گونه نباشد معیار و ضابطه تشخیص چه خواهد بود؟
* کاربرد عقل، مصلحت، بنای عقلا، قاعده عدل و انصاف و ... در استنباط احکام فقهی و شرعی تا چه میزانی است؟
* آیا فقه به دنبال دست‌يافتن به اهداف و غایاتی است؟ اگر این‌گونه باشد آيا می‌توان به این غایات دست‌یافت و از آن در اجتهاد بهره برد؟
* آیا فقه برای تأمین سعادت اخروی آمده است یاسعادت دنیوی و اخروی؟ چنان‌چه فقه برای تأمین سعادت هر دو جهان باشد، آيا فقه کنونی، قادر به تأمین و تضمین این سعادت است؟
* آيا فقه، ظرفیت نظام‌سازی را دارد؟ به عبارت دیگر آیا می‌توان از میان احکام فقهی به نظامی دست‌یازید که ابعاد مختلف زندگی انسان را پوشش دهد؟
* آیا تمامی احکام اسلام از جمله فقه احکام ثابت‌اند؟ در صورتی که علاوه بر احکام ثابت احکام متغیری نیز وجود داشته باشد، معیار و میزان تکفکیک این دو چیست؟
* آیا دو عنصر زمان و مکان در اجتهاد و استنباط احکام شرعی، اثر گذارند؟ بر فرض مثبت‌بودن پاسخ، محدوده این اثرگذاری تا کجاست؟
* آیا فقه، علاوه بر بیان احکام و قواعد، برنامه‌ای نیز برای اجرا مشخص کرده است؟ به بیان دیگر آیا روش اجرایی احکام داخل در قلمرو فقه است؟ آيا فقه فقط حکم‌ساز است یا طراح و معمارگر نیز می‌باشد؟
* ارتباط فقه با اخلاق،‌ کلام، علم درایه، سیاست،‌جامعه‌شناسی و خصوصا علم اصول جیست؟ اثر متقابل این علوم بر یکدیگر چگونه است؟
* تحولات فقه چیست و دارای چه خاستگاهی بوده است؟ اصولا فقه -و نه فقها- چه دوره یا ادوار تاریخی را پشت‌سر گذاشته است؟
* آیا روش اجتهاد سنتی، پاسخگوی نیازهای فعلی و ارائه‌دهنده راه‌حلی برای مسائل مستحدثه می‌باشد؟ به عبارت دیگر آیا فقه امروزی، به‌راستی تئوری واقعی و کامل اداره انسان و اجتماع از گهواره تا گور است؟
* فقه دارای چه ساختاری است؟ معایب،‌ محاسن و آسیب‌های آن کدام است؟
* شیوه فهم متون و نصوص دینی و فقهی چیست؟ شیوه مناسب منطق فهم دین  فقه با عنایت به دو جایگاه قانون‌گذار و مخاطب، کدام است؟ آیا مخاطب نصوص فقهی، تنها جامعه آن روزگار بوده است؟ آیا در فهم و تفسیر نصوص دینی، شرایط جامعه و اوضاع و احوال حاکم باید مورد ملاحظه قرار گیرد؟
* انسان مخاطب احکام دینی و فقهی دارای چه اوصاف و ویژگی‌هایی است؟
* آیا رسالت فقه، صرفا بیان احکام است یا موضوع‌شناسی احکام نیز می‌تواند در این دایره قرار گیرد؟
* آیا می‌توان با تمسک به «روح شریعت»، «مذاق شریعت»، و «مقاصد شریعت» در تفسیر نصوص شرعی،‌ توسعه و تضییق ایجاد نمود؟
* پیش‌فرضهای علم فقه چیست و تأثیرات آن در استنباط احکام فقهی تا چه حدی است؟
* حکم حکومتی چیست؟ قلمرو آن تا کجاست و ضمانت اجرای آن چیست؟ وظیفه مقلدان سایر مراجع نسبت به آن چه می‌باشد؟ این حکم با احکام ثانویه و احکام ضرورتی چه ارتباطی دارد؟
* آیا فقه و به‌طور کلی شریعت، بیانگر حداقل‌های لازم برای یک زندگی اجتماعی است یا بیانگر حداکثری امور و دربردارنده ضوابط،‌ احکام و تمامی دستورات لازم برای زندگی فردی و اجتماعی بشر، من المهد الی اللحد است؟
* موضوع فقه، آیا افعال انسان مکلف است یا افعال انسان محق؟ آیا تمام اعمال انسان اعم از ظاهری و باطنی و فردی و اجتماعی در موضوع فقه جای دارد؟
* حکم فقهی آیا مفهومی اعتباری است یا واقعی؟ اقسام احکام فقهی کدام است؟ آیا تمامی اقسام حکم اعم از وضعی و تکلیفی، ظاهری و واقعی، اولی و ثانوی، حکومتی و ضرورتی، تابع مصالح و مفاسدند؟ اگر پاسخ مثبت است، مصالح و مفاسد واقعی یا ظاهری؟
* ویژگی فقه و حقوق اسلامی چیست؟ آیا احکام فقهی، حقوقی اسلام با حقوق فطری، طبیعی و حقوق بشر سازگار است، جایگاه سهولت و سماحت در فقه و حقوق اسلامی کجاست؟ آیا آن‌گونه که برخی شبهه کرده‌اند، فقه علمی حیلت‌آموز، ظاهربین، مصرف‌کننده از علوم دیگر، تکلیف‌مدار و متأثر از تحولات اجتماعی و سیاسی است؟
* عوامل پویایی، رشد و بالندگی فقه کدامند و عوامل جمود، ایستایی و رکود آن کدام است؟
* وجوه مشترک و متمایز فقه امامیه از فقه اهل سنت چیست؟ وجوه رجحان هر یک بر دیگری کدام است؟ <ref>بای، فلسفه فقه، ج۱، ص۲۵-۲۷.</ref>
====پرسش‌های فرعی (پرسش‌های خودم)====
* ادبیات متون دینی عرفی است یا دقی؟
* آیا فقه و در واقع منابع فقه مبتنی بر نوعی نظام دقیق است؟ یا نظام خاصی حاکم نیست؟ هر چند که مبتنی بر مصالح و مفاسد باشد ولی ممکن است متفرقه باشد
* آیا در احکام فقهی می‌توان به نوعی اولویت بندی رسید؟ ملاک اولویت‌ها چیست؟ نسبت اولویت‌بندی احکام با مفاهیمی مثل ذاتی و عرضی یا گوهر و صدف دین چیست؟
* نسبت فقه با علم تجربی چیست؟
* نقدپذیری احکام دینی از منظر بیرونی چه حکمی دارد؟ آیا می‌توانیم فقه را با معیارهای علم جدید یا اخلاق یا سایر آموزه‌های درون دینی یا علوم بشری دیگر ابطال کرد؟
* فقه قاعده‌محور چیست؟ چه تأثیراتی بر احکام گذاشته است؟ آیا باید همه جای فقه را قاعده محور فهمید؟
* فقه مقاصدی، فقه ملاکی در مقابل فقه ظواهری
* فقه حجیت‌محور یا کارآمد یا قانع‌کننده یا غرض‌محور؟ (هم پوشانی با مذاق شریعت و روح شریعت دارد این بحث)
* اصل‌های من درآوردی مثل عدم نقل و اصالت تأسیس در مقابل تأکید و ... چه نقشی در فقه دارند؟
* انسداد یا انفتاح مسئله این است (این بحث به جامعیت دین و فقه ارتباط پیدا می‌کند)
* نظام فقه و متون دینی آیا نظام عبد و مولی است یا نظام قانون‌نگاری یا نظامی دیگر؟ یا اصلا نظامی ندارد؟
* نقش استدلال‌های عقلی در پیش‌فرض‌های کلامی
*نقش ریزه‌کاری‌ها در فقه. فقیه تا کجا حق دارد که در احکام ریز شود و فرع‌های جدید فرض کند و به الاحوط و الاقوی برسد؟ آیا اساسا دین اینقدر دقیق است؟
=== موضوع‌ مسائل فلسفه فقه===
موضوع مسائل فلسفه فقه را چنین برشمرده‌اند:
{{ستون-شروع|۳}}
* تعریف فقه،
* جایگاه و اهمیت فقه،
* غایت فقه،
* نسبت فقه با علوم دیگر،
* مبانی فلسفی تطور تاریخی فقه،
* قلمرو فقه،
* ساختار نظام فقهی،
* روش‌شناسی فقه،
* ماهیت حکم فقهی،
* ثبات یا تغییر حکم فقهی،
* انواع استدلال فقهی،
* تعریف اجتهاد،
* مبانی اجتهاد،
* رابطه مصالح و مفاسد با حکم فقهی،
* حجیت منابع تشریع،
* وثاقت متون،
* شیوه‌های تفسیر نصوص .<ref>توحیدی، بهبهانی، (۱۳۸۳)، ص: ۹.</ref>
{{پایان}}


===نسبت فلسفه فقه با دیگر دانش‌های همگن===
 
فلسفه فقه با بسیاری از علوم اسلامی اشتراک موضوعی دارد. برای مثال مسله وثاقت متون، قداست متن دینی و دلیل اعتبار و حجیت منابع فقه از مسائل مشترک آن با علم کلام و همچنین مسئله ماهیت حکم شرعی، تغییرپذیری یا ثبات احکام شرعی و شیوه‌های تفسیر نصوص از جمله مسائل مشترک این دانش با اصول فقه است، تا جایی که برخی بر این باورند که تمامی مسائل ادعایی فلسفه فقه در علم اصول فقه بررسی شده‌اند<ref>توحیدی (۱۳۸۳)، ص ۱۶. </ref> <ref>نادری، «فلسفه فقه»، ص... </ref> در مقابل، دیگران بر این باورند که پرسش‌هایی درباره فقه و مسائل آن وجود دارد که در هیچ یک دیگر از علوم اسلامی بررسی نمی‌شوند. برای مثال، این پرسش که آیا احکام وضعی مستقل از احکام تکلیفی ممکنند یا خیر  مسئله اصول فقه نیست.<ref>عابدی شاهرودی، ملکیان، محقق داماد، آملی لاریجانی، (۱۳۷۶)، ص۵.</ref>
 
از آنجا که بسیاری از پیش‌فرض‌های علم فقه توصیفی‌اند و بخشی از این پیش‌فرض‌ها از علم کلام اخذ و اقتباس ‌شده‌اند، مسائل فلسفه فقه با علم کلام نیز نسبت پیدا می‌کند؛ اما از آنجا که فقه پیش‌فرضهای تجویزی نیز دارد و فلسفه فقه به آنها نیز می‌پردازد، گستره‌ای وسیع‌تر از صرفاً پیش‌فرض‌های کلامی فقه دارد.<ref>عابدی شاهرودی و دیگران، ص 54.</ref>
 
 


==مسائل اساسی==
==مسائل اساسی==
خط ۱۵۸: خط ۹۴:
فلسفه فقه عهده‌دار پرسش‌های تاریخ فقه نیست؛ اما بررسی رابطه تاریخ با فقه می‌تواند مبنای تفکیک مکاتب معاصر فقهی و اصولی را روشن سازد.
فلسفه فقه عهده‌دار پرسش‌های تاریخ فقه نیست؛ اما بررسی رابطه تاریخ با فقه می‌تواند مبنای تفکیک مکاتب معاصر فقهی و اصولی را روشن سازد.


==منابع==
=ساختار جدید فلسفه فقه=
شناسه
==جایگاه و اهمیت و تعریف==
===چیستی فلسفه فقه===
فلسفه فقه دانشی است که نگاهی درجه دوم به فقه دارد.<ref>آهنگران، نجفی، فرایند دلالت لفظی در اصول فقه، ص۵۵۴.</ref> این دانش شامل مجموعه گزاره‌هایی  است درباره مبادی تصوری و تصدیقی، غایت و تقسیمات فقه.<ref>موسوی گرگانی، (۱۳۷۷-۱۳۷۶)، ج: ۱۳ و ۱۴، ص ۴۱۲.</ref>گروهی دیگر فلسفه فقه را دانشی دانسته‌اند که علاوه بر پیش‌فرض‌ها، اهداف، قلمرو فقه و... از مسائل مربوط به اجتهاد فقهی، رابطه فقه و فقیه، و چگونگی عمل اجتهاد نیز توجه دارد. مانند عوامل مؤثر در اجتهاد و معرفت‌شناسی اجتهاد.<ref>مهریزی، (۱۳۷۶) ۷۴۷-۷۴۸.</ref> از نظر دیگران، چیستی این دانش نوظهور و حوزه مسائل آن، تابع موضوع و غایت است که برای آن ترسیم شده اشت. چیزی که باعث سختی تعیین چیستی آن است، این است که از نظرگاه تاریخی، ابتدا پژوهشگران نامی را برای علمی که هنوز ایجاد نشده برگزیده‌اند سپس در پی تبیین چیستی آن علم برآمده‌اند.
===جایگاه و اهمیت===
از نظر برخی پژوهشگران، گرچه مسائل فلسفه فقه مباحثی عقلی است که جزو علم فقه نیستند؛<ref>عابدی شاهرودی (۱۳۷۶)، ص ۱۳.</ref> اما بایستی پیش از ورود به فقه آنها را برهانی ساخت.<ref>محقق داماد، (۱۳۷۳)، ج: ۱۲، ص ۲ و ۳.</ref> اهمیت بررسی این مباحث از نظر پژوهشگران معاصر فقه به حدی است که برخی از آن به منزله شرطى از شروط اجتهاد  تعبیر کرده‌اند.<ref>مبلغی، پیش‌درآمدى بر فلسفه فقه،ص ۱۵.</ref> برخی از موارد ضرورت بررسی فلسفه فقه را چنین برشمرده‌اند: کسب آگاهى افزون تر به نقش فقه و توانایى بیشتر جهت عملى کردن این نقش، شناسایى ظرفیت هاى واقعى منابع استنباط، تصحیح روند و جریان فهم از کتاب و سنت و پایین آوردن ضریب خطاپذیرى در فهم از این دو منبع.<ref>مبلغی، پیش‌درآمدى بر فلسفه فقه، ص ۱۲.</ref>
===نسبت فلسفه فقه با دیگر دانش‌های همگن===
===تفاوت با فلسفه احکام===
===تفاوت با فلسفه علم فقه===
فلسفه فقه با بسیاری از علوم اسلامی اشتراک موضوعی دارد. برای مثال مسله وثاقت متون، قداست متن دینی و دلیل اعتبار و حجیت منابع فقه از مسائل مشترک آن با علم کلام و همچنین مسئله ماهیت حکم شرعی، تغییرپذیری یا ثبات احکام شرعی و شیوه‌های تفسیر نصوص از جمله مسائل مشترک این دانش با اصول فقه است، تا جایی که برخی بر این باورند که تمامی مسائل ادعایی فلسفه فقه در علم اصول فقه بررسی شده‌اند<ref>توحیدی (۱۳۸۳)، ص ۱۶. </ref> <ref>نادری، «فلسفه فقه»، ص... </ref> در مقابل، دیگران بر این باورند که پرسش‌هایی درباره فقه و مسائل آن وجود دارد که در هیچ یک دیگر از علوم اسلامی بررسی نمی‌شوند. برای مثال، این پرسش که آیا احکام وضعی مستقل از احکام تکلیفی ممکنند یا خیر  مسئله اصول فقه نیست.<ref>عابدی شاهرودی، ملکیان، محقق داماد، آملی لاریجانی، (۱۳۷۶)، ص۵.</ref>
از آنجا که بسیاری از پیش‌فرض‌های علم فقه توصیفی‌اند و بخشی از این پیش‌فرض‌ها از علم کلام اخذ و اقتباس ‌شده‌اند، مسائل فلسفه فقه با علم کلام نیز نسبت پیدا می‌کند؛ اما از آنجا که فقه پیش‌فرضهای تجویزی نیز دارد و فلسفه فقه به آنها نیز می‌پردازد، گستره‌ای وسیع‌تر از صرفاً پیش‌فرض‌های کلامی فقه دارد.<ref>عابدی شاهرودی و دیگران، ص 54.</ref>
==پرسش‌ها و موضوعات==
===پرسش‌های بنیادین فلسفه فقه===
* پذیرش یا عدم پذیرش منطقة الفراغ (و در صورت پذیرش آن تعیین قلمرو این منطقه) در تحدید قلمرو قه چه نقشی می‌تواند داشته باشد؟
* آیا تمامی اقوال و افعال معصومین،‌ جزء قلمرو فقه یا دین بوده و «بما أنه هو الشارع» از ایشان صادر شده است؟ اگر این‌گونه نباشد معیار و ضابطه تشخیص چه خواهد بود؟
* کاربرد عقل، مصلحت، بنای عقلا، قاعده عدل و انصاف و ... در استنباط احکام فقهی و شرعی تا چه میزانی است؟
* آیا فقه به دنبال دست‌يافتن به اهداف و غایاتی است؟ اگر این‌گونه باشد آيا می‌توان به این غایات دست‌یافت و از آن در اجتهاد بهره برد؟
* آیا فقه برای تأمین سعادت اخروی آمده است یاسعادت دنیوی و اخروی؟ چنان‌چه فقه برای تأمین سعادت هر دو جهان باشد، آيا فقه کنونی، قادر به تأمین و تضمین این سعادت است؟
* آيا فقه، ظرفیت نظام‌سازی را دارد؟ به عبارت دیگر آیا می‌توان از میان احکام فقهی به نظامی دست‌یازید که ابعاد مختلف زندگی انسان را پوشش دهد؟
* آیا تمامی احکام اسلام از جمله فقه احکام ثابت‌اند؟ در صورتی که علاوه بر احکام ثابت احکام متغیری نیز وجود داشته باشد، معیار و میزان تکفکیک این دو چیست؟
* آیا دو عنصر زمان و مکان در اجتهاد و استنباط احکام شرعی، اثر گذارند؟ بر فرض مثبت‌بودن پاسخ، محدوده این اثرگذاری تا کجاست؟
* آیا فقه، علاوه بر بیان احکام و قواعد، برنامه‌ای نیز برای اجرا مشخص کرده است؟ به بیان دیگر آیا روش اجرایی احکام داخل در قلمرو فقه است؟ آيا فقه فقط حکم‌ساز است یا طراح و معمارگر نیز می‌باشد؟
* ارتباط فقه با اخلاق،‌ کلام، علم درایه، سیاست،‌جامعه‌شناسی و خصوصا علم اصول جیست؟ اثر متقابل این علوم بر یکدیگر چگونه است؟
* تحولات فقه چیست و دارای چه خاستگاهی بوده است؟ اصولا فقه -و نه فقها- چه دوره یا ادوار تاریخی را پشت‌سر گذاشته است؟
* آیا روش اجتهاد سنتی، پاسخگوی نیازهای فعلی و ارائه‌دهنده راه‌حلی برای مسائل مستحدثه می‌باشد؟ به عبارت دیگر آیا فقه امروزی، به‌راستی تئوری واقعی و کامل اداره انسان و اجتماع از گهواره تا گور است؟
* فقه دارای چه ساختاری است؟ معایب،‌ محاسن و آسیب‌های آن کدام است؟
* شیوه فهم متون و نصوص دینی و فقهی چیست؟ شیوه مناسب منطق فهم دین  فقه با عنایت به دو جایگاه قانون‌گذار و مخاطب، کدام است؟ آیا مخاطب نصوص فقهی، تنها جامعه آن روزگار بوده است؟ آیا در فهم و تفسیر نصوص دینی، شرایط جامعه و اوضاع و احوال حاکم باید مورد ملاحظه قرار گیرد؟
* انسان مخاطب احکام دینی و فقهی دارای چه اوصاف و ویژگی‌هایی است؟
* آیا رسالت فقه، صرفا بیان احکام است یا موضوع‌شناسی احکام نیز می‌تواند در این دایره قرار گیرد؟
* آیا می‌توان با تمسک به «روح شریعت»، «مذاق شریعت»، و «مقاصد شریعت» در تفسیر نصوص شرعی،‌ توسعه و تضییق ایجاد نمود؟
* پیش‌فرضهای علم فقه چیست و تأثیرات آن در استنباط احکام فقهی تا چه حدی است؟
* حکم حکومتی چیست؟ قلمرو آن تا کجاست و ضمانت اجرای آن چیست؟ وظیفه مقلدان سایر مراجع نسبت به آن چه می‌باشد؟ این حکم با احکام ثانویه و احکام ضرورتی چه ارتباطی دارد؟
* آیا فقه و به‌طور کلی شریعت، بیانگر حداقل‌های لازم برای یک زندگی اجتماعی است یا بیانگر حداکثری امور و دربردارنده ضوابط،‌ احکام و تمامی دستورات لازم برای زندگی فردی و اجتماعی بشر، من المهد الی اللحد است؟
* موضوع فقه، آیا افعال انسان مکلف است یا افعال انسان محق؟ آیا تمام اعمال انسان اعم از ظاهری و باطنی و فردی و اجتماعی در موضوع فقه جای دارد؟
* حکم فقهی آیا مفهومی اعتباری است یا واقعی؟ اقسام احکام فقهی کدام است؟ آیا تمامی اقسام حکم اعم از وضعی و تکلیفی، ظاهری و واقعی، اولی و ثانوی، حکومتی و ضرورتی، تابع مصالح و مفاسدند؟ اگر پاسخ مثبت است، مصالح و مفاسد واقعی یا ظاهری؟
* ویژگی فقه و حقوق اسلامی چیست؟ آیا احکام فقهی، حقوقی اسلام با حقوق فطری، طبیعی و حقوق بشر سازگار است، جایگاه سهولت و سماحت در فقه و حقوق اسلامی کجاست؟ آیا آن‌گونه که برخی شبهه کرده‌اند، فقه علمی حیلت‌آموز، ظاهربین، مصرف‌کننده از علوم دیگر، تکلیف‌مدار و متأثر از تحولات اجتماعی و سیاسی است؟
* عوامل پویایی، رشد و بالندگی فقه کدامند و عوامل جمود، ایستایی و رکود آن کدام است؟
* وجوه مشترک و متمایز فقه امامیه از فقه اهل سنت چیست؟ وجوه رجحان هر یک بر دیگری کدام است؟ <ref>بای، فلسفه فقه، ج۱، ص۲۵-۲۷.</ref>
====پرسش‌های فرعی (پرسش‌های خودم)====
* ادبیات متون دینی عرفی است یا دقی؟
* آیا فقه و در واقع منابع فقه مبتنی بر نوعی نظام دقیق است؟ یا نظام خاصی حاکم نیست؟ هر چند که مبتنی بر مصالح و مفاسد باشد ولی ممکن است متفرقه باشد
* آیا در احکام فقهی می‌توان به نوعی اولویت بندی رسید؟ ملاک اولویت‌ها چیست؟ نسبت اولویت‌بندی احکام با مفاهیمی مثل ذاتی و عرضی یا گوهر و صدف دین چیست؟
* نسبت فقه با علم تجربی چیست؟
* نقدپذیری احکام دینی از منظر بیرونی چه حکمی دارد؟ آیا می‌توانیم فقه را با معیارهای علم جدید یا اخلاق یا سایر آموزه‌های درون دینی یا علوم بشری دیگر ابطال کرد؟
* فقه قاعده‌محور چیست؟ چه تأثیراتی بر احکام گذاشته است؟ آیا باید همه جای فقه را قاعده محور فهمید؟
* فقه مقاصدی، فقه ملاکی در مقابل فقه ظواهری
* فقه حجیت‌محور یا کارآمد یا قانع‌کننده یا غرض‌محور؟ (هم پوشانی با مذاق شریعت و روح شریعت دارد این بحث)
* اصل‌های من درآوردی مثل عدم نقل و اصالت تأسیس در مقابل تأکید و ... چه نقشی در فقه دارند؟
* انسداد یا انفتاح مسئله این است (این بحث به جامعیت دین و فقه ارتباط پیدا می‌کند)
* نظام فقه و متون دینی آیا نظام عبد و مولی است یا نظام قانون‌نگاری یا نظامی دیگر؟ یا اصلا نظامی ندارد؟
* نقش استدلال‌های عقلی در پیش‌فرض‌های کلامی
*نقش ریزه‌کاری‌ها در فقه. فقیه تا کجا حق دارد که در احکام ریز شود و فرع‌های جدید فرض کند و به الاحوط و الاقوی برسد؟ آیا اساسا دین اینقدر دقیق است؟
=== موضوع‌ مسائل فلسفه فقه===
موضوع مسائل فلسفه فقه را چنین برشمرده‌اند:
{{ستون-شروع|۳}}
* تعریف فقه،
* جایگاه و اهمیت فقه،
* غایت فقه،
* نسبت فقه با علوم دیگر،
* مبانی فلسفی تطور تاریخی فقه،
* قلمرو فقه،
* ساختار نظام فقهی،
* روش‌شناسی فقه،
* ماهیت حکم فقهی،
* ثبات یا تغییر حکم فقهی،
* انواع استدلال فقهی،
* تعریف اجتهاد،
* مبانی اجتهاد،
* رابطه مصالح و مفاسد با حکم فقهی،
* حجیت منابع تشریع،
* وثاقت متون،
* شیوه‌های تفسیر نصوص .<ref>توحیدی، بهبهانی، (۱۳۸۳)، ص: ۹.</ref>
{{پایان}}
== مبانی دین‌شناختی==
* جامعیت و کمال دین/ قلمرو فقه/ گستره شریعت
* دین حداقلی و حداکثری
* منطقة الفراغ
* نظام‌مندی
* نگاه فردی و حکومتی و اجتماعی
* تاریخمندی
* تأثیر از زمان و مکان
* تابعیت احکام از مصالح و مفاسد
==مبانی روش‌شناختی و منابع فقه==
* معرفی منابع
* نسبت منابع با هم و اولویت هر یک
* ویژگی‌های قرآن و حدیث. از جهت حجیت و قابلیت استناد
* جایگاه عقل
* جایگاه عقلا
* نقش سایر علوم بشری
* اخباری‌گری و اصولی‌گری
* فقه قرآنیون
==مبانی معرفت‌شناختی==
* امکان علم به احکام
* امکان ظن به احکام
* امکان شناخت ملاکات
* انسداد/ انفتاح
* حجیت‌گرایی یا واقع‌گرایی/ مقاصد‌گرایی/ ملاک‌گرایی
* هرمنوتیک کلاسیک
==مبانی متن‌شناختی==
* زبان دین
* هرمنوتیک
* قبض و بسط تئوریک شریعت
* تصویب و تخطئه
==نسبت فقه و سایر علوم==
* فقه و اخلاق
* فقه و حقوق بشر
* فقه و علم جدید
==پیشینه، منابع و صاحب‌نظران فلسفه فقه==
==پیشینه، منابع و صاحب‌نظران فلسفه فقه==
[[پرونده:فلسفه فقه.jpg|بندانگشتی|مجموعه مقالات فلسفه فقه به کوشش حسینعلی بای|250px|]]
[[پرونده:فلسفه فقه.jpg|بندانگشتی|مجموعه مقالات فلسفه فقه به کوشش حسینعلی بای|250px|]]
خط ۱۶۵: خط ۲۱۵:
===منابع مهم===
===منابع مهم===
مهمترین [[منابع مطالعاتی فلسفه فقه]] که با همین عنوان در زبان فارسی منتشر شده‌اند عبارتند از: [https://poiict.ir/product/فلسفه-فقه-ـ-جلد-اول «فلسفه فقه»] که مجموعه‌ای دوجلدی از مقالاتی است به انتخاب حسینعلی بای. [https://poiict.ir/product/گفتاری-در-فلسفه-فقه-اثر-جمعی-از-محققان «گفتاری در فلسفه فقه»] به کوشش علی محمدی جورکویه نیز مجموعه‌ای است از چند گفتار از پژوهشگران حوزه فقه و فلسفه اسلامی. [https://poiict.ir/product/فلسفه-اصول-فقه پیرامون فلسفه اصول فقه: با نگاهی بر آرای آیت‌الله العظمی شیخ محمدحسین غروی اصفهانی] نیز اثری است از مسعود فیاضی. [https://rihu.ac.ir/fa/book/28963/فلسفه-علم-فقه «فلسفه علم فقه»]، اثری تألیفی از سعید ضیائی‌فر است که فقه  را از سه جهت موضوع و قلمرو، اهداف و مبانی کلامی آن بررسی کرده است. [[فصلنامه قبسات]] نیز [http://qabasat.iict.ac.ir/issue_2818_2855.html شماره ۳۲ (۱۳۸۳ش)]خود را با عنوان ویژه‌نامه فلسفه فقه منتشر کرده است. «گفت‌وگوهای فلسفه فقه» نیز نام اثر دیگری است که در گفتگو با عابدی شاهرودی، کاتوزیان، لاریجانی، مجتهد شبستری و ملکیان چاپ شده است. بخشی از این گفتگوها پیشتر در [[فصلنامه نقد و نظر]] منتشر شده بود.
مهمترین [[منابع مطالعاتی فلسفه فقه]] که با همین عنوان در زبان فارسی منتشر شده‌اند عبارتند از: [https://poiict.ir/product/فلسفه-فقه-ـ-جلد-اول «فلسفه فقه»] که مجموعه‌ای دوجلدی از مقالاتی است به انتخاب حسینعلی بای. [https://poiict.ir/product/گفتاری-در-فلسفه-فقه-اثر-جمعی-از-محققان «گفتاری در فلسفه فقه»] به کوشش علی محمدی جورکویه نیز مجموعه‌ای است از چند گفتار از پژوهشگران حوزه فقه و فلسفه اسلامی. [https://poiict.ir/product/فلسفه-اصول-فقه پیرامون فلسفه اصول فقه: با نگاهی بر آرای آیت‌الله العظمی شیخ محمدحسین غروی اصفهانی] نیز اثری است از مسعود فیاضی. [https://rihu.ac.ir/fa/book/28963/فلسفه-علم-فقه «فلسفه علم فقه»]، اثری تألیفی از سعید ضیائی‌فر است که فقه  را از سه جهت موضوع و قلمرو، اهداف و مبانی کلامی آن بررسی کرده است. [[فصلنامه قبسات]] نیز [http://qabasat.iict.ac.ir/issue_2818_2855.html شماره ۳۲ (۱۳۸۳ش)]خود را با عنوان ویژه‌نامه فلسفه فقه منتشر کرده است. «گفت‌وگوهای فلسفه فقه» نیز نام اثر دیگری است که در گفتگو با عابدی شاهرودی، کاتوزیان، لاریجانی، مجتهد شبستری و ملکیان چاپ شده است. بخشی از این گفتگوها پیشتر در [[فصلنامه نقد و نظر]] منتشر شده بود.
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
خط ۱۸۹: خط ۲۳۸:
*سید مرتضی، الذريعة، ج ۱
*سید مرتضی، الذريعة، ج ۱
*سهروردی، حکمة الاشراق، ص 136.
*سهروردی، حکمة الاشراق، ص 136.
*ملاصدارا، الحکمة المتعالیة، ج 6.
*ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ج 6.
*مرتضی انصاری، فرائدالأصول، ج ۱.
*مرتضی انصاری، فرائدالأصول، ج ۱.
*دائرة المعارف فقه مقارن، ج: ۱.
*دائرة المعارف فقه مقارن، ج: ۱.
خط ۲۱۴: خط ۲۶۳:
*علیدوست، (۱۳۹۸).
*علیدوست، (۱۳۹۸).
{{پایان}}
{{پایان}}
=ساختار جدید فلسفه فقه=
شناسه
==جایگاه و اهمیت و تعریف==
===تعریف===
===اهمیت===
===پرسش‌ها و موضوعات===
=== نسبت با سایر علوم===
===تفاوت با فلسفه احکام===
===تفاوت با فلسفه علم فقه===
== مبانی دین‌شناختی==
* جامعیت و کمال دین
* دین حداقلی و حداکثری
* منطقة الفراغ
* نظام‌مندی
* نگاه فردی و حکومتی و اجتماعی
* تاریخمندی
* تأثیر از زمان و مکان
* تابعیت احکام از مصالح و مفاسد
==مبانی روش‌شناختی و منابع فقه==
* معرفی منابع
* نسبت منابع با هم و اولویت هر یک
* ویژگی‌های قرآن و حدیث. از جهت حجیت و قابلیت استناد
* جایگاه عقل
* جایگاه عقلا
* نقش سایر علوم بشری
* اخباری‌گری و اصولی‌گری
* فقه قرآنیون
==مبانی معرفت‌شناختی==
* امکان علم به احکام
* امکان ظن به احکام
* امکان شناخت ملاکات
* انسداد/ انفتاح
* حجیت‌گرایی یا واقع‌گرایی/ مقاصد‌گرایی/ ملاک‌گرایی
* هرمنوتیک کلاسیک
==مبانی متن‌شناختی==
* زبان دین
* هرمنوتیک
* قبض و بسط تئوریک شریعت
* تصویب و تخطئه
==نسبت فقه و سایر علوم==
* فقه و اخلاق
* فقه و حقوق بشر
* فقه و علم جدید
==پانویس==
==منابع==