کاربر:Mkhaghanif/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

Mkhaghanif (بحث | مشارکت‌ها)
Mkhaghanif (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۶۲: خط ۶۲:
عامل دیگر تفصیل غیرضروری کتاب، بررسی حجیت اصل قواعد فقهی است مثل بحث درباره مستندات قاعده عسر و حرج(ص۳۰۶). نویسنده حتی پیشینه قاعده عدالت را نیز ذکر کرده است.(ص۲۶۳) چنان که در تبیین هر یک از ادله نیز بحث را از مقدمات بعیده شروع کرده است. (ص۳۰۴)
عامل دیگر تفصیل غیرضروری کتاب، بررسی حجیت اصل قواعد فقهی است مثل بحث درباره مستندات قاعده عسر و حرج(ص۳۰۶). نویسنده حتی پیشینه قاعده عدالت را نیز ذکر کرده است.(ص۲۶۳) چنان که در تبیین هر یک از ادله نیز بحث را از مقدمات بعیده شروع کرده است. (ص۳۰۴)


=== بررسی استدلال‌های فقهی===
=== تمسک به سد ذرائع===
نویسنده برای اثبات جواز عمل ترمیم بکارت برای پزشکان به لزوم ستر عیوب دیگران استناد کرده است. استدلال به این قاعده منوط به این است که دلالت آن را از لزوم کتمان عیب که عملی سلبی است توسعه داده و به انجام عملی برای لزوم ستر عیب سرایت دهیم. در واقع این که پزشک دست به عملی بزند تا مانع موارد احتمالی افشای عیب برای شخص دیگری شود قابل استناد به لزوم ستر عیوب نیست.
در واقع همه این ادله به نوعی تمسک به سد ذرایع است. که حجیت آن در فقه شیعه محل گفت‌وگو است.


روشن نیست که چه تفاوتی بین اصالة الاباحه و تسلط بر بدن وجود دارد که به عنوان دو دلیل مطرح شده است.
نویسنده برای اثبات جواز عمل ترمیم بکارت برای پزشکان به لزوم ستر عیوب دیگران استناد کرده است. استدلال به این قاعده منوط به این است که دلالت آن را از لزوم کتمان عیب که عملی سلبی است توسعه داده و به انجام عملی ایجابی برای لزوم ستر عیب سرایت دهیم. در واقع این که پزشک دست به عملی بزند تا مانع موارد احتمالی افشای عیب برای شخص دیگری شود قابل استناد به لزوم ستر عیوب نیست.


لزوم پرهیز از مواضع تهمت یا حرمت اعتراف به فحشا و گناه هیچ یک به طور مستقیم به عمل ترمیم ارتباط ندارند. زیرا همه این وضعیت‌ها راه‌حل‌های جایگزین دارند. هم شخص می‌تواند کاری کند که اصولا در این موقعیت قرار نگیرد، هم می‌تواند از راه‌های دیگر استفاده کند، به عنوان مثال فرد می‌تواند توریه کند یا حتی در مواردی دروغ بگوید. علاوه بر این که در بحث حرمت اعتراف به فحشا و گناه نیز تنها فرض قابل تصور آن است که ازدواج برای دختر واجب باشد، و بکارت نیز از راه دخول غیر مشروع زایل شده باشد و آگاهی شوهر از این وضعیت نیز مفسده داشته باشد و هیچ راه دیگری نیز برای کتمان رابطه نامشروع سابق خود نداشته باشد.  
عناوینی مثل لزوم پرهیز از مواضع تهمت یا حرمت اعتراف به فحشا و گناه هیچ یک به طور مستقیم به عمل ترمیم ارتباط ندارند. زیرا همه این وضعیت‌ها راه‌حل‌های جایگزین دارند. هم شخص می‌تواند کاری کند که اصولا در این موقعیت قرار نگیرد، هم می‌تواند از راه‌های دیگر مثل توریه یا دروغ استفاده کند. علاوه بر این، حرمت اعتراف به فحشا و گناه نیز تنها زمانی صدق می‌کند که ازدواج برای دختر واجب باشد، و بکارت نیز از راه دخول غیر مشروع زایل شده باشد و آگاهی شوهر از این وضعیت نیز مفسده داشته باشد و هیچ راه دیگری نیز برای کتمان رابطه نامشروع سابق خود نداشته باشد.  


از سوی دیگر حرمت اعتراف به فحشا، گناه مستقلی نیست و تابع عناوین دیگر هم‌چون تشییع فاحشه و حفظ حرمت مؤمن است. بنابر این اگر زنی بتواند بدون آنکه گرفتار این دو عنوان بشود رابطه گذشته خود را برای شوهر آینده‌اش بیان کند و اثر سوئی برآن مترتب نباشد، این دلیل صدق نخواهد کرد.
از سوی دیگر حرمت اعتراف به فحشا، گناه مستقلی نیست و تابع عناوین دیگر هم‌چون تشییع فاحشه و حفظ حرمت مؤمن است. بنابر این اگر زنی بتواند بدون آنکه گرفتار این دو عنوان بشود رابطه گذشته خود را برای شوهر آینده‌اش بیان کند و اثر سوئی برآن مترتب نباشد، این دلیل صدق نخواهد کرد.


در واقع همه این ادله به نوعی تمسک به سد ذرایع است. که حجیت آن در فقه شیعه محل گفت‌وگو است.
=== بی‌توجهی به عنوان ثانویه بودن جواز===
روشن نیست که چه تفاوتی بین اصالة الاباحه و تسلط بر بدن وجود دارد که به عنوان دو دلیل مطرح شده است.


آنچه از دید نویسنده کتاب پنهان مانده آن است که مسئله اصلی در ترمیم بکارت آن است که بنابر ادعای نویسنده این عمل اصالتاً مباح است ولی به دلیل این که در غالب موارد و بلکه در همه موارد مستلزم نگاه و لمس نامحرم است، حرام شده است. حال اگر عنوان دیگری پیدا شود که ملاکی قوی‌تر از حرمت لمس و نگاه نامحرم داشته باشد، ترمیم جایز خواهد بود. بدین ترتیب دلایل جواز ترمیم بکارت یک وزان ندارند. اصل اباحه و برائت به عنوان اولی آن را جایز می‌کنند و لی ادله دیگر عنوان ثانوی هستند و لزوما بر همه مصادیق تطبیق نمی کنند. ممکن است برای یک فرد از باب نفی عسر و حرج جایز شود و برای فردی دیگر از باب حفظ عرض و آبرو. و چه بسا که در برخی عناین مثل خوف خطر جانی حتی بتوان ترمیم را واجب دانست.
آنچه از دید نویسنده کتاب پنهان مانده آن است که مسئله اصلی در ترمیم بکارت آن است که بنابر ادعای نویسنده این عمل اصالتاً مباح است ولی به دلیل این که در غالب موارد و بلکه در همه موارد مستلزم نگاه و لمس نامحرم است، حرام شده است. حال اگر عنوان دیگری پیدا شود که ملاکی قوی‌تر از حرمت لمس و نگاه نامحرم داشته باشد، ترمیم جایز خواهد بود. بدین ترتیب دلایل جواز ترمیم بکارت یک وزان ندارند. اصل اباحه و برائت به عنوان اولی آن را جایز می‌کنند و لی ادله دیگر عنوان ثانوی هستند و لزوما بر همه مصادیق تطبیق نمی کنند. ممکن است برای یک فرد از باب نفی عسر و حرج جایز شود و برای فردی دیگر از باب حفظ عرض و آبرو. و چه بسا که در برخی عناین مثل خوف خطر جانی حتی بتوان ترمیم را واجب دانست.
=== بی‌توجهی به گریزگاه اصلی===
نکته اصلی در همه یا اکثر استدلال‌ها برای جواز ترمیم بکارت آن است که دختری که بکارتش را از دست داده اگر بخواهد ازدواج کند ممکن است در موقعیتی قرار بگیرد که مجبور باشد درباره رابطه گذشته اش توضیحاتی بدهد. پرسش آن است که آیا جایز است کسی خود را در معرض این عناوین ثانویه قرار دهد؟ آیا اقدام به ازدواجی که زن می‌داند به احتمال زیاد منتهی به یک وضعیت اضطراری می‌شود جایز است؟ نویسنده به این پرسش پاسخی نداده است.


===معیار باکرگی===
===معیار باکرگی===