کاربر:Mojtaba61.Abedini/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

Mojtaba61.Abedini (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Mojtaba61.Abedini (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
{{اصلی|امام حسن(ع)}}
{{اصلی|امام حسن(ع)}}


بعد از شهادت امام علی(ع) مردم عراق با امام حسن(ع) دست بیعت دراز کردند اما امام(ع) حاضر به پذیرش بیعت نشد مگر به این شرط که امام(ع) با هر كس جنگيد بجنگند و با هر كس به مسالمت برخورد كرد، با مسالمت برخورد كنند که پس از قبول این شرط توسط مردم، با آنها بیعت کرد.<ref name=":1">ابن‌ اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص۲۸۳.</ref> امام در نخستین اقدام علیه معاویه نامه هایی برای معاویه می نویسد و او را تسلیم و اطاعت پذیری از خود وادار می کند<ref>اصفهانی، مقاتل الطالبيين‏، بیروت، ص۶۳ - ۶۸.</ref> این نامه نگاری‌های نتیجه ای نداشت و معاویه پس از دسیسه هایی که انجام داد با سپاهی از برای جنگ با امام(ع) حرکت کرد.<ref>مفيد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹.</ref> به گفته رسول جعفریان، پژوهشگر تاریخ، امام(ع) می دانست كه معاويه كسى نيست كه تسليم اين نامه‌‏ها شود، مهم آن بود كه‏  نامه‌‏هاى امام به عنوان يك سند در تاريخ باقى مانده و استدلالهاى دو طرف را در مورد مشروعيت خودشان نشان دهد.<ref name=":1" />
بعد از شهادت امام علی(ع) مردم عراق با امام حسن(ع) دست بیعت دراز کردند اما امام(ع) حاضر به پذیرش بیعت نشد مگر به این شرط که امام(ع) با هر كس جنگيد بجنگند و با هر كس به مسالمت برخورد كرد، با مسالمت برخورد كنند که پس از قبول این شرط توسط مردم، با آنها بیعت کرد.<ref name=":1">ابن‌ اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص۲۸۳.</ref> امام در نخستین اقدام علیه معاویه نامه هایی برای معاویه می نویسد و او را تسلیم و اطاعت پذیری از خود وادار می کند<ref>اصفهانی، مقاتل الطالبيين‏، بیروت، ص۶۳ - ۶۸.</ref> این نامه نگاری‌های نتیجه ای نداشت و معاویه پس از دسیسه هایی که انجام داد با سپاهی از برای جنگ با امام(ع) حرکت کرد.<ref>مفيد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹.</ref> به گفته رسول جعفریان، پژوهشگر تاریخ، امام(ع) می دانست كه معاويه كسى نيست كه تسليم اين نامه‌‏ها شود، مهم آن بود كه‏  نامه‌‏هاى امام به عنوان يك سند در تاريخ باقى مانده و استدلالهاى دو طرف را در مورد مشروعيت خودشان نشان دهد.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی ائمه‏(ع)، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۸.</ref>


جعفریان،  امام می دانست كه معاويه كسى نيست كه تسليم اين نامه‏ها شود، مهم آن بود كه‏  نامه‏هاى امام به عنوان يك سند در تاريخ باقى مانده و استدلالهاى دو طرف را در مورد مشروعيت خودشان نشان دهد.<ref>حيات فكرى و سياسى ائمه، جعفريان ،ص:138</ref> امام(ع) سپاهی متشکل از دوازده هزار نفر به فرماندهی عبیدالله بن عباس به جنگ با معاویه فرستاد<ref>مقاتل‏الطالبيين،ص:71</ref>دينورى مى‏گويد: معاويه سپاهى را به فرماندهى عبد الله بن عامر بن كريز به سوى انبار فرستاد تا از آنجا به سوى مدائن پيشروى كند. امام كه وضع را چنين ديد خود عازم مدائن شد  و  چون به ساباط رسيد از ياران خود سستى و بى‏رغبتى به جنگ مشاهده فرمود، همانجا اردو زد و خطبه ای خواند<ref>الأخبارالطوال،ص:216</ref>  به گفته جعفریان همه مورخان همچون دينورى، بلاذرى و ابو الفرج اصفهانى- و حتى‏ شيخ مفيد كه اخبار خود را از اصفهانى گرفته- گفته‏اند كه امام در سخنان خود به گونه‏اى سخن گفت كه بوى صلح مى‏داد. به همين دليل خوارج بر بر او حمله ور شدند و یارانش مردم را از او دور کردند.<ref>                        حيات فكرى و سياسى ائمه، جعفريان ،ص:143</ref> جعفریان در صحت این نقل تردید کرده و با استناد به تاریخ یعقوبی می نویسد: معاویه مغيرة بن شعبه و عبد الله بن عامر را به ساباط فرستاد تا درباره صلح با امام سخن بگويند. وقتى آنها (دست خالى) از نزد امام بيرون آمدند، زير لب (و طبعا براى تحريك خوارج) به گونه‏اى كه مردم بشنوند مى‏گفتند: خدا به وسيله فرزند پيامبر خون مردم را حفظ كرده فتنه را بواسطه او آرام كرد و صلح را پذيرفت. به گفته یعقوبی، با اين سخن سپاه مضطرب شده و مردم در راستگويى آنان ترديد نكردند.<ref>حيات فكرى و سياسى ائمه، جعفريان ،ص:143</ref> بنابر این حادثه مدائن نيز برخاسته از توطئه معاويه و فرماندهان وى و در رأس آنها فرد فاسقى چون مغيرة بن شعبه بوده است.<ref>حيات فكرى و سياسى ائمه، جعفريان ،ص:143</ref>
امام(ع) سپاهی متشکل از دوازده هزار نفر به فرماندهی عبیدالله بن عباس به جنگ با معاویه فرستاد<ref>اصفهانی، مقاتل الطالبيين‏، بیروت، ص۷۱.


حضرت به سمت مداین حرکت کرد که در هنگام حرکت مردی از خوارج در دشنه ای در ران حضرت(ع) فرو برد و حضرت(ع) را زخمی کرد و لذا حضرت(ع)‌با زخمی سنگین وارد مداین شد<ref>الأخبارالطوال،ص:21۷</ref>
</ref> دينورى مى‏گويد: معاويه سپاهى را به فرماندهى عبد الله بن عامر بن كريز به سوى انبار فرستاد تا از آنجا به سوى مدائن پيشروى كند. امام كه وضع را چنين ديد خود عازم مدائن شد  و  چون به ساباط رسيد از ياران خود سستى و بى‏رغبتى به جنگ مشاهده فرمود، همانجا اردو زد و خطبه ای خواند<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۱۶.
 
</ref> به گفته جعفریان همه مورخان همچون دينورى، بلاذرى و ابو الفرج اصفهانى- و حتى‏ شيخ مفيد كه اخبار خود را از اصفهانى گرفته- گفته‏اند كه امام در سخنان خود به گونه‏اى سخن گفت كه بوى صلح مى‏داد. به همين دليل خوارج بر بر او حمله ور شدند و یارانش مردم را از او دور کردند.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی ائمه‏(ع)، ۱۳۸۱ش، ص۱۴۳.
 
          </ref> جعفریان در صحت این نقل تردید کرده و با استناد به تاریخ یعقوبی می نویسد: معاویه مغيرة بن شعبه و عبد الله بن عامر را به ساباط فرستاد تا درباره صلح با امام سخن بگويند. وقتى آنها (دست خالى) از نزد امام بيرون آمدند، زير لب (و طبعا براى تحريك خوارج) به گونه‏اى كه مردم بشنوند مى‏گفتند: خدا به وسيله فرزند پيامبر خون مردم را حفظ كرده فتنه را بواسطه او آرام كرد و صلح را پذيرفت. به گفته یعقوبی، با اين سخن سپاه مضطرب شده و مردم در راستگويى آنان ترديد نكردند.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی ائمه‏(ع)، ۱۳۸۱ش، ص۱۴۳.
 
         </ref> بنابر این حادثه مدائن نيز برخاسته از توطئه معاويه و فرماندهان وى و در رأس آنها فرد فاسقى چون مغيرة بن شعبه بوده است.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی ائمه‏(ع)، ۱۳۸۱ش، ص۱۴۳.
 
         </ref> امام(ع) پس از ساباط به سمت مداین حرکت کرد که در هنگام حرکت مردی از خوارج در دشنه ای در ران پای حضرت(ع) فرو برد و حضرت(ع) را زخمی کرد و لذا حضرت(ع)‌با زخمی سنگین وارد مداین شد<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش،  ص۲۱۷.
 
</ref>


لشگر عبیدالله بن عباس در مقابل سپاه معاویه قرار گرفت و بخاطر دور بودن امام از سپاه عبیدالله، معاویه، عبد الرحمن بن سمره را نزد عبيد الله فرستاد، او با سوگند دروغین ادعا کرد که امام حسن (ع) صلح را پذیرفته است و با وعده پاداش فراوان، عبیدالله بن عباس را به خود جذب کرد.<ref>أنساب‏الأشراف،ج‏3،ص:37(چاپ‏زكار،ج‏3،ص:283)</ref> با رفتن عبيد الله، قريب دو سوم سپاه عراق به معاويه پيوست‏<ref>حيات فكرى و سياسى ائمه، جعفريان ،ص:144</ref> و قیس جانشین عبیدالله بن عباس شد اما معاویه نتوانست او را بفریبد.<ref>أنساب‏الأشراف،ج‏3،ص:38(چاپ‏زكار،ج‏3،ص:283)</ref>
لشگر عبیدالله بن عباس در مقابل سپاه معاویه قرار گرفت و بخاطر دور بودن امام از سپاه عبیدالله، معاویه، عبد الرحمن بن سمره را نزد عبيد الله فرستاد، او با سوگند دروغین ادعا کرد که امام حسن (ع) صلح را پذیرفته است و با وعده پاداش فراوان، عبیدالله بن عباس را به خود جذب کرد.<ref>أنساب‏الأشراف،ج‏3،ص:37(چاپ‏زكار،ج‏3،ص:283)</ref> با رفتن عبيد الله، قريب دو سوم سپاه عراق به معاويه پيوست‏<ref>حيات فكرى و سياسى ائمه، جعفريان ،ص:144</ref> و قیس جانشین عبیدالله بن عباس شد اما معاویه نتوانست او را بفریبد.<ref>أنساب‏الأشراف،ج‏3،ص:38(چاپ‏زكار،ج‏3،ص:283)</ref>
خط ۳۴: خط ۴۴:


== منابع ==
== منابع ==
1.    مفيد، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، مصحح: مؤسسة آل البيت(ع)، قم، كنگره شيخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق
مفيد، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، مصحح: مؤسسة آل البيت(ع)، قم، كنگره شيخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق
 
دینوری، احمد بن داود الدينورى، الأخبار الطوال، تحقيق عبد المنعم عامر مراجعه جمال الدين شيال، قم، منشورات الرضى، ۱۳۶۸ش.


2.    اصفهانی، ابوالفرج اصفهانى‏، مقاتل الطالبيين‏، بیروت، دارالمعرفة، بی‌تا.
اصفهانی، ابوالفرج اصفهانى‏، مقاتل الطالبيين‏، بیروت، دارالمعرفة، بی‌تا.