Ahmadshayeq
۱۲ مارس ۲۰۲۴ عضو شد
Ahmadshayeq (بحث | مشارکتها) |
Ahmadshayeq (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
===تسرّی حکم منصوصات به غیرمنصوصات یا موضوعات و مسائل نوظهور=== | ===تسرّی حکم منصوصات به غیرمنصوصات یا موضوعات و مسائل نوظهور=== | ||
نویسنده با بیان اینکه مبنای فقهی حصر عیوب موجب فسخ نکاح، به مورد نص آن است که اصل در عقد نکاح، لزوم است و از این اصل در صورتی دست کشیده میشود که دلیل معتبری باشد. که نتیجه این مبنا، اکتفا به مورد نص است.(ص۱۷۷). در مقابل، گروهی از فقها تسری حق فسخ به سایر عیوب و بیماریها را محتمل دانسته و به آن فتوا دادهاند.(ص۱۷۷). قانون مدنی ایران با تأسّی از نظریه مشهور فقهی، عیوب فسخ نکاح را احصا کردهاند. | نویسنده با بیان اینکه مبنای فقهی حصر عیوب موجب فسخ نکاح، به مورد نص آن است که اصل در عقد نکاح، لزوم است و از این اصل در صورتی دست کشیده میشود که دلیل معتبری باشد. که نتیجه این مبنا، اکتفا به مورد نص است.(ص۱۷۷). در مقابل، گروهی از فقها تسری حق فسخ به سایر عیوب و بیماریها را محتمل دانسته و به آن فتوا دادهاند.(ص۱۷۷). قانون مدنی ایران با تأسّی از نظریه مشهور فقهی، عیوب فسخ نکاح را احصا کردهاند. | ||
وی معتقد است اینطور نیست که فقط با نص از آن حصر صرفنظر کرد، اگر دلیل قابل اعتمادی، غیر از نص، بر خروج از اصل وجود داشته باشد، میتوان به آن ترتیب اثر داد. زیرا معتقد است کسانی که تعدّی از مورد نص را روا نمیدانند، در عمل، به آن پایبند نبوده و بعضا از آن تعدّی کردهان؛ بری مثال، مشهور فقها «جُب» یا مقطوع بودن آلت تناسلی را جزو عیوب مرد به شمار آوردهاند، ولی صاحب شرایع در آن تردید کرده است(ص۱۷۹). وجه تردید ایشان عدم ورود نصی بهطور خاص درباره جُب است. | وی معتقد است اینطور نیست که فقط با نص از آن حصر صرفنظر کرد، اگر دلیل قابل اعتمادی، غیر از نص، بر خروج از اصل وجود داشته باشد، میتوان به آن ترتیب اثر داد. زیرا معتقد است کسانی که تعدّی از مورد نص را روا نمیدانند، در عمل، به آن پایبند نبوده و بعضا از آن تعدّی کردهان؛ بری مثال، مشهور فقها «جُب» یا مقطوع بودن آلت تناسلی را جزو عیوب مرد به شمار آوردهاند، ولی صاحب شرایع در آن تردید کرده است(ص۱۷۹). وجه تردید ایشان عدم ورود نصی بهطور خاص درباره جُب است. | ||
===آیا امکان تسرّی حکم فسخ به عیوب جدید وجود دارد؟=== | ===آیا امکان تسرّی حکم فسخ به عیوب جدید وجود دارد؟=== | ||
از نظر نگارنده، در هر موردی که پس از عقد معلوم شود یکی از طرفین به نوعی از عیوب یا بیماریها مبتلاست، به نحوی که با وجود آن رابطه جنسی نامقدور یا ضرری و حرجی باشد، برای طرف مقابل حق فسخ ثابت است مشروط به آن که عیب یا بیماری مزبور درمانناپذیر باشد.(ص۱۸۰). وی همچنین برای اثبات حق فسخ برای عیوب یا بیماریهای پرخطر برای هریک از زوجین از دلیل «تنقیح مناط» و «قیاس اولویت» استفاده میکند و با ذکر تسری حکم فسخ از عیوب منصوص به عیوب و بیماریهایی که ملاک مزبور عیناٌ در ان وجود داشته باشد که در قرن حاضر شناسایی شده و به لحاظ زیانباری یا مشقتزایی مانند عیوب منصوص است.(ص۱۸۳). | از نظر نگارنده، در هر موردی که پس از عقد معلوم شود یکی از طرفین به نوعی از عیوب یا بیماریها مبتلاست، به نحوی که با وجود آن رابطه جنسی نامقدور یا ضرری و حرجی باشد، برای طرف مقابل حق فسخ ثابت است مشروط به آن که عیب یا بیماری مزبور درمانناپذیر باشد.(ص۱۸۰). وی همچنین برای اثبات حق فسخ برای عیوب یا بیماریهای پرخطر برای هریک از زوجین از دلیل «تنقیح مناط» و «قیاس اولویت» استفاده میکند و با ذکر تسری حکم فسخ از عیوب منصوص به عیوب و بیماریهایی که ملاک مزبور عیناٌ در ان وجود داشته باشد که در قرن حاضر شناسایی شده و به لحاظ زیانباری یا مشقتزایی مانند عیوب منصوص است.(ص۱۸۳). |