کاربر:Ma.sultanmoradi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

Ma.sultanmoradi (بحث | مشارکت‌ها)
Ma.sultanmoradi (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۵۳: خط ۵۳:
==مباحث مقالات==
==مباحث مقالات==
=== فقه و فلسفه فقه===
=== فقه و فلسفه فقه===
چهار مقاله نخست این مجموعه به تعریف فلسفه فقه و باطه آن با دانش فقه مربوط است. جابر توحیدی اقدم و عبدالرحیم سلیمای بهبهانی در مقاله '''چیستی فلسفه فقه''' <ref> نخستین انتشار: فصلنامه قبسات، شماره ۳۲، دی ۱۳۸۳ش، [http://qabasat.iict.ac.ir/article_17294_edd5097f883968c058a8b9756db6c632.pdf  (لینک مقاله)] </ref> هشت تعریف فلسفه فقه را که تا زمان نگارش مقاله بیان شده است ارائه و نقد می‌کنند. برخی از این تعاریف به طور خلاصه عبارتند از: مباحث عقلی پیشافقهی، مجموعه گزاره‌هایی درباره مبادی تصوّری و تصدیقی فقه‌، دانشی که از پیش‌فرض‌های فقه و فرایند اجتهاد فقهی بحث می‌کند و علم درجه دومی با موضوعیت «علم فقه».
چهار مقاله نخست این مجموعه به تعریف فلسفه فقه و باطه آن با دانش فقه مربوط است. جابر توحیدی اقدم و عبدالرحیم سلیمای بهبهانی در مقاله '''چیستی فلسفه فقه''' <ref> نخستین انتشار: فصلنامه قبسات، شماره ۳۲، دی ۱۳۸۳ش، [http://qabasat.iict.ac.ir/article_17294_edd5097f883968c058a8b9756db6c632.pdf  لینک مقاله] </ref> هشت تعریف فلسفه فقه را که تا زمان نگارش مقاله بیان شده است ارائه و نقد می‌کنند. برخی از این تعاریف به طور خلاصه عبارتند از: مباحث عقلی پیشافقهی، مجموعه گزاره‌هایی درباره مبادی تصوّری و تصدیقی فقه‌، دانشی که از پیش‌فرض‌های فقه و فرایند اجتهاد فقهی بحث می‌کند و علم درجه دومی با موضوعیت «علم فقه».
[[ابوالقاسم علیدوست]] نیز در مقاله '''فلسفه فقه احکام''' <ref> متن این مقاله در سایت نویسنده منتشر شده است. [http://a-alidoost.ir/persian/articles/22868/ لینک مقاله]</ref> تعریف‌های مقاله پیشین را  نقد و در نهایت پیشنهاد دیگری ارائه می‌کند. از نظر علیدوست می‌توان فلسفه فقه را «عنوانی مشیر» دانست که اشاره دارد به مجموعه مسائلی که در نظام استنباط، فهم شریعت و تأسیس فقه لازم هستند؛ اما در دانشی خاص بحث نشده‌اند. فيلسوف فقه نیز بدون ورود به مباحث اصولی، متكفل بحث از مبادی فقه می‌شود.  
[[ابوالقاسم علیدوست]] نیز در مقاله '''فلسفه فقه احکام''' <ref> متن این مقاله در سایت نویسنده منتشر شده است. [http://a-alidoost.ir/persian/articles/22868/ لینک مقاله]</ref> تعریف‌های مقاله پیشین را  نقد و در نهایت پیشنهاد دیگری ارائه می‌کند. از نظر علیدوست می‌توان فلسفه فقه را «عنوانی مشیر» دانست که اشاره دارد به مجموعه مسائلی که در نظام استنباط، فهم شریعت و تأسیس فقه لازم هستند؛ اما در دانشی خاص بحث نشده‌اند. فيلسوف فقه نیز بدون ورود به مباحث اصولی، متكفل بحث از مبادی فقه می‌شود.  


همچنین عبدالحسین خسروپناه در مقاله '''گفتمان فلسفه فقه'''، ابتدا فقه را از جهت موضوع، محمول، گستره و ارتباط مبانی آن با معرفت‌شناسی بررسی می‌کند. سپس برخی از مسائلی را که خود جزو چالش‌های فلسفه فقه می‌داند برمی‌شمارد. <ref>نخستین انتشار فصلنامه قبسات شماره ۳۲، دی ۱۳۸۳ش. [http://qabasat.iict.ac.ir/article_17295_7fefd68aa1f32131d9ab9f7df9402965.pdf لینک مقاله]</ref>
همچنین عبدالحسین خسروپناه در مقاله '''گفتمان فلسفه فقه'''<ref>نخستین انتشار فصلنامه قبسات شماره ۳۲، دی ۱۳۸۳ش. [http://qabasat.iict.ac.ir/article_17295_7fefd68aa1f32131d9ab9f7df9402965.pdf لینک مقاله]</ref> ابتدا فقه را از جهت موضوع، محمول، گستره و ارتباط مبانی آن با معرفت‌شناسی بررسی می‌کند. سپس برخی از مسائلی را که خود جزو چالش‌های فلسفه فقه می‌داند برمی‌شمارد.
رسول نادری نیز در مقاله '''تعریف فلسفه فقه'''<ref> نخستین انتشار در فصلنامه قبسات، شماره ۳۹، دی ۱۳۸۵ش. [http://qabasat.iict.ac.ir/article_17409_dcafc078655dff559934c8c3596406ec.pdf لینک مقاله]</ref> استدلال می‌کند که اگر فلسفه فقه دستوری باشد، کارکرد آن ایجاد تغییر در فقه است؛ اما اگر صرفاً گزارش باشد چنین اثری ندارد. از نظر نویسنده فلسفه فقه علمی «توصیفی - تجویزی» است. نویسنده نشان می‌دهد که این اختلاف‌نظر و همچنین ابهام در حد و کارکرد اصول فقه چطور باعث شده رابطه این دو علم مبهم باقی بماند.
رسول نادری نیز در مقاله '''تعریف فلسفه فقه'''<ref> نخستین انتشار در فصلنامه قبسات، شماره ۳۹، دی ۱۳۸۵ش. [http://qabasat.iict.ac.ir/article_17409_dcafc078655dff559934c8c3596406ec.pdf لینک مقاله]</ref> استدلال می‌کند که اگر فلسفه فقه دستوری باشد، کارکرد آن ایجاد تغییر در فقه است؛ اما اگر صرفاً گزارش باشد چنین اثری ندارد. از نظر نویسنده فلسفه فقه علمی «توصیفی - تجویزی» است. نویسنده نشان می‌دهد که این اختلاف‌نظر و همچنین ابهام در حد و کارکرد اصول فقه چطور باعث شده رابطه این دو علم مبهم باقی بماند.