کاربر:Mkhaghanif/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

Mkhaghanif (بحث | مشارکت‌ها)
Mkhaghanif (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
فصل سوم، ترمیم بکارت از منظر حقوق خصوصی و حقوق جزا را مد نظر قرار داده است. این فصل در شش گفتار سامان یافته است. یک گفتار ناظر به نسبت مفاهیمی مثل عیب، تدلیس و تخلف شرط با ترمیم بکارت است و گفتار دوم به آثار حقوقی ترمیم بکارت مثل تأثیر در اذن ولیّ برای نکاح، حق فسخ و مقدار مهریه پرداخته است.  
فصل سوم، ترمیم بکارت از منظر حقوق خصوصی و حقوق جزا را مد نظر قرار داده است. این فصل در شش گفتار سامان یافته است. یک گفتار ناظر به نسبت مفاهیمی مثل عیب، تدلیس و تخلف شرط با ترمیم بکارت است و گفتار دوم به آثار حقوقی ترمیم بکارت مثل تأثیر در اذن ولیّ برای نکاح، حق فسخ و مقدار مهریه پرداخته است.  


وی چند نظریه مبنی بر عدم استحقاق مهر یا استحقاق بخشی از مهریه مطرح شده است. در فرض فسخ نکاح، این که فسخ قبل یا بعد از دخول شوهر باشد حکم مهریه متفاوت خواهد بود. در فرض عدم فسخ نکاح نویسنده ترجیح می‌دهد که زن و شوهر درباره مقدار مهریه مصالحه کنند و در صورت عدم تصالح مهریه زن درصدی از مهر المسمی است که بر اساس تفاوت مهر المثل باکره و غیرباکره سنجیده می‌شود.<ref>میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۳۹۷.</ref>
وی چند نظریه مبنی بر عدم استحقاق مهر یا استحقاق بخشی از مهریه مطرح شده است. در فرض فسخ نکاح، این که فسخ قبل یا بعد از دخول شوهر باشد حکم مهریه متفاوت خواهد بود. در فرض عدم فسخ نکاح نویسنده ترجیح می‌دهد که زن و شوهر درباره مقدار مهریه مصالحه کنند و در صورت عدم تصالح مهریه زن درصدی از مهر المسمی است که بر اساس تفاوت مهر المثل باکره و غیرباکره سنجیده می‌شود.(ص۳۹۷)


در بخش حقوق کیفری حجم قابل توجهی از بحث نیز به بررسی ماهیت جزایی ترمیم بکارت تحت عنوان فریب در ازدواج اختصاص یافته است. برای تحقق این عنوان قصد فریب باید ثابت شود. و اگر ازاله بکارت ناشی از زنا باشد، عمل پزشک می‌تواند تحت عنوان اخفای ادله جرم<ref>میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۴۲۱.</ref> یا معاونت در جرم فریب قرار گیرد. با این حال نویسنده تصریح می‌کند که پزشکی که ترمیم بکارت را انجام می‌دهد مسئولیت حقوقی نسبت به تدلیس در نکاح ندارد<ref>میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۴۰۲.</ref>
در بخش حقوق کیفری حجم قابل توجهی از بحث نیز به بررسی ماهیت جزایی ترمیم بکارت تحت عنوان فریب در ازدواج اختصاص یافته است. برای تحقق این عنوان قصد فریب باید ثابت شود. و اگر ازاله بکارت ناشی از زنا باشد، عمل پزشک می‌تواند تحت عنوان اخفای ادله جرم(ص۴۲۱) یا معاونت در جرم فریب قرار گیرد. با این حال نویسنده تصریح می‌کند که پزشکی که ترمیم بکارت را انجام می‌دهد مسئولیت حقوقی نسبت به تدلیس در نکاح ندارد(ص۴۰۲)




* تاثیر ترمیم بکارت در مهر المثل ازاله بکارت ترمیم شده<ref>میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۳۹۸.</ref>
* تاثیر ترمیم بکارت در مهر المثل ازاله بکارت ترمیم شده(ص۳۹۸)
*
*


==مبانی و مدعیات==
==مبانی و مدعیات==
نویسنده یازده احتمال درباره معنای باکره بودن را از متون فقهی استخراج کرده و سپس نظر خود را بیان کرده است. <ref>میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۸۴-۹۰.</ref>از نگاه او زنان از نظر باکرگی به سه قسم تقسیم می‌شوند؛ باکرۀ حقیقی که هیچ‌گونه رابطه جنسی نداشته است، باکرۀ حُکمی که دخول در قُبُل نداشته است و باکرۀ جعلی که هر چند رابطه دخولی از راه حرام داشته است اما چون تحت ولایت ولیّ است باکره محسوب می‌شود.<ref>میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۴۳۹.</ref>
نویسنده یازده احتمال درباره معنای باکره بودن را از متون فقهی استخراج کرده و سپس نظر خود را بیان کرده است. (ص۸۴-۹۰)از نگاه او زنان از نظر باکرگی به سه قسم تقسیم می‌شوند؛ باکرۀ حقیقی که هیچ‌گونه رابطه جنسی نداشته است، باکرۀ حُکمی که دخول در قُبُل نداشته است و باکرۀ جعلی که هر چند رابطه دخولی از راه حرام داشته است اما چون تحت ولایت ولیّ است باکره محسوب می‌شود.(ص۴۳۹)


از نظر فقهی به فتوای تمام فقیهان شیعه ترمیم بکارت خودبخود حرام نیست و آنچه باعث حرمت آن می‌شود ملازمات آن از قبیل لمس و نگاه نامحرم است. که در این صورت اگر ضرورتی در بین باشد ترمیم بکارت می‌تواند برای زن مجاز باشد.<ref>میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۴۳۸.</ref>
از نظر فقهی به فتوای تمام فقیهان شیعه ترمیم بکارت خودبخود حرام نیست و آنچه باعث حرمت آن می‌شود ملازمات آن از قبیل لمس و نگاه نامحرم است. که در این صورت اگر ضرورتی در بین باشد ترمیم بکارت می‌تواند برای زن مجاز باشد.(ص۴۳۸)


از منظر حقوقی نیز ترمیم بکارت عیبی برای زن محسوب نمی‌شود و بنابر این زوج با تکیه بر آن حق فسخ پیدا نمی‌کند<ref>میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۳۵۴.</ref> هر چند اگر مصداق تدلیس در نکاح یا تخلف از شرط باشد می‌تواند مجوز فسخ نکاح یا کاهش مهریه باشد. و اگر باعث فریب در نکاح باشد جرم محسوب می‌شود.<ref>میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۳۷۵.</ref> و از نظر نویسنده چون معیار باکرگی عدم رابطه دخولی غیرشرعی است بنابر این ترمیم بکارتی که به علت دیگری از بین رفته است مشمول حکم تدلیس یا تخلف از شرط نیست.<ref>میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۳۷۵.</ref>
از منظر حقوقی نیز ترمیم بکارت عیبی برای زن محسوب نمی‌شود و بنابر این زوج با تکیه بر آن حق فسخ پیدا نمی‌کند(ص۳۵۴) هر چند اگر مصداق تدلیس در نکاح یا تخلف از شرط باشد می‌تواند مجوز فسخ نکاح یا کاهش مهریه باشد. و اگر باعث فریب در نکاح باشد جرم محسوب می‌شود.(ص۳۷۵) و از نظر نویسنده چون معیار باکرگی عدم رابطه دخولی غیرشرعی است بنابر این ترمیم بکارتی که به علت دیگری از بین رفته است مشمول حکم تدلیس یا تخلف از شرط نیست.(ص۳۷۵)


از نظر نویسنده معیار عرفی دوشیزگی عدم رابطه جنسی منجر به دخول از روبرو است. بنابر این اگر دختر رابطه جنسی نداشته باشد و به هر دلیلی بکارت او از بین رفته و سپس ترمیم شده باشد، عمل ترمیم از سوی او تدلیس در نکاح نیست.<ref>میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۳۶۷.</ref>
از نظر نویسنده معیار عرفی دوشیزگی عدم رابطه جنسی منجر به دخول از روبرو است. بنابر این اگر دختر رابطه جنسی نداشته باشد و به هر دلیلی بکارت او از بین رفته و سپس ترمیم شده باشد، عمل ترمیم از سوی او تدلیس در نکاح نیست.(ص۳۶۷)


نویسنده معتقد است باکرگی موضوعی عرفی است و دخالت فقیهان در آن نمی‌تواند حجت باشد. و آنچه فقیه می‌گوید به اندازه سخن یکی از عرف ارزش دارد.<ref>میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۳۷۴.</ref>
نویسنده معتقد است باکرگی موضوعی عرفی است و دخالت فقیهان در آن نمی‌تواند حجت باشد. و آنچه فقیه می‌گوید به اندازه سخن یکی از عرف ارزش دارد.(ص۳۷۴)


در بحث از آثار حقوقی ترمیم بکارت، لزوم اذن ولی در ازدواج دختری که ترمیم بکارت کرده است را وابسته به همان مبنای تعرف دوشیزگی می‌داند. بر همین اساس و بر مبنای نویسنده کتاب اگر ازاله بکارت از طریق دخول شرعی نباشد، دختر هم‌چنان نیازمند اذن ولی شرعی است.<ref>میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۳۷۸.</ref>
در بحث از آثار حقوقی ترمیم بکارت، لزوم اذن ولی در ازدواج دختری که ترمیم بکارت کرده است را وابسته به همان مبنای تعرف دوشیزگی می‌داند. بر همین اساس و بر مبنای نویسنده کتاب اگر ازاله بکارت از طریق دخول شرعی نباشد، دختر هم‌چنان نیازمند اذن ولی شرعی است.(ص۳۷۸)
===مبانی===
===مبانی===
مهم‌ترین مبنای نویسنده در جواز ترمیم اصل اباحه است. و حداکثر دلیل بر ممنوعیت آن لوازم غیرشرعی است که ممکن است بر آن مترتب شود.که آن لوازم نیز در صورت ضرورت جایز است.
مهم‌ترین مبنای نویسنده در جواز ترمیم اصل اباحه است. و حداکثر دلیل بر ممنوعیت آن لوازم غیرشرعی است که ممکن است بر آن مترتب شود.که آن لوازم نیز در صورت ضرورت جایز است.
خط ۳۵: خط ۳۵:


==روش استدلال==
==روش استدلال==
فقیهان اهل سنت غالبا بر اساس سدّ ذرایع، قیاس و استحسان به ترمیم بکارت نظر کرده‌اند و با مقایسه مصالح و مفاسد مترتب برآن حکم تکلیفی مسئله را بیان کرده‌اند ولی قاطبه فقهای شیعه بحث را از اصل اباحه شروع کرده و سپس به لوازم ترمیم بکارت توجه کرده‌اند.<ref>میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۴۴۳-۴۴۴.</ref>
فقیهان اهل سنت غالبا بر اساس سدّ ذرایع، قیاس و استحسان به ترمیم بکارت نظر کرده‌اند و با مقایسه مصالح و مفاسد مترتب برآن حکم تکلیفی مسئله را بیان کرده‌اند ولی قاطبه فقهای شیعه بحث را از اصل اباحه شروع کرده و سپس به لوازم ترمیم بکارت توجه کرده‌اند.(ص۴۴۳-۴۴۴)


بنابر گزارش نویسنده مخالفان و موافقان جواز ترمیم، هم به تکلیف دختران نظر داشته‌اند هم به تکلیف پزشکان. و به همین جهت نویسنده دلایل حرمت و جواز ترمیم برای هر دو گروه را به صورت مجزا گزارش می‌کند.
بنابر گزارش نویسنده مخالفان و موافقان جواز ترمیم، هم به تکلیف دختران نظر داشته‌اند هم به تکلیف پزشکان. و به همین جهت نویسنده دلایل حرمت و جواز ترمیم برای هر دو گروه را به صورت مجزا گزارش می‌کند.
=== دلایل مخالفان===
=== دلایل مخالفان===
نویسنده فهرستی از دلایل حرمت ترمیم بکارت برای دختران را ارائه می‌کند که مهم‌ترین آن‌ها  عدم جواز لمس و نگاه نامحرم است<ref>میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۱۸۱.</ref> به نظر نویسنده در موارد ضروری از این دلیل می‌توان رفع ید کرد.  
نویسنده فهرستی از دلایل حرمت ترمیم بکارت برای دختران را ارائه می‌کند که مهم‌ترین آن‌ها  عدم جواز لمس و نگاه نامحرم است(ص۱۸۱) به نظر نویسنده در موارد ضروری از این دلیل می‌توان رفع ید کرد.  


دلیل دوم قاعده‌ای است با عنوان  وجوب تحمل ضرر خاص به جهت دفع ضرر عام <ref>میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۱۸۸.</ref> به ادعای نویسنده این قاعده کلیت ندارد و باید مقدار هر یک از ضررها را مقایسه کرد و ممکن است گاه ضرر عام را به نفع ضرر خاص تحمل کنیم.
دلیل دوم قاعده‌ای است با عنوان  وجوب تحمل ضرر خاص به جهت دفع ضرر عام (ص۱۸۸) به ادعای نویسنده این قاعده کلیت ندارد و باید مقدار هر یک از ضررها را مقایسه کرد و ممکن است گاه ضرر عام را به نفع ضرر خاص تحمل کنیم.


قاعده دیگری که مورد استناد فقیهان قرار گرفته است قاعده ارش است که بر اساس آن وقتی بابت جنایتی ارش گرفته می‌شود دیگر ترمیم آن معنا ندارد<ref>میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۱۹۵.</ref> مؤلف کتاب این قاعده را نمی‌پذیرد و معتقد است حکم به لزوم پرداخت ارش نافی حق ترمیم نیست، غیر از این که همیشه ازاله بکارت ناشی از جنایت نیست که ارش داشته باشد.
قاعده دیگری که مورد استناد فقیهان قرار گرفته است قاعده ارش است که بر اساس آن وقتی بابت جنایتی ارش گرفته می‌شود دیگر ترمیم آن معنا ندارد(ص۱۹۵) مؤلف کتاب این قاعده را نمی‌پذیرد و معتقد است حکم به لزوم پرداخت ارش نافی حق ترمیم نیست، غیر از این که همیشه ازاله بکارت ناشی از جنایت نیست که ارش داشته باشد.


دلیل دیگر حرمت تغییر در تکوین و خلقت خدا است<ref>میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۲۱۰.</ref> که به نظر نویسنده این  دلیل نیز ناکارآمد است و اختصاص به جایی دارد که تغییر در خلقت هدفی غیر الهی و باطل داشته باشد.  
دلیل دیگر حرمت تغییر در تکوین و خلقت خدا است(ص۲۱۰) که به نظر نویسنده این  دلیل نیز ناکارآمد است و اختصاص به جایی دارد که تغییر در خلقت هدفی غیر الهی و باطل داشته باشد.  


دلایل دیگری مثل حرمت تدلیس و فریب در نکاح، (ص۲۰۸)، حرمت تسهیل زمینه فحشا (ص۲۴۰)، قاعده «الضرر لا یزال بالضرر» (ص۲۴۷)، حرمت اختلاط نسب (ص۲۵۵)، و  قاعده عدالت (ص۲۶۰) را نیز مطرح کرده و همه را نقد می‌کند. و سپس به عنوان دلایلی که برای اثبات عدم جواز ترمیم برای پزشکان اقامه شده است به حرمت لمس و نظر به عورت غیر(ص۲۶۹) و  حرمت اعانه بر اثم (ص۲۷۴) اشاره می‌کند. مؤلف در مقام نقد دلیل آخر به تفاوت تعاون در اثم با با اعانه بر اثم تأکید می‌کند(ص۲۷۶) و نیز تصریح دارد که اعانه بر ظلم غیر از اعانه بر اثم است(ص۲۷۷) غیر از این که این قاعده شمول ندارد و مخصوص برخی موارد است.
دلایل دیگری مثل حرمت تدلیس و فریب در نکاح، (ص۲۰۸)، حرمت تسهیل زمینه فحشا (ص۲۴۰)، قاعده «الضرر لا یزال بالضرر» (ص۲۴۷)، حرمت اختلاط نسب (ص۲۵۵)، و  قاعده عدالت (ص۲۶۰) را نیز مطرح کرده و همه را نقد می‌کند. و سپس به عنوان دلایلی که برای اثبات عدم جواز ترمیم برای پزشکان اقامه شده است به حرمت لمس و نظر به عورت غیر(ص۲۶۹) و  حرمت اعانه بر اثم (ص۲۷۴) اشاره می‌کند. مؤلف در مقام نقد دلیل آخر به تفاوت تعاون در اثم با با اعانه بر اثم تأکید می‌کند(ص۲۷۶) و نیز تصریح دارد که اعانه بر ظلم غیر از اعانه بر اثم است(ص۲۷۷) غیر از این که این قاعده شمول ندارد و مخصوص برخی موارد است.