کاربر:Bazeli/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
خط ۱۵۸: | خط ۱۵۸: | ||
=== نقاط ضعف === | === نقاط ضعف === | ||
* از جمله نقاط ضعف کتاب، میتوان پرداخت مبسوط به مباحث کلامی دانست. با | * از جمله نقاط ضعف کتاب، میتوان پرداخت مبسوط به مباحث کلامی دانست. با اینکه کتاب، فقهی و به صورت دقیقتر فلسفه فقهی است، ولی به نظر میرسد مباحث کلامی بیشترین حجم کتاب را به خود اختصاص دادهاند. انبوهی از مباحث کلامی به صورت مبسوط و استدلالی در کتاب مطرح شده که حتی گاهی مخاطب را از اصل بحث دور میکند. برای نمونه تمام مباحث فصل یازدهم با عنوان تحلیل مفهوم نبوت بیشتر کلامی است تا فقهی و ارتباطش با فقه و فلسفه فقه چندان روشن نیست. | ||
* شاید یکی از نقدها به کتاب را بتوان عدم توجه نویسنده به مسائل مستحدثه و جدید فقهی بیان کرد. نویسنده بیشتر مباحثی که مطرح کرده، مربوط به فقه قدیم بوده و کمتر به مسائل مستحدثه مانند فقه اقتصادی، فقه خانواده، فقه پزشکی، فقه رسانه و ... پرداخته است. وی میتوانست به این حوزهها نیز ورود کرده و نشان دهد که مبانی کلامی در این مسائل نیز تأثیرگذارند یا خیر، اگر آری چگونه؟ | * شاید یکی از نقدها به کتاب را بتوان عدم توجه نویسنده به مسائل مستحدثه و جدید فقهی بیان کرد. نویسنده بیشتر مباحثی که مطرح کرده، مربوط به فقه قدیم بوده و کمتر به مسائل مستحدثه مانند فقه اقتصادی، فقه خانواده، فقه پزشکی، فقه رسانه و ... پرداخته است. وی میتوانست به این حوزهها نیز ورود کرده و نشان دهد که مبانی کلامی در این مسائل نیز تأثیرگذارند یا خیر، اگر آری چگونه؟ | ||
* با اینکه نویسنده خود در مواردی تصریح کرده که هدف تحقیق، نشان دادن تأثیر گزارههای کلامی بر استنباط و نظریههای فقهی و اصولی است؛ اما در مواردی برخی از نتایج و گزارههایی که بیان شده، نظریه فقهی یا اصولی به شمار نمیرود برای نمونه تفسیر نسخ(ص۱۹۳م۱۹۴) که بیشتر به مباحث تفسیری ارتباط دارد تا فقهی یا ضرورت تکلیف و قانون الهی(ص۱۹۲ و ۲۶۵) | * با اینکه نویسنده خود در مواردی تصریح کرده که هدف تحقیق، نشان دادن تأثیر گزارههای کلامی بر استنباط و نظریههای فقهی و اصولی است؛ اما در مواردی برخی از نتایج و گزارههایی که بیان شده، نظریه فقهی یا اصولی به شمار نمیرود برای نمونه تفسیر نسخ(ص۱۹۳م۱۹۴) که بیشتر به مباحث تفسیری ارتباط دارد تا فقهی یا ضرورت تکلیف و قانون الهی(ص۱۹۲ و ۲۶۵) و مسئله ضرورت امامت و نبوت(ص۲۶۷و۲۶۸) که مسئلهای کلامی به شمار میروند. | ||
* مؤلف در برخی موارد تأثیر مبانی کلامی بر استنباط و اجتهاد را به روشنی توضیح نداده و | * مؤلف در برخی موارد تأثیر مبانی کلامی بر استنباط و اجتهاد را به روشنی توضیح نداده و با ابهام گذرانده است. برای نمونه در فصل هفتم و تأثرگذاری حکمت الهی بر اجتهاد، یکی از موارد دستیابی به علت و مناط حکم ذکر شده است؛(ص۲۳۲-۲۳۷) ولی چگونگی تأثیر حکمت الهی در این مورد بیان نشده است. برخی موارد را نیز نویسنده بسیار به اختصار (در حد چند سطر) گذرانده است. برای نمونه در فصل ششم، چگونگی تأثیر علم الهی بر فقه و نظریات فقهی چندان واضح و روشن نیست و نویسنده در برخی موارد به گفتن اینکه برخی فقها در مقام استدلال به این صفت استناد کردهاند، اکتفا کرده و چگونگی آن را بیان نکرده است.(ر.ک: ص۱۹۶، ۱۹۸و۱۹۹) در فصل نهم نیز در بیان تأثیر تکلیف در صحت عبادات مرتد، تنها دو سطر اصل مدعا ذکر شده است بدون هیچ توضیحی.(ص۳۰۱) | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |