کاربر:Mahjoor60/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۸: | خط ۸: | ||
== ساختار کتاب == | == ساختار کتاب == | ||
کتاب '''مبانی فقهی جاسوسی و ضد جاسوسی''' در پنج مقام نوشته شده که هر مقام، به فراخور میزان بحث، به فصلهایی تقسیم شده و مباحثی را ارائه کرده است. مقام های کتاب عبارتاند از: مقام اول: معنای تجسس، مقام دوم: اقسام تجسس و جاسوسی، مقام سوم: حکم تجسس، مقام چهارم: درباره عریف و نقیب و مقام پنجم: ارتکاب حرام هنگام تجسس. | کتاب '''مبانی فقهی جاسوسی و ضد جاسوسی''' در پنج مقام نوشته شده که هر مقام، به فراخور میزان بحث، به فصلهایی تقسیم شده و مباحثی را ارائه کرده است. مقام های کتاب عبارتاند از: مقام اول: معنای تجسس، مقام دوم: اقسام تجسس و جاسوسی، مقام سوم: حکم تجسس، مقام چهارم: درباره عریف و نقیب و مقام پنجم: ارتکاب حرام هنگام تجسس. | ||
'''مقام اول: معنای تجسس'''<br> | '''مقام اول: معنای تجسس'''<br> | ||
خط ۲۰: | خط ۱۹: | ||
فصل نخست سه بحث دارد. در بحث نخست حکم جاسوس مسلمان در فتاوای فقهای شیعه (شیخ طوسی، قاضی ابنبراج طرابلسی، علامه حلی، محقق قمی و آقای منتظری) و آرا و سخنان فقهای عامه (ابویوسف، بستی و عینی) مطرح شده، سپس ادله روایی حکم آورده شده است. <br> | فصل نخست سه بحث دارد. در بحث نخست حکم جاسوس مسلمان در فتاوای فقهای شیعه (شیخ طوسی، قاضی ابنبراج طرابلسی، علامه حلی، محقق قمی و آقای منتظری) و آرا و سخنان فقهای عامه (ابویوسف، بستی و عینی) مطرح شده، سپس ادله روایی حکم آورده شده است. <br> | ||
دلیل اول داستان حاطب بنابیبلتعه است که نویسنده، صدور روایت را قطعی میداند و آن را از تفسیر قمی، آثار شیخ طبرسی و تفسیر فرات کوفی نقل میکند. در این بخش و ذیل نقل روایت از آثار طبرسی، نویسنده به جمله آخر روایت که «شاید خدا به اهل بدر توجه داشته، پس آنان را بخشوده و بدانان فرموده باشد: هر کار میخواهید بکنید که شما را آمرزیدم» (ص ۳۹) ایراد اعتقادی وارد میکند، سپس پاسخ علامه طباطبایی به آن اشکال را میآورد. به نظر میرسد نویسنده در این بحث، که حدود هفت صفحه است، از موضوع نوشته دور شده است. <br> | دلیل اول داستان حاطب بنابیبلتعه است که نویسنده، صدور روایت را قطعی میداند و آن را از تفسیر قمی، آثار شیخ طبرسی و تفسیر فرات کوفی نقل میکند. در این بخش و ذیل نقل روایت از آثار طبرسی، نویسنده به جمله آخر روایت که «شاید خدا به اهل بدر توجه داشته، پس آنان را بخشوده و بدانان فرموده باشد: هر کار میخواهید بکنید که شما را آمرزیدم» (ص ۳۹) ایراد اعتقادی وارد میکند، سپس پاسخ علامه طباطبایی به آن اشکال را میآورد. به نظر میرسد نویسنده در این بحث، که حدود هفت صفحه است، از موضوع نوشته دور شده است. <br> | ||
دلیل دوم در بحث حکم جاسوس مسلمان، اقدام امام حسن مجتبی(ع) در قتل جاسوسان معاویه است که نویسنده آن را از اربلی به نقل از شیخ مفید و نیز ابوالفرج در الأغاني و ابنابیالحدید نقل میکند. نویسنده پس از نقل روایت با بیان سه نکته دلالت آن بر جواز قتل جاسوس را رد میکند: ۱. با توجه به روایت، شاید حکم از باب افساد به جهت ترور و فریب بوده است، نه از باب صدق عنوان جاسوس؛ ۲. شاید حکم «قضیة فی واقعة» بوده است؛ ۳. روایت مرسل و ناقل آن ناشناس است.<br> | دلیل دوم در بحث حکم جاسوس مسلمان، اقدام امام حسن مجتبی(ع) در قتل جاسوسان معاویه است که نویسنده آن را از اربلی به نقل از شیخ مفید و نیز ابوالفرج در الأغاني و ابنابیالحدید نقل میکند. نویسنده پس از نقل روایت با بیان سه نکته دلالت آن بر جواز قتل جاسوس را رد میکند: ۱. با توجه به روایت، شاید حکم از باب افساد به جهت ترور و فریب بوده است، نه از باب صدق عنوان جاسوس؛ ۲. شاید حکم «قضیة فی واقعة» بوده است؛ ۳. روایت مرسل و ناقل آن ناشناس است.<br> | ||
دلیل سومی که نویسنده میآورد روایتی است که میرزای نوری از دعائم الاسلام نقل کرده است: «اگر بر جاسوس و خبرچین دست یابند، کشته میشوند. از اهل بیت (ع) چنین روایت شده است». نویسنده این روایت را با تکیه بر ارسال آن و کماعتباری کتاب دعائم رد میکند و بر فرض پذیرش نیز آن را با روایتی دیگر مقید میکند تا حکم، عدم قتل جاسوس مسلمان باشد.<br> | دلیل سومی که نویسنده میآورد روایتی است که میرزای نوری از دعائم الاسلام نقل کرده است: «اگر بر جاسوس و خبرچین دست یابند، کشته میشوند. از اهل بیت (ع) چنین روایت شده است». نویسنده این روایت را با تکیه بر ارسال آن و کماعتباری کتاب دعائم رد میکند و بر فرض پذیرش نیز آن را با روایتی دیگر مقید میکند تا حکم، عدم قتل جاسوس مسلمان باشد.<br> |