کاربر:Ma.sultanmoradi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
===کلام جدید و مبانی فقه === | ===کلام جدید و مبانی فقه === | ||
پنجمقاله در این مجموعه مربوط به مبانی دینشناختی فقه است. '''نقد نظریه حداقلی در قلمرو فقه''' <ref>نخستین انتشار فصلنامه قبسات، شماره ۲۸، دی ۱۳۸۲ش. [http://qabasat.iict.ac.ir/article_17232_082890ac92a913bb9e1c4e31a0f82ed1.pdf لینک مقاله]</ref> نوشته [[علی ربانی گلپایگانی]] سعی میکندبه ادعای عدم توانایی فقه در پاسخگویی به تمام نیازهای بشر پاسخ دهد. نویسنده معتقد است که اسلام [[دین حداقلی]] نیست و در مسائلی همچون روابط اجتماعی جامعیت و پویایی دارد. عقل و دانش بشری نیز صرفاً ابزار تعیین و تخشیص موضوعات احکام و همچنین یافتن راههای مناسب برای استنباط احکام دینی هستند. | |||
مقاله '''جایگاه تساهل و تسامح در قوانین حقوقی اجتماعی اسلام''' | مقاله '''جایگاه تساهل و تسامح در قوانین حقوقی اجتماعی اسلام''' | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
سید حسین میرمعزی این مقاله را نوشته است. نویسنده با فرض [[جامعیت دین|جامعیت فقه]] و [[احکام ثابت و متغیر|ثبات احکام فقهی]] به این مسئله پرداخته است که فقها چگونه فقه را با دگرگونیهای اجتماعی سازگار کردهاند. از نظر او، تقسیم عناوین فقهی به اولیه، ثانویه و عامه و بیان حکم هر عنوان بر اساس مصالح و مفاسد واقعی باعث میشود که شریعت درعین ثباتش با تغییرات جوامع بشری هماهنگ باشد. | سید حسین میرمعزی این مقاله را نوشته است. نویسنده با فرض [[جامعیت دین|جامعیت فقه]] و [[احکام ثابت و متغیر|ثبات احکام فقهی]] به این مسئله پرداخته است که فقها چگونه فقه را با دگرگونیهای اجتماعی سازگار کردهاند. از نظر او، تقسیم عناوین فقهی به اولیه، ثانویه و عامه و بیان حکم هر عنوان بر اساس مصالح و مفاسد واقعی باعث میشود که شریعت درعین ثباتش با تغییرات جوامع بشری هماهنگ باشد. | ||
<ref> نخستین انتشار در [[فصلنامه اقتصاد اسلامی]]، شماره ۸، دی ۱۳۸۱ش،[http://eghtesad.iict.ac.ir/article_16487_728dddb17dcab02a60de7c941ab8145b.pdf مقاله را اینجا ببینید] </ref> | <ref> نخستین انتشار در [[فصلنامه اقتصاد اسلامی]]، شماره ۸، دی ۱۳۸۱ش،[http://eghtesad.iict.ac.ir/article_16487_728dddb17dcab02a60de7c941ab8145b.pdf مقاله را اینجا ببینید] </ref> | ||
'''عوامل پویایی فقه''' | |||
سید علی ساداتفخر، در این مقاله تلاش کرده تا عواملی را بربشمارد که باعث میشوند فقه قدرت حل مشکلات اجتماعی و سیاسی را داشته باشد. نویسنده با این فرض که [[غایتشناسی فقه|غایت فقه]] تأمین سعادت دنیوی و اخروی انسان است؛ استدلال میکند که بزرگترین هدف فقه [[فقه و عدالت|عدالت اجتماعی]] است. حال چون مجتهد مطلق میتواند در اصول و فروع اجتهاد کند، در زمان حیات خود با پدیدههای نو درگیر میشود و با مد نظر داشتن [[موضوعشناسی]]، شناحت احکام، [[کشف ملاک احکام]]، بازبینی در [[روششناسی فقه]] و استفاده از نظر کارشناسان، موجوب پویایی فقه و حکام آن میشود. از این مقاله چنین برمیآید که نویسنده [[فقه حکومتی]] را یکی از عوامل پویایی فقه میداند. این مقاله پیشتر در فصلنامه قبسات (شماره ۱۵، دی ۱۳۷۹ش) منتشر شده است. [http://qabasat.iict.ac.ir/article_17084_79b5dd79789973c4655399ed7b71b9b5.pdf مقاله را اینجا ببینید.] | |||
===بررسی ساختار فقه=== | ===بررسی ساختار فقه=== |