پرش به محتوا

کاربر:Ms.sadeghi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه فقه معاصر
Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۴: خط ۱۴:


===موافقان شبیه سازی===
===موافقان شبیه سازی===
مولف در صفحه ۹۶ به بعد به دلایل اصلی موافقان شبیه‌سازی اشاره می‌کند:
مولف از صفحه ۹۶ به بعد دلایل موافقان شبیه‌سازی را بررسی می‌کند. نخست، اصل اباحه مطرح است؛ به این معنا که چون در منابع دینی نهی صریحی از شبیه‌سازی نشده، اصل بر جواز آن است مگر آنکه آثار منفی فردی یا اجتماعی به همراه داشته باشد. (ص۹۶–۹۷) دوم، شبیه‌سازی نه‌تنها با خلقت الهی تعارض ندارد بلکه راهی نو برای باروری است که از ابتدا در نظام آفرینش وجود داشته و اکنون کشف شده است (ص۹۸). سوم، کاربرد درمانی و پیشگیرانه آن در مقابله با بیماری‌ها دلیل دیگری بر جواز این روش است (ص۹۹).
* اصل اباحه: چون نهی صریحی از شبیه‌سازی وجود ندارد، استفاده از آن جایز است، مگر اینکه آثار منفی فردی یا اجتماعی داشته باشد.(ص۹۶-۹۷)
* آشکار شدن رازهای الهی: شبیه‌سازی با خلقت الهی در تعارض نیست، بلکه راهی تازه برای باروری است که در نظام آفرینش وجود داشته و اکنون کشف شده است.(ص۹۸)
* کاربرد درمانی و پیشگیرانه: شبیه‌سازی می‌تواند در جلوگیری و درمان بسیاری از بیماری‌ها مؤثر باشد، بنابراین استفاده از آن مجاز است.(ص۹۹)


===مخالفان شبیه سازی===
===مخالفان شبیه سازی===

نسخهٔ ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۵:۲۰

  • چکیده

بررسی حکم تکلیفی و وضعی شبیه سازی انسان

معرفی و ساختار کتاب

کتاب بررسی حکم تکلیفی یا وضعی شبیه‌سازی انسان نوشته مریم میراحمدی، اثری در حوزه فقه پزشکی است که در سه فصل تنظیم شده است. فصل اول به معرفی مفاهیم اصلی شبیه‌سازی، تاریخچه آن، انواع شبیه‌سازی مانند شبیه‌سازی تولیدمثلی و درمانی، و همچنین فواید و پیامدهای مثبت و منفی آن می‌پردازد.

فصل دوم کتاب به بررسی حکم شرعی (تکلیفی) شبیه‌سازی از دیدگاه فقیهان مسلمان می‌پردازد و دیدگاه‌های موافقان و مخالفان در فقه شیعه و اهل سنت همراه با دلایل فقهی آن‌ها را تحلیل می‌کند. فصل سوم نیز به احکام حقوقی (وضعی) شبیه‌سازی مانند نسب، حضانت، ارث، محرمیت و تابعیت اختصاص دارد.

ارزیابی کتاب

نویسنده در برخی موارد دقت کافی در منابع نداشته است؛ برای مثال در صفحه ۱۶۱ به‌جای مراجعه به آثار مستقیم آیت‌الله بهجت، به سایت نامعتبری ارجاع داده است.

شبیه سازی انسانی

طبق گفته نویسنده در فصل دوم، فقهای شیعه در مورد حکم شبیه‌سازی انسان سه دیدگاه ارائه کرده‌اند. برخی شبیه‌سازی انسان را به‌طور کامل مجاز می‌دانند، زیرا دلیلی روشن بر حرمت آن وجود ندارد و به اصل اباحه استناد می‌کنند.(ص۷۸) گروهی دیگر آن را در اصل جایز می‌دانند، اما با اجرای گسترده آن مخالف‌اند، چون ممکن است مشکلاتی مانند اختلاط نسب، دشواری در شناسایی افراد و مفاسد اجتماعی ایجاد کند؛ مانند نظر آیت‌الله سیستانی.(ص۸۳) دسته‌ای دیگر شبیه‌سازی را حرام می‌دانند؛ برخی مطلقاً و برخی در صورتی که باعث مفاسد اجتناب‌ناپذیر شود.(ص۸۶) این گروه برای نظر خود به آیاتی چون آیه ۱۱۹ سوره نساء و آیه ۲۲ سوره روم استناد کرده‌اند.(ص۸۷) همچنین برخی فقها مانند آیت‌الله مکارم شیرازی معتقدند شبیه‌سازی ذاتاً حرام نیست، اما به دلیل آثار منفی گسترده، از نظر حکم ثانوی جایز نیست.(ص۸۹)

موافقان شبیه سازی

مولف از صفحه ۹۶ به بعد دلایل موافقان شبیه‌سازی را بررسی می‌کند. نخست، اصل اباحه مطرح است؛ به این معنا که چون در منابع دینی نهی صریحی از شبیه‌سازی نشده، اصل بر جواز آن است مگر آنکه آثار منفی فردی یا اجتماعی به همراه داشته باشد. (ص۹۶–۹۷) دوم، شبیه‌سازی نه‌تنها با خلقت الهی تعارض ندارد بلکه راهی نو برای باروری است که از ابتدا در نظام آفرینش وجود داشته و اکنون کشف شده است (ص۹۸). سوم، کاربرد درمانی و پیشگیرانه آن در مقابله با بیماری‌ها دلیل دیگری بر جواز این روش است (ص۹۹).

مخالفان شبیه سازی

مولف از صفحه ۹۹ تا ۱۱۸، پنج دلیل مخالفان شبیه‌سازی را مطرح کرده است.

  • دیدگاه فقهای شیعی

مخالفان شبیه‌سازی با استناد به آیات ۱۱۸ و ۱۱۹ سوره نساء آن را تغییر در خلقت الهی و لذا حرام می‌دانند، اما نویسنده این استدلال را نادرست می‌داند و معتقد است این آیات به تغییر در فطرت و دین اشاره دارند، نه به امور طبیعی مانند شبیه‌سازی (ص۹۹–۱۰۴). همچنین برخی فقهای اهل سنت بر پایه اصل مالکیت نداشتن انسان بر بدن، شبیه‌سازی را ممنوع می‌دانند، در حالی که مولف با استناد به فقه شیعه مالکیت انسان بر بدن و جواز شبیه‌سازی را تأیید می‌کند (ص۱۰۴-۱۰۵). برخی با استناد به آیه ۳۸ سوره قصص و آیه ۲۴ سوره نازعات معتقدند که شبیه‌سازی موجب انکار خدا و طغیان انسان می شود، اما نویسنده این دیدگاه را رد کرده و شبیه‌سازی را استفاده از قوانین الهی می‌داند، نه ادعای خدایی (ص۱۰۷-۱۱۰).

از سوی دیگر، مخالفان شبیه‌سازی آن را دخالت در خلقت الهی می‌دانند، اما نویسنده تأکید می‌کند که انسان استقلالی در آفرینش ندارد و صرفاً از ابزارهای الهی بهره‌مند است (ص۱۱۰-۱۱۱). همچنین برخی معتقدند انسان شبیه‌سازی‌شده فاقد هویت خانوادگی و کرامت است، اما نویسنده پاسخ می‌دهد که کرامت انسانی وابسته به اخلاق و شخصیت است نه شیوه تولد، و حتی بردگان نیز در تاریخ از کرامت برخوردار بوده‌اند (ص۱۱۴–۱۱۷).

  • دیدگاه فقهای اهل سنت

مولف از صفحه ۱۱۸ به بعد به بررسی دیدگاه فقهای اهل سنت درباره شبیه‌سازی پرداخته است. به گفته وی شبیه‌سازی گیاهان و حیوانات با رعایت ضوابط شرعی جایز است اما شبیه‌سازی انسان جایز نیست (ص۱۲۰). برخی علما شبیه‌سازی اعضای بدن برای درمان را مجاز می‌دانند (ص ۱۲۱). میراحمدی شش دلیل مخالفان شامل لزوم تولید مثل جنسی، از بین رفتن نسب، نهاد ازدواج، مفهوم مادری، و مشکلات ارث و نفقه را مطرح و بیشتر آن‌ها را رد کرده است. (ص۱۲۲-۱۲۴) او معتقد است تولید مثل فقط آمیزش نیست بلکه یکی از راه‌های تولید مثل، آمیزش جنسی است و آیه ۷ سوره طارق نیز بیانگر وجوب تولید مثل از طریق جنسی نیست بلکه نهایتاً جواز یا استحباب این کار را می‌رساند (ص۱۲۵) همچنین می گوید چون دهنده سلول غیرجنسی و تخمک مشخص‌اند، نسب فرزند شبیه‌سازی شده واضح و مخلوط نمی‌شود (ص۱۲۶).

میراحمدی، دلیل ابهام در روابط خویشاوندی را نپذیرفته و معتقد است فرزندی که در خانواده زن و شوهر به وجود می‌آید فرزند آنها محسوب می‌شود و نیازی به رابطه زوجیت نیست.(ص۱۲۷) نویسنده دلیل ابهام در نفقه و ارث را نیز رد می‌کند و می‌گوید اگر فرزند شبیه‌سازی شده طبق ادله شرعی فرزند زن و شوهر باشد، نسبت و ارتباطات او نیز مشخص است و مشکلی در ارث و نفقه پیش نمی‌آید؛ فقط در صورتی که نسبت مشخص نباشد، می‌توان شبیه‌سازی را حرام دانست.(ص128-129)

مولف دلیل از بین رفتن نهاد ازدواج را رد کرده و می‌گوید هدف ازدواج صرفاً تولید مثل نیست، بلکه آرامش و انس است که با شبیه‌سازی انسان منافات ندارد.(ص129) همچنین دلیل مخالفان درباره لزوم درد در دوران بارداری به‌عنوان مقوم مفهوم مادری رد شده است؛ نویسنده معتقد است نمی‌توان از واقعیت خارجی درد بارداری حکم وجوب آن برای مفهوم مادری گرفت.(ص130-131)

شبیه سازی درمانی

نویسنده در صفحه ۱۳۳ دیدگاه برخی فقهای شیعه را نقل می‌کند. به باور آنان، شبیه‌سازی انسان جایز نیست ولی شبیه‌سازی درمانی برای اهداف پزشکی و درمان بیماران مجاز است. از سوی دیگر، از صفحه ۱۱۸ به بعد، نویسنده دیدگاه‌های فقهای اهل سنت را بررسی کرده و بیان می‌کند که آنان شبیه‌سازی گیاهان و حیوانات را در چارچوب ضوابط شرعی جایز می‌دانند، ولی شبیه‌سازی انسان را مجاز نمی‌شمارند؛ البته برخی علمای اهل سنت با شبیه‌سازی اعضای بدن برای نجات بیماران موافق‌اند.(ص۱۲۰-۱۲۱)

به گفته میراحمدی در شبیه‌سازی درمانی، ممکن است برخی سلول‌های بنیادی که قابلیت جنین شدن دارند، از بین بروند. او تأکید می‌کند که اگر شبیه‌سازی انسان حرام باشد، شبیه‌سازی درمانی نیز به‌عنوان مقدمه‌ای بر عمل حرام، خود نیز حرام خواهد بود (ص۱۳۴-۱۳۶). در ادامه، دیدگاه آیت‌الله محمدجواد فاضل لنکرانی را نقل می‌کند که معیار حرمت را استقرار نطفه می‌داند؛ اگر نطفه در رحم یا محیطی دیگر استقرار یابد، از بین بردن آن جایز نیست.(ص۱۳۶) همچنین بیان می‌کند که برخی فقها معتقدند روایات وارده، مربوط به قتل جنین است، درحالی‌که در شبیه‌سازی درمانی تلقیح و استقرار واقعی صورت نمی‌گیرد، لذا نمی‌توان آن را قتل جنین یا مشمول آن روایات دانست. بنابراین، از نظر این دسته از فقها، شبیه‌سازی درمانی ممکن است مشمول حرمت نباشد.(ص۱۳۸-۱۴۱)

موافقان و دلایل آنها

میراحمدی در صفحه ۱۴۲ دیدگاه فقهایی را نقل می‌کند که شبیه‌سازی درمانی را جایز می‌دانند و آن را مخالف سنت الهی نمی‌دانند. با استناد به اصل اباحه ظاهری، بیان می‌شود که دلیلی معتبر بر حرمت شبیه‌سازی درمانی وجود ندارد و دلایل مطرح‌شده نیز عمدتاً ناظر به آثار آن است، نه ذات عمل؛ در نتیجه، حکم اولیه‌ای بر حرمت آن نیست (ص۱۴۳-۱۴۴). همچنین، در فقه شیعه مقدمه حرام، حرام نیست، پس استفاده از شبیه‌سازی درمانی به خودی خود اشکال ندارد. به قاعده تزاحم اشاره می‌شود و آمده است اگر تنها راه نجات جان انسان، استفاده از عضو شبیه‌سازی‌شده باشد، عقل و شرع حکم می‌کنند که نجات جان انسان مقدم است؛ بر این اساس، شبیه‌سازی درمانی برای اهداف پزشکی جایز شمرده می‌شود.(ص۱۴۵)

مخالفان و دلایل آنها

میراحمدی در صفحه ۱۴۶ دیدگاه مخالفان شبیه‌سازی درمانی را بررسی کرده و سه دلیل اصلی آنان را بیان می‌کند: نخست، بر پایه قاعده «لا ضرر»، گفته می‌شود که جدا کردن سلول‌های بنیادی که منجر به از بین رفتن سلول‌های دیگر می‌شود، به دلیل ضرر داشتن، حرام است؛ دوم، توهین به کرامت انسانی است، چرا که سلول‌هایی با قابلیت انسان شدن به ابزار تبدیل می‌شوند، اما نویسنده این استدلال را رد کرده و می‌گوید در فرآیندهای طبیعی بارداری نیز چنین سلول‌هایی از بین می‌روند، بی‌آنکه حرام دانسته شوند؛(ص۱۴۸) سوم؛ اینکه این عمل با نظم عمومی و اخلاق حسنه ناسازگار است، زیرا ممکن است به تجارت اعضا، سوءاستفاده از زنان فقیر و کاهش روابط انسانی منجر شود، ولی نویسنده این نگرانی‌ها را احتمالات غیرقطعی دانسته و در نتیجه دلیلی برای حرمت نمی‌بیند.(ص۱۵۰-۱۵۱)

احکام حقوق شبیه سازی

مولف در فصل سوم، احکام وضعی و حقوقی شبیه سازی همچون نسب، حضانت، محرمیت، تابعیت، نفقه و ارث را بیان کرده است.(ص۱۵۳)

نسبت فرزند با والدین

نویسنده در صفحه ۱۵۴ فصل سوم به نسب و رابطه فرزند شبیه سازی شده با پدر و مادر پرداخته است. وی بعد از مفهوم‌شناسی نسب و شرایط لازم در تحقق نسب حکم فقهی این موضوع را بیان کرده است. به گفته میراحمدی در صفحه ۱۶۰-۱۶۱ برخی فقها معتقدند اگر فرایند شبیه سازی شده به درخواست زوجین باشد و سلول جنسی و تخمک از آنها باشد فرزند شبیه سازی شده مشروع است و ملحق به آنهاست. اما عده دیگری در صفحه ۱۶۲ معتقدند این فرزند با پدر و مادر نسبتی ندارد و آن را هم ردیف با زنا دانسته‌اند. اما مولف معتقد است این سخن صحیح نیست زیرا در زنا رابطه نامشروع بین زن و مرد انجام می‌شود و فرزندی متولد می‌گردد اما در شبیه سازی مقاربتی وجود ندارد.

  • انتساب فرزند به مادر

نویسنده از صفحه ۱۶۳ تا ۱۷۱ به نسب و رابطه فرزند شبیه سازی شده با مادر پرداخته است. به گفته وی برای اثبات نسبت فرزند شبیه سازی شده با مادر باید عنوان مادری بین صاحب رحم صاحب تخمک و صاحب سلول بررسی گردد.

برخی از فقها مانند آیت الله مکارم معتقدند فرزندی که از راه شبیه سازی به وجود می‌آید هیچ نسبتی با پدر مادر خواهر و برادر و فامیل ندارد (ص۱۶۳) این دسته از فقها بر اساس برخی آیات همچون آیه ۲۲۳ سوره بقره و آیه ۲ سوره مجادله معتقدند مادر کسی است که فرزند را از رحم او بیرون بیاورند یعنی ولادت شرط مادر شدن است (ص۱۶۵)

گفته مالف در صفحه ۱۶۶ برخی از فقها همچون آیت الله خویی شرط مادر بودن را فقط ولادت دانسته و حتی صاحب تخمک بودن را ملاک مادری ندانستند. اما مولف معتقد است اگر تخمک رحم از یک زن باشد به طریق اولی آن زن مادر محسوب می‌شود.

مولف در صفحه ۱۶۷ بیان می‌کند رضا و شیر خوردن موجب محرمیت می‌شود چون باعث رشد ستخوان و گوشت فرزند می‌شود پس بر اساس قیاس اولویت کسی که جنینی را ۹ ماه تمام در رحم خود پرورانده و تخمک نیز از او بوده باید او را مادر محسوب کرد زیرا فرزند در این ۹ ماه به واسطه صاحب تخمک و صاحب رحم رشد و نمو پیدا کرده است.

به گفته مولف در صفحه ۱۶۷ بسیاری از فقیهان معتقدند اگر تخمک و رحم متعلق به یک زن باشد قطعاً او مادر محسوب می‌شود.

به گفته مولف در صفحه ۱۶۹ بیشتر فقهای شیعه فرزند را به صاحب نطفه ملحق می‌دانند یعنی فرزندی که از منی مرد و تخمک زن متولد می‌شود فرزند آن دو محسوب می‌شود حتی اگر در رحم زن دیگری قرار گیرد و متولد شود.

مولف در صفحه ۱۷۰ بیان می‌کند مادر بودن نسبت به فرزند شبیه سازی شده در شبیه سازی انسان هم موافق اصل است و هم مستند به قواعد شرعی و بسیاری از فقها نیز به آن فتوا دادند لذا منسوبان به مادر با این فرزند شبیه سازی شده نیز نسبت و رابطه همچون خواهر برادری یدا می‌کنند.

  • انتساب فرزند به پدر

به گفته مولف در صفحه ۱۷۱ برای تحقق پدری لازم نیست که احراز شود این فرزند از نطفه مرد است بلکه همین مقدار که از طریق رابطه جنسی زن و شوهر فرزندی متولد شود و آن دو فرزند را انکار نکنند نسبت و رابطه پدری و مادری برای این فرزند ثابت می‌شود.

صفحه ۱۷۴ برخی دیگر از فقها ملاک نسبت پدری و مادری را از ترکیب سلول‌های جنسی زن و شوهر می‌دانند هرچند از طریق تلقیح مصنوعی باشد. لذا اگر از طریق روش‌های جدید باروری اسپرم مرد با تخمک زن ترکیب شود و فرزندی متولد شود قطعاً این فرزند منتسب به صاحب سلول جنسی است و محارم آن مرد نیز بر او محرم می‌شوند.

به گفته مولف در صفحه ۱۷۶ قالب حالت‌های شبیه‌سازی نسبت مادر ثابت است زیرا نظر فقها در مورد مادر ین است که صاحب تخمک یا صاحب رحم را مادر حساب می‌کنند شبیه سازی هم به تخمک زن نیاز است و هم به رحم ذا یک زن می‌تواند هم صاحب تخمک باشد و هم صاحب رحم و فرزندی که متولد می‌شود فرزند او محسوب شده و او مادر او است.

به گفته مولف در صفحه ۱۷۷ یکی دیگر از اشکالات شبیه سازی این است که ممکن است در فرایند شبیه سازی به جنس مخالف نیازی نباشد مثلاً سلول غیرجنسی یک زن را در تخمک او قرار داده و در رحم همان زن رشد کند و این فرزند فقط از یک نفر متولد شده باشد. لذا برخی از فقها این عمل را مشروع ندانسته و این فرزند را ملحق به زن یا مرد ندانستند. برخی دیگر از فقها این فرزند را ملحق به صاحب سلول غیر جنسی دانسته‌اند و برخی دیگر نیز فرزند متولد شده از فرایند شبیه سازی شده را فرزند می‌دارند و همه احکام محرمیت را رای او ثابت می‌دانند جز ارث بردن مانند آیت‌الله مکارم شیرازی.

برخی از فقها معتقدند فرزند ملحق به احب سلول غیرجنسی است لذا اگر یک دختر باکره را از طریق روش‌های جدید باروری بارور کنند آن دختر باکره مادر او محسوب می‌شود صفحه ۱۷۸

به گفته مولف در صفحه ۱۷۸ و ۱۷۹ برخی از فقها معتقدند فرزند شبیه سازی شده همچون فرزندی است که از طریق شبهه متولد شده باشد لذا بر اساس قواعد شرعی و قوانین حقوقی فرزندی که از از راه شبیه سازی متولد شود همانند فرزندی که از راه ازدواج شرعی متولد شده باشد به پدر یا مادر که صاحب سلول غیر جنسی است ملحق می‌شود و همه احکام مانند نسب حضانت محرمیت و ارث بر او ملحق می‌شود.

به گفته مالف در صفحه ۱۸۰ فقهایی که معتقدند فرزند شبیه سازی شده مانند فرزندان رضاعی هستند به پدر یا مادر رضاعی محرم می‌شوند این شخص نمی‌تواند با آنها یا دیگر محارم آنها ازدواج کند ولی از همدیگر ارث نمی‌برند.

حضانت

مولف در صفحه ۱۸۵، موضوع حضانت و سرپرستی فرزند شبیه سازی شده را مطرح کرده است. به گفته وی، حضانت این فرزند بر اساس نسبت او با والدین، متفاوت است.

  • اگر نسبت فرزند شبیه سازی شده مانند فرزندانی که از راه ازدواج مشروع متولد شده اند یا ولد شبهه هستند، باشد؛ حضانت (سرپرستی و تربیت) آنها به عهده والدین است. (ص189-190)
  • اگر نسبت فرزند شبیه سازی شده مانند فرزندان رضاعی باشد، پدر و مادر هیچ مسئولیتی نسبت به فرزند شبیه سازی ندارد مگر در ضمن قرارداد تقاضای فرزند شبیه سازی شده یا قرارداد دیگری متعهد شود که خضانت را به عهده بگیرد که در اینصورت دادگاه آنها را نسبت به حضانت موظف می کند. (ص191)
  • اگر فرزند شبیه سازی شده مانند ولد زنا باشد؛ طبق نظر برخی به عهده والدین است چون آنها سبب ایجاد فرزند شده اند (ص191-192) برخی دیگر معتقدند حاکم جامعه باید از بیت المال او را تامین کند. به باور نویسنده، چون والدین سبب ایجاد فرزند شبیه سازی شده اند؛ اگر توان و شرایط لازم را دارند عدالت حکم می کند آنها حضانت را قبول کنند وگرنه به عهده حاکم جامعه است (ص193-194).

محرمیت

میراحمدی در صفحه ۹۵، محرمیت فرزند شبیه سازی شده با والدین را بیان کرده است. به گفته وی، ازدواج این فرزند با پدر و مادر و نزدیکان نسبی آنها حرام است؛ خواه رابطه فرزند شبیه سازی شده با پدر و مادر، مشروع یا رضاعی یا ولد شبهه حساب شود (ص200-201).

انفاق

در صفحه ۲۰۱ بحث انفاق و هزینه های فرزند شبیه سازی شده مطرح شده است.

به گفته نویسنده، اگر نسب فرزند مانند فرزندان مشروع یا رضاعی یا ولد شبهه باشد، بر کسی که سلول غیرجنسی از او گرفته شده (مرد یا زن)، لازم است نفقه او را پرداخت کنند. بر اساس قوانین، در صورت عدم توانایی یا فوت صاحب سلول غیر جنسی یا اجدادش، نفقه به عهده زوج یا زوجه صاحب سلول غیرجنسی است. بنابراین صاحب تخمک و رحم لازم نیست نفقه را رداخت کنند. اما اگر نسب او را مانند ولد زنا حساب شود، برخی همچنان معتقدند باید والدین هزینه های او را پرداخت کنند؛ اما برخی دیگر باور دارند که بر والدین، انفاق فرزند شبیه سازی شده واجب نیست مگر از باب اینکه آنها سبب ایجاد او شده اند یا اینکه در ضمن قراردادی متعهد شده اند که هزینه های را پرداخت کنند که در این دو مورد نیز نفقه آنها واجب است (ص۲۰۲).

به گفته مولف نفقه طفل به ترتیب با پدر، جد پدری، مادر، جد و جده مادری و جده پدریست. در صورتی که هر یک از جدات مادری یا جده پدری زنده باشند نفقه بین آنها به صورت مساوی تقسیم خواهد شد اما اگر فقط یکی از آنها زنده باشد همه نفقه به عهده وی خواهد بود (ص۲۰۳).

تابعیت

نویسنده در صفحه ۲۰۴ رباره تابعیت فرزند شبیه سازی شده بحث می‌کند. میراحمدی در صفحه ۲۰۹ یان می‌کند برای تعیین تابعیت فرزند شبیه سازی شده ابتدا باید نسبت او با والدین مشخص شود‌. او می‌گوید اگر بپذیریم که نسبت فرزند شبیه سازی شده مشروع یا به ولد شبهه تلقی شود بنابراین نسبت طفل شبیه سازی شده به فردی است که از سلول غیرجنسی او شبیه سازی شده باشد لذا اگر پدر او ایرانی باشد خواه در ایران متولد شود یا در خارج از کشور تابعیت ایرانی دارد. و در صفحه ۲۱۱ می‌گوید اگر پدر او ایرانی نباشد تابعیت ایرانی ندارد مگر اینکه فرزند شبیه سازی شده و پدر او در ایران متولد شده باشند که در این صورت تابعیت ایرانی دارد. ولی اگر طفل شبیه سازی شده پدر ندارد و فقط از مادری شبیه سازی شده باشد اگر طفل و مادر در ایران متولد شده باشند تبعه ایران حساب می‌شوند.

نویسنده از صفحه ۲۱۱ تا ۲۱۵ می‌گوید اگر طفل شبیه سازی شده را مانند فرزند رضاعی بدانیم اگر پدر یا مادر او یعنی کسی که سلول غیرجنسی از او گرفته شده باشد ایرانی باشد خواه فرزند شبیه سازی شده در ایران متولد شده باشد یا در خارج از کشور. در هر دو صورت تابعیت ایرانی دارد. همچنین اگر فقط مادر داشته باشد یعنی از سلول غیرجنسی یک زن متولد شده باشد و آن زن ایرانی باشد فرزند شبیه سازی شده نیز تابعیت ایرانی دارد.

نام خانوادگی و شناسنامه

به گفته مولف در صفحه ۲۱۶ اگر فرزند شبیه سازی شده را مانند فرزند مشروع یا شبهه بدانیم خانوادگی پدر او برای او ثبت می‌شود و تا ۱۸ سالگی می‌تواند از این نام خانوادگی استفاده کند و بعد از آن می‌تواند آن را تغییر دهد. اگر طفل شبیه سازی شده از سلول غیرجنسی یک زن متولد شده باشد علی علی نام خانوادگی مادر برای او ثبت می‌شود.

در صفحه ۲۱۹ بیان می‌کند اگر طفل شبیه سازی شده را مانند ولد زنا حساب بکنیم در این صورت نیز نام خانوادگی پدر عرفی او ثبت می‌شود.

میر احمدی در صفحه ۲۱۹ بیان می‌کند اگر طفل شبیه سازی شده تابعیت ایرانی داشته باشد برای او شناسنامه ایرانی نهیه می‌شود و اطلاعات پدر و مادر او ر آن ثبت می‌شود.

اهلیت

مولف از صفحه ۲۲۰ به بعد موضوع اهلیت داشتن طفل شبیه سازی شده را بیان می‌کند. به گفته نویسنده در صفحه ۲۲۳ گر طفل شبیه سازی شده زنده متولد شود، تمام حق و حقوقی که فرزندان دیگر دارند او نیز دارد. این حق از زمانی که سلول غیرجنسی با تخمک تلقیح شود برای فرزند شبیه سازی شده ثابت است به شرط اینکه زنده متولد شوند.

در صفحه ۲۲۴ می‌گوید قانون برای استفاده از حقوق مدنی فقط شرط بلوغ را گذاشته است یعنی اگر طفل شبیه سازی شده به سن بلوغ برسد و محجور نباشد (یعنی مجنون نبوده و از رشد عقلی کافی برخوردار باشد) می تواند از تمام حقوق مدنی خود همچون معاملات استفاده کند

ارث

در صفحه ۲۲۵ موضوع ارث مطرح شده است. به گفته میراحمدی اگر رابطه فرزند شبیه‌سازی‌شده با پدر یا مادر (صاحب سلول غیرجنسی) شرعی شناخته شود، ارث بین آن‌ها برقرار است؛ در غیر این صورت، هیچ‌کدام از یکدیگر ارث نمی‌برند. فرزندان شبیه‌سازی‌شده امکان ازدواج شرعی دارند لذا مسئله ارث نیز مطرح است؛ به این معنا که آنان می‌تواند از همسر و فرزندانش ارث ببرد و آن‌ها نیز از او ارث خواهند برد.(ص۲۲۷)

بیشتر فقهای گذشته و معاصر (مانند شهید ثانی، شیخ طوسی، آیت‌الله خویی و امام خمینی) در صورت نبود نسبت شرعی، ارث را رد می‌کنند. برخی نیز تنها ارث‌بری از مادر و خویشان مادری را پذیرفته‌اند.(ص۲۲۸-۲۲۹) به گفته نویسنده اگر نطفه فرزند شبیه‌سازی‌شده پیش از مرگ مورث شکل گرفته و کودک زنده به دنیا بیاید، از او ارث می‌برد.(ص۲۲۹-۲۳۰)

دیدگاه اهل سنت درباره نسبت طفل شبیه سازی شده

مولف در صفحات ۱۸۰ تا ۱۸۵ دیدگاه‌های فقهای اهل سنت درباره انتساب فرزند حاصل از شبیه‌سازی را در پنج صورت بررسی می‌کند:

  • مرد صاحب سلول غیرجنسی باشد: برخی فقها فرزند را بدون پدر، و اکثر فقها او را فرزند همان مرد دانسته‌اند. در مورد انتساب فرزند به مادر، چهار دیدگاه مطرح شده است: برخی مادر را صاحب تخمک می‌دانند، برخی دیگر صاحب تخمک و رحم را مادر محسوب می‌کنند، گروهی تنها صاحب رحم را مادر تلقی کرده‌اند، و عده‌ای زن را مانند مادر رضاعی در نظر گرفته‌اند که شامل تمام احکام رضاعی به جز ارث می‌شود.(ص۱۸۰-۱۸۲)
  • مرد بیگانه صاحب سلول غیرجنسی باشد: همه فقها این روش را حرام می‌دانند و فرزند را ولد زنا شمرده‌اند که فقط به مادر منتسب می‌شود.(ص۱۸۲)
  • زن صاحب سلول غیرجنسی باشد ولی رحم متعلق به زن دیگر: در این حالت درباره مادر اختلاف نظر وجود دارد. برخی صاحب سلول جنسی، برخی صاحب رحم، و برخی هر دو را مادر می‌دانند. اگر تخمک و سلول غیرجنسی متعلق به یک زن باشد، او مادر و زن دوم مادر رضاعی است.(ص۱۸۳)
  • سلول غیرجنسی و رحم و تخمک متعلق به یک زن باشد: اهل سنت طفل را به مادر منتسب کرده و فاقد پدر می‌دانند. برخی فقها نیز مادر را صاحب فرزند دانسته و رابطه فرزند با شوهر زن را مانند ربیبه، به‌عنوان خواهر و برادر مادری تلقی می‌کنند.(ص۱۸۴)
  • سلول غیرجنسی مرد و تخمک همسرش با هم ترکیب و در رحم زن دیگر قرار گیرد: مرد پدر محسوب می‌شود، و زن صاحب تخمک و صاحب رحم حکم مادر رضاعی دارند. برخی فقها این روش را نیز حرام می‌دانند. در پایان، مولف تأکید می‌کند اگر شبیه‌سازی در چارچوب زوجیت باشد، مشروع است. ولی در خارج از زوجیت نیز نمی‌توان فرزند را لزوماً ولد زنا دانست و می‌توان او را به یکی از والدین منتسب کرد.(ص۱۸۵)