کاربر:Khoshnudi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

Khoshnudi (بحث | مشارکت‌ها)
Khoshnudi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۴: خط ۷۴:
واکنش بازار به فعالیت‌های بورس‌بازانه را مورد توجه قرار داده است. بر اساس فرضیه بازار کارا، بورس‌بازی سبب ایجاد تثبیت در بازارهای مالی می‌شود. به این صورت که آربیتراژگران با مشاهده عدم تعادل قیمتی وارد عمل شده و اثر انحرافات شناختی و باورهای گمراه کننده را خنثی می‌کنند. بورس‌بازی سبب وقوع نوسانات غیرطبیعی در بازارهای مالی می‌شود. عدم توان در کنترل هیجانات و رفتارهای گله‌ای علت اصلی نوسانات شدید است. بورس‌بازی می‌تواند قیمتها را از ارزش ذاتی و بنیادی منحرف کرده و سبب ایجاد حباب قیمتی شود. تعاریف حباب قیمتی و تقسیم‌بندی انواع حباب قیمتی و نحوه شکل‌گیری آن را توضیح داده است. با ذکر عناصر مشترک به جمع‌بندی رسیده و اثرات مطلوب و مخرب حباب قیمتی را بیان کرده است. (ص۱۰۱–۱۳۷)
واکنش بازار به فعالیت‌های بورس‌بازانه را مورد توجه قرار داده است. بر اساس فرضیه بازار کارا، بورس‌بازی سبب ایجاد تثبیت در بازارهای مالی می‌شود. به این صورت که آربیتراژگران با مشاهده عدم تعادل قیمتی وارد عمل شده و اثر انحرافات شناختی و باورهای گمراه کننده را خنثی می‌کنند. بورس‌بازی سبب وقوع نوسانات غیرطبیعی در بازارهای مالی می‌شود. عدم توان در کنترل هیجانات و رفتارهای گله‌ای علت اصلی نوسانات شدید است. بورس‌بازی می‌تواند قیمتها را از ارزش ذاتی و بنیادی منحرف کرده و سبب ایجاد حباب قیمتی شود. تعاریف حباب قیمتی و تقسیم‌بندی انواع حباب قیمتی و نحوه شکل‌گیری آن را توضیح داده است. با ذکر عناصر مشترک به جمع‌بندی رسیده و اثرات مطلوب و مخرب حباب قیمتی را بیان کرده است. (ص۱۰۱–۱۳۷)


'''نقد و ارزیابی'''
''نقد و ارزیابی''


نویسنده در بخش موضوع‌شناسی بیش از حد نیاز قلم فرسایی کرده و تطویل کاملا مشهود و ملال آور است. با توجه به رویکرد گزارشی تحلیلی کتاب، جمع آوری تعاریف از فرهنگ لغات گوناگون و اقتصاد دانان مختلف و تقسیم‌بندی‌ها، نه تنها تأثیری در درک موضوع ندارد بلکه همین تشتت آرا سبب آشفتگی ذهن مخاطب می‌شود. با اینکه نویسنده سعی در جمع عناصر مشترک برای رسیدن به تعریف جامعی داشته، حتی خودش به تشخیص و تبیین موضوع نرسیده یا دست کم در تفهیم آن قاصر بوده است. نویسنده به تعریف جامع ارائه شده پایبند نبوده و در بخشهای مختلف کتاب معیارهای متفاوتی برای تحقق آن بیان می‌کند. گاهی سه و گاهی پنج معیار و گاهی بیشتر! گاه برای آن بار معنایی منفی و گاه معنای اعمی قاپل است و تعبیر به بورس‌بازی آگاهانه و ناآگاهانه می‌کند.
نویسنده در بخش موضوع‌شناسی بیش از حد نیاز قلم فرسایی کرده و تطویل کاملا مشهود و ملال آور است. با توجه به رویکرد گزارشی تحلیلی کتاب، جمع آوری تعاریف از فرهنگ لغات گوناگون و اقتصاد دانان مختلف و تقسیم‌بندی‌ها، نه تنها تأثیری در درک موضوع ندارد بلکه همین تشتت آرا سبب آشفتگی ذهن مخاطب می‌شود. با اینکه نویسنده سعی در جمع عناصر مشترک برای رسیدن به تعریف جامعی داشته، حتی خودش به تشخیص و تبیین موضوع نرسیده یا دست کم در تفهیم آن قاصر بوده است. نویسنده به تعریف جامع ارائه شده پایبند نبوده و در بخشهای مختلف کتاب معیارهای متفاوتی برای تحقق آن بیان می‌کند. گاهی سه و گاهی پنج معیار و گاهی بیشتر! گاه برای آن بار معنایی منفی و گاه معنای اعمی قاپل است و تعبیر به بورس‌بازی آگاهانه و ناآگاهانه می‌کند.
خط ۹۱: خط ۹۱:
در انتها به تبیین نظریه [[منطقة الفراغ]] پرداخته است. ممکن است بر اساس قواعد فقهی بروس‌بازی منعی نداشته باشد. اما برای برقراری نظم اقتصادی در بازارهای مالی لازم است که قوانینی جعل شود و برخی فعالیتها ممنوع شود. در چنین شرایطی بر اساس نظریه منطقة الفراغ [[سید محمد باقر صدر]] حاکم اسلامی می‌تواند قوانین را الزامی کند. (ص۲۱۹–۲۲۶)
در انتها به تبیین نظریه [[منطقة الفراغ]] پرداخته است. ممکن است بر اساس قواعد فقهی بروس‌بازی منعی نداشته باشد. اما برای برقراری نظم اقتصادی در بازارهای مالی لازم است که قوانینی جعل شود و برخی فعالیتها ممنوع شود. در چنین شرایطی بر اساس نظریه منطقة الفراغ [[سید محمد باقر صدر]] حاکم اسلامی می‌تواند قوانین را الزامی کند. (ص۲۱۹–۲۲۶)


'''نقد'''
'''نقد''


بیان قواعد فقهی گرچه لازم و هدف نگارنده بوده است ولی این مقدار تطویل و تفصیل هیچ لزومی نداشت. اینکه به صورت تفصیلی هر یک از قواعد را بررسی کرده و آیات و روایات و ادله عقلی و عقلائی را جمع‌آوری کند و علاوه بر این برداشتهای مختلف از علما و صاحب نظران را ذکر کند، از رسالت این کتاب خارج است. بسنده کردن به کلیات و نقل برداشت مشهور کفایت می‌کرد. مخاطب کتابهایی با موضوعات ریز و تخصصی فقط در پی فهم همان مسئله است. باید مباحث تفصیلی را به کتب مبسوط فقهی ارجاع داد. کما اینکه نویسنده در بحث منطقة الفراغ مختصر و مفید این نظریه را تبیین کرده و از تطویل دوری جسته است.
بیان قواعد فقهی گرچه لازم و هدف نگارنده بوده است ولی این مقدار تطویل و تفصیل هیچ لزومی نداشت. اینکه به صورت تفصیلی هر یک از قواعد را بررسی کرده و آیات و روایات و ادله عقلی و عقلائی را جمع‌آوری کند و علاوه بر این برداشتهای مختلف از علما و صاحب نظران را ذکر کند، از رسالت این کتاب خارج است. بسنده کردن به کلیات و نقل برداشت مشهور کفایت می‌کرد. مخاطب کتابهایی با موضوعات ریز و تخصصی فقط در پی فهم همان مسئله است. باید مباحث تفصیلی را به کتب مبسوط فقهی ارجاع داد. کما اینکه نویسنده در بحث منطقة الفراغ مختصر و مفید این نظریه را تبیین کرده و از تطویل دوری جسته است.