الاسلام یقود الحیاة (کتاب): تفاوت میان نسخهها
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
==نگاه مختصر فقهی بر حکومت اسلامی== | ==نگاه مختصر فقهی بر حکومت اسلامی== | ||
نویسنده بر این باور است که [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] با انقلاب خود، توانسته عصر جدیدی را در عالم اسلامی ایجاد کند. برگزیده تصویری که از حکومت اسلامی طبق مبانی فقهی اسلام ارائه میشود این است: ۱.ولایت حقیقی فقط از آن خداست. ۲.طبق روایت، در حوادث واقعه مجتهد مطلقی که عادل و در تراز امام است به اندازهای که دین در زندگی اجرا میشود، نائب امام و محل رجوع مردم است. ۳.طبق قاعده شوری جانشینی برای امت است و مردم میتوانند با نظارت قانون اساسی از ناحیه نائب امام در امور خود مداخله کنند. ۴.وحی، قانون زندگی بشر را برای انسان تبیین میکند. و علاوه بر امور شرعی اعم از حلال و حرامی که در شریعت است [ | نویسنده بر این باور است که [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] با انقلاب خود، توانسته عصر جدیدی را در عالم اسلامی ایجاد کند. برگزیده تصویری که از حکومت اسلامی طبق مبانی فقهی اسلام ارائه میشود این است: ۱.ولایت حقیقی فقط از آن خداست. ۲.طبق روایت، در حوادث واقعه مجتهد مطلقی که عادل و در تراز امام است به اندازهای که دین در زندگی اجرا میشود، نائب امام و محل رجوع مردم است. ۳.طبق قاعده شوری جانشینی برای امت است و مردم میتوانند با نظارت قانون اساسی از ناحیه نائب امام در امور خود مداخله کنند. ۴.وحی، قانون زندگی بشر را برای انسان تبیین میکند. و علاوه بر امور شرعی اعم از حلال و حرامی که در شریعت است <nowiki>[[منطقة الفراغ |منطقه فراغی]]</nowiki> در شریعت وجود دارد که دست مقننین را در صدور احکام در آن باز گذاشته شده تا احکامی که معارض با شریعت نیست را در آن جعل کنند. این قدرت تشریع و اجرا برای امت و در طول قدرت الهی است. | ||
===جانشینی انسان=== | ===جانشینی انسان=== | ||
نویسنده معتقد است نوع انسان جانشین خدا بر زمین، و خلافت، منشا حکومت و قضاوت برای او است. این امانت الهی باید مطابق فرامین الهی انجام شود و در این میان علم بشر و نظارت انبیاء به عنوان کمکی الهی برای اوست. مفهوم اصلی این خلافت اجرای حکومت، قضاوت و به طور کلی آبادانی طبیعی و اجتماعی جهان است که به دوش انسان نهاده شده. خلیفه موظف است بستر ارزشهایی چون عدل، علم، رحم به ضعیفان و انتقام از ستمگران را در جامعه فراهم کند. برای مستکبرین حقی در این خلافت نیست چرا خلافت امانت الهی است و کسانی که ظالم به نفس خویشاند خائن به امانت الهی هستند. | نویسنده معتقد است نوع انسان جانشین خدا بر زمین، و خلافت، منشا حکومت و قضاوت برای او است. این امانت الهی باید مطابق فرامین الهی انجام شود و در این میان علم بشر و نظارت انبیاء به عنوان کمکی الهی برای اوست. مفهوم اصلی این خلافت اجرای حکومت، قضاوت و به طور کلی آبادانی طبیعی و اجتماعی جهان است که به دوش انسان نهاده شده. خلیفه موظف است بستر ارزشهایی چون عدل، علم، رحم به ضعیفان و انتقام از ستمگران را در جامعه فراهم کند. برای مستکبرین حقی در این خلافت نیست چرا خلافت امانت الهی است و کسانی که ظالم به نفس خویشاند خائن به امانت الهی هستند. |