کاربر:Aliabadi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
جز ←عیوب موجب فسخ نکاح: اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام |
جز ←عیوب موجب فسخ نکاح: اصلاح ارقام، اصلاح فاصلهٔ مجازی |
||
خط ۲۳۱: | خط ۲۳۱: | ||
وی مدعی است که جماع حق خیار فسخ را ساقط میکند.(ج۳، ص۲۱۴) | وی مدعی است که جماع حق خیار فسخ را ساقط میکند.(ج۳، ص۲۱۴) | ||
نویسنده در ادامه ضمن اشاره به مسائل متفرقه فسخ نکاح به سبب عیوب موجب فسخ، در مسئله تعلیق عقد نکاح، مدعی است که اگر در نکاح شرط کنند که در مرد هیچ عیبی وجود نداشته باشد بر آن است که چنین شرطی تنها در صورتی درست است که لزومِ در عقد حقی باشد نه حکمی، زیرا صحت شرط نیازمند دلیل مشروعیت است و عموم «المومنون عند شروطهم» نمیتواند مشروعیت چنین شرطی را اثبات کند. | نویسنده در ادامه ضمن اشاره به مسائل متفرقه فسخ نکاح به سبب عیوب موجب فسخ، در مسئله تعلیق عقد نکاح، مدعی است که اگر در نکاح شرط کنند که در مرد هیچ عیبی وجود نداشته باشد بر آن است که چنین شرطی تنها در صورتی درست است که لزومِ در عقد حقی باشد نه حکمی، زیرا صحت شرط نیازمند دلیل مشروعیت است و عموم «المومنون عند شروطهم» نمیتواند مشروعیت چنین شرطی را اثبات کند.(ج۳، ص۲۱۸) | ||
وی درباره اقسام اشتراط عدم عیب سابق در عقد بر آن است که اگر عدم عیب به صورت قید آورده شود عقد باطل نیست اما دارای تعلیق است اما در صورتی که این عدم عیب به صورت شرطِ تعدد مطلوب باشد بازگشت آن به جعل خیار در صورت وجود عیب است. در این صورت نیازمند دلیل بر جواز و مشروعیت است.(ج۳، ص۲۱۸) | وی درباره اقسام اشتراط عدم عیب سابق در عقد بر آن است که اگر عدم عیب به صورت قید آورده شود عقد باطل نیست اما دارای تعلیق است اما در صورتی که این عدم عیب به صورت شرطِ تعدد مطلوب باشد بازگشت آن به جعل خیار در صورت وجود عیب است. در این صورت نیازمند دلیل بر جواز و مشروعیت است.(ج۳، ص۲۱۸) | ||
خط ۲۳۸: | خط ۲۳۸: | ||
وی در ادامه درباره عیوب قبل و بعد از عقد ضمن رد دلیل آیت الله خویی بر آن است که روایات مورد استدلال ایشان، در مقام بیان ویژگیها و چگونگی فسخ و شرایط و زمان آنها نیستند بلکه بیانگر اصل جواز فسخ درباره عیوب چهارگانه است. علاوه اینکه در تمامی روایاتی که از واژه تدلیس استفاده شده است روشن است که عیوب قبل از عقد و یا مقارن عقد را بیان میکند.(ج۳، ص۲۲۲) | وی در ادامه درباره عیوب قبل و بعد از عقد ضمن رد دلیل آیت الله خویی بر آن است که روایات مورد استدلال ایشان، در مقام بیان ویژگیها و چگونگی فسخ و شرایط و زمان آنها نیستند بلکه بیانگر اصل جواز فسخ درباره عیوب چهارگانه است. علاوه اینکه در تمامی روایاتی که از واژه تدلیس استفاده شده است روشن است که عیوب قبل از عقد و یا مقارن عقد را بیان میکند.(ج۳، ص۲۲۲) | ||
نویسنده در ادامه این بحث به بیان مساله درمان یا برطرف شدن عیب و بیماری قبل از فسخ با اشاره به نوع برداشت از متن روایات مدعی است که اگر مستفاد از روایات این است که حق فسخ به خاطر خود عیب است در این صورت با برطرف شدن عیب حق خیار نیز ساقط میشود. (ج۳، ص۲۲۳) اما در صورتی که برداشت از روایات این باشد که اگر زن یا مرد به عیبی دچار است حق فسخ ایجاد میشود و دلیل نسبت به بقای عیب مطلق است لذا با بقاء یا ازاله عیب، حق ایجاد شده باقی خواهد بود.(ج۳، ص۲۲۴) |