کاربر:Ms.sadeghi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
تسخیر جن و روح: اصلاح ارقام
Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۴۳: خط ۴۳:


===اخبار از غیب===
===اخبار از غیب===
به گزارش نویسنده، در برخی مراحل هیپنوتیزم، فرد هیپنوتیزم‌کننده می‌تواند شخص هیپنوتیزم‌شونده را به گذشته بازگرداند یا با استفاده مستقیم یا کمک گرفتن از جن و روح، اطلاعاتی از گذشته او ارائه دهد (ص۱۵۴).
به گزارش نویسنده، در هیپنوتیزم ممکن است فرد هیپنوتیزم‌کننده بدون واسطه و یا با واسطه جن و روح، اطلاعاتی از گذشته ارائه دهد (ص۱۵۴).


*بیان اتفاقات گذشته بدون واسطه جن و روح
*بیان اتفاقات گذشته بدون واسطه جن و روح
اگر هیپنوتیزم‌کننده به‌طور احتمالی و با تردید از گذشته خبر دهد و این اخبار نادرست باشد، این عمل دروغ محسوب شده و حرام است. روایات نیز چنین عملی را حرام می‌دانند (ص۱۵۴). اما اگر هیپنوتیزم‌کننده به‌صورت قطعی از گذشته فرد خبر دهد و این اخبار مطابق واقع باشد، دلیلی بر حرمت آن وجود ندارد؛ زیرا این عمل تحت عنوان کذب قرار نمی‌گیرد. محقق خویی نیز به این نکته اشاره کرده است (ص۱۵۵-۱۵۷).
اگر هیپنوتیزم‌کننده به‌طور احتمالی از گذشته خبر دهد و این اخبار نادرست باشد، عمل او دروغ و حرام است. اما اگر اخبارش قطعی و مطابق واقع باشد، حرمت ندارد؛ زیرا کذب محسوب نمی‌شود. محقق خویی نیز این نکته را تأیید می‌کند (ص۱۵۴-۱۵۷). مؤلف معتقد است روایات منع‌کننده مراجعه به کاهن یا ساحر، شامل هیپنوتیزم‌کننده‌ای که با جن یا روح در ارتباط نیست، نمی‌شود. همچنین سند برخی از این روایات قابل اعتماد نیست (ص۱۵۶).
 
به گفته مؤلف، اگر هیپنوتیزم‌کننده بدون واسطه جن یا روح از حوادث گذشته به‌صورت قطعی خبر دهد، دلیلی بر حرمت آن وجود ندارد. البته اطلاق برخی روایات، مراجعه به ساحر یا کاهن را حتی در صورتی که به‌صورت قطعی و جزمی از گذشته خبر دهند، جایز نمی‌داند. (ص۱۵۵) با این حال، مؤلف معتقد است که اطلاق این روایات تنها مراجعه به کاهن یا ساحر را منع می‌کند و دلالتی بر حرمت مطلق مراجعه به کسی که از غیب خبر می‌دهد، ندارد. بنابراین، این روایات شامل مواردی نمی‌شود که هیپنوتیزم‌کننده با جن یا روح در ارتباط نیست. علاوه بر این، سند این روایات نیز قابل اعتماد نیست؛ چراکه برخی از افراد موجود در این روایات مجهول یا مهمل هستند. از این رو، دلیلی برای حرمت اخبار کسی که نسبت به مضمون خبرش درباره گذشته قطع و یقین دارد، وجود ندارد (ص۱۵۶).


*بیان اتفاقات گذشته با واسطه جن و روح
*بیان اتفاقات گذشته با واسطه جن و روح
به گفته نویسنده، انتقال اطلاعات از گذشته به واسطه جن و ارواح به عنوان [[کهانت]] شناخته می‌شود. با این حال، در تعریف کهانت اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی آن را شامل خبر دادن از گذشته و آینده می‌دانند، در حالی که گروهی دیگر آن را تنها به اخبار آینده از طریق جن محدود کرده‌اند (ص۱۵۷-۱۵۸). نویسنده اشاره می‌کند که کهانت، به هر معنایی که باشد، از دیدگاه فقهای مشهور یکی از کسب‌های حرام محسوب می‌شود و آموزش و یادگیری آن نیز ممنوع است. این ممنوعیت در روایات به عنوان نهی تکلیفی مطرح شده است. با این وجود، برخی فقها مانند محقق خویی، این نهی را ارشادی می‌دانند و معتقدند هدف از آن، بیان عدم حجیت سخنان کاهن است، نه اینکه اخبار از غیب یا مراجعه به کاهن ذاتاً حرام باشد (ص۱۵۸).
به گفته نویسنده، انتقال اطلاعات از طریق جن و ارواح به عنوان کهانت شناخته می‌شود. تعریف کهانت محل اختلاف است؛ برخی آن را شامل اخبار گذشته و آینده می‌دانند و برخی فقط اخبار آینده از طریق جن. از دیدگاه فقهای مشهور، کهانت و یادگیری آن حرام است. با این حال، محقق خویی معتقد است این نهی، ارشادی بوده و هدف آن بیان عدم حجیت سخنان کاهن است، نه حرمت ذاتی اخبار از غیب یا مراجعه به کاهن (ص۱۵۷-۱۵۸).


===تسلط بر دیگران===
===تسلط بر دیگران===