کاربر:Abbasi/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخه‌ها

Abbasi (بحث | مشارکت‌ها)
Abbasi (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۴۲: خط ۴۲:
در این مقاله  تلاش شده، ممنوعیت مطلق کاربست سلاح هسته‌ای مبرهن شود. ایشان پس از تعریف سلاح هسته‌ای به این نکته اشاره می‌کند که متأسفانه هنوز در جامعه بین‌الملل معاهده‌ای برای منع کاربست چنین سلاح‌هایی وجود ندارد. سؤال اساسی اینجاست که آیا دولتی می‌تواند در شرائط حاد دفاعی از این سلاح استفاده کند؟ جواب این سؤال در دو بخش حقوق بین‌الملل و فقه امامیه بررسی می‌شود. نویسنده ابتدا در حقوق بین‌الملل ادله عدم منع را بیان می‌کند. نبود معاهده منع به کارگیری سلاح هسته‌ای، شکل نگرفتن قاعده عرفی مبنی بر منع کاربست سلاح هسته‌ای و فقدان منع در نظریه مشورتی دیوان بین‌المللی دادگستری، از ادله عدم منع به شمار می‌آید. نویسنده در بررسی این سه دلیل می‌گوید: کاربست چنین سلاح‌هایی از قاعده اصالة الاباحه حاکم در حقوق تخصصا خارج است بنابراین برای عدم کاربست آن نیازمند دلیل نیستیم. به عبارت دیگر در این موارد اصالة الحظر جاری است. علاوه اینکه کاربست سلاح هسته‌ای مغایر با روح حقوق بین‌الملل بشردوستانه است و قواعد عرفی بشردوستانه مانع از مشروعیت آن می‌باشد. در بخش فقه، ابتدا دلایل منع بررسی و سپس دلایلی که احتمال جواز از آن استفاده شده نقد شده است. دلیل عقلی، آیات و روایات بر عدم جواز کاربست سلاح اتمی دلالت دارند. آیات ۳۲ و ۸ مائده، ۱۹۰ و ۲۰۵ بقره بررسی شده است. در روایات هم اصل تمایز بین جنگجویان و غیر جنگجویان به خوبی مشهود است. در بخش پایانی، آیات و روایاتی که موافقان کاربست سلاح هسته‌ای به آن استناد کرده‌اند مطرح شده که نویسنده دلالت آن‌ها را مخدوش می‌داند. علاوه بر این، قاعده کل ما یرجی به الفتح هم مفصل بررسی و نقد شده است.( ص ۱۶۷-۲۰۲)
در این مقاله  تلاش شده، ممنوعیت مطلق کاربست سلاح هسته‌ای مبرهن شود. ایشان پس از تعریف سلاح هسته‌ای به این نکته اشاره می‌کند که متأسفانه هنوز در جامعه بین‌الملل معاهده‌ای برای منع کاربست چنین سلاح‌هایی وجود ندارد. سؤال اساسی اینجاست که آیا دولتی می‌تواند در شرائط حاد دفاعی از این سلاح استفاده کند؟ جواب این سؤال در دو بخش حقوق بین‌الملل و فقه امامیه بررسی می‌شود. نویسنده ابتدا در حقوق بین‌الملل ادله عدم منع را بیان می‌کند. نبود معاهده منع به کارگیری سلاح هسته‌ای، شکل نگرفتن قاعده عرفی مبنی بر منع کاربست سلاح هسته‌ای و فقدان منع در نظریه مشورتی دیوان بین‌المللی دادگستری، از ادله عدم منع به شمار می‌آید. نویسنده در بررسی این سه دلیل می‌گوید: کاربست چنین سلاح‌هایی از قاعده اصالة الاباحه حاکم در حقوق تخصصا خارج است بنابراین برای عدم کاربست آن نیازمند دلیل نیستیم. به عبارت دیگر در این موارد اصالة الحظر جاری است. علاوه اینکه کاربست سلاح هسته‌ای مغایر با روح حقوق بین‌الملل بشردوستانه است و قواعد عرفی بشردوستانه مانع از مشروعیت آن می‌باشد. در بخش فقه، ابتدا دلایل منع بررسی و سپس دلایلی که احتمال جواز از آن استفاده شده نقد شده است. دلیل عقلی، آیات و روایات بر عدم جواز کاربست سلاح اتمی دلالت دارند. آیات ۳۲ و ۸ مائده، ۱۹۰ و ۲۰۵ بقره بررسی شده است. در روایات هم اصل تمایز بین جنگجویان و غیر جنگجویان به خوبی مشهود است. در بخش پایانی، آیات و روایاتی که موافقان کاربست سلاح هسته‌ای به آن استناد کرده‌اند مطرح شده که نویسنده دلالت آن‌ها را مخدوش می‌داند. علاوه بر این، قاعده کل ما یرجی به الفتح هم مفصل بررسی و نقد شده است.( ص ۱۶۷-۲۰۲)
=== مفهوم جنگ و اخلاق نظامی در اسلام شیعی (داوود فیرحی) ===
=== مفهوم جنگ و اخلاق نظامی در اسلام شیعی (داوود فیرحی) ===
در این مقاله برداشت اسلام شیعی از ماهیت جهاد و اخلاق نظامی به اختصار بررسی شده است. نویسنده فهم ماهیت جهاد را مبتنی بر دو نکته اساسی می‌داند: ۱. تفکیک بین دو تفسیر کلاسیک و جدید از جهاد در فقه اسلامی و ۲. تفاوت اصولی دیدگاه شیعه و سنی درباره جهاد.  فقه کلاسیک جهاد را بر دو نوع ابتدایی و دفاعی تقسیم می‌کند. در این دیدگاه اصل بر جهاد آن هم ابتدایی است و به ویژه اهل سنت در این دیدگاه، آیات جهاد را ناسخ آیات صلح می‌دانند. فقه شیعه اگرچه  حاشیه بر فقه اهل سنت است اما تفاوت کلامی مبنی برامامت امام معصوم باعث شده است که در باب ماهیت جهاد تفاوتی تعیین کننده با فقه اهل سنت داشته باشد. در فقه شیعه جهاد از فرائض است اما جز با حضور و اذن امام معصوم جایز نیست. بنابراین دیدگاه مشهور در فقهای شیعه تعطیلی جهاد ابتدایی در زمان غیبت است. اما در فهم جدید از جهاد هم در اهل سنت و هم در شیعه آیات مقیده را تفسیر آیات مطلق جهاد قرار می‌دهند و بر این اساس تقسیم جهاد به ابتدایی و دفاعی از هم گسیخته و کل جهاد در فقه اسلامی دفاعی می‌شود. نویسنده در بخش مبانی جهاد در فقه شیعه
در این مقاله برداشت اسلام شیعی از ماهیت جهاد و اخلاق نظامی به اختصار بررسی شده است. نویسنده فهم ماهیت جهاد را مبتنی بر دو نکته اساسی می‌داند: ۱. تفکیک بین دو تفسیر کلاسیک و جدید از جهاد در فقه اسلامی و ۲. تفاوت اصولی دیدگاه شیعه و سنی درباره جهاد.  فقه کلاسیک جهاد را بر دو نوع ابتدایی و دفاعی تقسیم می‌کند. در این دیدگاه اصل بر جهاد آن هم ابتدایی است و به ویژه اهل سنت در این دیدگاه، آیات جهاد را ناسخ آیات صلح می‌دانند. فقه شیعه اگرچه  حاشیه بر فقه اهل سنت است اما تفاوت کلامی مبنی برامامت امام معصوم باعث شده است که در باب ماهیت جهاد تفاوتی تعیین کننده با فقه اهل سنت داشته باشد. در فقه شیعه جهاد از فرائض است اما جز با حضور و اذن امام معصوم جایز نیست. بنابراین دیدگاه مشهور در فقهای شیعه تعطیلی جهاد ابتدایی در زمان غیبت است. اما در فهم جدید از جهاد هم در اهل سنت و هم در شیعه آیات مقیده را تفسیر آیات مطلق جهاد قرار می‌دهند و بر این اساس تقسیم جهاد به ابتدایی و دفاعی از هم گسیخته و کل جهاد در فقه اسلامی دفاعی می‌شود. نویسنده در بخش مبانی جهاد در فقه شیعه ضمن اذعان به تأثیر اعتقاد شیعه به نصب امامان معصوم و غیبت امام مهدی(عج) بر شاکله تفقه موارد ذیل را مطرح می‌کند: '''اصالت صلح''': این تفکر که اسلام دین جنگ و شمشیر است بر خاسته از تفسیر سنتی اهل ینت از اسلام و آشنایی غرب با اسلام از این طریق است. علاوه بر این غفلت از تفسیرهای جدید اهل سنت و نشنیدن صدای اسلام شیعی این باور را تقویت کرده است. '''قرآن و صلح''': آیات قرآن در زمینه جنگ و صلح به دو دسته تقسیم می‌شوند. برخی دلالت بر جنگ به صورت اطلاق دارند و برخی مقید به شرط تهاجم و پیدایش فتنه هستند. در این قسمت از مفسران و صاخب نظران شیعه به تفصیل مطالب نقل شده است که دلالت بر اصالة صلح در قرآن می‌کند. '''روایات شیعه و صلح''': روایاتی بیان می‌شود که آشکارا بر اصل اولی بودن صلح دلالت دارند. '''وجه دفاعی جهاد در دوره غیبت''':