پرش به محتوا

کاربر:Ms.sadeghi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه فقه معاصر
Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
صلح در اسلام: اصلاح ارقام، اصلاح فاصلهٔ مجازی
خط ۱۵: خط ۱۵:


==صلح در اسلام==
==صلح در اسلام==
مولفان در صفحه ۱۴۵، ۱۰ شیوه برای دعوت مردم به اسلام را بیان کرده است همچون برهان موعظه و اندرز مناظره تمثیل رفتار نیکو مباهله پژوهش و تحقیق در تاریخ اعجاز اعمال و رفتار شایسته و صالح مذاکره و گفتگو. به گفته آنان فقط مورد هشتم یعنی اعجاز مخصوص پیامبر و امام معصوم است و بقیه بین همه مومنان مشترک است می‌توانند با این شیوه‌ها مردم را به دین اسلام دعوت کنند. نویسندگان در صفحه ۱۴۴ معتقدند این شیوه‌ها از آیات و روایات به دست می‌آید آیاتی همچون آیه ۱۲۵ سوره نحل آیه ۳۳ سوره فصلت و آیه ۶۱ سوره آل عمران.
مولفان، ۱۰ شیوه دعوت به اسلام را مطرح کرده‌اند: برهان، موعظه، اندرز، مناظره، تمثیل، رفتار نیکو، مباهله، پژوهش تاریخی، اعجاز، و مذاکره. آنان معتقدند اعجاز مختص پیامبر و امام معصوم است و بقیه شیوه‌ها برای همه مؤمنان قابل استفاده‌اند. این شیوه‌ها از آیات همچون [[آیه ۱۲۵ سوره نحل]]، [[آیه ۳۳ سوره فصلت]] و [[آیه ۶۱ سوره آل عمران]] و روایات استخراج شده‌اند. (ص۱۴۴-۱۴۵)


مولفان در صفحه ۱۴۸ و ۱۴۹ در مورد رابطه صلح و اسلام بحث کرده و معتقد است صلح و رحمت از مبانی و اهداف و آرمان‌های اساسی دین اسلام است و پیامبر برای گسترش آنها مبعوث شده است و به آیه ۱۰۷ سوره انبیا و آیه ۹۰ سوره نسا و آیه ۳۵ سوره محمد استناد کرده است. آنها در صفحه ۱۴۹ بیان می‌کنند سلام با توجه به رفتار و عملکرد دشمنان برخورد مناسب را اتخاذ می‌کند در شرایطی از دشمنان خطای سر نزند اسلام نیز با آنها در صلح و آرامش است و الا با آنها وارد جنگ می‌شود.
نویسندگان در ادامه، رابطه صلح و اسلام را بررسی کرده و معتقدند صلح و رحمت از اهداف دین اسلام است و به [[آیه ۱۰۷ سوره انبیا]]، [[آیه ۹۰ سوره نساء]] و [[آیه ۳۵ سوره محمد]] استناد کرده‌اند. همچنین بیان می‌شود که اسلام در شرایط صلح و آرامش با دشمنان رفتار می‌کند و در صورت تجاوز وارد جنگ می‌شود (ص۱۴۸-۱۴۹).


مولفان در صفحه ۱۴۹ معتقدند با توجه به اینکه اصل اولیه در اسلام صلح و همزیستی مسالمت آمیز با جوامع دیگر مانند اهل کتاب و کفار است لذا قواعد رفتار و مواجهه با دیگر جوامع را بیان می‌کند.  
نویسندگان به رابطه صلح‌آمیز اسلام با مشرکان اشاره کرده‌اند و به ۱۰ آیه مانند آیه ۴ سوره توبه، آیات ۷، ۸ و ۹ سوره ممتحنه، آیه ۶۱ سوره انفال، آیه ۹۰ سوره نساء، آیه ۳۵ سوره محمد، آیه ۶ سوره توبه، آیه ۱۲۵ سوره نحل و آیه ۱۲۸ سوره نساء و روایات تاریخی استناد کرده‌اند. همچنین اسلام با توجه به آیات متعدد مثل آیه ۶۴ سوره آل عمران، آیه ۲۵۶ سوره بقره، آیه ۳۵ سوره انعام، آیه ۱۰۸ سوره یونس و آیه ۳ سوره شعراء به همزیستی مسالمت‌آمیز میان ادیان الهی دعوت کرده و آزادی مذهب را حق اساسی می‌داند. (ص۱۵۰-۱۵۳)


به گفته نویسندگان از صفحه ۱۵۰ تا ۱۵۳ اسلام با مشرکان رابطه صلح آمیز و مسالمت آمیزی را اتخاذ کرده و تا زمانی که از جانب مشرکان خطایی سر نزند به مسلمانان آسیبی وارد نشود این رابطه ادامه دارد و در غیر این صورت ا آنها وارد جنگ می‌شود. آنان به ۱۰ آیه همچون آیه ۴ سوره توبه آیه ۸ سوره ممتحنه آیه ۹ سوره ممتحنه آیه ۷ سوره ممتحنه آیه ۶۱ سوره انفال آیه ۹۰ سوره نساء آیه ۳۵ سوره محمد آیه ۶ سوره توبه آیه ۱۲۵ سوره نحل آیه ۱۲۸ سوره نساء استناد کردند همچنین برخی روایات و نقل‌های تاریخی همچون مواجهه پیامبر با مشرکان مکه در فتح مکه و نامه ۵۳ نهج البلاغه اشاره کردند.
جمشیدی و طوسی به اتحاد و محبت میان مسلمانان اشاره کرده و آیاتی همچون آیه ۹ سوره حجرات، آیه ۱۰ سوره حجرات و آیه ۲۰۸ سوره بقره را استناد کرده‌اند و معتقدند که امنیت و آرامش جامعه اسلامی وابسته به استحکام داخلی امت اسلامی است و برای این مدعای خود به شش آیه همچون آیه ۱۱۲ سوره نحل، آیه ۱۲۶ سوره بقره، آیه ۱۵۴ سوره آل عمران، آیه ۲۳۹ سوره بقره، آیه ۱۰۳ سوره نساء و آیه ۵۵ سوره نور استناد کرده‌اند. (ص۱۵۵-۱۵۸) آنها جهاد اسلامی را وسیله‌ای برای رسیدن به امنیت و عدالت می‌دانند. (ص۱۵۹)


به گفته نویسندگان در صفحه ۱۵۳ اسلام تفکر صلح و همزیستی مسالمت آمیز میان پیروان ادیان الهی را به صورت یک اعلامیه جهانی مطرح ساخته و با اعلام وجه مشترک داشتن در اعتقاد به خدای یکتا و نفی شرک و نفی ربوبیت غیر خدا همگان را به ائتلاف و اتحاد جهانی دعوت کرده است و در این زمینه به آیه ۶۴ سوره آل عمران استناد کردند و معتقدند در اسلام آزادی مذهب یک حق اساسی است که مورد احترام و حمایت حقوق اسلام است. از این رو در آیات متعددی همچون آیه ۲۵۶ سوره بقره آیه ۳۵ سوره انعام آیه ۱۰۸ سوره یونس و آیه ۳ سوره شعراء به پیامبر و پیروان او دستور داده شده که در دعوت مردم به اسلام از زور و خشونت استفاده نکنند. اما مسلمانان مجازند در دفاع از مذهب  تامین آزادی مذهبی و آیینه‌های عبادی برای دیگران به جهاد برخیزند.
جمشیدی و طوسی بیان می‌کنند که سیاست شیعه امامی بر پایه آگاهی، تدبیر و هدفمندی است و از خشونت پرهیز می‌کند مگر در شرایط خاص. (ص۱۷۳) آنها نگرش شیعه امامی به روابط بین‌الملل را توضیح می‌دهند و معتقدند که اگر روابط بر اساس آموزه‌های وحیانی باشد، صلح و آرامش پایدار خواهد بود. (ص۱۷۴-۱۷۵) آنان بر اهمیت قسط و عدالت اجتماعی برای صلح پایدار تأکید دارند و بیان می‌کنند که در اسلام شیعه امامیه، صلح قاعده‌ای همیشگی است و جنگ تنها در شرایط ضروری مجاز است. جهاد اسلامی برای تحقق عدالت اجتماعی و حمایت از مظلومین ضروری است (ص۱۷۷-۱۷۸).
 
به گفته جمشیدی و طوسی از صفحه ۱۵۵ تا ۱۵۷ خداوند در آیات متعددی به مسلمانان دستور داده که با همدیگر اتحاد و یگانگی و الفت و محبت داشته باشند به طوری که آنها را برادر یکدیگر خطاب کرده است. آنها در صفحه ۱۵۶ آیاتی همچون آیه ۹ سوره حجرات آیه ۱۰ سوره حجرات و آیه ۲۰۸ سوره بقره استناد کرد و معتقدم با توجه به این آیات تمام مومنان جهان به صلح و آشتی و آرامش دعوت شده‌اند  جنگ از گام‌های شیطانی معرفی شده است و در صورت به هم خوردن این برادری و اتحاد و صلح و همزیستی مسلمانان باید تلاش کنند تا آن را احیا کنند.
 
به گفته مولفان در صفحه ۱۵۷ و ۱۵۸ با توجه به جایگاه صلح و جهاد در اسلام می‌توان دریافت که اسلام به دنبال امنیت و آرامش جامعه اسلامی و همه جوامع بشری است از هر کاری که این امنیت و آرامش را از بین ببرد برخورد کرده است. آنان برای این مدعای خود به شش آیه همچون آیه ۱۱۲ سوره نحل آیه ۱۲۶ سوره بقره آیه ۱۵۴ سوره آل عمران آیه ۲۳۹ سوره بقره آیه ۱۰۳ سوره نساء آیه ۵۵ سوره نور استناد کرد و معتقدند در اندیشه اسلامی امنیت یک مفهوم وسیع و عمیق دارد و شامل تمامی ابعاد زندگی حوزه‌های سیاسی اقتصادی اجتماعی فرهنگی داخلی و خارجی می‌شود و بر الگویی از امنیت تاکید می‌شود که با اقتدار انسجام وحدت ارتباط جامعه اسلامی و استحکام درونی جامعه پیوند دارد و شرط امنیت ملی را ر بعد امنیت خارجی و استحکام درونی امت اسلامی می‌داند و هرگونه دغدغه نگرانی و ناامنی در یک حوزه را موثر در زه‌های دیگر برمی‌شمارد. همچنین آنان در صفحه ۱۵۹ بیان می‌کنند جامعه ایده آل از نظر اسلام جامعه‌ای است که از امنیت برخوردار باشد و در آن عبادت خدا و دوری از طاغوت محسوس باشد لذا امنیتی را که اسلام منادی آن است در سایه خشونت و تروریسم ظهور نمی‌کند.
 
نویسندگان در صفحه ۱۵۹ بیان می‌کنند آنچه از اسلام درباره ارتباط میان صلح جهاد و امنیت به دست می‌آید عبارت است از احترام به انسان و تاکید بر آزادی دینی دعوت به برقراری عدالت بخشش مدارا و صبر تحکیم ارتباطات انسانی احترام به حقوق مدنی. و معتقدند جهاد اسلامی وسیله‌ای است عالی برای رسیدن به امنیت و عدالت و شکوفا ساختن کمالات انسانی.
 
نویسندگان در صفحه ۱۶۳ دیدگاه تشیع امامیه نسبت به روابط بین الملل  جهاد اسلامی را بررسی کرده‌اند. به باور آنان مذهب تشیع امامیه یا مکتب امامیه، نماد واقعی اسلام و قرآن است.
 
به باور نویسندگان در صفحه ۱۶۴ ذهب تشیع نگرش خاصی به امور بین‌المللی دارد. این نگرش بر پایه هستی شناسی (ص۱۶۵) و انسان شناسی (ص۱۶۷) استوار است.
 
آنان با تبیین هستی شناسی از منظر امامیه ی‌گویند بر اساس هستی شناسی امامیه نوعی فلسفه دو بعدی بر نظام آفرینش حاکم است. در این دیدگاه خیر و شر در کنار همدیگر قرار دارند و شر مطلق وجود ندارد بلکه نسبیست.(ص۱۶۷) همچنین در صفحه ۱۶۲۷ تا ۱۷۰ می‌گویند انسان نیز از دو بعد جسمانی و روحانی تشکیل شده است و فضایل و رذایل اخلاقی در او وجود دارد به طوری که با شکوفایی فضایل اخلاقی ی‌تواند به مراتب بالای انسانیت برسد از سوی دیگر با توجه به بعد غریزی و حیوانی او ی‌تواند به مرتبه‌ای از پستی برسد که از حیوان نیز پست‌تر و پایین‌تر باشد.
 
مولفان از صفحه ۱۷۰ تا ۱۷۴ دیدگاه شیعه امامیه درباره سیاست را بیان کرده است و معتقدند سیاست شیعی به دنبال سعادت و رشد بشریت و به کمال رساندن انسان با توجه به اصول و قواعد و ارزش‌های اسلامی است.
 
به گفته نویسندگان در صفحه ۱۷۳ شیعه امامی برای سیاست ارکان و عناصری را ذکر کرده است همچون آگاهی و تدبیر اختیار و هدفمند بودن. رضا سیاست شیعی سیاستی است که از خشونت پرهیز کند مگر در شرایط خاص که از خشونت و جنگ برای سیدن به اهداف عالی استفاده می‌شود. همچنین از منظر شیعه سیاست با مکر و فریب همراه نیست و سیاست جدای از دین نیست.
 
جمشیدی و طوسی در صفحه ۱۷۴ و ۱۷۵ نگرش شیعه امامی به روابط بین الملل را بیان کرده است. آنان معتقدند چون محور سیاست و بین‌الملل انسان است لذا نگرش های و عقاید انسان در خوب یا بد بودن این ارتباطات تاثیر مستقیم دارد. به طوری که اگر غرایز و شهوات و حیوانیت و اهداف دنیوی همچون سلطه و سیطره بر جوامع دیگر ملاک روابط بین الملل باشد مینه جنگ و تنازع را فراهم می‌کند اما اگر آموزه‌های وحیانی لاک این ارتباطات باشد انسان‌ها همیشه در صلح و آرامش و همزیستی مسالمت آمیز هستند. همچنین آنان معتقدند از منظر امامیه در روابط خارجی جنگیدن اصل نیست و صلح نیز همیشگی نیست لذا جنگ و صلح دو روی اقعیت عینی تاریخ بشر را تشکیل می‌دهند. اسلام همواره به دنبال صلح و آرامش و زندگی مسالمت آمیز است اما در شرایط خاصی از جنگیدن و روبرو شدن با دشمنان ابایی ندارد. آنان برای این مدعا به آیه ۲ سوره مائده استناد کردند
 
آنان در صفحه ۱۷۶ می‌گویند از منظر امامیه صلح پایدار بر محوریت قسط و عدالت اجتماعی برقرار است  ظلم و نابرابری مهم‌ترین عامل تهدید کننده عدالت است. همچین بر این باورند  صلح و آرامش می‌توان آموزه‌های دینی را به دیگران رساند و آنان را به دین اسلام دعوت کرد. مولفان در صفحه ۱۷۷ می‌گویند اسلام مورد نظر شیعه امامیه در روابط خارجی لح را قاعده و اصلی همیشگی و جنگ و جهاد را استثنایی محدود به حالات ضروری و خاص می‌دانند. به باور آنها برای تحقق عدالت اجتماعی و ظلم زدایی و ایجاد صلح و آرامش و امنیت، جهاد اسلامی لازم است و اسلام همواره بر ظلم ستیزی و حمایت از مظلوم تاکید دارد.


==جهاد اسلامی==
==جهاد اسلامی==

نسخهٔ ‏۲۲ آوریل ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۰۷

  • چکیده

جهاد یا تروریسم پژوهشی کلامی و فقهی در مکتب امامیه

معرفی و ساختار کتاب

کتاب "جهاد یا تروریسم: پژوهشی کلامی و فقهی در مکتب امامیه" توسط محمد حسین جمشیدی و کوثر طوسی در سال ۱۳۹۷ توسط دانشگاه امام صادق علیه السلام منتشر شده و شامل ۷ فصل است.

فصل اول به مباحث کلی مانند پیشینه پژوهش (ص۲۳-۲۸)، روش‌شناسی (ص۲۹) و مفاهیم جهاد، تروریسم و خشونت‌گرایی در شیعه امامیه می‌پردازد (ص۳۰-۳۲). فصل دوم مفهوم‌شناسی ترور و تروریسم (ص۳۷-۴۲) و ویژگی‌های آن را بررسی می‌کند (ص۴۲-۴۵)، و انواع تروریسم و عوامل ظهور آن را تحلیل می‌کند (ص۴۷-۶۶).

فصل سوم به بررسی تروریسم از منظر اسلام و مفهوم‌شناسی واژگان مرتبط می‌پردازد (ص۶۹-۹۰) و نظر اسلام در مورد نفی ترور و خشونت‌گرایی را بیان می‌کند (ص۹۰-۹۲). فصل چهارم به دعوت و جهاد شرعی در اسلام اختصاص دارد و زوایای مختلف آن را بررسی می‌کند (ص۹۵-۱۱۴).

فصل پنجم رابطه اسلام با جهاد و تروریسم و دیدگاه اسلام نسبت به خشونت و صلح را تحلیل می‌کند (ص۱۲۳-۱۴۹). فصل ششم به جهاد، تروریسم، خشونت و افراط‌گرایی از منظر فقه و کلام شیعه امامی می‌پردازد (ص۱۶۳-۱۹۹). فصل هفتم به مقایسه جهاد از منظر امامیه و تکفیری‌ها و بررسی انتحار و استشهاد می‌پردازد (ص۲۰۹-۲۲۸).

ارزیابی کتاب

یکی از ویژگی‌های مثبت این کتاب، جمع‌بندی مطالب در پایان هر فصل و خلاصه‌سازی کلی در انتهای کتاب است. با این حال، یکی از نقاط ضعف آن وجود مطالب تکراری است؛ به‌طور مثال، در فصل‌های سوم، پنجم و ششم به موضوعاتی مانند دعوت به دین اسلام، جهاد و تروریسم از منظر اسلام پرداخته شده است.

صلح در اسلام

مولفان، ۱۰ شیوه دعوت به اسلام را مطرح کرده‌اند: برهان، موعظه، اندرز، مناظره، تمثیل، رفتار نیکو، مباهله، پژوهش تاریخی، اعجاز، و مذاکره. آنان معتقدند اعجاز مختص پیامبر و امام معصوم است و بقیه شیوه‌ها برای همه مؤمنان قابل استفاده‌اند. این شیوه‌ها از آیات همچون آیه ۱۲۵ سوره نحل، آیه ۳۳ سوره فصلت و آیه ۶۱ سوره آل عمران و روایات استخراج شده‌اند. (ص۱۴۴-۱۴۵)

نویسندگان در ادامه، رابطه صلح و اسلام را بررسی کرده و معتقدند صلح و رحمت از اهداف دین اسلام است و به آیه ۱۰۷ سوره انبیا، آیه ۹۰ سوره نساء و آیه ۳۵ سوره محمد استناد کرده‌اند. همچنین بیان می‌شود که اسلام در شرایط صلح و آرامش با دشمنان رفتار می‌کند و در صورت تجاوز وارد جنگ می‌شود (ص۱۴۸-۱۴۹).

نویسندگان به رابطه صلح‌آمیز اسلام با مشرکان اشاره کرده‌اند و به ۱۰ آیه مانند آیه ۴ سوره توبه، آیات ۷، ۸ و ۹ سوره ممتحنه، آیه ۶۱ سوره انفال، آیه ۹۰ سوره نساء، آیه ۳۵ سوره محمد، آیه ۶ سوره توبه، آیه ۱۲۵ سوره نحل و آیه ۱۲۸ سوره نساء و روایات تاریخی استناد کرده‌اند. همچنین اسلام با توجه به آیات متعدد مثل آیه ۶۴ سوره آل عمران، آیه ۲۵۶ سوره بقره، آیه ۳۵ سوره انعام، آیه ۱۰۸ سوره یونس و آیه ۳ سوره شعراء به همزیستی مسالمت‌آمیز میان ادیان الهی دعوت کرده و آزادی مذهب را حق اساسی می‌داند. (ص۱۵۰-۱۵۳)

جمشیدی و طوسی به اتحاد و محبت میان مسلمانان اشاره کرده و آیاتی همچون آیه ۹ سوره حجرات، آیه ۱۰ سوره حجرات و آیه ۲۰۸ سوره بقره را استناد کرده‌اند و معتقدند که امنیت و آرامش جامعه اسلامی وابسته به استحکام داخلی امت اسلامی است و برای این مدعای خود به شش آیه همچون آیه ۱۱۲ سوره نحل، آیه ۱۲۶ سوره بقره، آیه ۱۵۴ سوره آل عمران، آیه ۲۳۹ سوره بقره، آیه ۱۰۳ سوره نساء و آیه ۵۵ سوره نور استناد کرده‌اند. (ص۱۵۵-۱۵۸) آنها جهاد اسلامی را وسیله‌ای برای رسیدن به امنیت و عدالت می‌دانند. (ص۱۵۹)

جمشیدی و طوسی بیان می‌کنند که سیاست شیعه امامی بر پایه آگاهی، تدبیر و هدفمندی است و از خشونت پرهیز می‌کند مگر در شرایط خاص. (ص۱۷۳) آنها نگرش شیعه امامی به روابط بین‌الملل را توضیح می‌دهند و معتقدند که اگر روابط بر اساس آموزه‌های وحیانی باشد، صلح و آرامش پایدار خواهد بود. (ص۱۷۴-۱۷۵) آنان بر اهمیت قسط و عدالت اجتماعی برای صلح پایدار تأکید دارند و بیان می‌کنند که در اسلام شیعه امامیه، صلح قاعده‌ای همیشگی است و جنگ تنها در شرایط ضروری مجاز است. جهاد اسلامی برای تحقق عدالت اجتماعی و حمایت از مظلومین ضروری است (ص۱۷۷-۱۷۸).

جهاد اسلامی

نویسندگان در فصل چهارم به بررسی جهاد شرعی از دیدگاه اسلام پرداخته‌اند و شباهت‌ها و تفاوت‌های آن با اقدامات تروریستی را تحلیل کرده‌اند. (ص۹۵) آنان واژگان مرتبط با جهاد شرعی را از نظر لغوی و متون دینی مورد بررسی قرار داده‌اند. (ص۹۴-۱۰۵) همچنین، واژگان مشابه جهاد در قرآن مانند حرب، محاربه، قتال، مقاتله، غزوه، دفاع و مدافعه و سبک دم را معنا کرده و تفاوت‌های آن‌ها با جهاد را در یک الگو بیان کرده‌اند (ص۱۰۷).

نویسندگان معتقدند که ادیان الهی هرگز به پیروان خود اجازه قتل و کشتار غیرمومنان به دلیل کفرشان را نمی‌دهند و وجود عقاید مخالف را تا زمانی که در حد عقیده باقی بماند و اقدام عملی خصمانه علیه مومنان صورت نگیرد، مجوزی برای کشتار نمی‌دانند. و بر اساس آیه ۱۰۸ سوره انعام حتی از دشنام دادن به مقدسات آنان نیز جلوگیری کرده‌اند. (ص۱۰۸) به گفته نویسندگان، دستور اولیه اسلام همزیستی مسالمت‌آمیز و صلح‌آمیز میان انسان‌هاست. از دیدگاه اسلام و طبق آیه ۸ سوره ممتحنه تا زمانی که دولتی تهدیدی علیه امنیت، مصالح و عزت مسلمانان ایجاد نکند، اقدام عملی و کشتار آن‌ها جایز نیست. به عبارت دیگر، جهاد شرعی ابزاری برای تحقق امنیت، صلح و رفع فتنه، فساد، ظلم و بی‌عدالتی در جهان است و ماهیت دفاعی و بازدارندگی دارد، نه ماهیت تجاوزکارانه یا خشونت‌گرایانه (ص۱۰۹).

دعوت به اسلام و جهاد شرعی از منظر اسلام دارای جایگاه و ارزشی والا و اهمیت فراوان است و آیاتی همچون آیه ۴۰ سوره حج و روایات متعدد این مطلب را تأیید می‌کنند. (ص109) نویسندگان می‌نویسند که جهاد شرعی دارای دو بعد است: بعد درونی و بعد بیرونی. مبارزه با نفس و تمایلات نفسانی را جهاد اکبر و مبارزه با دشمنان را جهاد اصغر معرفی کرده‌اند (ص۱۱۱).

زمینه ها و عوامل جهاد

مولفان بیان کرده‌اند که جهاد شرعی دارای علل و عوامل متعددی است. آن‌ها هفت عامل را ذکر کرده‌اند: دفاع از دین و نظام اسلامی، مقابله به مثل، دفاع از سرزمین‌های اسلامی، مقابله با پیمان‌شکنی و نقض حقوق انسان‌ها، مقابله با توطئه و فساد، رفع فتنه، و دفاع از مظلومین و مستضعفان. نویسندگان به آیات مختلفی همچون آیه ۱۹۴ سوره بقره، آیه ۱۲ سوره توبه، آیه ۱۳ سوره توبه، آیه ۳۳ سوره مائده، آیه ۲۱۷ سوره بقره، آیه ۱۹۳ سوره بقره و آیه ۷۵ سوره نساء استناد کرده‌اند (ص۱۱۲-۱۱۷).

آن‌ها به ارتباط بین دعوت دینی، جهاد و تروریسم پرداخته‌اند و به آیه ۳ سوره انسان، آیه ۲۵۶ سوره بقره و آیه ۲۹ سوره کهف استناد کرده‌اند. نویسندگان معتقدند که ضرورتاً رابطه‌ای بین دعوت دینی، جهاد و تروریسم وجود ندارد و ایجاد چنین رابطه‌ای به ماهیت دین بازمی‌گردد. بنابراین باید توجه داشت که دین چه نوع ماهیتی دارد. دینی که برای رساندن انسان‌ها به کمالات انسانی تشریح شده است، نمی‌تواند تروریسم را در برنامه هدایت خود قرار دهد و با آن مخالفت می‌کند (ص۱۱۸-۱۲۱).

به گفته مولفان، جنگ‌های پیامبر جنگ ابتدایی نبود بلکه جنگ دفاعی بود و هدف آن هدایت مردم و دعوت به اسلام و توحید بود. در این جایگاه همیشه زمینه و علتی وجود داشت که باعث حمله پیامبر به مشرکین یهودیان و دیگر دشمنان شده است. (ص۱۴۱) نویسندگان معتقدند با توجه به مطالب مطرح شده در دعوت اسلامی خشونت و اجبار جایی ندارد و اصل در اسلام بر آزادی و اختیار است و برای ادعای خود به آیه ۲۵۶ سوره بقره استناد کرده‌اند.‌ همچنین معتقدند از نظر اسلام هیچکس به عنوان دعوت حق ندارد آرامش آزادی حقوق طبیعی و حریم دیگران را نقض کند آیه ۲۹ سوره کهف استناد کردند (ص۱۴۳).

شرایط جهاد

نویسندگان در صفحه ۱۴۵ مقررات و شرایط جهاد در اسلام را بیان کرده‌اند. آنها بر اساس آیات و روایات، ۴ اصل کلی برای جهاد را ذکر کرده‌اند الف: جهاد باید برای فرمانبری از خداوند متعال باشد و رضایت او باشد. ب: با کسانی باید جهاد انجام شود که معترض و مهاجم هستند و مستند آنان آیه ۱۹۰ سوره بقره و آیه ۹۳ سوره بقره ی‌باشد. ج: هیچ فردی و جنگجوی مسلمانی نباید تجاوز کند به طوری که اگر مهاجمان از حمله دست کشیدند هیچ مسلمانی حق حمله به آنان را ندارد و مستند آنان نیز آیه ۱۹۲ و ۱۹۳ سوره بقره است (ص۱۴۶). د: جنگ و جهاد در زمان صلح و امنیت ممنوع است و به آیاتی همچون آیه ۱۹۱ سوره بقره و آیه ۱۹۴ سوره بقره استناد کرده‌اند (ص۱۴۶-۱۴۷)

نویسندگان بیان می‌کنند اصل اولیه در اسلام صلح دوستی و تسامح است و اسلام با هیچ دولت و عقیده‌ای در ابتدا سر جنگ ندارد اما اگر تجاوزی صورت گیرد دفاع مقتدرانه لازم است بنابراین آمادگی کامل نظامی و امنیتی از ضروریات کشورهای اسلامی است. (ص۱۴۷) لذا بر اساس آیات و روایات ترور در اسلام حرام است و هرگونه خشونت طلبی نیز حرام است س عملیات‌های انتحاری انفجاری گروه‌های انحرافی داعش و القاعده بر اساس آیات قرآن و روایات حرام است (ص۱۴۸)

جهاد از نگاه شیعه

نویسندگان در فصل ششم، جهاد را از منظر شیعه امامیه مورد بررسی قرار داده است. آنان معتقدند جهاد در مذهب شیعه جایگاهی رفیع و ارزشمند دارد و آیات و روایات متعددی این مطلب را ثابت می‌کند. (ص۱۸۷) مولفان جهاد را ه دو گونه نظامی و غیرنظامی تقسیم می‌کنند و جهاد نظامی خود نیز به جهاد ابتدایی و جهاد دفاعی تقسیم می‌شود ولی مذهب تشیع بیشتر بر ماهیت دفاعی جهاد تاکید می‌کند (ص۱۸۸).

  • جهاد دفاعی:

نگارندگان می‌گویند جهاد دفاعی از نگاه امامیه یک دفاع مشروع است که ماده ۵۱ منشور ملل نیز آن را تایید می‌کند. آنها نیز یان می‌کنند جهاد دفاعی به اذن امام یا منصوب از ناحیه او نیاز ندارد هر انسانی باید در مقابل تعرض و تجاوز به جان مال و ناموس و سرزمین خود در برابر بیگانگان دفاع کند (ص۱۹۱).

  • جهاد ابتدایی:

جمشیدی و کوثری برای جهاد ابتدایی شرایطی را ذکر کرده است همچون بلوغ عقل اختیار و اجازه معصوم یا منصوب از طرف او. همچنین بر مردان توانمند و دارای قدرت جنگیدن واجب است و بر زنان و کودکان پیران و افراد مریض واجب نیست. به گفته آنان اغلب فقیهان شیعه الان معتقدند حاکم شرعی در عصر غیبت امام معصوم مجاز نیست جنگ ابتدایی داشته باشد. لذا شیعه امامیه در زمان غیبت قط می‌تواند جهاد دفاعی داشته باشد و برای این مدعا به روایت متعددی استناد می‌کنند (ص۱۹۱-۱۹۲).

به گفته نویسندگان برخی از فقهای شیعه معتقدند جهاد ابتدایی نیز نوعی جهاد دفاعی است زیرا در حقیقت دفاع از حقوق انسان‌های مستضعف می‌باشد لذا اگر قدرت‌های ستمگر و کافر بر مردم مسلط شده و مانع از گسترش توحید و عدالت در جامعه گردند به حکم عقل و از باب لطف دائمی خداوند ر انسان‌ها واجب و ضروری است تا جهاد ابتدایی انجام دهند و مردم را از این ظلم و ستم رها نمایند. (ص۱۹۳)

تروریسم از نگاه اسلام

در فصل سوم، جمشیدی و طوسی بیان می‌کنند که اسلام همچون هر مکتب دیگری دارای نظام معرفتی نظری و عقیدتی است و با تروریسم و خشونت‌های غیرقانونی مخالفت کرده و به مقابله با آن پرداخته است. (ص۶۹) آنها اشاره می‌کنند که بر اساس آیات ۲۷ تا ۳۰ سوره مائده، اولین اقدام تروریستی به قتل هابیل توسط قابیل برمی‌گردد، زیرا قابیل به طور ناگهانی به هابیل حمله کرد و او را کشت. (ص۷۰)

گردآوران می‌گویند که ترور و تروریسم به معنای امروزی در متون دینی اسلام یافت نمی‌شود، اما مفاهیمی وجود دارد که با این معانی ارتباط دارند. (ص۷۱) نویسندگان بیان می‌کنند که واژگان مرتبط با ترور و تروریسم به دو دسته تقسیم می‌شوند: الف) مفاهیم منفی: ۱۴ واژه که نشان‌دهنده کنش یا رفتاری هستند که اسلام آن را نهی کرده و به عنوان ظلم و عمل ناحق محسوب می‌شود، مانند ارهاب، محاربه، فتک، تجاوز، ارعاب، عنف، شکنجه، خشونت و تکفیر؛ ب) مفاهیم خنثی که در شرایط خاص به عنوان رفتار ناحق معرفی می‌شوند، مانند قتل، عذاب، تعذیب، مجازات، شکنجه، قتال، مقاتل و حرب. (ص۷۲) مولف ۲۲ واژه مرتبط با ترور و تروریسم را بررسی کرده و آنها را از نظر لغوی، آیات و روایات تحلیل کرده و شباهت‌ها و تفاوت‌هایشان با واژه‌های ترور و تروریست را نیز مطرح کرده است. آنها به آیاتی همچون آیه ۴۰ سوره بقره، آیه ۶۰ سوره انفال، آیه ۳۳ سوره مائده، آیه ۳۲ سوره مائده، آیه ۲ سوره نور و آیه ۷۸ سوره نساء استناد کرده‌اند. (ص۷۲-۹۰)

مولفان تأکید می‌کنند که اسلام با هرگونه اقدام و رفتار تروریستی، خشونت‌آمیز و ظالمانه مخالف است و پیروان خود را از آن نهی کرده و به همزیستی مسالمت‌آمیز و محبت‌آمیز دعوت کرده است. آنها به آیات ۳۲ و ۳۳ سوره مائده استناد می‌کنند و آن دو را از مهم‌ترین دلایل نفی ترور و تروریسم می‌دانند. (ص۹۰-۹۱) نویسندگان می‌گویند که اسلام به صورت عملی نیز با ترور و تروریسم مخالفت کرده است، مانند اقدام مسلم بن عقیل که از ترور ابن زیاد خودداری کرد. (ص۹۲)

نویسندگان در فصل پنجم به بررسی دیدگاه اسلام درباره رابطه تروریسم و جهاد دینی پرداخته‌اند. آیا این رابطه را مشابه خشونت می‌دانند یا آن را رد می‌کنند؟ (ص۱۲۳) نویسندگان توضیحاتی اجمالی درباره اسلام و ارکان سه‌گانه آن یعنی اعتقادات، اخلاقیات و احکام ارائه داده‌اند. در بخش اعتقادات، موضوعات هستی‌شناسی و انسان‌شناسی را مطرح کرده و در ادامه به اخلاقیات و احکام عملی اشاره کرده‌اند. (ص۱۲۳-۱۳۲) آنها معتقدند که اعتقادات، اخلاقیات و احکام با یکدیگر تعامل دارند و بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند (ص۱۳۲).

به گزارش مولفان بسیاری از مستشرقان و غربیان اسلام را دین خشونت و شمشیر معرفی کرده‌اند، در حالی که اساس اسلام خلاف این را نشان می‌دهد. نویسندگان بیان می‌کنند که واژه خشونت در قرآن و متون دینی نیامده، اما ۱۷۵ مورد از کلمات مرتبط با قتل و جنگ دشمنان ذکر شده است. در مقابل، کلماتی که بر مهر و مدارا دلالت دارند مانند حسن، مودت، عدل، رحمت و رفق در قرآن آمده‌اند. (ص۱۳۳) بیان می‌شود که علاوه بر آیات قرآن، سیره اهل بیت(ع) نیز بر رفق و مدارا تأکید دارد و روایات متعددی در این زمینه وجود دارد. (ص۱۳۴)

جمشیدی و طوسی معتقدند که در اسلام اصل بر صلح و همزیستی مسالمت‌آمیز است و اقداماتی مانند ترور و خشونت ناپسند معرفی شده‌اند. آنها به آیاتی همچون آیه ۱۳۴ سوره آل عمران و آیه ۸۵ سوره حجر استناد کرده و ثابت می‌کنند که اسلام دین مهر و مهربانی است. نویسندگان بیان می‌کنند که اسلام به عنوان شریعتی جامع و کامل، انسان‌ها را به اسلام دعوت می‌کند و این دعوت از ضروریات دین است، آیه ۱۲۵ سوره نحل این مدعا را تأیید می‌کند. (ص۱۳۵) آنها دمی‌گویند برخلاف نگاه تکفیری‌ها و برخی مستشرقان غربی، دعوت اسلام بر مبنای زور و خشونت نیست بلکه پذیرش دعوت طبق میل و اراده افراد انجام می‌شود. (ص۱۳۶)

مولفان بیان می‌کنند که استفاده از خشونت برای دعوت انسان‌ها به دین اسلام امری ناپسند دانسته شده و سیره اهل بیت نیز بر این مطلب دلالت دارد. آیاتی همچون آیه ۱۲۵ سوره نحل، آیه ۱۰۸ سوره یوسف و آیه ۱۵ سوره شورا بر وجوب دعوت دلالت می‌کنند. (ص۱۳۷) به گفته جمشیدی و طوسی علاوه بر آیات متعدد که بر وجوب دعوت مردم به اسلام تأکید دارند، سیره عملی اهل بیت نیز این مدعا را ثابت می‌کند. بر اساس آیات متعدد همچون آیه ۲۱۴ سوره شعراء و آیه ۱۰۷ سوره انبیاء، یکی از وظایف اصلی پیامبر انذار و دعوت به دین اسلام بوده است. (ص۱۳۸-۱۳۹)

نویسندگان این سوال را مطرح می‌کنند که آیا عدم پذیرش دعوت پیامبر تبعاتی دارد؟ در پاسخ به این سوال، با ذکر آیات متعدد همچون آیه ۲۰ سوره آل عمران، آیه ۸۲ سوره نحل، آیه ۵۴ سوره نور، آیه ۴۰ سوره رعد، آیه ۱۲ سوره تغابن، آیه ۶۷ سوره مائده و آیه ۳۲ سوره احقاف، بر این باورند که خداوند تنها وظیفه دعوت را به پیامبر واگذار کرده و هرگز به ایشان اجازه نداده است که در برابر عدم پذیرش دعوت به خشونت و جنگ مبادرت ورزد.(ص۱۴۰)