کاربر:Mkhaghanif/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

Mkhaghanif (بحث | مشارکت‌ها)
Mkhaghanif (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۸۰: خط ۸۰:


==روش‌شناسی و مبانی ==
==روش‌شناسی و مبانی ==
کتاب روشی گزارشی و تحلیلی دارد و رویکردش در نقد ادله اجتهادی است. پس از مفهوم‌شناسی و تحلیل دلیل، تطبیق و عدم تطبیق آن بر ترمیم بکارت را ارزیابی کرده و در هر بخش نظر خود را نیز بیان کرده است. در فصل سوم نیز همین فرایند را در مباحث حقوق پی‌ گرفته است. بر همین اساس بخش اعظم کتاب به گزارش استدلال‌های فقیهان شیعه و اهل سنت و نیز آراء حقوق‌دانان اختصاص یافته است.  
کتاب ترمیم بکارت روشی گزارشی و تحلیلی دارد و رویکردش در نقد ادله اجتهادی است. پس از مفهوم‌شناسی و تحلیل دلیل، تطبیق و عدم تطبیق آن بر ترمیم بکارت را ارزیابی کرده و در هر بخش نظر خود را نیز بیان کرده است. در فصل سوم نیز همین فرایند را در مباحث حقوق پی‌ گرفته است. بر همین اساس بخش اعظم کتاب به گزارش استدلال‌های فقیهان شیعه و اهل سنت و نیز آراء حقوق‌دانان اختصاص یافته است.  


===مبانی ===
===مبانی ===
خط ۸۶: خط ۸۶:


مهم‌ترین مبنای نویسنده در بحث دوشیزگی عرفی بودن آن است و از آن نتیجه می‌گیرد که اظهار نظر فقیهان نیز حداکثر در حد اظهار نظر یکی از عرف است. از سوی دیگر بر اساس نظر نویسنده معیار دوشیزگی از منظر عرف دخول از قبل است. بنابر این اگر بکارت زنی به خاطر رابطه دخولی از بین رفته باشد دوشیزه نیست و احکام دوشیزگی بر او مترتب نمی‌شود.
مهم‌ترین مبنای نویسنده در بحث دوشیزگی عرفی بودن آن است و از آن نتیجه می‌گیرد که اظهار نظر فقیهان نیز حداکثر در حد اظهار نظر یکی از عرف است. از سوی دیگر بر اساس نظر نویسنده معیار دوشیزگی از منظر عرف دخول از قبل است. بنابر این اگر بکارت زنی به خاطر رابطه دخولی از بین رفته باشد دوشیزه نیست و احکام دوشیزگی بر او مترتب نمی‌شود.
==مدعیات==
==مدعیات==
نویسنده یازده احتمال درباره معنای باکره بودن را از متون فقهی استخراج کرده و سپس نظر خود را بیان کرده است.(ص۸۴-۹۰) از نگاه او زنان از نظر باکرگی به سه قسم تقسیم می‌شوند؛ باکرۀ حقیقی که هیچ‌گونه رابطه جنسی نداشته است، باکرۀ حُکمی که دخول در قُبُل نداشته است و باکرۀ جعلی که هر چند رابطه دخولی از راه حرام داشته است اما چون تحت ولایت ولیّ است باکره محسوب می‌شود.(ص۴۳۹)
نویسنده یازده احتمال درباره معنای باکره بودن را از متون فقهی استخراج کرده و سپس نظر خود را بیان کرده است.(ص۸۴-۹۰) از نگاه او زنان از نظر باکرگی به سه قسم تقسیم می‌شوند؛ باکرۀ حقیقی که هیچ‌گونه رابطه جنسی نداشته است، باکرۀ حُکمی که دخول در قُبُل نداشته است و باکرۀ جعلی که هر چند رابطه دخولی از راه حرام داشته است اما چون تحت ولایت ولیّ است باکره محسوب می‌شود.(ص۴۳۹)