کاربر:Mojtaba61.Abedini/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۶: | ||
نویسنده در فصل سوم بخش دوم، با استناد به آیات و روایات گوناگون، دلایل حرمت رقص از منظر قرآن و احادیث را بررسی کرده و سپس به تفاوت میان موسیقی و رقص میپردازد (ص ۲۳۶-۲۷۰). | نویسنده در فصل سوم بخش دوم، با استناد به آیات و روایات گوناگون، دلایل حرمت رقص از منظر قرآن و احادیث را بررسی کرده و سپس به تفاوت میان موسیقی و رقص میپردازد (ص ۲۳۶-۲۷۰). | ||
نویسنده در فصل چهارم بخش دوم به موضوع رقص و هنر نمایش میپردازد. او پس از ۱۵ صفحه بررسی تاریخی و غیرتاریخی هنر نمایش، به بحث درباره حکم نهایی رقص میرسد. | |||
وی در ابتدا به بحث رقص در کتاب قدما و متأخرین پرداخته و اینکه چون رقص، لهو بود و حرمتش واضح بود برای حرمت رقص در کلمات متأخرین استدلالی نشده است(ص۲۸۶ - ۲۸۸). به باور نویسنده عمده استدلالی که برای حرمت رقص وجود دارد روایتی است که سکونی از امام صادق علیه السلام نقل کرده است. به باور نویسنده این روایت از نظر سند و دلالت خوب هست میتوان به آن استناد کرد بنابراین با اطلاقی که در این روایت معتبر وجود دارد میتوان بدون قید، حکم به حرمت داد اما فقها به اطلاق آن فتوا ندادند یعنی اگر شخصی خودش در یک تنهایی برقصد یا زن جلوی شوهر برقصد پس مسئله جای تامل دارد که چرا به اطلاق عمل نکردند | |||
نویسنده ابتدا به موضوع رقص در کتابهای قدما و متأخرین پرداخته و بیان میکند که چون رقص به عنوان لهو شناخته میشده و حرمت آن واضح بوده است، در کلمات متأخرین نیازی به استدلال برای حرمت آن دیده نشده است (ص ۲۸۶-۲۸۸). به اعتقاد نویسنده، اصلیترین استدلال برای حرمت رقص، روایتی است که سکونی از امام صادق علیهالسلام نقل کرده است. نویسنده باور دارد که این روایت از نظر سند و دلالت معتبر بوده و میتوان به آن استناد کرد. بنابراین، با اطلاق موجود در این روایت معتبر، میتوان حکم به حرمت رقص داد. اما فقها به این اطلاق فتوا ندادهاند، چرا که در صورت فتوا به اطلاق روایت باید گفت: حرام است تنها رقصیدن و حرام است رقص زن در برابر شوهرش. | |||
اما خویی که این سند را بر اساس مبانی رجالی خود معتبر نمیداند و قائل به حلیتت رقص هست (ص۲۹۰ -۲۹۳). |