عدم اعتبار رأی اکثریت در حکومت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
استناد به برخی روایات از دیگر دلائل مخالفت با اعتبار رأی اکثریت توسط برخی از فقهای معاصر است. بر اساس این نظر، از این روایات چنین برداشت میشود که معصومین اگرچه با دیگران مشورت میکردند ولی خود را ملزم به اطاعت از مشاوران نمیدانستند و حتی گاهی بر خلاف نظر آنان اقدام میکردند.<ref>مرادی و موسیزاده، «مشروعیت جمهوریت در اسلام»، ص۱۰۳.</ref> به عنوان مثال در روایتی از امام رضا آمده است که پیامبراکرم با اصحاب خویش مشورت میکرد و سپس بر آنچه اراده کرده بود تصمیم میگرفت<ref>برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج۲، ص۶۰۱.</ref> یا به جواب امام علی در برابر پیشنهاد ابن عباس مبنی بر ابقا معاویه بر حکومت شام، استناد شده که امام فرمود: من معاویه را عزل میکنم ولی بر تو لازم است نظر مشورتی خود را ارائه دهی و من نیز میاندیشم؛ پس اگر با تو مخالفت کردم باید از من تبعیت کنی.<ref>نهجالبلاغه، کلمه قصار ۳۲۱، ص۵۳۱.</ref> | استناد به برخی روایات از دیگر دلائل مخالفت با اعتبار رأی اکثریت توسط برخی از فقهای معاصر است. بر اساس این نظر، از این روایات چنین برداشت میشود که معصومین اگرچه با دیگران مشورت میکردند ولی خود را ملزم به اطاعت از مشاوران نمیدانستند و حتی گاهی بر خلاف نظر آنان اقدام میکردند.<ref>مرادی و موسیزاده، «مشروعیت جمهوریت در اسلام»، ص۱۰۳.</ref> به عنوان مثال در روایتی از امام رضا آمده است که پیامبراکرم با اصحاب خویش مشورت میکرد و سپس بر آنچه اراده کرده بود تصمیم میگرفت<ref>برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج۲، ص۶۰۱.</ref> یا به جواب امام علی در برابر پیشنهاد ابن عباس مبنی بر ابقا معاویه بر حکومت شام، استناد شده که امام فرمود: من معاویه را عزل میکنم ولی بر تو لازم است نظر مشورتی خود را ارائه دهی و من نیز میاندیشم؛ پس اگر با تو مخالفت کردم باید از من تبعیت کنی.<ref>نهجالبلاغه، کلمه قصار ۳۲۱، ص۵۳۱.</ref> | ||
==جستارهای وابسته== | |||
* [[رأی اکثریت (منابع مطالعاتی)]] | |||
* [[رأی اکثریت]] | |||
* [[اعتبار رأی اکثریت در حکومت]] | |||
==پانویس== | ==پانویس== |