حقوق بینالملل اسلام (کتاب): تفاوت میان نسخهها
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) افزودن لینک |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
===چکیده=== | ===چکیده=== | ||
'''حقوق بینالملل اسلام'''، جلد سوم از مجموعه ده جلدی «فقه | '''حقوق بینالملل اسلام'''، جلد سوم از [[مجموعه ده جلدی «فقه سیاسی»]]، اثر [[عباسعلی عمید زنجانی]] است. نقد نظام حقوق بینالمللی غربی و شرقی و ارائه نسخه اسلامی آن، ساختار اصلی کتاب است که به مسائلی میپردازد که هنوز هم در فقه و حقوق، زنده و محل اختلاف است؛ مانند جایگاه عقل و عرف در حقوق بینالملل، نظام امامت و جامعه واحد جهانی، تاریخ اسلام از منظر نظام و قواعد حقوق بینالمللی، تعریف حقوقی و فقهی وطن و کشور و دولت، تقسیمبندی فقهی دولتها و سرزمینهای اسلامی، جایگاه و اعتبار نظرات حاکم مسلمین، استقلال و حاکمیت دولت مسلمان، و نیز رابطه جهان اسلام و دنیای کفر در پرتو صلح یا جنگ. | ||
==جایگاه کتاب== | ==جایگاه کتاب== | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
==ساختار موضوعی کتاب== | ==ساختار موضوعی کتاب== | ||
کتاب در سال ۱۳۷۷ش توسط انتشارات امیرکبیر در تهران منتشر شده است. این اثر چهار بخش دارد و در بخش نخست که به دیدگاههای حقوق بینالملل اختصاص دارد، نقد نظام حقوق بینالمللی، و طرح سه مرحلهای اسلام درباره حقوق بینالملل و ایجاد جامعه واحد جهانی بیان شده است. | |||
بخش دوم کتاب با عنوان «بنیاد حقوق بینالملل اسلام» به کلیات، تدوین، منابع، ضمانت اجرا و دیدگاه تاریخی اسلام در زمینه حقوق بینالملل میپردازد. بخش سوم و مفصل کتاب (بیش از ۲۰۰ صفحه) درباره مسائل حقوقی و فقهی تعریف و شناسایی وطن، کشور، دولت و سرزمینهای اسلامی است و به نقش حکومت و حاکمیت مستقل تصریح میگردد. بخش پایانی و چهارم به صلح و جنگ و امنیت میپردازد، و در نوع رابطه میان جهان اسلام و دنیای کفر، این نظریه هم مطرح میشود که صلح اصل است، نه جهاد و جنگ. | بخش دوم کتاب با عنوان «بنیاد حقوق بینالملل اسلام» به کلیات، تدوین، منابع، ضمانت اجرا و دیدگاه تاریخی اسلام در زمینه حقوق بینالملل میپردازد. بخش سوم و مفصل کتاب (بیش از ۲۰۰ صفحه) درباره مسائل حقوقی و فقهی تعریف و شناسایی وطن، کشور، دولت و سرزمینهای اسلامی است و به نقش حکومت و حاکمیت مستقل تصریح میگردد. بخش پایانی و چهارم به صلح و جنگ و امنیت میپردازد، و در نوع رابطه میان جهان اسلام و دنیای کفر، این نظریه هم مطرح میشود که صلح اصل است، نه جهاد و جنگ. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
==اعتبار احکام حکومتی و نظرات امام مسلمین== | ==اعتبار احکام حکومتی و نظرات امام مسلمین== | ||
به غیر از وحی، | به غیر از وحی، [[فقه و عقل (منابع مطالعاتی)|عقل]]، [[فقه و عرف (منابع مطالعاتی)|عرف]] و قرارداد، بقیه منابع را عمید زنجانی تحتعنوان [[حکم حکومتی (منابع مطالعاتی)|احکام حکومتی]] میآورد و تذکر میدهد که میزان قلمرو آن مورد توافق همه فقها نیست. همچنین مقام امامت و رهبری سیاسی امت از نوعی قانونگذاری موقت و مصلحتی در حوزه مسئولیت رهبری برخوردار است و آیه ۵۹ سوره نساء (اطاعت از اولی الامر) نیز مؤید آن است. وی سپس به سوءاستفاده از احکام حکومتی توسط حکام و خلفا هم اشاره میکند که نشاندهنده سختی و حساسیت اجرای آن است. احکام حکومتی و نقطهنظرهای امام مسلمین نه بهعنوان رئیس کشور، بلکه چون رهبر مسلمانان جهان است اعتبار دارد؛ مانند اعتبار موافقتنامههای بین کشورها و پاپ در جایگاه رهبر مذهبی کاتولیکهای جهان (ص۱۱۸-۱۲۰). | ||
عمید زنجانی در ادامه (پایان بخش دوم کتاب)، نگاهی تاریخی به روابط بینالملل اسلام از عصر پیامبر اسلام (مانند روابط پیامبر با قبایل عرب، دولتهای مجاور و دو قدرت ایران و روم)، خلفا، امپراتوری عثمانی تا عصر حاضر (پس از جنگ جهانی اول و انحلال امپراتوری عثمانی) دارد، و در آخر با اشاره به بازتاب جهانی انقلاب اسلامی ایران و نظام جمهوری اسلامی، آن را بارقه امیدی برای احیای قواعد حقوق بینالمللی اسلام برمیشمرد و میگوید این رؤیا نیست و واقعیتی است که آثار و دلایل آن مشهود است (ص۱۲۱-۱۴۴). | عمید زنجانی در ادامه (پایان بخش دوم کتاب)، نگاهی تاریخی به روابط بینالملل اسلام از عصر پیامبر اسلام (مانند روابط پیامبر با قبایل عرب، دولتهای مجاور و دو قدرت ایران و روم)، خلفا، امپراتوری عثمانی تا عصر حاضر (پس از جنگ جهانی اول و انحلال امپراتوری عثمانی) دارد، و در آخر با اشاره به بازتاب جهانی انقلاب اسلامی ایران و نظام جمهوری اسلامی، آن را بارقه امیدی برای احیای قواعد حقوق بینالمللی اسلام برمیشمرد و میگوید این رؤیا نیست و واقعیتی است که آثار و دلایل آن مشهود است (ص۱۲۱-۱۴۴). | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
==حکومت مستقل، معیار تعریف سیاسی کشور اسلامی== | ==حکومت مستقل، معیار تعریف سیاسی کشور اسلامی== | ||
به نظر نویسنده، تقسیمبندی زمین به حکومت اسلام و کفر (دارالاسلام و دارالکفر) در قرآن تصریح نشده، اما فقها این تقسیمبندی را به استناد روایات معتبر مطرح کردهاند (ص۲۲۳-۲۲۵). بر این اساس، جهان اسلام (دارالاسلام) همه انسانهایی را در بر میگیرد که فارغ از خاک، رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها به مبانی اسلام معتقدند، و از سوی دیگر، در قطب و جبهه مخالف، کلیه ملل غیرمسلمان اعم از اهل کتاب، بتپرست، ماتریالیست، کمونیست و... قرار میگیرند؛ همانطور که علامه طباطبایی در تفسیر المیزان بیان میکند: «مرز کشور اسلامی عقیده است نه حدود جغرافیایی» (ص۲۲۸-۲۲۹). مؤلف سپس به آثار حقوقی وطن اسلامی (دارالاسلام) میپردازد (از ص۲۳۰) و به اصطلاح فقهی بلاد اسلامی (کثرت سکنه مسلمانان) و بلاد کفر هم اشاره میکند که ناظر به حقوق داخلی است (ص۲۳۲). | به نظر نویسنده، تقسیمبندی زمین به حکومت اسلام و کفر ([[دارالاسلام]] و [[دارالکفر]]) در قرآن تصریح نشده، اما فقها این تقسیمبندی را به استناد روایات معتبر مطرح کردهاند (ص۲۲۳-۲۲۵). بر این اساس، جهان اسلام (دارالاسلام) همه انسانهایی را در بر میگیرد که فارغ از خاک، رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها به مبانی اسلام معتقدند، و از سوی دیگر، در قطب و جبهه مخالف، کلیه ملل غیرمسلمان اعم از اهل کتاب، بتپرست، ماتریالیست، کمونیست و... قرار میگیرند؛ همانطور که علامه طباطبایی در تفسیر المیزان بیان میکند: «مرز کشور اسلامی عقیده است نه حدود جغرافیایی» (ص۲۲۸-۲۲۹). مؤلف سپس به آثار حقوقی وطن اسلامی (دارالاسلام) میپردازد (از ص۲۳۰) و به اصطلاح فقهی بلاد اسلامی (کثرت سکنه مسلمانان) و بلاد کفر هم اشاره میکند که ناظر به حقوق داخلی است (ص۲۳۲). | ||
مؤلف در ادامه وقتی میخواهد جغرافیای سیاسی جهان از دیدگاه اسلام و نیز خود دارالاسلام را تبیین کند، به شش نظریه میرسد و آنها را نقد و بررسی میکند و در نهایت نقش حکومت را در مفهوم وطن اسلامی مطرح میکند (ص۲۳۲-۲۴۵). وی قلمرو وطن اسلامی را از نظر سیاسی شامل سرزمینهایی میداند که مسلمانان در تملک آنها استقلال دارند و حدود این سرزمینها ناگزیر با موانع طبیعی یا مصنوعی مشخص میشود (ص۲۴۷). همچنین در ادامه به دلیل اهمیت نقش حاکمیت و حکومت در جغرافیای سیاسی، به این دو موضوع و نیز مبانی حقوقی و فقهی شناسایی دولت و کشور میپردازد (ص۳۴۱-۳۶۴). | مؤلف در ادامه وقتی میخواهد جغرافیای سیاسی جهان از دیدگاه اسلام و نیز خود دارالاسلام را تبیین کند، به شش نظریه میرسد و آنها را نقد و بررسی میکند و در نهایت نقش حکومت را در مفهوم وطن اسلامی مطرح میکند (ص۲۳۲-۲۴۵). وی قلمرو وطن اسلامی را از نظر سیاسی شامل سرزمینهایی میداند که مسلمانان در تملک آنها استقلال دارند و حدود این سرزمینها ناگزیر با موانع طبیعی یا مصنوعی مشخص میشود (ص۲۴۷). همچنین در ادامه به دلیل اهمیت نقش حاکمیت و حکومت در جغرافیای سیاسی، به این دو موضوع و نیز مبانی حقوقی و فقهی شناسایی دولت و کشور میپردازد (ص۳۴۱-۳۶۴). | ||
==صلح با دارالکفر اصل است یا جنگ و جهاد؟== | ==صلح با دارالکفر اصل است یا جنگ و جهاد؟== | ||
بخش چهارم و پایانی کتاب را نویسنده به مبانی و اصول صلح و امنیت اختصاص داده است و به صورت مفصل (حدود ۱۰۰ صفحه) مباحث حقوقی و اسلامی را مطرح میکند. به نظر وی، صلح و جنگ، همانطور که در حقوق بینالملل موضوعه، اولین و مهمترین مسئله است، در اسلام نیز زیربنای فقه سیاسی و خارجی است، و به باور برخی از فقها، صلح اصل است نه جنگ. بنابراین در موارد مشکوک، اصلِ صلح حاکم است. ایشان در ادامه این بحث، چند نظریه را بررسی میکند: | بخش چهارم و پایانی کتاب را نویسنده به مبانی و اصول صلح و امنیت اختصاص داده است و به صورت مفصل (حدود ۱۰۰ صفحه) مباحث حقوقی و اسلامی را مطرح میکند. به نظر وی، صلح و جنگ، همانطور که در حقوق بینالملل موضوعه، اولین و مهمترین مسئله است، در اسلام نیز زیربنای [[فقه سیاسی (منابع مطالعاتی)|فقه سیاسی]] و خارجی است، و به باور برخی از فقها، صلح اصل است نه جنگ. بنابراین در موارد مشکوک، اصلِ صلح حاکم است. ایشان در ادامه این بحث، چند نظریه را بررسی میکند: | ||
#نگاه مستشرقان که بر اساس آن، جهاد رابطه اصلی دارالاسلام با جهان خارج است. | #نگاه مستشرقان که بر اساس آن، جهاد رابطه اصلی دارالاسلام با جهان خارج است. | ||
#جهاد امری اختیاری و استحبابی است. | #جهاد امری اختیاری و استحبابی است. |