فلسفه فقه: تفاوت میان نسخهها
اصلاح ارقام |
|||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
===ماهیت احکام فقهی=== | ===ماهیت احکام فقهی=== | ||
===قلمرو فقه=== | ===قلمرو فقه=== | ||
بایسته است که هر علم گسترۀ احکام خود را مشخص سازد. | |||
بنا بر سنت فقهی، هیچ کنشی از انسان صادر نمیشود مگر اینکه ذیل یکی از احکام پنجگانۀ حلیت، استحباب، اباحه، کراهت یا حرمت قرار میگیرد. آیا این مسئله به این معنا است که علم فقه خود را متکفل مشخص نمودن حکم تمامی افعال اختیاری انسان میداند؟ پاسخ این پرسش (برای نمونه) به این بستگی دارد که «اباحه» را در واقع حکم بدانیم یا عدم حکم. اگر پاسخ فقه به این مسئله این باشد که اباحه نه حکمی فقهی بلکه عدم حکم فقهی است، نمیتوان گفت فقه درباره تمام کنشهای اختیاری بشر حکم دارد. | |||
#آیا فقه فقط شامل افعال است یا به وضعیتها نیز میپرازد.<ref>عابدی شاهرودی و دیگران، «اقتراح؛ فلسفه فقه در نظرخواهی از دانشوران»، ص: ۴۳.</ref> | #آیا فقه فقط شامل افعال است یا به وضعیتها نیز میپرازد.<ref>عابدی شاهرودی و دیگران، «اقتراح؛ فلسفه فقه در نظرخواهی از دانشوران»، ص: ۴۳.</ref> | ||
#افعالی که در فقه از آنها میتوان بحث نمود، فقط شامل اعمال ظاهری (جوارحی) میشود یا شامل اعمال باطنی (جوانحی) نیز میشوند یا خیر.<ref>عابدی شاهرودی و دیگران، «اقتراح؛ فلسفه فقه در نظرخواهی از دانشوران»، ص: ۴۳.</ref> | #افعالی که در فقه از آنها میتوان بحث نمود، فقط شامل اعمال ظاهری (جوارحی) میشود یا شامل اعمال باطنی (جوانحی) نیز میشوند یا خیر.<ref>عابدی شاهرودی و دیگران، «اقتراح؛ فلسفه فقه در نظرخواهی از دانشوران»، ص: ۴۳.</ref> | ||
#آیا فقه دربارۀ تمامی افعال بحث میکند یا برخی از آنها.<ref>عابدی شاهرودی و دیگران، «اقتراح؛ فلسفه فقه در نظرخواهی از دانشوران»، ص: ۴۳.</ref> | #آیا فقه دربارۀ تمامی افعال بحث میکند یا برخی از آنها.<ref>عابدی شاهرودی و دیگران، «اقتراح؛ فلسفه فقه در نظرخواهی از دانشوران»، ص: ۴۳.</ref> | ||
===روششناسی فقه=== | |||
بسیاری از مسائلی که در علم فقه و اصول فقه از جهت تأثیر روش پژوهش فقهی بررسی میشوند قابلیت بررسی از نظر فلسفی را نیز دارند. برای مثال، اصول فقه از دلالت «صیغۀ امر» یا «صیغۀ نهی» میپرسد؛ اما پرسش فلسفی درباره این موضع این خواهد بود که با چه روشی میتوان به حقیقت مدلول این دو صیغه یا دیگر واژگان دخیل در استنباط حکم فقهی رسید. برای بررسی این سوال، بایستی از جایی آغازید که محل بحث دانش اصول فقه نیز هست. اصول فقه نیز، بنا بر مسائلی که به طور سنتی در آن وجود دارند میتواند بحث کند که آیا رجوع عمومی به عرف، یا تحقیق علمی بر اساس روشهایی همچون شاخههای مختلف زبانشناسی، نشانهشناسی، معناشناسی و مانند اینها نشاندهندۀ حقیقت مدلول آن (در علم اصول فقه: ارادۀ شارع) هست یا خیر. اما در ادامه بایستی به سراغ سوالی رفت که به طور تخصصی در حوزۀ فلسفه قرار دارد: چه ارتباطی میان نتایج روش تحقیق مذکور و روش استنباط احکام وجود دارد که باعث شده علم فقه آن را بپذیرد یا رد کند؟ مسئله اخیر نه به لحاظر روششناختی و نه بنا بر سنت موجود، در حوزۀ هیچ یک از علم فقه یا اصول فقه نیست. | |||
===رابطه فقه با علوم دیگر=== | ===رابطه فقه با علوم دیگر=== | ||