کاربر:Aliabadi/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخهها
جز ←پیوند اعضای تناسلی: اصلاح ارقام، اصلاح فاصلهٔ مجازی |
جز اصلاح ارقام، اصلاح فاصلهٔ مجازی |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
کتاب تلقیح مصنوعی نوشته [[سیدمحسن مرتضوی]] درباره مسئله روش نوین بارداری است. وی در این کتاب کوشیده است ادله جواز این مسئله را مورد بررسی قرار دهد. مولف کتاب مدعی است که با استفاده از منابع دست اول روایی و فقهی، مباحث را به شکل استدلالی و اجتهادی درباره این موضوع به تفصیل ارائه کرده است. | کتاب تلقیح مصنوعی نوشته [[سیدمحسن مرتضوی]] درباره مسئله روش نوین بارداری است. وی در این کتاب کوشیده است ادله جواز این مسئله را مورد بررسی قرار دهد. مولف کتاب مدعی است که با استفاده از منابع دست اول روایی و فقهی، مباحث را به شکل استدلالی و اجتهادی درباره این موضوع به تفصیل ارائه کرده است. | ||
این اثر در دو بخش و یک خاتمه تنظیم شده است. در بخش نخست مباحث کلی و | این اثر در دو بخش و یک خاتمه تنظیم شده است. در بخش نخست مباحث کلی و موضوعشناسی، بررسی حکم تکلیفی صور مختلف تلقیح داخل رحمی و رحم جایگزین ارائه شده است. | ||
در بخش دوم در ابتدا احکام مرتبط با [[تلقیح مصنوعی]]، همچون بحث نسب، [[ثبوت عده]]، [[حکم نفقه حامل]]، حکم اسقاط و از بین بردن نطفه و معاملات مرتبط با تلقیح ارائه شده است. | در بخش دوم در ابتدا احکام مرتبط با [[تلقیح مصنوعی]]، همچون بحث نسب، [[ثبوت عده]]، [[حکم نفقه حامل]]، حکم اسقاط و از بین بردن نطفه و معاملات مرتبط با تلقیح ارائه شده است. | ||
در بخش خاتمه نویسنده کوشیده است موضوعاتی مانند پیوند اعضای تناسلی بدن، مجوزات معاینات پزشکی، حق استیلاد از طرق غیر متعارف برای شوهر مورد بحث و کنکاش قرار داده است. | در بخش خاتمه نویسنده کوشیده است موضوعاتی مانند پیوند اعضای تناسلی بدن، مجوزات معاینات پزشکی، [[حق استیلاد]] از طرق غیر متعارف برای شوهر مورد بحث و کنکاش قرار داده است. | ||
==مسائل== | ==مسائل== | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
===انواع تلقیح از جهت نسبت شرعی=== | ===انواع تلقیح از جهت نسبت شرعی=== | ||
نویسنده درباره حکم شرعی مسئله تلقیح مصنوعی چند صورت را در نظر گرفته است. در صورت اول در مسئله تلقیح اسپرم شوهر با تخمک همسر اگر ملازمات حرام آن از جمله استمنا، لمس و نظر عورت نامحرم واقع نشود اشکالی ندارد.(ص۳۷) حرمت ملازمات حرام هم در صورت حرج و اضطرار و حاجت برطرف میشود.(ص۳۸) | نویسنده درباره حکم شرعی مسئله [[تلقیح مصنوعی]] چند صورت را در نظر گرفته است. در صورت اول در مسئله تلقیح اسپرم شوهر با تخمک همسر اگر ملازمات حرام آن از جمله استمنا، لمس و نظر عورت نامحرم واقع نشود اشکالی ندارد.(ص۳۷) حرمت ملازمات حرام هم در صورت حرج و اضطرار و حاجت برطرف میشود.(ص۳۸) | ||
صورت دوم در جایی است که تلقیح اسپرم شوهر به تخمک همسر پس از مرگ شوهر اتفاق بیفتد. در این مسئله دو مبنا در نظر گرفته شده است از نظر عدهای علقه زوجیت با مرگ از بین رفته است و زن با شوهر متوفی نسبتی ندارد از این جهت غسل شوهر توسط زن و بالعکس جایز نیست.(ص۳۹) بر همین اساس بچهدار شدن از شوهر متوفی هم جایز نیست(ص۴۲) در مقابل عدهای بر این مبنا هستند که علقه زوجیت حتی پس از مرگ و لااقل تا پایان عده وفات ادامه دارد.(ص۴۱) | صورت دوم در جایی است که تلقیح اسپرم شوهر به تخمک همسر پس از مرگ شوهر اتفاق بیفتد. در این مسئله دو مبنا در نظر گرفته شده است از نظر عدهای علقه زوجیت با مرگ از بین رفته است و زن با شوهر متوفی نسبتی ندارد از این جهت غسل شوهر توسط زن و بالعکس جایز نیست.(ص۳۹) بر همین اساس بچهدار شدن از شوهر متوفی هم جایز نیست(ص۴۲) در مقابل عدهای بر این مبنا هستند که علقه زوجیت حتی پس از مرگ و لااقل تا پایان عده وفات ادامه دارد.(ص۴۱) | ||
در صورت سوم که تزریق و اهدای اسپرم مرد بیگانه به زن اجنبیه است نظر مشهور بر حرمت است و نویسنده پس از بررسی ادله و مناقشات مربوط به آن همین نظر را میپذیرد.(ص۵۳) | در صورت سوم که تزریق و اهدای اسپرم مرد بیگانه به زن اجنبیه است نظر مشهور بر حرمت است و نویسنده پس از بررسی ادله و مناقشات مربوط به آن همین نظر را میپذیرد.(ص۵۳) | ||
در صورت چهارم | در صورت چهارم مسئله اهدای تخمک بررسی شده است. درباره این صورت سه احتمال در نظر گرفته است جواز مطلق، حرمت مطلق و تفصیل بین موردی که زن صاحب تخمک، همسر دیگر مرد صاحب اسپرم باشد یا اجنبی باشد.(ص۱۱۶ و ۱۱۷) | ||
برای دلیل حرمت سه وجه بیان شده است که در وجه اول که استناد آن حرمت افراغ منی در رحم اجنبی است.(ص۱۱۷) در وجه دوم با استناد به آیه پنجم تا هفتم سوره مومنون که به مسئله حفظ فرج اشاره دارد با اهدا تخمک در تضاد است.(ص۱۱۸) در وجه سوم نیز بنابر اتکا به | برای دلیل حرمت سه وجه بیان شده است که در وجه اول که استناد آن حرمت [[افراغ منی]] در رحم اجنبی است.(ص۱۱۷) در وجه دوم با استناد به آیه پنجم تا هفتم سوره مومنون که به مسئله [[حفظ فرج]] اشاره دارد و با اهدا تخمک در تضاد است.(ص۱۱۸) در وجه سوم نیز بنابر اتکا به [[حکم وضعی]] و مسئله انتساب که صاحب تخمک را مادر بچه میداند نه صاحب رحم را، لذا فرزند حاصل از طریق تلقیح مصنوعی از دو اجنبی است که علقه زوجیت ندارند و این مسئله از مستنکرات و مقبوحات در شریعت است و ارتکاز متشرعه آن را نمیپذیرد.(ص۱۱۹) | ||
صورت پنجم در مورد تلقیح به رحم حیوان است. در این صورت اگرچه | صورت پنجم در مورد تلقیح اسپرم مرد به رحم حیوان است. در این صورت اگرچه شبیه موضوع تلقیح بین زن و مرد اجنبی نیست و ادله سابق شامل آن نمیشود اما چهار وجه برای حرمت این مورد بیان شده است. در وجه اول با الغاء خصوصیت حرمت افراغ منی در رحم زن اجنبی، ادله آن شامل حرمت تلقیح به رحم حیوان میشود زیرا متفاهم عرفی از ادله این است که آنچه در حق مرد نسبت به استیلاد جایز است قرار دادن اسپرم مرد در رحمی است که نزدیکی و جماع با او جایز است.(ص۱۲۰) وجه دوم که استفاده از روایت اسحاق بن عمار است ضرورت قرار گرفتن اسپرم در موضع مقرر شرعی است و رحم حیوان موضع مذکور نیست. وجه سوم نیز با تمسک به آیات شریفه درباره حفظ فرج، استیلاد مرد مسلمان از غیر فرج همسر که شامل رحم حیوان نیز میشود را حرام دانسته است. وجه چهارم حرمت این است که بچهدار شدن مرد مسلمان از حیوان از مستنکرات و مقبوحات نزد متشرعه است.(ص۱۲۱) | ||
صورت ششم اخذ تخمک از حیوانات در رحم همسر است که بنابر مبنای جواز اخذ تخمک از زن اجنبی این مورد نیز بلااشکال است.(ص۱۲۲) صورت هفتم اخذ اسپرم از حیوانات است که به تخمک زن تلقیح شود. نویسنده در ابتدا به دلیل عدم وجود دلیل خاص و متقضای اصل عملی قول به جواز را طرح میکند اما با این تقریب که اگرچه مورد روایات افراغ منی مرد است به مناسبت حکم و موضوع استفاده میشود که شان زن مسلمان این است که حملش به وسیله اسپرم از کسی باشد که جماع و نکاح با او جایز است بنابر این حمل او از اسپرم حیوان حرمت خواهد داشت. علاوه اینکه مستفاد از آیات سوره مومنون در حفظ فرج این است که زن مسلمان باید خود را از افعال مناسب با فرج از غیرشوهر خود حفظ کند. همچین بارداری زن از اسپرم حیوان از امور مقبوح و مستنکر نزد متشرعه است.(ص۱۲۲و ۱۲۳) | صورت ششم اخذ تخمک از حیوانات و قرار دادن آن در رحم همسر است که بنابر مبنای جواز اخذ تخمک از زن اجنبی این مورد نیز بلااشکال است.(ص۱۲۲) صورت هفتم اخذ اسپرم از حیوانات است که به تخمک زن تلقیح شود. نویسنده در ابتدا به دلیل عدم وجود دلیل خاص و متقضای اصل عملی قول به جواز را طرح میکند اما با این تقریب که اگرچه مورد روایات افراغ منی مرد است به مناسبت حکم و موضوع استفاده میشود که شان زن مسلمان این است که حملش به وسیله اسپرم از کسی باشد که جماع و نکاح با او جایز است بنابر این حمل او از اسپرم حیوان حرمت خواهد داشت. علاوه اینکه مستفاد از آیات سوره مومنون در حفظ فرج این است که زن مسلمان باید خود را از افعال مناسب با فرج از غیرشوهر خود حفظ کند. همچین بارداری زن از اسپرم حیوان از امور مقبوح و مستنکر نزد متشرعه است.(ص۱۲۲و ۱۲۳) | ||
صورت هشتم | صورت هشتم مسئله اخذ تخمک زن و قرار دادن آن در رحم حیوان است که نویسنده مدعی است که دلیلی بر حرمت آن وجود ندارد چون هیچ یک از عناوین محرمه بر آن صادق نیست لذا با رجوع به اصول ترخیصیه قول به جواز ثابت میشود.(ص۱۲۴) | ||
صورت نهم قرار دادن اسپرم حیوان در رحم حیوان دیگر است که برای این نیز وجه حرمتی وجود ندارد. در صورت دهم نیز در مورد اخذ اسپرم یا تخمک از نباتات و گیاهان است که در صورتی که دریافت کننده اسپرم یا تخمک گیاهی حیوان باشد دلیل حرمتی بر آن وجود ندارد (ص۱۲۵) اما در صورتی که تخمک گیاهی را در رحم زن قرار دهند از یک منظر این صورت با مسئله حفظ فرج در تضاد بوده و حرمت دارد اما بر این ادعا اشکال شده است که آنچه با حفظ فرج در تضاد است اسپرم مرد اجنبی یا حیوان بجای شوهر است ولی گیاه چنین ویژگی ندارد. فرض سوم در جایی است که اسپرم یا آنچه که کارایی اسپرم را دارد با اخذ از گیاه در رحم زن تزریق کنند که در این صورت همان ادله حفظ فرج نیز جریان دارد مگر اینکه گفته شود این ادله از اسپرم گیاهی انصراف دارد.(ص۱۲۶) | صورت نهم قرار دادن اسپرم حیوان در رحم حیوان دیگر است که برای این نیز وجه حرمتی وجود ندارد. در صورت دهم نیز در مورد اخذ اسپرم یا تخمک از نباتات و گیاهان است که در صورتی که دریافت کننده اسپرم یا تخمک گیاهی حیوان باشد دلیل حرمتی بر آن وجود ندارد (ص۱۲۵) اما در صورتی که تخمک گیاهی را در رحم زن قرار دهند از یک منظر این صورت با مسئله حفظ فرج در تضاد بوده و حرمت دارد اما بر این ادعا اشکال شده است که آنچه با حفظ فرج در تضاد است اسپرم مرد اجنبی یا حیوان بجای شوهر است ولی گیاه چنین ویژگی ندارد. فرض سوم در جایی است که اسپرم یا آنچه که کارایی اسپرم را دارد با اخذ از گیاه در رحم زن تزریق کنند که در این صورت همان ادله حفظ فرج نیز جریان دارد مگر اینکه گفته شود این ادله از اسپرم گیاهی انصراف دارد.(ص۱۲۶) | ||
نویسنده در ادامه به صورتی | نویسنده در ادامه به صورتی اشاره میکند که صاحب اسپرم یا تخمک انسانی مشخص نباشد که در این صورت مسئله محذور اشتباه در نسب، دلیل مستقلی برای حرمت تلقیح است؛ زیرا از ادله و نصوص در ابواب فقهی این نکته استفاده میشود که اشتباه در نسب مبغوض شارع است.(ص۱۲۷) ارتکاز شرعیه نیز حفظ نسب را از امور لازم و مطلوب در شریعت اسلامی میداند لذا شارع اموری را که در معرض از بین رفتن نسب باشد را حرام کرده است چه برسد به اموری که همواره مستلزم از بین رفتن نسب بشود.(ص۱۳۰) | ||
===تلقیح در خارج رحم=== | ===تلقیح در خارج رحم=== | ||
مرتضوی در این بخش ابتدا به تبیین مسئله تلقیح و ترکیب اسپرم و تخمک در خارج رحم و انتقال نطفه تشکیل شده به رحم زن پرداخته است. (ص۱۴۲) وی در ادامه به صورتهای مختلف این موضوع اشاره میکند. صورت اول در تلقیح خارجی رحمی زن و شوهر است که | مرتضوی در این بخش در ابتدا به تبیین مسئله تلقیح و ترکیب اسپرم و تخمک در خارج رحم و انتقال نطفه تشکیل شده به رحم زن پرداخته است. (ص۱۴۲) وی در ادامه به صورتهای مختلف این موضوع اشاره میکند. صورت اول در تلقیح خارجی رحمی زن و شوهر است که قرار دادن نطفه در رحم صناعی حرمتی ندارد به شرط اینکه مستلزم مقدمات و لوازم حرامی مثل استمنا یا نگاه به عورت و لمس آن نباشد. (ص۱۴۳) | ||
صورت دوم در موردی است که پس از وفات شوهر اسپرم او در آزمایشگاه به تخمک همسر و سپس به رحم او منتقل شود در صورتی جایز است که علقه زوجیت پس از وفات باقی بماند اما با توجه به عدم بقاء علقه | صورت دوم در موردی است که پس از وفات شوهر اسپرم او در آزمایشگاه به تخمک همسر و سپس به رحم او منتقل شود. این مورد در صورتی جایز است که علقه زوجیت پس از وفات باقی بماند اما با توجه به عدم بقاء علقه زوجیت، تلقیح جایز نیست.(ص۱۴۳) صورت سوم مسئله رحم جایگزین است که در آن پس از تلقیح اسپرم شوهر به تخمک همسرش، نطفه منعقد شده را به رحم زن دیگر به عنوان مادرجانشین، انتقال دهند تا در آنجا دوران حمل را سپری کرده و جنین متولد شود.(ص۱۴۴) این روش از سوی اغلب مراجع مشروع دانسته شده و حکم به جواز دادهاند.(ص۱۴۵) | ||
صورت چهارم در صورتی است که اسپرم شوهر با تخمک زن اجنبی در خارج رحم تلقیح شود و سپس به رحم همسر منتقل شود که محذوری بر آن نیست مگر آنکه ملاک مادری به صاحب تخمک بودن باشد که در این صورت انتساب دچار اشکال است. نویسنده صورت پنجم را در موردی بیان میکند که اسپرم انسانی با تخمک حیوانی در خارج از رحم تلقیح شود و سپس در رحم همسر قرار بگیرد که بلااشکال است.(ص ۱۴۹) صورت ششم هم شبیه مورد پیشین است اما با این فرق که تخمک در رحم زن اجنبی قرار میگیرد. در این صورت تلقیح مصنوعی به دلیل تنافی با ادله حفظ حرمت فرج زن مسلمان حرام است.صورت هفتم نیز شبیه دو صورت | صورت چهارم در صورتی است که اسپرم شوهر با تخمک زن اجنبی در خارج رحم تلقیح شود و سپس به رحم همسر منتقل شود که محذوری بر آن نیست مگر آنکه ملاک مادری به صاحب تخمک بودن باشد که در این صورت انتساب دچار اشکال است. نویسنده صورت پنجم را در موردی بیان میکند که اسپرم انسانی با تخمک حیوانی در خارج از رحم تلقیح شود و سپس در رحم همسر قرار بگیرد که بلااشکال است.(ص ۱۴۹) صورت ششم هم شبیه مورد پیشین است اما با این فرق که تخمک در رحم زن اجنبی قرار میگیرد. در این صورت تلقیح مصنوعی به دلیل تنافی با ادله حفظ حرمت فرج زن مسلمان حرام است. صورت هفتم نیز شبیه دو صورت پیشین است اما با این تفاوت که در این مورد فرض این است که تخمک بارور شده در رحم حیوانی گذاشته شود که این امر از مستنکرات و امور قبیحه است. صورت هشتم اما درباره تلقیح اسپرم حیوان در تخمک زن و قرار دادن آن در رحم زن صاحب تخمک است که به دلیل منافات با حفظ فرج زن مسلمان حرمت دارد.(ص ۱۵۰) | ||
صورت نهم نیز همچون صورت هشتم است اما با این تفاوت که تخمک بارور شده در رحم زن دیگری غیرصاحب تخمک قرار بگیرد که در این صورت نیز حرمت دارد. صورت دهم با همین روش اما تخمک در رحم حیوان قرار بگیرد که محذوریتی بر آن وجود ندارد لذا اشکالی نیز نخواهد داشت. صورت یازدهم تلقیح اسپرم حیوان با تخمک حیوان در محیط آزمایشگاهی و بعد قرار دادن آن در رحم زن مسلمان است که حکم آن حرمت است زیرا مستلزم داخل شدن اسپرم غیرهمسر به رحم زن است که با مبنای حفظ فرج در تضاد است. (ص۱۵۱) | صورت نهم نیز همچون صورت هشتم است اما با این تفاوت که تخمک بارور شده در رحم زن دیگری غیرصاحب تخمک قرار بگیرد که در این صورت نیز حرمت دارد. صورت دهم با همین روش اما تخمک در رحم حیوان قرار بگیرد که محذوریتی بر آن وجود ندارد لذا اشکالی نیز نخواهد داشت. صورت یازدهم تلقیح اسپرم حیوان با تخمک حیوان در محیط آزمایشگاهی و بعد قرار دادن آن در رحم زن مسلمان است که حکم آن حرمت است زیرا مستلزم داخل شدن اسپرم غیرهمسر به رحم زن است که با مبنای حفظ فرج در تضاد است. (ص۱۵۱) | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
===صورتهای تلقیح اسپرم و تخمک در خارج رحم و انتقال به رحم مصنوعی=== | ===صورتهای تلقیح اسپرم و تخمک در خارج رحم و انتقال به رحم مصنوعی=== | ||
فرض صورت اول تلقیح اسپرم مرد با تخمک همسر در رحم مصنوعی است که جایز است البته با قطع نظر از ملازمات و مقدمات حرام آن. صورت دوم در جایی است که اسپرم مرد اجنبی به تخمک زن اجنبی در رحم صناعی تلقیح شود که دلیلی بر حرمت آن وجود ندارد. نویسنده سپس با اشاره به ادله قائلین به حرمت، این ادله مورد بررسی قرار میدهد و بر آن است که افراغ منی مرد اجنبی در رحم زن حرمت دارد(ص۱۵۹) مگر اینکه متفاهم عرفی درباره مسئله حفظ فرج در نظر گرفته شود که تلقیح منی مرد اجنبی به تخمک او صورت نپذیرد و یا اینکه در مسئله تولد فرزند پیشفرض این تفاهم این است که از دو نفری که رابطه زوجیت دارند صورت بپذیرد که در این صورت تلقیح در رحم مصنوعی صحیح نباشد اما اشکال بر این ادعا این است که روایت علی بن سالم عنوان افراغ منی در رحم اجنبی است و احتمال خصوصیت در رحم اجنبی داده میشود لذا الغاء خصوصیت از این عنوان نمیتوان کرد.نویسنده عنوان محرم دیگر در این | فرض صورت اول تلقیح اسپرم مرد با تخمک همسر در رحم مصنوعی است که جایز است البته با قطع نظر از ملازمات و مقدمات حرام آن. صورت دوم در جایی است که اسپرم مرد اجنبی به تخمک زن اجنبی در رحم صناعی تلقیح شود که دلیلی بر حرمت آن وجود ندارد. نویسنده سپس با اشاره به ادله قائلین به حرمت، این ادله مورد بررسی قرار میدهد و بر آن است که افراغ منی مرد اجنبی در رحم زن حرمت دارد(ص۱۵۹) مگر اینکه متفاهم عرفی درباره مسئله حفظ فرج در نظر گرفته شود که تلقیح منی مرد اجنبی به تخمک او صورت نپذیرد و یا اینکه در مسئله تولد فرزند پیشفرض این تفاهم این است که از دو نفری که رابطه زوجیت دارند صورت بپذیرد که در این صورت تلقیح در رحم مصنوعی صحیح نباشد اما اشکال بر این ادعا این است که روایت علی بن سالم عنوان افراغ منی در رحم اجنبی است و احتمال خصوصیت در رحم اجنبی داده میشود لذا الغاء خصوصیت از این عنوان نمیتوان کرد.نویسنده عنوان محرم دیگر در این مسئله را فعل منافی با حفظ فرج مرد و زن مومن بیان میکند اما با توجه به عدم انجام فعل منافی با حفظ فرج، این عنوان را صحیح نمیداند.(ص۱۶۰) | ||
نویسنده در بیان آخرین دلیل حرمت تولد فرزند از تلقیح اسپرم و تخمک دو نفر اجنبی که رابطه زوجیت با هم ندارند را به دلیل مستنکر و مقبوح بودن آن نزد متشرعه میداند که ارتکاز متشرعه از پذیرش آن ابا دارد اما وی مدعی است که این عنوان نیز مشمول هیچ یک از موارد محرم نیست زیرا متوقف بر این است که در بحث ملاک مادری، مادر زنی است که صاحب تخمک است ولی بنابر اینکه ملاک در مادری صاحب رحم بودن است و فرزند متولد شده در رحم مصنوعی است اساسا فرزند در این صورت مادر ندارد علاوه اینکه قبح و استنکار نزد متشرعه در همه صورتها نیست بلکه اگر مادر زن صاحب تخمک باشد در صورتی قبیح است که زن اجنبی از محارم نسبی مرد باشد در غیر این صورت قبح آن محرز نیست.(ص۱۶۱) | نویسنده در بیان آخرین دلیل حرمت تولد فرزند از تلقیح اسپرم و تخمک دو نفر اجنبی که رابطه زوجیت با هم ندارند را به دلیل مستنکر و مقبوح بودن آن نزد متشرعه میداند که ارتکاز متشرعه از پذیرش آن ابا دارد اما وی مدعی است که این عنوان نیز مشمول هیچ یک از موارد محرم نیست زیرا متوقف بر این است که در بحث ملاک مادری، مادر زنی است که صاحب تخمک است ولی بنابر اینکه ملاک در مادری صاحب رحم بودن است و فرزند متولد شده در رحم مصنوعی است اساسا فرزند در این صورت مادر ندارد علاوه اینکه قبح و استنکار نزد متشرعه در همه صورتها نیست بلکه اگر مادر زن صاحب تخمک باشد در صورتی قبیح است که زن اجنبی از محارم نسبی مرد باشد در غیر این صورت قبح آن محرز نیست.(ص۱۶۱) | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
نویسنده صورت سوم را در تلقیح مصنوعی اسپرم غیرانسانی از حیوانی و گیاهی چه داخل رحمی و چه خارج رحمی به رحم صناعی ترسیم میکند که فرزند حاصل از آن منتسب به والد مشخصی نیست چون پدر ندارد. در صورت چهارم فرض این است که از سلول غیرجنسی انسان اخذ شود و بر اساس عملیات شبیهسازی با تخمک زن ترکیب شود و طفلی متولد شود. در این مورد انتساب منتفی است زیرا مفهوم پدر عرفا و شرعا ماخوذ از تکون از سلول جنسی و اسپرمی است.(ص۱۹۳) | نویسنده صورت سوم را در تلقیح مصنوعی اسپرم غیرانسانی از حیوانی و گیاهی چه داخل رحمی و چه خارج رحمی به رحم صناعی ترسیم میکند که فرزند حاصل از آن منتسب به والد مشخصی نیست چون پدر ندارد. در صورت چهارم فرض این است که از سلول غیرجنسی انسان اخذ شود و بر اساس عملیات شبیهسازی با تخمک زن ترکیب شود و طفلی متولد شود. در این مورد انتساب منتفی است زیرا مفهوم پدر عرفا و شرعا ماخوذ از تکون از سلول جنسی و اسپرمی است.(ص۱۹۳) | ||
انتساب از ناحیه مادر نیز همچون | انتساب از ناحیه مادر نیز همچون مسئله انتساب به پدر در چند صورت فرض شده است. در صورت اول تخمک و رحم از آن زن واحدی است که با اسپرم شوهر یا مرد بیگانه تلقیح شده است که در هر صورت صاحب آن زن صاحب تخمک و رحم است. در صورت دوم اسپرم و تخمک همسر در آزمایشگاه تلقیح شود و بعد نطفه منعقد شده و جنین به رحم شخص ثالث منتقل شود یا اسپرم مرد با تخمک زن بیگانه مخلوط شود و بعد نطفه منعقد شده به رحم همسرش منتقل شود که در این موارد زن صاحب تخمک متغایر با زن صاحب رحم خواهد بود. نویسنده درباره این موارد چهار احتمال را بیان میکند: | ||
احتمال اول اینکه ملاک مادری صاحب رحم بودن است و مادر شخصی است که بچه را زاییده است.(ص۱۹۵) احتمال دوم این است که ملاک مادری صاحب تخمک بودن است. (ص۲۰۴) احتمال سوم ملاک مادری صاحب رحم و صاحب تخمک بودن با هم است و هر دو خصوصیت در صدق عنوان مادری باید وجود داشته باشد. در این صورت اگر تخمک در رحم دیگری قرار داده شود هیچ یک ملاک مادری را ندارند. چهارمین احتمال صدق عنوان مادری به هریک از صاحب تخمک و صاحب رحم است زیرا تخمک از یکی و رحم از دیگری است که طفل در این صورت دو مادر دارد و احکام مادری مانند حرمت ازدواج شامل هر دو خواهد شد و حق حضانت به تناوب خواهد بود.(ص۲۰۶) | احتمال اول اینکه ملاک مادری صاحب رحم بودن است و مادر شخصی است که بچه را زاییده است.(ص۱۹۵) احتمال دوم این است که ملاک مادری صاحب تخمک بودن است. (ص۲۰۴) احتمال سوم ملاک مادری صاحب رحم و صاحب تخمک بودن با هم است و هر دو خصوصیت در صدق عنوان مادری باید وجود داشته باشد. در این صورت اگر تخمک در رحم دیگری قرار داده شود هیچ یک ملاک مادری را ندارند. چهارمین احتمال صدق عنوان مادری به هریک از صاحب تخمک و صاحب رحم است زیرا تخمک از یکی و رحم از دیگری است که طفل در این صورت دو مادر دارد و احکام مادری مانند حرمت ازدواج شامل هر دو خواهد شد و حق حضانت به تناوب خواهد بود.(ص۲۰۶) | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
فرزندخواندگی عنوان دیگری است که نویسنده با فرض نفی انتساب شرعی پدر و مادر در موضوع اجرای عملیات تلقیح مصنوعی مورد بررسی قرار داده است. وی سه حالت را در نظر گرفته و میگوید: در حالت اول زن شوهردار از راه تزریق اسپرم مرد بیگانه باردار شده است؛ در حالت دوم فرزند متولد شده از اسپرم شوهر و در رحم همسر بوده اما راه باروری آن تلقیح مصنوعی بوده و با نزدیکی نبوده؛ در حالت سوم انتخاب فرزندی است که هیچ راه انتساب شرعی و عرفی وجود ندارد مثل اینکه طفل از راه شبیهسازی یا اخذ سلول غیرجنسی و یا در رحم مصنوعی در آزمایشگاه و یا از اسپرم حیوانی یا گیاهی متولد شده باشد که در هر سه حالت انتساب شرعی و عرفی طفل به پدر ممکن نباشد. در هر سه حالت آیا فرزندخواندگی محقق میشود یا خیر؟ اگرچه به طور کلی تبنی و فرزندخواندگی از محرمات اسلامی است.(ص۲۱۳) اما درباره سه حالت مورد نظر حالت اول که اسپرم شخص دیگری است فرزندخواندگی حرام است و قدر متیقن حرمت تبنی را دارد. در مورد حالت دوم و سوم از آنجایی که آیه ناظر به طفلی است که پدر حقیقی و نسب شرعی را داراست و در این دو حالت اصلا پدر حقیقی و شرعی وجود ندارد لذا ادله حرمت تبنی و انتساب به غیر پدر شامل آن نمیشود.(ص۲۱۶) | فرزندخواندگی عنوان دیگری است که نویسنده با فرض نفی انتساب شرعی پدر و مادر در موضوع اجرای عملیات تلقیح مصنوعی مورد بررسی قرار داده است. وی سه حالت را در نظر گرفته و میگوید: در حالت اول زن شوهردار از راه تزریق اسپرم مرد بیگانه باردار شده است؛ در حالت دوم فرزند متولد شده از اسپرم شوهر و در رحم همسر بوده اما راه باروری آن تلقیح مصنوعی بوده و با نزدیکی نبوده؛ در حالت سوم انتخاب فرزندی است که هیچ راه انتساب شرعی و عرفی وجود ندارد مثل اینکه طفل از راه شبیهسازی یا اخذ سلول غیرجنسی و یا در رحم مصنوعی در آزمایشگاه و یا از اسپرم حیوانی یا گیاهی متولد شده باشد که در هر سه حالت انتساب شرعی و عرفی طفل به پدر ممکن نباشد. در هر سه حالت آیا فرزندخواندگی محقق میشود یا خیر؟ اگرچه به طور کلی تبنی و فرزندخواندگی از محرمات اسلامی است.(ص۲۱۳) اما درباره سه حالت مورد نظر حالت اول که اسپرم شخص دیگری است فرزندخواندگی حرام است و قدر متیقن حرمت تبنی را دارد. در مورد حالت دوم و سوم از آنجایی که آیه ناظر به طفلی است که پدر حقیقی و نسب شرعی را داراست و در این دو حالت اصلا پدر حقیقی و شرعی وجود ندارد لذا ادله حرمت تبنی و انتساب به غیر پدر شامل آن نمیشود.(ص۲۱۶) | ||
ارث بردن طفل متولد شده از تلقیح مصنوعی مسئله دیگری است که نویسنده در ادامه عناوین مربوط به | ارث بردن طفل متولد شده از تلقیح مصنوعی مسئله دیگری است که نویسنده در ادامه عناوین مربوط به مسئله احکام نسب پرداخته است. وی در این مسئله بر آن است که اگر انتساب شرعی پدر و مادر را بپذیریم مقتضای قواعد آن است که تمام احکام و آثار مترتب بر فرزند بار شود به جز مسئله ارث که دارای شرایط ویژه به خود است. در دو صورت از صورتهای تلقیح مصنوعی اگرچه انتساب شرعی محقق است اما ارث منتفی است زیرا از راه غیرشرعی و حرام بوده است و ادله متعددی دلالت بر نفی ارث از ولدالزنا دارد.(ص۲۱۷) | ||
در صورت دوم تلقیح با اسپرم منجمد از شوهر متوفی به همسر وی صورت گرفته باشد که در این صورت نیز ارث به او تعلق نمیگیرد زیرا یکی از شرایط ارث این است که در زمان موت مورث فرزند باید متولد شده باشد.(ص۲۱۹) | در صورت دوم تلقیح با اسپرم منجمد از شوهر متوفی به همسر وی صورت گرفته باشد که در این صورت نیز ارث به او تعلق نمیگیرد زیرا یکی از شرایط ارث این است که در زمان موت مورث فرزند باید متولد شده باشد.(ص۲۱۹) | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
صورت سوم را نویسنده درباره تلقیح اسپرم غیرشوهر با تلقیح مصنوعی به رحم زن بیان میکند که در این صورت در مورد شوهرش عده لازم است یا خیر!(ص۲۲۶) وی پس از بررسی آراء فقیهان بر آن است که این مورد میتواند ذیل عنوان وطی به شبهه تعریف شود زیرا نفس افراغ منی به عنوان مستقل موجب ثبوت عده دانسته میشود از این جهت تلقیح اسپرم مرد اجنبی چه به صورت اشتباه و حلال و چه به وجه حرام و عمدی مانع از عده زن نسبت به شوهرش نیست.(ص۲۳۱) | صورت سوم را نویسنده درباره تلقیح اسپرم غیرشوهر با تلقیح مصنوعی به رحم زن بیان میکند که در این صورت در مورد شوهرش عده لازم است یا خیر!(ص۲۲۶) وی پس از بررسی آراء فقیهان بر آن است که این مورد میتواند ذیل عنوان وطی به شبهه تعریف شود زیرا نفس افراغ منی به عنوان مستقل موجب ثبوت عده دانسته میشود از این جهت تلقیح اسپرم مرد اجنبی چه به صورت اشتباه و حلال و چه به وجه حرام و عمدی مانع از عده زن نسبت به شوهرش نیست.(ص۲۳۱) | ||
صورت چهارمینی که نویسنده در | صورت چهارمینی که نویسنده در مسئله عده ارائه میکند قراردادن اسپرم مرد در رحم خواهرزن یا مادرزن و یا دخترزن است که در این صورت آیا همسر شخص پس از تلقیح مصنوعی باید از مرد عده نگه دارد یا نه؟! وی در این مورد نیز پس از طرح و بررسی نظرات فقهاء بر آن است که اقتضاء روایت العدة من الماء باید خواهرزن و مادرزن که تلقیح را پذیرفتهاند عده نگه دارند و همسر او نیز به همین دلیل در عده بودن شوهر از آن دو باید عده نگه دارد.(ص۲۳۶) | ||
صورت پنجم نویسنده به تلقیح اسپرم مرد بیگانه به زن شوهردار است که شوهرش او را طلاق داده است. (ص۲۳۷) در این وجه هم وی مدعی است که عده مطلقه به وضع حمل است در نتیجه اطلاقات ثبوت عده زن مطلقه به سه طهر یا سه ماه است که شامل این مورد نیز میشود.(ص۲۳۸) | صورت پنجم نویسنده به تلقیح اسپرم مرد بیگانه به زن شوهردار است که شوهرش او را طلاق داده است. (ص۲۳۷) در این وجه هم وی مدعی است که عده مطلقه به وضع حمل است در نتیجه اطلاقات ثبوت عده زن مطلقه به سه طهر یا سه ماه است که شامل این مورد نیز میشود.(ص۲۳۸) | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
===نفقه حامل=== | ===نفقه حامل=== | ||
مرتضوی در ذیل | مرتضوی در ذیل مسئله بررسی حکم نفقه حامل هم با اشاره به صورتهای مختلف به تبیین حکم هر یک از عناوین در مسئله تلقیح مصنوعی پرداخته است. وی در صورت اول که تلقیح اسپرم شوهر به همسر است تا زمان بقاء علقه زوجیت و تولد بچه، نفقه واجب است(ص۲۴۴) همچنین در صورت طلاق رجعی و تا زمانی که حامله است نیز نفقه واجب است.(ص۲۴۵) صورت دوم در موردی است که در ایام بارداری شوهر فوت کند که نفقه از مال میت واجب نیست.(ص۲۵۱) صورت سوم نیز در جایی است که زن باردار تلقیح مصنوعی به واسطه فسخ عقد یا انفساخ زوجیت از شوهر خود جدا شود مقتضای اصول و قواعد عدم وجوب انفاق است. چهارمین صورت بارداری زن شوهردار از اسپرم مرد بیگانه است در صورتی که عده از شوهر ثابت نباشد و حق استمتاع داشته باشد انفاق بر زوجه واجب است(ص۲۵۳) در غیر این صورت از آنجایی که شبیه ناشزه است و با علم و آگاهی تن به تلقیح اسپرم مرد بیگانه داده است نفقه در این صورت ساقط است اما درباره اثبات نفقه برای مرد صاحب اسپرم اگر حمل و جنین به او منتسب باشد نفقه بر او واجب است.(ص۲۵۴) صورت پنجم درباره زن مجردی است که از اسپرم مرد بیگانه حامله شود که بنابر ادله وجوب انفاق بر ولد نفقه زن بر مرد صاحب اسپرم واجب است.(ص۲۵۵) | ||
===سقط نطفه و جنین و ثبوت دیه=== | ===سقط نطفه و جنین و ثبوت دیه=== | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
===معاملات مرتبط با تلقیح مصنوعی=== | ===معاملات مرتبط با تلقیح مصنوعی=== | ||
نویسنده سپس به سه رکن تلقیح مصنوعی که عبارتند از اسپرم مرد، تخمک زن و رحم زن، به معاملات اشاره میکند که با ملاحظه این سه رکن صورت میپذیرد که برای نتیجه دادن عمل تلقیح کارایی دارد. اولین | نویسنده سپس به سه رکن تلقیح مصنوعی که عبارتند از اسپرم مرد، تخمک زن و رحم زن، به معاملات اشاره میکند که با ملاحظه این سه رکن صورت میپذیرد که برای نتیجه دادن عمل تلقیح کارایی دارد. اولین مسئله مورد معامله خرید و فروش اسپرم مردانه است که بر مبنای صحت بیع هرچیزی که منفعت محلله عقلایی و مالیت شرعی و عرفی دارد جایز است.(ص۲۶۵ و ۲۶۶) معامله و خرید و فروش تخمک بر مبنای صحت بیع در موردی که دارای منفعت محلله عقلایی است وابسته به مبنای حکم تکلیفی دارد که اگر استفاده از تخمک زن بیگانه حرام باشد با نهی شارع منفعت آن الغاء میشود و اگر قائل به جواز شدیم و ملاک مادری را صاحب رحم بدانیم منفعت فرزندآوری دارد و معامله آن جایز است(ص۲۷۰). اگر ملاک مادری صاحب تخمک باشد خریدن آن برای زن منفعتی ندارد چون طفل به او منتسب نیست و تخمک ملکیت ندارد اما برای اخذ پول، بهتر این است که معامله در مقابل رفع ید از حق اختصاص صورت بگیرد.رکن سومی که نویسنده معامله آن را در عملیات تلقیح مصنوعی مورد اشاره قرار میدهد رحم اجارهای است که امروزه قرارداد رسمی آن نیز مورد استفاده است.(ص۲۷۱) | ||
===بررسی ثبوت حق استیلاد برای شوهر=== | ===بررسی ثبوت حق استیلاد برای شوهر=== |