کاربر:Ms.sadeghi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۵۴: خط ۱۵۴:


===گرفتن اعتراف و اقامه شهادت===
===گرفتن اعتراف و اقامه شهادت===
به گفته مولف در صفحه ۲۲۹ بر اساس کلمات فقها چنانچه اعتراف گرفتند و اقامه شهادت با تهدید و آزار و شکنجه همراه نباشد مشروع است.  
به گفته نویسنده، بر اساس نظر فقها، اگر اعتراف یا اقامه شهادت بدون تهدید، آزار و شکنجه باشد، مشروعیت دارد (ص۲۲۹). نوری معتقد است که اگر فرد با رضایت کامل برای اجرای هیپنوتیزم به منظور گرفتن اعتراف یا اقامه شهادت اقدام کند، اشکالی ندارد. اما اگر این عمل با اکراه صورت گیرد تا فرد به جرمی اعتراف کند یا شهادتی دهد، جایز نیست. همچنین، اگر فرد را مجبور به اعتراف یا شهادت کنند یا او را بی‌اختیار هیپنوتیزم نمایند، این عمل مجاز نیست؛ زیرا این امر مستلزم تصرف در نفس فرد بدون اجازه اوست. نوری بیان می‌کند که در مواردی که حفظ نظام مسلمانان و حراست از اموال و حقوق آنان از نظر شارع اهمیت بالایی دارد و امکان اقامه شهادت یا گرفتن اعتراف از راه‌های متعارف و مشروع وجود ندارد، انجام هیپنوتیزم اجباری یا غیر اختیاری از باب تقدیم اهم بر مهم در شرایط تزاحم جایز است (ص۲۳۰).


نوری در صفحه ۲۳۰ می‌گوید اگر فرد برای اجرای هیپنوتیزم به منظور گرفتن اعتراف و اقامه شهادت رضایت کامل داشته باشد اشکالی ندارد ولی اگر بخواهند با اکراه او را هیپنوتیزم کنند تا به جرمی اعتراف کند یا بر امری شهادت دهد جایز نیست. همچنین اگر او را بر مجرد اعتراف یا شهادت مجبور کنند یا بی‌اختیار هیپنوتیزم نمایند چون مستلزم تصرف در نفس فرد است که بدون اذن او انجام شده است.  
نویسنده این پرسش را مطرح می‌کند که اگر مجرم با رضایت کامل یا با اکراه تحت هیپنوتیزم قرار گیرد و به جرم خود اعتراف کند، آیا این اعتراف معتبر است و جرم او اثبات می‌شود یا خیر؟ همچنین، اگر شاهد با رضایت کامل، بی‌اختیار یا با اکراه برای شهادت بر امری که شاهد آن بوده ولی از حافظه‌اش پاک شده، تحت هیپنوتیزم قرار گیرد و شهادتی بدهد، آیا این شهادت اعتبار دارد؟ (ص۲۳۰). به گفته نویسنده، پذیرش اعتراف و شهادت مستلزم وجود شرایطی در اعتراف‌کننده و شاهد است که از جمله آنها قصد بر اقرار و شهادت است. بنابراین، اعتراف و شهادت افرادی که در حالت خواب، بیهوشی یا مستی هستند و قصدی ندارند، نمی‌تواند حجیت داشته باشد (ص۲۳۱). نویسنده می‌گوید که از آنجا که در حالت خلسه هیپنوتیزمی امکان القای انواع خطاها و توهمات در حواس وجود دارد، ممکن است فرد رویدادهایی را که هرگز رخ نداده‌اند، بخشی از اعمال خود بداند و به آنها اعتراف کند یا بر اساس آنها شهادت دهد. از این رو، آگاهی لازم برای قصد داشتن در بیان جملات در حالت هیپنوتیزم محرز نیست و نمی‌توان ادعا کرد که فرد قاصد اعتراف یا شهادت بوده است. بنابراین، جنبه کشفی که اقرار و شهادت را نافذ می‌کند، در این حالت مخدوش می‌شود (ص۲۳۲).


نوری در صفحه ۲۳۰ می‌گوید در مواردی که حفظ نظام مسلمانان و حراست از اموال و حقوق ایشان در نظر شارع امر مهمی به شمار می‌آید و اقامه شهادت علیه مجرمان یا گرفتن اعتراف از آنان از راه‌های متعارف و مشروع ممکن نباشد انجام هیپنوتیزم به صورت اکراهی یا غیرا اختیاری از باب تقدیم اهم بر مهم در موارد تزاحم جایز است.
نویسنده تأکید می‌کند که تفاوتی بین مواردی که فرد با رضایت، بی‌اختیار یا با اکراه هیپنوتیزم شده باشد، وجود ندارد. او همچنین می‌گوید که دلیل دیگری برای بی‌اعتباری اعتراف هیپنوتیزمی این است که حتی اگر از قصد نداشتن فرد صرف نظر کنیم، شمول قاعده "اقرار عقلاء علی انفسهم" که یک قاعده عقلایی است، در موارد هیپنوتیزم، مشکوک است. زیرا این قاعده تنها در مواردی صدق می‌کند که اعتراف از راه‌های متعارف که کاشفیت دارد حاصل شده باشد. بنابراین، قاعده "اقرار عقلاء علی انفسهم" در اینجا حجیت ندارد (ص۲۳۳).
 
مولف در صفحه ۲۳۰ سوال را مطرح می‌کند که در صورتی که مجرم با رضایت کامل یا با اکراه برای اعتراف تحت هیپنوتیزم قرار گیرد  به جرم خود اعتراف کند آیا اعتراف او حجیت دارد و جرم در حقش ثابت می‌شود یا خیر. همچنین در صورتی که شاهد با رضایت کامل یا بی‌اختیار یا با اکراه برای شهادت بر امری که شاهد آن بوده ولی به عللی از حافظه‌اش پاک شده تحت هیپنوتیز قرار گیرد و به نفع کسی شهادت دهد آیا شهادتش حجیت و اعتبار دارد.
 
به گفته مولف در صفحه ۲۳۱ برای پذیرفته شدن اعتراف و شهادت اعتراف کننده و شاهد باید دارای شرایطی باشند که از جمله آنها قصد بر اقرار و شهادتشان است لذا اقرار و شهادت اشخاصی که خواب بیهوش یا مست هستند و قصد ندارند می‌تواند حجیت داشته باشد.
 
مولف در صفحه ۲۳۲ می‌گوید با توجه به اینکه در خلسه‌های هیپنوتیزمی امکان القای انواع خطاها و توهمات در حواس فراهم می‌شود این قابلیت پدید می‌آید که سوژه عجیب‌ترین شکل‌های توهمات را به وضوح احساس کند و رویدادهایی را که هرگز رخ نداده است جزئی از کارهای خود قلمداد نماید و به آن اعتراف کند یا بر اساس آن شهادت دهد. بنابراین آگاهی ای که سوژه برای قاصد بودن درباره جمله‌هایی که بیان می‌کند لازم دارد در خلال هیپنوتیزم محرز نیست و نمی‌توان ادعا کرد که قاصد اعتراف و شاهدش بوده است بنابراین آن جنبه کشفی که به خاطر آن اقرار و شهادت نافذ دانسته شده است مخدوش می‌شود. به گفته مولف در صفحه ۲۳۳ رقی بین مواردی که سوژه با رضایت یا بی‌اختیار یا با اکراه هیپنوتیز شده باشد نیست.
 
مولف در صفحه ۲۳۳ همچنین می‌گوید دلیل دیگری که بر اعتبار نداشتن اعتراف هیپنوتیزمی می‌توان اقامه کرد این است که با قطع نظر از قصد نداشتن فرد درباره اعترافش، شمول قاعده اقرار عقلاء علی انفسهم که قاعده‌ای عقلایی است بر موارد هیپنوتیزم، مشکوک است زیرا بنای عقلا در مواردی است که اعتراف از راه‌های متعارفی که کاشفیت داشته باشد حاصل شده باشد. بنابراین قاعده اقرار عقلاء علی انفسهم در اینجا حجیت ندارد.