فقه و دولت (کتاب): تفاوت میان نسخهها
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) ←جایگاه مردم در حکومت اسلامی: افزودن متن |
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) ←جایگاه مردم در حکومت اسلامی: افزودن متن |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
#جایگاه اکثریت در مشروعیت و مقبولیت حکومت اسلامی (مناظره عبدالله حاجیصادقی و محمدجواد ارسطا): عبدالله حاجیصادقی بر آن است که گرچه مردم در حقانیت حکومت اسلامی نقشی ندارند، اما در پذیرش، مشارکت و نظارت بر آن نقش دارند (ص۳۵) و علاوه بر این، اگر جامعه تمایلی به نظام ولایی نداشته باشد، امکان تحقق ولایت فقیه وجود نخواهد داشت. ((ص۴۱) همچنین به باور حاجیصادقی، غیرفقیه نمیتواند حاکم باشد. (ص۴۲) محمدجواد ارسطا با تأکید بر اینکه اگر مردم فقیه جامعالشرایطی را که مصداق مقبوله عمر بن حنظله: «فإنی قد جعلته علیکم حاکماً» است نپذیرند، او حق حکومت ندارد، با این حال مردم را مرتکب معصیت خوانده است. (ص۴۳) وی همچنین به بیان سؤالی درباره شیوههای تأمین مقبولیت پرداخته است که بر اساس آن، چه درصدی از مقبولیت مردم برای اعتبار حکومت اسلامی لازم است؟ نصف بهعلاوه یک؟ دو-سوم؟ یا ملاک دیگری دارد؟ (ص۴۴) ارسطا بر آن است که اگر مقبولیت عمومی در اثنای حکومت هم از دست برود، ادامه و استمرار اعمال ولایت مجاز نخواهد بود. (ص۴۶) | #جایگاه اکثریت در مشروعیت و مقبولیت حکومت اسلامی (مناظره عبدالله حاجیصادقی و محمدجواد ارسطا): عبدالله حاجیصادقی بر آن است که گرچه مردم در حقانیت حکومت اسلامی نقشی ندارند، اما در پذیرش، مشارکت و نظارت بر آن نقش دارند (ص۳۵) و علاوه بر این، اگر جامعه تمایلی به نظام ولایی نداشته باشد، امکان تحقق ولایت فقیه وجود نخواهد داشت. ((ص۴۱) همچنین به باور حاجیصادقی، غیرفقیه نمیتواند حاکم باشد. (ص۴۲) محمدجواد ارسطا با تأکید بر اینکه اگر مردم فقیه جامعالشرایطی را که مصداق مقبوله عمر بن حنظله: «فإنی قد جعلته علیکم حاکماً» است نپذیرند، او حق حکومت ندارد، با این حال مردم را مرتکب معصیت خوانده است. (ص۴۳) وی همچنین به بیان سؤالی درباره شیوههای تأمین مقبولیت پرداخته است که بر اساس آن، چه درصدی از مقبولیت مردم برای اعتبار حکومت اسلامی لازم است؟ نصف بهعلاوه یک؟ دو-سوم؟ یا ملاک دیگری دارد؟ (ص۴۴) ارسطا بر آن است که اگر مقبولیت عمومی در اثنای حکومت هم از دست برود، ادامه و استمرار اعمال ولایت مجاز نخواهد بود. (ص۴۶) | ||
#جایگاه رأی مردم در حکومت اسلامی (محسن غرویان و هاشم نیازی): محسن غرویان با بیان نظریه افتراض، بر آن است که اگر فرض کنیم پیامبر میان دو فقیه واجدشرایط مخیر که یکی ۸۰ درصد و یکی ۲۰ درصد رأی مردم را دارا است، حتماً اولی را برمیگزیند و این بهمعنای تأثیر رأی اکثریت در مشروعیت حاکم اسلامی است. (ص۶۶-۶۷) غرویان همچنین معتقد است که تئوری ولایت فقیه باید بهگونهای بیان شود که به مردم توهین نشود و مردم ناراحت نشوند، در عین حال که خلاف فقه و احکام و اصول دین هم نباشد. (ص۷۶) هاشم نیازی اما با اتکا به «كَم مِّن فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَت فِئَةً كَثيرَةً بِإِذنِ اللّهِ» بر آن است که اقلیت فداکاری که کمتر از ۵۱ درصد هستند، قطعاً بر ۵۱ درصدی که فقط حرف میزنند مقام هستند. (ص۸۰) | #جایگاه رأی مردم در حکومت اسلامی (محسن غرویان و هاشم نیازی): محسن غرویان با بیان نظریه افتراض، بر آن است که اگر فرض کنیم پیامبر میان دو فقیه واجدشرایط مخیر که یکی ۸۰ درصد و یکی ۲۰ درصد رأی مردم را دارا است، حتماً اولی را برمیگزیند و این بهمعنای تأثیر رأی اکثریت در مشروعیت حاکم اسلامی است. (ص۶۶-۶۷) غرویان همچنین معتقد است که تئوری ولایت فقیه باید بهگونهای بیان شود که به مردم توهین نشود و مردم ناراحت نشوند، در عین حال که خلاف فقه و احکام و اصول دین هم نباشد. (ص۷۶) هاشم نیازی اما با اتکا به «كَم مِّن فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَت فِئَةً كَثيرَةً بِإِذنِ اللّهِ» بر آن است که اقلیت فداکاری که کمتر از ۵۱ درصد هستند، قطعاً بر ۵۱ درصدی که فقط حرف میزنند مقام هستند. (ص۸۰) | ||
#جایگاه رأی مردم در حکومت اسلامی (کاظم قاضیزاده): | #جایگاه رأی مردم در حکومت اسلامی (کاظم قاضیزاده): در این مقاله ابتدا با نگاهی تاریخی بیان شده است که شیعیان ابتدا همه فقیهان را مجاز به اعمال ولایت میدانستهاند و سپس امام خمینی برای حل مشکل تزاحم فقیهان، قائل به ولایت فقیه اسبق شده است که به باور قاضیزاده اولین مرحله از شروع نظریه ولایت فقیه است. پس از تشکیل حکومت اسلامی و لزوم اداره جامعه و حکومت، موجب شکلگیری مرحله بعدی در نظریه ولایت فقیه شد که همان ولایت فقیه اعلم است. وی مراحل بعدی را ولایت فقیه اصلح و پس از آن، ولایت فقیه منتخب دانسته است که هم اصلح باشد و هم به واسطه مردم انتخاب شده باشد. (ص۹۰-۹۱) قاضیزاده سپس به بیان سه دیدگاه درباره جایگاه رأی مردم پرداخته است: ۱. جمهوری مطلق، بهمعنای اعتبار تام رأی مردم در مشروعیت حکومت که آن را نظریه افراطی خوانده است، ۲. مشروعیت الهی محض، بهمعنای نفی هر گونه اعتبار مردم در مشروعیت حکومت که به باور قاضیزاده این مورد هم افراطی است؛ چرا که تنها تأثیر رأی مردم بینه شرعی بودن در جریان کشف ولی فقیه است. وی همچنین به پیشنهادی از محمدتقی مصباح یزدی اشاره کرده که بر اساس آن، اعضای مجلس خبرگان نه با رأی مردم بلکه با رأی فقها انتخاب شوند. (ص۹۳) ۳. دخالت مردم در مشروعیت، به این معنا که رأی مردم جزئی از عوامل مشروعیتبخشی به ولی فقیه است و بدین ترتیب نمیتوان در هیچ امری از رأی مردم سر باز زد. (ص۹۴) | ||
===رسانه و حکومت=== | ===رسانه و حکومت=== |