کاربر:Khoshnudi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

Khoshnudi (بحث | مشارکت‌ها)
Khoshnudi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۱: خط ۵۱:
سید عباس موسویان ریاست پژوهشکده نظام‌های اسلامی را بر عهده داشت و عضو کمیته فقهی سازمان بورس و اوراق بهادار و عضو شواری فقهی مشورتی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران بود.
سید عباس موسویان ریاست پژوهشکده نظام‌های اسلامی را بر عهده داشت و عضو کمیته فقهی سازمان بورس و اوراق بهادار و عضو شواری فقهی مشورتی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران بود.
وی ده سال در دروس خارج فقه و اصول شرکت داشت. مدرک کارشناسی ارشد اقتصاد نظری و دکترای تخصصی تفسیر و علوم قرآن از دانشگاه شهید بهشتی و مدرک دکترای فقه اقتصادی از حوزه علمیه قم را دریافت کرد.
وی ده سال در دروس خارج فقه و اصول شرکت داشت. مدرک کارشناسی ارشد اقتصاد نظری و دکترای تخصصی تفسیر و علوم قرآن از دانشگاه شهید بهشتی و مدرک دکترای فقه اقتصادی از حوزه علمیه قم را دریافت کرد.
موسویان اولین جایزه علوم انسانی اسلامی در دومین کنگره بین‌المللی علوم انسانی اسلامی را دریافت نمود. کتب و مقالات متعددی در حوزه مباحث اقتصادی نگاشته است. از جمله آثار علمی وی می‌توان به [[بانک‌دارى اسلامى]] که در چندین جشنواره حائز رتبه شده است، کتاب [[پس‌انداز و سرمایه‌گذارى در اقتصاد اسلامى]]،[[کلیات نظام اقتصادى اسلام]]، [[ربا و مسائل عصر حاضر]]، [[پول و نظام‌هاى پولى]]، [[فلسفه اقتصاد اسلامى]] و [[بهره یا ربا]] اشاره کرد.
موسویان اولین جایزه علوم انسانی اسلامی در دومین کنگره بین‌المللی علوم انسانی اسلامی را دریافت نمود. کتب و مقالات متعددی در حوزه مباحث اقتصادی نگاشته است. از جمله آثار علمی وی می‌توان به [[بانک‌دارى اسلامى]] که در چندین جشنواره حائز رتبه شده است، کتاب [[پس‌انداز و سرمایه‌گذارى در اقتصاد اسلامى]]، [[کلیات نظام اقتصادى اسلام]]، [[ربا و مسائل عصر حاضر]]، [[پول و نظام‌هاى پولى]]، [[فلسفه اقتصاد اسلامى]] و [[بهره یا ربا]] اشاره کرد.


سید عباس موسویان در سال ۱۳۹۸ بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت.
سید عباس موسویان در سال ۱۳۹۸ بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت.
خط ۱۲۰: خط ۱۲۰:
بیان قواعد فقهی گرچه لازم و هدف نگارنده بوده است ولی این مقدار تطویل و تفصیل هیچ لزومی نداشت. اینکه به صورت تفصیلی هر یک از قواعد را بررسی کرده و آیات و روایات و ادله عقلی و عقلائی را جمع آوری کند و علاوه بر این برداشتهای مختلف از علما و صاحب نظران را ذکر کند، از رسالت این کتاب خارج است. بسنده کردن به کلیات و نقل برداشت مشهور کفایت می‌کرد. مخاطب کتابهایی با موضوعات ریز و تخصصی فقط در پی فهم همان مسأله است. باید مباحث تفصیلی را به کتب مبسوط فقهی ارجاع داد. کما اینکه نویسنده در بحث منطقة الفراغ مختصر و مفید این نظریه را تبیین کرده و از تطویل دوری جسته است.
بیان قواعد فقهی گرچه لازم و هدف نگارنده بوده است ولی این مقدار تطویل و تفصیل هیچ لزومی نداشت. اینکه به صورت تفصیلی هر یک از قواعد را بررسی کرده و آیات و روایات و ادله عقلی و عقلائی را جمع آوری کند و علاوه بر این برداشتهای مختلف از علما و صاحب نظران را ذکر کند، از رسالت این کتاب خارج است. بسنده کردن به کلیات و نقل برداشت مشهور کفایت می‌کرد. مخاطب کتابهایی با موضوعات ریز و تخصصی فقط در پی فهم همان مسأله است. باید مباحث تفصیلی را به کتب مبسوط فقهی ارجاع داد. کما اینکه نویسنده در بحث منطقة الفراغ مختصر و مفید این نظریه را تبیین کرده و از تطویل دوری جسته است.


نویسنده در این فصل صرفا به بیان قواعد فقهی پرداخته است. نکته مهم تطبیق این قواعد بر مسأله مورد نظر بود که کاملا از نظر وی مغفول مانده است. ارتباط موضوع بورس‌بازی با قواعد فقهی مشخص نشده است.
نویسنده در این فصل صرفا به بیان قواعد فقهی پرداخته است. نکته مهم تطبیق این قواعد بر مسأله مورد نظر بود که کاملا از نظر وی مغفول مانده است. ارتباط موضوع بورس‌بازی با قواعد فقهی مشخص نشده است.  


====فصل پنجم: فقه بورس‌بازی با فرض عدم رفتارهای مخرب====
====فصل پنجم: فقه بورس‌بازی با فرض عدم رفتارهای مخرب====
خط ۱۲۶: خط ۱۲۶:


=====ادله صحت بورسبازی=====
=====ادله صحت بورسبازی=====
برای اثبات جواز بورس بازی به اطلاقات و عمومات آیات شریفه تمسک کرده است. از جمله به این آیات شریفه استناد کرده است احل الله البیع <ref>بقره / ۲۷۵</ref>، لا تأکلوا أموالکم بالباطل إلا أن تکون تجارة عن تراض منکم <ref>نساء / ۲۹،</ref> و لو کنت أعلم الغیب لاستکثرت من الخیر <ref>اعراف / ۱۸۸</ref>. در دو آیه ابتدایی هر گونه داد و ستدی اگر از روی رضایت طرفین باشد، حلال شمرده شده است که بورس‌بازی هم از همین قبیل معاملات است. اما نسبت به آیه سوم به دلالت ضمنی آیه استدلال کرده است. با تأکید بر کلمه خیر و تفسیر ابی حاتم و ابن جریج که خیر را به خرید هر آنچه در آن سود میکنند، تعریف کرده است. بورس‌بازی نیز خرید به قصد سود است پس با توجه به کلام خدا این عمل منعی ندارد.
برای اثبات جواز بورس بازی به اطلاقات و عمومات آیات شریفه تمسک کرده است. از جمله به این آیات شریفه استناد کرده است احل الله البیع <ref>بقره / ۲۷۵</ref>، لا تأکلوا أموالکم بالباطل إلا أن تکون تجارة عن تراض منکم <ref>نساء / ۲۹، </ref> و لو کنت أعلم الغیب لاستکثرت من الخیر <ref>اعراف / ۱۸۸</ref>. در دو آیه ابتدایی هر گونه داد و ستدی اگر از روی رضایت طرفین باشد، حلال شمرده شده است که بورس‌بازی هم از همین قبیل معاملات است. اما نسبت به آیه سوم به دلالت ضمنی آیه استدلال کرده است. با تأکید بر کلمه خیر و تفسیر ابی حاتم و ابن جریج که خیر را به خرید هر آنچه در آن سود میکنند، تعریف کرده است. بورس‌بازی نیز خرید به قصد سود است پس با توجه به کلام خدا این عمل منعی ندارد.
در ادامه به سه روایت در تأیید صحت داد و ستد کوتاه مدت استدلال کرده است.(ص۲۲۷-۲۳۲)
در ادامه به سه روایت در تأیید صحت داد و ستد کوتاه مدت استدلال کرده است.(ص۲۲۷-۲۳۲)


خط ۱۴۸: خط ۱۴۸:


====فصل ششم: فقه بورس‌بازی با فرض دستکاری بازار====
====فصل ششم: فقه بورس‌بازی با فرض دستکاری بازار====
بورسبازی با دستکاری بازار رابطه عموم و خصوص من وجه دارد. در فصل قبلی گذشت که بورسبازی بخودی خود صحیح است. در این فصل به انواع دستکاری ها و حکم فقهی آن پرداخته است. تمرکز اصلی دستکاری بر فریب معامله گران می باشد. بنابر این عناوین تدلیس و غرور و نجش بر بسیاری از روشهای دستکاری منطبق می شود. روشهای دستکاری: همانند ایجاد رونق مصنوعی و ایجاد افزایش قیمت کاذب، قراردادن سفارش بدون قصد انجام معامله به قصد فریب فعالان بازار، نشر اخبار و اطلاعات کذب و گمراه کننده،‌ جلوگیری از انتشار عمومی اطلاعات مهم و مؤثر بر قیمت.(ص۲۵۱-۲۶۰)
بورسبازی با دستکاری بازار رابطه عموم و خصوص من وجه دارد. در فصل قبلی گذشت که بورسبازی بخودی خود صحیح است. در این فصل به انواع دستکاری ها و حکم فقهی آن پرداخته است. تمرکز اصلی دستکاری بر فریب معامله گران می باشد. بنابر این عناوین تدلیس و غرور و نجش بر بسیاری از روشهای دستکاری منطبق می شود. روشهای دستکاری: همانند ایجاد رونق مصنوعی و ایجاد افزایش قیمت کاذب، قراردادن سفارش بدون قصد انجام معامله به قصد فریب فعالان بازار، نشر اخبار و اطلاعات کذب و گمراه کننده، ‌ جلوگیری از انتشار عمومی اطلاعات مهم و مؤثر بر قیمت.(ص۲۵۱-۲۶۰)


نویسنده دستکاری بازار را با سایر عناوین فقهی تطبیق داده است و در نتیجه عدم جواز این عمل را ثابت می کند. تطبیق دستکاری بازار با غبن درمعامله، معاملات صوری، احتکار و انحصار، قاعده لاضرر، تبانی و قاعده اکل مال به باطل را مورد بررسی قرار داده است.(ص۲۶۱-۲۶۸)
نویسنده دستکاری بازار را با سایر عناوین فقهی تطبیق داده است و در نتیجه عدم جواز این عمل را ثابت می کند. تطبیق دستکاری بازار با غبن درمعامله، معاملات صوری، احتکار و انحصار، قاعده لاضرر، تبانی و قاعده اکل مال به باطل را مورد بررسی قرار داده است.(ص۲۶۱-۲۶۸)