کاربر:Mojtaba61.Abedini/صفحه تمرین۳: تفاوت میان نسخهها
صفحهای تازه حاوی «==بسم الله الرحمن الرحیم== ==اشکالات== فصلبندی کتاب بهخوبی انجام نشده است؛ بهطوریکه در فصل اول به معنای لغوی، اصطلاح شرعی و دیدگاه فقها درباره غنا پرداخته شده، اما در فصل دوم که انتظار میرود به حکم غنا اختصاص یابد، به تاریخچه غنا پرداخ...» ایجاد کرد |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
نویسنده در فصل دوم تاریخچه غنا و موسیقی را در صفحات ۵۶ تا ۸۸ مورد بررسی قرار میدهد. | نویسنده در فصل دوم تاریخچه غنا و موسیقی را در صفحات ۵۶ تا ۸۸ مورد بررسی قرار میدهد. | ||
مصنف در فصل اول به بررسی حکم غنا میپردازد. در ابتدا، به دیدگاههای مختلف مذاهب اسلامی از جمله امامیه، حنفیه، مالکیه، شافعیه، حنبلیه، ظاهریه، اوزاعیه، بصریه، جریریه و نخیه اشاره میکند. این مذاهب درباره غنا دو دیدگاه دارند: برخی از علمای اهل سنت معتقدند که غنا فینفسه مباح است و تنها به دلیل عوامل خارجی ممکن است حرام یا مکروه شود. در مقابل، عدهای دیگر باور دارند که غنا در هر شرایطی حرام است و حرمت آن ذاتی است. فقهای شیعه نیز به این دیدگاه دوم گرایش دارند. | |||
سپس مصنف اشاره میکند که برخی از فقهای شیعه مانند ملا محسن فیض کاشانی، محقق سبزواری و صاحب کفایهالاصول، نظرات علمای اهل سنت را انتخاب کردهاند. اما با دقت در گفتارشان مشخص میشود که این فقها چنین نظری ندارند. (ص ۸۹-۹۰) | |||
نویسنده ابتدا به دلایل قائلین به حرمت غنا پرداخته و بیان میکند که فقهایی که نفس غنا را حرام دانستهاند، به اجماع، آیات و اخبار استناد کردهاند. وی در ابتدا به اجماع اشاره کرده و با بهرهگیری از نظرات فقهایی مانند ملا احمد نراقی، صاحب جواهر و شیخ انصاری توضیح میدهد که این فقها به اجماع در حرمت غنا باور دارند. | |||
اما نویسنده با ارائه دلایلی این اجماع را رد میکند. دلائلی همچون: | |||
۱- وجود فقهایی که قائل به حرمت غنا نیستند، | |||
۲- اینکه اجماع مورد ادعا، اجماع مدرکی است نه تعبدی، | |||
۳- و اینکه ملاک حجیت اجماع تعبدی، کاشفیت از رأی معصوم است نه صرف اجماع، و در چنین مواردی مشخص نیست اجماع کاشفیت و اعتبار داشته باشد (ص ۹۰ - ۹۲). |
نسخهٔ ۱ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۴۹
بسم الله الرحمن الرحیم
اشکالات
فصلبندی کتاب بهخوبی انجام نشده است؛ بهطوریکه در فصل اول به معنای لغوی، اصطلاح شرعی و دیدگاه فقها درباره غنا پرداخته شده، اما در فصل دوم که انتظار میرود به حکم غنا اختصاص یابد، به تاریخچه غنا پرداخته شده است.
۳۰ صفحه از کتاب به بررسی تاریخچه اختصاص یافته است.
غنا، موسیقی و رقص در اسلام
نویسنده در فصل اول به بررسی ماهیت غنا و موسیقی از دیدگاه لغوی و اصطلاح شرعی پرداخته و همچنین به تعریف غنا از منظر اقوال فقها اختصاص دارد (ص۲۴-۴۸). در ادامه در صفحات ۴۹ تا ۵۵ به بحثی کوتاه درباره موسیقی میپردازد.
نویسنده در فصل دوم تاریخچه غنا و موسیقی را در صفحات ۵۶ تا ۸۸ مورد بررسی قرار میدهد.
مصنف در فصل اول به بررسی حکم غنا میپردازد. در ابتدا، به دیدگاههای مختلف مذاهب اسلامی از جمله امامیه، حنفیه، مالکیه، شافعیه، حنبلیه، ظاهریه، اوزاعیه، بصریه، جریریه و نخیه اشاره میکند. این مذاهب درباره غنا دو دیدگاه دارند: برخی از علمای اهل سنت معتقدند که غنا فینفسه مباح است و تنها به دلیل عوامل خارجی ممکن است حرام یا مکروه شود. در مقابل، عدهای دیگر باور دارند که غنا در هر شرایطی حرام است و حرمت آن ذاتی است. فقهای شیعه نیز به این دیدگاه دوم گرایش دارند.
سپس مصنف اشاره میکند که برخی از فقهای شیعه مانند ملا محسن فیض کاشانی، محقق سبزواری و صاحب کفایهالاصول، نظرات علمای اهل سنت را انتخاب کردهاند. اما با دقت در گفتارشان مشخص میشود که این فقها چنین نظری ندارند. (ص ۸۹-۹۰)
نویسنده ابتدا به دلایل قائلین به حرمت غنا پرداخته و بیان میکند که فقهایی که نفس غنا را حرام دانستهاند، به اجماع، آیات و اخبار استناد کردهاند. وی در ابتدا به اجماع اشاره کرده و با بهرهگیری از نظرات فقهایی مانند ملا احمد نراقی، صاحب جواهر و شیخ انصاری توضیح میدهد که این فقها به اجماع در حرمت غنا باور دارند. اما نویسنده با ارائه دلایلی این اجماع را رد میکند. دلائلی همچون: ۱- وجود فقهایی که قائل به حرمت غنا نیستند، ۲- اینکه اجماع مورد ادعا، اجماع مدرکی است نه تعبدی، ۳- و اینکه ملاک حجیت اجماع تعبدی، کاشفیت از رأی معصوم است نه صرف اجماع، و در چنین مواردی مشخص نیست اجماع کاشفیت و اعتبار داشته باشد (ص ۹۰ - ۹۲).